ادبیات فارسی

نمایش 151 تا 200 از 743 مورد
نتیجه جستجو برای :
  • جلال عضد یزدی | متخلص به جلال، شاعر پارسی‌گویِ سدۀ ۸ ق / ۱۴م، و ستایشگر برخی از امیران خاندانهای چوپانی و اینجو.
  • جلالی | جَلالی، از ایلات بزرگ کُردِ پراکنده در استان آذربایجان غربی. سبب نام‌گذاری: دربارۀ وجه تسمیۀ جلالیها نظرهای مختلفی داده‌اند. مثلاً برخی از پژوهشگران کُرد، گلالیهای کنونی را همان جلالیها دانسته‌اند (جاف، ۲۹۰).
  • الجمال | نشریه‌ای آزاد، مستقل و غیردولتی که با مضمون سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در فاصلۀ زمانی ۲۶ محرم ۱۳۲۵ق تا ۲۶ ربیع‌الاول ۱۳۲۶ق / ۱۱ مارس ۱۹۰۷ تا ۲۸ آوریل ۱۹۰۸م و در ۳۵ شماره در تهران چاپ و منتشر می‌شد (صدرهاشمی، ۱ / ۲۵۰).
  • جمال‌الدین | تخلص چند شاعر پارسی‌زبان که بیشتر در سده‌های ۶ و ۷ق / ۱۲ و ۱۳م، در ایران می‌زیسته‌اند.
  • جمال‌الدین حسین انجو | مؤلف فرهنگ جهانگیری و از صاحبْ‌منصبان دوران جلال‌الدیـن اکبـر (سل‍ ۹۶۳-۱۰۱۴ق / ۱۵۵۶-۱۶۰۵م) و جهانگیرشاه گورکانی (سل‍ ۱۰۱۴-۱۰۳۷ق / ۱۶۰۵-۱۶۲۷م). وی پسر فخرالدین حسن مشهور به شاه‌حسن، از سادات انجویۀ شیراز است (صفا، ۵ / ۳۷۶-۳۷۷؛ نک‍ : ‌فسایی، ۲ / ۹۴۹).
  • جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی | از شاعران نام‌آور زبان فارسی در سدۀ ۶ ق / ۱۲م، که ظاهراً در اوایل سدۀ مزبور زاده شده بود. به گواهی شعر خود او (ص ۸۲) و منابع کهن، نام وی محمد، و نام پدرش عبدالرزاق بوده است (راوندی، ۳۳؛ جاجرمی، ۱ / ۴۶؛ عوفی، ۲ / ۴۰۲؛ شمس‌ قیس، ۴۰۱؛ دولتشاه، ۱۳۶)، اما آذربیگدلی (ص ۱۷۵) و به تبع او هدایت (ریاض ... ، ۲۸۳) به‌اشت...
  • جمال‌زاده | محمدعلـی، پـایه‌گذار داستـان نـویسی جـدید فارسی و مؤلف گنج شایگان، نخستین تحقیق اقتصادیِ علمی به روش غربی. او در جمادی الآخر ۱۳۰۹ / ژانویۀ ۱۸۹۲ در اصفهان به دنیا آمد.
  • جمالی دهلوی | حامد بن فضل‌ الله، معروف به درویش جمالی و شیخ جمالی، شاعر و نویسندۀ پارسی‌گوی، و یکی از مشایخ صوفیۀ هند. وی از قبیلۀ کنبوه ــ که در پنجاب و اطراف دهلی ساکن بودند ــ در نیمۀ دوم سدۀ ۹ق / ۱۵م (احتمالاً در دهۀ ۶۰ از این سده) در یکی از نواحی دهلی متولد شد (آزاد، ۱۷۷؛ راشدی، ۵).
  • جمع | در لغت به معنی گرد کردن و گرد آوردن، و در دانش بدیع چنان است که گوینده دو، یا چند چیز را در صفتی ادعایی موسوم به جامع یا وجه شبه گرد آورد؛ چنان‌که شاعر چشم خود و چشم ستارۀ پروین را از بابت «در خواب نشدن» (= جامع = وجه شبه) جمع کرده، یعنی به یکدیگر تشبیه کرده است: همه آرام گرفتند و شب از نیمه گذشت / و آنچه در ...
  • جمله | در لغت به معنی همه و همگی چیزی است (صفی‌پوری، آنندراج، نفیسی)، و در اصطلاح دستور زبان فارسی صورتی از کلمه یا ترکیبی از کلمات است که مستقل و دارای معنای تمام باشد؛ بدین‌معنا که جزئی از گروه بزرگ‌تری به شمار نیاید و برای تمام شدن معنی نیازمند گروهی دیگر نگردد (خانلری، ۲۳۵).
  • جمیله اصفهانی | بانوی شاعر و سخنور ایرانی در سدۀ ۱۱ق / ۱۷م. تذکره‌نویسان زادگاه وی را اصفهان یا یزد نوشته‌اند (اوحدی، ۲۸۴؛ صبا، ۶۲۸؛ خاضع، ۲۴۴).
  • جنگل، نشریه | روزنامۀ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی به مدیریت و سردبیری حسین کسمایی و غلامحسین کسمایی. این روزنامه به صورت متناوب از ۱۹ شعبان ۱۳۳۵ق / ۱۱ ژوئن ۱۹۱۷م تا ۴ ربیع‌الآخر ۱۳۳۷ق / ۷ ژانویۀ ۱۹۱۹م در ۸ صفحۀ چاپ ژلاتینی، و سپس چاپ سنگی، به خط نستعلیق و به عنوان ارگان جنبش جنگل (هیئت اتحاد اسلام) در کَسما از توابع فومن گیلان...
  • جنگ | واژه‌ای به معانی جدال، قتال، کارزار، ستیزه، نبرد، ناورد، پیکار، غزوه، حرب، رزم و هیجاء ( لغت‌نامه ... )؛ که آن را به زد و خورد و کشتار با جنگ‌افزار میان گروهها، اقوام، یا سپاهیان دو یا چند کشور دشمن تعریف کرده‌اند (انوری؛ عمید).
  • جنید شیرازی | مـعـیـن‌الـدیـن ابوالقاسم بن محمود، شاعر پارسی‌گوی، نویسنده و از واعظان شیراز در سدۀ ۸ ق / ۱۴م.
  • جناس | یا تجنیس، تجانس، مجانست (در لغت به معنی همگونی و مشابهت)، نیز عطفِ رَجَز، در اصطلاح بلاغت، یکی از صنایع برجسته و موسیقی آفرین بدیع لفظی، به معنای آوردنِ واژه‌هایی همگون در لفظ ، با معناهایی ناهمگون. برای مثال در این بیت فردوسی «خرامان بشد سوی آب روان / چنان چون شده باز یابد روان» (چ ژول مُل، ۴۰۵، بیت ۱۱۲۲)، و...
  • جنیدی |
  • جوان | کاظم‌علی، ادیب، سخنور و شاعر نامدار اردوزبان هندی در سدۀ ۱۳ق / ۱۹م. وی اهل دهلی بود (سکسینه، ۱۱؛ قادری، ۱۲۰) و با حملۀ احمدشاه ابدالی در ۱۱۷۴ق / ۱۷۶۱م مجبور به ترک آنجا و مهاجرت به لکهنو شد (منگلوری، ۸۱).
  • جوانمردی |
  • جودت | عبدالله، شاعر، مترجم، فعال سیاسی، اندیشمند، طبیب و ناشر ترکیه‌ای و از بنیان‌گذاران جمعیت اتحاد و ترقی. او در جمادی الاول ۱۲۸۶ق / سپتامبر ۱۸۶۹م در عربگیر ــ قصبه‌ای در ولایت معمورة العزیز که امروزه الازیق نامیده می‌شود و در منطقۀ فلات علیا قرارگرفته است (میدان لاروس، II / ۶۲۷؛ آق بایراق، ۹) ــ در یک خانوادۀ کر...
  • جودی خراسانی | عبدالجواد، شاعر مرثیه‌گوی سدۀ ۱۳ق / ۱۹م. برخی او را میرزای جودی هم گفته‌اند، زیرا میرزا لقب عمومی سرایندگانی بود که در آن دوره می‌زیسته‌اند و برخی از آنها با جودی معاصر بوده‌اند؛ از قبیل میرزا عباس علی اختر طوسی (د ۱۳۳۵ق / ۱۹۱۷م) (ساعدی، ۱۰).
  • ثاقب مدراسی | ثاقِبِ مِدْراسی، میرمهدی حسینی (ز ۱۲۲۳ق/ ۱۸۰۸م) متخلص به ثاقب، شاعر و هنرمند سدۀ ۱۳ق/ ۱۹م. وی در مدراس (جنوب شرقی هندوستان) به دنیا آمد. خانوادۀ او از سادات حسینی مدراس بودند که اجدادشان سالها قبل، از مشهد خراسان به جنوب هندوستان مهاجرت کرده‌ بودند (بینش، ۶۴). ثاقب، برادر بزرگ مرتضى بینش، مؤلف تذکرۀ اشارات بو...
  • ثانی‌خان | ثانیْ‌‌خان، علی‌اکبر هروی، معروف به ثانی‌خان، از شاعران پارسی‌گوی هند در سدۀ ۱۱ق/ ۱۷م. وی از امیران دورۀ سلطنت همایون‌شاه (سل‍ ۹۳۷-۹۶۳ق/ ۱۵۳۱-۱۵۵۶م) و جلال‌الدین اکبرشاه (سل‍‍ ۹۶۳-۱۰۱۴ق/ ۱۵۵۶/ ۱۶۰۵م) بود (اوحدی، ۱/ ۲۴۶؛ واله، ۱/ ۴۶۳؛ سلیم اختر، ۳۰۹)، چنان که از نسبتش پیدا ست، موطن او هرات بود و نسبش به طایفۀ ...
  • ثروت فنون | ثِرْوَتِ فُنون، جریانی ادبی در عثمانی که نام خود را از مجله‌ای به همین نام گرفته است. ثروت فنون به طوری که از نامش برمی‌آید، مجله‌ای بود که بیشتر مطالبش به علوم و فنون و تازه‌های طب، حفظ الصحه، کشاورزی، دامداری و... مربوط می‌شد و در عین حال، از مطالب ادبی نیز خالی نبود؛ چنان‌که احمد احسان توق‌گوز (۱۸۶۸-۱۹۴۲م/...
  • ثریا، نشریه | ثُرَیّا، نشریۀ سیاسی ـ خبری که در فاصلۀ سالهای ۱۳۱۶- حداقل ۱۳۲۸ق/ ۱۸۹۸-۱۹۱۰م، در ۳ دورۀ انتشاراتی در شهرهای قاهره، تهران و کاشان منتشر می‎شد:
  • ثریا تهرانی | ثُرَیّا تِهْرانی، میرزا حیدرعلـی (۱۲۵۰-۱۳۱۸ق/ ۱۸۳۴-۱۹۰۰م)، شاعر، ادیب و خوشنویس، متخلص به ثریا و ملقب به مجدالادبا، در دورۀ ناصرالدین شاه قاجار. او گاهی مجد نیز تخلص می‌کرد. ثریا در کرمانشاه متولد شد. وی تحصیلاتش را در همان شهر به پایان رساند، سپس به تهران رفت و نزد حاج سیدصادق طباطبایی ظاهراً به پیشۀ محرری ا...
  • ثمر نائینی | ثَمَرِ نائینی، سید حسین (د ۱۲۸۰ یا ۱۲۸۲ق/ ۱۸۶۳ یا ۱۸۶۵م)، از سادات طباطبایی نائین، شاعر و تذکره‌نویس دورۀ محمدشاه قاجار. وی با تخلص «ثمر» یا «سمر» شعر می‌سرود و برخی اشعارش نیز در ستایش از محمدشاه است (محمود میرزا، ۲/ ۴۹۳؛ بقایی، ۶۱). ثمر نائینی در الٰهیات و علوم طبیعی بهره‌ای داشت (گروسی، ۵۰۹). او از هم‌نشین...
  • ابن عربشاه، شهاب الدین | شهاب‌الدین ابوالعباس احمدبن محمدبن عبدالله ابن ابراهیم حنفی دمشقی (۷۹۱-۸۵۴ق / ۱۳۸۹-۱۴۵۰م)، مورخ، ادیب. فقیه، لغوی و قاضی. وی به سبب اقامت طولانی در آسیای صغیر «رومی» نیز خوانده شده است.
  • ثنایی مشهدی | ثَناییِ مَشْهَدی، خواجـه حسین بن غیاث‌الـدین محمـد (د ۹۹۶ق/ ۱۵۸۸م)، از پیشگامان برجستۀ سبک هندی و از قصیده سرایان بزرگ قرن ۱۰ق/ ۱۶م. ثنایی چنان که خود در مقدمۀ دیوانش یاد کرده، نامش حسین و نام و لقب پدرش غیاث‌الدین محمد المشهدی، و شهرتش ثنایی است (ص ۴). از این‌رو، قول عبدالنبی فخرالزمانی (ص ۱۹۸) و اسماعیل پاش...
  • جاجرمی، محمد | جاجَرْمی، محمد بن بدر، از شاعران و ادیبان سدۀ ۷-۸ ق/ ۱۳-۱۴م، و گردآورندۀ اثر معروف مونس الاحرار فی دقائق الاشعار. دانسته‌های اندکی از زندگی او در دست است؛ حتى از اثر او نیز جز چند اشارۀ کوتاه، اطلاعات چندانی به دست نمی‌آید. جاجرمی در مونس الاحرار، نام خود را به گونه‌های مختلفی آورده است، از جمله: محمد بن بدر ...
  • جاجرمی، طالب | جاجَرْمی، طالب، از شاعران فارسی‌گوی سدۀ ۹ق/ ۱۵م. او اهل جاجرم از توابع بسطام خراسان، و از بزرگ‌زادگان و شاعران معروف آن دیار بود (دولتشاه، ۴۲۴؛ آفتاب رای، ۱/ ۴۰۹؛ هدایت، ۳۷۷؛ نفیسی، ۱/ ۳۰۱). وی در شعر و شاعری شاگرد شیخ نورالدین آذری طوسی به شمار می‌آید (دولتشاه، هدایت، همانجاها؛ طاشکندی، ۹۹؛ آذر، ۷۴؛ نفیسی، ه...
  • جام جهان‌نما | جامِ جَهانْ‌نَما، از نشریات فارسی‌زبانِ هند که در ۵ رجب ۱۲۳۷ق/ ۲۸ مارس ۱۸۲۲م در شهر کلکته آغاز به انتشار کرد و به مدت ۵۴ سال، یعنی تا ۱۲۹۳ق/ ۱۸۷۶م، به حیات خود ادامه داد.
  • جام جم | جامِ ‌جَم، منظومه‌ای به زبان فارسی و در قالب مثنوی، از اوحدی مراغه‌ای (ه‍ م، د ۷۳۸ق/ ۱۳۳۸م)، شاعر و عارف ایرانی.
  • جامع | جامِع، تخلص چند شاعر:
  • جام کیخسرو |
  • جامی، پوربها |
  • جامی رومی |
  • جامی، نورالدین | جامی، نورالدین (یا عمادالدین)، ابوالبرکات، عبدالرحمان ابن نظام‌الدین احمد بن محمد (۸۱۷-۸۹۸ ق/ ۱۴۱۴-۱۴۹۳م)، متخلص به جامی، شاعر، نویسنده، عارف و دانشمند نام‌آور و خاتم‌الشعرای بزرگ پارسی‌گوی سدۀ ۹ق/ ۱۵م.
  • جاوید، تخلص | جاوید، تخلص چند شاعر ایرانی در سده‌های مختلف تاریخ ادبیات ایران (از اواخر سدۀ ۱۰ق/ ۱۶م تا زمان معاصر):
  • جاوید خرد | جاویدِ خِرَد، نامی است که شیخ اشراق شهاب‌الدین یحیى سهروردی (د ۵۸۷ ق/ ۱۹۱۱م) در یکی از رساله‌های فارسی خود به نام «مونس العشاق» یا «فی حقیقة العشق» ذکر کرده است.
  • جاویدان خرد | جاویدانْ خِرَد، عنوان کتابی در اندرز‌نامه‌نویسی از ابوعلی مسکویۀ رازی. محمد ارکون بر آن است که ابوعلی این کتاب را در سالهای ۳۷۶ تا ۳۸۲ق/ ۹۸۶-۹۹۲م، پس از فراغت از تألیف دو اثر مهم خود، تهذیب الاخلاق و تجارب الامم، تدوین کرده است (ص ۴). جاویدان خرد، به خلاف تهذیب الاخلاق که نخستین رسالۀ مبسوط و مهم در بخشی از ح...
  • جاهی |
  • جدایی | جُدایی، تخلص چند شاعر پارسی‌گوی که در سده‌های مختلف در ایران و هند می‌زیسته‌اند:
  • جرس تهرانی | جَرَسِ تِهْرانی، میرزا محمدمهدی، متخلص به جرس، از شاعران فارسی‌گوی نیمۀ دوم سدۀ ۱۳ق/ ۱۹م. پدرش حاجی میرزا جانی (شعری، ۱۶۷؛ دیوان‌بیگی، ۱/ ۳۶۷؛ نیز نک‍ : آقابزرگ، ۹(۱)/ ۱۹۳؛ منزوی، ۳/ ۲۲۷۰)، از زمان آقامحمدخان قاجار تا اواسط دولت محمدشاه یکی از کدخدایان برجسته و نامیِ بازار تهران، و شخصیتی معتبر به شمار می‌آمد...
  • جوری | ابراهیم چلبی، شاعر دیوانی و خطاط عثمانی که به سبب وابستگی به طریقت مولویه به جوری دده و جوری چلبی (پاکالین، ۴۱۰ ff.، I / ۳۴۲) نیز معروف بوده است، وی ظاهراً در دهۀ نخست سدۀ ۱۱ق / ۱۷م در استانبول به دنیا آمد («دائرةالمعارف دیانت۱»، VII / ۴۶۰؛ «دائرةالمعارف ترک۲»، X / ۲۹۴).
  • جونز | ویلیام۳ (۱۷۴۶- آوریل ۱۷۹۴م / ۱۱۵۹- رمضـان ۱۲۰۸ق)، خاورشناس، مترجم، حقوق‌دان و پژوهشگر انگلیسی و بنیان‌گذار انجمن آسیایی بنگال.
  • جویای تبریزی | میرزا داراب، معروف به جویای تبریزی و جویای کشمیری، فرزند ملاسامری، از شاعران پارسی‌گوی سدۀ ۱۲ق / ۱۸م در شبه قارۀ هند. اجدادش تبریزی بودند و به هند مهاجرت کردند. میرزا داراب و برادرانش میرزا کامران متخلص به «گویا» و میرزا فتح‌علی متخلص به «تسکین» هر ۳ در کشمیر زاده شدند (ابراهیم‌خان خلیل، ۴۴؛ علی‌حسن‌، ۱۱۰؛ مح...
  • ابن عماد خراسانی | علاءالدين محمد بن عمادالدين (د ۸۰۰ق / ۱۳۹۸م)، از شاعران پارسی گوی سدۀ ۸ق / ۱۴م.
  • ابن مزاحم |
  • تربیت، میرزا محمدعلی | میرزا محمدعلی‌‌خان(۱۲۵۶- ۲۶ دی ۱۳۱۸ش/ ۱۸۷۷- ۱۶ ژانویۀ ۱۹۴۰م)، روزنامه‌نگار و از رجال فرهنگی و سیاسی آذربایجان در تاریخ معاصر ایران. او را بیشتر منابع فرزند میرزا صادق، پسر میرزا جواد، پسر میرزا علی‌اکبر، پسر میرزا مهدی‌خان استرابادی (د ح ۱۱۷۳ق)، وزیر نادرشاه افشار و مؤلف درۀ نادری و تاریخ جهانگشای نادری دانست...
  • ترجمان البلاغه | نخستین کتاب بلاغی به زبان فارسی تألیف محمد بن عمر رادویانی (سدۀ ۵ق/ ۱۱م)، در زمینۀ برخی از صنایع مربوط به هنر شعر، اعم از صنایع بدیعی و بیانی.