ابن طهمان
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
سه شنبه 20 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/223529/ابن-طهمان
سه شنبه 2 اردیبهشت 1404
چاپ شده
4
اِبْنِ طَهْمان، ابوسعید ابراهیم بن طهمان بن شعبۀ (شعیب) خراسانی هروی، فقیه، مفسّر، متکلّم و محدّث (د 163ق / 780م). از تاریخ تولد وی آگاهی دقیقی در دست نیست. اگر چه با توجه به تاریخ تولد ابوحنیفه (80ق / 699م) که از ابن طهمان بزرگتر بود (خزرجی، 1 / 47)، و تولد ابن مقسم (110ق / 728م) که از ابن طهمان کوچکتر بود (ابن حجر، 1 / 275)، به ویژه اشارۀ نعیم بن حماد که گفته است وی بیش از 60 سال از ابن طهمان حدیث شنیده است، و نیز با توجه به زمان درگذشت ابن طهمان، میتوان حدس زد که او پس از 80ق / 699م متولد شده است. در هر حال ابن طهمان از خاندانی معروف از اهل باشانِ هرات برخاست (سمعانی، 2 / 37) و در طلب دانش به مرو، نیشابور، عراق و حجاز سفر کرد (خطیب بغدادی، 6 / 105-107؛ خزرجی، همانجا). وی در این سفرها از برخی از تابعین چون عبدالله بن دینار، عبدالعزیز بن رفیع، ابوزبیر محمدبن مسلم مکی، موسی بن عقبه (ابوداوود، 4 / 126؛ خطیب بغدادی، 6 / 105)، حجاج بن حجاج (طبری، 2 / 316) و عمروبن دینار و نیز از گروه زیادی از طبقۀ بعد یعنی تابعین تابعین حدیث شنید. چنانکه برخی از احادیثی که ابن طهمان روایت کرده، به دو یا سه واسطه متصلاً یا مرسلاً به پیامبر اکرم (ص) میرسد (مزی، 2 / 109؛ ذهبی، سیر، 7 / 378-379؛ ابن کثیر، 1 / 12، 6 / 134؛ ابن ابی الوفاء، 39).ابن طهمان هنگام درگذشت ابوحنفیه (150ق / 767م) در بغداد بود (خطیب بغدادی، 13 / 423) و محتملاً این اقامت، پس از نخستین سفر وی به مکه و مدینه بوده است. زیرا گفتهاند که وی نخست در کوفه ابوحنفیه را ملاقات کرد و احادیث مالک بن انس را بر او عرضه داشت و به دنبال او به بغداد رفت و تا درگذشت او همانجا ماند (مالک، 19، 20)؛ احتمالاً ابن طهمان در مدینه از مالک حدیث شنیده بوده است، خاصه که چند سال بعد حدیثی از مالک بن انس به روایت ابن طهمان برخود مالک در مدینه عرضه داشتند (خطیب بغدادی، 6 / 107-108). از اینجا میتوان دریافت که ابن طهمان قبل از ملاقات ابوحنیفه در کوفه، در حجاز بوده است. به هر حال ابن طهمان از عراق به خراسان بازگشت و در باشان رحل اقامت افکند، اما مدتی بعد دوباره قصد حج کرد و چون به نیشابور رسید، ارشاد مردم را که به عقاید جهمیه گرویده بودند، به ادامۀ سفر ترجیح داد و مدتی ماند و عقاید ارجاء را تبلیغ کرد (تمیمی، 1 / 199)، از آنجا رهسپار بغداد شد و در این شهر مدتی به املاء حدیث پرداخت و گویا از خلیفه مهدی (خلافت: 158-169ق / 775-785م) در آغاز خلافتش مقرری دریافت میکرده است (خطیب بغدادی، 6 / 110). با اینهمه اقامت وی در عراق به درازا نکشید و رهسپار حجاز شد، زیرا در 160ق / 777م علی بن حسین بن واقد در مکه از قول ابن طهمان حدیث نوشته است (همو، 6 / 107).در برخی منابع به نقل گروهی از محدثان تاریخ درگذشت وی، 158ق / 775م ذکر شده است (خطیب بغدادی، 6 / 111؛ مری، 2 / 115)، اما خطیب بغدادی (همانجا) سال 163ق را درست دانسته است.ابن طهمان در روزگاری میزیست که جدالهای کلامی در ابوابی چون اصول اعتقادات و افعال خداوند و کفر و ایمان، میان فرقی چون مرجئه و جهمیه و خوارج سخت گرم بود. او خود به ارجاء گروید و برخلاف خوارج، ارتکاب گناه به طور مطلق را موجب کفر و خروج از دین نمیدانست، بلکه برای مرتکبان گناهان کبیره نیز امید عفو و غفران از سوی پرودگار داشت (مزی، 2 / 111؛ تمیمی، 1 / 199). وی همچنین بر جهمیه میتاخت (ذهبی، تذکرة، 1 / 213؛ ابن حجر، 1 / 130) و حتی آنها را مانند قدریه کافر میشمرد (ذهبی، سیر، 7 / 381) و چنانکه گفتیم برای ارشاد مردم نیشابور که به جهمیه گرویده بودند، فسخ عزیمت حج کرد. کتاب سنن وی (نک : بخش پایانی همین مقاله) نیز حاوی اخباری است که عقاید جهمیه را باطل میکند (مالک، 44-45). با اینهمه گفتهاند که در اواخر عمر از عقیدۀ ارجاء عدول کرد (ابن حجر، 1 / 131؛ خزرجی، 1 / 247؛ داوودی، 1 / 11). هیچ یک از منابع به صراحت و قطعیت دربارۀ مذهب وی در فقه سخن نگفتهاند و اصولاً در روزگار او این مذاهب یا هنوز پدید نیامده بود یا زعمای آنها هم طراز و هم عصر او بودهاند و ابن طهمان گرایش فقهی به آنها نداشته است. اگر چه برخی نام او را در شمار حنفیان (عبّادی، 4؛ تمیمی، همانجا) ذکر کردهاند، اما ابن طهمان فقط در اعتقاد به ارجاء به روش ابوحنیفه بوده است. ابن حنبل در روزگار ابن طهمان هنوز متولد نشده بود، ولی به روایت سمعانی (2 / 38) و صفدی (6 / 23) وی به ابن طهمان اعتقاد بسیار داشت. دربارۀ مالک بن انس اگر چه ابن طهمان در مدینه در محضر او بود و از او حدیث شنید، اما دلیلی بر گرایش فقهی ابن طهمان به او در دست نیست. محمدبن ادریس شافعی نیز به هنگام فوت ابن طهمان حدود 15 سال بیش نداشته است. قابل توجه است که برخی تشیع او را نیز محتمل دانستهاند (امین، 2 / 168)، ولی دلیل قاطعی بر این امر در دست نیست.ابن طهمان نیز همچون سایر محدثان در معرض جرح و تعدیل بوده است، خاصه که به مکتبی کلامی «ارجاء» هم گرایش داشته و این معنی در اظهار نظر رجال شناسان دربارۀ او دخیل بوده و شاید از همین روست که برخی این گرایش را موجب جرح او دانسته (ذهبی، المغنی، 17) و کسانی چون محمدبن عبدالله بن عمار موصلی او را مضطرب الحدیث و ضعیف محسوب داشتهاند (خطیب بغدادی، 6 / 108؛ ابن حجر، 1 / 130)، در حالی که بیشتر محدثان او را به طور مطلق ثقه شمردهاند و با عناوین ثقة فی الحدیث، صدوق، حسن الحدیث، صحیح الحدیث و حسن الروایة از او یاد کردهاند (عجلی، 52، 57؛ ابن ابی حاتم، 2 / 107؛ خطیب بغدادی، 6 / 106؛ ذهبی، سیر، 7 / 379؛ ابن ابی الوفاء، 39-40).از بررسی این منابع آشکارا میتوان دریافت که وی در روزگار خود از جملۀ محدثان و فقهای معتبری به شمار میرفته است که مؤلفان صحاح عموماً از وی روایت کردهاند (مثلاً: بخاری، 1 / 108، 4 / 30، 65؛ ابوداوود، 4 / 126؛ نسائی، 7 / 23؛ دارقطنی، 3 / 81) و به احادیث وی رغبت بسیار نشان دادهاند (سمعانی، 2 / 38). حتی برخی از مشایخ ابن طهمان، مانند صفوان بن سلیم، ابوحنیفه نعمان بن ثابت، عبدالله ابن مبارک، سفیان بن عیینه و خالدبن نزار، از خود ابن طهمان نقل حدیث کردهاند (خطیب بغدادی، 6 / 105؛ تونکی، 3 / 197). برخی ابن طهمان را در طبقۀ سوم محدثان جای دادهاند (خلیفة بن خیاط، 2 / 835) و برخی دیگر در طبقۀ مالک بن انس یعنی طبقۀ پنجم (سیوطی، 96). گذشته از خود ابن طهمان، در پارهای مآخذ (حاکم نیشابوری، 156؛ سمعانی، 9 / 108-109؛ ابن اثیر، 2 / 291) از «طهمانی»ها نیز نام برده شده است که بعضی از آنها از فرزندان و نوادگان ابن طهمان بودهاند یا از جملۀ شاگردان مکتب و گردآورندگان احادیث او به شمار میرفتهاند، همچون ابوعبدالله بن البیع الضبی، ابوبکر محمد حمویه، ابوالعباس عیسی بن محمد، علی بن حجر و علی ابن حشرم.
ابن ندیم (ص 228) چهار کتاب به ابن طهمان نسبت داده است بدین قرار: السنن المناقب، العیدین و کتاب التفسیر. ظاهراً به دلیل کتاب اخیر است که او را مفسر نامیدهاند (داوودی، 1 / 10) به سبب کتاب سنن، فقیهش دانستهاند (عبادی، همانجا). سزگین یادآوری کرده که هیچ یک از آثاری که ابن ندیم معرفی کرده، در دست نیست، ولی نسخهای خطی دربارۀ شیوخ ابن طهمان متشکل از 20 ورق در کتابخانۀ ظاهریه موجود است (1(1) / 170). محمد طاهر مالک (ص 6) پس از پژوهشهای بسیار در باب کتاب مشیخة ابن طهمان، بر آن شده که این کتاب، همان سنن ابن طهمان است که قبل از صحاح تصنیف شده و حاوی 208 حدیث، مشتمل بر ابواب فقهی و اصول عقاید است. این اثر نخستین بار در مجلۀ معهد المخطوطات العربیة (مجموعۀ 22، ج 2، سال 1976م) به چاپ رسید و سپس با مقدمهای مفصل همراه با متن آن در مجمع اللغة العربیة بدمشق منتشر شد.
ابن ابی حاتم، محمدبن ادریس، الجرح و التعدیل، حیدرآباد دکن، 1371ق / 1952م؛ ابن ابی الوفاء، عبدالقادربن محمد، الجواهر المضیئة، حیدرآباد دکن، 1332ق / 1914م؛ ابن اثیر، عزالدین، اللباب، بیروت، دارصادر؛ ابن جوزی، عبدالرحمن، الضعفاء و المتروکین، بیروت، 1406ق / 1986م؛ ابن حجر عسقلانی، احمدبن علی، تهذیب التهذیب، حیدر آباد دکن، 1327ق / 1909م؛ ابن کثیر، البدایة؛ ابن ندیم، محمدبن اسحاق، الفهرست، به کوشش فلوگل، لایپزیک، 1871م؛ ابوداوود، سلیمان بن اشعث، سنن، به کوشش محمد محییالدین عبدالحمید، استانبول، المکتبة الاسلامیة؛ امین، محسن، اعیان الشیعة، بیروت، 1403ق / 1983م؛ بخاری، محمدبن اسماعیل، صحیح، استانبول، المکتبة الاسلامیة؛ تمیمی، تقیالدین بن عبدالقادر، الطبقات السنیة فی تراجم الحنفیة، به کوشش عبدالفتاح محمد الحلو، قاهره، 1403ق / 1983م؛ تونکی، محمد، معجم المصنفین، به کوشش عثمان علیخان، بیروت، 1344ق / 1925م؛ حاکم نیشابوری، محمدبن عبدالله، معرفة علوم الحدیث، به کوشش سید معظم حسین، مدینه، 1397ق / 1977م؛ خزرجی، صفیالدین احمد، خلاصة تذهیب تهذیب الکمال، به کوشش محمود عبدالوهاب فاید، قاهره، مکتبة القاهرة؛ خطیب بغدادی، احمدبن علی، تاریخ بغداد، قاهره، 1349ق / 1930م؛ خلیفة بن خیاط، الطبقات، به کوشش سهیل زکار، دمشق، 1966م؛ دارقطنی، علی بن عمر، سنن، به کوشش عبدالله هاشم یمانی، مدینه، 1386ق / 1966م؛ داوودی، محمدبن علی، طبقات المفسرین، به کوشش علی محمد عمر، قاهره، 1392ق / 1972م؛ ذهبی، شمسالدین محمد، تذکرة الحفاظ، به کوشش عبدالرحمن بن یحیی معلمی، بیروت، 1374ق / 1955م؛ همو، سیراعلام النبلاء، به کوشش شعیب انؤوط و علی ابوزید، بیروت، 1405ق / 1985م؛ همو، المغنی، به کوشش نورالدین عتر، حلب، 1391ق / 1971م؛ سزگین، فؤاد، تاریخ التراث العربی، ترجمۀ محمود فهمی حجازی، ریاض، 1403ق / 1983م؛ سمعانی، عبدالکریم بن محمد، الانساب، به کوشش سید شرفالدین احمد، حیدرآباد دکن، 1398ق / 1978م؛ سیوطی، طبقات الحفاظ، بیروت، 1403ق / 1983م؛ صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، به کوشش س. ددرینگ، بیروت، 1392ق / 1972م؛ طبری، محمدبن جریر، تاریخ، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، 1960-1968م؛ عبّادی، محمدبن احمد، طبقات الفقهاء الشافعیة، به کوشش گوستا ویتستام، لیدن، 1964م؛ عجلی، احمدبن عبدالله، تاریخ الثقات، به کوشش عبدالمعطی قلعجی، بیروت، 1405ق / 1985م؛ مالک، محمد طاهر، مقدمۀ مشیخة ابن طهمان، دمشق، 1403ق / 1983م؛ مزی، جمالالدین یوسف، تهذیب الکمال، به کوشش بشار عواد معروف، مدینه، 1404ق / 1984م؛ نسایی، احمدبن شعیب، سنن، استانبول، 1981م.
جعفر سجادی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید