دائرة المعارف بزرگ اسلامی

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • ابن ابی عصرون | اِبْنِ اَبی عَصْرون، ابوسعد شرف‌الدین عبدالله بن ابی‌السّری محمد ابن هبةالله علی بن المُطَهّر بن علی تمیمی موصلی دمشقی (429 یا 493-585ق / 1099 یا 1100- 1189م)، از بزرگ‌ترین فقیهان شافعی و قاضی القضاة دمشق در سدۀ 6ق / 12م. وی در موصل متولد شد (سُبكی، 7 / 132؛ ذهبی، 21 / 125؛ عمادالدین، 2 / 315) و قرآن را نزد ا...
  • ابن ابی عذیبه | اِبْنِ اَبی عُذَیبْه، شهاب‌الدین احمد بن محمد بن عمر مقدسی، مورخ، ادیب، راوی و فقیه شافعی (819-856ق / 1416-1452م)، كه در بیت‌المقدس به دنیا آمد و در همان شهر بزرگ شد (مجیرالدین، 2 / 184؛ سخاوی، التبر المسبوك، 396). وی به جهت انتساب به همسر مادرش خواجه محمد مشهور به ابوعذیبه، به ابن ابی عذیبه شهرت یافته است، ب...
  • ابن ابی عتیق | اِبْنِ اَبی عَتیق، عبدالله بن محمد بن عبدالرحمن بن ابی بكر، از ظرفای سدۀ 1ق / 7م در مدینه. شهرت او به ابن ابی عتیق از باب انتساب به نیای بزرگش خلیفه ابوبكر است كه عَتیق لقب داشت و پدرش محمد نیز ابوعتیق خوانده می‌شد (زیبری، 278؛ ابن اثیر، مرصع، 62-63) و در توجیه این انتساب گفته‌اند كه نوادگان ابوبكر، بیش‌تر از...
  • ابن ابی عقیل | اِبْنِ اَبی عَقیل، ابومحمد حسن بن علی، حَذّاءِ عُمانی یا عَمّانی، محدّث، فقیه و متكلّم شیعی سدۀ 4ق / 10م. با اینكه غالب فقیهان و محدّثان شیعی در آثار خود از وی سخن گفته‌اند، تاریخ تولد و وفات او معلوم نیست، حتی نمی‌دانیم كه او منسوب به كدام عمان است. نظر به اینكه ابن قولویه از وی روایت كرده (نك‍ ‍: نجاشی، 36)...
  • ابن ابی عون | اِبْنِ اَبی عَوْن، ابراهیم بن محمد بن احمد بن ابی عون بن هلالِ ابی النّجم، ادیب و نویسنده (مق‍ 322ق / 934م). كنیۀ او را ابواسحاق (یاقوت، 1 / 234)، ابوعمران (بغدادی، 160) و ابوعمرو (عبدالمعید خان، «مقدمه»، 19) یاد كرده‌اند. پدرش نیز در شعر و ادب و كتابت معروف بوده است (همانجا؛ قس: یاقوت، 1 / 237). ابن ابی‌عون ...
  • ابن ابی العلاء | اِبْنِ اَبی الْعَلاء، یا ابن ابی الْعُلى، ابوسعید عثمان بن ابی‌العلاء ادریس بن عبدالله بن عبدالحق (642-730ق / 1244-1330م)، شیخ الغُزاة فرمانروایان بنوالاحمر. فرمانروایان‌ اندلس به دنبال سقوط فرمانروایی اموی و آغاز دوران ملوك الطوایف همواره در برابر حمله‌های صلیبیان از سلاطین شمال افریقا كمك می‌گرفتند. ازاین‌ر...
  • ابن ابی العوجاء | اِبْن اَبی الْعَوْجاء، عبدالكریم، زندیق معروف و آشنا به علم كلام در سدۀ2ق / 8م (مق‍ 155ق / 772م). از آغاز زندگی او اطلاعات روشنی در دست نیست و به ناچار باید به گفته‌های مخالفان وی كه با نقل سخنانش به ردّ و ابطال عقاید او پرداخته‌اند، بسنده كرد. این‌گونه اشارات، گرچه غالباً بسیار كوتاه و در مواردی متناقض است، ...
  • ابن ابی کدیه | اِبْنِ اَبی كُدَیه، ابوعبدالله محمد بن عتیق بن محمد بن ابی نصر بن ابی كدیه تمیمی قَیرَوانی (د 512ق / 1118م)، متكلم اشعری، اصولی و مُقری. وی در حدود 420ق / 1029م در قیروان تولد یافت (ابن جزری، 2 / 195)، مقدمات علوم را در زادگاهش فرا گرفت و سپس به اندلس، مصر، شام و عراق سفر كرد. در قیروان نزد ابوعبدالله بن حسین...
  • ابن ابی عیینه | اِبْنِ اَبی عُیینه، نام دو شاعر بصری در سدۀ 2ق / 8م كه برادر بودند. نام برادر بزرگ‌تر ابوجعفر عبدالله بن محمد بن ابی‌عیینه و نام برادر كوچك‌تر ابوالمنهال ابوعیینة بن محمد بن ابی‌عیینه است. به نظر می‌رسد كه گاهی مؤلفان قدیم این دو برادر را با هم خلط كرده‌اند. مثلاً معلوم نیست كه جاحظ، هنگامی‌كه از ابن ابی عیین...
  • ابن ابی الفیاض | اِبْنِ اَبی الْفَیاض، ابوبكر، احمد بن سعید بن محمد بن ابی‌الفیاض، معروف به ابن الغَشّاء (ح 379- 459ق / 989-1067م)، فقیه و مورخ اواخر دورۀ امویان و اوایل دورۀ ملوك الطوایفی ‌اندلس. از جزئیات زندگی او اطلاعی در دست نیست. تنها می‌دانیم كه در اِسْتِجّه در جنوب غربی قُرطبه به دنیا آمد و در جوانی نزد یوسف بن عَمْرو...
  • ابن ابی عمیر | اِبْنِ اَبی عُمَیر، ابواحمد محمد بن ابی عمیر زیاد بن عیسی اَزْدی (د 217ق / 832م)، از محدثان بزرگ امامیه و از اصحاب اجماع در قرن 3ق / 8م كه به درك محضر 3 تن از امامان شیعه (ع) نائل آمد. وی در بغداد اقامت داشت و خدمت امام موسی بن جعفر (ع) رسید و از ایشان حدیث شنید. در برخی از این احادیث، امام او را با كنیۀ ابوا...
  • ابن ابی المعالی | اِبْنِ اَبی الْمَعالی، تاج‌الدّین محمود خُواری، یا خواری، از بزرگ‌ترین لغت‌شناسان نیشابور (یاقوت، 19 / 135: زنده در 580ق / 1184م) به قول سیوطی (2 / 283)، از خاندانی كهن كه بسیاری ازافراد آن در قضا و حكومت دست داشتند. وی را گاه «ابن الخواری» خوانده‌اند و «خواری»، منسوب به شهر خوار بین ری و سمنان، در متون عربی ...
  • ابن ابی منصور | اِبْنِ اَبی مَنْصور، ابوعلی یحیی، منجم ایرانی (د پس از 215ق / 830م). نام اصلی وی «بزیست» (ابن اسفندیار، 137) و بر كیش زرتشت بود. او در طبرستان زاده شد و پدرش فیروزان كه در منابع به عنوان ابومنصور از او یاد می‌شود، منجم منصور خلیفه بود (خطیب، 4 / 318؛ ابن خلكان، 6 / 79). بزیست در آغاز كار در خدمت فضل بن سهل وز...
  • ابن ابی یعفور | اِبْنِ اَبی یعْفور، ابومحمد، عبدالله بن ابی یعفور عبدی كوفی (د 131ق / 749م)، محدث شیعی و از خواص اصحاب امام جعفر صادق (ع). او را به سبب انتساب به عبدالقیس بن اقصی، از نوادگان ربیعة بن نزار، عبدی گفته‌اند (سمعانی، 9 / 190-192؛ برقی 22). نام پدرش كه به ابویعفور اكبر شهرت داشت (ابن‌حجر، 12 / 281)، واقد و به قولی...
  • ابن ابی یعلی | اِبْن اَبی یعلى، ابوالحسین محمد بن محمد بن حسین بن محمد بن خلف بن فَرّاء (451-526ق / 1059-1131م)، محدّث، اصولی، مورّخ، قاضی و فقیه حنبلی بغدادی (ابن جوزی، مناقب، 529؛ صفدی، 1 / 159). ابن عساكر (7 / 11، 282، 294 به بعد) و یافعی (3 / 251) در بسیاری از موارد او را ابن الفرّاء نامیده‌اند. كلمۀ فَرّاء به معنای پوس...
  • ابن اثال | اِبْنِ اُثال، پزشک، داروساز و سم‌شناس ماهر مسیحی در سدۀ 1ق / 7م (مق‍ ‍55ق / 675م). وی در دمشق زاده شد، علوم پزشکی را در اسکندریۀ مصر فراگرفت و پس از بازگشت به زادگاهش، در همانجا به طبابت پرداخت (ابن ابی اصیبعه، 2 / 24؛ نامۀ دانشوران، 3 / 425-426). مقارن فتح شهرهای شام به دست مسلمانان (17ق / 638م) و زمان حکومت...
  • ابن ابی هریره | اِبْنِ اَبی هُرَیره، ابوعلی حسن بن حسین (د 345ق / 956م)، از بزرگان و مشاهیر شافعیه، قاضی و فقیه عراقی ساكن بغداد (خطیب، 7 / 299؛ سُبكی، 2 / 206) فقه را نزد ابوعباس بن سُرَیج (د 306ق / 918م) و ابواسحاق مروزی (د 340ق / 951م) در بغداد فراگرفت (ابن خلكان، 2 / 75؛ ابن عماد، 2 / 370) و با ابواسحاق سفری به مصر كرد (...
  • ابن اثردی | اِبْنِ اَثْرَدی، شهرت خاندانی از پزشكان سدۀ 5 و 6ق / 11 و 12 م. تلفظ جزء دوم این نام به طور قطع معلوم نیست و به صورتهای اَثُرْدی، اَثْرَدی و اَثَرْدی آمده است (صفدی، 15 / 247، ضبط از مصحح؛ اولمن، GAL, S, 885; 225). از 5 تن از این خاندان آگاهیهای مختصری در دست است. موطن و محل فعالیت ایشان، آنگونه كه از منابع م...
  • ابن اثیر، ابوالحسن | اِبْنِ اَثیر، ابوالحسن علیّ بن ابی الكرم محمد بن عبدالكریم بن عبدالله شیبانی (4 جمادی‌الاول 555-630ق / 13 مه 1160-1233م)، ملقب به عزّالدّین و مشهور به ابن اثیر جَزَری، مورخ، ادیب و محدّث. زندگی ابن اثیر در جزیرۀ ابن عُمر (ه‍ م) زاده شد. پدرش در دستگاه آل زنگی بود و در 579ق / 1183م به موصل منتقل شد (ابن‌اثیر، ...
  • ابن اجا، محب الدین | اِبْن اَجا، یا آجا، محبّ‌الدّین ابوالثّنا، محمود بن محمّد بن محمود بن خلیل مَقَرّ قونَوّی الأصلِ حلبی حنفی (854-925ق / 1450- 1519م)، قاضی و دبیر. پدرش محمد مردی دانشمند بود (نك‍ : ابن اجا، ابوعبدالله محمد). سخاوی درحالی‌كه از همین شخص و از خال او احمد بن ابی بكر به تفصیل سخن می‌راند، دربارۀ محمود بن اجا كه مو...
  • ابن اجا، محمدبن محمود |
  • ابن احنف* |
  • ابن احمر* |
  • ابن اخضر | اِبْنِ اَخْضَرْ، عبدالعزیز بن محمود بن مبارك بن محمود جُنابَذی (524-611ق / 1130-1215م)، مورخ، فقیه و محدث حنبلی و از حافظان بنام حدیث. به گفتۀ یاقوت (د 627ق / 1230م) كه در روزگار ابن‌اخضر می‌زیست و در شمار شاگردان او بود، ابن‌اخضر از یك خانوادۀ ایرانی جنابذی (گنابذی، گنابادی) بود. خود او در بغداد متولد شد و د...
  • ابن احمر، ابوالخطاب | اِبْنِ اَحْمَر، ابوالخطاب عمرو باهلی (د بعد از 75ق / 694م)، شاعر مخضرم. از زندگی او هیچ اطلاعی در دست نیست ولی ابوعمروبن العلاء در ستایش او گفته است كه وی از میان فصیح‌ترین عربان، یعنی ساكنان یذْبُل و قَعاقع برخاسته است (ابن‌قتیبه، الشعر و الشعراء، 1 / 275). از گزارش عطوان می‌توان دریافت كه وی چند سالی پیش از...
  • ابن اخشید | اِبْنِ اِخْشید، ابوبكر احمد بن علی بن مَعْجور (270-326ق / 883- 938م)، متكلم، فقیه و مفسّر و یكی از رؤسای معتزله. برخی وی را ابن‌اَخشاد (طوسی، 167؛ یاقوت، 16 / 101)، ابن‌اخشیاذ (صفدی، 7 / 216) و ابن اخشاذ (خطیب، 4 / 309) نیز نامیده‌اند، احتمالاً او را از آن جهت بدین نامها خوانده‌اند كه وی در محله‌ای در بغداد ب...
  • ابن احمر، ابوالولید | اِبْنِ اَحْمَر، ابوالوالید، اسماعیل بن یوسف بن خزرجی، ادیب، شاعر، فقیه و مورخ سدۀ 8- 9ق / 14-15م و از مقربان خاص ابوعنان مرینی در مغرب. مخلوف كنیه او را ابوالفدا (؟) آورده است (ص 232). «احمر» شهرت یكی از نیاكان او بوده است. تاریخ ولادت او معلوم نیست، اما دایه به استناد برخی قراین تولد او را بین 725-727ق / 132...
  • ابن اخوه، ضیاءالدین | اِبْنِ اِخْوَه، یا اِبْن اُخُوَّه، ضیاءالدین محمد بن محمد بن احمد بن ابی‌زید قرشی (648- 729ق / 1250- 1329م)، فقیه و محدّث شافعی. در مورد كُنیۀ وی، اگرچه این كُنیه پیش از او نیز سابقه داشته (نك‍ : ابن خلكان، 3 / 394، 402)، به جهت عدم حركت‌گذاری، نحوۀ تلفظ در متون روشن نیست. مستشرقانی كه از دهۀ 40 قرن حاضر به ش...
  • ابن ارمنازی | اِبْنِ اَرْمَنازی، ابوالفرج غیث بن علی بن عبدالسلام صوری (443- 509ق / 1051-1115م)، مورخ، محدث، ادیب و نویسندۀ شامی. ابن ارمنازی به خط زیبا و نوشته‌های فراوانش شهرت دارد. تبار او از ارمناز (شهركی قدیمی در حدود پنج فرسنگی حلب) بود و در صور به تدریس و خطابه و نقل حدیث اشتغال داشت (یاقوت، 1 / 217؛ ابن خلكان، 297؛...
  • ابن اذینه | اِبْنِ اُذَینه، عمر بن محمد بن عبدالرحمن بصری، محدّث و فقیه در سدۀ 2ق / 8م. از زندگی و تاریخ ولادت و مرگ او چیز زیادی دانسته نیست. همین اندازه روشن است كه او از اصحاب امام جعفر صادق (ع) بوده است (برقی، 47؛ نجاشی، 283). وی را از شاگردان و اصحاب امام موسی كاظم (ع) نیز دانسته‌اند (برقی همانجا). به گفتۀ نجاشی او ...
  • ابن ارطاة* |
  • ابن ازرق، احمد | اِبْنِ اَزْرَق، احمد بن یوسف بن ازرق فارقی (شوال 510- بعد از 577ق / 1117-1181م)، محدث، فقیه، مورخ، جغرافی‌دان معروف سدۀ 6ق / 12م و مؤلف تاریخ مَیافارقین و آمِد. او در مَیافارقین، از شهرهای مهم دیار بكر، در خانواده‌ای اصیل و سرشناس متولد شد. اطلاعات مفصلی دربارۀ پدر و خاندان او در دست نیست. همین قدر می‌دانیم ك...
  • ابن بردس | اِبْنِ بَرْدِس‌، عمادالدين‌ ابوالفداء اسماعيل‌ بن‌ محمد بن‌ بردس‌ ابن‌ رسلان‌ بعلبكی‌ حنبلی‌ (جمادی‌ الآخر 725- شوال‌ 786 ق/ مه 1325- دسامبر 1384 م)، محدث‌، مقری‌ و نظم‌پرداز. در آغاز از قطب‌الدين‌ ابوالفتح‌ يونينی‌ دانش‌ آموخت‌، آنگاه‌ راهی‌ دمشق‌ شد و از مشايخ‌ وقت‌ همچون‌ قاسم‌ بن‌ عساكر، ابن‌ زراد، ابن‌ ش...
  • ابن بری، ابوالحسن | اِبْنِ بَرّی‌، ابوالحسن‌ علی‌ بن‌ محمد بن‌ علی‌ بن‌ محمد بن‌ حسين‌ رباطی‌ مالكی‌ (ح‌ 660-731 ق‌/ 1263-1331 م)‌، لغوی‌ و مقری‌. از زنـدگی‌ وی‌ اطلاع‌ چندانـی‌ در دست‌ نيست‌. در تـازه‌، يكی‌ از شهرهای‌ مراكش‌ زاده‌ شد (كنون‌، 1/ 219). علوم‌ اسلامی‌ عصر خويش‌ را به‌ خوبی‌ فراگرفت‌ و در قرائات‌ مختلف‌ قرآن‌ استاد...
  • ابن برزالی | اِبْنِ بِرْزالی‌، ابومحمد علم‌الدين‌ قاسم‌ بن‌ محمد بن‌ يوسف‌ برزالی‌ دمشقی‌ (665- 739 ق‌/ 1267- 1338 م‌)، مورخ‌ و محدث‌ شافعی‌ دمشق‌. نياكان‌ او از اشبيليۀ اندلس‌ و از قبيلۀ «بِرزاله‌» بوده‌اند، اما روشن‌ نيست‌ در چه‌ زمانی‌، به‌ دمشق‌ كوچ‌ كرده‌اند. شهرت‌ آنان‌ به‌ برزالی‌ و اشبيلی‌ به‌ دليل‌ ياد شده‌ است‌ ...
  • ابن برذعی | اِبْنِ بَرْذَعی‌، ابوعبدالله‌ محمد بن ‌يحيی ‌بن ‌هشام‌ انصاری ‌خَزْرجی‌، نحوی‌ اندلسی‌ (ح‌ 575-646 ق‌/ 1179- 1248 م‌)، مشهور به‌ ابن‌ هشام‌ خضراوی‌ (منسوب‌ به‌ جزيرۀ خضرا). وی‌ منسوب‌ به‌ برذعه‌ (مركز قديم‌ اَرّان‌) است‌ كه‌ بردعه‌ نيز خوانده‌ می‌شود و به‌ همين‌ جهت‌ برخی‌ وی‌ را ابن‌ بردعی‌ خوانده‌اند (قس‌: ...
  • ابن برهان، ابوالقاسم | اِبْنِ بَرْهان‌، ابوالقاسم‌، عبدالواحد بن‌ علی‌ عُكْبَری‌ (ح‌ 375- 456 ق‌/ ح‌ 985-1064‌)، فقيه‌، نحوی‌، لغوی‌، نسابه‌، متكلم‌ و محدث‌. باخرزی‌ (3/ 1512) نام‌ پدر وی‌ را حسين‌ ذكر كرده‌ است‌. ولی‌ تاريخ‌‌نگاران‌ قبل‌ و بعد از او در اينكه‌ نام‌ پدر وی‌ علی‌ بوده‌ است‌ اتفاق‌ نظر دارند (خطيب‌ بغدادی‌، 11/ 17؛ اب...
  • ابن برهان، ابوالفتح | اِبْنِ بَرْهان‌، ابوالفتح‌، احمد بن‌ علی‌ بن‌ محمد بن‌ بَرْهان‌ (479- 518 ق‌/ 1086-1124 م‌)، اصولی‌ و فقيه‌ شافعی‌ از مردم‌ بغداد (سبكی‌، 6/ 30). چون‌ پدر او حمامی‌ بود به‌ «ابن‌ الحمامی‌» نيز شهرت‌ داشت‌ (ابن‌ جوزی‌، 9/ 250). وی‌ نخست‌ حنبلی‌ بود و در نوجوانی‌ نزد يكی‌ از علمای‌ حنبلی‌ به‌ نام‌ ابوالوفاء بن‌...
  • ابن بزاز | اِبْنِ بَزّاز، پسر اسماعيل‌ بن‌ حاجی‌ محمد اردبيلی‌ (زنده‌ در 759 ق‌/ 1358 م‌)، از دراويش‌ توكلی‌. نام‌ وی‌ را توكل‌ (حاجی‌ خليفه‌، 2/ 1080) و توكلی‌ (تربيت‌، 234؛ مشكور، 217؛ كسروی‌، «نژاد و تبار صفويه‌»، 2/ 361) ذكر كرده‌اند (قس‌: آقابزرگ‌، 15/ 50). از زندگانی‌ وی‌ اطلاعی‌ در دست‌ نيست‌، فقط می‌دانيم‌ كه‌ ا...
  • ابن بزری | اِبْنِ بَزْری‌، زين‌الدين‌ جمال‌ الاسلام‌ ابوالقاسم‌ عمر بن‌ محمد بن‌ احمد بن‌ عِكْرِمۀ جَزَری‌ (471-560 ق‌/ 1078-1165 م‌)، فقيـه‌ شافعی‌. ابن‌ بزری‌ اهـل‌ جزيـرۀ ابن‌ عُمَر ــ شهری‌ در شمال‌ موصل‌ (اكنون‌ در تركيه‌) كه‌ از آن‌ تا موصل‌ سه روز راه‌ و محاط به‌ دجله‌ است‌ (ياقوت‌، 2/ 138) ــ و امام‌، فقيه‌، مفت...
  • ابن بسام شنترينی | اِبْنِ بَسّام‌ شَنْتَرينی‌، ابوالحسن‌ علی‌ بن‌ بسام‌ (د 542ق‌/ 1147 م‌)، اديب‌ و شاعر عصر مرابطون‌ در اندلس‌. به‌ رغم‌ آوازۀ بلند وی‌. دانسته‌های‌ ما از زندگی‌ او، به‌ ويژه‌ در دورۀ جوانيش‌، بسيار اندك‌ است‌. اصل‌ و نسبت‌ وی‌ شناخته‌ نيست‌. از زندگی‌ و محيط تربيتی‌ و استادان‌ او در شنترين‌ نيز هيچ‌ نمی‌دانيم‌...
  • ابن بزاز، محمد | اِبْنِ بَزّاز، محمد بن‌ محمد بن‌ شهاب‌ بن‌ يوسف‌ عمادی‌ كَردَری‌ ملقب‌ به‌ حافظ الدين‌ (د 827 ق‌/ 1424 م‌)، فقيه‌ حنفی‌. از آنجا كه‌ وی‌ به‌ «ابن‌ بزاز»، «بزازی»، و گاه‌ «ابن‌ بزازی» معروف‌ بوده‌، می‌توان‌ احتمال‌ داد كه‌ لقب‌ يكی‌ از پدران‌ وی‌ بزاز بوده‌ است‌. چنانكه‌ از نسبتهای‌ «كردری»، «خوارزمی» و «بريقي...
  • ابن بسطام | اِبْنِ بِسْطام‌، حسن‌ بن‌ بسطام‌ بن‌ سابور (شاپور) زيات‌ واسطی‌، محدث‌ شيعی‌ امامی‌ سدۀ 4ق‌/ 10م‌. از زندگی‌ وی‌ چندان‌ اطلاعی‌ در دست‌ نيست‌، پدرش‌ بسطام‌ و عموهايش‌ زكريا، زياد و حفص‌ از ثقات‌ بوده‌ و از امام‌ صادق‌ (ع‌) و امام‌ كاظم‌ (ع)‌ روايت‌ كرده‌اند (نجاشی‌، 110؛ بحرالعلوم‌، / 367- 368). خوانساری‌ وی‌...
  • ابن بسام | اِبْنِ بَسّام‌، ابوالحسن‌ علی‌ بن‌ محمد بن‌ نصر بن‌ منصور بن‌ بسام‌ عَبَرْتايی‌ (د 302 يا 303 ق‌/ 914م‌)، شاعر و نويسندۀ بغدادی‌. بسام‌ نام‌ نيای‌ بزرگ‌ اوست‌ (ابن‌ اثير، 1/ 150؛ مسعودی‌، 4/ 206) و عبرْتا روستايی‌ است‌ در عراق‌. برخی‌ نام‌ نيای‌ او را منصور بن‌ نصر نوشته‌اند (طبری‌، 10/ 14؛ خطيب‌، 12/ 63). در...
  • ابن بشر |
  • ابن بشار | اِبْنِ بَشّار، احمد بن‌ محمد بن‌ سليمان‌، اديب‌ و كاتب‌ سدۀ 3 و 4ق‌/ 9 و 10م‌. از دوران‌ زندگانی‌، معاصران‌ و حيات‌ سياسی‌ ـ اجتماعی‌ وی‌ اطلاعی‌ در دست‌ نيست‌. كهن‌ترين‌ مأخذی‌ كه‌ از وی‌ نام‌ برده‌ فهرست‌ ابن‌ نديم‌ است‌ و ديگر مآخذ صريحاً مطالب‌ آن‌ را تكرار كرده‌اند. ابن‌ بشار از نظر بلاغت‌ و شيوۀ نگارش‌ ...
  • ابن بشران | اِبْنِ بِشْران‌، ابوالحسين‌ علی‌ بن‌ محمد بن‌ عبدالله‌ بن‌ بشران‌ اموی‌ معدل‌ (328-415 ق‌/ 940-1024 م‌)، محدث‌ بغدادی‌ الاصل‌. وی‌ را صدوق‌، ثقه‌، خوش‌اخلاق‌، بسيار جوانمرد و متدين‌ (ظاهر الديانة) ذكر كرده‌اند (خطيب‌، 12/ 99 و به‌ نقل‌ از او ذهبی‌، العبر، 2/ 229).
  • ابن بشران | اِبْنِ بُشْران‌، يا بَشران‌، بشيران‌، ابوغالب‌ محمد بن‌ احمد بن‌ سهل‌ واسطی‌ معروف‌ به‌ ابن‌ بشران‌ و ابن‌ خاله‌ (380-462 ق‌/ 990-1070 م‌)، اديب‌، شاعر و محدث‌. باخرزی‌ اشعار و شرح‌ احوال‌ او را يك‌ بار ذيل‌ «ابوغالب‌ محمد بن‌ احمد بن‌ سهل‌ الواسطی» آورده‌ (1/ 303) و بار ديگر ذيل‌ «ابوغالب‌ بن‌ بشران‌ الواسطی...
  • ابن بشرون | اِبْنِ‌بَشْرون‌، عثمان‌ بن‌ عبدالرحيم‌ (د پس‌ از 561 ق‌/ 1166 م‌)، اديب‌، از مردم‌ صقليه‌. بشرون‌ كه‌ عثمان‌ شهرت‌ خود را از او يافته‌ است‌، نيای‌ بزرگ‌ وی‌ بود. در تبارنامه‌ای‌ كه‌ تجانی‌ (ص‌ 366-367) برای‌ او نقل‌ كرده‌ نام‌ و نسب‌ او، «عثمان‌ بن‌ ابی‌ القاسم‌ بن‌ عبدالرحمن‌ بن‌ حشرون‌» آمده‌ است‌. نامهای‌ ...
  • ابن بری، ابومحمد | اِبْنِ بَرّی‌، ابومحمد عبدالله‌ (رجب‌ 499-27 شوال‌ 582 ق/ مارس‌ 1106-10 ژانويۀ 1187 م)، نحوی‌ و لغت‌شناس‌ شافعی‌ مذهب‌ مصری‌. خاندان‌ ابن‌ بری‌ اصلاً اهل‌ بيت‌المقدس‌ بودند. او خود در قاهره‌ مسكن‌ گزيد (سُبكی‌، 7/ 121؛ قس‌: EI2) و از مشايخ‌ آن‌ شهر، كسب‌ دانش‌ كرد: نزد عبدالجبار بن‌ محمد قُرطبی‌ و محمد بن‌ عب...

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: