تفسیر
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
یکشنبه 7 مهر 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/224325/تفسیر
جمعه 24 اسفند 1403
چاپ شده
15
ابنقتیبۀ دینوری (د 276ق) عالم اصحاب حدیث در غرب ایران كه در زمینههای مختلف ادامهدهندۀ راه و تكمیلكنندۀ آثار ابوعبید بود، راه وی در معانیالقرآننویسی را ادامه داد و كتابی با عنوان معانی القرآن تألیف كرد كه اكنون یافتنشده است. در فهرست آثار وی چنین كتابی در عرض غریب القرآن و مشكل القرآن یاد شده است (نک : داوودی، 1/ 251) و اینكه كسانی چون لوكنت (ص 168) و عكاشه (ص 43) آن را نام دیگر غریب القرآن پنداشتهاند، وجهی ندارد.دیگر ادامه دهندۀ راه ابوعبید اسماعیل بن اسحاق قاضی (د282ق) است. وی كتاب ابوعبید را به عنوان متن اصلی برگرفت و در سراسر آن، زیادات و فوایدی را افزود (قاضی عیاض، 4/ 292؛ ابنفرحون، 1/ 95). معانی القرآن قاضی اسماعیل از حیث ارزش ادبی چنان غنایی داشت كه مورد ستایش مبرد، نحوی نامدار بصره قرار گرفت (همو، 1/ 93).
اصحاب حدیث از بدو شكلگیـری محافلشان با مباحث اعتقادی درگیر بوده، و مناظراتی با اصحاب كلام داشتهاند. همین امر موجب میشد تا در محافل آنان گونهای نظیر تفسیر كلامی در تبیین آیات متشابه بهوجود آید.كهنترین نمونۀ قابل ذكر در این باره، كتاب الحیدة والاعتذار فی الرد على من قال بخلق القرآن از عبدالعزیز بن یحیى كنانی (د 240ق)، عالم اصحاب حدیث مكه است. این كتاب كه از نظر ساختار به صورت یك مناظره طراحی شده، ردیهای بر دیدگاههای بشر مریسی و همفكران او تنها با تكیه بر آیات قرآنی است. بدین ترتیب میتوان كتاب را نوعی تفسیر موضوعی با مضامین اعتقادی دانست. مؤلف خود در مقدمه یادآور شده كه به سبب پایبند نبودن مخالفان به احادیث، وی به استناد به «نص تنزیل» در استدلالات خود بسنده كرده است (ص33 ).پس از آن باید از ابنقتیبه (د 276ق) و كتاب او با عنوان تأویل مشكل القرآن سخن آورد كه تفسیری درایی ـ اعتقادی، اما از منظر اصحاب حدیث است. مؤلف همچون كتاب دیگرش تأویل مختلف الحدیث، در اینجا نیز روی سخن با متكلمان معتزله دارد و در سراسر كتاب در صدد اثبات این اندیشه است كه بسیاری از برداشتهای متكلمان از آیات، ناشی از ضعف دانش آنان به وجه زبانی ـ ادبی آیه است و كوشش دارد تمامیآنچه را که از كلام مخالفان به عنوان سوء برداشت میشناسد، با تكیه بر تفسیر قرآن به قرآن و تفسیر ادبی تأویل كند و از موضع اصحاب حدیث دفاع نماید (نك : سراسر كتاب). این كتاب در طی سدهها، از ماوراءالنهر تا اندلس مورد توجه بوده است (ابنخیر، 67؛ نسفی، عمر، 522؛ سیوطی، الاتقان، 1/ 33).به این دو باید كتابی از اسماعیل بن اسحاق قاضی با عنوان حجاج القرآن (ابنندیم، 252) یا الاحتجاج بالقرآن در دو مجلد (قاضی عیاض، همانجا) را افزود.
نخستین زمینههای تفسیر مجرد از اسانید را بیشتر میتوان در خراسان و عراق نزد کسانی یافت که اشتغال اصلی آنان وعظ بوده است و در راستای فعالیت خود به تفسیر مأثور پرداختهاند. از آن شمار میتوان به شفاء الصدور، تفسیر بزرگی از ابوبکر محمد بن حسن نقاش (د 351ق)، عالم بغدادی اشاره کرد (ابنندیم، 36) که هم در گزینش و هم سنددهی از شیوههای اصحاب حدیث فاصله گرفته بود. برقانی معتقد بود که هیچ حدیث صحیحی در این تفسیر یافت نمیشود و لالکایی شفایی برای سینهها در آن نمییافت (سمعانی، الانساب، 5/ 518). با این حال این تفسیر در همان زمان مؤلف از رواج قابل ملاحظهای برخوردار شد و قرنها بعد نیز همچنان مورد توجه بود (مثلاً نک : ابنخیر، 57؛ ابنطاووس، الطرائف، 1/ 44، سعد، 285-286؛ ابنحجر، الاصابة، 2/ 298، 3/ 34؛ ابنجزری، 2/ 119؛ رودانی، 173؛ GAS, I/ 45).اثر بعدی تفسیر القرآن از ابولیث نصر بن محمد سمرقندی (د373ق) عالم حنفی ماوراءالنهر است که با وجود کثرت استفاده از اخبار در آن، به شیوۀ اصحاب حدیث در اسناد پایبند نبوده است (ابولیث، سراسر اثر؛ نیز نک : ه د، 6/ 205). اوج تفسیر مجرد در اثری پرحجم از حسن بن محمد بن حبیب نیشابوری دیده میشود که در طول قرنها یکی از تفاسیر پرتداول در مشرق اسلامی بوده است (نک : بیهقی، احمد، اثبات...، 128؛ صریفینی، 429؛ سمعانی، التحبیر، 1/ 579). در همین شمار باید از تفسیر ابوسعد واعظ خرگوشی (د 407ق) عالم نیشابور (ابنشهرآشوب، مناقب، 1/ 11، 2/ 25) نیز یاد کرد.ویژگی این دست تفاسیر فاصله گرفتن از بحثهای ریز تخصصی در زمینههای گوناگون کلامی، فقهی و ادبی و نیز کمرنگ شدن اسناد در آن است. لحن خطابی این نوع تفاسیر موجب شده است تا برخی از نسخههای تفسیری پیشین مانند تفسیر مقاتل و بسیاری از نسخههای قصص و اخبار که به سبب ضعفهای سندی از سوی اصحاب حدیث کنار نهاده شده بود، بار دیگر مورد توجه قرار گیرد و از آنها در تفاسیر نقل شود.
در طول سدۀ 4ق، برخی در مغرب جهان اسلام به تلخیص تفاسیر اصحاب حدیث روی آوردند. از آن جمله میتوان به اختصار تفسیر بقی بن مخلد توسط عبدالله بن حنین کلابی (د 318ق، داوودی، 1/ 234) و عبدالله بن محمد ابناخی رفیع (د 318ق، همو، 1/ 253)، اختصار تفسیر یحییبنسلام توسط ابنابی زمنین (د 399ق، نک : ه د، 2/ 658) و عبدالرحمان بن مروان قنازعی (د 413ق، ابنفرحون، 1/ 152) اشاره کرد.در این دوره نمونهای از ترجمۀ پایبند به متن دیده نمیشود. تنها ترجمه گونهای به فارسی از تفسیر طبری میشناسیم که به ترجمۀ تفسیر طبری شهرت یافته است. این ترجمه به دستور منصور بن نوح سامانی (حک 350-366ق) در ماوراءالنهر صورت گرفته است و عالمانی چون ابوبکر بنحامد، خلیلبناحمد سجستانی از بخارا، ابوجعفر محمد بن علی بلخی، حسن بن علی مندوسی و ابوالجهم خالدبنهانی از نواحی مختلف خراسان در آن شرکت داشتهاند (نک : ه د، ترجمۀ قرآن). وجوه تمایز این ترجمه نسبت به متن اصلی آن اندازه است که گاه به دیدۀ تحقیق، آن را به مثابۀ متنی مستقل مینماید (نک : آذرنوش، 1/ 49 بب ).
در طی سدههای نخستین صنفی از عالمان پدید آمدند كه به گردآوری و نقل اخبار پیشینیان اهتمام داشتند و در اصطلاح به عنوان «اخباری» شناخته میشدند. در تعابیر امروزی، به تسامح این گروه در شمار مورخان قلمداد میشوند. اخباریان نیز مانند دیگر اصناف عالمان در عصر تدوین نسبت به تفسیر قرآن بیشوكم توجهی مبذول داشتند. حیطۀ فعالیت اخباریان به گونهای بود كه آنان را از سویی با صنف ادیبان و از سوی دیگر با اصحاب حدیث پیوند میزد، اگرچه همواره اعتبار اخباریان از سوی اصحاب حدیث به دیدۀ تردید نگریسته میشده است. همین امر موجب شده است تا با غلبۀ اصحاب حدیث بر محافل نقلی، تفاسیر اخباریان به حاشیه رانده شوند و از شمار تفاسیر معتبر حذف گردند.در نمونههای مربوط به سدۀ 2ق، میتوان تكنگاریهایی را بازشناخت كه در آنها به نوعی ارتباط تفسیر با وقایع تاریخی در مد نظر بوده است. از این جمله باید به كتابی با عنوان تفسیر الآی الذی نزل فی اقوام باعیانهم اشاره كرد كه توسط هشام بن محمد كلبی (د 206ق)، از اخباریان كوفه نوشته شده بود (ابنندیم، 37).از كوششهای اخباریان در سدۀ 3ق میتوان به تألیف كتابهایی با عنوان تفسیر یا معانی القرآن نیز اشاره كرد كه از آن جمله میتوان معانی القرآن از عمر بن بكیر (د 270ق، همو، 119) و تفسیر القرآن از ابراهیم بن محمد ثقفی (د 283ق، طوسی، الفهرست، 5؛ نجاشی، 18) را نام برد. عبدالعزیز بن یحیى جلودی (د 332ق) با تألیف تكنگاریهایی به گردآوری اخبار تفسیری نقل شده از برخی از صحابه و ائمۀ شیعه (ع) پرداخته است (همو، 241-242). در مجموع به نظر میرسد که سبك همنواختی در پرداخت به تفسیر نزد اخباریان شكل نگرفته است.
با آنکه برخی از تفاسیر برجای مانده از سدۀ 2ق، مانند تفسیر سفیان ثوری مربوط به رجالی است که به عنوان پیشگامان تصوف شهرت یافتهاند، اما به سختی میتوان در سدۀ 2ق گونهای از تفسیر را نشان داد كه مشخصاً بتواند در ردیف تفسیرهای عرفانی قرار گیرد. اما از اواسط سدۀ 3ق، تفسیر عرفانی به عنوان شاخهای از تفسیرنویسی پای گرفته، و طی قرون بعد به نحوی پایدار ادامه یافته است.تفاسیر عرفانی در سدههای 3 و 4ق را میتوان در دو گروه اصلی طبقهبندی کرد: نخست تفاسیری که از حیث سبک به تفاسیر اصحاب حدیث نزدیک بوده، و از حدیث و اقوال صحابه و تابعین در تفسیر بهرهای وافر گرفتهاند، و دیگر نوشتههای تفسیری که بیشتر پیگیر برداشتهای اشاری و رمزی از قرآن کریم بوده، و از حدیث و علوم ظاهر کاملاً فاصله گرفتهاند.در یادکرد از گروه اول، باید به اثرهایی اشاره کرد که عموم آنها محصول محیطهای بصره و خراسان است. در این شمار پیش از همه باید از تفسیر سهل بن عبدالله تستری (د 283ق) یاد کرد که شامل همۀ سورههای قرآن میشود، اما تنها آیات خاصی مورد تفسیر قرار گرفته است. از دیگر آثار ماندگار باید به حقائق التفسیر، اثر ابوعبدالرحمان سلمی(د 412ق) اشاره کرد که از حیث فراگیری سور و انتخاب آیات همچون تفسیر تستری است (برای رواج، نک : جامی، 316؛ رودانی، 216). در تفسیر تستری هم معانی ظاهری و هم اشاری مقصود بوده، اما تفسیر سلمیاز معانی ظاهری فاصله گرفته است (نک : تستری، سلمی، سراسر آثار).آثار دیگری نیز از سوی صوفیان و عارفان این سدهها نوشته شده است که اثری از آنها امروز برجای نیست، اما به گاه خود نوشتههایی اثرگذار بودهاند؛ از آن جمله است: تفسیر القرآن از حکیم ترمذی (د 285ق، هجویری، 178)، تفسیر کبیر ابوعثمان احمد بن محمد حیری نیشابوری (د 353ق، داوودی، 1/ 73؛ ادرنوی، 76) و تفسیر ابراهیم بن احمد قزوینی (اواخر سدۀ 4ق، ابنطاووس، سعد، 70، 112).در تفاسیر تستری و سلمیکه برجای ماندهاند، و در تفسیر حکیم ترمذی که آثار دیگر او به خوبی شناختهاند، نگاه صوفیانه با روش محدثانه کاملاً ترکیب شده است.از گروه دوم تألیفات تفسیری در سدههای یاد شده باید به امثال القرآن از جنید بغدادی (د 298ق، ابنندیم، 238؛ برای اقوال تفسیری، مثلاً نک : سراج، 31) و تکنگاشتهایی در تفسیر سورههای نجم، ذاریات و اخلاص از حسین بن منصور حلاج (د309ق، ابنندیم، 242-243) اشاره کرد و یادآور شد که هنوز این نوع از تألیف قوامینیافته بوده است. ملحق به همین گروه، باید به شخصیت ابوبکر واسطی معروف به ابنفرغانی (د 326ق) از شاگردان جنید نیز اشاره کرد که مضامینی در تفسیر اشاری و رمزگشایانۀ قرآن در منقولات وی دیده میشود (مثلاً نک : سراج، 79، جم ). مجموعهای از تفاسیر منقول از ابنعطاء، ابوالحسین نوری و حلاج را نیز سلمی در حقائق التفسیر (نک : سراسر اثر) درج کرده است.كتاب اللمع فی التصوف از ابونصر عبدالله بن علی سراج طوسی (د 378ق) كه شرح تعالیم صوفیه است، بهاندازهای مشحون از دیدگاههای تفسیری مؤلف است كه میتواند نوعی تفسیر موضوعی صوفیانه تلقی گردد (نك : مآخذ پایانی).
سدههای 2-4ق دورۀ شکلگیری مذاهب و فرق گوناگون در جهان اسلام نیز هست. به طبع برخی از اصحاب مذاهب و فرق در گونههای تفسیری قلم زدهاند که در تاریخ عمومیتفسیر قابل بررسی است. اما باید توجه داشت که نزد برخی از مذاهب و فرق، گونههای تفسیری خاص نیز شکل گرفته که به صورت متمایز در این بخش بررسی شده است.
دربارۀ پیشینۀ تفسیرنگاری نزد امامیه در دورۀ اتباع تابعین و کوششهای کسانی چون جابر جعفی و ابوحمزۀ ثمالی پیشتر سخن گفته شد. در شمار اصحاب امام صادق (ع)، باید به تألیفی اشاره کرد که منخل بن جمیل اسدی در تفسیر داشته است (نجاشی، 421). در اواخر سده، میتوان از تفسیری از محمد بن علی بن ابی شعبۀ حلبی یاد کرد که مؤلف آن از برجستهترین رجال امامیه در عصر خود بوده است (نک : همو، 325). به این اثر، باید متونی تفسیری از علی بن ابی حمزۀ بطائنی، عیسی بن داوود نجار، وهیب بن حفص جریری و عبدالله ابن وضاح را افزود (همو، 250، 294، 431؛ طوسی، الفهرست، 193).در نیمۀ نخست سدۀ 3ق، رونق بیشتری در تفسیرنویسی امامیه پدید آمد و حوزههای مختلف در این باره فعال شدند. کسانی چون حسن بن علی ابنفضال، حسن بن محبوب، علی بن اسباط و حسن بن علی بن ابی حمزه در کوفه (کشی، 552؛ ابنندیم، 276، 278؛ طوسی، همان، 47، 48؛ نجاشی، 252)، ابوطالب عبداللهبنصلت، محمد بن اورمه و محمدبنخالد برقی در قم (همو، 217، 330، 335) و علی بن مهزیار و حسین بن سعید در اهواز (ابنندیم، 277؛ طوسی، همان، 58؛ نجاشی، 58، 253) دست به تألیف کتبی در تفسیر زدند.در نیمۀ دوم آن سده، تفسیرنویسی در میان دو گروه از عالمان دیده میشود: نخست نزد گروهی از محدثان که از محافل مرکزی حدیث امامی به دور بودند و دیگر عالمانی که روابط نزدیکی با محفل متکلمان پیرو هشام بن حکم داشتند.در گروه نخست، پیش از همه باید از احمد بن محمد بن خالد برقی (د 274ق) یاد کرد که در تکمیل تفسیر پدرش کوشید (طوسی، همان، 21) و مطرود محافل غالب در حدیث قم بود. در کنار او باید از موسی بن اسماعیل بن موسی بن جعفر (ع) احتمالاً ساکن سامرا یاد کرد که مؤلف اثری با عنوان جوامع التفسیر بوده (همان، 163؛ نجاشی، 410)، و معلی بن محمد بصری محدث به حاشیه راندهشدۀ بصره که کتابی در تفسیر داشته است (همو، 418). به عنوان تنها یادگار برجای مانده از این گروه، باید به تفسیر فرات بن ابراهیم کوفی اشاره کرد که از کهنترین تفاسیر امامی است. مؤلف آن محدثی حاشیهنشین است که نام او در فهارس و کتب رجالی امامیه مغفول مانده است. اسانید وی در نقل مستندات نیز نشان از آن دارد که وی از منابعی سود میجسته که گاه از سوی محدثان امامیه به عناوینی چون غلو و ضعف کنار نهاده شده است (مثلاً ص 54، 56، جم ).در گروه دوم باید از محمدبنعیسیبنعبیدیقطینی و علی بن حسن ابنفضال نام آورد که هر دو از عالمان کوفی نزدیک به محفل یونس بن عبدالرحمان شاگرد هشام بودند (نک : طوسی، همان، 92، 141). دور نیست که محمد بن عباس بن عیسى کوفی مؤلف کتاب التفسیر نیز از همین محفل برخاسته باشد (نجاشی، 341). دو اثر ماندگار امامیه در اواخر سدۀ 3ق، حاصل فعالیت همین گروه است. مورد نخست تفسیر علی بن ابراهیم قمی است که نسخهای درآمیخته از آن برجای مانده است. وی از هواداران هشام بن حکم و پایبندان به اندیشۀ او در محیط قم بوده است (نک : طوسی، همان، 89؛ نجاشی، 260). اثر دیگر تفسیر محمد بن مسعود عیاشی است که نیمۀ نخست آن برجای مانده است. عیاشی از شاگردان فضل بن شاذان است که از آن طریق به مکتب هشام بن حکم میپیوندد (نک : ه د، 4/ 51). گفتنی است که در نیمۀ اخیر سدۀ 3ق، تفسیرهای جزئی نیز بر سوره یا جزئی خاص نوشته شده است. از آن جمله میتوان به تفسیر جزء عم از محمد بن علی صیرفی قرشی (نجاشی، 332) و تفسیر سورۀ عادیات از عبدالله بن بحر ابنطیفور (نقل: فرات کوفی، 599-602) اشاره کرد.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید