مقالات

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • رجال | اصطلاحی در علوم حدیث ناظر به شخصیتهایی که به‌عنوان راوی شناخته شده‌اند.
  • آذری | آذَری [āzarī]، زبان پیشین مردم آذربایجان که شاخه‌ای از زبانهای ایرانی غربی است. مردم آذربایجان پیش از رواج ترکی به این زبان سخن می‌گفته‌اند. این زبان که از گویشهای مهم ایرانی بود و به مناسبت نام آذربایجان آذری خوانده می‌شد، با زبان ری، همدان و اصفهان از یک دست بود.
  • رجاء |
  • رثا |
  • رتن | بابا (د سدۀ 7 یا اوایل سدۀ 8 ق / سدۀ 13 یا اوایل سدۀ 14 م)، شخصیتی نیمه‌افسانه‌ای مربوط به شمال غرب هند که مورد احترام مسلمانان، هندوها و سیکها ست.
  • رتبیل | نام عمومی حاکمان زابلستان، به مرکزیت غزنه (پایتخت تابستانی آنها)، و زمین‌داور و رُخَّج (پایتخت زمستانی آنها) در جنوب افغانستان کنونی، در سده‌های 1-3 ق / 7- 8 م.
  • ربیعی پـوشنگی | صدرالدین (د 702 ق / 1302 م)، شاعر و سخنور اواخر سدۀ 7 و اوایل سدۀ 8 ق، متخلص به ربیعی و مشهور به ابن‌خطیب، از شاعران وابسته به سلسلۀ آل کرت (ه‍ م) و از نخستین سرایندگان حماسه‌های تاریخی فارسی.
  • آذر و سمندر | آذَرو سَمَنْدَر [āzar-o(va) samandar]، یکی ازمثنویهای سبعۀ سیاره یا هفت گنج محمد حسن زلالی خوانساری، شاعر معاصر شاه‌عباس اول. آذر و سمندر منظومه‌ای است عرفانی در بحر هزج مسدّس اخرب مقبوض (به وزن لیلی و مجنون نظامی) (آقابزرگ، 19/106؛ صفا، 5/965-976) که آغاز آن چنین است:
  • ربیعیات |
  • ربیعه الرأی | ابوعثمان یا ابوعبدالرحمان ربیعة بن ابی‌عبدالرحمان فرّوخ تیمی (د 136 ق / 753 م)، از فقیهان متقدم مدینه و پیشگامان اصحاب رأی.
  • ربیعه، بنی | از قبایل بزرگ عرب شاخۀ عدنانی. ربیعه به معنای سنگ زورآزمای، کلاه‌خود آهنی، هوای میان سه‌پایه و دیگ، و بهار است (ابن‌درید، 312).
  • ربیع بن خثیم | مکنى به ابویزید (د 63 یا 65 ق / 683 یا 685 م)، از طبقۀ نخست تابعان و از زهاد ثمانیه (هشت‌گانه).
  • ربیع |
  • ربیب الدوله |
  • ربنجنی | ابوالعباس فضل بن عباس (زنده در 331 ق / 943 م)، از قصیده‌سرایان دربار سامانیان. کنیۀ او ابوعبدالله نیز ضبط شده است (خـالقی مطلق، 89؛ خیـام‌پور، 1 / 711).
  • ربع مسکون | یکی از بخشهای چهارگانۀ زمین که از منظر جغرافی‌دانان کهن تنها قسمت شناخته‌شده و آبادان آن تلقی می‌شد.
  • ربع رشیدی | مجموعه‌ای آرامگاهی با کاربری چندمنظورۀ فرهنگی ـ آموزشی ـ مسکونی کـه در ابتـدای سـدۀ 8 ق / 14 م و به‌دستور خواجه رشیدالدین فضل‌الله در نزدیکی تبریز تأسیس شد.
  • ربض | یکی از 3 بخش اصلی شهر در ساختار شهرهای ایران پیش و پس از اسلام، در کنار کُهَندِژ (قُهَندِز یا ارگ) و شارستان.
  • رباعی | یکی از قالبهای کهن شعر فارسی که از 4 مصراع هم وزن تشکیل شده است. رعایت قافیه در مصراعهای اول و دوم و چهارم الزامی، و در مصراع سوم اختیاری است. قدمت رباعی در ادب فارسی به سدۀ 3 ق / 9 م می‌رسد و تا امروز به حیات خود ادامه داده است.
  • رباط، بنا | نام بناهایی با کارکرد نظامی در سرزمینهای مسلمان‌نشین در سده‌های نخستین اسلامی، و سپس مرکز آموزشی ـ تربیتی صوفیه، و در گذر زمان در معنای خانقاه و کاروان‌سرا.
  • رباط، خانقاه |
  • رب، | از نامهای خدا، که پس از اسم جلالۀ «اللٰه» پرکاربردترین نام خدا در قرآن کریم است.
  • رایج سیالکوتی | محمدعلی، شاعر و ادیب پارسی‌گوی در شبه قاره، در سده‌های 11-12 ق / 17- 18 م. وی متخلص به رایج، و از خانوادۀ سادات ترشیز خراسان بود که پیش‌تر به هند مهاجرت کرده، و در سیالکوت اقامت گزیده بودند (آزاد، 204؛ خوشگو، 216؛ ظفر، 12).
  • رایت، پرچم |
  • راهنمای کتاب | از نشریات پیشرو در تاریخ فرهنگ معاصر ایران.
  • راوندی، نجم‌الدین | نجم‌الدین ابوبکر محمد بن علی بن سلیمان (میان سالهای 550 تا 555 ق ـ د پس از 603 ق / 1155 تا 1160-1207 م)، تاریخ‌نگار و خوش‌نویس مشهور و مؤلف کتاب راحة الصدور و آیة السرور.
  • راوندی ، قطب‌الدین | قطب‌الدین سعید بن هبةاللٰه بن حسن (د 573 ق / 1178 م)، از عالمان نامدار امامیه در ایران، که در علوم گوناگون تبحر داشته، و دست به تألیف زده است.
  • راوندی ، فضل‌الله | فقیه، محدث و ادیب امامی در سدۀ 6 ق / 12 م.
  • راولپندی | شهر و شهرستانی به همین نام در ایالت پنجاب، واقع در شمال پاکستان.
  • رانیری | نورالدین علی (د 1068 ق / 1658 م)، فرزند حسن‌جی بن محمد حمید شافعی اشعری عَیدَروسی رانیری، یا محمد بن علی بن حسن‌جی حُمَیدی عیدروسی، صوفی و عالم نامدار جهان مالایی در سدۀ 11 ق / 17 م.
  • رامی تبریزی | شرف‌الدین حسن بن محمد (یا محمد بن حسن)، متخلص به رامی و شرف، از شاعران و نویسندگان سدۀ 8 ق / 14 م.
  • رامهرمز | شهری کهن و شهرستانی به همین نام در استان خوزستان.
  • رامسر | شهرستان و شهری در استان مازندران. رامسر در گذشته، دهکده‌ای به نام «سخت‌سر» بود، اما به‌دنبال آبادانیهایی که در زمان سلطنت رضا شاه در آنجا پدید آمد، بنابر مصوبۀ هیئت وزیران در شهریور 1314، «رامسر» نامیده شد؛
  • رامپور | شهرستانی به مرکزیت شهری به همین نام در شمال غربی ایالت اوتارپرادش هند.
  • رام‌الله | استان و شهری در کرانۀ باختری رود اردن.
  • رافعی، مصطفی | مصطفى صادق (1297-1356 ق / 1880-1937 م)، از مشهورترین نثرپردازان و انشانگاران عرب.
  • رافعی، ابوالقاسم | ابوالقاسم عبدالکریم بن محمد (555-623 ق / 1160-1226 م)، فقیه، محدث، مفسر و مورخ اهل قزوین. وی در زمان حیات خود مهم‌ترین مرجع در فقه شافعی به شمار می‌رفت (صفدی، 19 / 63؛ سبکی، 8 / 283).
  • رافع بن هرثمه | معروف به ابن‌نومرد (یا تومرد) (د 283 ق / 896 م)، از حکمرانان مشهور در شرق ایران در نیمۀ دوم سدۀ 3 ق / 9 م. هرثمه نام ناپدری رافع است (نک‍ : صفدی، 14 / 71؛ ذهبی، سیر، 13 / 407).
  • رافع بن لیث | از امیران و سرداران بنی‌عباس در اواخر سدۀ 2 ق / 8 م. وی شورشی بزرگ در خراسان به راه انداخت، چنان‌که هارون ناگزیر شد برای فرونشاندن آن، خود راهی خراسان شود.
  • راغب پاشا | محمد (1110-1176 ق / 1699-1763 م)، نام‌بردار به قوجه، دولتمرد، شاعر، مورخ و مترجم عثمانی.
  • راغب اصفهانی | ابوالقاسم حسین بن محمد بن مفضّل، از مفسران و عالمان علم اخلاق، و ادیبان تأثیرگذار. او در 409 ق / 1018 م یا پیش از آن زیسته است.
  • آذر کیوان | آذَرْکِیْوان [āzar keyvān] (942-1027ق/1535- 1618م)، از موبدان زردشتی فارس که به هند رفت و در آنجا با ایجاد بدعتهایی در دین خود کیشی التقاطی پدید آورد (نک‍: ﻫ د، آذر کیوانیه). وی از زردشتیان ایران بود و در شیراز یا حوالی آن زندگی می‌کرد. در اوایل سدۀ ۱۱ق/17م و در زمان اکبرشاه به هند رفت و در پَتنه ساکن شد. آگا...
  • راعی نمیری | عُبید بن حُصین نمیری عامری (د ح 96 ق / 715 م)، شاعر عصر اموی. تبارنامۀ او در بیشتر منابع آمده است (مثلاً نک‍ : ابن‌سلام، 2 / 298؛ ابن‌حزم، 2 / 279).
  • راعی اندلسی | ابوعبدالله، شمس‌الدین محمد بن محمد بن اسماعیل (ح 782- ذیحجۀ 853 / 1380- فوریۀ 1450)، نحوی، فقیه و شاعر. منابع نزدیک به وی، اطلاع چندانی دربارۀ زندگی او به دست نمی‌دهند.
  • راضی بالله | ، ابوالعباس محمد بن مقتدر عباسی (رجب 297 ـ ربیع‌الاول 329 / مارس 910 ـ دسـامبر 940)، بیستمیـن خلیفۀ عبـاسی (حک‍ جمـادی‌الاول 322 ـ ربیـع‌الاول 329 / آوریـل 934 ـ دسامبر 940).
  • راشدین، خلفا |
  • راشدی | پیر حسام‌الدین، مشهور به «پیر سند»، ادیب، مصحح متون، روزنامه‌نگار و ایران‌شناس نامدار پاکستانی (26 رمضان 1329-6 جمادی‌الآخر 1402 ق / 20 سپتامبر 1911-1 آوریل 1982 م).
  • راشدالدین سنان | (528- 588 ق / 1134-1192 م)، داعی اسماعیلیۀ نزاری، و مهم‌ترین رهبر نزاریان شام در دورۀ الموت.
  • الراشد بالله | ابوجعفر منصور بن فضل (ح 501-532 ق / 1108- 1138 م)، سی‌امین خلیفۀ عباسی.
  • رأس مسندم | مجمع‌الجزایر و شبه‌جزیره‌ای صخره‌ای در جنوب تنگۀ هرمز، در دهانۀ خلیج فارس.

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: