دائرة المعارف بزرگ اسلامی

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • جواهرنامه | دسته‌ای از کتابها که به شناخت معدنیات به‌ویژه سنگهای قیمتی می‌پردازند. از این گونه کتابها در فارسی با عنوان «جواهر نامه» و گاه «تنسوخ نامه» (نک‍ : دنبالۀ مقاله) و در عربی «کتاب الجواهر» یا «کتاب الاحجار» یاد می‌شود.
  • جواهری | محمد مهدی بن عبدالحسین بن علی (1900-1997م / 1279-1376ش)، شاعر نوکلاسیک و انقلابی عراقی. لقب شاعر برخاسته از شهرت جد او، شیخ محمد حسن جواهری، صاحب کتاب جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام است.
  • جوبری | عبدالرحیم (یا عبدالرحمان) بن عمر دمشقی، ملقب به زین‌الدین (د پس از 663 ق / 1265م)، صاحب کتاب المختار فی کشف الاسرار و هتک الاستار.
  • جوچی | یا جوجی، که نام او را توشی و دوشی هم ضبط کرده‌اند (احتمالاً 580-625 ق / 1184- 1228م)، بزرگ‌ترین پسر از 4 پسرِ چنگیزخان (جوچی، جغتای، اوگتای و تولوی)، از خاتون اول او، بورته فوجین (یا به ضبط وصاف، یسونجین بیکی)، دختر آی نویان، پادشاه قوم قُنقیرات (رشیدالدین، 1 / 443؛ جوینی، 1 / 29؛ وصاف، 558؛ سیفی، 49؛ قس: شبا...
  • جود | اصطلاحی اخلاقی، فلسفی، کلامی و عرفانی، به معنای بخشش و دهش. مفهوم جود به تناسبِ کاربردِ آن در زمینه‌های مختلف و بنا بر اطلاقِ آن بر باری تعالى یا بر انسان وجوه مختلفی دارد.
  • جودت | عبدالله، شاعر، مترجم، فعال سیاسی، اندیشمند، طبیب و ناشر ترکیه‌ای و از بنیان‌گذاران جمعیت اتحاد و ترقی. او در جمادی الاول 1286ق / سپتامبر 1869م در عربگیر ــ قصبه‌ای در ولایت معمورة العزیز که امروزه الازیق نامیده می‌شود و در منطقۀ فلات علیا قرارگرفته است (میدان لاروس، II / 627؛ آق بایراق، 9) ــ در یک خانوادۀ کر...
  • جودت پاشا | احمد (رجب 1238-2 ذیحجۀ 1313 / مارس 1823- مه 1895م)، دولتمرد، تاریخ‌نگار، حقوقدان و اندیشمند اصلاح‌طلب عثمانی.
  • جودی خراسانی | عبدالجواد، شاعر مرثیه‌گوی سدۀ 13ق / 19م. برخی او را میرزای جودی هم گفته‌اند، زیرا میرزا لقب عمومی سرایندگانی بود که در آن دوره می‌زیسته‌اند و برخی از آنها با جودی معاصر بوده‌اند؛ از قبیل میرزا عباس علی اختر طوسی (د 1335ق / 1917م) (ساعدی، 10).
  • جودی موروری | ابن عثمان مغربی (د 198ق / 814 م)، ادیب و نحوشناس اندلسی. آگاهی ما از زندگی وی بسیار اندک است. ظاهراً نخستین کسی که از جودی یاد کرده، زبیدی (د 379ق / 989م) است و دیگر منابع گفته‌های او را نقل کرده‌اند. جودی از موالی آل یزید بن طلحۀ عَنْبسی است.
  • جودی، کوه | نام جایی در قرآن کریم که در قصۀ حضرت نوح(ع) کشتی او پس از گذر از طوفان بر بالای آن قرار گرفته، و به امن رسیده است. این نام تنها در قرآن کریم در آیۀ 44 از سورۀ هود(11) دیده می‌شود.
  • جور |
  • جورجیر، مسجد |
  • جورقانی | ابوعبدالله حسین بن ابراهیم بن حسین (د 16 رجب 543 ق / 30 نوامبر 1148م)، محدث همدانی و صاحب کتاب الاباطیل. وی منسوب به جورقان در حومۀ همدان بود. منابع متقدم در انتساب این نام دچار چندگانگی شده‌اند: جوزقانی (ابن حجر، لسان ... ، 2 / 270؛ سخاوی، 2 / 105)، جوزقی (کتانی، 149)، و حتى جوزجانی (بغدادی، 1 / 313)، نمونه‌...
  • جوری | ابراهیم چلبی، شاعر دیوانی و خطاط عثمانی که به سبب وابستگی به طریقت مولویه به جوری دده و جوری چلبی (پاکالین، 410 ff.، I / 342) نیز معروف بوده است، وی ظاهراً در دهۀ نخست سدۀ 11ق / 17م در استانبول به دنیا آمد («دائرةالمعارف دیانت1»، VII / 460؛ «دائرةالمعارف ترک2»، X / 294).
  • جوری، شیخ حسن | شیخ حسن (د 743ق / 1342م)، از نخستین رهبران قیام شیعی سربه‌داران در خراسان.
  • جوریان |
  • جوزا | (توأمان، دوپیکر)، سومین صورت فلکی دایرة البروج که همچون دو انسانِ (کودکِ) ایستاده است که «هر یکی یک دست بر دیگر پیچیده دارد تا بازوی او بر گردن دیگر نهاده» شده است (بیرونی، التفهیم، 90).
  • جوزاجان |
  • جوزجانی | ابواسحاق ابراهیم بن یعقوب بن اسحاق (د 259ق / 873‌ م)، از محدثان بزرگ و علمای رجالِ خراسانی تبار در شام و عراق. انتساب وی به جوزجان، از نواحی بلخ است (یاقوت، 2 / 149).
  • جوزجانی |
  • جوزجانی | ابوسلیمان موسی بن سلیمان (د پس از 200ق / 816 م)، فقیه رأی‌گرای حنفی سدۀ 2ق / 8 م در بغداد. نسب او به جوزجان یا جوزجانان، شهری در خراسان کنار بلخ باز می‌گردد (سمعانی، 2 / 116).
  • جوزجانی |
  • جوزهر | اصطلاحی در نجوم قدیم که بر هر یک از نقاط برخورد فلک مایلِ سیارات با دایرة البروج اطلاق می‌شود. فلک مایلِ هر سیاره و دایرة البروج نسبت به هم زاویه دارند، پس در دو نقطه یکدیگر را قطع می‌کنند که هر یک از این دو نقطه جوزهر نامیده می‌شود. نقطه‌ای را که سیاره پس از عبور از آن در نیمۀ شمالی دایرة البروج قرار می‌گیرد...
  • جوسق الخاقانی | کاخ معتصم خلیفۀ عبـاسی (حک‍ 218-227ق / 833-842 م)، معروف به «دارالخلیفه» یا «بیت‌الخلیفه»، که بنا بر ویژگی‌اش، «تیسفون عرب» نیز خوانده شده است. این کاخ در 221ق / 836 م به دستور معتصم هم‌زمان با بنیان شهر سامره در انتهای شمالی شهر، در شرق رود دجله و مشرف بر آن ساخته شد. امروزه بقایای آن در میان ویرانه‌های سامر...
  • جوشن کبیر | جوشَنِ کَبیر (جوشنْ کبیر)، از دعاهای مشهور در میان شیعیان که دربر‌دارندۀ حدود هزار نام از نامهای خدا ست و در فرهنگ شیعی دارای کاربردهای منسکی متعدد است.
  • جوعی | ابوعبد الملک قاسم بن عثمان عبدی دمشقی (د 248ق / 862 م)، صوفی و محدث. از اوایل زندگی او اطلاعی در دست نیست، تنها می‎دانیم که به قبیلۀ بنی‎عبد‎قیس منسوب بود و از همین ‎رو، او را عبدی خوانده‎اند (نک‍ : سمعانی، 9 / 190).
  • جوعیه |
  • جوف | استانی در عربستان سعودی و همچنین نام چندین مـوضع در شبـه جـزیرۀ عربستـان. این استان با 108 هزار کمـ 2 مساحت و 042‘395 تن جمعیت (1387ش / 2008م) در شمال غربی عربستان سعودی، در جنوب وادی سرحان در سرزمینی پست، میان کوههای شمَّر ودروز واقع است («فرهنگ ... 1»، npn.؛ وهبه، 61؛ کحاله، 215؛ «تاریخ ... »، بش‍‌ ).
  • جولان | یا بلندیهای جولان، سرزمینی مرتفع در جنوب‌غربی کشور سوریه. ریشۀ نام جولان به روشنی معلوم نیست. نخستین بار در الواح کلی تل العمارنة از آن به شکل «جیلونی» یاد شده است و یونانیها آن‌را «گولان تی‌تیس» نامیده‌اند. برخی برآن‌اند که شهر جولان که در ایالت باشان قرار داشته و در اوایل تاریخ دین یهود پناهگاه فراریان از ق...
  • جوناگره | یا جوناگده، ناحیه و شهری تاریخی با همین نام در جنوب غربی ایالت گجرات در هند. ناحیۀ جوناگره در جنوب غربی شبه جزیرۀ کاتهیاوار1 واقع شده، و از جنوب غرب به‌دریای عرب محدود است.
  • جونپور | شهر و مرکز ناحیه‌ای به همین نام بین رود گومتی در جنوب شرقی ایالت اوتارپرادش در شمال هند و در شمال غربی بنارس، که از دیرباز از مراکز اصلی فرهنگی و آموزشی مسلمانان هند بوده است.
  • جونپور، سلاطین شرقی | عنوان عمومی سلسله‌ای مسلمان كه از 796 تا 884 ق / 1394 تا 1479م بر جونپور(ه‍ م) و نواحی اطراف آن حكومت كردند. مؤسس این سلسله ملك‌سرور، وزیر 3 تن از سلاطین تغلق‌شاهی مشتمل بر محمد‌شاه دوم، سكندر‌شاه و محمود شاه دوم، جملگی در اواخر سدۀ 8 ق / 14م، بود كه با دریافت عناوین «خواجه جهان» و «سلطان الشرق»، در 796ق از س...
  • جونز | ویلیام3 (1746- آوریل 1794م / 1159- رمضـان 1208ق)، خاورشناس، مترجم، حقوق‌دان و پژوهشگر انگلیسی و بنیان‌گذار انجمن آسیایی بنگال.
  • جونیه | شهری بندری و خلیجی به همین نام در لبنان. نام جونیه برگرفته از واژۀ یونانی گونیا6 به معنی زوایا ست (مرهج، 4 / 85؛ فریحه، 97).
  • جوهر | مفهومی بنیادی در فلسفه که در علم کلام و عرفانِ نظری نیز کاربرد داشته است (دربارۀ مفهوم کلامی جوهر، نک‍‌ : ه‍‌ د، جزء لایتجزى).
  • جوهر صقلی | ابوالحسن جوهر بن عبداللٰه رومی، دبیر، سردار و فاتح مشهور دولت فاطمیان شمال افریقا و مصر، که به خصوص کشورگشاییها و کوششهای او دولت فاطمیان را به اوج قدرت رساند.
  • جوهر فرد |
  • جوهری صغیر | ابوهادی شمس الدین محمد بن احمد خالدی (1151-1215ق / 1738-1800م)، فقیه و ادیب شافعی شاذلی و از مؤلفان پرکار سدۀ 12ق / 18م مصر.
  • جوهری، ابوبکر | ابوبکر احمد بن عبدالعزیز (د 24 ربیع‌الآخر 323ق / 2 آوریل 935م)، راوی مشهور اخبار تاریخی و ادبی، و مؤلف کتاب السقیفة.
  • جوهری، ابونصر | ابونصر اسماعیل بن حماد (د 398ق / 1008م)، ادیب، لغت‌شناس و مؤلف تاج اللغة و صحاح العربیة. وی در فاراب (اُترار) از شهرهای ماوراءالنهر به دنیا آمد؛ از این رو، به فارابی نیز شهرت داشته است و برخی هم به او نسبت اتراری داده‌اند (نک‍ : یاقوت، ادبا، 6 / 151، بلدان، 3 / 833؛ ذهبی، سیر ... ، 17 / 80؛ صدیق، 3 / 8؛ حاجی ...
  • جوهری، عباس | عباس بن سعید (اوایل سدۀ 3ق / 9م، زنده در 214ق / 829 م)، ریاضـی‌دان، اختـرشناس، مترجم پهلوی به عربی در بغداد، از نخستین رصدگران، و آورندۀ کهن‌ترین برهانِ برجای مانده بر اصل توازی (ه‍ م) در دورۀ تمدن اسلامی.
  • جویای تبریزی | میرزا داراب، معروف به جویای تبریزی و جویای کشمیری، فرزند ملاسامری، از شاعران پارسی‌گوی سدۀ 12ق / 18م در شبه قارۀ هند. اجدادش تبریزی بودند و به هند مهاجرت کردند. میرزا داراب و برادرانش میرزا کامران متخلص به «گویا» و میرزا فتح‌علی متخلص به «تسکین» هر 3 در کشمیر زاده شدند (ابراهیم‌خان خلیل، 44؛ علی‌حسن‌، 110؛ مح...
  • جویریه بن اسماء | ابومُخارِق (ابومِخْراق، یا به قولی: ابو اسماء) (د 173ق / 789م)، محدث و راوی اخبار تاریخی.
  • جویم | نام بخش و شهری در شمال شرقی شهرستان لارستان در استان فارس. شهرجویم با 396‘6 تن جمعیت در 1385ش («درگاه ... »، بش‍ ‎) در °53 و ´59 طول شرقی °28 و ´15 عرض شمالی و در ارتفاع 840 متری از سطح دریا واقع است (پاپلی، 168).
  • جوین | ناحیه (کوره)‌ای کهن از توابع نیشابور، امروزه شهرستانی به همین نام در استان خراسان رضوی، و همچنین نام چند موضع دیگر، از جمله شهری کهن در سیستان بر سر راه هرات به زرنگ.
  • جوینی، ابراهیم | ابراهیم بن محمد بن مؤید (644-722ق / 1246-1322م)، محدث صوفی‌مسلک خراسان. نسبت جوینی ناظر به تعلق خاندان او به شهر جوین است، اما گزارشی هست که او در آمل طبرستان متولد شده است (طباطبایی، 101).
  • جوینی، ابوالمظفر | ابوالمظفر علاءالدین عطاملک (د 681 ق / 1282م)، دیوان‌سالار، امیر و مورخ نامدارِ عصر ایلخانان. عطاملک در 622 یا 623 ق / 1225 یا 1226م در خاندانی کهن از دیوانیان بزرگ خراسان زاده شد که بنا بر روایتهایی نسب خویش را به فضل ربیع می‌رساندند
  • جوینی، ابوالمعالی | ابوالمعالی عبدالملک بن عبدالله بن یوسف نیشابوری (18 محرم 419-25 ربیع‌الآخر 478ق / 17 فوریۀ 1028- 20 اوت 1085م‌)، متکلم اشعری و فقیه شافعی. او را به مناسبت چند گاهی که در حجاز سپری کرد و امامت جماعات را برعهده داشت، لقب امام‌الحرمین داده‌اند (ابوالفدا، المختصر ... ، 4 / 107؛ ابن‌کثیر، 12 / 157)، لقبی که برخی ح...
  • جوینی، ابوالمکارم | ابوالمکارم شمس‌الدین محمد بن محمد ( مق‍ شعبان 683 / اکتبر 1284)، دیوانی و وزیر نامدار عصر ایلخانان، و برادر کهترِ علاءالدین عطاملک جوینی، دیوان‌سالار و مورخ برجستۀ همان عهد. وی نیز چون برادرش عطاملک، در خدمت هلاگوخان پرآوازه شد؛ اما معلوم نیست که او هم مانند عطاملک، پیش از هلاگو، در خدمت امرای مغول بوده است.
  • جوینی، خاندان | از دودمـانهـای بـرجستـۀ دیـوان‌سـالار ایرانی. هر چند که آنان از ناحیۀ جوین خراسان برخاسته بودند و اجدادشان در آنجا می‌زیستند، اما پیشینه و نسب آنان را به فضل بن ربیع، وزیر نام‌آور هارون‌الرشید و امین، خلفای عباسی، می‌رسانند.

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: