کتولی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 28 خرداد 1403
https://cgie.org.ir/fa/article/273217/کتولی
دوشنبه 20 اسفند 1403
چاپ شده
7
کَتولی، از مقامات آوازی مازندران که بعدها به موسیقی نیز راه یافت. کتول به معنای غریب، گاو شیرده، دامدار کوه و دشت و همچنین، نام شهری در شرق گرگان است (نصری، 3/ 162؛ حبیبینژاد، 17). برخی معتقدند این آواز هنگام چرانیدن گاو کتول (گاو اهلی و شیرده) خوانده میشده، و به همین سبب، کتولی نام گرفته است (قلینژاد، 25). به نظر برخی محققان، کتولی در اصل «کتویی» بوده است (یزدانپناه، 597) و واژۀ «کتو» در اوستا، به معنای بزرگ، را با واژۀ کتو در گویش مازندرانی، به معنای وسیع، فراخ و بزرگ، یکی دانستهاند (همانجا). همچنین، چون کُجوری در گویش غرب مازندران، به همان کتولی گفته میشود و کجور (کیجور) به معنای پادشاه است، با کتولی، که به معنای آوازی در اوج و اقتدار است، همخوانی دارد (همانجا). کتولی از آوازهای غیرروایتی مازندران است و وزن آزاد دارد (فـاطمی، بش ). این نغمه را، که موضوعی عاشقـانه دارد، مردان و زنان بهصورت فردی، گروهی یا گُلیبهگُلی (دهانبهدهان) در مزارع و شالیزارها، با لحن زیبایی میخوانند (حبیبینژاد، 17). آواز کتولی، که به آن «لیلی جان» نیز گفته میشود، در دستگاه شور و مایۀ دشتی اجرا میشود (کبیری، 154؛ نصیری، 3/ 162) و از آغاز در فراز است؛ یعنی در بالاترین ارتفاع صوتی خوانده میشود. شروع این آواز برای وجد و قدرتبخشیدن به صدای آوازخوان، با گلبانگ جمعی خوانده میشود (یزدانپناه، 25). در آغاز آواز و پیش از مصراع اول، جملۀ «آی لیلی جان بلاره» و «لیلی جان» و در پایان مصراع دوم، جملۀ «لیلی بلاره آی» خوانده میشود (کبیری، 154). ازآنجاکه کتولیخوانی بیشتر در حین کار و فعالیت روزمره خوانده میشد، در بین آواز برای نفس تازه کردن، از کلمات «جان، جانا، هی، ای» بهره میبرند. هنرمندان نیز از همین شیوه پیروی میکنند (قلینژاد، 25-26). آهنگ این آواز در مصراع سوم و چهارم، با مصراع اول و دوم متفاوت است و اغلب با برگردان یا گوشواره به پایان میرسد (کبیری، 154). گاهی آوازخوان در هنگام اجرا، هجاهای شعـر را بهدلخـواه تغییر میدهـد (همانجا). در مرکز استان مازندران، بعد از کتولی، آواز «کله حال» یا «عاشق لیلی» یا «په بند» خوانده میشود (یداللٰهی، 41؛ قلینژاد، 27). کتولی با شاخههای مشابه و متنوع در شرق، غرب و مرکز مازندران، در شهر و روستا، هنگام کار، شادی و غم (قلینژاد، 26)، با ساز للهوا و گاهی با سرنا اجرا میشود (همو، 27). نمونهای از کتولی: کتولی بَخوندم می یار کتوله/ کتولی بخوندم می منزل دوره/ / کتولی بخوندم بورِم ولایت/ شی یارِجِم داره مِبه شیرین حکایت؛ معنی: آواز کتولی بخوانم که یارم کتول است، کتولی بخوانم که منزل من دور است، کتولی بخوانم و به ولایت خود بروم که از یار خودم حکایتهای شیرین دارم (همو، 26-27).
حبیبینژاد، مهران، چکامههای شورانگیز دریا، ساری، 1387 ش؛ فاطمی، ساسان، «موسیقی چهارگوشۀ مازندران»، جامجم، تهران، 28/ 3/ 1381 ش؛ قلینژاد، جمشید، موسیقی بومی مازندران، ساری، 1379 ش؛ کبیری، غلامرضا، «زمزمههای دیار بیخزان»، اباختر، تهران، 1387 ش، شم 1-2؛ نصری اشرفی، جهانگیر، فرهنگ واژگان تبری، تهران، 1381 ش؛ یداللٰهی، علی، «نگاهی گذرا به موسیقی مازندران»، هنر موسیقی، تهران، 1377 ش، س 1، شم 6؛ یزدانپناه لموکی، طیار و احمد محسنپور، «تاریخ موسیقی مازندران باستان و سدۀ میانه تا فروپاشی ساسانیان»، چیستا، تهران، 1362 ش، شم 198- 199.
لیلا احمدی کمرپشتی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید