کچ گردان، کشتی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 28 خرداد 1403
https://cgie.org.ir/fa/article/273221/کچ-گردان،-کشتی
پنج شنبه 28 فروردین 1404
چاپ شده
7
کَچِّگَرْدان، کُشْتی، از کشتیهای محلی و بسیار رایج در منطقۀ سیستان.کچگردان کشتیای بومی است که تا آغاز سدۀ اخیر، یعنی در 1300-1320 ش، در سیستان تقریباً رواج عام داشته است و بهویژه در عروسیها و مراسم عید نوروز (ه م)، در زیارتگاهها و مراسم شادی، اجرا میشد. جالب اینکه برخی از خوانین و سرداران بزرگ هم حضور کشتیگیر را در درگاه خویش، از اسباب شوکت میدانستند. افزونبر سرداران، هریک از روستاهای بزرگ سیستان و محلات هم، به داشتن کشتیگیری ویژۀ منطقۀ خود افتخار میکردهاند.کشتی در تاریخ گذشتۀ سیستان رواج فراوان داشته است و این رواج عام، بیشک مدیون شاهان کیانی سیستان یا همان ملوک نیمروز بوده است. نویسندۀ احیاء الملوک به حضور «کشتیگیران کوه هیکل» در دربار شاهان کیانی و ملوک نیمروز در سیستان دوران صفوی، اشاره کرده است (شاه حسین، 254). محمدهاشم رستمالحکمـا هم در دوران شـاه سلطان حسیـن صفوی (سل 1105- 1135 ق/ 1694-1723 م)، از پهلوانی سیستانی به نام «رستم بیک» در اصفهان نام میبرد (ص 105). در روایتهای شفاهی، هم در ذکر حریفانِ پهلوان یزدی بزرگ، از پهلوان ابراهیم سیستانی یاد میکنند که دربارۀ او سند کتبی معتبری در دست نیست.بیگمان کشتیگیرانی که پیش از این از آنها یاد شد با فنون و معیارهای ملی و فراگیر، کشتی میگرفتهاند و سندی در دست نیست که کشتیگیران دربار ملوک نیمروز کشتیها را بهگونۀ کشتی محلی امروز سیستان اجرا کرده باشند، بلکه برعکس؛ ازآنجاییکه این کشتیها بین کشتیگیران سیستانی با داعیهداران سرزمینهای غیرسیستانی صورت میگرفته است، پس این کشتی مطابق با معیارهای کشتی بومی سیستان نبوده است.کشتی کچگردان را تا 1354 ش در سیستان، به اسامی مختلف مینامیدند؛ ازجمله: کشتی «بَند و بَند»، کشتی «گو زوری» و کشتی«کچّ». سبب نامیدن بند و بند این بود که هنگام سربهسر زدن برای گرفتن کشتی و همچنین ادامۀ آن، دو کشتیگیر بندهای بافتنی و ضخیم شلوار یکدیگر را به دست میگرفتند و به یکدیگر حمله میکردند. گو زوری هم بدین سبب مینامیدند که شرط بردْ زور فراوان و قدرت بسیار بود و نام کچ هم برگرفته از فن «کچ»، از فنون ویژه و معروف این کشتی است. در گویش سیستانی، کچّ بخشی از استخوان لگن انسان است که «گردن فومور» (بالاترین بخش استخوان ران) در آن میچرخد.نگارندۀ این مقاله نام «کشتی کچگردان» را در 1354 ش بر این کشتی نهـاد. در آن زمان، ابتدا در اندیشۀ گردآوری فنون این کشتی و طرح این ورزش در برنامههای رادیو و تلویزیون مرکز زاهدان شدم؛ زیرا ممکن بود بهسبب اجرانشدن این کشتی در میان مردم، بهمرور کچگردان به فراموشی سپرده شود. در نهایت، کچگردان در ردیف کشتیهای چوخۀ خراسان، گیلهمرد گیلان (ه مم) و ترکمنی گرگان، در جشنوارۀ توس ارائه شد.
این کشتی فنون متفاوتی ازجمله کوشَک، پسلنگی، زنگی، پوپیچ (پاپیچ) و کچّ کمر دارد. بهسبب اهمیت فن اخیر در این کشتی، توضیح آن ضروری است. به این صورت که: وقتی کشتیگیران پس از گرفتن کمر یکدیگر و سربهسر هم زدن، فشارآوردن به یکدیگر را آغاز میکنند، برای عقبراندن یکدیگر، یکی از آن دو که موقعیت خود را مناسبتر میبیند بهسرعت جاخالی میکند و همزمان که حریف به جلو فشار میآورد تا او را به عقب براند، او هم حریف را به جلو، یعنی به سوی خود میکشد و با بغل خالی کردنِ همزمان، حریف را به پشت سر خود پرت میکند و زود میچرخد و بر سینۀ حریف سوار میشود یا بر او سایه میاندازد و کشتی را میبرد. این فن ممکن است بارها از سوی دو حریف در خاک، با گرداندن یکدیگر تکرار شود. در این صورت، کشتیگیری برنده است که برای آخرین بار حریف را چرخانده باشد یا بر سینۀ او مکث کرده باشد.نکات مهم در این کشتی عبارتاند از: 1. نباید دست کشتیگیر از کمربند حریف جدا شود، مگر در اجرای فن؛ 2. کشتیگیران نباید با دست پای حریف را بگیرند. در اینباره میگویند که شأنِ دست بالاتر از آن است که پا را بگیرد. باتوجهبه همین اصل است که در فن «دس در شفه»، بسیار دقت میشود که دست دور ران نپیچد؛ 3. دست حریف را با دو دست نمیگیرند، زیرا این کار مغایر اصول پهلوانی است؛ 4. بنابر این باور که «کشتی یعنی کشتن»، درنگ کشتیگیر بر سینۀ حریف باید به اندازۀ زمان برکشیدن خنجر از نیام و زدن آن به حریف ادامه یابد تا برنده اعلام شود؛ 5. در این کشتی، پشت حریف را به خاک زدن شرط پیروزی نیست و همین اندازه که کشتیگیر حریفش را زمین بزند و اندکی بر او سایه بیندازد و لحظاتی بر او مسلط باشد، برنده است؛ 6. این کشتی لباس ویژهای ندارد و کشتیگیران با همان لباس محلی خود کشتی میگیرند؛ 7. اگر هر دو حریف در شرایط مساوی به زمین بیفتند، کشتی «جُلّاکه» )جولاهک) میشود؛ یعنی کشتی پیچیده شده، و نتیجه مساوی است و برنده و بازندهای ندارد؛ 8. در این کشتی، جایزهای به برنده تعلق نمیگیرد و همان عنوان برنده برای کشتیگیر کافی است. به عبارت دیگر، اجرای این کشتی برای حریفان «حیثیتی» است (محمدی).
رستمالحکما، محمدهاشم، رستم التواریخ، به کوشش محمد مشیری، تهران، 1348 ش؛ شاه حسین بن غیاثالدین، احیاء الملوک، به کوشش منوچهر ستوده، تهران، 1344 ش؛ محمدی خمک، جواد، تحقیقات میدانی.
جواد محمدی خمک
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید