دائرة المعارف بزرگ اسلامی

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • جندب ازدی | نام و نسبت چند تن از رجال سدۀ 1ق / 7م
  • جندی | ابوعبدالله مؤید بن محمود بن صاعد، مشهور به مؤیدالدین جندی (د اواخر سدۀ 7ق / 13م)، عارف و صوفی و شاعر، متخلص به مؤید. از دوران کودکی و جوانی او آگاهی دقیقی در دست نیست؛ بیشترین اطلاعات دربارۀ وی را می‌توان از آثار مشهور او: شرح فصوص الحکم و نفحة الروح به دست آورد.
  • جندی |
  • جنزی | ابوحفص عمر بن عثمان تمیمی (د 14 جمادی‌الآخر 550 ق / 15 اوت 1155م)، ادیب و شاعر ایرانی. از وی با القاب «ناصرالدین ابوالمفاخر» و «ذوالبیانین» نیز یاد شده است (ششن، 1 / 419؛ آربری، 385).
  • جندی | محمد امین بن محمد بن عبدالوهاب (1229-1295ق / 1814-1878م)، ادیب، شاعر و مفتی حنفی دمشق در دورۀ عثمانی. عبدالرزاق بیطار مورخ و ادیب سوری (د 1335ق / 1917م) و محمدسلیم جندی صاحب تاریخ معرة النعمان تنها کسانی هستند که به تفصیل، روزشماری از زندگی وی فراهم آورده‌اند.
  • جندیشاپور | جُنْدیشاپور، یا گندیشاپور، شهری باستانی و تاریخی در خوزستان. سبب نام‌گذاری: در نوشته‌ها نام این شهر به صورت گُندیشاپور (با یاء مجهول) آمده است.
  • جنس | اصطلاحی در منطق و فلسفه که در برابر واژۀ یونانیِ γένος به کار رفته است. پیشینۀ مطرح شدن این مفهوم را باید در نوشته‌های ارسطو و فرفوریوس پی‌جویی کرد.
  • جواد اصفهانی |
  • جواد پاشا | یا جواد احمد پاشا (1267-1318ق / 1851-1900م)، نویسنده، دولتمرد و صدر اعظم عثمانی.
  • جنیدی |
  • جوامع | عنوانی که در دوران اسلامی بر دسته‌ای از آثار علمی و فلسفی اطلاق شده است. پیش از اسلام، در دوران اسکندرانی، فراهم آوردن تلخیصهایی از آثار کلاسیک یونانی، بیشتر برای استفادۀ آموزشی، کاری رایج بود (پیترز، 96).
  • جوالیقی | ابومنصور موهوب بن احمد (466-539 یا 540 ق / 1074-1144 یا 1145م)، ادیب و معرّب‌شناس بزرگ. 3 تن از بزرگ‌ترین نویسندگان عرب، سمعانی (د 562 ق / 1162م)، ابن‌جوزی (د 597 ق / 1201م) و ابن انباری (577 ق / 1181م) که اساساً کارشان به نوعی شرح‌حال نویسی است.
  • جواد |
  • جوان | کاظم‌علی، ادیب، سخنور و شاعر نامدار اردوزبان هندی در سدۀ 13ق / 19م. وی اهل دهلی بود (سکسینه، 11؛ قادری، 120) و با حملۀ احمدشاه ابدالی در 1174ق / 1761م مجبور به ترک آنجا و مهاجرت به لکهنو شد (منگلوری، 81).
  • جوالیقی |
  • جوانرود | شهر و شهرستانی در شمال استان کرمانشاه.
  • جوامع الحکایات |
  • جواهرنامه | دسته‌ای از کتابها که به شناخت معدنیات به‌ویژه سنگهای قیمتی می‌پردازند. از این گونه کتابها در فارسی با عنوان «جواهر نامه» و گاه «تنسوخ نامه» (نک‍ : دنبالۀ مقاله) و در عربی «کتاب الجواهر» یا «کتاب الاحجار» یاد می‌شود.
  • جوانمردی |
  • جواهر الکلام | نوان کتابی مشتمل بر دورۀ فقه که یکی از مبسوط‌ترین و مؤثرترین نوشته‌ها در دورۀ متأخر از فقه امامی محسوب می‌گردد.
  • جوانمرد قصاب | شخصيتی افسانه‌ای که داستان زندگی‌اش بیانگر مفهوم مردانگی و فتوتی است که از شیوۀ رفتار و خوی امام علی(ع) تأثیر گرفته، و به همین سبب او را پیر و بزرگ قصابان دانسته‌اند.
  • جوبری | عبدالرحیم (یا عبدالرحمان) بن عمر دمشقی، ملقب به زین‌الدین (د پس از 663 ق / 1265م)، صاحب کتاب المختار فی کشف الاسرار و هتک الاستار.
  • جوچی | یا جوجی، که نام او را توشی و دوشی هم ضبط کرده‌اند (احتمالاً 580-625 ق / 1184- 1228م)، بزرگ‌ترین پسر از 4 پسرِ چنگیزخان (جوچی، جغتای، اوگتای و تولوی)، از خاتون اول او، بورته فوجین (یا به ضبط وصاف، یسونجین بیکی)، دختر آی نویان، پادشاه قوم قُنقیرات (رشیدالدین، 1 / 443؛ جوینی، 1 / 29؛ وصاف، 558؛ سیفی، 49؛ قس: شبا...
  • جواهری | محمد مهدی بن عبدالحسین بن علی (1900-1997م / 1279-1376ش)، شاعر نوکلاسیک و انقلابی عراقی. لقب شاعر برخاسته از شهرت جد او، شیخ محمد حسن جواهری، صاحب کتاب جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام است.
  • جودت | عبدالله، شاعر، مترجم، فعال سیاسی، اندیشمند، طبیب و ناشر ترکیه‌ای و از بنیان‌گذاران جمعیت اتحاد و ترقی. او در جمادی الاول 1286ق / سپتامبر 1869م در عربگیر ــ قصبه‌ای در ولایت معمورة العزیز که امروزه الازیق نامیده می‌شود و در منطقۀ فلات علیا قرارگرفته است (میدان لاروس، II / 627؛ آق بایراق، 9) ــ در یک خانوادۀ کر...
  • جودی موروری | ابن عثمان مغربی (د 198ق / 814 م)، ادیب و نحوشناس اندلسی. آگاهی ما از زندگی وی بسیار اندک است. ظاهراً نخستین کسی که از جودی یاد کرده، زبیدی (د 379ق / 989م) است و دیگر منابع گفته‌های او را نقل کرده‌اند. جودی از موالی آل یزید بن طلحۀ عَنْبسی است.
  • جود | اصطلاحی اخلاقی، فلسفی، کلامی و عرفانی، به معنای بخشش و دهش. مفهوم جود به تناسبِ کاربردِ آن در زمینه‌های مختلف و بنا بر اطلاقِ آن بر باری تعالى یا بر انسان وجوه مختلفی دارد.
  • جور |
  • جودی خراسانی | عبدالجواد، شاعر مرثیه‌گوی سدۀ 13ق / 19م. برخی او را میرزای جودی هم گفته‌اند، زیرا میرزا لقب عمومی سرایندگانی بود که در آن دوره می‌زیسته‌اند و برخی از آنها با جودی معاصر بوده‌اند؛ از قبیل میرزا عباس علی اختر طوسی (د 1335ق / 1917م) (ساعدی، 10).
  • جودی، کوه | نام جایی در قرآن کریم که در قصۀ حضرت نوح(ع) کشتی او پس از گذر از طوفان بر بالای آن قرار گرفته، و به امن رسیده است. این نام تنها در قرآن کریم در آیۀ 44 از سورۀ هود(11) دیده می‌شود.
  • جودت پاشا | احمد (رجب 1238-2 ذیحجۀ 1313 / مارس 1823- مه 1895م)، دولتمرد، تاریخ‌نگار، حقوقدان و اندیشمند اصلاح‌طلب عثمانی.
  • ابن طربای حارثی | احمد (ح 977-1057ق / 1569-1647م)، از امیران طایفۀ حارثه (از شاخه‌های قبیلۀ طی) که برای مدتی نسبتاً دراز بر منطقۀ لجون (در فلسطین) و جنین فرمانروایی داشت.
  • ابن طقطقی |
  • ابن طراوه | ابوالحسین، سلیمان بن محمد بن طراوه (ح 438- 528ق / 1406-1134م)، ادیب و نحوی عصر ملوک‌الطوائف و مرابطون در اندلس.
  • ابن طراد | ابوالقاسم شرف‌الدین علی بن طراد بن محمد بن علی زینبی هاشمی (462-538ق / 1070-1144م)، راوی، نقیب النقبای بغداد و وزیر مسترشد و مقتفی عباسی.
  • ابن طرارا | ابوالفرج مُعافى بن زکریا بن یحیی نهروانی (7 رجب 305- ذیحجۀ 390 / دسامبر 917- نوامبر 1000)، محدث، مقری، ادیب و فقیه جریری.
  • ابن طلحه، ابوسالم | ابوسالم کمال‌الدین محمد بن طلحة بن محمد بن حسن عَدَوی قرشی (582-27 رجب 652ق / 1186-12 سپتامبر 1254م)، شاعر، قاضی و فقیه شافعی.
  • ابن طلحه، ابوجعفر | ابوجعفر احمد بن محمد بن طلحۀ انصاری (د 631 یا 632ق / 1234 یا 1235م)، کاتب و شاعر اندلسی که از باب انتساب به نیای خود، ابن طلحه نامیده شد (ابن خطیب، 1 / 243).
  • ابن طولون |
  • ابن طفیل | ابوبکر محمد بن عبدالملک بن محمد بن محمد قیسی (د 581ق / 1185م)، طبیب، فیلسوف، شاعر، وزیر و فقیه اندلسی.
  • ابن طملوس | ابوالحجاج یوسف بن محمد (559-620ق / 1164-1223م)، پزشک و فیلسوف اندلسی.
  • ابن طیب |
  • ابن طهمان | ابوسعید ابراهیم بن طهمان بن شعبۀ (شعیب) خراسانی هروی، فقیه، مفسّر، متکلّم و محدّث (د 163ق / 780م).
  • ابن طویر | ابومحمد عبدالسلام بن حسن قیصرانی (525-617ق / 1131-1220م)، تاریخ‌نگار مشهور و از صاحب منصبان عالی‌رتبۀ اواخر عهد فاطمیان مصر. از زندگانی او اطلاع زیادی در دست نیست.
  • ابن طیفور |
  • ابن ظفر | ابوعبدالله، محمدبن عبدالله بن محمد (497-565ق / 1104-1170م)، ادیب، لغوی، مفسر و شاعر.
  • ابن ظافر | جمال‌الدین ابوالحسن علی‌بن ظافر (569-613ق / 1174-1216م)، ادیب، شاعر، مورخ و کاتب دولت ایوبیان.
  • ابن طیب، ابوعبدالله | ابوعبدالله محمد شَرَقی (شرگی، شراگی) ملقب به شمس‌الدین (1110-1170ق / 1698-1757م)، محدث، نحوی، ادیب و مورخ مغربی.
  • ابن ظهیر | ابوعبدالله، محمد بن احمد اِرْبِلی، ملقب به مجدالدین (602-677ق / 1205-1278م)، ادیب، شاعر و فقیه حنفی.
  • ابن ظهیره | عنوان افراد خاندانی از بنی مخروم که در سده‌های 9 و 10ق / 15 و 16م به شهرت رسیدند و در مکه عهده‌دار افتاء، قضا و تدریس بودند.

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: