آدانا، شهر
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 20 دی 1400
https://cgie.org.ir/fa/article/266247/آدانا،-شهر
پنج شنبه 23 اسفند 1403
چاپ نشده
ذیل
آدانا، شهر و مرکز استانی به همین نام در جنوب ترکیه.
استان آدانا که استان سیحان نیز نامیده میشود، میان °36 و ´37 تا °38 و ´23 عرض شمالی، و °34 و ´24 تا °36 و ´42 طول شرقی واقع شده است و از جنوب به دریای مدیترانه و خلیج اسکندرون، از شمال به استان قیصریه، از شرق به استانهای مرعش (قهرمانماراش) و غازی عینتاب (آنتب)، از جنوب شرقی به استان ختای، و از غرب به استانهای نیغده و ایچل محدود است.
شهر آدانا مرکز استان، در °37 عرض شمالی و °35 طول شرقی در شمال دشت چوکورووا (کیلیکیۀ باستان) بر کرانۀ رودخانۀ سیحان واقع شده، و ارتفاع آن از سطح دریا 23 متر و فاصلۀ آن تا شهر مرسین 40 کمـ است. شهر آدانا چهارمین شهر بزرگ ترکیه، و بزرگترین شهر آن کشور در حوضۀ دریای مدیترانه است (EI2, I/ 82؛ نیز YA, I/ 18؛ «دائرةالمعارف دیانت»، I/ 348).
کوهستان آلاداغلار از رشتهکوههای توروس میانی با ارتفاع 461‘ 3 متر، بلندترین کوه منطقه است. ریزابهای دو رود سیحان (ساروس قدیم) به درازای 560 کمـ و جیحان (پیراموس قدیم) به طول 509 کمـ (YA, I/ 8, 10, 19) ــ که مسلمانان با اقتباس از دو رود بزرگ آسیای میانه یعنی سیحون و جیحون، آن دو را به این صورت نـامیدهانـد (لستـرینج، 131) ــ اراضی استـان را آبیـاری میکنند. این دو رود، مرز قلمرو اسلام و امپراتوری روم شرقی به شمار میآمدند (همانجا). این ناحیه از نظر شرایط اقلیمی و نیز پوشش گیاهی دارای ویژگیهای منطقۀ مدیترانه است و ازاینرو، تابستانهای آن گرم و زمستانهایش ملایم است (YA, I/ 12-13, 15).
این استان و مرکز آن از نظر رشد جمعیت بهسبب توسعۀ روزافزون اقتصادی، یکی از استانهای سریعالرشد ترکیه است، چنانکه جمعیت آن از 818‘ 227 تن در 1306 ش/ 1927 م (همان، I/ 12)، به 675‘048‘2 تن در 1387 ش/ 2008 م رسیده است («فرهنگ ... »، npn.). از این شمار، 896‘410‘1 تن در مرکز استان، و بقیه در بخشها و روستاهای تابع استان ساکناند (همانجا).
نام این شهر در مآخذ یونانی تادانا (پاولی، I/ 344) و آدانیا («دائرةالمعارف ترک»، I/ 118)، در مآخذ اسلامی اَذَنه (بلاذری، 230؛ یعقوبی، تاریخ، 1/ 157؛ ابنخردادبه، 99؛ طبری، 8/ 625) و در منابع دورۀ عثمانی بهصورت آدانه و آطنه (لطفی پاشا، 193؛ سامی، 1/ 218) آمده است.
دربارۀ وجه تسمیۀ آدانا روایات گوناگون وجود دارد: برخی از روایات افسانهای نام آن را برگرفته از اسم آوانوس ــ پسر اورانوس، خدای آسمان ــ میدانند. در فقهاللغۀ هند ـ اروپایی، آدانا از دو واژۀ «آ» به معنی روی، و «دانو» به معنی نهر و رودخانه آمده است که بر روی هم به معنی «روی رودخانه» است («دائرةالمعارف دیانت»، I/ 349؛ نیز IA, I/ 127-129؛ «دائرةالمعارف ترک»، همانجا). این تعبیر با توجه به موقعیت شهر و واقعشدن بر کنار رود سیحان، نادرست نمینماید. همچنین نام آن را برگرفته از آنتیوخیا آدساروم به معنی انطاکیه بر روی ساروس دانستهاند (همانجاها). به نوشتۀ سلیمان شکری در کتاب سیاحت الکبرى نام اولیۀ شهر باتانا بود که بعد از اسلام بـا اقتبـاس از تعبیر «اَدْنَی الْاَرض» ــ بخشی از آیۀ شریفۀ قرآن کریم (روم/ 30/ 3) ــ به آدانا تبدیل شده است (نک : YA, I/ 20). آدانیا و ارَدَنه نیز از دیگر نامهایی است که این شهر را بدان نامیدهاند (همان، I/ 21).
شبهجزیرۀ آناتولی بهسبب موقعیت ویژۀ جغرافیاییاش که در محل تلاقی راههای شرق و غرب واقع شده، از دیربـاز از اهمیت اقتصادی ـ سیـاسی، نظامی و فرهنگی بسیـار برخوردار بوده و با بهرهگیری از این جایگاه است که در آنجا راههای مهم توسط دولتها و فرمانروایان حاکم بر منطقه به وجود آمدهاند؛ راههـای اِفسوس ـ طـرسوس، سارد ـ طرسوس ـ سوریـه، و نیـز راه شاهی از شوش تا لیدی (سوین، 5-7, 11) از آن جملهاند.
آدانا که در محل تلاقی این راههای باستانی واقع بوده، در طول تاریخ پرفرازوفرود خود در قلمرو دولتها و فرهنگهای گوناگون قرار گرفته است که هریک مدتی در آنجا فرمان راندهاند.
یافتههای کاوشهای باستانشناختی نشان میدهد که ناحیۀ کیلیکیه از حدود سال 500‘5 قم مسکون بوده، و آثار مربوط به ادوار کهـن سنگی ـ نوسنگی در آنجـا یـافت شـده اسـت (YA, I/ 20-21). از آغازین سالهای تاریخ مکتوب یعنی از حدود سال 1900 قم، دولتهای لُوی، آرزاوا، حتیها، آشور و پادشاهان کیلیکیه تا سدۀ 7 قم بر این ناحیه فرمان راندند (همانجا).
از سال 612 تا 333 قم، دوران حاکمیت پارسها (ایرانیها) بر این ناحیه است. آنگاه که کورش هخامنشی نخست شهر سارد، مرکز لیدی، و سپس سراسر آسیای صغیر ازجمله کیلیکیه را تصرف کرد، اوج فرمـانروایی ایرانیان در این ناحیه است (پیرنیـا، 2/ 276-281). ایرانیان تمام راههای منطقه را بازسازی کردند (سوین، 7، نیز دربارۀ راه شاهی، نک : ص 7-13). بعد از شکست ایرانیان از اسکندر مقدونی در 333 قم و سپس درگذشت اسکندر، نوبت حکومت سلوکیان فرارسید (پیرنیا، 5/ 1242-1243، 8/ 2053-2056). مدتی نیز دزدان دریایی، ناحیۀ کوهستانی و گذرگاههای کیلیکیه را مکمن و مأوای خود ساختند؛ آنان توسط پُمپی، فرمانده سپاه روم در شرق، از منطقه رانده شدند (گیبون، 1/ 75، 205). از این رویداد به بعد تـا 395 م، یعنی تجزیۀ دولت روم، شهر و منطقه در قلمرو حکومت رومیها قرارگرفت. از این زمان به بعد آدانا ضمیمۀ متصرفات روم شرقی (بیزانس) شد.
گفتنی است که ناحیۀ آدانا در دوران باستان بهویژه در زمان ساسانیان، یعنی از سدۀ 3 تا 7 م، صحنۀ رقابت روم و ایران، و سپس بیزانس با ایران بوده (همو، 1/ 191-194)، و میان آنها دستبهدست میشده است، چنانکه کیلیکیه در کتیبۀ شاپور ساسانی جزئی از سرزمین ایران یاد شده است (لوکونین، 17). همچنین ایرانیان در اوایل سدۀ 1 ق/ 7 م، آسیای صغیر (آناتولی) و شهرهای مهم آن ناحیه را تصرف کردند و بر اورشلیم استیلا یافتند (کریستنسن، 442). با فروپاشی دولت ساسانی و پدیدارشدن نیرویی جدید و تازهنفس، یعنی مسلمانان، دورۀ جدیدی در تاریخ منطقه آغاز میشود و ازاینپس، با برخورد میان مسلمانان و رومیان مواجهیم.
زمانیکه مسلمانان در 13 ق و بنابه روایتی در 15 ق/ 636 م، سوریه (شام)، این مهمترین ایالت بیزانس را گشودند (نک : یعقوبی، تاریخ، 2/ 141؛ بلاذری، 149-155؛ طبری، 3/ 394)، آنجا را پایگاه مهم حمله به سرزمین بیزانس در آسیای صغیر قرار دادند (حتی، 2/ 197- 198) و شهرهای مرزی روم شرقی را یکی پس از دیگری تصرف کردند که آدانا و طرسوس نیز از جملۀ آنها بودند (یعقوبی، همان، 1/ 157). در 84 ق/ 703 م، عبدالملک بن مروان دژ معروف مصیصه در کیلیکیه را گشود و پادگانی در آنجا بر پا ساخت (بلاذری، 226-227). بعدها امویان آنجا را پایگاه حملات خود به سایر نقاط مرزی قرار دادند. ولید نوۀ عبدالملک به آدانا حمله کرد و پل رودخانۀ سیحان را که یوستینیانوس، امپراتور روم، آن را ساخته بود، بازسازی نمود؛ بدین سبب آن را جِسرالولید میگفتند (بلاذری، 230؛ لسترینج، 131). اگرچه منطقه بار دیگر به دست رومیان افتاد، لکن منصور عباسی آنجا را باز پس گرفت (بلاذری، 227) و گروههای ترک مسلمان را در نواحی اطراف آدانا سکونت داد و حفظ امنیت شهر را به آنها سپرد و برخی از اراضی زراعتی را نیز به آنها بخشید (IA, I/ 128). پس از او مهدی عباسی در 165 ق/ 782 م، پسرش هارون را به «غزای روم» فرستاد (یعقوبی، همان، 2/ 396؛ طبری، 8/ 152). هارون در کنار پل در آدانا، قصری ساخت و به روایتی دیگر قصری را که قبلاً ساخته شده بود، تجدید بنا کرد. در برخی از منابع حتى بنیاد آدانا را به هارون نسبت دادهاند (یعقوبی، «البلدان»، 363؛ بلاذری، 230-231؛ یاقوت، 1/ 179). در 194 ق/ 810 م استحکامات شهر بازسازی شد و گروهی از خراسانیان در آنجا سکونت داده شدند.
در سالهای 353-355 ق/ 964-966 م، در میان غازیانی که برای جهـاد از خراسان به عواصم (نواحی مرزی قلمرو اسلام ـ بیزانس)، ازجمله شهرهای آدانا و طرسوس میآمدند، ترکها اکثریت داشتند (توران، «تاریخ ... »، 52-53). پس از آن سایر خلفای عباسی مانند امین (یاقوت، همانجا)، مأمون (یعقوبی، تاریخ، 2/ 466) و دیگران توجه خاصی به این شهر داشتند. در سدۀ 3 ق/ 9 م و سدههای بعد، رومیان به حملات تلافیجویانه دست زدند و آدانا و نواحی اطراف آن بارها میان طرفین دستبهدست شد (IA، نیز EI2، همانجاها)؛ چنانکه در سدۀ 4 ق/ 10 م، تمامی ناحیه به تصرف رومیها درآمد (هانیگمان، 92) و نیز در 494 ق/ 1100 م آدانا از سوی بوتمیتس، فرمانده سپاه روم تصرف شد (همو، 123). بههرحال حکومت مسلمانان و رومیها بر آدانا، تا استقرار کامل دولت سلجوقیان آناتولی همچنان بهتناوب ادامه داشت.
پس از شکست بیزانس در جنگ ملازگرد در 464 ق/ 1071 م (آقسرایی، 16-17؛ توران، همان، 137-144)، مهاجرت قبایل ترک به آناتولی روزبهروز افزایش یافت تا آنکه به تأسیس دولت سلاجقۀ روم به ریاست سلیمان بن قتلمش انجامید (آقسرایی، 19-21؛ توران، همان، 214). وی شهرهای آدانا و طرسوس و سپس سراسر منطقه را تحت حاکمیت خود درآورد (همان، 216-217).
در جریان جنگهای صلیبی در سدههای 5- 8 ق/ 11-13 م، این ناحیه مدتی نیز به تصرف صلیبیون درآمد (IA، همانجا؛ اوزونچارشیلی، «تاریخ ... »، I/ 2). در همین ایام ارمنیها با استفاده از ضعف دولت بیزانس شاهزادهنشینهایی در ناحیۀ کیلیکیه در امتداد رودخانۀ فرات تأسیس کردند و بهاینصورت ارتباط میان بخش شرقی و جنوبی قلمرو سلیمان شاه قطع شد (توران، همان، 216، «آناتولی ... »، 234؛ رانسیمان، 151-153). سلیمان پس از انعقاد معاهدۀ صلح با بیزانس، در 476 ق/ 1083 م، آدانا و سپس سراسر منطقه را از ارمنیها بازپس گرفت (توران، «تاریخ»، 216-219). اگرچه تسلط شاهزادگان ارمنی مدتی دیگر بر منطقه ادامه یافت، اما بهتدریج از قدرت آنان کاسته میشد، چنانکه سلطان مسعود اول سلجوقی بخش اعظم نواحی تحت تسلط ارمنیها در این ناحیه را تصرف کرد و آنها را به پرداخت مالیات مجبور ساخت (اوزونچارشیلی، همانجا؛ توران، همان، 222، «آناتولی»، 242). با ضعف دولت سلجوقیان آسیای صغیر، بهتدریج امیرنشینهای ترک در نواحی مرزی آناتولی مرکزی تشکیل شدند (همان، 251-253).
در سدۀ 7 ق/ 13 م، مدتی نیز ممالیک مصر بر این ناحیه فرمان راندند و امیران محلی را خراجگزار خود نمودند (شاو، 1/ 94-95)؛ حتى اینان قبل از این تاریخ نیز در آنجا نفوذ داشتند، چنانکه آدانا در اختیار بیبرس و قایتبای، از امیران مملوک، قرار داشت (ابنایاس، 1/ 339؛ روملو، 612-613). در سدۀ 8 ق/ 14 م گروهی از ترکمانان، منسوب به ایلِ یورهگیر از طایفۀ اوچوک از قبایل اوغوز / غز، امیرنشینی را به مرکزیت شهر آدانا تشکیل دادند (توران، همان، 253). اینان با انتساب به رئیس و نخستین امیرشان که رمضان نام داشت، در تاریخ، به رمضاناوغوللاری (بنیرمضان) معروف شدند. رمضانیان تا لشکرکشی سلطان سلیم به مصر، در این منطقه فرمان راندند. این امیران، هم با عثمانیان و هم با ممالیک مناسبات دوستانه داشتند و از آنها اطاعت میکردند (اوزونچارشیلی، «امیرنشینها ... »، 176-179). به هنگام لشکرکشی سلطان سلیم به مصر در 922 ق/ 1516 م (شاو، 1/ 156 بب )، رمضانیان به اطاعت او درآمدند و بهاینترتیب آدانا و ناحیۀ کیلیکیه به قلمرو عثمانی ضمیمه شد؛ امیران این خاندان تا اوایل سدۀ 11 ق/ 17 م در خدمت خاندان عثمانی بودند و از جانب آنان منطقه را اداره میکردند (اوزونچارشیلی، همان، 178). با تضعیف تدریجی اقتدار دولت مرکزی، مدتی نیز خاندانهای پرنفوذ و صاحبان اراضی بزرگ، ادارۀ آدانا و اطراف آن را در دست داشتند(YA, I/ 30-31).
در جریان قیام محمدعلی پاشا در مصر در سدۀ 13 ق/ 19 م، منطقۀ آدانا صحنۀ جنگ و برخورد نیروهای مصری با عثمانیان بود. محمدعلی خواستار حکمرانی سوریه و ناحیۀ آدانا بود (شاو، II/ 56)، اما این درخواست وی از جانب بابعالی پذیرفته نشد (اوزتونا، VII/ 15). پس از آن، محمدعلی نیز سپاهی به فرماندهی پسرش ابراهیم پاشا برای تصرف سوریه گسیل داشت. وی سپاه عثمانی را شکست داد و با چیرگی بر آدانا بخش وسیعی از منطقه را تصرف کرد (کارال، V/ 130-132؛ شاو، II/ 32-34) و سرانجام با انعقاد معاهدهای در شهر کوتاهیه در 1249 ق/ 1833 م، و شناسایی حکمرانی وی بر آدانا، دمشق و حلب از سوی بابعالی، جنگ خاتمه یافت (همو، II/ 34؛ برای آگاهی بیشتر، نک : دبا، ابراهیم پاشا).
ابراهیم پاشا مدت 9 سال آدانا و حوالی آن را بهصورت ایالتی مستقل اداره کرد و در این مدت اقداماتی در جهت بهبود اوضاع اداری ـ اقتصادی انجام داد، مجلس و هیئت اجرایی تشکیل داد، به توسعۀ کشاورزی بهویژه کشت پنبه اقدام نمود، و با آوردن کارگر از نواحی دیگر ازجمله سوریه، مصر و برخی از کشورهای افریقایی، کمبود نیروی کار را جبران کرد (YA, I/ 29). سرانجام با انعقاد معاهدۀ لندن در 16 جمادیالآخر 1256 ق/ 12 ژوئیۀ 1840 م، و فشار دولتهای اروپایی به محمدعلی پاشا، سرزمینهای اشغالی بار دیگر ضمیمۀ قلمرو عثمانی شد (شاو، II/ 57؛ نیز YA، همانجا). از این تاریخ آدانا بهصورت یک فرمانداری (متصرفلیک)، اداره میشد. دولت مرکزی برای مبارزه با خانخانی در آنجا سازمانی تشکیل داد که آن را «فرقۀ اصلاحیه» مینامیدند (همان، I/ 30).
بعد از اتمام جنگ جهانی اول و برطبق مفاد معاهدۀ مُندُرس (31 اکتبر 1918) ــ کـه به ترک مخـاصمۀ مندرس معروف اسـت (شـاو، II/ 327-328) ــ نیروهـای دول پیروز سرزمین عثمـانی را اشغال کردند (همو، II/ 328-330). فرانسویان در فوریۀ 1919 پس از تصرف آدانا و نواحی اطراف (کارپات، 527؛ کارال، IX/ 544)، اقداماتی انجام دادند که اجباریکردن زبان فرانسوی، پرداخت پول بلیت قطار با نقره یا طلا، تعیین فرمانداران برای بخشها، تعلیم و آموزش به شیوۀ فرانسوی و ایجاد پستهای بازرسی فرانسوی از آن جمله بود (YA, I/ 42). با تشکیل نیروهای مقاومت و مبارزه برضد فرانسویان (همان، I/ 43-44)، سرانجام برطبق مفاد توافقنامۀ آنکارا در اکتبر 1921، فرانسویان در دسامبر همان سال آدانا را تخلیه کردند و در روز 16 دی 1300 ش/ 5 ژانویۀ 1922 م روز آزادی آدانا اعلان شد (IA, I/ 128; YA, I/ 45).
توسعه و پیشرفت آدانا از نیمۀ دوم سدۀ 19 م با افزایش تولیدات کشاورزی بهویژه پنبه آغاز شد. چنانکه گفته شد، در این امر فعالیت ابراهیم پاشای مصری مؤثر بوده است. احداث خط آهن برلین ـ بغداد و نیز آدانا ـ مرسین بر اهمیت اقتصادی و ارتباطی آن افزود (YA, I/ 32-34).
گفتنی است که بعد از اعلان جمهوریت و بهویژه از 1329 ش/ 1950 م به بعد، عمران و آبادی و توسعۀ شهر سرعت بیشتری یافت. آدانا امروز یکی از آبادترین شهرهای ترکیه و نیز یکی از مراکز مهم کشاورزی و صنعتی و بازرگانی آن کشور به شمار میرود. کارخانههای بافندگی و ریسندگی، صنایع غذایی، صنایع شیمیایی و لاستیکسازی از مهمترین واحدهای صنعتی این شهر و منطقه است. همچنین دانشگاه چوکورووا واقع در شهر آدانا یکی از معتبرترین دانشگاههای کشور ترکیه به شمار میرود (YA, I/ 136؛ «دائرةالمعارف دیانت»، I/ 352).
بخشهای تابع استان آدانا عبارتاند از: باغچه، جیحان، فکه، قدیرلی، قرهعیالی، قاراتاش، قوزان، عثمانیه، پوزانتی، صائم بیگی و یومورتالیق (همانجا؛ نیز YA, I/ 58).
جغرافیانگاران و مؤلفان کتب مسالک و ممالک و نیز جهانگردان، آدانا و شهرهای اطراف آن را از دیدگاههای مختلف توصیف کردهاند: برخی آنجا را از ثغور شام (ابنخردادبه، 99)، ثغور اسلام (قدامه، 72)، و برخی نیز از بلاد ارمن (ارمنستان) آوردهاند (ابنشحنه، 1/ 178). مؤلف حدود العالم (ص 171) آدانا را شهری با بازاری خرم بر کنار سیحان، و اصطخری آن را شهری آبادان با پلی سخت بلند و عظیم توصیف کرده است (ص 66). یاقوت حموی آنجا را واقع در اقلیم چهارم و دارای 8 دروازه، بارو و خندق آورده، و میگوید: دانشمندانی چند به آنجا منسوباند (1/ 179-180). ابنشداد نیز آدانا را شهری رومی، محکم و آباد وصف کرده است (ص 150-151). از جهانگردان اروپایی، مارکوپولو بندر ایاس از توابع آدانا را یکی از مراکز بزرگ بازرگانی در کنار مدیترانه و از اراضی ارمنستان کوچک نوشته است (نک : YA, I/ 56). دیگر جهـانگردان اروپـایی نیز آگاهیهـایی دربارۀ آنجا دادهاند (همانجا). جوزافا باربارو، مأمور ونیزی که در سدۀ 9 ق/ 15 م از آنجا بازدید کرده است، آن را شهری بزرگ با رودخانهای عظیم، و پل سنگی بر روی آن شناسانده، میگوید که در آنجا مخملهای نخی میبافند. او نیز این ناحیه را جزو ارمنستان کوچک ذکر میکند که تحت سلطۀ ممالیک است (سفرنامهها ... ، 57- 58).
بیشترین توصیف و آگاهی دربارۀ آدانا در «سفرنامۀ» اولیا چلبی، سیاح ترک سدۀ 11 ق/ 17 م، مندرج است. به نوشتۀ او قلعۀ آدانا چهارگوش بوده، و 7 برج و دو دروازه داشته است که از 3 طرف، محصور به خندق و از یک طرف، محدود به رودخانه بوده است. وی همچنین از مکانها، مساجد، بازار، پل 21دهنه و کاروانسراها با تفصیل نام میبرد. اولیا چلبی اطراف شهر را پوشیده از باغهایی که بهوسیلۀ دولابهایی از رودخانه مشروب میشوند، با محصولاتی همچون مرکبات و پنبه وصف میکند؛ نیز ساکنان شهر را متشکل از مسلمانان و ارمنیها و یهودیان یاد کرده است (IX/ 333-335). شمسالدین سامی نیز آنجا را مهمترین محل بازرگانی آناتولی، و اهالی آنجا را مسلمان و ارمنی ذکر کرده است (1/ 39-40).
در شهر آدانا از آثار باستانی آنچه که بر جای مانده، غیر از پل رودخانۀ سیحان که گویند یوستینیانوس، امپراتور روم، آن را ساخته، و در طول زمان نیز بارها تجدید بنا و بازسازی شده است («دائرةالمعارف دیانت»، همانجا؛ لسترینج، 131)، بقیه بیشتر به دوران فرمـانروایی خاندان رمضانیان مربوط است. از این شمار، بیش از 35 مسجد و مدرسه و کاروانسرا و حمام و جز آن را میتوان نام برد که مهمترین آنها اولوجامع (مسجد کبیر) است که مجموعهای شامل مسجد و مدرسه و درسخانه است؛ همچنین آقچامسجد و دایرۀ حرم را میتوان نام برد (EI2، «دائرةالمعارف دیانت»، همانجاها؛ نیز YA, I/ 157 ff.).
آقسرایی، محمود، مسامرة الاخبار و مسایرة الاخیار، به کوشش عثمان توران، آنکارا، 1944 م؛ ابنایاس، محمد، بدائع الزهور، به کوشش محمد مصطفى، قاهره، 1402 ق/ 1982 م؛ ابنخردادبه، عبیدالله، المسالک و الممالک، به کوشش دخویه، لیدن، 1889 م؛ ابنشحنه، ابوالفضل محمد، الدر المنتخب، به کوشش عبدالله محمد درویش، دمشق، 1404 ق/ 1984 م؛ ابنشداد، محمد، الاعلاق الخطیرة، به کوشش یحیى زکریا، دمشق، 1991 م؛ اصطخری، ابراهیم، مسالک و ممالک، ترجمۀ کهن فارسی، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1347 ش؛ بلاذری، احمد، فتوح البلدان، به کوشش عبدالله انیس طباع و عمر انیس طباع، بیروت، 1407 ق/ 1987 م؛ پیرنیا، حسن، ایران باستان، تهران، 1362 ش؛ حتی، فیلیپ، تاریخ عرب، ترجمۀ ابوالقاسم پاینده، تهران، 1366 ش؛ حدود العالم، به کوشش منوچهر ستوده، تهران، 1362 ش؛ دبا؛ روملو، حسن، احسن التواریخ، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، 1349 ش؛ سامی، شمسالدین، قاموس الاعلام، استانبول، 1306 ق؛ سفرنامههای ونیزیان در ایران، ترجمۀ منوچهر امیری، تهران، 1349 ش؛ شاو، ا. ج. و ا. ک. شاو، تاریخ امپراتوری عثمانی و ترکیۀ جدید، ترجمۀ محمود رمضانزاده، تهران، 1370 ش؛ طبری، تاریخ؛ قدامة بن جعفر، الخراج، به کوشش محمد مخزوم، بیروت، 1408 ق/ 1988 م؛ قرآن کریم؛ گیبون، ادوارد، انحطاط و سقوط امپراتوری روم، ترجمۀ فرنگیس شادمان (نمازی)، تهران، 1352 ش؛ لطفی پاشا، تواریخ آل عثمان، استانبول، 1341 ش؛ لوکونین، ولادیمیر، تمدن ایران ساسانی، ترجمۀ عنایتالله رضا، تهران، 1350 ش؛ یاقوت، بلدان؛ یعقوبی، احمد، «البلدان»، همراه الاعلاق النفیسۀ ابنرسته، به کوشش دخویه، لیدن، 1891 م؛ همو، تاریخ، بیروت، 1379 ق/ 1960 م؛ نیز:
Christensen, A., L’Iran sous les Sassanides, Copenhagen, 1936; EI2; Evliya Çelebi, Seyahatname, Istanbul, 1935; Hanigman, E., Bizans devletinin doğu sınırı, tr. F. Iԫiltan, Istanbul, 1970; IA; Karal, E. Z., Osmanlı tarihi, Ankara, 1999; Karpat, K., «Modern Turkey», The Cambridge History of Islam, Cambridge, 1970, vol. I(B); Le Strange, G., The Lands of the Eastern Caliphate, London, 1966; Öztuna, Y., Büyük Türkiye tarihi, Istanbul, 1983; Pauly ; Runciman, S., Haçli seferleri tarihi, Ankara, 1986; Sevin, V., Anadolunun tarihi coğrafiyasi, Ankara, 2001; Shaw, S. J. and E. K. Shaw, History of the Ottoman Empire and Modern Turkey, Cambridge, 1987; Turan, O., «Anatolia in the Period of the Seljuks and the Beyliks», The Cambridge History of Islam, Cambridge, 1970, vol. I(A); id., Selçuklular tarihi ve Türk-İslâm medeniyeti, Istanbul, 1969; Türk ansiklopedisi, Istanbul, 1968; Türkiye diyanet vakfı İslâm ansiklopedisi, Istanbul, 1990; Uzunçarԫılı, İ. H., Anadolu beylikleri, Ankara, 1969; id., Osmanlı tarihi, Ankara, 1999; The World Gazetteer, www.world-gazetteer.com; YA.
علیاکبر دیانت
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید