جوری
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
شنبه 11 آبان 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/223878/جوری
سه شنبه 2 اردیبهشت 1404
چاپ شده
18
جوری، ابراهیم چلبی، شاعر دیوانی و خطاط عثمانی که به سبب وابستگی به طریقت مولویه به جوری دده و جوری چلبی (پاکالین، 410 ff.، I / 342) نیز معروف بوده است، وی ظاهراً در دهۀ نخست سدۀ 11ق / 17م در استانبول به دنیا آمد («دائرةالمعارف دیانت»، VII / 460؛ «دائرةالمعارف ترک»، X / 294).با آنکه آثار جوری گواه بر تحصیلات عمیق و گستردۀ او ست، اما استادانش شناخته نشدهاند. تنها سلیمان سعدالدین مستقیمزاده (د 1202ق / 1788م) در تحفة الخطاطین (ص 639) نوشته است که او خطاطی را از عبدی خطاط (د 1057ق / 1647م)، درویش مولوی مقیم مولوی خانۀ ینیقاپی فرا گرفت (نیز نک : دمیرل، 488؛ «دائرةالمعارف ترک»، همانجا؛ «دائرةالمعارف دیانت»، XXXII / 113-115). چنین به نظر میرسد که جوری تحصیلات ابتدایی خود را در محیط خانواده گذرانده، و دانش ادبی و عمومی خویش را در مولویخانههـای استانبول ــ که نوعی مؤسسات فـرهنگی ـ عرفانی بودهاند ــ فرا گرفته است («دائرةالمعارف استانبول»، VII / 3521). جوری در مجالس رسوخالدین اسماعیل بن احمد القروی (ه م)، شیخ مولویخانۀ غلطه (گالاتا) و شارح معروف مثنوی مولوی، و نیز در مجالس سماعی که در مولویخانهها برگزار میشد، شرکت میکرد (دمیرل، همانجا).به نوشتۀ اسراردده (د 1211ق / 1796م) در تذکرۀ شعرای مولویه (لوند، I / 348-351)، جوری منتسب به طریقت مولویه، و مرید انقروی بوده است («دائرةالمعارف دیانت»، VII / 460). سزایی کوچوک هم در مقالهای دربارۀ نقش مولویه در فرهنگ و هنر دورۀ نوگرایی، جوری را در زمرۀ شاعران مولویه بهشمار آورده است (ص 544). به نوشتۀ نعیما (د 1128ق / 1716م) جوری از «اجزاء مجلس» و حاملان «اسرار» صاری عبدالله افندی رئیس الکتاب سلطان مراد بوده، و جملۀ تألیفات او، بهویژه شرح فصوص الحکم و دره و جوهرۀ وی را بارها استنساخ کرده است (6 / 126). چنانکه گولپینارلی، جوری را نیز چون صاری عبدالله (1071ق / 1660م) در زمرۀ سالکان طریقت بایرامی ـ ملامی بهشمار آورده است (ص 266). با توجه به اینکه صاری عبدالله افندی خود را اصلاً بایرامی، بر طریقت جکوتی، و با تربیت مولوی دانسته است («دائرةالمعارف دیانت»، XXXV / 146)؛ جوری هم میتوانسته است، ضمن انتساب به مولویه در عین حال بـه طریقت بایرامی ـ ملامی نیز منتسب بوده باشد.جوری گذشته از مولویخانۀ غلطه به، مولویخانههای ینیقاپی، بشکطاش (بشیکتاش) و توپخانۀ استانبول هم آمدورفت داشته است (نعیما، 6 / 127). وی هرگز ازدواج نکرد، اما تربیت دو چلپیزاده را، به عنوان فرزندخواندگان خود بر عهده گرفت و پس از آنکه آنان را تربیت کرد و به استخدام دولت درآورد؛ با استفاده از نفوذ معنوی خود، نوجوانان دیگری را نیز به فرزندی پذیرفت و به تربیت آنان پرداخت. جوری با فرزندخواندگان خود مدام با پای پیاده از مولویخانهای به مولویخانۀ دیگری در حرکت بود (اوزکریملی، I / 283)، در هر 3 درگاه با اشتیاق و محبت از وی استقبال و پذیرایی میشد، اما شیوۀ او آن بود که بیش از 3 روز در یک درگاه توقف نمیکرد («دائرةالمعارف استانبول»، VII / 3522).جوری پس از پایان تحصیلات در دیوان همایون به شغل کتابت پرداخت، اما مدتی بعد از این کار کناره گرفت و مخارج زندگی خود را از طریق خطاطی و استنساخ کتاب و پدید آوردن نسخههای زیبا تأمین میکرد (بانارلی، II / 667؛ «تاریخ ... »، II / 66؛ اوزکریملی، همانجا). بهقولی روزی هزار بیت مینوشت و در ازای هر بیت یک آقچه دریافت میکرد («دائرةالمعارف ادیبان ... »، II / 455؛ «دائرةالمعارف دیانت»، VII / 460).جوری در نوشتن خط شکستۀ تعلیق چیرهدست بود. معنزاده ادعا کرده که آثاری چون شهنامه، تاریخ وصاف و کنه الاخبار عالی (د 1008ق / 1599م) را که وی استنساخ کرده بود، دیده است (نعیما، 6 / 126). گذشته از آثار یادشده، چند بار هم آثار خود و نیز 22 بار مثنوی معنوی را استنساخ نموده است. بعدها وقتی سلطان سلیم سوم (حک 1203-1222ق / 1789-1807م) مثنوی مولوی به خط جوری را به شیخ غالب (د 1213ق / 1798م)، شاعر متصوف اهدا کرد، وی در قصیدهای که به همین مناسبت سرود، آن مثنوی پربها به خط جوری را امانی که «جور گردون» به «دل عشاقزار» داد، ارزیابی کرد («دائرةالمعارف دیانت»، «دائرةالمعارف ادیبان»، همانجاها).جوری در 1065ق / 1655م در استانبول درگذشت (نعیما، همانجا). گفتهاند که وقتی جوری درگذشت، همسایگانش به سبب آنکه وی با آنان ارتباط نداشت، به جنازهاش نزدیک نشدند و صاری عبدالله افندی با شماری از یاران، جنازۀ او را برداشتند و به خاک سپردند و دستکم دو شاعر، راعی و نثاری، هر یک ماده تاریخی به همین مناسبت سرودند (اوزکریملی، «دائرةالمعارف دیانت»، همانجاها).
جوری که به فنون شعری وقوف عمیقی داشت، میراثی در شعر از خود به یادگار گذاشته است، او با اینکه از وابستگان طریقت مولویه به شمار میآید و اشعاری با موضوعات گوناگون عرفانی سروده است، اما شاعر خانقاهی بهنظر نمیرسد. وی، بهویژه در غزل، احساسات خود را صمیمانه و با زبانی شیوا و روان بیان کرده، و در وصف زیباییهای طبیعت قدرتی خاص از خود نشان داده است (بانارلی، II / 668؛ «دائرةالمعارف زبان ... »، II / 59). کوپریلی جوری را از زمرۀ شاعران کلاسیک ترکی به شمار آورده، و نوشته است که وی با سرودن ترانههای سادۀ آهنگین، که برای مردم و در میان آنان میخوانده، شهرت یافته است. قالب این ترانهها بیشتر «مربع» است (ص 397). مهمترین آثار جوری اینها ست:1. دیوان، مشتمل بر بیشتر نوعهای ادبی مختلف رایج در ادبیات کلاسیک («تاریخ»، همانجا) شامل 84 قصیده، 9 قطعه در قالب مثنوی، 5 ترکیببند، 2 ترجیعبند، 5 مطلع، 7 تخمیس، 8 تسدیس، 272 غزل، 124 ماده تاریخ، و 33 رباعی. از آن میان 3 قطعه، 2 مطلع و 33 رباعی به زبانهای فارسی است. از این دیوان 38 نسخه شناسایی شده است (برای مشخصات آنها نک : عیان، 9-30, 56-59؛ نیز نک : «دائرةالمعارف دیانت»، VII / 460؛ آوشار، 102)، که دو نسخه از آنها، در کتابخانۀ توپکاپی و کتابخانۀ راشد افندی قیصری به خط خود جوری افندی است. متن تنقیدی این دیوان با مقدمهای دربارۀ احوال و آثار جوری افندی به همت حسین عیان در 1981م در ارزروم چاپ، و منتشر شده است («دائرةالمعارف دیانت»، همانجا).تخمیسها و تسدیسهای یاد شده بیشتر بر اساس مطلعهای شاعرانی چون باقی، امری، فضولی، مقالی، نفعی، نوعی، عُلوی و ویسی ساخته شدهاند («دائرةالمعارف زبان»، همانجا). دیوان در عین حال دربردارندۀ یک منظومۀ 51 بیتی دربارۀ خوانندگان و سازندگان دورۀ سلطنت مراد چهارم (حک : 1032-1049ق / 1623-1639م) است، که از نظر تاریخ موسیقی عثمانی منبع قابل اعتنایی به شمار میآید (همانجا).2. حل تحقیقات، ترکیببندی است به زبان فارسی که در آن هر یک از 58 بیت برگزیده از مثنوی مولوی با 5 بیت در همان وزن شرح شده است. این اثر به انضمام مثنوی عین الفیوض جوری، که شرح جزیرۀ مثنوی یوسف سینه چاک است، در 1268ق / 1852م در استانبول چاپ، و منتشر شده است («دائرةالمعارف ادیبان»، II / 455-456؛ دمیرل، 483, 488).3. مثنوی ملحمه [ ملهمه]. ملهمه به نظامی که بر اساس حوادث طبیعی به پیشگویی آینده میپردازد و نیز به آثار مکتوب دربارۀ آن نظام پیشگویی اطلاق میگردد. مثنوی ملهمۀ جوری بازسرایی شمسیۀ یازیجی صلاحالدین، تألیفشده در اوایل سدۀ 9ق / 15م است. ملهمههای دیگری نیز در ادبیات تـرکی عثمانی وجود دارد. مثنوی ملهمه (در 672‘ 3 بیت) ــ که بیشتر سر فصلهایش نیز به زبان فارسی است ــ نخستین بار در 1273ق / 1857م منتشر، و در سالهای بعد نیز بارها تجدید چاپ شده است (بویراز، 635-644). دیگر آثار جوری عبارتاند از مثنوی حلیۀ چهار یارگزین که به شیوۀ حلیۀ محمد بیک خاقانی (د 1015ق / 1606م) سروده شده، و دربارۀ خلفای راشدین است، دستکم 3 بار در استانبول چاپ، و منتشر شده است (بانارلی، II / 667 ؛ «تاریخ»، II / 69 ؛ «دائرةالمعارف ادیبان»، II / 456)؛ و مثنوی 200 بیتی نظم نیاز که دربارۀ خصوصیات ماهها ست («دائرةالمعارف دیانت»، VII / 461).نعیما نیز آثاری با عنوانهای معمّا رساله سی (رسالۀ معما) و مفردات طب منظومه سی (منظومۀ مفردات طب) به جوری نسبت داده (6 / 126)، که تاکنون نسخهای از هیچ یک از آنها بهدست نیامده است (نیز نک : «دائرةالمعارف ادیبان»، همانجا). ترجمۀ پند عطار هم اثر دیگر جوری است. در نسخههای موجود ترجمۀ احوال خواجه حافظ شیرازی (استانبول، 1280ق) که به جوری نسبت داده شده، نامی از وی برده نشده است. اثر معروف جوری تاریخی (تاریخ جوری) هم ظاهراً تألیف عرفی ادرنوی بوده است («دائرةالمعارف دیانت»، همانجا).چند شاعر دیوانی دیگر با تخلص جوری نیز در قلمرو عثمانی زیستهاند («دائرةالمعارف زبان»، II / 58) که یکی از آنها ابراهیم جوری ایرانیتبار بوده است و سلطان سلیم اول پدر او را به همراه هنروران و پیشهوران ایرانی ــ که شمارشان را از چند صد تا چندهزار نوشتهاند ــ پس از جنگ چالدران (920ق / 1514م) به عثمانی برد (رئیسنیا، 23-25).پدر ابراهیم جوری با افراد خانوادۀ خود در شهر ادرنه ساکن شد و جمعی از ارباب علم و هنر را در زاویهای گرد آورد و به تربیت فرزندش که به خراطزاده معروف شد، همت گماشت («دائرةالمعارف زبان»، همانجا). قنالی زاده (د 1012ق / 1603م)، که معاصر جوری (خراطزاده) بود، او را از قضات روم ایلی و از «اصحاب کمالات» آن طایفه معرفی، و تأکید میکند که دائماً به تحصیل فضل و عرفان اشتغال، و در «مربعگویی» ید طولایی دارد. قنالیزاده ابیاتی از یک سرودۀ او را در تذکرة الشعراء خود نقل کرده است (1 / 268-269).
رئیسنیا، رحیم، مقدمه بر بیان منازل، نصوح مطراقچی، تهران، 1379ش؛ قنالیزاده، حسن، تذکرة الشعراء، آنکارا، 1978م؛ مستقیمزاده، سلیمان، تحفۀ خطاطین، استانبول، 1928م؛ نعیما، مصطفى، تاریخ، استانبول، 1283ق؛ نیز:
AvŞar, Z., «XVII.-XIX. Yüzyillara ait yayınlanmiŞ türkçe divan ve divançeler», türkiye oraŞtırmalar literature dergisi, Istanbul, 2007, vol. V, no. 10; Ayan, H., Cevri: hayatı, edebikiŞiliği, eserleri ve divanının tenkidimetni, Erzrum, 1981; Banarlı, N. S., Türk edebiyâtı târihi , Istanbul, 1987; Boyraz, Ş., «Geleceğin öğrenilmesinde Farklı bir yöntem: Melheme», Türkler, ed. H. C. Güzel et al., Ankara, 2002, vol. XI; Demirel, Ş., «Mevlânâ’nın mesnevî’si ve Şerhleri», Türkiye araŞtırmaları literatür dergisi , Istanbul, 2007, vol. V, no. 10; Gölpınarlı, A., 100 Soruda Türkiye’de mezhelpler ve Tarikatler , Istanbul, 1969; History of the Ottoman State , Society and Civilisation, ed. E. İhsanoğlu, Istanbul, 2002; İstanbul ansiklopedisi , Istanbul, 1965; Köprülü, Türk edebiyatı tarihi , ed. O. F. Köprülü and M. Pekin, Istanbul, 1981; Küçük , S., «YenileŞme dönemi kültür ve sanatına katkıda bulunan Mevlevîler ve Mevlevî dergâhlarında güzel sanatların», Türkler , ed. H. C. Güzel, Ankara, 2002, vol. XV; Levend, A., S., Türk edebiyatī tarihi, Ankara, 1988; Ōzkirimli, A., Türk edebiyatı tarihi, Istanbul, 2004; Pakalın, M. Z., Osmanlı tarih deyimleri ve terimleri Sözlüğü, Istanbul, 1946; Türk ansiklopedisi, Ankara, 1960; Türk dili ve edebiyati ansiklopedisi, Istanbul, 1976; Türk dünyası edebiyatcıları ansiklopedisi, ed. S. Tural et al., Ankara, 2002; Türkiye diyanet vakfi Islām ansiklopedisi , Istanbul, 1976-1986.
رحیم رئیس نیا
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید