صفحه اصلی / مقالات / ربیعه، بنی /

فهرست مطالب

ربیعه، بنی


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : یکشنبه 1 دی 1398 تاریخچه مقاله

رَبیعه، بَنی، از قبایل بزرگ عرب شاخۀ عدنانی. ربیعه به معنای سنگ زورآزمای، کلاه‌خود آهنی، هوای میان سه‌پایه و دیگ، و بهار است (ابن‌درید، 312).
پدر ربیعه را نزار بن مَعَدِّ بن عدنان، مادر او را حذاله / جداله بنت وعلان یا سوده / جمعه / شفیقه ‌بنت عک (ابن‌سعد، 1 / 49؛ یعقوبی، 1 / 223؛ ابن‌هشام، 1 / 74)، و برادران او را مضر (دیگر نیای بزرگ عرب که به نقلی 50 سال کوچک‌تر از او بود)، اَنمار و اِیاد دانسته‌اند (مبرد، 68؛ ابن‌عبدالبر، الانباه ... ، 37). ربیعه را «ربیعة الفرس» می‌نامیدند؛ زیرا طبق وصیت پدر، اسبان سیاه نصیب او شد (طبری، 2 / 268). ربیعه و مضر را به‌اتفاق، ابنای نزار هم می‌خواندند (بلاذری، انساب ... ، 1 / 28، نیز حاشیۀ 6).
ربیعه فرزندان متعدد داشت، ازجمله: اسد، ضبیعه، اکلُب، عمرو، عامر و عایشه (ابن‌عبدربه، 3 / 307). ربیعه و پدرش در ذات‌الجیش (از منزلگاههای رسول خدا <ص> به‌سوی بدر و محل نزول آیۀ تیمم) مدفون شده‌اند (سمهودی، 4 / 52). افراد منسوب به ربیعه را «رَبَعی» گویند؛ ولی به‌سبب گستردگی شعب ربیعه و انشعاب قبایل بزرگ، بطون و افخاذ بسیار از آن، معمولاً آنان را به قبایل منشعب از ربیعه منسوب می‌کنند، مانند مسیب بن رافع تغلبی، عبدالملک ابن راشد تغلبی (هر دو از راویان حدیث سدۀ 3 ق / 9 م)، محمد ابن حسن شیبانی (از قضات هارون‌الرشید)، اسود بن عامر بکری (از صحابه)، ابوفید مؤرج سدوسی (از راویان حدیث و همراهان مأمون در سفر به بغداد)، و شنّی از قبیلۀ تغلب (سمعانی، 2 / 296- 298، 3 / 57- 59، 6 / 76-77، حاشیۀ 5، 7 / 106-107، 8 / 161-163). شمار ربیعه چنان زیاد بود که در احادیث هم برای بیان بزرگی، به این قبیله مثل می‌زدند (نهج البلاغة، 300؛ ابن‌سعد، 7 / 47). گفتنی است که شماری فراوان از عرب نامشان ربیعه است، ولی از نسل قحطان، یمن یا مضر بن ربیعه‌اند، نه ربیعة بن نزار (نک‍ : ابن‌عبدالبر، الاستیعاب، 2 / 489-495).

قبایل معروف ربیعه

 قبیله‌های قیس ‌بن عُکابه، ‌شیبان و قیس و تَیم‌اللّات و ذُهل پسران ثعلبه، سدوس ‌بن شیبان، سعد و ضُبَیعه و کعب پسران عِجل، وائل، بكر و تغلب و عَنز پسران وائل، عبدالقیس بن اَفصی، نَمر بن‌ قاسط، ضبیعة بن ربیعه، و عَنَزَة ‌بن اسد از ربیعه‌اند (کلبی، نسب ... ، 1 / 17-20؛ یعقوبی، 1 / 224؛ نیز برای آگاهی بیشتر، نک‍ : ابن‌حزم، 1 / 292-327، 469-470، 483-484). اعیان اندلس شامل بنی‌عطیه، بنی‌عبدالبر، بنی‌حمدیس و بکریین هم از ربیعه‌اند (مقری، 1 / 232-233).

اعتقادات ربیعه پیش از اسلام

 ربیعه بتهای ذوالکَعَبات در سنداد عراق و محرق / بَلْج (منسوب به بلج پسر ‌محرق) را می‌پرستیدند (کلبی، الاصنام، 68، 71؛ یعقوبی، 1 / 255؛ یاقوت، 1 / 479). آنان دختران خود را زنده‌به‌گور می‌کردند و به روایتی، آیۀ 140 سورۀ انعام (6) در شأن ربیعه (و مضر) نازل شد (زمخشری، 2 / 72؛ بغدادی، 2 / 163). ربیعه و دیگر فرزندان معد به بقایای دین اسماعیل ایمان داشتند (کلبی، همان، 13). تمامی قبایل ربیعه را بر کیش حِله دانسته‌اند؛ کسانی که در موسم حج، شكار، استعمال روغن و عطر، و خوردن گوشت و غذاهای روغنی را حرام نمی‏دانستند و برای احرام اگر جامۀ‏ حمس (جامۀ قبایلی از عرب که در دین خود بسیار سخت‌گیر بودند) نمی‌یافتند، برهنه طواف می‏کردند. لبیک‌گویی آنان هم با دیگران تفاوت داشت (ازرقی، 1 / 179-182؛ یعقوبی، 1 / 256-257). ربیعه رجب (از ماههای حرام) را بین شعبان و شوال می‌دانستند که خلاف روایت پیامبر (ص) است (ابن‌كثیر، ‏2 / 204).

سرزمین

 ربیعة بن نزار پس از جدایی از برادران، نزدیك بطن عرق در وادی فرات فرود آمد؛ اما پس از افزایش افراد قبیله، فرزندانش در سرزمینهای مختلف پراكنده شدند. خاندان اسد بن ربیعه به رهبری عبدالعزی ‌بن عمرو عنزی در پی مراتع و مناطق باران‏خیز به یمامه، حجر و سپس بحرین رفتند. ولایات دیار ربیعه عبارت بود از: نصیبین، قرقیسیا، رأس عین، میّافارقین، آمد، قُردی، ماردین، سمیساط، بلد و حَوب. برخی تهامه، حمی، یمامه و نیز دیار بكر را هم جزو دیار ربیعه می‌شمارند (دینوری، 16-17؛ یعقوبی، 1 / 224؛ یاقوت، 2 / 221-223، 494؛ بکری، 1 / 93، 273، ‏2 / 473، 568). محمد مقدسی سرزمین اقور را، که فرات گرد آن قرار یافته و دجله از آن سرچشمه گرفته، شامل دیار ربیعه، بکر و مضر دانسته است (ص 136- 138).
پس از جنگ ربیعه و مضر با ایاد و به روایتی، فرزندان قنص ‌ابن معد، آنان در تهامه ساکن شدند (یاقوت، 2 / 340). یکی از منزلگاههای حاجیان، روستایی قدیم و آباد بین بصره و مکه (از توابع مدینه) منسوب به ضریه ‌بنت ربیعه بود (سمهودی، 3 / 224). نجد، حَضَن، عکاظ، رُکبه، حُنَبن، غمرة اوطاس، ذات عِرق، و عقیق را هم از دیار ربیعه دانسته‌اند (كحاله، 2 / 424-425). برخی روایاتْ کردها را نیز از نسل ربیعه دانسته‌اند كه به‌سبب هم‌جواری با ایرانیان زبانشان تغییر کرد. طایفه‌ای کرد به نام شوهجان، ساکن دینور و همدان بودند و خود را از ربیعه می‌دانستند (مسعودی، مروج ... ، 2 / 99-101). گروهی دیگر از ربیعه در شهرهای مختلف مصر در سرزمین قوم بُجَه (که دارای معادن طلا و زمرد بود) ساكن شدند و پس از مدتی درگیری با دیگر قبایل و با مزاوجت با مردم آن منطقه، از همسایگان خود (قحطانیان و مضریان) نیرومندتر شدند؛ تاآنجاکه در ۳۳۲ ق / 944 م، صاحب معدن طلا ابومروان بشر بن اسحاق ربعی بود (همان، 1 / 438). ربیعه همچون سایر عربها به‌تدریج پس از ظهور اسلام و ساخت شهرهایی چون کوفه، به سمت عراق آمد. به روایتی در 264 ق / 878 م، 50هزار خانه در کوفه مختص ربیعه و مضر، و 24هزار خانه خاص بقیۀ قبایل بوده است (ابن‌عساکر، 10 / 241؛ یاقوت، 4 / 492).

روزهای مهم ربیعه

 ربیعه جنگها و روزهای تاریخی مشهوری داشتند، مانند سُلان: روز پیروزی ربیعه و اهل تهامه و فرزندان دیگر معد بر مذحج؛ خزاز: روز پیروزی بنی‌معد به ریاست كلیب بن ربیعه بر یمن به رهبری سلمة بن حارث كندی؛ كلاب: روز پیروزی ربیعه، هم‌پیمان سلمة ‌بن حارث كندی، بر قیس و هم‌پیمانش شرحبیل ‌بن حارث كندی؛ بسوس: جنگی که با کشته‌شدن شتر بسوس، خالۀ جساس، پسر مرّه‌، از قبیلۀ بنی‌بکر، توسط كلیب ا‌بن ربیعه سرور تغلب آغاز شد و 40 سال به طول انجامید؛ ذی‌قار: پیروزی بنی‌ربیعه (هانی ‌بن مسعود شیبانی و حنظلة بن ثعلبۀ عجلی) بر پارسیان. این نخستین‌بار بود که عرب بر عجم پیروز می‌شد (یعقوبی، 1 / 224-225).

ریاست

 حکومت در قبایل ربیعه در دست بنی‌ضبیعه، فرزندان بهثة بن وهب، بود و سپس به‌ترتیب به فرزندان عنزة بن اسد بن ربیعه، عبدالقیس بن افصی، و پس از کوچ این قبیله به یمامه، به نمر بن قاسط، بنی‌یشكر بن صعب، بنی‌تغلب و سپس بنی‌شیبان رسید (همو، 1 / 224).

مشاهیر

الف ـ دورۀ جـاهلیـت

 مُرَقِّش‌الاكبـر (عمـوی مـرقش اصغـر)، مرقش‌الاصغر (عموی طَرَفَة بن عبد)، طرفة ‌بن عبد (540-565 م)، دایی‌اش مُتَلَمِّس (جریر بن عبدالمسیح)، اعشى (535- 629 م، از شعرای معلقات سبعه که پس از گرویدن به اسلام، پیامبر <ص> را مدح گفت) و مسیب بن علس (دایی اعشى) (ابن‌حبیب، 179-180، 185؛ ابن‌عبدربه، 3 / 307؛ نیز نک‍ : شنتمری، 2 / 3-15).

ب ـ دورۀ اسلامی

 مَعْن ‌بن زائدۀ شیبانی (از بخشندگان معروف)، صُهَیب ‌بن سِنان رومی (از سابقین در اسلام و از امرای مدینه)، عامر بن ربیعه (از بدریون و مهاجران به حبشه و مدینه)، حُکَیم‌ بن جبله (از صحابه و فرستادگان عثمان به سند، کشته‌شده در رکاب امام علی <ع> در جمل)، ابوحبره و صَعْصَعة ‌بن صَوحان (هر دو از یاران امام علی <ع>) (ابن‌قتیبه، 467؛ ابن‌عبدالبر، الاستیعاب، 2 / 717، 790-791؛ ابن‌اثیر، اسد الغابة، 1 / 521، 2 / 418-421)، اعور شنّی (شاعر و از شیعیان علی <ع> در جنگ جمل)، خوله دختر ایاس (همسر امام علی <ع> و مادر محمد حنفیه)، طریف‌ بن ابان (از شهدای کربلا) و ابوالعتاهیه (شاعر بزرگ، د 211 ق / 826 م) (ابوالفرج، ‏4 / 261-263؛ قمی، 483؛ سمعانی، 8 / 161-163؛ ابن‌حجر، 3 / 420).

ربیعه پس از ظهور اسلام

 عمرو بن قیس / عبدالقیس که از طرف دایی و پدر همسرش، اشج عبدی، در سال نخست هجری نزد رسول خدا (ص) فرستاده شده بود تا آن حضرت را بیازماید، به‌عنوان نخستین ربعی اسلام آورد و به دنبال او، اشج و مردم هجر و بحرین مسلمان شدند. روستای آنان نخستین محلی بود که پس از مدینه، در آنجا نماز جمعه خوانده شد. گروهی از جانب آنان به ریاست منذر بن عائذ در مدینه، نزد پیامبر (ص) آمدند و اسلام آوردند. منذر در زمرۀ اصحاب پیامبر (ص) درآمد. جارود ابن عمرو در رأس هیئتی از عبدالقیس نیز در 10 ق / 631 م اسلام آورد (ابن‌سعد، 6 / 84-85؛ ابن‌شبه، 2 / 586-591). از رسول خدا (ص) روایت شده است که «مضر و ربیعه را دشنام ندهید؛ چون آنها اسلام آوردند» (نک‍ : یعقوبی، 1 / 226)؛ البته در احادیثی دیگر، رسول خدا (ص) ایشان را به کفر، قساوت قلب و جفا وصف کرده است (نک‍ : ابن‌عساکر، 37 / 213).
ربیعه پس از برانگیخته‌شدن پیامبر اسلام (ص) از میان فرزندان مضر، همواره نسبت به خدای خویش خشمگین بودند (طبری، 5 / 548). بنابه قولی، علت تقدم همیشگی نام ربیعه بر مضر این است که در بسیاری از مواقع اخسّ (پست‌تر) را مقدم می‌دارند (جاحظ، 5 / 275-276). از سویی، ابن‌سکیت شرف و عزت را از آنِ ربیعة بن نزار و ضبیعة بن ربیعه دانسته است (نک‍ : ابن‌حمدون، 7 / 365). البته بزرگی سن ربیعه هم بی‌تأثیر نیست؛ به‌طوری‌که به روایتی نزار را ابو‌‌‌‌ربیعه می‌نامیدند (طبری، 2 / 268-270). حکایاتی هم دربارۀ هوش سرشار ربیعه و برادرانش آمده است (مسعودی، مروج، 2 / 90-93). مسعودی شاهان عرب را نیز از نسل ربیعه و دو برادر او مضر و انمار می‌داند (همان، 1 / 258). قبایل ربیعه پس از تشکیل دولت اسلامی و غلبه بر ملل دیگر، به‌تدریج از خشونت بدویت و سادگی خلافت دور شدند، به شهرنشینی گراییدند و برخی از آنان در سرزمینهای دوردست ممالك اسلامی از مدافعان ثغور اسلامی شدند (ابن‌خلدون، 6 / ۳).

ربیعه در دورۀ خلفای راشدین

پس از رحلت پیامبر (ص) و در دورۀ خلافت ابوبکر، برخی از قبایل ربیعه از دین برگشتند؛ از‌جمله قبیلۀ حنیفة بن لُجَیم به رهبری مسیلمۀ کذاب (د 12 ق / 633 م) که ادعای نبوت کرد و خالد بن ولید به امر ابوبکر در یمامه او را کشت (مسعودی، التنبیه ... ، 247- 248). طلحۀ نمری در 11 ق / 632 م، به‌سبب تعصبات قومی، اعلام کرد که دروغ‌گوی ربیعه (مسیلمۀ کذاب) را بیش از راست‌گوی مضر (پیامبر <ص>) دوست می‌دارد (طبری، 3 / 286). قبیلۀ عبدالقیس هم پس از پیامبر (ص) مرتد شدند. مادر امیرشان، منذر بن نعمان (ملقب به مغرور)، از ربیعه بود. منذر به‌دست فرستادۀ ابوبکر، علاء بن حضرمی، كشته شد (ابن‌حبیب، 94-95، نیز حاشیۀ 1).
‏ربیعه در سالهای 13-14 ق / 634-635 م، در نبرد بویب و قادسیه در سپاه مسلمانان حضور داشت. در سپاه مثنی ‌بن حارثۀ شیبانی، 8هزار ربعی بود که 6هزار تن از آنان از بکر بن وائل بودند. محمد بن حذیفة ‌‌بن یمان هیچ عربی را در مقابل پارسیان شجاع‌تر از ربیعه نمی‌دانست. مسلمانان آنان را ربیعةالاسد و ربیعةالفرس می‌نامیدند؛ همان‌گونه که عرب جاهلی، ایرانیان و رومیان را شیر می‌نامید (یعقوبی، 2 / 144-145؛ طبری، 3 / 347، 476، 478، 486-487، 542-543). عمر در سال هفتم خلافتش از بیت‌المال برای ربیعه 250 [درهم] تعیین کرد، درحالی‌که برای مضر 300 [درهم] قرار داد (مقدسی، مطهر، 5 / 168). در زمان عثمان‌ بن عفان، معاویه كه از سوی او بر شام و جزیره ولایت داشت، این طایفه را در دیار ربیعه جای داد (بلاذری، فتوح ... ، 178).
در جریان نبرد جمل (36 ق / 656 م)، 3هزار تن از اهل ربیعۀ بصره، که از شیعیان علی (ع) بودند، به یاری‌اش برخاستند؛ البته در هر دو سپاه ربعی بود (طبری، 4 / 506، 528). در جنگ صفین (37 ق / 657 م) نیز علی (ع) ربیعه را تحت فرماندهی عبدالله بن عباس در سمت راست سپاه جای داده بود. پیش از نبرد، اعور شنی در برانگیختن امام (ع) برضد معاویه و مدح ایشان و حسنین (ع) شعر سرود. امام (ع) هیچ قبیله‌ای را همتای ربیعه نمی‌شمرد و این امر بر مضریان گران آمده بود (دینوری، 152، 178).

ربیعه و خوارج

 بیشتر سران خوارج نیز مانند مثنی ‌بن حارثۀ شیبانی (د 14 ق / 635 م)، عمران بن حطان سدوسی رئیس صفریه از بنی‌شیبان، نافع‌ بن ازرق (مق‍ 65 ق / 685 م) كه فرقۀ ازارقه به او منسوب است، و شیبان‌ بن سلمۀ خارجی که در زمان ابومسلم به یاری او و علی ‌بن کرمانی برضد نصر بن سیار قیام کرد، از ربیعه بودند (یعقوبی، 2 / 272؛ طبری، 5 / 614؛ سمعانی، 8 / 204؛ ابن‌خلدون، 2 / 361-362). ضحاك ‌بن قیس خارجی (د 128 یا 129 ق / 746 یا 747 م) یکی دیگر از ربعیها بود كه بر مذهب صفریۀ خوارج، با او بیعت كردند. او كوفه و چند جای دیگر را گرفت. حتى گروهی از امویان با او بیعت کردند، ولی سرانجام توسط مروان ‌بن محمد کشته شد (طبری، 7 / 344-345؛ ابن‌خلدون، 2 / 362).

ربیعه در دورۀ امویان

 بنی‌ربیعه همواره نسبت به علی (ع) وفادار بودند و امام حسن (ع) را از چنگ خوارج رهانیدند؛ ولی اطلاعات زیادی از جایگاه آنان در حزب علوی در دست نیست (علی، 786). معاویه پس از واقعۀ جمل، صفین و حکمیت، عبدالله‌ ابن عامر حضرمی را به بصره فرستاد و دربارۀ ربیعه هشدار داد که آنان تنها به دلیل آنکه ترابیه‌ (شیعه)اند، از تو سرپیچی خواهند کرد (بلاذری، انساب، 3 / 184). زیاد بن ابیه از کوفیان بیعت گرفت تا برضد حجر بن عدی شهادت دهند؛ ولی ربیعه بر شاهدان ربعی غضب کردند (طبری، 5 / 270). انگیزۀ ربیعه از یاری علویان این بود که نمی‌خواستند تحت حکومت مضری شام باشند. برخی از آنان در شمار کسانی بودند که نامۀ دعوت برای امام حسین (ع) نوشتند؛ ولی با همۀ اینها امام را یاری نکردند. در ۶۴ ق / 684 م بار دیگر تعصبات قبیله‌ای آشوبی به پا کرد که بکریان ربعی خواهان تجدید پیمان گذشتۀ خود (در عصر جاهلیت) با کنده و بنی‌ذهل شدند (همو، 5 / 353، 422، 513-517).
نعمان بن صهبان راسبی پس از مرگ یزید بن معاویه، بین دو قوم مضر و ربیعه حكمیت كرد (بلاذری، فتوح، 346). در نبرد مَرج راهِط (۶4 ق)، بنی‌ربیعه در حمایت از مروان ‌بن حكم بر ضحاك ‌بن قیس فهری و مضریان پیروز شدند (مسعودی، التنبیه، 266-267).
شریک بن جدیر تغلبی گفته بود که اگر کسی به خون‌خواهی حسین (ع) برخیزد، همراهی‌اش خواهد کرد؛ ازآن‌‌رو، وارد سپاه مختار شد و به همراه عشیره‌اش در جنگ عین ورده نقش زیادی در پیروزی مختار ایفا کرد (ابن‌اثیر، الکامل، 4 / 264). بااین‌حال، ربیعه، به ریاست یزید بن حارث شیبانی، در برابر مختار ایستاد و در نبرد جَبّانةالسُّبَیع شکست خورد (بلاذری، انساب، ۶ / ۳۹۸- ۳۹۹).
در سال ۶۷ ق / 686 م، عُمَیر بن حُباب سُلَمی، از سرداران عبیداللٰه ابن زیاد، مضر و ربیعه را برضد سپاه شام برانگیخت و آنان در جنگ خازِر، سپاه شام را در هم شكستند (همان، 6 / 4۲۴-4۲۶). در 70 ق / 689 م، در دورۀ حاكمیت زبیریان، برخی از قبایل ربیعه و مضر بیعتشان را با آنان نقض كردند و در جنگ با زبیریان شکست خوردند (مسعودی، مروج، ۳ / 104-105). در نبرد جُفْره، كه در ۶۹ یا ۷۰ ق / 688 یا 689 م بین سپاه اموی شام و مصعب بن زبیر در بصره رخ داد، قبایل ربیعه و متحدانشان با قبایل اَزْد یمن ۲۴ روز جنگیدند (ابوعبیده، 3 / 827؛ بلاذری، همان، ۶ / ۷۹-۸۰). در نبرد دیرالجاثَلیق (۷۲ ق / 691 م) نیز ربیعه مصعب‌ بن زبیر را رها کرد و مضر و یمنیها هم در كنار عبدالملك ‌بن مروان، و در مقابل مصعب قرار گرفتند (دینوری، 312-313).
قتل عبداللٰه بن خازم سُلَمی، حاكم مضری خراسان، در 72 ق، یکی دیگر از نتایج اختلافات میان مضر و ربیعه بود. او در برابر ربیعه، از بنی‌تمیم یاری گرفته، ولی پس از پیروزی، آنها را کنار زده، و این امر خشم آنان را برانگیخته بود (بلاذری، همان، ‏13 / 312؛ طبری، 5 / 623-626). بنی‌ربیعه تا بخارا نیز پیش رفته بودند؛ به‌طوری‌که قُتَیبة ‌بن مسلم باهلی، سردار اموی، در ۹۴ ق / 713 م در بخارا مناطقی را به آنان اختصاص داد (نرشخی، 73). در ۹۶ ق / 715 م، بیش از نیمی از سپاهیان مستقر در خراسان را مضریان تشكیل می‌دادند. به هنگام قتل قتیبه و فرزندانش در خراسان، میان قبایل مضر و ربیعه و یمنیها اختلاف افتاد. در ۱۰۶ ق / 724 م نیز در شهر بلخ، میان ربیعه و ازد با مضر جنگی درگرفت. ربیعه به قیام عبدالله بن معاویه (در 127 ق / 745 م) به رهبری عبدالله ‌بن غضبان کمک کردند (طبری، 6 / ۵۱۱، ۷ / 30-31، 306- 308). به روایتی، این امر نشانگر التزام آنان به حزب علوی و اعتماد این حزب به ربیعه است (برای آگاهی بیشتر، نک‍ : علی، سراسر مقاله)؛ ولی بیش از آن باید تعصبات قبیله‌ای را مؤثر دانست.

ربیعه در دورۀ عباسیان

 در اواخر دورۀ امویان و آستانۀ روی‌کارآمدن عباسیان، ربیعه سهم عمده‌ای در حوادث مهم سالهای ۱۲۷ و ۱۲۸ ق / 745 و 746 م در عراق و خراسان داشت (برای آگاهی بیشتر، نک‍ : طبری، ۷ / ۳۰۶-۳۰۷، ۳۳۷- ۳۳۹). از توصیه‌هایی که به داعیان عباسی (ابومسلم خراسانی) می‌شد، دوستی با ربیعه بود ( الامامة ... ، ۲ / ۱۵۶). تعصبات قومی و اختلافات میان مضر، ربیعه و یمنیها (مضر حامی نصر بن سیار، و ربیعه حامی علی ‌بن كرمانی بود) را می‌توان از عوامل اصلی پیروزی ابومسلم خراسانی برشمرد (یعقوبی، ‏2 / 333؛ مقدسی، مطهر، ۶ / 64-۶۵). در ۱۳۲ ق / 750 م، قبایل ربیعه و مضر در قیام محمد بن خالد بن عبداللٰه قَسری، كه در كوفه به حمایت از عباسیان برخاسته بود، شركت كردند. آنان در بصره نیز در هر دو سپاه اموی و عباسی بودند و با یكدیگر جنگیدند (طبری، 7 / 417-۴۲۰).
پس از سقوط امویان و روی‌كارآمدن عباسیان، قبایل ربیعه و مضر همچنان در شورشهای اجتماعی و منازعات قبیله‌ای حضور داشتند. در ۲۴۸ ق / 862 م در دورۀ منتصرباللٰه عباسی، ابوالعَمود شاری خارجی در یمن و دیار ربیعه (بَوازیج و موصل) قیام كرد و جمعی از قبایل ربیعه به وی پیوستند (یعقوبی، ۲ / ۴۹۴-۴۹۵). در ۳۰۴ ق / 916 م، آشوبی بزرگ در بصره میان عامل شهر و قبایل ربیعه و مضر درگرفت كه به عزل حاكم عباسی بصره منجر شد (ابن‌اثیر، الکامل، ۸ / ۱۰۸).
در دورۀ آل‌بویه در بصره، میان مضر و ربیعه جنگی رخ داد. مضر حامی عضدالدوله و سیاست و اصول پیشنهادی او بود، ولی ربیعه نه به‌دلیل دوستی با بختیار (حاکم عراق و پسرعموی عضدالدوله)، بلكه برای دشمنی با مضر، از بختیار و مرزبان ‌بن بختیار جانب‌داری ‏كرد. جنگ به نفع عضدالدوله تمام، و ربیعه ناامید شد. در ۳۶۶ ق / 977 م، مرزبان از بصره به واسط گریخت و عضدالدوله وارد بصره شد و پس از ۱۲۰ سال قهر و خصومت، سرانجام میان ربیعه و مضر صلح برقرار ساخت (ابن‌كثیر، ۱۱ / 284-۲۸۵). سیف‌الدوله (د 356 ق / 967 م) و بنی‌حمدان، ملوك موصل و جزیره و بنی‌ابی‌الحسین در بحرین نیز از بنی‌تغلب بودند (ابن‌سعید، 639).

ربیعه تا امروز

 به اعتقاد ابن‌خلدون، دولت قبایل عرب با ظهور اسلام منقرض شد، ولی خود آنها در طول قرون از بین رفتند یا با ملل غیرعرب درآمیختند و زبانشان به‌تدریج تغییر یافت. برخی از آنان در بیابانها و شهرهای مختلف، در مشرق و مغرب، حجاز، یمن، بلاد صعید، نوبه، حبشه، افریقیه، بلاد شام، عراق، بحرین، بلاد فارس، سند، كرمان و خراسان پراكنده‏ شدند. قبائل بکر و تغلب تا سدۀ 7 ق / 13 م، چنان با کشاورزان درآمیخته‌ بودند که از عربیت آنها و کثرت و عظمت ربیعه چیزی باقی نمانده بود. بنی‌حنیفه در یمامه، عبدالقیس در بحرین، و بنی‌نمر در رأس‌العین ساکن بودند. بنی‌عنزه در عین‌التمر و بعد خیبر و بحرین، بنی‌شعبه نزدیک مکه و طائف و یمن، و بنی‌عنز در تَبالۀ یمن بودند، اما از قبایل بنی‌شیبان در حدود موصل و بنی‌شیخ (از بنی‌شیبان و حاکمان آمد) و بنی‌عجل (که در ذوقار ایرانیان را شکست داده بودند و در یمامه تا بصره، و ذوقار و قراقر ساکن بودند) کسی باقی نماند (همو، ۶۰1-۶۰3، ۶۳۹-۶۴۰، ۶۵۰؛ نیز نک‍ : ابن‌خلدون، 2 / 18- 19، 359-362).
سعود بن محمد (1137 ق / 1725 م)، جدّ آل‌سعود در عربستان، صباح اول (1175 ق / 1761 م)، جد امرای آل‌صباح در کویت، و خلیفة بن محمد عتبی (1160 ق / 1747 م)، جد امرای آل‌خلیفه در بحرین، همگی از نسل ربیعة بن نزارند. بزرگ‌ترین قبایل عرب در عصر حاضر منسوب به عنزة ‌بن اسد بن ربیعه‌اند که منازلشان از نجد تا حجاز، فؤادی سرحان، حماد، بادیة‌الشام، حمص، حماه و حلب کشیده شده است (زرکلی، 2 / 312-313، 3 / 91، 199؛ شلبی، 7 / 117، 653-654).

مآخذ

ابن‌اثیر، علی، اسد الغابة، بیروت، 1409 ق / 1989 م؛ همو، الكامل، بیروت، 1385 ق / 1965 م؛ ابن‌حبیب، محمد، اسماء المغتالین من الاشراف، به کوشش حسن کسروی، بیروت، 1422 ق؛ ابن‌حجر عسقلانی، احمد، الاصابة، به کوشش عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت، ۱۴۱5 ق / ۱۹۹5 م؛ ابن‌حزم، علی، جمهرة انساب ‌العرب، بیروت، 1403 ق / 1983 م؛ ابن‌حمدون، محمد، التذكرة الحمدونیة، به کوشش احسان عباس و بكر عباس، بیروت، ۱۹۹۶ م؛ ابن‌خلدون، العبر؛ ابن‌درید، محمد، الاشتقاق، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳78 ق / ۱۹58 م؛ ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبرى، به کوشش محمد عبدالقادر عطا، بیروت، 1410 ق / 1990 م؛ ابن‌سعید مغربی، علی، نشوة ‌الطرب، به كوشش نصرت عبدالرحمان، عمان، 1982 م؛ ابن‌شبه، عمر، تاریخ ‌المدینة المنورة، به کوشش فهیم محمد شلتوت، جده، ۱۳۹۹ ق؛ ابن‌عبدالبر، یوسف‌، الاستیعاب، به کوشش علی‌ محمد بجاوی، بیروت، ۱۴۱۲ ق / ۱۹۹۲ م؛ همو، الانباه على قبائل الرواة، به کوشش ابراهیم ابیاری، بیروت، ۱۴۰۵ ق / ۱۹۸۵ م؛ ابن‌عبدربه، احمد، العقد الفرید، به کوشش مفید محمد قمیحه، بیروت، ۱۴۰۴ ق / ۱۹۸۳ م؛ ابن‌عساكر، علی‌، تاریخ مدینة دمشق، به کوشش علی شیری،‏ بیروت، ‏1415 ق؛ ابن‌قتیبه، عبدالله‌، المعـارف، به کـوشش ثـروت عکاشه، قاهره، 1992 م؛ ابن‌كثیر، البدایة و النهایة، بیروت، 1407 ق / 1986 م؛ ابن‌هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، به کوشش مصطفى سقا و دیگران، بیروت، دارالمعرفه؛ ابوعبیده، معمر، شرح نقائض جریر و الفرزدق، به کوشش محمد ابراهیم حور و ولید محمود خالص، ابوظبی، 1998 م؛ ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، بیروت، 1415 ق / 1994 م‏؛ ازرقی، محمد، اخبار مكة، به کوشش رشدی صالح ملحس، بیروت، ۱۴16 ق؛ الامامة و السیاسة، منسوب به ابن‌قتیبه، به کوشش علی شیری، بیروت، ۱۴۱۰ ق / ۱۹۹۰ م؛ بغدادی، علی‌، لباب التأویل فی معانی التنزیل، بیروت، 1415 ق؛ بكری، عبداللٰه، معجم ما استعجم، به کوشش مصطفى سقا، بیروت، ۱۴۰۳ ق / ۱۹۸۳ م؛ بلاذری، احمد، انساب الاشراف، به کوشش سهیل زكار و ریاض زركلی، بیروت، ۱۴۱۷ ق؛ همو، فتوح البلدان، بیروت، 1988 م؛ جاحظ، عمرو، الحیوان، به کوشش محمد باسل عیون‌السود، بیروت، 1424 ق / 2003 م؛ دینوری، احمد، الاخبار الطوال، به کوشش عبدالمنعم عامر، قم، ۱۳۶۸ ش؛ زرکلی، اعلام؛ زمخشری، محمود، الکشاف، بیروت، 1407 ق؛ سمعانی، عبدالکریم، الانساب، به کوشش عبدالرحمان ‌بن یحیى معلمی، حیدرآباد دکن، 1382 ق / 1962 م؛ سمهودی، علی، وفاء الوفاء، به کوشش خالد عبدالغنی محفوظ، بیروت، 2006 م؛ شلبی، احمد، موسوعة التاریخ الاسلامی، قاهره، 1992 م؛ شنتمری، یوسف، اشعار الشعراء الستة الجاهلیین، به کوشش ابراهیم شمس‌الدین، بیروت، 1422 ق؛ طبری، تاریخ؛ علی، جاسم صکبان، «دور قبیلة ربیعة فی تاریخ العراق فی العصر الاموی»، مجلة کلیة التربیة للبنات، بغداد، 2010 م، س 21، شم‍ 4؛ قمی، حسن‌ بن محمد، تاریخ قم، ترجمۀ حسن بن علی قمی، به کوشش محمدرضا انصاری، قم، 1385 ش؛ كحاله، عمر رضا، معجم قبائل ‌العرب، بیروت، ۱۴02 ق / ۱۹82 م؛ كلبی، هشام، الاصنام، به کوشش احمد زكی پاشا، قاهره، 2000 م؛ همو، نسب معد و الیمن الكبیر، به کوشش ناجی حسن، بیروت، ۱۴۰۸ ق / ۱۹۸۸ م؛ مبرد، محمد، الفاضل، به کوشش عبدالعزیز میمنی، قاهره، ۱421 ق / 2000 م؛ مسعودی، علی، التنبیه و الاشراف، به کوشش عبدالله اسماعیل صاوی، قاهره، دارالصاوی؛ همو، مروج الذهب، به کوشش یوسف اسعد داغر، قم، 1409 ق؛ مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، قاهره، 1411 ق / 1991 م؛ مقدسی، مطهر، البدء و التاریخ، پورت‌سعید، مکتبة الثقافة الدینیه؛ مقری، احمد، نفح‌ الطیب، به کوشش یوسف محمد بقاعی، بیروت، 1419 ق؛ نرشخی، محمد، تاریخ بخارا، ترجمۀ احمد بن محمد قباوی، تلخیص محمد بن زفر، به کوشش محمدتقی مدرس ‌رضوی، تهران، ۱۳۶۳ ش؛ نهج ‌البلاغة، قم، 1414 ق؛ یاقوت، معجم البلدان، بیروت، 1995 م؛ یعقوبی، احمد، تاریخ، بیروت، دارصادر.

لیلا خسروی

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: