دائرة المعارف بزرگ اسلامی

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • ترکمن، قوم | گروه قومیِ بزرگ ترک‌زبان مسلمان که در سرزمینهای آسیای مرکزی، ایران، افغانستان، ترکیه، سوریه، عراق و چین پراکنده‌اند و امروزه جمعیت اصلی کشور جمهوری ترکمنستان را تشکیل می‌دهند.
  • ترکمنستان | کشوری در جنوب غربی آسیای مرکزی. این کشور با 100،488 کمـ 2 وسعت و 000،833،4 تن جمعیت (1384ش/ 2005م) (ویکی‌پدیا)، از شمال غربی با قزاقستان، از شمال شرقی و شرق با ازبکستان و از جنوب با ایران و افغانستان هم مرز، و از جانب غرب به دریای مازندران محدود است (نک‍ : نقشه)، و از لحاظ تقسیمات کشوری به 6 استان به نامهای ع...
  • ترکمنی | از زبانهای ترکی نو. زبان ترکمنی، براساس تقسیم‌بندی کامری (IV/ 188)، از شاخۀ ترکی جنوبی یا جنوب غربی(اُغوز) و هم‌خانواده با زبانهای ترکی آذری یا آذربایجانی (شامل خلجی و قشقایی)، تاتاریِ کریمه‌ای، سالار و ترکی عثمانی (شامل ترکی بالکان و گاگائوز) است (نیز نک‍ : ایرانیکا، I/ 910, III/ 245؛ کمبل، II/ 1697؛ تکین، I...
  • ترکه |
  • ترکی | تخلص 3 شاعر:
  • ترکی بن سعید |
  • ترکی بن عبدالله |
  • ترکی، ابوالحسن | ابوالحسن علی بن بَکْمَش بن عبدالله عِزّی معروف به فخر ترکی (ربیع‌الاول 563- شعبان 626/ دسامبر 1167- ژوئیۀ 1229)، ادیب و عالم نحوی. پدرش از وابستگان عزالملک وزیر سلطان برکیارق سلجوقی بود که پس از قتل او در واسط به بغداد رفت و در خدمت مجدالدین بن صاحب، استاددار خلیفه درآمد (ابن نجار،3/ 222؛ ابن فوطی، 4(3)/ 237؛...
  • ترکی، ادبیات | آثار ادبی شفاهی و مکتوب پدید آمده به لهجه‌های مختلف زبان ترکی در میان اقوام و ملل متکلم بدانها. بنابراین هر گاه از ادبیات ترکی سخن گفته می‌شود، نه آن ترکان خاص و واقعی، بلکه همۀ این اقوام و نیز تمام اقوامی که در طول تاریخ زبان آنان را پذیرا و ترکی‌گوی شدند، مانند مردم ماوراء‌النهر، آناتولی، آذربایجان و اران، ...
  • ترکی، زبانها | خانواده‌ای از زبانها که مراکز اصلی رواج آنها شمال غرب چین، جنوب سیبری، جمهوریهای آسیای مرکزی، ایران، قفقاز، ترکیه و شبه‌جزیرۀ بالکان است. تنها یک زبان به نام یاکوت خارج از این مسیر و در شمال سیبری رواج دارد (کامری، 187). برخی از زبان‌شناسان، زبانهای ترکی را همراه با زبانهای مغولی و تونگوزی (یا تونگوزی ـ منچور...
  • ترکیب‌بند |
  • تریاق | یا دریاق، معرب واژۀ یونانی θηpıαkή (و نیز: θηpıαkòν صورتهای مؤنث و خنثى از واژۀ θηpıαkóς، بعدها در لاتینی به صورت thēriacus، فرانسه: thériaque، انگلیسی:theriac / treacle ) به معنی پادزهرِ1 [گزشِ] θηpíoν (مصغر = θήp = دَد، جانور وحشی؛ نک‍ : «واژه ‌نامۀ انگلیسی...2»، ذیل theriac ؛ «واژه‌نامۀ لاتینی...3»، ذیل th...
  • تریاک | شیرۀ گونه‌هایی از گیاه خشخاش که افزون بر مصارف پزشکی همچون ماده‌ای تخدیرکننده و اعتیادآور به کار می‌رود. در این مقاله به آثار اجتماعی و اقتصادی تریاک و تاریخچۀ آن پرداخته خواهد شد (برای دیگر جنبه‌ها، نک‍ : ه‍ د، افیون).
  • تزاحم | اصطلاحی فقهی و اصولی ناظر به تقابل دو حق یا حکم شرعی. ریشۀ زَحَمَ به معنای تراکم افراد یا اشیاء در مکانی خاص به‌نحوی که موجب ‌تنگی جا شود (خلیل بن احمد، 3/ 166)، در باب تفاعل در موارد ناسازگاری و درگیری دوسویه به‌کار می‌رود (نک‍ : ابن منظور، نیز تاج العروس، ذیل زحم). در اصطلاح اصول فقه به‌مواردی که دو حکم شرع...
  • تزکیه | واژه‌ای مطرح در فرهنگ تربیتی قرآن و اصطلاحی در علم حدیث و امر قضا که از آن مفهوم پاکیزه‌سازی اراده می‌شود.
  • تساخور | یا ساخور، نام قومی مسلمان ساکن در شرق قفقاز. تساخورها خود را ییخبی1 می‌خوانند، اما دیگران به پیروی از روسها آنها را تساخ یا تساخور می‌خوانند که برگرفته از نام یکی از بزرگ‌ترین مناطق سکنای آنان است («تساخورها2»، نیز «مردم...3»، npn.؛ EI2).
  • تسامح | عنوان قاعده‌ای در فقه که بر ضروری نبودن احراز شرایط حجیت خبر واحد در مستند احکام مستحب دلالت دارد. منظور از تسامح آسان‌گیری در پذیرش روایت، و مراد از سنن احکام مستحبی است که گاه آن را به مکروهات و نیز به آداب و دستورات اخلاقی تعمیم می‌دهند.
  • تساوی |
  • تسبیب | اصطلاحی در فقه و حقوق اسلامی ناظر به گونه‌ای از مسئولیت در قبال ضرر وارد به غیر. سَبَب در لغت به معنی ریسمان است و به طور کلی هر چیزی است که به واسطۀ آن، به چیز دیگری می‌رسند (جرجانی، 103؛ راغب، 220؛ ابن منظور، ذیل سبب). فقها برای این اصطلاح تعاریف مختلفی ذکر کرده‌اند؛ از جمله: چیزی است که اگر نبود، تلف حاصل ...
  • تسبیح | اصطلاحی قرآنی و بسیار رایج در فرهنگ اسلامی، به معنای تنزیه و تقدیس خداوند. این واژه، مصدر باب تفعیل از ریشۀ سبح و به معنای شنا در آب، حرکت سریع و یا دویدن با شتاب اسب است و اصطلاحاً به معنای تنزیه و تقدیس خداوند از صفات سلبی و هر نوع ضعف و نیاز است (خلیل بن احمد، 3/ 151-152؛ طوسی، 6/ 444؛ راغب، 221؛ فخرالدین ...
  • تسبیح، یا سبحه | تسبیح، یا سبحه، رشته‌ای از گره، دانه‌های گیاهی، مهره‌های سنگی و سفالی که با آن شمار ذکرها، اوراد و جز آنها را نگاه می‌دارند. نظرات مختلفی دربارۀ واژۀ تسبیح (در عربی سُبحه و مُسْبَحه) وجود دارد: برخی این واژه را تصحیف تسلیخ و تشلیخ (به معنای سجاده و جانماز) و از غلطهای مشهور می‌دانند (هدایت، ۲۶۹). برخی دیگر با...
  • تسبیع دایره | تقسیم محیط دایره به 7 کمان برابر، یا ساخت(ترسیم) 7 ضلعی منتظم که در سدۀ 4ق/ 10م بسیاری از دانشمندان دورۀ اسلامی را به خود مشغول ساخت. در سنت ریاضیات اسلامی، رساله‌ای در این باب به ارشمیدس (ه‍ م) منسوب شده که ابن ندیم از آن با عبارت «کتاب تسبیع الدائرة در یک مقاله» یاد کرده است (ص 266). اما ریاضی‌دانان دورۀ اس...
  • تستر |
  • تستری، ابوالحسین | ابوالحسین سعید بن ابراهیم (د 361ق/ 972م)، شاعر و کاتب مسیحی دوران عباسیان. شاید، نظر به نسبتش، از شوشتر برخاسته باشد (شیخو، شعراء...، 250).
  • تستری، ابوالفضل | تستری، ابوالفضل سهل بن فضل بن سهل (یَشار بن حِسِد)، متکلم قرائیمی مصری (قرائیم، فرقه‌ای یهودی بودند که در نیمۀ دوم سدۀ 2ق/ 8م در بابل ظهور کردند و با تفسیر تلمودی تورات سخت مخالف و هدفشان بازگشت به تورات بود) در نیمۀ دوم سدۀ 5ق/ 11م. پس از مهاجرت خانوادۀ تستری به منطقۀ فسطاط مصر، ابوالفضل سومین نسل از خانوادۀ...
  • تسطیح | در ریاضیات و نجوم دورۀ اسلامی به معنی روشِ تصویر کردن رویه‌های کروی بر رویۀ هموار (ترسیم تصاویر دوبعدی جسم‌نما)، که در ساخت اسطرلاب و ترسیم نقشه‌های جغرافیایی و نجومی کاربرد داشت.
  • تسعیر | اصطلاحی در فقه اسلامی به معنای معین کردن نرخ بر کالا و الزام فروشنده به رعایت آن. بدیهی است که این تعیین نرخ باید از سوی کسی انجام گیرد که دارای اختیارات حکومتی است. تسعیر از نظر لغوی از واژه «سِعْر» به معنای قیمت و نرخ جدا شده، و به معنای تعیین نرخ است (جوهری، ابن منظور، ذیل سعر).
  • تسلسل |
  • تسلی | تسلی، تخلص چند شاعر پارسی زبان ایران و هند در سده‌های 11-13ق/ 17-19م:
  • تسلیم، تخلص... | تخلص چند شاعر پارسی زبان که در سده‌های 11 و 13ق / 17 و 19م، در ایران و هند می‌زیستند:
  • تسلیم، رضا دادن... | رضا دادن به حکم قضا، و در اصطلاح صوفیه استقبال از تقدیر با خشنودی و رضایت. تسلیم نشانۀ ثبات و استقامت بنده به هنگام نزول بلایا و عدم دگرگونی ظاهری و باطنی او، و اطاعت از اوامر و نواهی خداوند، بدون شکوه و شکایت است (جرجانی، 25؛ عبادی مروزی، 115؛ سلمی، طبقات...، 59؛ عطار، تذکرة...، 273).
  • تسمیه | در لغت به معنی نام‌گذاری، نیز اصطلاحی در علوم مختلف اسلامی.
  • تسنن |
  • تسوج | یا طسوج، در لغت به معنای بعضی مقادیر، برابر با 24/ 1 دانگ. این واژه معرب تسوک در زبان پهلوی است و در فارسی به صورت «تسو» به کار رفته است (مارکوارت، 74؛ مورنی، 6). جغرافی‌نویسان متقدم اسلامی این اصطلاح را معمولاً برابر ناحیه (یا رستاق) در تقسیمات ارضی سرزمین سواد به کار برده‌اند (نک‍ : ابن خردادبه، 5-6؛ ابن رس...
  • تسکین | نام یا تخلص چند تن از شاعران و ادیبان پارسی‌گوی در شبه قارۀ هند، درسده‌های 11-13ق/ 17-19م:
  • تشبیب |
  • تشبیه | در لغت به معنای مانند کردن، در اصطلاح بیان مشارکت یک یا چند چیز با یک یا چند چیز دیگر در یک یا بیش از یک صفت که به واسطۀ ابزارهایی ویژۀ دال بر معنای مشابهت صورت می‌پذیرد (جرجانی، علی، 58؛ تهانوی، 1/ 795، 796؛ نیز نک‍ : دنبالۀ مقاله). بیان و مقدار حال مشبه، امکان وجود مشبه،تزیین و تقبیح آن از اغراضی است که بلا...
  • تشبیه و تنزیه | دو اصطلاح در علم کلام اسلامی، نیز از مهم‌ترین مباحث عرفانی.
  • تشبیهی کاشانی | کمال‌الدین علی‌اکبر(د1040ق/ 1630م)، از شعرای دوران صفوی. وی فرزند محمد کاشی، از بزرگان سادات کاشان بود (اخلاص، 45؛ هدایت، 65) و به پیشۀ گازری (رخت‌شویی) اشتغال داشت (گلچین معانی، 1/ 221). سال تولد او را باتوجه به تاریخ درگذشتش و طول عمر 70 ساله‌اش حدود سال 960ق/ 1553م تخمین می‌توان زد. تشبیهی در زادگاه خود پر...
  • تشخص | اصطلاحـی فلسفـی، در تـوضیـح و تبیین (چگونگی) عینیت یافتن هر فرد یا شخص از موجودات جهان عینی. چنین توضیحی چگونگی رابطۀ ماهیت (کلی) را با فرد (جزئی) دربر می‌گیرد و به بیانی دیگر، چگونگی اشتراک و سهیم بودن همۀ افراد یک نوع را که می‌تواند شامل شماری بی‌نهایت از اشخاص جزئی واقعی باشد، در معنای ماهیت آن نوع که یک م...
  • تشرف، آیین | مجموعه‌ای از اعمال و مناسک و آیینهای نمادین رایج در جامعه‌ها، به ویژه جامعه‌های آیین‌گرای سنتی که با گذار انسان از مرحله‌ای از حیات جسمانی، یا فرهنگی و اجتماعی به مرحله‌ای دیگر همراه است.
  • تشریح | اصطلاحی در پزشکی دورۀ اسلامی که به هر دو معنی کالبدشکافی و کالبدشناسی به کار رفته است. به طور مثال در عباراتی چون فی تشریح الحیوان المیت و فی تشریح الحیوان الحی (عناوین عربی دو اثر جالینوس) مراد شکافتن کالبد حیوان بوده است؛ در حالی که در تعلیم پنجم از فن نخست کتاب اول قانون ابن سینا (با عنوان ماهیة العضو و اق...
  • تشریق | عنوانی برای روزهای 11تا13 ذیحجه. بخش مهمی از مناسک حج در همین ايام صورت می‌گیرد و بنابراین در فرهنگ اسلامی به داشتن آداب و جایگاهی ویژه ممتاز شده است. در صدر اسلام و سده‌های متقدم، هرکدام از این 3 روز نیز برای خود نامهایی ویژه داشته‌اند (نک‍ : ماوردی، 4/ 194؛ شوکانی، 5/ 82). در برخی از منابع، از اين ايام به ع...
  • تشرین | صورت متأخر نام ماهی که در گاه‌شماریهای رایج در بین‌النهرین و نواحی مجاور، مقارن با اعتدال پاییزی آغاز می‌شده است. در صورت کهن گاه‌شماری بابلی، سال در نقطـۀ اعتدال پاییـزی و با ماه تشریتو ــ مأخوذ از واژۀ آرامی شرو (شروع) به معنی آغاز کردن (لانگدون، 29؛ جودائیکا، ذیل «تشری1») ــ نو می‌شد (البته آغاز سال بابلی ...
  • تشعیر |
  • تشهد |
  • تشکیک | اصطلاحی فلسفی و منطقی، به معنی اطلاقِ لفظی واحد بر چند چیز مختلف، به نحوی که آن لفظ در عینِ داشتنِ اشتراک معنایی، نه به‌طور یکسان، بلکه به درجات متفاوتی بر آن چیزها صدق کند؛ مانند زیبا و روشن. در برابر معانیِ تشکیکی، آن قبیل از معانیِ کلی قرار دارند که به نحو یکسانی بر افرادِ خود حمل می‌شوند و به آنها «متواطی...
  • تشیع |
  • تصحیف | خواندن یا روایت کلمه‌ای به اشتباه به علت تشابه حروف مزدوجه (مانند ب، ت، ث، ی، ن)، یا عدم تمایز در نقطه‌گذاری. «صَحَفی» و «مُصَحِّف»کسی را گویند که قرائت وی با تصحیف همراه است. یاقوت نیز تصحیف را از عیوب «منطق» دانسته، و متذکر شده است که تصحیف معمولاً در زمینه‌های تخفیف و تثقیل (نک‍ : دنبالۀ مقاله، بخش بدیع)، ...
  • تصدیر | در علم بدیع، تکرار کلمۀ آخر بیت در اول، در حشو، یا در آخر مصراع اول همان بیت، یا در اول مصراع دوم، یا در اول بیت بعد، و در نثر، تکرار لفظ اول یک جمله (= فقرۀ نثر) در آخر آن:

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: