تصوف
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
یکشنبه 7 مهر 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/224267/تصوف
جمعه 24 اسفند 1403
چاپ شده
15
کتاب راه عرفانی معرفت او، که دربارۀ تعالیم ابن عربی است، نیز ترجمه و توضیحات روشنگر چیتیک دربارۀ بیش از 600 متن برگزیده از کتاب فتوحات مکیۀ ابن عربی را دربر دارد (پروین، 21). کتاب عوالم خیال نیز از دیگر آثار چیتیک است که در آن پس از ارائۀ طرحی کلی از نظام خداشناسی و انسانشناسی ابن عربی، به تبیین مسئلۀ کثرت ادیان از دیدگاه او میپردازد (نک : ص 8). تجلی حق: اصول کیهانشناسی ابن عربی نیز کتاب دیگر وی دربارۀ عرفان ابن عربی است. وی آثاری در زمینۀ عرفان مولانا نیز دارد که از آن جمله میتوان به راه عرفانی عشق و آموزههای صوفیانۀ رومی اشاره کرد. از ویژگیهای آثار چیتیک در این دو کتاب، نخست ارائۀ ترجمههایی تازه و سنجیده از اشعار مولانا، و دیگر شرح غوامض اشعار مولانا به کمک اشعار خود او ست، آنچنان که مخاطب آثار او بتواند مولوی را از زبان مولوی بشناسد؛ و سوم، طرح چارچوبهایی روشن و تبویب و تنظیم موضوعات به شکلی منطقی است، آنچنانکه بتوان تصویری کلی از دنیای مولوی در پیش رو داشت، و این خود ناشی از احاطۀ مؤلف به همۀ مباحث تصوف و عرفان نظری است. وی افزون بر آثاری در زمینۀ معارف و عرفان شیعه، کتابهای دیگری نیز دربارۀ تصوف داشته که اینها ست: درآمدی بر عرفان اسلامی؛ ترجمه و شرح لمعات فخرالدین عراقی (عباسی، مقدمه بر...، 1-13).
چنانکه پیشتر آمد، در ایران تحقیقات دربارۀ تصوف بیشتر در یک سدۀ اخیر، و پس از تأسیس دانشگاهها صورت گرفته، و بیشتر در زمینۀ تصحیح و انتشار متون کهن بوده است. افزون بر این، اندیشمندان و پژوهشگران ایرانی به اهمیت و نقش تصوف در تاریخ فرهنگ ایران و ادبیات فارسی نیز توجه ویژهای داشتهاند و در تبیین جایگاه تصوف و رابطۀ آن با دیگر نهادهای اجتماعی در ایران کوشیدهاند (لوئیزون، 16-17). یکی از نخستین پژوهشگران در این زمینه قاسم غنی (د 1331ش) است که پزشک بود و به مشاغل سیاسی نیز میپرداخت، اما علاقۀ او سبب شد تا مطالعات وسیعی در ادبیات فارسی داشته باشد و در حوزۀ تصوف و تاریخ آن به پژوهش بپردازد. وی رسالهای با عنوان معرفة النفس دربارۀ بوعلیسینا تألیف کرد که در هنگام عضویت در فرهنگستان به آنجا تقدیم نمود. یکی از معتبرترین تصحیحات دیوان حافظ تا به امروز، حاصل همکاری غنی با علامۀ قزوینی است. اما دو اثر معروف وی تاریخ عصر حافظ و تاریخ تصـوف در اسلام است. در این کتاب اخیر ــ که هنوز قـدر علمـی آن محفـوظ است ــ هـدف مؤلف آن بود که تصویری کامل از تاریخ ادبی، اجتماعی و علمی سدۀ 8 ق به دست دهد، اما از آنجا که تصوف را در تمام جریانهای این سده مؤثر میدانست، تنها به تصوف و مباحث عمدۀ مربوط به آن، نظیر خاستگاه تصوف، عارفان بزرگ و تألیفات آنها، مقامات و احوال، فرهنگ مصطلحات صوفیه و مکاتب مختلف از آغاز تا سدۀ 8 ق پرداخت (فیاض، «یا» ـ «یو»). جلالالدین همایی (د 1359ش) نیز از دیگر محققان سرشناس ایرانی بود که سالیان درازی از عمر خود را در حوزههای علوم قدیم صرف تحصیل، و سپس تدریس رشتههایی چون ادبیات عربی و فارسی، فقه، کلام، فلسفه و بهویژه عرفان و ادبیات صوفیانه کرد و آنگاه به تدریس ادبیات فارسی در دانشگاه تهران پرداخت. همایی در پژوهشهای خود بهویژه به تحقیق دربارۀ شخصیت غزالی و مولوی روی آورد. تألیف دو کتاب ممتاز دربارۀ آنها، بیانگر وسعت معلومات و پایۀ بلند دانش ادبی و دینی او ست. وی در کتاب مولوی نامه یا مولوی چه میگوید، اندیشههای اساسی مولانا در مثنوی را تنظیم کرد و به ترتیب موضوعی درآورد و به شرح و تفصیل هریک از موضوعات آن کتاب با توجه به سوابق آنها در تصوف و فرهنگ اسلامی پرداخت. تفسیر مثنوی مولوی او نیز در واقع تفسیری است که از داستان قلعۀ ذات الصُّوَر یا دژ هوشربا در مثنوی ارائه شده است. رسالۀ تحقیقی در احوال مولانا و تصحیح مثنوی ولدنامه از بهاءالدین ولد نیز از آثار دیگر همایی دربارۀ مولوی است. همایی همچنین کتاب غزالینامه را در شرح حال، آثار و اندیشههای فلسفی و عرفانی غزالی نوشت و نصیحةالملوک غزالی را تصحیح و منتشر کرد. تصحیح مهم دیگر او نیز مصباح الهدایة و مفتاح الکفایة اثر عزالدین محمود کاشانی است (آقا شیخ محمد، 236-238). بدیعالزمان فروزانفر (د 1349ش)، دیگر پژوهشگر برجستۀ ایرانی، استاد زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه تهران و نخستین مصحح بسیاری از آثار مولوی یا آثاری دربارۀ او بود. شخصیت علمی او به سبب دقت علمی، احاطه به منابع کهن و اصیل ادبیات فارسی، حافظۀ سرشار و پشتکار فراوان در میان ادیبان و محققان زبان فارسی در سدۀ اخیر ممتاز است. فروزانفر بیشتر توان خود را صرف نقد و تصحیح آثار مولوی و معاصران وی که در تکامل شخصیت مولانا مؤثر بودند، نمود و در این زمینه نخستینبار به پژوهشهایی بنیادین دست یازید که مولویشناسان معاصر نیز ناگزیر از مطالعۀ آنها هستند. نخستین اثر وی دربارۀ مولوی، رساله در تحقیق احوال زندگانی مولانا جلالالدین محمد مشهور به مولوی است. فروزانفر در این رساله برای ارائۀ تصویری کامل از تمام ابعاد زندگی و شخصیت مولوی، افزون بر نقد و بررسی مثنوی و دیوان شمس، در آثار دیگر او و نیز مقالات شمس تبریزی، ولدنامه، مناقب العارفین افلاکی و رسالۀ فریدون سپهسالار تنها با استفاده از نسخ خطی و مدتها پیش از انتشار متون آنها تحقیق و کنکاش کرد. شرح مثنوی شریف از دیگر آثار او ست که پس از بررسی 10 شرح مهم نوشته شده است. مآخذ قصص و تمثیلات مثنوی اثر بعدی او ست که در آن، مآخذ 264 قصۀ مثنوی نشان داده شده است و نتیجۀ تلاشی 25 ساله، و مطالعۀ 145 کتاب مختلف است. فروزانفر معتقد بود که فهم اسرار کلمات مولوی، جز به وسیلۀ آگاهی از اشارات لطیف پدر او، بهاءالدین ولد میسر نیست. از اینرو، به تصحیح معارف بهاء ولد و معارف برهانالدین محقق ترمذی همت گماشت. تصحیح کلیات شمس با همکاری امیرحسین یزدگردی و حسین کریمان، تصحیح فیه مافیه، و تألیف احادیث مثنوی و خلاصۀ مثنوی از دیگر آثار او دربارۀ مولانا ست. آثار دیگر او در حوزۀ تصوف، تصحیح کتابهای ترجمۀ رسالۀ قشیریه، مناقب اوحد ابن حامد بن ابیالفخر کرمانی، مصباح الارواح اثر شمسالدین بردسیری کرمانی، و شرح احوال و نقد و تحلیل آثار شیخ فریدالدین عطار نیشابوری است (پوررفعتی، 129 بب ). سعید نفیسی (د 1345ش) از نخستین استادان زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران بود که با علاقۀ فراوان، نخستینبار به تصحیح و چاپ متون کهن ادبیات فارسی و آثار منظوم و منثور عارفان ایرانی پرداخت. آثار او در زمینۀ تصوف اینها ست: تصحیح دیوان قصاید و غزلیات عطار نیشابوری (1319ش)؛ رسالۀ فریدون بن احمد سپهسالار در احوال جلالالدین مولوی؛ تصحیح و انتشار سیرالعباد الی المعاد سنایی؛ کلیات عراقی؛ مقامات عبدالخالق غجدوانی و عارف ریوگری؛ دیوان شاه نعمتالله ولی؛ لب لباب مثنوی؛ سخنان منظوم ابوسعید؛ احوال و اشعار فارسی شیخ بهایی؛ جستوجو در احوال و اشعار فریدالدین عطار؛ در پیرامون احوال و اشعار حافظ؛ زندگی نامۀ عطار نیشابوری؛ سرچشمۀ تصوف در ایران، که در واقع حاصل پژوهشهای او در این زمینه و تدریس آنها در دانشکدۀ ادبیات دانشگاه تهران در اواخر زندگانی او ست (افشار، 518-530؛ زرینکوب، «حکایت...»، 312). محمدعلی جمالزاده (د 1376ش) از دیگر چهرههای ایرانی پیشگام در مطالعات تصوف است. هرچند بیشتر شهرت او مربوط به شیوۀ نوین داستاننویسی است، اما تعلق خاطر وی به آثار عرفانی سبب به جا ماندن بیش از 20 اثر از وی در حوزۀ تحقیقات تصوف شده است که یکی از آنها، کتاب داستانهای مثنوی مولوی، با مقدمۀ فروزانفر، و دیگری کتاب یازده باب، دربارۀ آشنایی با حافظ است. عناوین برخی از مقالات او نیز اینها ست: «تمدن واقعی و عرفان»؛ «نشر متون صوفیانه مفید است یا مضر؟»؛ «مراحل عرفانی شیخ ابوسعید»؛ «شرح احوال مولانا حاج میرزا حسن صفی علیشاه اصفهانی»؛ «حافظ و واژۀ رند» (میرانصاری، 4/ 3-30). عبدالحسین زرینکوب (د 1378ش) محقق و استاد بزرگ زبان و ادب فارسی است که آثار و خدمات علمی بسیاری در حوزههای تخصصی تاریخ، ادبیات، عرفان و تصوف از خود به یادگار نهاده است. وی در 1334ش موفق به اخذ درجۀ دکتری زبان و ادب فارسی شد و از 1341ش به بعد، افزون بر دانشگاه تهران، در دانشگاههای مهم هند، پاکستان، آکسفرد، سوربن، پرینستن و کالیفرنیا به تدریس و سخنرانی پرداخت و در اواخر عمر در همین دائرة المعارف (دبا) مقالۀ مهم «تصوف در اسلام» را ذیل مدخل «اسلام» تألیف کرد. تسلط وی بر زبانهای علمی روز، نظیر آلمانی، انگلیسی، فرانسه، و زبانهای متون کهن، و استفاده از منابع موجود در این زبانها، روش تحلیل تاریخی، نثر علمی شاخص و پاکیزۀ وی، و اشراف کمنظیر او به 3 حوزۀ تخصصی متفاوت، آثار او را معیار و بیبدیل ساخته است (محمدخانی، 13-17؛ عباسی، «مولوی...»، 465-466). آثار برجستۀ وی در 3 بخش قابل ارزیابیاند: نخست، تاریخ عمومی تصوف؛ دوم، تکنگاریها دربارۀ عارفان مشهور؛ سوم، مولویپژوهی. مقالات وی در این زمینهها، بیشتر از 20 مورد است.وی در زمینۀ تاریخ عمومی تصوف، هم دیدی عینی و علمی، و هم نگاهی درونی و عرفانی دارد (ذکاوتی قراگزلو، 528) و در کتاب ارزش میراث صوفیه ضمن ترسیم دورنمایی از دنیای صوفیه و وجوه مختلف آن، پارهای از عقاید آنان را نیز نقد میکند. در کتاب جست و جو در تصوف ایران نیز، وی با اعتقاد به پیوند تصوف با جریانهای اندیشه و نقش آن در میراث ادب و هنر ایران، به این موضوع از دیدگاه تاریخی میپردازد و تحولات آن را از زمان پیدایش تا سدۀ 7 ق بررسی میکند و در دنبالۀ جست و جو در تصوف ایران همین پژوهش را تا سدۀ 14ق ادامه میدهد.تکنگاریهای زرینکوب در زمینۀ تصوف نیز اینها ست: از کوچۀ رندان، دربارۀ زندگی و اندیشۀ حافظ؛ فرار از مدرسه، دربارۀ زندگی و اندیشۀ محمد غزالی؛ شعلۀ طور، دربارۀ زندگی و اندیشۀ حلاج؛ صدای بال سیمرغ، دربارۀ زندگی و اندیشۀ عطار؛ و حدیث خوش سعدی.از جمله آثار مولویپژوهی او نیز پلهپله تا ملاقات خدا ست که در آن به زندگی، اندیشه و سلوک مولانا میپردازد و میکوشد تا عنصر افسانه و خیال را از تاریخ زندگانی مولانا بزداید و مراتب احوال و مقامات او را در رویدادهای زندگی روزمرهاش نشان دهد (نک : ص 8 ، 9). کتاب سرّنی او نیز نقد و شرح تحلیلی و تطبیقی مثنوی است که در آن شخصیت مولانا را آنچنان که از مطالعۀ مثنوی برمیآید، نمایانده است، هر چند که مؤلف با فروتنی اثر خود را نه شرح مثنوی میداند و نه نقد و تحلیل آن، و آن را تنها کوشش خود در فهم لطایف و رموز مثنوی میشمارد (نک : ص 7-8). وی در این کتاب برخلاف شرحهای دیگر مثنوی، مباحث مختلف را طبقهبندی موضوعی میکند و در ضمن آن، مجموعۀ سخنان پراکندۀ مولوی دربارۀ موضوعات گوناگون را گرد میآورد. در نتیجه هم از مباحث تکراری میپرهیزد و هم نکات لفظی و معنویِ نیازمند توضیح را در همانجا شرح میدهد. در واقع، خواننده در این کتاب با نوعی ادبیات تطبیقی آشنا میشود و در مییابد که وی برای القای یک مفهوم، تا چه پایه از مفاهیم مشابه در حوزههای فکری تمدنهای دیگر بهره برده است تا تصویری جامع از عرفان مولوی را به او بنمایاند (ذکاوتی قراگزلو، 529؛ سروش، 113). اثر دیگر او، بحر در کوزه، به قول خود مؤلف، نقد و تفسیر قصهها و تمثیلات مثنوی با این هدف است که ورود به دنیای مثنوی را برای خوانندگان امروزی آسان سازد (نک : ص 6-7).جلالالدین آشتیانی (د 1386ش)، حکیم، مدرس و شارح آثار مربوط به عرفان نظری ابن عربی و شاگردان او ست که شماری از این آثار را نیز تصحیح و به همراه شرح مفصل خویش منتشر کرد. بسیاری از محققان صاحب نام معاصر در حوزۀ عرفان نظری از شاگردان مستقیم یا غیرمستقیم او به شمار میروند. آثار او در زمینۀ تصوف اینها ست: قطراتی از مثنوی معنوی یا شرح مثنوی معنوی مولوی، شرح مفصل بر کتابهای زاد المسافر ملاصدرا، مقدمۀ قیصری، قواعد التمهید، فصوص الحکم، مشارق الدراری، رسائل قیصری، مشرع الخصوص الى معانی الفصوص، همراه با تصحیح آنها؛ مقدمه بر کتابهای نقد النصوص فی شرح الفصوصِ عبدالرحمان جامی، شکوه شمسِ شیمل (ترجمۀ فارسی)، و مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایة تألیف امام خمینی.محمدرضا شفیعی کدکنی (ز 1328ش)، استاد ممتاز زبان و ادب فارسی و محقق برجستۀ تصوف است. وی بیشتر فعالیت پژوهشی خود را صرف مطالعۀ تصوف خراسان و صوفیان آن دیار کرده است. آثار وی بیشتر در حوزههایی محدود و شناخته شده میگنجند و دغدغۀ وی کشف و بازخوانی آثاری است که بیشتر در حاشیۀ ادبیات کهن ایرانی قرار داشتهاند و با این همه، در سیر تحول اندیشۀ صوفیانه در ایرانِ سدههای آغازین اسلامی تأثیر فراوانی به جای نهادهاند (غلامی، 104؛ یزدانی خرم، 100). وی به سبب تسلط بر روش تصحیح انتقادی متون و پژوهش در زبان فارسی و نثر صوفیانه و منابع آنها، و به مدد حافظۀ سرشار و نیز هوشمندی خود توانسته است از ورای جزئیات به ظاهر پراکنده، فرضیههای منسجم و متقنی ارائه کند و نکات تازه و نغزی بیابد. برای نمونه، او در مقدمۀ خود بر ترجمهاش از کتاب النور با عنوان دفتر روشنایی، عرفان را نگاهی جمالشناسانه به دین میداند و در تحلیل ماهیت زبانی شطح، آن را واجد قدرت انتقال چند برابر حجم کلمات از طریق به کارگیری تناقضنماها و حروف اضافه و ضمیرهای فراوان میشمارد. برخی از آثار وی افقهای تازهای در حوزۀ مطالعات تصوف گشوده است و مقدمه و تعلیقات او بر احوال مشایخ صوفیه، تعیین هویت، اعلام تاریخی و جغرافیایی، و مباحث ادبی در تصحیحات انتقادی او از متون کهن بسیار ارزشمند است. نمونۀ درخشان این امر تصحیح انتقادی اسرار التوحید است. از دیگر آثار مهم شفیعیکدکنی میتوان به اینها اشاره کرد: قلندریه در تاریخ (دربارۀ سیر تحول اعتقادات قلندران و قلندریه در شعر فارسی)؛ این کیمیای هستی (مجموعه مقالات وی دربارۀ حافظ)؛ زبور فارسی (نگاهی به زندگی و غزلهای عطار)؛ تازیانههای سلوک (نقد و تحلیل چند قصیده از سنایی)؛ تصحیح مرموزات داوودیِ نجم رازی، با مقدمۀ هرمان لندلت؛ تصحیح منطق الطیر و مختارنامۀ عطار؛ ترجمۀ همراه با تصحیح چند متن کهن دربارۀ احوال و اقوال ابوالحسن خرقانی با عنوان نوشته بر دریا.
تحقیقات تصوف در هند نیز از یک سدۀ پیش با تألیفات سینتی کوکارچترجی دربارۀ تصوف اسلامی و مقایسۀ آن با عـرفان هندی آغاز شد. در همان هنگام، خلیفه عبدالحکیم (د 1956م) رسالۀ خود با عنوان مابعدالطبیعۀ رومی را نوشت و در آن دربارۀ وجود خداوند، انسان، و ارتباط میان آنها از دیدگاه مولانا به بحث پرداخت. وی در این اثر، نخست سیر تصوف و تحول فکر عرفانی را از آغاز تا زمان مولانا بررسی نمود و سپس عقیدۀ مولانا دربارۀ خلقت انسان و جوهر وجودی او را، که روح الاهی است، بررسی کرد (محمدی، 11-15).سیداطهر عباس رضوی (د دهۀ 1990م) نیز از پژوهشگران برجستۀ هندی در زمینۀ تصوف و مؤلف کتاب تاریخ تصوف در هند بود. وی در این کتاب بیشتر به زندگی و احوال مشایخ تصوف، سلسلههای صوفیان، و ارتباطات ایشان با حاکمان همعصرشان در هند میپردازد و کمتر تاریخ تفکرات و تعالیم صوفیان آن دیار و سیر تحول عقاید و مکاتب آنان را بررسی میکند. با این همه، اثر وی تنها مرجع امروزی و قابل استفاده در نوع خود به شمار میرود (معتمدی، هفت ـ نه). محمد طیب ابدالی (د 1937م) نیز از دیگر محققان هندی در این زمینه است که آثاری به این شرح دارد: بررسی شعر عرفانی در بیهار؛ «کلام صوفی و کلام غالب»؛ جادۀ عرفان؛ «شرح آداب المریدین»؛ آثار منثور حضرت صوفی منیری؛ «ملفوظات حضرت مخدوم جهان شیخ شرفالدین یحیى منیری»؛ الشرف؛ راحت روح ( فرهنگ، 1/ 153). از دیگر پژوهشگران هندی در موضوع تصوف میتوان به وحید اشرف اشرف، شعیب اعظمی، و سید اوصاف علی اشاره کرد که هر یک تألیفات و تصحیحهای متعددی در این زمینه دارند.
از نخستین پژوهشگران به شیوۀ دانشگاهی در سدۀ اخیر در ترکیه محمدفؤاد کوپریلی (د 1966م) است که آثار پرشماری از او بر جای مانده است و مقالات متعددی نیز در «دائرة المعارف اسلام» نوشته است. مهمترین کتاب وی در زمینۀ تصوف، صوفیان نخستین در ادبیات ترک است که هنوز استواری و ارزش علمی خود را حفظ کرده است. این کتاب از سوی محققان سرشناس اروپایی همچون بارتولد، کلمان هوار، مورتمان، نمث گولا و دیگران مورد توجه و تحسین فراوان قرار گرفت. وی در این کتاب، از یک سو اطلاعاتی دربارۀ نحوۀ ظهور ادبیات صوفیانۀ ترک و توسعۀ آغازین آن به دست داد و از سوی دیگر مباحث مرتبط با ادبیات ترک را در حد امکان به صورت انتقادی و مفصل بررسی کرد. اوهمچنین کوشید تا نشان دهد که ادبیات ترک آناتولی، پدیدهای جدا از ادبیات ترک پیش از خود در سرزمینهای دیگر نیست و درک درست آن تنها از طریق شناخت کلی تصوف و ادبیات ترکی ممکن است (هاشمپور سبحانی، مقدمه بر صوفیان...، 7-8؛ تانسل، 25-32).از معروفتـرین شاگردان کوپریلـی، عبدالباقی گولپینارلـی (د 1982م) بود که رسالۀ دکتری خود را با عنوان ملامت و ملامتیان به راهنمایی وی نوشت. عبدالباقی گولپینارلی در خانوادهای دیندار، معتقد به صوفیه و علاقهمند به مولانا به دنیا آمد و بالید. آثار او در زمینۀ تصوف را میتوان به 3 بخش تقسیم کرد: نخست آثاری که به پژوهش در تاریخ اجتماعی و تاریخ طریقههای گوناگون آسیای صغیر میپردازد، مانند اهل فتوت در سرزمینهای اسلامی ترک و منابع مربوط به آنها، که حاوی 6 رساله از کهنترین فتوتنامهها به زبان فارسی، و یکی به زبان تازی است که گولپینارلی تمام آنها را به ترکی ترجمه کرده است؛ ملامت و ملامتیه؛ پیر سلطان ابدال؛ یونس امره؛ شیخ غالب؛ مذاهب و طرق موجود در ترکیه در صد پرسش؛ و تصوف در یک صد پرسش و پاسخ. دوم ترجمۀ آثار کلاسیک تصوف اسلامی و ایرانی از جمله دیوان حافظ، گلشن راز، منطقالطیر و الاهینامۀ عطار به زبان ترکی، و سوم، آثار او در زمینۀ مولویشناسی است که بخش عمدهای از تألیفات او را تشکیل میدهد. وی با علاقه و پشتکار فراوان مثنوی را ترجمه کرد و شرحی در 6 جلد بر آن نگاشت، دیوان کبیر را نیز با تعلیقات و حواشی به ترکی برگرداند، و رباعیات مولانا را نیز ترجمه کرد. افزون بر این، گولپینارلی کتابی دربارۀ زندگی، فلسفه و آثار مولوی با عنوان مولانا جلالالدین نیز نوشت. مولویه پس از مولانا و آداب و رسوم طریقۀ مولویه نیز از دیگر آثار او در این زمینه است (هاشمپور سبحانی، مقدمه بر مولویه...، 1-12، «عبدالباقی...»، 165-166، «مختصری...»، 127-136).احمد آتش نیز از دیگر پیشگامان مطالعات تصوف در ترکیه است که شرح احوال و آثار او در همین دائرة المعارف (دبا)آمده است. از دیگر محققان ترک در زمینۀ تصوف میتوان به اینها اشاره کرد: ملیحه انبارچی اوغلو که صاحب آثاری چون مولانا و محیط او، منتخباتی از نامۀ مولوی رومی، ترجمۀ فیه مافیه مولوی، ترجمۀ معارف سلطان ولد، ترجمۀ کیمیای سعادت (جلد اول)، و مقالههای «یونس امره» و «مناجاتهای شاعر ترک» است (نیکبین، 85-86)؛ محمد اوندر نیز که تخصص وی در شناخت آثار مولانا ست، این تألیفات را دارد: «مولانا جلالالدین رومی و تأثیر او در کشورهای عربی»، کتابشناسی مولانا، و راهنمای موزۀ مولانا ( فرهنگ، 1/ 479).
توشیهیکو ایزوتسو از جملۀ محققان مشهور ژاپنی است که پیوند معنوی عمیقی با فرهنگ ایرانی و اسلامی دارد. وی نخستین بار قرآن کریم را از عربی، و فیه ما فیه را از فارسی به ژاپنی ترجمه کرد. مجموعه کتابهایی با عنوان میراث اسلامی نیز زیرنظر او در ژاپن به چاپ رسید. ایزوتسو دو سال در ایران اقامت گزید و پس از آن نیز همه ساله 3 ماه در ایران در مؤسسۀ مطالعات اسلامی و انجمن حکمت و فلسفۀ ایران به تحقیق و تدریس مشغول بود. وی در کتاب منشأ فلسفۀ اسلامی، تصوف و عرفان را خاستگاه تفکر اسلامی و اساس ساختمان فکری اسلام معرفی میکند و نشان میدهد که نقطۀ آغازین فلسفۀ اسلامی، شهود وجود است و عرفان ابن عربی نیز بهترین نمونۀ آن است. آثار او در زمینۀ تصوف اینها ست: تصوف و تائوئیسم، که مقایسۀ عرفان ابن عربی با عقاید لائوتسه و چوانگ تسو ست (پورجوادی، 2-8)؛ مطالعۀ تطبیقی مفاهیم کلیدی فلسفی در تصوف و آیین تائو؛ «عرفان و مسئلۀ ایهام زبانی در اندیشۀ عینالقضاة همدانی»؛ «آفرینش و نظم و ترتیب بیزمان اشیاء، مطالعهای دربارۀ فلسفۀ عرفانی عینالقضات»؛ «مفهوم آفرینش مدام در عرفان اسلامی و آیین بودایی»؛ «نفس خدابینی در تصوف» ( فرهنگ، 1/ 493-495).
آربری، آ. ج.، «جونز ایرانی»، روزگار نو، تهران، 1944م، شم 4؛ آزاد، اسدالله، «شرح احوال و آثار نیکلسن»، مشکٰوة، مشهد، 1367ش، شم 20؛ آژند، یعقوب، درآمدی بر آیین تصوف، تهران، 1374ش؛ آشتیانی، جلالالدین، مقدمه بر نقد النصوص فی شرح الفصوص عبدالرحمان جامی، به کوشش ویلیام چیتیک، تهران، 1356ش؛ آقا شیخ محمد، مریم، گلزار مشاهیر، تهران، 1377ش؛ اشپولر، برتولد، «سهم آلمان در ایرانشناسی»، کاوه، تهران، 1343ش، س 2؛ افشار، ایرج، سواد و بیاض، تهران، 1344ش، ج2؛ بایبوردی، مهرآفاق، مقدمه بر بهاء ولد، زندگی و عرفان او، اثر فریتس مایر، ترجمۀ مهرآفاق بایبوردی، تهران، 1382ش؛ بدوی، عبدالرحمان، موسوعة المستشرقین، بیروت، 1984م؛ پروین، جلیل، مقدمه بر درآمدی بر تصوف و عرفان اسلامی، اثر ویلیام چیتیک، ترجمۀ جلیل پروین، تهران، 1382ش؛ پورجوادی، نصرالله «آخرین دیدار با پروفسور ایزوتسو»، نشر دانش، تهـران، 1371ش، س 13، شم 2؛ پـوررفعتـی، علیرضا، احـوال و آثار استـاد بدیعالزمان فروزانفـر، تهران، 1383ش؛ پیه مونتسه، آنجلومیکله، «ایرانشناسی در ایتالیا»، ترجمۀ مرتضى اسعدی، نشر دانش، تهران، 1371ش، س 12، شم 5؛ تانسل، فوزیه عبدالله، مقدمه بر صوفیان نخستین در ادبیات ترک، ترجمۀ توفیق هاشمپور سبحانی، تهران، 1385ش؛ تمیمداری، احمد، «مؤلفههای تمدن و فرهنگ در خاورشناسی»، کیهان فرهنگی، تهران، 1374ش، س 12، شم 123؛ چیتیک، ویلیام، عوالم خیال، ترجمۀ قاسم کاکایی، تهران، 1384ش؛ «خاورشناسان بزرگ انگلیسی»، روزگار نو، لندن، 1943م، ج 13، شم 1؛ ذکاوتی قراگزلو و دیگران، «هفت روز پس از وداع با دکتر زرینکوب»، کارنامۀ زرین، به کوشش علی دهباشی، تهران، 1379ش؛ زرینکوب، عبدالحسین، با کاروان حله، تهران، 1378ش؛ همو، بحر در کوزه، تهران، 1366ش؛ همو، پلهپله تا ملاقات خدا، تهران، 1371ش؛ همو، حکایت همچنان باقی است، تهران، 1376ش؛ همو، سرّنی، تهران، 1368ش؛ سروش، عبدالکریم، «بحر کبیر عشق»، کارنامۀ زرین، به کوشش علی دهباشی، 1379ش؛ شیمل، آ.، شکوه شمس، ترجمۀ حسن لاهوتی، تهران، 1367ش؛ همو، «مصاحبه»، نشر دانش، تهران، 1365ش، س 7، شم 2؛ صدیق، عیسى، «در تکریم مرحوم پرفسور ر. ا. نیکلسن»، روزگار نو، تهران، 1324ش، ج 5، شم4؛ طاهری، ابوالقاسم، سیر فرهنگ ایران در بریتانیا یا تاریخ دویست سالۀ مطالعات ایرانی، تهران، 1352ش؛ طباطبایی، جواد، «دربارۀ یادنامۀ فرانسوی هانری کربن»، نشر دانش، تهران، 1364ش، س 5، شم 30؛ عباسی، شهابالدین، مقدمه بر راه عرفانی عشق، اثر ویلیام چیتیک، ترجمۀ شهابالدین عباسی، تهران، 1385ش؛ همو، «مولوی در چشم و دل زرینکوب»، کارنامۀ زرین، به کوشش علی دهباشی، تهران، 1379ش؛ غلامی، علیرضا، «ریشههای آسمان»، شهروند امروز، تهران، 1386ش، س 2، شم 8؛ فرهنگ خاورشناسان، تهران، 1376-1382ش؛ فیاض، علیاکبر، مقدمه بر بحثی در تصوف، اثر قاسم غنی، تهران، 1331ش؛ لاهوتی، حسن، مقدمه بر شکوه شمس (نک : هم ، شیمل)؛ محمدخانی، علیاصغر، «زندگی نامۀ استاد دکتر عبدالحسین زرینکوب»، درخت معرفت، جشننامۀ استاد دکتر عبدالحسین زرینکوب، تهران، 1376ش؛ محمدی، احمد و احمد میرعلایی، مقدمه بر عرفان مولوی، اثر خلیفه عبدالحکیم، ترجمۀ احمد محمدی و احمد میرعلایی، تهران، 1356ش؛ معتمدی، منصور، مقدمه بر تاریخ تصوف در هند، اثر سیداطهر عباس رضوی، ترجمۀ منصور معتمدی، تهران، 1380ش؛ میرانصاری، علی، اسنادی از مشاهیر ادب معاصر ایران، تهران، 1371 و 1381ش؛ نیکبین، نصرالله، فرهنگ جامع خاورشناسان مشهور و مسافران به مشرقزمین، تهران، 1379ش؛ هاشمپور سبحانی، توفیق، «عبدالباقی گولپینارلی»، آینده، تهران، 1363ش، س 9، شم 2؛ همو، «مختصری دربارۀ زندگانی و آثار استاد عبدالباقی»، نشریۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز، تبریز، 1362ش؛ همو، مقدمه بر صوفیان نخستین در ادبیات ترک، اثر محمدفؤاد کوپریلی، ترجمۀ همو، تهران، 1385ش؛ همو، مقدمه بر مولویه بعد از مولانا، اثر عبدالباقی گولپینارلی، تهران، 1336ش؛ یزدانی خرم، مهدی، «حلول روح نوگرایی در کالبد آدمی»، شهروند امروز، تهران، 1386ش، س 2، نیز:
Daftary, F., «Bibliography of the Publications of the Late W. Ivanow», Islamic Culture, Heydarabad, 1971, vol. XLV, no. 1; Jahanpour, F., «Western Encounters with Persian Sufi Literature», The Heritage of Sufism, eds. L. Lewisohn and D. Morgan, Oxford, 1999, vol. III; Lewisohn, L., «Over View: Iranian Islam and Persianate Sufism», The Legacy of Medieval Persian Sufism, ed. L. Lewisohn, London, 1992; Schimmel, A., introd. In the Garden of Myrtles, by T. Andrae, tr. B. Sharpe, Albany, 1987.محسن خالقی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید