دائرة المعارف بزرگ اسلامی

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • آداب مناظره | آدابِ مناظِره، مجموعۀ ضوابطی كه هنگام بحث و گفت‌وگوی فلسفی، علمی، دینی و اعتقادی باید مراعات شود. در اصطلاح دانشمندان اسلامی، مقصود از بحث آن است كه «اثبات حكم ثبوتی یا سلبی كنند به دلیل» و مراد از مناظره آن است كه «دو خصم نظر كنند در حكم و مسأله‌ای به قصد آنكه صواب پیدا شود» (مشكوٰة، 27). گاهی به جای آداب ال...
  • آداب ناصری | آدابِ ناصری، كتابی در موضوعات گوناگون اخلاق عملی به نظم ونثر و به زبان پارسی، نوشتۀ محمد ابراهیم خان محلاتی متخلص به «خلوتی» ملقب به «صدیق خلوت» و مشهور به «چُرتی» (ز 1252ق / 1836م و زنده در زمان مظفرالدین شاه قاجار)، فرزند میرزا احمد محلاتی (خواهرزادۀ آقاخان اول). نویسنده در دربار ناصرالدین شاه سمت غلام‌بچه‌...
  • آداپازاری، یا آده‌بازاری | آداپازاری، یا آده‌بازاری، آطه‌بازاری، شهری در شمال غربی ترکیه و مرکز استان ساکاریا در آن کشور. این شهر در جلگه‌ای همنام که «آق‌اووا» نیز نامیده می‌شود، در ارتفاع 31متری
  • آدامز | آدامز در پنسیلوانیای ایالات متحده متولد شد. تحصیلات عمومی خویش را در دانشكدۀ وِست‌مینستر آغاز كرد و پس از فراغت از تحصیل در 1909م به مصر رفت و تا 1915م در آن كشور ماند. چون به آمریكا بازگشت، در دانشگاههای هارتفورد و شیكاگو، به فراگیری عربی و معارف اسلامی پرداخت و سرانجام در 1928م به گرفتن درجۀ دكتری از دانشگا...
  • آدانا، شهر | آدانا، شهر و مرکز استانی به همین نام در جنوب ترکیه.
  • آداکاله |
  • آدر الکریمة | آدرالكریمه در 751ق / 1350م همراه خانواده و پسرش الملك المجاهد كه قصد تصرف مكه داشت، عازم آن دیار شد، ولی‌الملك المجاهد از ممالیك مصر كه در آن روزگار مكه را در تصرف داشتند، شكست خورد و گرفتار گشت. او را به مصر نزد سلطان محمدبن قَلاوون بردند. آدرالكریمه به یمن بازگشت و طی مدت یك‌سال كه الملك المجاهد در مصر می‌ز...
  • آدریانوپل | آدریانوپل، پیمانی كه در 15 ربیع‌الاول 1245ق / 14 سپتامبر 1829م در شهر اَدِرنه (ه‍ م) میان مقامات عثمانی و روسیۀ تزاری منعقد گشت و طی آن با واگذاری امتیازات بسیار به روسیه، به جنگ 1828-1829م، میان دو دولت پایان داده شد. در این جنگ نیروهای روسیه قسمتهایی از خاك تركیه و ازجمله همین شهر را به تصرف خویش درآوردند (...
  • آدلر | آدلر آموزشهای آغازین را از پدر خود و چند معلم خصوصی گرفت و آنگاه برای تحصیلات دبیرستانی به آلتونا واقع در شمال آلمان رفت. در 1775م در دانشگاه كیل آلمان تحصیلات عالی خود را به پایان برد. رشتۀ دلخواه آدلر الٰهیات بود كه وی آن را با فراگیری و مطالعۀ زبانهای شرقی كه از جوانی سخت بدانها عشق می‌ورزید، پیوند داد. پس...
  • آدم بن عبدالعزیز | آدَمِ بْنِ عَبْدُ الْعَزیز، شاعر سدۀ 2ق / 8م كه به ظرافت طبع و نیك‌نفسی معروف بوده است. پدرش عبدالعزیز بن عمر بن عبدالعزیز بن مروان و مادرش دختر سفیان بن عبدالعزیز بن مروان (ه‍ م م) بود. ابوالعباس سفاح، نخستین خلیفۀ عباسی (132-136ق / 750-753م) كه امویان را یكسره از دم تیغ می‌گذراند، از كشتن وی به علت انتسابش ...
  • آدم بن محمد قلانسی بلخی | آدَمِ بْنِ مُحَمّدِ قَلانِسیِ بَلْخی، مُحدّث سدۀ 3ق / 9م. در بلخ زاده شده است. شهرت قلانسی او از آن روست كه مدتی به فروش قَلَنْسُوَة (نوعی كلاه) اشتغال داشته است. وی به تفویض متهم بوده و از احمد بن یونس نَسَوی، علی بن حسن بن هارون دقاق، علی بن محمد قمی و محمد بن شاذان بن نعیم نقل حدیث كرده است. مشهورترین مُحد...
  • آدم هروی | آدَمِ هرَوی، ابوسعد آدم بن احمد بن اسد (د 536 ق / 1142م)، نحوی،‌ لغوی، مُحدث، و از ادیبان سدۀ 6 ق / 12م؛ از مردم هرات و منسوب بدان و ساكن بلخ. در 520 ق / 1126م در راه حج وارد بغداد شد و گروهی از فاضلان و ادیبان بر گرد او جمع شدند و از او حدیث و ادبیات فرا گرفتند. در همان‌جا بود كه میان وی و ابومنصور موهوب بن ...
  • آدم، ابوالبشر | آدم، یا آدم ابوالبشر، نخستین انسان و پدر همۀ مردمان. دربارۀ آفرینش و زندگانی او در دینهای سه‌گانۀ یهود و مسیحیت و اسلام، روایات و داستانهای همسان و همانند آمده است، و این همسانی و همانندی از آن‌رو است كه مبدأ وحی در این 3 دین یكی است. از این‌رو، پیش از پژوهش دربارۀ آفرینش آدم و سرگذشت او در فرهنگ اسلامی، بررس...
  • آدمی | آدَمی، ابوسعید سهل بن زیاد آدمی رازی (د ح 255ق / 869 م)، از محدثان شیعه كه روایات بسیاری نقل كرده است. وی محضر امام جواد، امام هادی و امام عسكری(ع) را درك كرده است. صدوق (د 381ق / 991م)، نجاشی (د 450ق / 1058م) و شیخ طوسی (د 460ق / 1069م) او را ضعیف‌الروایه شمرده‌اند. مدتی در قم زیست، اما احمد بن محمد بن عیسی ...
  • آدمیت | آدَمِیَّت، عنوان 2 روزنامه كه در تهران و شیراز برای مدتی انتشار یافتند: 1. در تهران از 1325ق / 1907م به سردبیری میرزا عبدالمطلب یزدی به صورت هفتگی، در 4 صفحه، به قطع وزیری بزرگ با چاپ سنگی. بنیانگذار آن میرزا عبدالمطلب یزدی از مخالفان مشروطه و آزادیخواهان و از اعضای محكمۀ دادگاه باغشاه بود. او پس از استقرار د...
  • آده قلعه | آده قَلْعه، یا آطه قلعه، جزیره‌ای كوچك و ترك‌نشین در بستر رود دانوب، در 4 كیلومتری گذرگاه دمیرقاپو (دروازۀ آهنی). این جزیره به مناسبت نزدیكی به شهر اورسوایا اورشوا كه در ساحل دانوب واقع است اكنون به همین نام خوانده می‌شود و متعلق به دولت رومانی است. مساحت آدا قلعه 2 هكتار و ارتفاع آن از سطح دریا 48 متر است و ...
  • آدینه* |
  • آذار |
  • آذر |
  • آذر شهر | آذَرشَهر، یا دهخوارقان، یکی از بخشهای حومۀ شهرستان تبریز. این بخش در 24 کمـ خاور دریاچۀ اورمیه و در جنوب غربی کوه سهند قرار دارد و از شمال و خاور به بخش اُسْکو، از جنوب به دهستان سراجو، و از باختر به دریاچۀ اورمیه محدود است. هوای این بخش معتدل و در تابستان نسبتاً گرم است. روستاهای خاوری آن در دامنۀ کوهستان و ...
  • آذر کیوان | آذَرْکیوان، (942-1027ق / 1529-1612م)، مُؤسس فرقۀ آذرکیوانی. وی از زرتشتیان ایران بود و در شیراز یا حوالی آن زندگی می‎کرد (بهرام بن فرهاد، 251، 384)، در اوایل سدۀ 11ق / 17م با چند تن از شاگردان خود از ایران به هند رفت و در پتنه ساکن شد (دبستان مذاهب، 1 / 47). آگاهی دربارۀ احوال شخصی او بسیار اندک و آمیخته با ا...
  • آذربایجان شوروی | آذربایجان، جمهوری شوروی سوسیالیستی، جمهوری شوروی سوسیالیستی آذربایجان سرزمینی است اسلامی و شیعه‎نشین در شرق قفقاز که در 1918م از سوی دولت مساواتیان به نام «جمهوری آذربایجان» و از 1920م توسط دولت بلشویکی قفقاز به نام «جمهوری شوروی سوسیالیستی آذربایجان» نامیده شد. مرکز این جمهوری باکو و جمعیت آن 000‘477‘5 نفر ا...
  • آذربرزین نامه | آذَرْ بُرْزینْ‎نامه، منظومه‎ای حماسی به زبان فارسی، در بحرِ مُتقارِب مُثَّمن مقصور با محذوف، به تقلید شاهنامۀ فردوسی، دربارۀ آذر برزین پسر فرامرز و نوادۀ رستم، از سلسلۀ روایات مربوط به خاندان گرشاسب (مانند گرشاسپ‎نامه، بانو گُشَسب‎نامه، شهریارنامه، بُرزونامه). هنگامی که فرامرز، پدر آذربرزین، در سیستان به دست ...
  • آذرخور اشتاذگشنسپ، ریاضی دان |
  • آذری چلبی | آذَریِ چَلَبی، ابراهیم بن احمد معلم‎زاده (د 993ق / 1585م)، شاعر ترک، از قاضیان روزگار سلطان سلیم اول عثمانی. پدرش از اعیان بود و خود او از 984ق / 1576م وارد کارهای دولتی شد. در شهرهای آسیای صغیر و سپس در شهر حماة از شهرهای سوریه به کار قضا پرداخت. اثر مشهور او منظومۀ نقش خیال به زبان ترکی است که در وزن مخزن‎ا...
  • آذری طوسی | آذَریِ طوسی، فخرالدین حمزة بن علی ملک اِسْفَرایِنی (784-866 ق / 1382-1462م)، شاعر و عارف و نویسندۀ پارسی‎گوی شیعی. نام پدر وی و لقب او در تواریخ و تذکره‌ها به اختلاف آمده است. نام پدر او را اسماعیل‌پاشا بغدادی (5 / 337) علی بن مالک، و هدایت (ص 49) عبدالملک نوشته است. لقب او در برخی از تذکره‎ها نورالدین است (ش...
  • آذین بن هرمزان | آذینِ بْنِ هُرْمُزان، از سرداران ایرانی در جنگهای سپاهیان اسلام برای گشودن ایران. نام آذین1 به صورت مفرد یا مرکب (آذین گُشْنَسْب، آذین بَنْداد) از دوران ساسانی تا سدۀ 3ق / 9م بر چند تن اطلاق شده (یوستی، ف) که از آن جمله، پسر هرمزان است. احتمالاً مراد از این هرمزان، همان سردار معروف ایرانی در جنگ قادسیه (16ق /...
  • آراء اهل المدینة الفاضلة | آراءُ اَهْلِ الْمَدینَةِ الْفاضِلَة، (یا مبادی آراءِ اهل المدینة الفاضلة)، کتابی دربارۀ مسائل بنیادی فلسفه و فن سیاست از معلم ثانی، ابونصر محمد بن طرخان بن اوزلغ فارابی (259- 339ق / 873-950م) که بیشتر به اعتبار مؤلف آن، تا مدتها به عنوان مهم‎ترین اثر فلسفی ـ سیاسی در جهان اسلام شناخته می‎شده است. این کتاب شام...
  • آراء محموده | آراءِ مَحْموده، در لغت به معنی اندیشه‎ها و باورهای پسندیده و در اصطلاح اهل منطق به معنی عقاید مشهوری است که از لحاظ مصالح جامعه یا بر حسب سیرتی مخصوص، پسندیده و مقبول باشد. خواجه نصیر در معنی این اصطلاح گوید: «آنچه از آن جمله به حسب مصلحت عموم و یا به حسب سیرتی پسندیده بُوَد، آن را آراء محموده خوانند» ( اساس،...
  • آرابسک | آرابِسْک، یا اَرَبِسْک، عَرَبِسْک، شیوه‎ای از تزیین با شکلهای دقیق هندسی و نقشهای گیاهی ساده‌شده (استیلیزه و قراردادی) و دور از طبیعت (انتزاعی) با پیچ و خمهای متقاطع و موزون و مکرر که در تذهیب، کاشی‎سازی، قالی‎بافی، گچ‎بری، قلم‎زنی، منبت‎کاری، حجاری و دیگر زمینه‎های هنری به کار می‎رود (بورکهارت، 68؛ زمانی، 81...
  • آرارات | آرارات، توده کوههای آتشفشان خاموش در جنوب فلات ارمنستان، در انتهای شرقی کشور ترکیه و در مرز ایران و اتحاد جماهیر شوروی. آرارات از دوقله تشکیل یافته است: یکی آراراتِ بزرگ به ارتفاع 5156 متر و دیگری آراراتِ کوچک به ارتفاع 3952 متر. وجه تسمیه: آرارات را به زبان ترکی «آغْری داغ» و به زبان ارمنی «ماسیس» یا «مازیک»...
  • آراگون | آراگون، (در منابع اسلامی: اَراغون، اَرَغون، اَرْغون و اَرْکون)، ایالتی در شمال شرقی اسپانیا یا اندلس دورۀ اسلامی، در قسمت وسطای حوضۀ، رود ابرو2، با °3 و ´5 طول غربی تا 45 دقیقه طول شرقی و °39 و ´57 تا °42 و ´56 عرض شمالی و حدود 000‘170‘1 نفر جمعیت (آمار سال 1979م). محدود است از شمال به فرانسه، از مشرق و جنوب ...
  • آرال | آرال، دریاچه‎ای بزرگ در آسیای مرکزی و جنوب غربی بخش آسیایی اتحاد شوروی، میان °43 و ´30 و °46 و ´50 عرض شمالی، با آب شور که اطراف آن را اراضی جمهوری شوروی خودمختار قره قالپاق (بخشی از جمهوری ازبکستان شوروی) و جمهوری قزاقستان احاطه کرده‎اند (دایرةالمعارف بزرگ شوروی، چ 2، 2 / 609). مساحت دریاچۀ آرال با جزایر آن ...
  • آراکان | آراکان، یکی از 7 ایالت جمهوری برمه (فرانسوی: بیرمانی) به مساحت 760’36 کمـ2، غربی‎ترین بخش برمۀ سفلى واقع بین رشته‌کوههای آراکان یوما1 در شرق، خلیج بنگال در غرب، بنگلادش در شمال غربی، و مصب رود ایرّاوادّی2 در جنوب. آراکان مسکن اعقاب اقوامی مغولی بوده است که در حدود 4 قرن پیش از میلاد از چین غربی و فلات تبت به ...
  • آراکل تبریزی، داوریژتسی | آراکِلِ تَبْریزی (داوریژتسی)، تاریخ‌نگار ارمنی. وی در 1595 یا 1600 م، در شهر تبریز متولد شد (آراکلیان، آ. گ.، II/ 519). او در اچمیادزین شاگرد پیلیبُس آقباکتسی بود و درجۀ روحانی را از او دریافت نمود.
  • آرایش نگار |
  • آربری | آربِری، آرتورجان (1905-1969)، خاورشناس انگلیسی. خانوادۀ وی فقیر و پدرش افسر پایین‌رتبۀ نیروی دریایی بود. از 12 سالگی در پی کسب روزی به کار پرداخت و در همان حال به مدرسۀ متوسطه راه یافت. به مطالعۀ یونانی و لاتین علاقۀ بیشتری نشان داد و پیش از ورود به دانشگاه این 2 زبان را به خوبی فرا گرفت و اغلب آثار کلاسیک را...
  • آرپاخان | آرْپاخان، یا آرپاکاوون، پسر سوسه پسر سنکقان پسر ملک تیمور پسر اریغ بوکا یا اریق بوقا (بوکا) پسر تولی‎خان پسر چنگیزخان، فرمانروای مغولی که در 13 ربیع‎الثانی 736ق / 30 نوامبر 1335م پس از مرگ سلطان ابوسعید بهادر پسر اولجایتو (سلطان محمد خدابنده) به حکومت رسید و در شوال همان سال (مۀ 1336م) کشته شد. نام اصلی او «آ...
  • آرپالیق | آرپالیق، یا آرپالِق، نوعی خاص از مقرری و درآمد نقدی یا جنسی در نظام اداری و مالی دولت عثمانی که به طرق و صور گوناگون نسبت به دوره‎های مختلف، به عنوان اضافه حقوق در هنگام اشتغال به خدمت، یا پس از بازنشستگی یا معزولیت و کناره‎گیری از کار، به عنوان حق بازنشستگی و برای تأمین زندگی به مأموران عالی‎رتبۀ اداری و علم...
  • آرچی، نام | آرْچی، نام قومی مسلمان، ساکن غرب داغستان. آرچیها در روستاها و زیستگاههایی در ناحیۀ چارودین در جمهوری خودگردان داغستان (فدراسیون روسیه) به سر می‌برند.
  • آرزاو | آرْزاو، بندری در سواحل شمال غربی الجزایر، در کرانۀ دریای مدیترانه. این بندر کوچک اکنون با املاهای آرْزو و آرزیو2 نوشته می‎شود. این نام در زبان بربرها آرزیو3 و شکل باستانی آن آرسِناریا4 بوده است (وبستر، 80؛ دایرةالمعارف اسلام) و آرزاو تلفظ عربی این نام است. آرزاو در قدیم در محلی واقع در 70 کیلومتری شرق شهر کوچ...
  • آرزو، سراج ‎الدین علی خان اکبرآبادی | آرِزو، سراج الدین علی خان اکبرآبادی ملقب به استعدادخان، و معروف به «خانِ آرزو» (1099-1169ق / 1687-1756م)، شاعر، عارف و دانشمند هندی و دارای آثار بسیار به زبان فارسی و اردو، «آرزو» تخلص شعری او بود. پدرش حسام‎الدین (د 1115ق / 1703م) از امیران دربار اورنگ‎زیب (1068- 1118ق / 1657-1707م) بود، و گه‎گاه شعر می‎سرود...
  • آرمونیقی | آرْمونیقی، سازی از گروه آلاتِ موسیقی بادی مطلق (ذوات‎النّفخ مطلق، نک‍ مراغی، 124، 125) که به آن «سازِ دهنی» نیز می‎گویند. ساختمان این ساز تشکیل می‎شود از تعدادی استوانه با زبانۀ آزاد که در جعبه‎ای کنار یکدیگر جای گرفته است. نوازنده، با دمیدن از رأس نایها، استخراج لحن می‎کند. نوع تکامل‌یافتۀ آن را غربیها «آرمو...
  • آرناوودلق |
  • آرندونک | آرندونک تحصیلات دانشگاهی را در رشتۀ زبان عربی و تاریخ و معارف اسلامی در دانشگاه لیدن دنبال کرد. در 1919م با گذراندن پایان‎نامه‎ای با عنوان «آغاز امامت زیدیان در یمن»، به راهنمایی اسنوک هورگرونیه2، به دریافت درجۀ دکتری در زبان و ادبیات سامی نائل آمد. وی برای فراهم آوردن مطالب پایان‎نامۀ خود مدتی را در لندن سپر...
  • آرنولد | آرْنولْد، سرتوماس واکر (1864م-1930م)، خاورشناس انگلیسی. در 16 سالگی به لندن رفت و همان‎جا در خلال تحصیل، به آموختن زبان سانسکریت پرداخت. به یاری آشنایی با همین زبان بود که توانست به آسانی وارد دانشگاه کمبریج شود. آنجا فارسی و عربی را آموخت و به دانشهای اسلامی گرایش یافت. از آغاز کار استعداد شگرفی در فراگیری ز...
  • آرکات | آرْکات، شهری در ناحیۀ آرکات شمالی در جنوب هند، از بخشهای ایالت مدراس، واقع بر کنارۀ رود پالار، در 117 کیلومتری جنوب غربی شهر مدراس، با 229’30 نفر جمعیت (آمار 1971م). اکثریت مردم آن هندومذهب‎اند و غالباً به زبان تِلْگو سخن می‎گویند. نام این محل از دو کلمۀ آرو و کدو که در زبان تامیل به معنی «شش جنگل» است ترکیب ...
  • آریانا | آریانا، دایرةالمعارفی به زبان فارسی گردآوردۀ گروهی از دانشمندان افغانستان که انجمن دایرةالمعارف (مؤسسه‎ای رسمی) آن را در 6 مجلد به این شرح در کابل منتشر کرده است: جلد اول (آ ـ ابوطالب)، 1328ش؛ جلد دوم (ابوالطیّب مصعبی ـ اسپ)، 1330ش؛ جلد سوم (اسب آبی ـ اوکراین)، 1335ش؛ جلد چهارم (اولتیماتوم ـ جمز)، 1341ش؛ جلد ...
  • آریانا | آریانا، مجله‎ای تاریخی، ادبی و تحقیقی از انتشارات انجمن تاریخ افغانستان که از بهمن 1321ش انتشار آن آغاز گشت. بنیادگذار و نخستین مدیر آن، احمدعلی کهزاد از استادان تاریخ‎شناس افغانستان بود و در سالهای بعد مدیریت آن به‌عهدۀ افراد دیگری گذاشته شد. هدف از انتشار این مجله در نخستین شمارۀ سال اول آن، روشن ساختن گوشه...
  • آزاد بلگرامی | آزادِ بِلْگْرامی، میرغلام‎علی‎بن نوح حسینی واسطی، متخلص به «آزاد» (116-1200ق / 1704-1786م)، شاعر، مورخ و عارف مشهور هند. آزاد در بخش میدانپوره از شهرستان بلگرام زاده شد. او در کتابهایش: مآثرالکلام (ص 161)، سرو آزاد (ص 291، 293) و خزانۀ عامره (ص 123) زادروز خود را 25 صفر 1116ق / 18 ژوئن 1704م و زادگاه خود را ب...

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: