ابن ابی عتیق
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 4 تیر 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/222765/ابن-ابی-عتیق
یکشنبه 31 فروردین 1404
چاپ شده
2
اِبْنِ اَبی عَتیق، عبدالله بن محمد بن عبدالرحمن بن ابی بكر، از ظرفای سدۀ 1ق / 7م در مدینه. شهرت او به ابن ابی عتیق از باب انتساب به نیای بزرگش خلیفه ابوبكر است كه عَتیق لقب داشت و پدرش محمد نیز ابوعتیق خوانده میشد (زیبری، 278؛ ابن اثیر، مرصع، 62-63) و در توجیه این انتساب گفتهاند كه نوادگان ابوبكر، بیشتر از باب فخرفروشی، چنین نامهایی بر خویش اطلاق میكردند (ابنقتیبه، معارف، 174؛ قس: ابنخلكان، 3 / 70). از آنجا كه ابن ابی عتیق در شمار شریفترین مردان مدینه بود، با زنان اصیل زادۀ مشهوری چون امّ اسحق دختر طلحه كه نخست همسر امام حسن (ع) و سپس همسر امام حسین (ع) بود، ازدواج كرد و از او صاحب فرزندی به نام اُمَیه شد (ابن حبیب، 66، 442؛ ابن قتیبه، معارف، 233). زن دیگر او عاتكه دختر عبدالرحمن بود كه به سبب دو بیتی كه در هجای شوهر سرود، در كتابهای ادب شهرت یافت (جاحظ، التّاج، 133؛ ابن عبدربه، 2 / 470؛ مسعودی، 5 / 285). از زندگی ابن ابیعتیق اطلاع چندانی در دست نیست، حتی تاریخ مرگ او را نمیدانیم و در انبوه داستانهای نكتهآمیزی كه دربارۀ وی آوردهاند، هیچ اشارهای به پایان زندگی او نشده است، اما همین داستانها كه احتمالاً بخشی از آنها ساختگی است، شخصیت شگفت او را كه نمونۀ بارز برخی طبقات مرفّه و اشرافی مدینه است، به روشنی تمام نمایش میدهد (دربارۀ زندگی اشرافی حجاز در آن روزگار و برخی داستانهای مربوط به ابن ابی عتیق، نك : آذرنوش، 145-160). در این داستانها وی مردی نیك نفس و مورد احترام جلوه میكند كه در عین شوخ چشمی و سبكسری، حدّ ادب را نیك میشناسد. هیچ یك از بزرگانی كه وی را با آنان ماجرایی و حدیثی بوده است، چون عایشه، عبدالله پسر عمر، و حتی ــ اگر روایات ساختگی نباشند ــ حضرت امام حسن و امام حسین (ع) از وی دل آزرده نشده و سرزنشش نكردهاند. ارتباط او با زنان خواننده و مجالس غزلسرایان مدینه، كه گویی در دوران بنی امیه چندان مذموم نبود، پیوسته در مرز گناه متوقف میگردید و او، از بیم همسانی با شاعران بیبند و باری چون عمر بن ابی ربیعه، هرگز پای از آن حد فراتر نمینهاد. به همین جهت است كه گروهی وی را، علیرغم شوخطبعی و فساد ظاهری، «صالح» و «اهل طهارت و عفاف» میپنداشتند (زبیری، 278؛ جاحظ، الحیوان 2 / 83-84) و حتی ابن قسیرانی (2 / 617) نام او را در شمار رجال حدیث نهاده است، اما برخی از نویسندگان روایات ناپسندی را هم كه دربارۀ او نقل شده، ذكر كردهاند. مثلاً ابنعبدربه (2 / 470) وی را صاحب «هزل و لهو» (و نه «غزل و لهو» كه در دیگر منابع دیده میشود) توصیف كرده، گوید زن وی كنیزكانی داشت كه در جشنهای دامادی و مراسم سوگ، آنان را به آوازخوانی و نوحهسرایی میفرستاد.ابن ندیم به دو كتاب كه هر دو كتاب ابن ابیعتیق نام دارند، اشاره میكند: یكی را در شمار آثار مداینی دربارۀ «نسب قریش» ذكر كرده (ص 148) و دیگری را در آثار ابوایوب مدینی كه خود از ظرفا و ادبا و موسیقیشناسان مدینه بوده و چندین كتاب در همین موضوعها نوشته، آورده است (صص 211-212). همچنانكه بِلاّ حدس میزند (III / 682 EI2,)، انتساب كتاب اول به مداینی غریب است، اما میتوان گفت كه كتاب دوم به راستی وجود داشته و منبع بسیاری از داستانهای مربوط به ابن ابی عتیق بوده است. شاید همه یا بخشی از داستانهایی كه اینك در دست داریم (بیشتر در اغانی و اندكی در منابع دیگر)، از همان كتاب اخذ شده باشد. به خصوص كه حجم داستانهای موجود آن قدر هست كه بتوان كتابی شایستۀ این گونه آثار از آنها فراهم آورد. اینك برای پژوهشهای بیشتر، مجموعۀ نكتههای مربوط به ابنابیعتیق را به شرح زیر طبقهبندی میكنیم:1. رابطۀ او با بزرگان: مزاح با عایشه (ابن سعد، 8 / 76: عایشه عمۀ پدرش بود)، در دامن عایشه (ابن عبدربه، 6 / 20)، مزاح با عایشه و بر حذر داشتن او از «یوم البغل» (ابن خلكان، 3 / 17)، حضور در مراسم تدفین او (ابن اثیر، اسد الغابة، 5 / 504)، در دربار مروان بن حكم (ابن خلكان، 2 / 67)، در كنار عبدالله بن زبیر (ابوالفرج، 6 / 169؛ زبیری، 393)، چند بار در خدمت امام حسن (ع) (بلاذری، 23؛ ابوالفرج 8 / 134؛ ابن خلكان، همانجا)، در خدمت امام حسین (ع) (ابوالفرج، همانجا)، در مجلس عبدالله بن جعفر (ابن عبدربه، 6 / 22)، مزاح با عبدالله بن عمر (جاحظ، تاج، 133؛ ابن عبدربه، 2 / 470-471؛ مسعودی، 5 / 285؛ صنعانی، 132)، در دربار عبدالملك (ابن عبدربه، همانجا).2. رابطۀ او با شاعران از جمله: عمر بن ابی ربیعة (ابوالفرج، 1 / 20-91 و فهرست آن)، حارث بن خالد (همو، 1 / 91؛ قس: حصری، 1 / 251)، نُصیب (ابوالفرج، 1 / 145-146؛ مرزبانی، 173)، قیس بن خَطیم (ابوالفرج، 2 / 159)، احوَص (همو، 4 / 44، 7 / 133)، قیس بن الرُّقیات (همو، 4 / 162، 166)، كُثَیِّر (همو، 4 / 166، 8 / 30، 14 / 80؛ نیز قس: ابنعبدربه، 6 / 21؛ مرزبانی، 136)، عروة بنأُذینه (ابوالفرج، 6 / 131، 21 / 171)، عروة بن حِزام (همو، 20 / 156)، حزین (همو، 8 / 30، 14 / 80-81)، قیس بن ذَریح و معشوق او لُبْنی (همو، 8 / 131، 134). 3. رابطۀ او با موسیقدانان و آوازخوانان از جمله: جَمیله (همو، 7 / 133، 134)، دَلال (همو، 4 / 62، 70)، سَلامة القس (همو، 8 / 10)، عزّة المَیلاء (همو، 11 / 38، 16 / 14، 19، 20)، سُرَیج (همو، 1 / 109، 8 / 58)، معبد (همو، 8 / 58)، ابن عایشه (همو، 2 / 63)، غَریض (همو، 2 / 133)، مَعاذِ مغنّی (ابن عبدربه، 6 / 21). علاوه برآنچه ذكر شد، نكتههای ظریف دیگری نیز به او نسبت دادهاند كه شاید برخی از آنها ساختگی باشد از جمله: مزاح با اشعب (ابن قتیبه، عیون، 3 / 12)، مزاح با ابوسائب (ابن عبدربه، 6 / 24)، مزاح با همسایه (ابن قتیبه، عیون، 1 / 236)، مزاح با رهگذر و سگ او (همان، 2 / 39).با آنچه برشمردیم و آنچه احتمالاً این سوی و آن سوی یافت خواهد شد، میتوان كتاب ابن ابی العتیق را بازسازی كرد.
ابن اثیر، علی بن محمد، اسد الغابة، بیروت، داراحیاء التراث العربی؛ ابناثیر، مبارك بن محمد، المرصّع، به كوشش ابراهیم سامرائی، بغداد، 1391ق / 1971م؛ ابن حبیب، محمد، المحبّر، به كوشش ایلزه لیشتن اشتیتر، حیدرآباد دكن، 1361ق / 1942م؛ ابن خلكان، وفیات الاعیان، به كوشش احسان عباس، بیروت، 1968-1972م؛ ابن سعد، محمد، الطبقات الكبری، به كوشش احسان عباس، قاهره، 1358ق؛ ابن عبدربه، احمدبن محمد، العقد الفرید، به كوشش احمد امین و دیگران، قاهره، 1375ق / 1956م؛ ابن قتیبة، عبدالله بن مسلم، عیون الاخبار، قاهره، 1343ق / 1925م؛ همو، المعارف، به كوشش ثروت عكاشه، قاهره، 1388ق / 1969م؛ ابنقیسرانی، محمدبن طاهر، كتاب الجمع بین رجال الصحیحین، حیدرآباد دكن، 1323ق / 1905م؛ ابن ندیم، الفهرست، بیروت، 1398ق / 1978م؛ ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، الاغانی، قاهره، 1923-1974م؛ بلاذری، احمدبن یحیی، انساب الاشراف، به كوشش محمدباقر المحمودی، بیروت، 1397ق / 1977م؛ جاحظ، عمروبن بحر، التاج فی اخلاق الملوك، به كوشش فوزی عطوی، بیروت، 1970م؛ همو، الحیوان، به كوشش عبدالسلام هارون، قاهره، 1385ق / 1965م؛ حصری، ابراهیم بن علی، زهر الاداب و ثمر الالباب، به كوشش محمد محییالدین عبدالحمید، قاهره، 1372ق / 1953م؛ زبیری، مصعب بن عبدالله، نسب قریش، به كوشش لوی پرووانسال، قاهره، 1354ق / 1953م؛ صنعانی، محمدبن صالح، مسالك الابصار فی ممالك الامصار، به كوشش اكوع الجوالی، صنعاء، 1405ق / 1985م؛ مرزبانی، محمدبن عمران، الموشح، به كوشش مُحِبّالدّین خطیب، قاهره، 1385ق / 1965م؛ مسعودی، علی بن الحسین، مروج الذهب، به كوشش باربیه دومنار، پاریس، 1861-1871م؛ نیز:EI2.
آذرتاش آذرنوش ـ ابوالفتح حکیمیان
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید