جویریه بن اسماء
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
شنبه 4 آبان 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/223910/جویریة-بن-اسماء
سه شنبه 2 اردیبهشت 1404
چاپ شده
18
جُوَیْریَّةِ بْنِ اَسْماء، ابومُخارِق (ابومِخْراق، یا به قولی: ابو اسماء) (د 173ق / 789م)، محدث و راوی اخبار تاریخی.وی از مـوالی بنـی ضُبَیْعه (خلیفه، الطبقات، 1 / 538؛ نیـز نک : بخاری، التاریخ ... ، 1(2) / 241-242؛ ابن ماکولا، 2 / 569)، از تیرههای قبیلۀ بکر بن وائل بود (نک : سمعانی، 8 / 376). پدرش ابوالمُفَضَّل اسماء بن عُبَید بن مخارق یا مخراق (د 141ق / 758م) از شعبی (د 105ق / 723م) و انس بن مالک (د ح 93ق / 712م) حدیث شنیده بود و تنی چند از محدثان مانند حَمّاد بن سلمه از او روایت میکردند (نک : ابن سعد، 7 / 274؛ بخاری، همان، 1(2) / 55؛ ابن ابی حاتم، 1(1) / 531؛ ابن حبان، الثقات، 4 / 59).در مآخذ موجود به تاریخ تولد جویریه اشارهای نشده است، اما میدانیم که وی از مشهورترین اصحاب نافع (د 117 یا 119ق) بوده (نک : دنبالۀ مقاله)، و از دو شاعر مشهور، ابوصخر کُثَیّر عَزّه (د 105ق) ــ که جویریه وی را دوست خود خوانده (نک : ابوالفرج، 8 / 97) ــ و نُصَیب (د میان سالهای 108-113ق) (نک : ابن سلام، 408) روایت کرده، و از سوی دیگر، موفق به استماع حدیث از انس بن مالک (د ح 93ق) نشده است؛ بنابراین میتوان تولد او را در حدود سالهای 85-90ق حدس زد. گرچه تیرۀ بنی ضبیعه اهل مدینه بودند، اما بیشتر آنان، بعدها در بصره ساکن شدند و محلهای خاص ایشان بود (سمعانی، همانجا). جویریه نیز در عداد اهل بصره شمرده شده است (نک : ابن سعد، 7 / 281؛ خلیفه، همان، 1 / 535، 538؛ ابن حبان، همان، 6 / 153)، گواینکه به مدنی بودن او هم اشاره کردهاند (خلیلی، 1 / 237، 239).به هر حال، به احتمال بسیار، اقامت او در بصره به یکی دو دهۀ واپسین زندگانی وی باز میگردد؛ زیرا گذشته از اینکه اغلب استماع جویریه از شیوخ مدینه بوده (نک : دنبالۀ مقاله)، دستکم دو اشارۀ او، یکی به سعد بن ابراهیم زهری (د 128ق / 746م؛ خلیفه، تاریخ، 2 / 573، 577)، قاضی مدینه در حدود سال 125ق / 743م (نک : طبری 7 / 227؛ نیز نک : خلیفه، همان، 2 / 562؛ برای اصل روایت، نک : وکیع، 1 / 154، 156) و شاعر مدینه، اسماعیل بن یسار (ه م) (نک : ابوالفرج، 7 / 60)، نشان میدهد که در اواخر دورۀ اموی در مدینه بوده است. تاریخ مرگ وی را 174ق / 791م نیز یاد کردهاند (نک : ابن مغلطای، 3 / 259؛ برای تـاریخ 173ق، نک : بخـاری، همان،1(2) / 241-242؛ خلیفه، تاریخ، 2 / 713، الطبقات، 1 / 538؛ ابن حبان، همانجا).گفتنی است که بنابر روایتی منسوب به حضرت صادق(ع)، به مناسبتی، جویریة بن اسماء «زندیق» دانسته شده است (نک : کشی، 179؛ نیز زنجانی، 426؛ شوشتری، 2 / 757)؛ اما گذشته از جنبههای قابل نقد این روایت، به هیچرو معلوم نیست که فرد مذکور در روایت، جویریۀ مشهور باشد.جویریه از شیوخ بزرگ تابعین، مانند نافع و مالک بن انس و عبدالله بن دینار حدیث شنید (بخاری، همان، 1(2) / 242؛ ذهبی، 7 / 318؛ برای فهرستی از شیوخ او، نک : مزی، 5 / 172-173)، اما روایت او از زُهْری (نک : ذهبی، همانجا؛ ابن حجر، 2 / 124-125) از طرق دیگر حدیثی مانند مالک بن انس بوده است (نک : ابنحبان، صحیح، 5 / 462، 6 / 401؛ بیهقی، 1 / 294؛ طبرانی، 23 / 200؛ نیز نک : دارقطنی، 2 / 795؛ ابن ماکولا، همانجا).جویریه یکی از مشهورترین طرق روایت از نافع از عبداللهبن عمر است و او را در طبقۀ چهارم از اصحاب نافع قرار دادهاند (ذهبی، 5 / 96؛ برای اصل روایات، نک : بخاری، صحیح، 2 / 14، 189، 3 / 55، 113، 175؛ مسلم، 5 / 162، 7 / 43؛ ابن ماجه، 1 / 645). مجموعهای از روایات جویریه از طریق نافع از ابن عمر با عنوان «صحیفة جویریه» (یا «نسخة جویریة») رواج داشته است (نک : سمعانی، 5 / 99؛ رودانی، 284؛ نیز نک : رافعی، 1 / 291، 412، 2 / 490، 3 / 415) و نسخۀ شناختهشدهای از آن در کتابخانۀ شهید علی پاشا (شم 539) در استانبول موجود است (نک : GAS, I / 94). مهمترین راوی از جویریه، برادرزادهاش، عبدالله بن محمد (د 231ق / 846 م؛ ذهبـی، 10 / 686؛ مزی، 16 / 44) بود (نک : ابن سعد، 7 / 307) و کسان دیگری چون خواهرزادهاش، سعید بن عامر ضبعی و حجاج بن منهال و یزید بن هارون و وهب بن جریر از او روایت میکردهاند (برای فهرستی از راویان، نک : دارقطنی، همانجا؛ مزی، 5 / 173؛ ابن حجر، همانجا).در منابع رجالی، جویریه را توثیق کرده (احمد بن حنبل، 2 / 551؛ دارمی، 85؛ ابن ابی حاتم، 1(1) / 531؛ ذهبی، 7 / 318) و عفان بن مسلم او را به داشتن «علم کثیر» ستوده، گرچه بنابر نقل وی، جویریه از املای حدیث پرهیز داشته است (ابن سعد، 7 / 281).روایتهای بسیاری از جویریه در زمینۀ حوادث تاریخی سدۀ نخست هجری در دست است و چند تن از اخباریان سدۀ 2 و 3ق، از او روایت کردهاند؛ مانند ابو یقظان (ه م) (مثلاً نک : خطیب، 14 / 26؛ ابن عساکر، 19 / 478، 32 / 274) و ابوالحسن مدائنی (د 225ق؛ مثلاً نک : ابن سعد، 5 / 214؛ بلاذری، 4(1) / 9، 31، 39، جم ؛ طبری، 3 / 240، 241، 313-314، 5 / 332؛ ابن عساکر، 28 / 199). در برخی موارد اندک، به نظر میرسد که جویریه، مشاهدات شخصی خود را روایت کرده است (مثلاً نک : طبری، 7 / 163، 540). در میان اخبار تاریخی منقول از او، که در اغلب موارد دیدگاه مدنـی ـ بصری بـه حـوادث را بـاز میتـابـانند، چنـد مـوضـوع چشمگیرند؛ مانند فضائل خلیفۀ اموی، عمر بن عبدالعزیز (مثلاً نک : خلیفه، تاریخ، 2 / 595؛ ابن سعد، 5 / 334، 344، 366؛ بسوی، 1 / 614، 615، 617؛ ابن عساکر، 8 / 85، 385، 386، 10 / 510، 37 / 45، 48، 45 / 155)، اخبار زبیر و فرزندش، عبدالله (مثلاً نک : بسوی، 2 / 415؛ ابوالفرج، 16 / 302؛ خطیب، همانجا؛ ابن عساکر، 11 / 129، 18 / 416، 28 / 199، 202، 254؛ ذهبی، 1 / 57)، و روایت واقعۀ حرّه (ه م) از شیوخ مدینه (نک : خلیفه، همان، 1 / 289-291؛ طبری، 5 / 495).
ابن ابی حاتم، عبدالرحمان، الجرح و التعدیل، حیدرآباد دکن، 1959م؛ ابن حبان، محمد، الثقات، حیدرآباددکن، 1393ق / 1973م؛ همو، صحیح، به کوشش شعیب ارنؤوط، بیروت، 1414ق / 1993م؛ ابن حجر عسقلانی، احمد، تهذیب التهذیب، حیدرآباد دکن، 1325ق؛ ابن سعد، محمد، الطبقات الکبرى، بیروت، دارصادر؛ ابن سلام جمحی، محمد، طبقات فحول الشعراء، به کوشش محمود محمدشاکر، قاهره، 1394ق / 1974م؛ ابن عساکر، علی، تاریخ مدینة دمشق، به کوشش علی شیری، بیروت، 1415ق / 1995م؛ ابن ماجه، محمد، سنن، بیروت، 1395ق / 1975م؛ ابن ماکولا، علی، الاکمال، حیدرآباد دکن، 1381ق / 1961م؛ ابن مغلطای بن قلیچ، اکمال تهذیب الکمال، به کوشش عادل محمد و اسامه ابراهیم، قاهره، 1422ق / 2001م؛ ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، قاهره، 1993م؛ احمد ابن حنبل، العلل و معرفة الرجال، به کوشش وصیالله عباس، بیروت، 1408ق / 1988م؛ بخاری، محمد، التاریخ الکبیر، حیدرآباد دکن، 1402ق / 1983م؛ همو، صحیح، بیروت، 1401ق / 1981م؛ بسوی، یعقوب، المعرفة و التاریخ، به کوشش اکرم ضیاء عمری، بغداد، 1394ق / 1974م؛ بلاذری، احمد، انساب الاشراف، به کوشش احسان عباس، بیروت، 1400ق / 1979م؛ بیهقی، احمد، السنن الکبرى، بیروت، دارالفکر؛ خطیب بغدادی، احمد، تاریخ بغداد، قاهره، 1349ق / 1931م؛ خلیفة بن خیاط، تاریخ، به کوشش سهیل زکار، دمشق، 1968م؛ همو، الطبقات، به کوشش سهیل زکار، دمشق، 1966م؛ خلیلی قزوینی، خلیل، الارشاد، به کوشش محمدسعید ادریس، ریاض، 1409ق / 1989م؛ دارقطنی، علی، المؤتلف و المختلف، به کوشش موفق عبدالله، بیروت، 1406ق / 1986م؛ دارمی، عثمان، تاریخ، به کوشش احمدمحمد نورسیف، دمشق / بیروت، دارالمأمون؛ ذهبی، احمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و حسین اسد، بیروت، 1402ق / 1982م؛ رافعی قزوینی، عبدالکریم، التدوین فی اخبار قزوین، به کوشش عزیزالله عطاردی، تهران، 1376ش؛ رودانی، محمد، صلة الخلف، به کوشش محمد حجی، بیروت، 1408ق / 1988م؛ زنجانی، موسى، الجامع فی الرجال، قم، 1394ق؛ سمعانی، عبدالکریم، الانساب، حیدرآباد دکن، 1978م؛ شوشتری، محمدتقی، قاموس الرجال، قم، 1410ق؛ طبرانی، سلیمان، المعجم الکبیر، موصل، 1400ق / 1980م؛ طبری، تاریخ؛ کشی، محمد، معرفة الرجال، به کوشش حسن مصطفوی، مشهد، 1348ش؛ مزی، یوسف، تهذیب الکمال، به کوشش بشار عواد معروف، بیروت، 1409ق / 1988م؛ مسلم بن حجاج، صحیح، بیروت، 1394ق / 1974م؛ وکیع، محمد، اخبار القضاة، بیروت، عالم الکتب؛ نیز:
GAS.
علی بهرامیان
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید