کتیرا
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 28 خرداد 1403
https://cgie.org.ir/fa/article/273219/کتیرا
پنج شنبه 28 فروردین 1404
چاپ شده
7
کَتیرا، صمغی به رنگ سفید یا زرد، بیبو و بیطعم با کاربردهای دارویی و درمانی، صنعتی و اقتصادی در فرهنگ مردم. مردم کتیرا را با روشی سنتی به نام کتیرازنی ( لغتنامه ... ، ذیل واژه)، از گیاهی با نام عمومی گَوَن میگیرند (نک : دنبالۀ مقاله). مؤلفان برخی فرهنگها واژۀ کتیرا (به عربی کثیرا) را، که بهصورت کتیره نیز آمده است، از ریشۀ سریانی دانستهاند (نک : معین؛ برهان ... ، آنندراج، ذیل کتیره). این صمغ را در دوان فارس و اراک، کتیره (محتاط، 2/ 115؛ لهساییزاده، 316)، در سمنان، کتریا (احمدپناهی، 253) و در سرخه، دازاَنْگُم (آذرلی، 169) میگویند.برخی مؤلفان آثار طب کهن، مانند بیرونی (نک : کاسانی، 1/ 537)، رازی (21/ 308) و حکیم مؤمن (ص 357)، کتیرا را صمغ گیاهی به نام گون، و برخی آن را صمغ گیاه طرقاقیبا/ طرغافیثا/ طراغاقنثا دانستهاند (ابنسینا، 1/ 340؛ انطاکی، 1/ 245؛ ابنبیطار، 305؛ عقیلی، 734). گونههای گون بیش از 200 نوع است که در ایران، 15 نوع آن بهفراوانی و بهصورت خودرو در مناطق کوهستانی و کوهپایهای میروید. گونها بیشتر دارای ساقههای خاردارند. این گیاه در استانهای همدان، کرمانشاه، کردستان، چهارمحال و بختیاری، اصفهان، یزد، فارس، کرمان، خراسان و ارتفاعات البرز و درۀ کرج و همچنین در مناطق جنوبی ایران، مانند بوشهر میروید («کتیرا»، بش ؛ «کتیرا محصول ... »، 23-25).زمان کتیراگیری از گون معمولاً از اوایل بهار تا آخر پاییز هر سال است (نک : همایونی، فرهنگ ... ، 315؛ خوانساری، 74؛ «کتیرا محصول»، 24). در گذشته، کتیراگیری بسیار رایج بود و نقشی اقتصادی در زندگی برخی از گروهها داشت؛ برای نمونه، عشایر کوچنده، اهالی کوهپایۀ ساوه، مردم اصفهان، یزد و فارس به این کار میپرداختند و یکی از راههای امرارمعاش خانوادهها، مخصوصاً خانوادههای فقیر بود (کیانی، 21؛ سالاری، 139؛ خوانساری، 74-75). چنانکه پولاک، طبیب دربار ناصرالدینشاه قاجار، به عمل کتیراگیری اشاره کرده، و برای بیان نقش اقتصادی آن در زندگی مردم برخی از شهرها، به این اصطلاح متداول استناد کرده است: «کاشان از کتیراگیری زندگی میکند و اصفهان از نشاستهگیری» (II/ 287).امروزه بهسبب رویآوردن مردم روستاها به حرفههای دیگر، گونزنی یا کتیراگیری از رونق افتاده است و مردم آن را مقرونبهصرفه نمیدانند. همچنین بهسبب آنکه کتیرازنی در گذشته با روش صحیح و علمی صورت نمیگرفت، رشد گون بسیار کم شد و این گیاه آسیب فراوان دید («کتیرا محصول»، 25-27؛ جانباللٰهی، 482؛ مقدم، 1/ 47).نحوۀ صمغگیری تقریباً در بیشتر مناطق یکسان بود؛ برای نمونه، در روستاهای کوهپایۀ ساوه، ابزارهای کتیرازنی شامل کلنگ نوکتیز یکطرفه، تیغ مخصوص کتیرازنی و سنگ تیغتیزکنی بوده است. گونکَن ابتدا شلوار خود را از قسمت مچ تا زانو بالا میزد تا مزاحم کارش نشود و سپس برای اینکه خارها به دست آسیبی نرساند، با کلنگ مخصوص خود قسمت ساقۀ گون و خارهای روی آن را، که همه خارج از سطح زمین بود، میزد و از ریشه جدا میساخت. دورتادور ریشۀ گون را به شعاع 10 و به عمق 15 سانتیمتر میکند و خاک آن را با نوک کلنگ خارج میساخت. سپس با تیغی که همراه داشت، یک یا دو و گاهی 3 محل ساقۀ گون را بهطور مورب تیغ میزد تا اینکه مادۀ سفیدرنگی از محلهای تیغخورده خارج میشد. مادۀ خارجشده در همان محل جمع میشد و 3 تا 4 روز همانجا میماند و بدون تماس با خاک، در برابر نور خورشید خشک میشد (سالاری، 140-141؛ نیز نک : جانباللٰهی، همانجا).اهالی کوهپایۀ ساوه به چین اول کتیرا، گُل یا بهاصطلاح کتیرازنها، شَهو میگویند. در این مرحله، کتیرا، چنانکه از نامش پیدا ست، نوع مرغوب و درجۀ اول است. چین دوم را پسچین مینامند و به چینهای بعدی کتیرا، که کیفیت بسیار کمی دارد، چینک میگویند. گونکنها معمولاً محصول قسمت آخر، یعنی مرحلۀ چینک را رها میکنند و بهطور رایگان در اختیار دیگران قرار میدهند. به افرادی که چینکها را جمع میکنند چینکچی میگویند (سالاری، 141). بهسبب سختی کارِ کتیرازنی، این حرفه مردانه است و زنان فقط هنگام جمعآوری، مخصوصاً در مرحلۀ چینک همکاری میکنند. کتیرازنها برای کندن اطراف ریشۀ گون و تیغزدن آن دائماً بهصورت خمیده کار میکنند. آنها معمولاً عادت دارند ضمن کار، به زمزمۀ ترانههای محلی بپردازند که این کار به آنها آرامش میدهد. کتیرازنها معمولاً با فرارسیدن شب، به روستای خودشان برمیگردند؛ اما اگر محل کارشان دور از روستا باشد، در منازل صحرایی که برای خود ساختهاند به سر میبرند و پس از چند روز کتیرازنی، برای سرکشی به خانوادهشان به روستا برمیگردند (همو، 142).در گذشته در روستای ابیانه، مالکانِ زمینهای گوندار یا زمین خود را برای کتیرازنی اجاره میدادند یا از کارگران برای این عمل بهره میگرفتند. مالکان به مدت یک سال زمین را کتیراگیری میکردند و 2 یا 3 سال آن را آزاد میگذاشتند تا زخم گونها ترمیم، و برای بهرهبرداریهای بعدی آماده شود. پولی که از اجارۀ کتیرا به دست میآمد، برحسب میزان مالکیت، میان مردم ده تقسیم میشد. در سالهای اخیر، درآمد حاصل از اجارۀ زمین کتیراگیری صرف امور عمرانی، مانند ساخت دبستان، درمانگاه و حمام میشود (خوانساری، 74-75).چون کتیرا از ساقه و بوتۀ گیاه گون به دست میآید، به پاککردن احتیاج دارد، ازاینرو در گذشته، افرادی برای پاککردن کتیرا گمارده میشدند؛ برای نمونه، در برخی واحدهای تجاری تهران، شماری از زنان و دختران به کار کتیراپاککنی میپرداختند که کار دشواری بود و بیشتر آنان دراثر سختی کتیرا و دشواری جداکردن آن از پوست و برگ گون، ناخنهایشان مجروح میشد (شهری، تاریخ ... ، 4/ 90).کتیرا به دو صورت عمده در بازار عرضه میشود یک نوع کتیرای زرد که به آن کتیرای مفتولی میگویند و مانند تارها و نوارهای پیچیده است و دیگری کتیرای سفید که به کتیرای ورقی شهرت دارد و به شکل پارچهای عریض است که اطراف یا وسط آن برآمدگـی دارد («کتیرا»، بش ؛ زرگری، 1/ 662؛ قس: محتـاط، 2/ 115؛ امین، 218؛ خوشبین، 3/ 88).کتیرا در صنایعی نظیر چسبسازی، کفشدوزی، تولید لوازم آرایشی و بهداشتی، داروسازی، نجاری، نساجی، رنگرزی پارچه، کاغذسازی و شیرینیپزی کاربرد دارد (کلاقیچی، 65؛ حسنبیگی، 263؛ «کتیرا محصول»، 27- 28؛ امین، همانجا).در گذشته، بهجز مصارف صنعتی، کتیرا یکی از اقلام مهم صادراتی به شمار میرفته است. در 1315 ش، شرکت سهامی کل صادرات کتیرای ایران برای ساماندادن به امر بازرگانی کتیرا و بالابردن کیفیت آن تشکیل، و صادرات کتیرا به این شرکت واگذار شد («کتیرا محصول»، همانجا).برخی طبیبان طب کهن طبیعت کتیرا را سرد و گرم و معتدل، و از نظر رطوبت، آن را مرطوب، حتى مرطوبتر از صمغ عربی دانستهاند؛ اما برخی دیگر معتقد بودند که طبیعت کتیرا سرد و خشک است (نک : ابنسینـا، 1/ 340؛ رازی، 21/ 308- 309؛ حـاجی زین، 370؛ عقیلی، 734؛ حکیم مؤمن، 357). از نظر آنها، کتیرا غلیظکنندۀ خون و مواد رقیقه، و بهطورکلی نرمکننده است و حدت اخلاط و داروهای گرم را تسکین میدهد؛ ازاینرو، توصیه کردهاند که داروهای گرم با کتیرا خورده شوند (حاجی زین، عقیلی، حکیم مؤمن، همانجاها؛ اخوینی، 271، 274، 312). آنها کتیرا را برای زخمها و دردهای مربوط به چشم و ورمها مفید میدانستند و معتقد بودند که اگر کتیرا با شیر تازۀ بز خورده شود، برای بندآمدن خونریزی سینه، سرفه، زخمهای ریه و گرفتگی صدا مفید است. همچنین مخلوط کتیرا با داروهای دیگر را برای تقویت روده، تسکین درد کلیه، مثانه و زخم مثانه مفید دانستهاند (همانجاها).در طب مردمی، هنوز هم کمابیش کتیرا مورد استفادۀ روستاییان و عشایر است؛ مثلاً اهالی فارس (همایونی، گوشهها ... ، 134، فرهنگ، 315)، یزد، کرمان (جانباللٰهی، 4/ 482؛ طباطبایی، 477) و تهران (شهری، طهران ... ، 4/ 250) برای درمان کورک، کتیرا را با تخم شربت و غوره میپزند و بر روی زخم میگذارند تا سر باز کند یا کتیرا را با روغن زیتون مخلوط میکنند و روی کورک میگذارند؛ همچنین آن را با سدر در هم میآمیزند که برای درمان کچلی مؤثر است. برای جلوگیری از تَرکخوردن لب، از لعاب کتیرا استفاده میکنند.مردم خراسان گل شببو را میکوبند و شیرۀ آن را با کتیرا میآمیزند و روی سالک میگذارند (شکورزاده، 225). در روستای فروان گرمسار، از کتیرا برای درمان دنداندرد استفاده میکنند (نک : شاهحسینی، 64).در نواحی کوهپایهای مرکز ایران، مانند ابیانه و خوانسار، کتیرا بیشتر به دست میآید و کاربرد بیشتری در زندگی مردم دارد؛ مثلاً در خوانسار، رسم بر این است که در کیسۀ داروی جهیزیۀ عروس کتیرا گذاشته شود (امیری، 63).کتیرا در مثلها نیز کاربرد دارد؛ برای نمونه: نمیچسبی به دل، ضایع مکن صمغ و کتیرا را (ذوالفقاری، 2/ 1791)؛ در دریا دنبال چوب کتیرا میگردی (همو، 1/ 972)؛ دزدی که ازت نمیآید، برو برای کتیراچیدن (همو، 1/ 1000).
آذرلی، غلامرضا، فرهنگ واژگان گویشهای ایران، تهران، 1387 ش؛ آنندارج، محمدپادشاه، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1363 ش؛ ابنبیطار، عبدالله، تنقیح مفردات، به کوشش محمد عربی خطابی، بیروت، 1410 ق/ 1990 م؛ ابنسینا، القانون، بیروت، 1294 ق/ 1877 م؛ احمدپناهی سمنانی، محمد، آدابورسوم مردم سمنان، تهران، 1374 ش؛ اخوینی بخاری، ربیع، هدایة المتعلمین، به کوشش جلال متینی، مشهد، 1344 ش؛ امیری خوانساری، هوشنگ، فرهنگ باستانی خوانسار، تهران، 1381 ش؛ امین، غلامرضا، متداولترین گیاهان دارویی سنتی ایران، تهران، 1387 ش؛ انطاکی، داوود، تذکرة اولی الالباب، بیروت، مکتبة الثقافیه؛ برهان قاطع؛ جانباللٰهی، محمدسعید، چهل گفتار در مردمشناسی میبد، تهران، 1390 ش، دفتر چهارم؛ حاجی زین عطار، علی، اختیارات بدیعی، به کوشش محمدتقی میر، تهران، 1371 ش؛ حسنبیگی، م.، مروری بر صنایع دستی ایران، تهران، 1365 ش؛ حکیم مؤمن، محمد، تحفة المؤمنین، به کوشش روجا رحیمی و دیگران، تهران، 1386 ش؛ خوانساری ابیانه، زینالعابدین، ابیانه و فرهنگ مردم آن، تهران، 1378 ش؛ خوشبین، سهراب، گیاهان معجزهگر، تهران، 1389 ش؛ ذوالفقاری، حسن، فرهنگ بزرگ ضربالمثلهای فارسی، تهران، 1388 ش؛ رازی، محمد بن زکریا، الحاوی، به کوشش عبدالمعید خان، حیدرآباد دکن، 1388 ق/ 1968 م؛ زرگری، علی، گیاهان دارویی، تهران، 1365 ش؛ سالاری، عبدالله، فرهنگ مردم کوهپایۀ ساوه، تهران، 1379 ش؛ شاهحسینی، علیرضا و یونس شاهحسینی، آواز نی تا آوای ایل، سمنان، 1389 ش؛ شکورزاده، ابراهیم، عقاید و رسوم عامۀ مردم خراسان، تهران، 1346 ش؛ شهری، جعفر، تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم، تهران، 1378 ش؛ همو، طهران قدیم، تهران، 1383 ش؛ طباطبایی اردکانی، محمود، فرهنگ عامۀ اردکان، تهران، 1381 ش؛ عقیلی علوی شیرازی، محمدحسین، مخزن الادویة، تهران، 1371 ش؛ کاسانی، ابوبکر، ترجمه [و تحریر] کهن فارسی الصیدنۀ بیرونی، به کوشش منوچهر ستوده و ایرج افشـار، تهران، 1358 ش؛ «کتیرا»، عطاری شفا (مل )؛ «کتیرا محصول خاص ایران»، نامۀ اتاق بازرگانی، تهران، 1337 ش، شم 76؛ کلاقیچی گنجینه، حسین، هنر باتیک، تهران، 1366 ش؛ کیانی، منوچهر، سیهچادرها، تهران، 1371 ش؛ لغتنامۀ دهخدا؛ لهساییزاده، عبدالعلی و عبدالنبی سلامی، تاریخ و فرهنگ مردم دوان، شیراز، 1380 ش؛ محتاط، محمدرضا، سیمای اراک، تهران، 1368 ش؛ معین، محمد، فرهنگ فارسی، تهران، 1371 ش؛ مقدم، محمد، تویسرکان، تهران، 1378 ش؛ همایونی، صادق، فرهنگ مردم سروستان، مشهد، 1371 ش؛ همو، گوشههایی از آدابورسوم مردم شیراز، شیراز، 1353 ش؛ نیز:
Attarishafa, www.attarishafa.com/ fa/ کتیرا. html (acc. Ap. 13, 2013); Polak, J. E., Persien, das Land und seine Bewohner, Leipzig, 1865.شیوا جعفری
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید