شعر

نمایش 101 تا 150 از 368 مورد

موضوع بندی
- همه موضوعات

جستجوی الفبایی

کرفس | پیمان متین کَرَفْس، گیاهی بوته‌ای با ساقۀ بلند، برگهای دم‌دراز و مصارف خوراکی و درمانی.
کرسی | مریم سامعی کُرْسی، چهارپایه‌ای چوبی که در فصلهای سرد سال، روی منقل یا چالۀ کرسی می‌گذارند، لحافی روی آن می‌کشند و زیر لحاف می‌نشینند تا از سرما محفوظ بمانند.
کرسن، سفرنامه | پیمان متین کِرِسُن، سَفَرْنامۀ، یا «ایران: شرقِ در حال بیداری»، عنوان سفرنامۀ مصور ویلیام پن کرسن در اوایل سدۀ ۲۰ م، شامل ارائۀ مشاهدات وی از زندگی گروههای مختلف اجتماعی در شمال ایران، تهران، قم، کردستان، بوشهر، بندرعباس، نیز ارائۀ تصاویر ویژه و گاه منحصربه‌فرد در حوزۀ مردم‌شناختی.
کرزن، سفرنامه | پیمان متین کُرْزُن، سَفَرْنامۀ، یا ایران و قضیۀ ایران عنوان اثری مفصل دربارۀ سرزمین، تاریخ و فرهنگ ایران، به قلم جرج ناتانیل کرزن، سیاستمدار برجستۀ انگلیسی، که در اواخر عصر ناصرالدین شاه قاجار به ایران سفر کرده است.
کردی، سفرۀ |
کردی، رقص | مریم فرزانه کُرْدی، رَقْصِ، از انواع رقصهای رایج در مناطق کردنشین.
کرچک | مهشید شیرمحمدلو کَرْچَک، یا بیدانجیر، از گیاهان کاربردی در فرهنگ مردم.
کرجی |
کرب زنی |
کرباس و کرباس بافی | گلناز ناظری کَرْباس و کَرْباسْ‌بافی، پارچه‌ای کم‌بها، بافته‌شده از ریسمانی پنبه‌ای و ضخیم.
کرامات |
کدو مطبخ قلندری | محمد جعفری (قنواتی) کَدو مَطْبَخِ قَلَنْدَری‌، کتابی به نثر آمیخته به نظم از ادهم خلخالی (د ۱۰۵۲ ق/ ۱۶۴۲ م).
کدو قلقله زن | عاطفه غفوری کَدو قِلْقِله‌زَن، از افسانه‌های مشهور و رایج ایرانی.
کدو | شیوا جعفری کَدو، گیاهی علفی، بالارونده با برگهایی بزرگ و ساقه‌ای ضخیم و میوه‌ای بزرگ به شکلهای کروی و دراز با مصارف دارویی، خوراکی، و نیز یکی از اسباب خانه. دربارۀ این گیاه باورهایی در فرهنگ مردم رایج است.
کدخدا | محسن احمدی کَدْخُدا، از مناصب سنتی در ساختار مدیریت روستایی با نقش فرهنگی در زندگی اجتماعی مردم.
کحل |
کحال |
کچل | علی آنی زاده کَچَل، یا گر، کسی که موی سر ندارد.
کچ گردان، کشتی | جواد محمدی خمک کَچِّ‌گَرْدان، کُشْتی، از کشتیهای محلی و بسیار رایج در منطقۀ سیستان.
کجاوه |
کتیرا | شیوا جعفری کَتیرا، صمغی به رنگ سفید یا زرد، بی‌بو و بی‌طعم با کاربردهای دارویی و درمانی، صنعتی و اقتصادی در فرهنگ مردم.
کته |
کتولی | لیلا احمدی کمرپشتی کَتولی، از مقامات آوازی مازندران که بعدها به موسیقی نیز راه یافت.
کتل | عمادالدین باقی کُتَل، تیرکی با پوششی استوانه‌ای‌شکل، به رنگ سبز یا سیاه یا ترکیبی از رنگها که در سوگواریهای ماه محرم، آن را معمولاً به‌صورت جفتی حمل می‌کنند؛ و نیز اسبی که در مراسم عزاداری آن را حرکت می‌دهند.
کتری |
کتره، رقص | مریم محمدتبار کَتِرَه، رَقْصِ، یا کَتِراوِشتِن، گونه‌ای رقص در گیلان و دیلمان.
کتان |
کتاب کوچه | پگاه خدیش کِتابِ کوچه، فرهنگ‌واره‌ای تألیف احمد شاملو (۱۳۷۹-۱۳۰۴ ش)، دربردارندۀ لغات، اصطلاحات، کنایات، مثلها، باورها و دیگر عناصر مربوط به فرهنگ مردم ایران.
کتاب | محمود امیدسالار , محمد جعفری (قنواتی) کِتاب، وسیلۀ ضبط و انتقال مکتوب سنن عقلی و علمی یک جامعه.
کپنک |
کبیرکوه | شیوا جعفری کَبیرْکوه، رشته‌کوهی در استان ایلام و بخشی از کوهستان زاگرس با بازتابهایی در فرهنگ مردم.
کبوتر | مریم سامعی , علی عباس زاده کَبوتَر، از پرندگان اهلی با کارکردهایی در فرهنگ مردم.
کبک | مروارید رفوگران کَبْک، پرنده‌ای از خانوادۀ قرقاول با کارکردهایی در فرهنگ مردم.
کبریت بازی |
کبدی |
کباده |
کبابی |
کباب | شیوا جعفری کَباب، نوعی خوراک سنتی با گوشت بریان‌شده در حرارت مستقیم آتش که با چلو، نان یا به‌تنهایی مصرف می‌شود.
کاه | ملیحه علی نژاد کاه، قطعات خردشدۀ ساقه و برگ خشک‌شدۀ برخی گیاهان بوته‌ای یک‌ساله، مانند گندم، جو و برنج. مصرف اصلی آن خوراک دام است و همچنین، مصارف متنوع دیگری در زندگی روزمره دارد.
کاوۀ آهنگر | لاله آشنا کاوۀ آهَنْگَر، از شخصیتهای حماسۀ ملی ایران.
کاووس | محمد جعفری (قنواتی) کاووس، دومین پادشاه از سلسلۀ کیانیان در تاریخ داستانی ایران.
کالسکه |
کاکه میر و کاکه شیخ | اسماعیل شمس کاکَه میر و کاکَه شِیْخ، بیت یا داستانی غم‌بار به زبان کردی سورانی، به نظم آمیخته به نثر.
کاکوتی | پیمان متین کاکوتی، گیاهی خوش‌بو و خوراکی با مصارف درمانی.
کاکل زدن | مروارید رفوگران کاکُلْ‌زَدَن، رشد بیش از حد بخشی از گندمها که اغلب آن را نشانۀ برکت و فراوانی محصول می‌دانند.
کاک | آناهیتا شیروانی بروجنی کاک، نوعی شیرینی سنتی تهیه‌شده از ورقه‌های نازک خمیر.
کافور | پیمان متین کافور، صمغ درختی به همین نام با مصارف آیینی، مذهبی و طبی در فرهنگ مردم.
کاغذ |
کاشی و کاشی کاری | محمدتقی عاشوری کاشی و کاشی‌کاری، نوعی خشت تنک که روی آن نقاشی کنند و آبگینۀ سابیده بر آن بمالند و بپزند، چنان‌که شبیه به چینی شود و نیز پیشۀ مرتبط به آن.
کاسنی | پیمان متین کاسْنی، از گیاهان خودرو و بومی با کاربرد فراوان در نظام غذایی و بهداشتی و صنعت رنگرزی.

شعر

ورود به سایت

ثبت نام