دائرة المعارف بزرگ اسلامی

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • آمدی، حسن | آمِدی، حسن بن بِشربن یحیی بصری، مکّنی به ابوالقاسم (د 371 ق/981 م)، نحوی و ناقد شعر. اصل او از آمد، ولی تولّد و وفاتش در بصره بود. معاصر ابن ندیم بود و نزد بزرگانی چون علی بن سلیمان ابن اخفش، ابن اسحاق زَجّاج، حامض، ابن سرّاج، ابن دُرَید و نَفطویه و غیره شاگردی کرد. شعر خوب می‌گفت و در نقد شعر استاد و به گفتۀ...
  • الامر باحکام الله | اَلآمِرُ باَحْکامِ الله، ابوعلی منصوربن ابی القاسم احمد ملقب به المُستعلی بالله (490-524 ق / 1097-1130 م)، هفتمین خلیفۀ فاطمی مصر و دهمین خلیفۀ عُبیدیان. وی روز سه‌شنبه 13 محرم / 31 دسامبر در قاهره زاده شد. 5 سال بیش نداشت که پدرش درگذشت (495 ق / 1102 م). افضل شاهنشاه بن بدرالجمالی، وزیر مستعلی، او را با لقب ...
  • آمره ای | آمُره‌ای (لهجه)، یکی از لهجه‌های ایرانی که در دِه آمُره به آن تکلّم می‌شود. آمُره ده کوچکی است در حدود 30 کیلومتری جنوب شرقی تفرش که از جهت تقسیمات اداری کشوری از توابع بخش خلجستان شهرستان تفرش در استان مرکزی به شمار می‌رود. بر‌اساس سرشماری آبان 1355، آمره دارای 508 نفر جمعیت و 166 خانوار بوده است (سازمان برن...
  • آملی، ابوالحسین | آمُلی، ابوالحسین احمد بن حسین بن هارون اقطع، معروف به «سید مؤید باللـه» و «عضدالدوله» (333-421 ق / 945-1030 م)، فقیه، ادیب، محدث، مفسر و شاعر. وی از نوادگان زیدبن حسن مجتبی (ع) و از پیشوایان زیدیۀ طبرستان و معاصر صاحب بن عباد (326-385 ق / 938-995 م) بود و همراه برادر کهترش الناطق بالحق یحیی بن حسین (340-422 ق...
  • آملی، شیخ محمدتقی | آملی، شیخ محمّدتقی (1304-1391 ق / 1887-1971 م)، فقیه امامی، فرزند مولا محمد آملی، در تهران زاده شد و مقدّمات علوم را نزد پدر آموخت. پس از آن نزد عالمان دیگری مانند شیخ عبدالنّبی نوری و میرزا حسن کرمانشاهی درس خواند. در 1340 ق به نجف اشرف رفت و تا 1353 ق از محضر استادانی چون میرزای نایینی، و آقا ضیاء عراقی (ار...
  • آملی، عزالدین بن جعفر | آملی، عزّالدّین بن جعفربن شمس‌الدّین، از علمای مازندران در سدۀ 10 ق / 16 م. وی از معاصران و همدرسان محقق کَرَکی (د 940 ق / 1533 م) و ابراهیم بن سلیمان قطیفی (د پس از 945 ق / 1538 م) بوده است و هر سه تن از درس علی بن هلال جزایری، از شیوخ اجازات سدۀ 9، 10 ق، بهره برده‌اند. آملی در ساری درگذشت و آرامگاه وی در بی...
  • آملی، بهاءالدین | آمُلی، بهاءالدین حیدربن علی بن حیدر علوی حسینی (720- پس از 782 ق / 1320-1380 م)، عارف شیعی امامی. پس از تحصیل دانشهای متداول زمان در آمل و خراسان و اصفهان به مشاغل دیوانی پرداخت و به خدمت فخرالدوله شاه غازی بن زیار از ملوک رستمدار طبرستان درآمد و از خواص مجلس او گردید و سرانجام به وزارت رسید. در 30 سالگی تحول...
  • آمل (شهر) | آمُل (شهر)، مرکز شهرستان آمل، واقع در میان جلگۀ مازندران و طرفین رود هراز، در °52 و ´21 طول شرقی و°36 و ´25 عرض شمالی، در فاصلۀ 18 کیلومتری جنوب دریای خزر و6 کیلومتری شمال پیشکوه البرز و 181 کیلومتری شمال شرقی تهران، با 80 متر ارتفاع از سطح دریای آزاد و 108 متر بلندی از سطح دریای خزر (فرهنگ جغرافیایی ایران، 3...
  • آمل (شهرستان) | آمُل، شهرستانی در استان مازندران به مساحت 803‘2کمـ2 با 610‘335 نفر جمعیت (سرشماری عمومی 1365 ش) که از شمال به دریای خزر، از شرق به شهرستان بابل، از جنوب به شهرستانهای دماوند، شمیران خط‌الرّأس اصلی رشته کوههای البرز) و از مغرب به شهرستان نور محدود است. این شهرستان در °35 و ´46 تا ‌°36 و ´43 عرض شمالی و °51 و ´...
  • آمل (ناحیه) | آمُل، ناحیه و شهری بسیار کهن، نزدیک ساحل چپ (غرب) رود جیحون در خراسان قدیم که بعدها نزدیک ویرانه‌های آن، شهر چارجو، یا چارجوی (چهار جوی) پدید آمد. این سرزمین اکنون بخشی از جمهوری شوروی سوسیالیستی ترکمنستان در اتحاد جماهیر شوروی است. وجه تسمیه: چنین به نظر می رسد که نام آمل خراسان از آمل طبرستان (مازندران) گرف...
  • آمنه، بنت ابان | آمِنه، بنت اَبان بن کُلَیب بن ربیعة بن عامر، از قبیلۀ بنی‌ابان و از زنان بلندآوازۀ دورۀ جاهلیت عربستان که به دلیری و بلندهمتی معروف بوده است. وی به همسری امیّة بن عبد شمس بن عبد مناف از قبیلۀ قریش درآمد. امیه تا پس از تولد پیامبر اکرم (ص)،570 م، زنده بوده است. عاص، ابوالعاص، ابوالعیص و عویص (که به اعیاص مشهور...
  • آمنه، بنت شرید | آمِنه، بنت شَرید، از زنان نام‌آور شیعی کوفه، همسر عمر و بن حَمِق خُزاعی (د 50 ق / 670 م)، که هر دو در شمار یاران وفادار علی ‌بن ابی‌طالب (ع) بودند. آمنه در فصاحت گفتار اشتهار تاریخی دارد. پس از شهادت حضرت امیر (ع)، معاویة‌ بن ابی سفیان اقدامات گسترده‌ای را به منظور دستگیری و کشتار شیعیان وی آغاز کرد و عمروبن ...
  • آموزش و پرورش* |
  • آموزشگاه* |
  • آمنه، بنت وهب | آمِنه، بنت وَهْب (د 46 قبل از هجرت / 576 م)، مادر پیامبر (ص) و محترم‌ترین بانوی قریش. پدرش وهب‌ بن عبد مناف بن زهرة‌ بن کلاب و مادرش برّة بنت عبدالعزی بن عثمان‌‌بن عبدالدار بن قصی ‌بن کلاب بوده است. گفته‌اند که سرپرستی او را عمویش وهیب‌ بن عبدمناف به عهده داشته است. آمنه در 54 یا 53 سال قبل از هجرت همسر عبدال...
  • آناتولی* |
  • آملی، عزالدین محمد | آمُلی، عزالدین یا شمس‌الدین محمد بن محمود بن محمد‌بن علی بن یوسف الکاکیانی الخورانی الانزانی (د 753 ق / 1352 م)، دانشمند و نویسنده بزرگ شیعی مذهب (آقابزرگ، الذریعة، 17 / 240، به نقل از کاشف المعانی به خط آملی). قاضی نوراللـه شوشتری (2 / 213-216) تشیع وی را به ادلۀ گوناگون ثابت کرده است. از سرگذشت او چندان اطل...
  • آمودریا | آمودَرْیا، نام ایرانیِ رود معتبر آسیای مرکزی که 540‘2 کمـ طول دارد و از ارتفاعات رشته کوههای هندوکش و فلات پامیر سرچشمه می‌گیرد و پس از عبور از دشت ترکستان به دریاچۀ آرال می‌ریزد. نامها نام آمودریا در یونانی باستان اُکْسُس1، در لاتین اُکسوس2 و در نوشته‌های جغرافیادانان دورۀ اسلامی جیحون یاد شده است. احتمال دا...
  • آناطولی* |
  • آمین | آمین (= چنین باد، راست است)، واژه‌ای از ریشۀ «ا ـ م ـ ن» که در زبانهای سامی کهن به معنی استوار و ثابت به کار می‌رفته است، اما انتشار آن در جهان از زبان عبری آغاز شده است. در زبان عبری لفظ آمن نخست در قالب وصفی و به معنی درست و راست به کار می‌رفته است ولی در سفر اشعیاء (16:65) به صورت اسم به کار رفته است. در ت...
  • آناطولی حصاری* |
  • آموزش و پرورش | آموزِش و پَروَرِش، مجلّۀ رسمی وزارت آموزش و پرورش که نخستین‌ بار در فروردین 1298 ش در زمان وزارت نصیر‌الدوله به نام مجلۀ اصول تعلیمات منتشر گردید، مدّت دو سال هر سال 6 شماره از آن انتشار یافت (یغمایی، 113). این نشریه مدت پنج سال تعطیل بود و پس از این فترت بار دیگر از فروردین 1304 تا اسفند 1306 ش بنام مجلۀ تعل...
  • آن | آن، در لغت به معنای وقت و در اصطلاح فلاسفه حدّ فاصل یا فصل مشترک میان گذشته و آینده است (تهانوی، 1 / 98- 99؛ نصیرالدین، 137). فیلسوفان اسلامی بحث دربارۀ «آن» را ضمن مبحث زمان و گاهی نیز به‌عنوان ذیلی بر مبحث یاد شده مطرح كرده‌اند. این بحث به طور كلی در پیرامون دو موضوع می‌‌چرخد: یكی ماهیتِ «آن» و چگونگی رابطه...
  • آناکساگوراس | آناكْساگوراس، یا آنكساغورس (428-500 ق م)، فیلسوف یونانی. در كلازومنا واقع در ایونی در آسیای صغیر زاده شد و در لامپساكوس واقع در تروا در همان منطقه درگذشت. وی نخستین فیلسوفی است كه در آتن تدریس كرده است. پریكلس دولتمرد آتنی و اوریپیدِس شاعر و نویسندۀ یونانی از شاگردان او بوده‌اند.
  • آناتولی حصاری | آناتولی حِصاری، یا آنادلو حصاری، آقچه حِصار، گُزَل حِصار، گزلجه ‌حصار، یِنی حِصار، ینیجه حصار، و به عربی اَناضولی حصار و كوزَلْجَه ‌حِصار، قلعه و بارویی بزرگ و باشكوه بر كرانۀ آسیایی بغاز استانبول، یا تنگۀ بسفر كه در 797ق / 1395م به فرمان ایلدرم بایزید اول بنیاد نهاده شد. تاریخچه سلطان بایزید اول، امپراتور عث...
  • آنالوطیقا | آنالوطیقا، عنوان مبحثی از منطق ارسطو كه در كتاب ارگانون وی تحت همین عنوان در دو بخش تنظیم شده است (این واژه، معرب واژۀ یونانی آنالوتیكا به معنی تحلیل كردن است): آنالوطیقای اول و آنالوطیقای دوم. آنالوطیقای اول شامل دو قسمت است و به نظریۀ عمومی استنتاج قیاسی مربوط می‌‌شود. ارسطو در آنالوطیقای اول‌، ساختار عمومی...
  • آنندرام | آنَنْدْرامْ، (د 1164ق / 1751م)، شاعر و نویسندۀ پارسی‌گوی هند متخلص به مخلص. وی در سود هره از توابع لاهور به دنیا آمد. پدرش راجه هرده رام چهتری لاهوری، از طبقۀ چهتریان (چهتری یا كهتری = كشتری، طبقۀ امیران و سپاهیان در هند) بود كه از طبقات صاحب نفوذ هند محسوب می‌‌شدند (آزاد، 425؛ كوپاموی، 660؛ شفیق‌، 121؛ بهگوا...
  • آنی | آنی، پایتخت قدیم ارمنستان كه خرابه‌های آن مجاور دهكده‌ای به همین نام، در ولایت قارص، در ساحل راست رودخانۀ آریاچای (آخوریان) و در فاصلۀ 32 كیلومتری ملتقای این رودخانه با رود ارس باقی است و با شهر قارص 45 كیلومتر فاصله دارد. وجه تسمیه در این باره چنین حدس زده‌اند كه پرستشگاه یا معبد اناهیتا یا انائیتیس یكی از ا...
  • آنندراج | آنَنْدْراج، فرهنگ فارسی، گردآوردۀ محمد پادشاه متخلص به «شاد»، فرزند غلام محیی‌الدین، منشی مهاراجه میرزا آنند گجپتی راج‌منه سلطان بهادر، حاكم ویجی نگر (ویجیه‌نگر) از ایالات دكن. این كتاب‌به اشارۀ ابن راجه و به نام او (آنندراج) تألیف شده است. كار تألیف كتاب، در 1306 ق / 1888 م به پایان رسید، و یك سال بعد، در 3 ...
  • آندره، تور | آنْدْره، تور (1885-1947 م)، اسلام‌شناس لوتری مذهب، سوئدی، استاد الهیات و اسقف شهر لینكوپینگ در جنوب غربی استكهلم. زندگی‌نامه آندره در ونا دیده به جهان گشود و در استكهلم درگذشت. تحصیلات عالی خود را در دانشگاه اوپسالا (شهری در شمال باختری استكهلم) به پایان برد و در 1927 م به استادی رشتۀ الهیات دانشگاه استكهلم ب...
  • آوتولوکوس* |
  • آواز پر جبرئیل | آوازِ پرِ جِبْرَئیل‌، رساله‌ای تمثیلی‌، از رسایل عرفانی شیخ شهاب الدین یحیی بن حبش بن امیرك سهروردی معروف به شیخ اشراق (549-587ق / 1154-1191م‌). این رساله با نقل حكایتی از خواجه ابوعلی فارمدی (از مشایخ عارفان سدۀ 5 ق / 11 م و استاد امام محمد غزالی‌) به این شرح آغاز می‌شود: «او را پرسیدند كه چون است كه كبود جا...
  • آوه | آوه، یا آبه، شهركی كهن نزدیك ساوه. اكنون روستایی است از دهستان جعفرآباد در جنوب شهرستان ساوه در استان مركزی ایران. در فرهنگها و منابع تاریخی و جغرافیایی عربی و فارسی، آبه و آوه هر دو آمده، اما اغلب به صورت آبه ضبط شده است. جمعی چون دمشقی، فیروزآبادی و یاقوت حمودی «آبه» و گروهی چون ابن خلدون، مقدسی، ابن بطوطه ...
  • آوار | آوار، قومی مسلمان، ساكن جمهوری شوروی خودمختار داغستان. نام آوار را قوم معرولل داغستان ‌بر خود نهاده‌اند و معرولل در زبان محلی به معنای كوه‌نشین است. این قوم كه روسها آنان را آوارتسی می‌نامند، در بخش اصلی كوهستانهای جمهوری شوروی خودمختار داغستان و نوار مورّب عریضی كه سراسر خاك آن را از شمال خاوری تا غرب دربر گ...
  • آنکارا | آنْكارا، پایتخت جمهوری تركیه، كرسیِ ایلِ ‌(استان) آنكارا، پُر شهرستان‌ترین استان تركیه، واقع در شمال قسمت مركزی دشت آناتولی، 200 كیلومتری جنوب دریای سیاه و حدود 350 كیلومتری جنوب شرقی استانبول، خاستگاه تمدن كهنِ هیتی و یكی از زیباترین شهرهای‌خاورمیانه. وجه تسمیه نام آنكارا از آغاز پیداییِ این شهر تاكنون به شك...
  • آهارمهره | آهارْ مُهْره، اصطلاحی در فن كاغذسازی و بافندگی. در سده‌های گذشته كه هنوز كاغذ با دست ساخته می‌شد، برای آنكه كاغذ نازك، تنك و كم‌دوام نباشد و به هنگام نوشتن پُرز ندهد و از پخش شدن مركب بر آن جلوگیری شود، آن را آهار می‌دادند و مهره می‌كشیدند. نتیجۀ این كار آن بود كه كاغذ استوار، شفاف و نرم می‌شد و كار خوشنویسی ...
  • آواز | آواز (در هنر موسیقی)، كلام یا اصوات انسانی كه با ایجاد تغییراتی در شدت و ارتفاعشان تبدیل به موسیقی گردند (قس: لاروس ... ). كلمۀ آواز در اصل به معنی ‌مطلق صوت و نیز صوت موسیقی به كار رفته است (لغت‌نامۀ فارسی، فخررازی، 176- 179) و آنچه امروز، آواز نامیده می‌‌شود، سرود و گاه غزل و ترانه (نک‍ : عنصرالمعالی، 141، ...
  • آهنگ | آهَنْگ، لحن (= ملودی). آهنگ در پهلوی به معنی «كشش» به كار رفته كه از ریشۀ اوستایی Ŝang به معنی «كشیدن» گرفته شده است و در فارسی بیش‌تر به معنی قصد و عزم است، اما به معنی طرز، روش، قاعده و قانون، همچنین به معنی نوا، آوا، لحن و آواز به كار رفته است و به نظر می‌رسد كه معنی لحن برای آهنگ از معنی «طرز و روش و قاعد...
  • آهوان | آهُوان، دهستانی از استان سمنان كه مركز آن روستای آهوان است و بر فراز كوهی در 7 فرسنگی خاورِ سمنان و بین این شهر و دامغان قرار دارد. جمعیت این دهستان 165 نفر است (سرشماری ... ، 1355 ش). وجه تسمیه در دشت آهوان از قدیم آهوی فراوان وجود داشته است. خواندمیر می‌نویسد كه در 678 ق / 1279 م كه اباقاخان برای دفع شر لشك...
  • آهی | آهی، حَسَن بَنْلْی (د 923ق / 1517م)، شاعر و ادیب ترک، در دوران سلطنت سلیم اول. زادگاه او ترستنیک (در نزدیکی نیکوپولیس) بود و پدرش، سیدی خواجه در آن شهر به بازرگانی اشتغال داشت. آهی پس از مرگ پدر، به استانبول آمد و به کارهای ادبی و نویسندگی مشغول شد و یک چند در مدرسۀ بایزید پاشا در بروسه مدرس بود، ولی از این ک...
  • آیت الله | آیتُ‌اللّه، یا آیةالله (= نشانۀ خداوند)، عنوانی عام برای فقها و مراجع طراز اول و دوم شیعه از اوایل سدۀ 14 ق / 20 م. در ادوار پیشین تاریخ اسلامی، برای فقها در كنار القاب و عناوین خاص مانند مفید، صدوق و شیخ الطائفه، یك سلسله القاب عام نیز مانند شیخ الاسلام، ملّا و آخوند به كار رفته است. برخی القاب مانند ثقةالاس...
  • آیبک، قطب الدین | آیبَکْ، یا آیبگ، اَیبك، قطب‌الدین (د 607 ق / 1210 م)، بنیان‌گذار سلسلۀ سلاطین مملوك دهلی. اصلاً از تركستان بود. در كودكی او را به غلامی‌ به نیشابور بردند. در آنجا قاضی القضات فخرالدین عبدالعزیز كوفی (مق‍ ‍582 ق / 1186 م) او را «بخرید و تربیت كرد» (قزوینی، 1 / 399). آیبك همراه فرزندان قاضی به تحصیل علم و آموزش...
  • آی تیمور | آی تِیمور، مُحَمَّد (745-747 ق / 1344-1346 م)، سومین فرمانروا از سلسلۀ شیعی مذهب سربداران. نام او را به صورتهای آقا محمد تیمور، امیر محمد آتیمور، محمد آتیمور و آقامحمد آی تیمور نیز نوشته‌اند. پاره‌ای از مآخذ او را از غلامان خواجه وجیه‌الدین مسعود به شمار آورده‌اند (دولتشاه، 211). خواندمیر او را از غلامان فضل‌...
  • آیتی | آیـتی، عبدالحسین بافقی یزدی (1288-1372ق / 1871-1953م)، ادیب و شاعر و نویسندۀ ایرانی. در تفت از توابع یزد در خانواده‌ای روحانی زاده شد. پدرش، شیخ محمد، معروف به حاج آخوند تفتی از ائمۀ جماعت و واعظان فاضل یزد و در زادگاه خویش مرجع امور مذهبی بود. عبدالحسین در نوجوانی به لباس روحانیت درآمد و به آموزش ادبیات و عل...
  • آیبه سلطان | آیبه سُلْطان، یا ایبه سلطان بایندر، ابراهیم بیك، (مق‍904 ق / 1499 م)، از امیران آق قویونلو كه در اواخر حكومت این سلسله می‌زیست و در رقابتهایی كه میان جانشینان یعقوب بیك پسر اوزون حسن بر سر حكمرانی درگرفت، نقش مهمی‌ داشت. پس از استقرار بایسنقر بر تخت و قتل مسیح، عموی بایسنقر، مدعی دیگر حكومت، آیبه سلطان كه در ...
  • آیبک، عزالدین بن عبدالله | آیبَك، یا آیبَگ، آیبك، عزالدین بن عبدالله الصالحی النجمی‌، ملقب به الملك المعز (مق‍ 655 ق / 1257 م)، بنیادگذار دولت ممالیك بحری و نخستین سلطان مملوك و ترك نژاد مصر. وی از جملۀ غلامان ملك صالح نجم‌الدین ایوب بود و از همین روی چون دیگر ممالیكِ او به «صالحی» نامبردار شد. شهرت «نجمی‌» را نیز از همو گرفت. آیبك در ...
  • ابابیل | اَبابیل، واژۀ قرآنی به معنی دسته‌ها، گروهها (برای پرنده، اسب و شتر). این كلمه از الفاظ نادر است و تنها یك بار در قرآن (فیل / 105 / 3) به كار رفته و به همین جهت در كتابهای لغت و تفسیر بحثهای مفصلی برانگیخته است. پیش از وحی الهی، این كلمه در اشعار شاعران عرب جاهلی به كار رفته است. نخستین شاعر إِمْرَؤُ القَیس اس...
  • اباحه | اِباحه، اباحه از ریشۀ بَوح و بُؤوح به معنی اجازه دادن (فراهیدی، ازهری) و در شریعت اسلام از احكام پنجگانه است و در مورد فعلی گفته می‌شود كه براتیان و ترك آن پاداش و كیفری بار نیست. اباحه در عبادات مصداق ندارد (شهید اول، 1 / 31) چون فعل ترك در عبادات به قصد قربت و طاعت و به منظور كسب ثواب و اجتناب از معصیت است ...
  • ابار | اَبّار، ابوالعباس احمد بن علی بن مسلم نخشبی محدث بغداد (د 290 ق / 903 م). ابّار به معنی گَرْداندازِ نخل آمده و در مورد بعضی دیگر از کسانی که به ابّار معروف شده‌اند گفته شده است که به معنی سوزنگر (سوزن‌ساز) مشتق از «ابرة» به معنی سوزن است (سمعانی، 1 / 86) و ابن اثیر وجه تسمیۀ نخستین را خطا دانسته است (1 / 23)....
  • اباض | اُباض، ناحیه یا دشت و یا قریه‌ای در صحرای یمامه در شبه‌ جزیرۀ عربستان، یاقوت، یمامه را جزء اقلیم دوم و به قولی جزء اقلیم سوم به‌شمار آورده (4 / 1027) که در حدفاصل نجد و یمن قرار داشته و از شرق به بحرین و از غرب به حجاز محدود بوده است (دائرة‌المعارف القرن العشرین، ذیل یمامه). به گفتۀ ابن‌خلدون یمامه اقامتگاه م...

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: