صفحه اصلی / مقالات / راغب پاشا /

فهرست مطالب

راغب پاشا


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : یکشنبه 1 دی 1398 تاریخچه مقاله

راغِبْ پاشا، محمد (1110-1176 ق / 1699-1763 م)، نام‌بردار به قوجه، دولتمرد، شاعر، مورخ و مترجم عثمانی.
راغب پاشا در کنار تحصیل نزد پدرش، مصطفى شوقی افندی، در دفترخانۀ عامره (دفتر ثبت املاک دربار) در جایگاه کاتب به کار پرداخت و به‌سبب لیاقت و کاردانی، در زمرۀ کاتبان دیوان‌خانۀ همایونی درآمد (ثریا، 2 / 358؛ سامی، 3 / 2247؛ اوزون‌چارشیلی، IV(2) / 386؛ سویسال، 7). او هم‌زمان زبانهای عربی و فارسی را به‌خوبی آموخت و نزد یوسف افندی، از استادان مدرسۀ ایاصوفیه، به فراگیری خط ثلث و نسخ پرداخت (صالحی، 63)؛ همچنین، به خواندن اشعار شاعرانی مانند یوسف نابی (به ترکی)، صائب تبریزی و شوکت بخارایی روی آورد و نظیره‌هایی بر اشعار آنها سرود (کسیک، 151-155).
در 1135 ق / 1723 م، یک سال پس از لشکرکشی عثمانیها به ایران، راغب پاشا در جایگاه عامل عارفی افندی، والی ایروان، برای ثبت اراضی تازه تصرف‌شدۀ عثمانی، به قلمرو ایران اعزام شد (اوزون‌چارشیلی، صالحی، همانجاها)؛ سپس در اواخر ذیقعدۀ 1138 / ژوئیۀ 1726، در هیئت مذاکره‌کننده با شاه تهماسب دوم (سل‍ 1135-1145 ق) حضور یافت (اوزون‌چارشیلی، همانجا، نیز حاشیۀ 1). او پس از یک سال، به استانبول بازگشت و به مقام جزیه محاسبه‌چی‌سی (محاسب دیوان اخذ جزیه) منصوب شد.
راغب پاشا در 1142 ق / 1729 م، با سمت امین دفتر و وکیل رئیس‌الکتاب برای ثبت اراضی به همدان فرستاده شد (ثریا، 2 / 359). یک سال بعد، او به دفترداری بغداد منصوب شد. حضور راغب افندی در بغداد، هم‌زمان با لشکرکشی نادرقلی افشار به غرب ایران برای بیرون‌راندن نیروهای عثمانی از تبریز بود که به پیشروی به سوی عراق عرب و محاصرۀ بغداد انجامید. احمد پاشا، والی بغداد، برای وقت‌کشی، تا رسیدن نیروهای کمکی به فرماندهی توپال عثمان پاشا، راغب پاشا و محمدآغا، کدخدای بغداد را به حضور نـادر فرستاد و بـرای واگذاردن قلعۀ بغـداد مهلت خواست
(اوزون‌چارشیلی، صالحی، همانجاها؛ استرابادی، جهانگشا ... ، 174؛ نصیری، 13). پس از شکست نادر از توپال عثمان پاشا، راغب پاشا به استانبول بازگشت و در 1146 ق / 1733 م به کاری در ادارۀ مالیه گمارده شد (اوزون‌چارشیلی، IV(2) / 387؛ هامر پورگشتال، VII / 457-458؛ استرابادی، همان، 202، 215-216). راغب پاشا در 1148 ق با احمد پاشا، فرماندار بغداد و سرعسکر سپاهیان ارزروم، همکاری کرد و به ‌مقام وکیل (معاون) رئیس‌الکتاب نائل آمد.
در 1149 ق / 1736 م، راغب پاشا قصد داشت با حفظ سمت در لشکرکشی به روسیه شرکت کند؛ اما به‌سبب رسیدن هیئتی از سوی نادر شاه (سل‍ 1148-1160 ق / 1736-1747 م) برای اعلام سلطنت نادر و نیز گفت‌وگو دربارۀ نتایج شورای دشت مغان، با دریافت فرمان سلطان محمود اول (سل‍ 1142-1167 ق / 1739-1754 م) به استانبول بازگشت. وظیفۀ رسمی راغب پاشا در هیئت عثمانی، مترجمی رئیس‌الکتاب بود و از او می‌خواستند که ضمن شرکت در جلسات معارفه و گفت‌وگو با هیئت ایرانی، گزارش مذاکرات را تهیه کند. به‌سبب پیشنهاد بعضی شرایط دربارۀ مسائل مذهبی از سوی نادر شاه، افزون‌بر دولتمردانی چون اسماعیل افندی و مصطفى افندی، 4 تن از فقهای بلندپایه نیز با راغب پاشا به سفارت رفته بودند. راغب که طرف‌دار صلح با ایران، و در صدد یافتن راهی برای سازش میان دو دولت بود، با پیش‌گرفتن سیاستی واقع‌گرایانه، با وجود مخالفت علمای سنی و جناحی از دولتمردان عثمانی و نیز شخص سلطان محمود اول، با پیشنهاد نادر در به رسمیت شناختن مذهب جعفری موافق بود. در این مذاکرات، با اینکه دو طرف در برخی زمینه‌ها به توافق رسیدند، دربارۀ قبول مذهب جعفری، و اختصاص رکنی برای آن در مسجدالحرام نتیجه‌ای به دست نیامد (رئیس‌نیا، 197-201؛ استرابادی، دره ... ، 600؛ نصیری، 16؛ سویسال، 7؛ گولتکین، 57-59).
راغب پاشا گزارشی مشروح از این گفت‌وگوها با نام تحقیق و توفیق نگاشت. با اینکه میرزا شفیع واقعه‌نویس همراه هیئت ایرانی بود، اما هیئت ایرانی گزارش مستقل در این باره به رشتۀ تحریر درنیاوردند و تنها در منابع مختلف به آن اشاره‌هایی پراکنده شده است؛ ازاین‌رو، گزارش راغب پاشا برای روشن‌کردن جریان گفت‌وگوهای رسمی میان دو کشور در آن برهۀ حساس، اهمیت دارد. احمد زکی ایزگوئر در 2003 م، این گزارش را از کامل‌ترین و قدیم‌ترین نسخه از 21 نسخۀ شناخته‌شدۀ تحقیق و توفیق، با پیشگفتاری مفصل در احوال و آثار راغب پاشا به چاپ رساند (رئیس‌نیا، 200؛ صالحی، 64). راغب با شایستگیهایی که در این گفت‌وگوها از خود نشان داد، در همان سال به مقام معاونت صدراعظم ارتقا یافت (اوزون‌چارشیلی، همانجا).
راغب پاشا از 1149 تا 1151 ق / 1736- 1738 م در مذاکرات صلح روسیه و عثمانی، که با مداخلۀ دولت اتریش در شهر نیمیرُف برگزار شد، نقشی مهم ایفا کرد. او همچنین در بازگرداندن بلگراد به قلمرو عثمانی در 1151-1152 ق نقش داشت (همانجا؛ هامر پورگشتال، VII / 487-488, 507). رسالۀ فتحیه یا فتح‌نامۀ بلگراد (1207 ق / 1793 م)، نوشتۀ او، گزارشی از این ماجرا ست (بروسه‌لی، II / 309؛ مفتاح، 247).
موفقیتهای راغب سبب شد که از 1153 تا 1157 ق / 1740-1744 م به مقام وزارت امور خارجه (رئیس‌الکتابی) منصوب شود. او در این دوره نیز موفقیتهایی در مذاکره با نمایندگان دولتهای گوناگون به دست آورد (اوزون‌چارشیلی، IV(2) / 387). در 1157 ق او به ولایت مصر فرستاده شد و 5 سال با سلسلۀ ممالیک، که قصد داشتند عثمانیان را از مصر برانند، مبارزه کرد و سرانجام در 1161 ق / 1748 م در برابر قدرت بیکهای مملوک تسلیم شد (هامر پورگشتال، VIII / 66, 100, 101, 115؛ اوزون‌چارشیلی، IV(2) / 388؛ ووسینیچ، 93؛ رفعت، 3 / 282).
پس از آن، راغب پاشا با سمت نشانچی (منشی و مهردار سلطان) ولایت آیدین در دیوان سلطان محمود به کار پرداخت؛ آنگاه در 1164 ق / 1751 م، والی رقه شد و سپس در 1168 ق / 1755 م به سمت والیگری حلب رسید و در آنجا پل و برجی ساخت (هامر پورگشتال، VIII / 255؛ شاو، 1 / 426؛ اوزون‌چارشیلی، IV(2) / 388-389). او در 1170 ق / 1757 م امیرالحاج و نیز والی شام گردید (ثریا، 2 / 359؛ سامی، 3 / 247).
راغب پاشا پس از چندی در دورۀ عثمان سوم (سل‍ 1167-1171 ق / 1754- 1758 م)، به بالاترین مقام دولتی، یعنی صدراعظمی، منصوب شد. او خواهان اقتباس از تمدن غرب و انجام اصلاحات در عثمانی بود؛ اما در این مرحله به‌لحاظ حفظ نظام، مصلحت دانست که اصلاحات را به گونه‌ای دنبال کند که نظام عثمانی به خطر نیفتد و توازن نهادهای موجود از دست نرود. راغب پاشا اعتماد سلطان را چنان جلب کرد که توانست صالحه سلطان، خواهر بیوۀ عثمان سوم را به همسری خود درآورد. با این اقدام، اعتبار راغب افزایش یافت؛ زیرا فقط شمار اندکی از وزیران بدان دست یافته بودند (دانشمند، IV / 39؛ شاو، همانجا؛ اوزون‌چارشیلی، IV(2) / 389-390؛ کوت، 78؛ کین‌راس، 404؛ ووسینیچ، 98- 99). او حدود 10 ماه پیش از جلوس مصطفى سوم (حک‍ 1171-1187 ق / 1758-1773 م) به صدارت رسید.
در اواخر حکومت عثمان سوم، قزلر احمد آقا ابوکوف، قائم‌مقام استانبول، کوشید تا به صدارت راغب پایان دهد؛ اما او از توطئۀ قزلر احمد آقا آگاه شد و چون عثمان سوم در آستانۀ مرگ بود، راغب خود را پنهان کرد و همین‌که خبر درگذشت سلطان منتشر شد، در باب‌عالی حضور یافت و مصطفى سوم صدارت او را تصدیق و امضا کرد. او در این دوره، حدود 6 سال صدارت کرد (اوزون‌چارشیلی، IV(2) / 391؛ هامر پورگشتال، VIII / 204-206؛ دانشمند، IV / 39, V / 61).
راغب پاشا در امور خارجی، سیاستی صلح‌طلبانه براساس موازنۀ قدرت دنبال کرد. در آن زمان، اروپا درگیر جنگ هفت‌ساله، و راغب در پی یافتن وزنه‌ای متعادل‌کننده در برابر قدرت اتریش و روسیه بود. ازاین‌رو، در 1175 ق / 1761 م با پروس معاهدۀ دوستی امضا کرد، زیرا حکومت آن چشم طمع به قلمرو امپراتوری عثمانی نداشت. اگرچه راغب مایل بود با دولت پروس پیمان اتحاد تهاجمی و تدافعی ببندد، اما مصطفى سوم و علما مخالفت کردند و مانع از بستن چنین پیمانی شدند (کین‌راس، همانجا؛ اوزون‌چارشیلی، IV(2) / 234-236, 392).
راغب پاشا بسیار می‌کوشید وضع زندگی مردم را بهبود بخشد. او کوشید تا اقتدار عثمانی را افزایش، و به امور امپراتوری‌اش سامان بخشد. به تجدید سازمان تشکیلات اداری پرداخت و برخی از دولتمردان را برکنار کرد. قوانین قضایی در زمان او دوباره تدوین شد. او مالکان و مقاطعه‌کاران را موظف کرد به تمام تعهدات خود عمـل کنند، از وضع مالیاتهای غیرقـانونی و تحمیل آنهـا به مردم جلوگیری کرد، و ثروت سلطان، صدراعظم و دیگر مقامهای بلندپایه را به‌صورت وقف به ساختن کتابخانه‌ها، مساجد و دیگر نهادها اختصاص داد (شاو، همانجا؛ کین‌راس، 404-405).
راغبْ روسیه را خطری بزرگ برای کشورش می‌دانست و ازاین‌رو به ضرورت اصلاحات در ارتش عثمانی واقف بود. او زرادخانۀ ارتش را دوباره سازمان‌دهی کرد، کارخانۀ توپ‌ریزی بنیاد نهاد، لشکری از پل‌سازان تشکیل داد و به ساختن رزم‌ناوهای جدید پرداخت؛ همچنین به تأسیس مدارس علوم ریاضی، آموزش نیروی دریایی و توپ‌خانه همت گماشت و تمرینهای روزمره را برای ینی‌چریها و سواره‌نظام فئودال آناتولی اجباری کرد (همو، 404).
راغب پاشا حدود دو سال پیش از مرگش، در استانبول کتابخانه و در کنار آن، مدرسه‌ای بنیاد کرد. کتابهای اولیۀ این کتابخانه از 4 جا گردآوری شد: کتابهای شخصی راغب، کتابهای مدرسۀ مصلى، کتابهای مدرسۀ یحیى توفیق و کتابهای مدرسۀ نو. این کتابخانه امروزه نیز پابرجا ست (اوزون‌چارشیلی، IV(2) / 392-393؛ هامر پورگشتال، VIII / 247-248؛ IA, IX / 596؛ گیب، IV / 95؛ «دائرةالمعارف ... »، II / 445). در این کتابخانه، شمار فراوانی آثار فارسی نیز نگهداری می‌شود و فهرست نسخه‌های خطی آن به همت نمایندگی فرهنگی سرکنسولگری جمهوری اسلامی ایران در استانبول منتشر شده است (نک‍ : صالحی، 67- 68). پس از درگذشت راغب پاشا، پیکرش را در باغ همین کتابخانه به خاک سپردند (هامر پورگشتال، همانجا).
راغب پاشا از شاعران و نویسندگان کلاسیک ادبیات ترکیه و نیز تاریخ‌نگار سیاسی برجسته‌ای به شمار می‌رود. او که در سرودن شعر پیرو مکتب نابی (یوسف بن عبدالله رهاوی، د 1124 ق / 1712 م) بود، مانند او به صناعات ادبی توجه بسیار داشت و تلاش می‌کرد که در آثار خود بیشتر واژه‌های ترکی به کار برد. او به زبان فارسی نیز تسلط داشت و در سبکها و مضامین فارسی استاد بود و بیشتر، از سبک هندی، و به‌ویژه از شعر صائب تبریزی، شوکت بخارایی و طالب آملی تأثیر می‌گرفت (کسیک، 150-155؛ هامر پورگشتال، VIII / 250-252). «دیوان» راغب به همراه منشآت / تلخیصات او به کوشش احمد نزهت در 1253 ق / 1837 م در بولاق به چاپ رسید. منشآت حاوی نامه‌ها و مکتوبات دورۀ رئیس‌الکتابی او ست که افزون‌بر نثر زیبا، به‌سبب آگاهیهای تاریخی روزگار محمود اول، دارای ارزش و اعتبار است. مجموعۀ راغب پاشا اثری منظوم و منثور به 3 زبان ترکی، فارسی و عربی است که شامل نوشته‌های ادبی، رسمی و غیررسمی او ست. نسخۀ خطی این اثر در کتابخانۀ حبیبیه نگهداری می‌شود. راغب پاشا دو اثر تاریخی روضة ‌الصفا نوشتۀ میرخواند و مطلع سعدین و مجمع بحرین از عبدالرزاق سمرقندی را با نام تاریخ تاتاریه از فارسی به ترکی ترجمه کرد که هر دو اثر ناتمام ماند. همچنین، سفینة الراغب و دفینة المطالب (قاهره، 1893 م) و عروض رساله‌سی (رسالۀ عروض) از دیگر آثار او ست (نک‍ : صالحی، 65- 68؛ گولتکین، 56؛ هامر پورگشتال، همانجا؛ شاو، 1 / 505؛ گیب، IV / 91-92؛ اوزون‌چارشیلی، IV(2) / 393؛ دانشنامه ... ، 6 / 405-407).

مآخذ

استرابادی، محمدمهدی، جهانگشای نادری، به کوشش عبدالله انوار، تهران، 1341 ش؛ همو، درۀ نادره، به کوشش جعفر شهیدی، تهران، 1341 ش؛ ثریا، محمد، سجل عثمانی (تذکرۀ مشاهیر عثمانیه)، استانبول، 1311 ق؛ دانشنامۀ ادب فارسی، به کوشش حسن انوشه، تهران، 1380 ش؛ رفعت افندی، احمد، لغات تاریخیه و جغرافیه، استانبول، 1299 ق؛ رئیس‌نیا، رحیم، «تحقیق و توفیق، مناقشات مذهبی در مناسبـات سیاسی عثمانی و ایران در دورۀ نادر شاه ـ سلطان محمود اول»، تـاریخ روابط خارجی، تهران، 1383 ش، س 5، شم‍ 20؛ سامی، شمس‌الدین، قاموس الاعلام، استانبول، 1308 ق / 1861 م؛ شاو، ا. ج.، تاریخ امپراتوری عثمانی و ترکیۀ جدید، ترجمۀ محمود رمضان‌زاده، مشهد، 1370 ش؛ صالحی، نصرالله، «آثار راغب محمد پاشا»، گزارش میراث، تهران، 1392 ش، س 7، شم‍ 3-4؛ کین‌راس، پ. ب.، قرون عثمانی، ترجمۀ پروانه ستاری، تهران، 1373 ش؛ مفتاح، الهامه و وهاب ولی، نگاهی به روند نفوذ و گسترش زبان و ادب فارسی در ترکیه، تهران، 1374 ش؛ نصیری، محمدرضا، مقدمه بر اسناد و مکاتبات تاریخی ایران، دورۀ افشاریه، تهران، 1364 ش؛ ووسینیچ، وین، تاریخ امپراتوری عثمانی، ترجمۀ سهیل آذری، تبریز، 1346 ش؛ نیز:

Bursali, M. T., Osmanlı müellifleri, eds. A. F. Yavuz and İ. Özen, Istanbul, 1972; DaniŞmend, İ. H., İzahlı Osmanlı tarihi kronolojisi, Istanbul, 1972; Gibb, E. J. W., A History of Ottoman Poetry, ed. E. G. Browne, London, 1965; Gültekin, H., «Koca Râgib PaŞa Münşeât’inda Nâdir Şah ve Caferî mezhebi tartiŞmalarindna dair mektuplar», Türk kültürü ve Haci BektaŞ Veli araŞtirma dergisi, Ankara, 2015, no. 76; Hammer-Purgstall, J., Geschichte des Osmanischen Reiches, Graz, 1963; IA; Kesik, B.,«Koca Râgib PaŞa’nin Şiirlerinde sebk-i Hindî tesiri», Sosyal bilimler araŞtirmalari dergisi, Istanbul, 2009, no. 2; Kut, G., «Periods of Turkish Literature in Anatolia», History of the Ottoman State Society and Civilisation, ed. E. İhsanoğlu, Istanbul, 2001, vol. II; Osmanlilar ansiklopedisi, Istanbul, 2008; Soysal, F., Koca Ragib Pasanin hayati, eserleri, ve edebi kisiligi, Van, 2006; UzunçarŞılı, İ. H., Osmanlı tarihi, Ankara, 1983.

شیوا جعفری

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: