جاجرمی، محمد
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
سه شنبه 7 آبان 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/223694/جاجرمی،-محمد
سه شنبه 2 اردیبهشت 1404
چاپ شده
17
جاجَرْمی، محمد بن بدر، از شاعران و ادیبان سدۀ 7-8 ق/ 13-14م، و گردآورندۀ اثر معروف مونس الاحرار فی دقائق الاشعار. دانستههای اندکی از زندگی او در دست است؛ حتى از اثر او نیز جز چند اشارۀ کوتاه، اطلاعات چندانی به دست نمیآید. جاجرمی در مونس الاحرار، نام خود را به گونههای مختلفی آورده است، از جمله: محمد بن بدر الجاجرمی الشاعر، محمد بن جاجرمی، ابن بدر الجاجرمی و ابن جاجرمی (1/ 2، 632، 635، 933، 982، 1161، 1226).پدر جاجرمی، معروف به بدر جاجرمی در جاجرم خراسان متولد شد. در آغاز جوانی و در روزگار حکمرانی بهاءالدین جوینی (د 678 ق) به اصفهان و عراق عجم رهسپار شد و در اصفهان اقامت گزید (دولتشاه، 174؛ کاشفی، 288؛ هدایت، 1(1)/ 598؛ اوحدی، 190). اوحدی بلیانی (ص 107-108) گویا به استناد قصیدهای بازمانده از جاجرمی (2/ 632-635)، با عنوان «در واقعه و حالت اصفهان»، تنها به اقامت وی و پدرش در اصفهان و به معاصر بودن او با ابوسعید بهادرخان (704-736ق) اشاره کرده است.جاجرمی و پدرش همواره با خاندان جوینی و از جمله با خواجه شمسالدین صاحب دیوان (د 683 ق) و پسرش بهاءالدین محمد جوینی روابطی حسنه داشتهاند و از ستایشگران این خاندان به شمار میآمدهاند (اوحدی، 190؛ آذر، 74؛ صفا، 3(1)/ 560؛ دانشپژوه، 504؛ آقابزرگ، 4/ 49-50؛ نیز نک : جاجرمی، 2/ 632، 635؛ قس: بینش، چ 1352ش، 267).محمد بن بدر را از معاصران خواجوی کرمانی (د 741ق)، سلمان ساوجی (د 769ق) و اوحدی اصفهانی (د 738ق) دانستهاند (قزوینی، 185؛ صفا، 3(1)/ 561). وی در قصیدۀ «در واقعه و حالت اصفهان» ضمن شکایت از روزگار، به زندگی راحت خود در این شهر در روزگاران گذشته اشاره میکند و درگذشت سلطان «ابوسعید فریدونفر بهادرخان» و قتل وزیر وی «غیاث دین» (غیاثالدین محمد پسر رشیدالدین فضلالله، مق 736ق) را در سبب نابسامانی و ویرانی اصفهان میداند (همانجا).قزوینی (ص 186) با آنکه مهارت و چیرهدستی محمد بن بدر را در سرودن شعر تأیید میکند، ارزش سرودههای او را پایینتر از حد شاعران درجۀ دوم و سوم میداند و توجه خوانندگان را به تکلف و تصنع و انحطاط در اشعار وی و معاصرانش جلب میکند.
آقابزرگ به دیوان محمد بن بدر الجاجرمی اشاره کرده، و از چاپ قصاید وی در کانپور در 1280ق خبر داده است (9/ 982).
این کتاب مجموعهای ارزشمند از اشعار 200 تن از شاعران فارسیزبان است. کتاب در 30 باب و به ترتیب موضوع تدوین گردیده است. مؤلف در دیباچۀ منثور مونس الاحرار، آن را «مجموعه» خوانده (نک : 1/ 2، نیز 2/ 1226)، و سبب تدوین این کتاب را، اشتیاق و درخواست جمعی از دوستان هنرمند و اهل فضل ذکر کرده است. مؤلف در پایان همین دیباچه، فهرست موضوعی 30 باب و نیز اسامی شاعرانی که نمونۀ اشعارشان در این مجموعه آورده است، به دسـت میدهـد (نک : 1/ 3-6). موضوع بابها، شامل انواع شعر (قالبهای شعری)، صنایع ادبی، انواع ادبی و بسیاری موضوعات پراکندۀ دیگر، مانند مربعات، تشبیهات، مراثی، لغز و معمیات، اشعار مصور و اختیارات قمر، تواریخ، ملزومات و اختلاج المنظوم است (نک : 1/ 2-4). از ویژگیهای مهم این مجموعه ذکر نام و اشعار شاعرانی است که از دیگر منابع اطلاعاتی از آنان به دست نمیآید، مانند قمصری، سردوز، ترمذی، خازن، زیزی و مشملی (نک : 1/ 4-6؛ بینش، چ 1352ش، 265).از ویژگیهای دیگر این مجموعه ثبت اشعار به طور کامل (و نه منتخب اشعار) است (نک : سراسر کتاب؛ قزوینی، 184). همچنین نقل 13 رباعی از خیام که در باب هجدهم مونس الاحرار، به دنبال یکدیگر آمده است، و از کهنترین و اصیلترین نمونههای رباعیات خیام به شمار میرود. این رباعیات از ارزش کمنظیری برخوردار است (همو، 196-199؛ بینش، همانجا؛ دشتی، 2/ 2) افزون بر این، ذکر سرودههایی از شاعران معروف مانند فردوسی، سعدی، نظامی، ناصرخسرو و بسیاری از شاعران قدیم خراسان که نسخههای اصیلی از اشعار آنان در دست نیست، راه را برای بسیاری از تحقیقات ادبی گشوده است (بینش، همانجا، نیز 270؛ قزوینی، 184؛ دشتی، 2/ 4). به دلایل یاد شده مونس الاحرار را اثری گرانبها، معتبر و در نوع خود کمنظیر دانستهاند که تلاش مؤلف و دقت بسیار وی در جایجای آن پیدا ست (اقبال، 1/ 538؛ بینش، همان، 265، نیز چ 1338ش، 714؛ قزوینی، 184، 186؛ دشتی، 2/ 2-3)، جاجرمی در پایان این اثر (2/ 1226)، تاریخ اتمام آن را (741ق/ 1341م) در یک رباعی بیان داشته است (نیز نک : قزوینی، 187).نظریات گوناگونی دربارۀ مونس الاحرار تاکنون بیان شده است. هدایت (1(1)/ 59، مقدمه)، این اثر را در شمار تذکرههای معروف آورده، و در تدوین اثر خود، مجمع الفصحاء، از آن سود جسته است. در مقابل، نفیسی (2/ 176، 204) معتقد است که مؤلف مونس الاحرار، لطیفالدین احمد بن محمد بن احمد بن محمد کلامی اصفهانی، و تاریخ تألیف آن 702ق/ 1303م است و محمد بن بدر بعدها با اندک تصرفی در کتاب، آن را به نام خود کرده است؛ اما طبیبی (2/ 5-6)، میگوید که وجه اشتراک مونس الاحرار کلامی (؟) یاد شده با کتاب محمد بن بدر تنها در مقدمۀ منثور آن است و این امر فقط نتیجۀ سرقت یکی از دو مؤلف از نسخۀ دیگر است ولیکن در مندرجات و تقسیم ابواب و اسامی شاعران اختلاف کلی وجود دارد (قس: بینش، چ 1352ش، 266). مجلد اول این مجموعه در 1337ش و دوم آن در 1350ش در تهران به کوشش صالح طبیبی به چاپ رسیده است.
آذربیگدلی، لطفعلی، آتشکده، به کوشش جعفر شهیدی، تهران، 1337ش؛ آقابزرگ، الذریعة؛ اقبال آشتیانی، عباس، تاریخ مفصل ایران، از استیلای مغول تا اعلان مشروطیت، تهران، 1312ش؛ اوحدی بلیانی، محمد، عرفات العاشقین، نسخۀ خطی کتابخانۀ ملی ملک، شم 5324؛ بینش، تقی، «مونس الاحرار فی دقائق الاشعار»، راهنمای کتاب، تهران، 1338ش، س 2، شم 5؛ همو، همان، 1352ش، س 16، شم 4-6؛ جاجرمی، محمد، مونس الاحرار، به کوشش صالح طبیبی، تهران، ج 1، 1337ش، ج 2، 1350ش؛ دانشپژوه، محمدتقی، «فهرست نسخههای خطی کتابخانۀ دانشکدۀ ادبیات»، مجلۀ دانشکدۀ ادبیات، تهران، 1339ش، س 8، شم 1؛ دشتی، علی، مقدمه بر مونس الاحـرار (نک : هم ، جاجرمـی)؛ دولتشـاه سمرقنـدی، تذکرة الشعراء، به کوشش ادوارد براون، لیدن، 1900م؛ صفا، ذبیحالله، تاریخ ادبیات در ایـران، تهران، 1366ش؛ طبیبـی، صالح، مقدمـه بر مونس الاحرار (نک : هم ، جاجرمی)؛ قزوینی، محمد، بیست مقاله، تهران، 1363ش؛ کاشفی، علی، لطائف الطوائف، به کوشش احمد گلچین معانی، تهران، 1352ش؛ نفیسی، سعید، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی، تهران، 1344ش؛ هدایت، رضاقلی، مجمع الفصحاء، به کوشش مظاهر مصفا، تهران، 1382ش.
لیلا پژوهنده
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید