آذربایجان
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 18 دی 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/231591/آذربایجان
شنبه 9 فروردین 1404
چاپ شده
1
در آذربایجان در نتیجۀ فعالیتهای شدید آتشفشانی در بیشتر نواحی، سنگ مادر را مواد خروجی تشكیل میدهند. كوهستانی بودن منطقه باعث شده است كه فرسایش خاك در شیبهای تند شدیدتر باشد و مواد فرسوده به آسانی به نواحی پستتر منتقل گردد. درنتیجه بدنۀ صخرههای كوهستانی عاری از خاك است و یا از خاكهای محلی كه هنوز انتقال پیدا نكردهاند پوشیده شده است. در دامنهها خاك روی سنگریزههای درشت و در جلگهها در روی مواد ریز قرار دارد. تغییرات گرمای شب و روز و یخبندانهای منطقه تجزیۀ مكانیكی سنگها را تسهیل میسازد و آب باران و ذوب برف و شستوشو، انتقال مواد را تسریع میكند. پوشش گیاهی كه خود تابعی از شرایط آب و هوایی است، در تشكیل و تكامل و همچنین حفاظت خاك منطقه نقش مؤثری دارد و بالأخره به علت قطع بیرویۀ درختان جنگل و استفادۀ بیش از حد از مراتع، كه باعث لخت شدن زمین و درنتیجه فرسایش خاك میشود، انسان بهطور مستقیم و غیرمستقیم در تكامل و تشكیل خاك و نیز تغییر و فرسایش آن در منطقه دخالت دارد (كردوانی، 264).مجموع این عوامل در آذربایجان خاكهای متنوعی را به وجود آورده است كه متأسفانه هنوز كاملاً شناخته نشدهاند. با اینكه مطالعات اجمالی خاكشناسی و همچنین بررسیهای ارزیابی منابع و قابلیت و استعداد اراضی به مقیاس نسبتاً وسیعی بهوسیله مؤسسۀ خاكشناسی و مهندسین مشاور سازمان برنامه در سطح كشور به عمل آمده است، ولی در منطقۀ آذربایجان اینگونه مطالعات و بررسیها تا 1363ش تا حدود 5 /1 میلیون هكتار انجام گرفته كه خود 15٪ وسعت منطقه بوده است (همو، جدول صفحۀ 259). بنابراین آنچه دربارۀ خاكهای منطقه نوشته میشود باتوجه به كمبود اطلاعات، نباید قطعی تلقی گردد. از مطالعات انجام شده چنین برمیآید كه بهطور كلی یكنواختی خاصی در تركیب خاكهای آذربایجان، از نقاط پست جلگهای تا ارتفاعات، وجود دارد و این امر میتواند مبنای تقسیمبندی جدیدی برای خاك محسوب شود. لذا میتوان تقسیمات زیر را انجام داد:1- خاكهای مرطوب و شور؛ در پستترین نواحی فلات، چه در حاشیههای دریاچۀ ارومیه و چه در جلگهها و دشتهای میانكوهی، به مناسبت نزدیك بودن سفرۀ آب زیرزمینی به سطح زمین و بالا آمدن املاح در اثر تبخیر شدید، خاك مرطوب و شوری به وجود میآید كه از نظر كشاورزی ارزش چندانی ندارد. از آن جمله است خاكهای شور و مرطوب حواشی دریاچۀ ارومیه و نواحی بسیار پست جلگههای تبریز، اهر و اردبیل و امثال آن.2- خاكهای تراسهای كمارتفاع كه بر روی مواد رسوبی قرار دارد از ذرات ریز تشكیل شده است و اغلب دارای شیب ملایمی است كه عمل زهكشی را تسهیل میكند. این خاكها برعكس گروه اول دارای ارزش زراعی فراوانند، مانند خاكهای جلگههای نواحی اردبیل، سراب، اطراف تبریز و جنوب مراغه و امثال آن.3- خاكهای نواحی مرتفع كه بر روی مواد رسوبی با بافت درشت تشكیل شده، حدفاصل بین خاكهای زراعی ارزشمند از گروه دوم و خاكهای كوهستانها بهشمار میآید.4- خاكهای كوهستانی نواحی مرتفع كه بیشتر از مواد محلی و حاصل از تخریب مكانیكی به وجود آمده، فاقد طبقات ژنتیكی خاك است. این خاكها كه از سنگریزههای درشت تشكیل یافته، به ندرت از یك قشر نازك لیتوسل پوشیده شدهاند (سازمان برنامه (دفتر فنی)، 62).از نظر گروهبندی متعارف خاكها، كارشناسان خاك گروههای مهم زیر را در منطقۀ آذربایجان تشخیص دادهاند:1- خاكهای قهوهای، دارای رنگ قهوهای روشن یا تیرۀ مایل به خاكستری است كه بنابر طبیعت لایۀ زیرین خاك متفاوتند. مواد آلی این خاكها در شرایط اقلیمی آذربایجان حداكثر تا 3٪ است. در آذربایجان این نوع خاكها در جلگههای مغان، اردبیل، سراب، میانه، تبریز، دامنههای جنوبی میشوداغ، شمال غربی مرند (نزدیك زنوز) و دامنههای جنوبی قرهداغ و همچنین در مغرب ارومیه وجود دارد و بر رویهم در حدود 11٪ از وسعت منطقه را شامل میشود.2- خاكهای شاهبلوطی، كه رنگ آنها از خاكهای قهوهای تیرهتر و بلوطی است و اغلب در نواحی مرتفعتر مشاهده میشود و به علت پوشش گیاهی غنیتر، میزان مواد آلی آنها تا 4٪ میرسد. این خاكها نوعاً در جاهایی كه باران بیشتر و زهكشی مناسبتر باشد، تولید میشوند. در آذربایجان این خاكها بیشتر در شمال غربی منطقه (شمال غربی خوی) و حوضۀ ارس و همچنین در میانه و دامنههای جنوبی تودۀ سهند مخصوصاً در منطقه هشترود كه دارای زهكشی و باران مساعدتری است وجود دارد و رویهمرفته 2 تا 3٪ وسعت منطقه را تشكیل میدهد.3- خاكهای قهوهای توأم با لیتوسل كه معمولاً خاكهای كمعمقی است و در نواحی كوهستانی و تپه ماهوری دیده میشود. تفاوت آنها با خاكهای قهوهای در این است كه از نظر خاكشناسی دارای نیمرخ كامل نیستند و درنتیجه قدرت جذب رطوبت كمتری دارند. نمونههای این نوع خاك را در جلگۀ سلماس و جنوب غربی دریاچۀ ارومیه و مشرق میاندوآب و همچنین در میانه و هشترود و دامنههای ارتفاعات اردبیل میتوان مشاهده كرد. این خاكها در حدود 10٪ وسعت منطقه را به خود اختصاص دادهاند.4- لیتوسل آهكی متشكل از مارنهای گچی و نمكی كه بیشتر بر روی لایههای گچی تولید شده است و وجود درصد زیادی از رس و نمك، رشد گیاه را در آنها متوقف میسازد. نمونههای این خاك را در شمال شرق تبریز تا مرند و شمال دریاچۀ ارومیه و شمال سلماس میتوان مشاهده كرد. وسعت این خاكها حدود 9٪ وسعت منطقه است.5- لیتوسل آهكی كه معمولاً بر روی لایههای آهكی تولید شده و بیشتر اراضی دیم منطقه را بهویژه در كوهپایهها دربر میگیرد. نمونههای آن را در حوضۀ ارس (شمال ماكو و غرب جلفا) و جنوب دشت مغان و جنوب شرقی تودۀ سهند میتوان یافت. و بر رویهم در حدود 12٪ وسعت منطقه از این نوع خاكها پوشیده شده است.6- لیتوسل متشكّل از سنگهای خروجی، بیشتر بر روی سنگهای آذرین و خاكسترهای آتشفشانی تشكیل شده و از لحاظ فلدسپار، منیزیم و آهن غنی است. قسمتهای وسیعی از ارتفاعات سبلان و سهند و قوشهداغ و قرهداغ و بزقوش و ارتفاعات شمال غربی نزدیك آرارات از این نوع لیتوسلها پوشیده شده است. وسعت این نوع خاكها در حدود 26٪ تمام منطقه است.7- خاكهای رسوبی كه بیشتر خاكهای جوان تراسهای رودخانهها و خاكهای مجاور رودخانهها را تشكیل میدهد و گاهی در ردیف بهترین خاكهای كشاورزی بهشمار میآید. نمونههای آن را در جلگههای اردبیل، سراب، تبریز، مرند، جلفا و حوضۀ ارومیه میتوان دید. گسترش این نوع خاكها تا حدود 10٪ وسعت منطقه است.8- خاكهای شور و قلیایی كه به علت دارا بودن نمك زیاد قابل استفادۀ كشاورزی نیستند. این خاكها در جلگۀ میان تبریز و دریاچۀ ارومیه و در نواحی پست جلگههای سراب و اردبیل و بالأخره در حوالی دریاچه بهویژه در بخشهای ساحلی زرینهرود و سیمینهرود دیده میشوند.9- خاكهای باتلاقی كه در نواحی مصبی زرینهرود و سیمینهرود و نیز در باریكههای ساحلی ارومیه از جنوب تا شمال شرقی وجود دارد و بیشتر سال از آب پوشیده شده است. این خاكها ارزش زراعی چندانی ندارند.جدول صفحۀ بعد اطلاعات اجمالی خاكشناسی موجود منطقه را نشان میدهد (سازمان برنامه (دفتر فنی)، 69، 334).
آذربایجان به علت موقع جغرافیایی و طبیعت كوهستانی از مناطق نسبتاً پرباران ایران است و همین امر باعث شده است كه از نظر پوشش گیاهی هم بعد از سواحل جنگلی و سرسبز جنوب و مغرب دریای خزر از دیگر قسمتهای ایران غنیتر باشد. تنوع فراوان ناهمواریها و جنس خاك و شرایط اقلیمی، تنوع مشابهی در گونههای گیاهی منطقه به وجود آورده است، ولی بهطوركلی یك خاصیت مشترك در تمام این گونهها وجود دارد و آن طبیعت خشكیپسندی و مقاومت آنها در مقابل تغییرات شدید گرما و باران است. از نظر تقسیمبندی گیاهیِ ایران، این منطقه محل تلاقی جنگلهای برگپهن زاگرس و استپهای كوهستانی و نباتات فلاتی است كه تحت تأثیر شرایط محلی، سیمای پوشش گیاهی منطقه را به وجود آورده است (مبین، 232). در سراسر آذربایجان اگر از بعضی كرانههای شور و پوشیده از نمك دریاچۀ ارومیه از یكسو و قلل مستور از برف كوهها از سوی دیگر صرفنظر كنیم، زمینی كه فاقد پوشش گیاهی باشد، پیدا نخواهیم كرد.در اینجا پوشش گیاهی، تحت دو عنوان كلی جنگلها و مراتع مورد بحث قرار میگیرد:
بقایای جنگلهای ادوار گذشته كه در بعضی نقاط این منطقه به چشم میخورد، نشانۀ این است كه وسعت جنگل در زمانهای پیشین بیشتر از امروز بوده است و به علت تغییرات اقلیمی و بهرهبرداریهای بیرویه به محدودههای كنونیكاهش یافته است. از برآوردهای مختلفی كه از حدود وسعت جنگل در آذربایجان به عمل آمده چنین استنباط میشود كه بهطور متوسط در حدود 15٪ از سطح منطقه زیرپوشش انواع جنگل قرار دارد (سازمان برنامه (دفتر فنی)، 203). نواحی جنگلی آذربایجان را میتوان به قوسی تشبیه كرد كه سرزمینهای حاشیۀ شرقی و شمالی و غربی منطقه را دربر گرفته است و تنها در مركز و جنوب منطقه است كه جنگلهای وسیع و قابل ذكری وجود ندارد. در مشرق و تا حدی در شمال منطقه، جنگلهای موجود دنبالۀ جنگلهای سواحل غربی خزر یا طالش است. در حالی كه جنگلهای مغرب منطقه، مخلوطی از جنگلهای زاگرس در جنوب و فلات آناطولی در مغرب است. مهمترین جنگلهای منطقۀ آذربایجان عبارتند از:
1. جنگلهای ارسباران. شمال آذربایجان، یعنی نواری از كوهستانها كه به موازات رود ارس قرار گرفته، از مغرب تا مشرق كم و بیش از جنگل پوشیده شده است، با این قید كه در بعضی نواحی این جنگلها انبوه و بكر و دستنخورده است و در جاهای دیگر، جنگل به درختهای تنك و پراكنده و احیاناً تكدرختهای به جا مانده از جنگلهای گذشته تبدیل میشود.درواقع جنگل ارسباران به ناحیهای اطلاق میشود كه از قسمت جنوبی رود ارس (جایی كه پیشرفتگی این رود به داخل آذربایجان به حداكثر میرسد) آغاز میشود و تا حدود كوههای شمال اهر و مشكینشهر ادامه دارد (همانجا). جنگلهای ارسباران مهمترین جنگلهای آذربایجان شرقی است و شامل بخشهای دیزمار، حسنآباد، میشه پاره و كلیبر میشود. این جنگلها درواقع دنبالۀ جنگلهای سواحل خزرند كه در قسمتی (مغرب آستارا تا كلیبر) قطع شده و از طرف مغرب تا خوی كشیده میشوند (همانجا). درختان این جنگلها بیشتر از جنس درختان شمال كشور یعنی گونههای نمپسند است و درنتیجه در نواحیای كه باران سالانۀ آن از 40 سانتیمتر بیشتر است نسبتاً انبوه و در نواحی پستتر و كمباران تنكترند. علاوه بر این روی شیبها و دامنههای شمالی پرشاخه و برعكس روی شیبها و دامنههای جنوبی كمشاخه میباشند. از این گذشته هرچه به رود ارس نزدیكتر شویم پوشش گیاهی آنها تنكتر میشود تا بالأخره به نیزارها و بوتهزارهای حاشیۀ ارس منتهی میگردد. بیشترین درختان این جنگلها از نوع بلوط و مَمْرَزْ است كه در میان آنها گونههای دیگری مانند افرا، نارون، فندق، بید، آلبالو، گردو، انجیر، زالزالك، سیب و نیز درختچه و بوتههای زرشك، زغالاخته، گلپر، اسپره و تمشك فراوان میروید. وسعت این جنگلها را تا 000‘50 هكتار برآورد كردهاند (همان، 204).2. جنگلهای اردبیل و خلخال كه از نظر اهمیت در درجۀ دوم قرار دارند، به تمام معنی دنبالۀ جنگلهای شمال ایرانند؛ كه چون در شیبهای غربی و پشت به رطوبت رشتههای طالش واقع شدهاند به انبوهی و عظمت جنگلهای شمال نمیرسند. نمونۀ كامل این وضع را میتوان در طول جادۀ آستارا به اردبیل مشاهده كرد. در این مسیر جنگلهای انبوه و پرپشت درۀ آستارا با فاصله گرفتن از دریا انبوهی خود را بهتدریج از دست میدهد و در دامنههای غربی گردنۀ حیران به بوتهزارها مبدل میگردد. جنگلهای اردبیل تا خلخال ادامه دارد و بیشترین درختان آنها، مانند جنگلهای ارسباران، بلوط و ممرز است و راش و ازگیل و زالزالك هم در آنها دیده میشود. وسعت این جنگلها كاملاً مشخص نشده، ولی در نواری به عرض 5 تا 6 كم از گردنۀ حیران تا خلخال گسترش یافتهاند.در اردبیل جنگل فندق مهمی در اطراف وَیل گیج (24 كیلومتری شمال شرقی اردبیل) با وسعتی تا حدود 000’20 هكتار وجود دارد كه از میوۀ آن بهرهبرداری میشود و دارای اهمیت اقتصادی فراوان است.3. جنگلهای سردشت: آثار جنگلی در سراسر دامنۀ كوههای مرزی غرب آذربایجان وجود دارد، ولی مهمترین ناحیۀ جنگلی را میتوان جنگلهای سردشت دانست كه در منتهىالیه قوس جنگلی منطقۀ آذربایجان قرار دارد. این ناحیۀ جنگلی با وسعتی حدود 150 تا 200 هزار هكتار (همان، 461) از 50 كیلومتری شمال شرقی سردشت با عرض متوسط 20 كم كه گاهی به 90 كم هم میرسد، آغاز میشود و تا بانه ادامه دارد و در بعضی نقاط تا 10 الی 20 كیلومتری مهاباد پیش میرود. این جنگلها به جز در نوار باریك، واقع در دو طرف جادهها كه مورد دستبرد و تخریب واقع شدهاند، فوقالعاده انبوه و تقریباً بكر و دستنخوردهاند. ارتفاع متوسط این جنگلها از سطح دریا 500‘1 متر است كه منطقه انبوهتر آنها میان ارتفاعات 280‘1 متر تا 770‘1 متر واقع است. باران سالانه در این جنگلها از 30 سانتیمتر در نواحی پست تا حدود 100 سانتیمتر در ارتفاعات تفاوت میكند و در قسمت اخیر است كه بیشتر نزولات جوی به صورت برف است. در حدود 3/4 درختهای جنگلی این ناحیه از انواع بلوط است كه در فواصل آنها گونههای گردو، زبان گنجشك، سقز، گلابی وحشی، توت، گوجه، سماق، پسته و همچنین درختچههای جنگلی زیاد دیده میشود (همان، 462) كه میوه و صمغ و چوب آنها مورد بهرهبرداری است.
صرفنظر از موقعیت جغرافیایی، عوامل دیگری از قبیل ناهمواری و آب و هوا و جنس خاك باعث شده است كه در سراسر آذربایجان مناظر خشك و بیابانی و كمآب و علف، به صورتی كه در داخل فلات ایران زیاد دیده میشود، وجود نداشته باشد، درنتیجه مناظر جغرافیایی این منطقه با مناظر داخلی و مركز كشور تفاوت كلی دارد و پوشش گیاهی طبیعی آن هم بههیچوجه با مناطق دیگر قابل مقایسه نیست. در این منطقه مهمترین و باارزشترین مراتع ییلاقی در دامنههای سبلان و نیز وسیعترین مراتع قشلاقی در دشت مغان تقریباً پهلو به پهلوی یكدیگر قرار دارند. دربارۀ وسعت مراتع منطقه براساس تعریف و مشخصات مرتع برآوردهای مختلفی به عمل آمده است. با درنظرگرفتن جمیع جهات، وسعت مراتع شناختهشده و مورد بهرهبرداری منطقه را میتوان از 500 هزار هكتار متجاوز دانست (همان، 208، 467).
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید