ادیان و عرفان

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • زقاق | زَقّاق، ابوبکر احمد بن نصر، مشهور به زقاق کبیر، صوفی سدۀ 3 ق/ 9 م.
  • زروق، احمد | زَرّوق، احمد (846- صفر 899 ق/ 1442- دسامبر 1493 م)، شهاب‌الدین ابوالعباس احمد بن محمد بن عیسى بُرنُسی فاسی مشهور به زروق، فقیه، صوفی، عالم و اصلاحگر مراکشی و بنیان‌گذار طریقۀ زروقیه.
  • زرکوب شیرازی |
  • زرکوب تبریزی | زَرْکوبِ تَبْریزی، نجم‌الدین ابوبکر محمد بن مودود طاهری تبریزی، معروف به نجم‌الدین زرکوب (د 15 رجب 712 ق/ 16 نوامبر 1312 م)، عارف و شاعر اواخر سدۀ 7 و اوایل سدۀ 8 ق.
  • زجاجی، ابوعمرو | زَجّاجی، ابوعمرو محمد بن ابراهیم بن یوسف (د 348 ق/ 959 م)، از صوفیۀ نامدار سده‌های 3-4 ق/ 9-10 م.
  • زبور | زَبور، نامی که در قرآن کریم و دیگر مآخذ دورۀ اسلامی، و نیز پـاره‌ای از منابع مسیحی ـ عربی، برای اشاره به کتاب مزامیر به کار رفته است.
  • زازا | زازا، بخشی از مردم کرد که با زبان و آداب‌و‌رسوم خاص خود در آناتولی شرقی زندگی می‌کنند.
  • زاخو | زاخو، شهری تاریخی، و مرکز شهرستان زاخو، از توابع استان دهوک در اقلیم کردستان عراق. این شهر میان °42 عرض شمالی و °37 طول شرقی قرار گرفته، و ارتفاع آن از سطح دریا 440 متر اسـت. زاخو در 53کیلومتـری دهوک ــ مرکز استـان ــ قرار دارد و فـاصلۀ آن از مرز عراق و ترکیه در شمال، 10 کمـ ، و از مـرز عراق و سوریه در غرب، 2...
  • ریا | ریا، خودنمایی و آشکارکردن عمل به‌منظور جلب توجه و ستایش مردم.
  • رندی |
  • رکن الدین کاشانی | رُکْنُ‌الدّینِ کاشانی، رکن‌الدین بن عماد دبیر (د پس از 738 ق/ 1337 م)، ملقب به «دبیر معنوی»، صوفی طریقۀ چشتیه در هند، و نویسندۀ چند اثر مهم عرفانی.
  • زاهد گیلانی | زاهِدِ گیلانی، تاج‌الدین ابراهیم بن روشن بن امیر بن بابیل ابن شیخ بندار کردی سنجانی (د 700 ق/ 1301 م)، از مشایخ طریقۀ سهروردیه و پیرِ شیخ صفی‌الدین اسحاق اردبیلی (د 735 ق/ 1335 م).
  • ریاضت | ریاضَت، اصطلاحی در سیروسلوک، به معنای رعایت پرهیزهای خاص و انجام اعمال مشخص و توصیه‌شده به‌منظور مهار، شکستن و ادب‌کردن نفس.
  • رهبانیت |
  • رودباری |
  • روح القدس |
  • رکن الدین یزدی | رُکْنُ‌‌الدّینِ یَزْدی، محمد بن قوام‌‌الدین محمد بن نظام حسینی یزدی (د 732 ق/ 1332 م)، قاضی یزد در سدۀ 8 ق/ 14 م و از رجال نامدار آن شهر و بانی موقوفات پرشمار. از جزئیات زندگی او اطلاع چندانی در دست نیست؛ تنها می‌دانیم که خاندان او به سلسلۀ سادات عُریضی تعلق داشتند و پدرش که ظاهراً ریاضی‌دانی برجسته بوده، از ...
  • رفاعیه | رِفاعیّه، طریقه‌ای در تصوف که سلسلۀ مشایخ آن به ابوالعباس احمد بن علی بن احمد رفاعی (د 578 ق/ 1182 م) می‌رسد.
  • رفاعی، احمد بن علی |
  • رضی الدین علی لالا | رَضْیُ‌الدّینْ عَلیِ لالا، علی بن سعید لالای غزنوی (د 642 ق/ 1244 م)، از عرفای نامدار طریقۀ کبرویه در سده‌های 6 و 7 ق/ 12 و 13 م.
  • رشیدیه |
  • رضا علیشاه |
  • رشیدالدین بیداوازی | رَشیدُالدّینِ بیداوازی، محمد بن علی (د احتمالاً 877 ق/ 1472 م)، از مشایخ سلسلۀ ذهبیه در سدۀ 9 ق/ 15 م.
  • رکن الدین ولی | رُکْنُ‌الدّینِ وَلی، سید علی، فرزند سید بهاءالدین، ملقب به کُر بابا، شاه رکن‌الدین و بابا رکن‌الدین ولی دزفولی، از عرفای سدۀ 8 ق/14 م.
  • رمس و طمس | رَمْس و طَمْس، از احوال عرفانی ملازم با فنا، با معانی نزدیک به یکدیگر.
  • رقی، ابواسحاق ابرهیم | ابواسحاق ابراهیم بن داوود قصار (د 326 ق/ 938 م)، از صوفیان و مشایخ بزرگ شام
  • رویم بن احمد | رُوَیْمِ بْنِ اَحْمَد (د 303 ق/ 915 م)، پسر یزید بن رویم از صوفیان نامدار بغداد در سدۀ 3 ق/ 9 م.
  • رکن الدین سجاسی | رُکْنُ‌الدّینِ سُجاسی، ابوالغنائم محمد (اواخر سدۀ 6 - اوایل سدۀ 7 ق/ سده‌های 12-13 م)، از مشایخ سلسلۀ سهروردیه. دربارۀ جزئیات زندگی او در تذکره‌های مربوط به این دوره اطلاع چندانی به دست نمی‌آید و تنها در ضمن شرح‌حال برخی از مریدان او می‌توان معلومات مختصری دربارۀ وی یافت.
  • ریاض العارفین | تذکره‌ای در معرفی احوال و آثار 354 تن از شاعران عارف، حکیمان و اهل فضل
  • رضا | رِضا، یکی از مقامات سلوک در تصوف و عرفان که رسیدن به آن به معنای تحقق خشنودی کامل از خدا و پذیرش قلبی احکام و قضاوقدر الٰهی است.
  • بابا، لقب | بابا، لقب شماری از مشایخ، عارفان و متصوفه که دست‌کم از اوایل سدۀ 5 ق/ 11 م به کار می‌رفته است.
  • القاب و عناوین | اَلْقابْ وَ عَناوین، کلماتی که همراه اشخاص می‌آیند و برای احترام، تکریم و گاه تحقیر به کار می‌روند. در این مقاله این موضوع در 3 بخش بررسی شده است: 1. در ایران باستان، 2. در قلمرو اسلام، 3. در ایران دورۀ اسلامی:
  • افشار، ایرج | افشار، ایرج (1304- 1389 ش)، ایران‌شناس بزرگ، کتاب‌شناس برجسته، و عضو شورای عالی علمی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی. فعالیتهای او طی مدتی بیش از 60 سال مداوم، در زمینه‌های متنوع و گسترده‌ای قرار می‌گیرد که حاصل آن، آثار فراوان به‌صورت کتاب، مقاله، یادداشت و منابعی دیگر است (نک‍ : ادامۀ مقاله).
  • افراسیاب | اَفْراسیاب، پادشاه توران‌زمین، و از شخصیتهای شاهنامۀ فردوسی. در منابع، نام او به‌صورتهای دیگری چون فراسیاک، فرنگرسین، فراسیاب، فراسیاف، فراسیاو، فراسیاپ، فراسیاون، فراسیافک، فراسیاوک، فراسیات، فرنکرسینا، و فرنک بن فیش نیز آمده است (یوستی، 103؛ بارتولمه، 986؛ ابوعلی مسکویه، 1/ 12، نیز حاشیۀ 7؛ بیرونی، 104؛ ثعا...
  • اصابع، اصبع | اَصابِع، جمعِ اِصبَع (به معنای انگشتان دست)، نظامی در موسیقی قدیم جهان اسلام (اصابع و مجاری)، برای تبیین جایگاه نغمات و ساختار مُدها، برمبنای موضع انگشتان دست روی دستۀ سازهای زهی. پیشینۀ چنین نظامهایی در موسیقی مشرق‎زمین تا زمـان ابـن‎مِسجَـح (د ح 97 ق/ 716 م) قـابل پیگیـری اسـت (نک‍ : فاروقی، 20, 101, 111-11...
  • اشتقاق، لغت | اِشْتِقاق، در لغت به معنی «گرفتن کلمه‌ای از کلمۀ دیگر» (صفی‌پوری؛ لغت‌نامه ... ). اشتقاق در دستور سنتی زبان فارسی، اصطلاحی است در مقابل جامد، و در دستور زبان امروزی، اصطلاحی است در کنار «تصریف» در صرف (ساختواژه).
  • اسم | اِسْم، نام‌کردن، علامت و نشانه، نام و عنوان و آوازه یا کلمه‌ای که بدان چیزی یا کسی را می‌خوانند. این موضوع در 3 بخش بررسی شده است: 1. اسم در زبانهای ایران باستان و ایرانی میانه، 2. اسم در دستور زبان فارسی، 3. اسم در دستور زبان عربی (این بخش پیش‌تر در دبا آمده است):
  • اسطوره و اسطوره شناسی، اسم عام | اُسْطوره وَ اُسْطوره‌شِناسی، اسطوره اسم عام است برای روایتهای اصولاً دینی نمادین دربارۀ ایزدان یا موجودات فوق انسانیِ دخیل در رویدادها یا اوضاع خارق‌العاده در زمانهای نامشخص، ولی به‌هرحال جدا از زمان عادی و تاریخی وقایع انسانی، و معمولاً در بیان ریشۀ برخی اعمال یا باورها یا نهادها و علت پدیده‌های طبیعی. توسعا...
  • استقراضی، بانک | اِسْتِقْراضی، ‌‌‌بانْک، همچنین معروف به بانک استقراضی روس، از نخستین بانکهای ایران با امتیاز خارجی (تأسیس: 1307 ق/ 1890 م؛ از 1307 تا 1309 ق نام آن، مؤسسۀ انجمن استقراض ایران بود).
  • استعاره، مسئله | اِسْتِعاره، یکـی از 4 مسئلۀ دانش بیان در بلاغت سنّتی. استعاره در لغت به معنی عاریت خواستن و به‌عاریت گرفتن است (زوزنی، 2/ 481؛ آنندراج) و در اصطلاح علوم بلاغی یکی از مسائل دانش بیان (دبا) و هنری‌ترین مسئلۀ این دانش است. در این مقاله، نخست استعاره از دیدگاه موضوعی و سپس از دیدگاه تاریخی بررسی می‌شود:
  • استخاره | اِسْتِخاره، منسکی مستحب از نگاه عموم مسلمانان برای تصمیم‌گیری در امور حیرت‌آور، که آداب و شیوه‌های گزاردن آن معمولاً به بزرگان دین منتسب است. با به‌جا‌آوردن این منسک، فردْ ضمن طلب قضای خیر از خدا، از او می‌خواهد که در امور خطیر فرارویش، انتخاب بهینه‌ای را پیش پای وی نهد.
  • استبداد صغیر | اِسْتِبْدادِ صَغیر، عنوانی برای دورۀ یک‌سالۀ مبارزۀ آشکار محمدعلی ‌شاه قاجار با مشروطیت، از به‌توپ‌بستن مجلس (23 جمادی‌الاول 1326 ق/ 2 تیر 1287 ش) تا پیروزی نهایی مشروطه‌خواهان و خلع وی از سلطنت (27 جمادی‌الآخر 1327 ق/ 25 تیر 1288 ش). در این عصر، پیکارهای خونین میان عوامل استبداد و مشروطه‌خواهان در شهرهای بزر...
  • ارموری | اُرْموری، زبان طایفۀ ایرانی‌تبار ارمور در افغانستان و پاکستان که سخن‌گویانش آن را برگستا یا برگیستا نیز می‌نامند (گریرسن، 123). ارموری از زبانهای ایرانی نو جنوب شرقی است ( ایرانیکا، I/ 512؛ کیفر، 453) و دو گویش دارد: 1. ارموری لوگر در حوالی بَرَکی ـ برک در استان لوگر در جنوب کابل؛ 2. ارموری کانیگُرام در وزیرس...
  • ارسال المثل | اِرْسالُ‌الْمَثَل، اصطلاحی در بلاغت، به معنیِ آوردن مَثَل در شعر، یا سرودن شعرِ حکمت‌آمیز بدان‌سان که ضرب‌المثل شود. ارسال در لغت به معنی فرستادن، و مَثَل (دبا) به معنی قصه و داستانِ مشهور در میان مردم است که وسیلۀ ایضاح و تبیین منظور گوینده قرار گیرد.
  • ارتشاء | اِرْتِشاء، اصطلاح فقهی و حقوقی به معنی قبول «رشوه». در اینکه رِشا (به فتح، ضم و کسر «را») دراصل به چه معنی بوده، اختلاف است (نک‍ : ابن‌منظور، ذیل «رش‌و»؛ زاوی، 2/ 343)، ولی در لغت و روایاتْ معادل جُعْل و نیز سُحْت، به معنی مال حرام، آمده است (برای آگاهی از فهرست احـادیث، نک‍ : بـرازش، ذیل «رشو»؛ نیز حر عاملی،...
  • اربعین | اَرْبَعین، چهلمین روز پس از شهادت امام حسین (ع) که نزد امامیه دارای ارزشی آیینی ‌است و بر‌اساس اعتقادی نسبتاً کهن، سر بریدۀ آن امام در چنین روزی به بدن وی در کربلا الحاق گردید.
  • اخوان ثالث، مهدی | اَخَوانِ ثالِث، مهدی‌ (1306- 1369 ش‌/ 1928-1990 م‌)، متخلص‌ به‌ م‌. امید، شاعر معاصر. وی‌ در طوس‌ مشهد زاده‌ شد. تاریخ‌ ولادت‌ او را 1307 ش‌ ذكر كرده‌اند و این‌ تاریخ‌ از شناسنامۀ او گرفته‌ شده‌ است‌، ولی‌ به‌ گفتۀ خود او تولدش‌ در 26 اسفند 1306 بوده‌ است‌ (نك‍ : كاخی‌، 27). پدرش در طوس‌ بـه‌ عطاری‌ و فروش‌ گ...
  • ابوفدیک، عبدالله | اَبوفُدَیْک (جایگزین مقالۀ دبا)، عبدالله بن ثور بن سلمه (مق‍ 73 ق/ 692 م)، از سران خوارج نجدات. او از تیرۀ بنی‌قیس ابن‌ثعلبه، از قبیلۀ بزرگ بکر بن وائل بود (طبری، تاریخ، 6/ 174) که گروش خارجی در میان آنان گسترش داشت. ابوفدیک شخصیتی پرورش‌یافته در محافل خارجی بصره بود و همراه رؤسای خارجی در 64 ق، برای یاری‌رسا...
  • ابوعبدالله علوی | اَبوعَبْدُاللّٰهِ عَلَوی، محمد بن ‌علی بن حسن بن علی بن حسین حسنی (رجب 367 - ربیع‌الاول 445 / فوریۀ 978 - ژوئیۀ 1053)، محدث و فقیه زیدی‌مذهب کوفه که به ابن‌عبدالرحمان نیز شهرت داشته است (ابن‌صوفی، 29؛ ابن‌نقطه، 1/ 284). خاندانش چنان‌که از کتب انساب پیدا ست (نک‍ : ابن‌صوفی، همانجا)، از عالمان بودند و پدرش نیز ...
  • ابوزرعۀ اردبیلی | اَبوزُرْعۀ اَرْدَبیلی، عبدالوهاب بن محمد بن ایوب (د 5 رجب 415 ق/ 12 سپتامبر 1024 م)، عارف و صوفی. ظاهراً اصل او از اردبیل بوده، اما بیشتر عمر خود را در شیراز گذرانده است. بنابر روایات، ابوزرعه سفرهای بسیار داشته، و در یکی از این سفرها، همراه با پدر خود به دیدار شیخ ابوعبدالله ابن‌خفیف (دبا) رفته، و در راه حجا...

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: