مقالات

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • استابز | اِستابز \ [e]stābz\ ، ویلیام (1825- 1901م/ 1240- 1319ق)، تاریخ‌نگار بانفوذ و اسقف انگلیسی. او مطالعۀ منظم تاریخ مجموعه‌قوانین اساسی انگلستان در سده‌های میانه را باب کرد.
  • استاتیرا | اِستاتِیرا \ [e]stāteyrā\ ، نام چند ملکۀ دودمان هخامنشی (یوستی، 311).
  • استاتین | اَستاتین \ astātin\ (At)، عنصری شیمیـایـی و پـرتـوزا (رادیواکتیو) که سنگین‌ترین عنصر از عناصر هالوژِن یا گروه VIIa جدول تناوبی است. نام استاتین برگرفته از واژۀ یونانی آستاتوس، به معنی «ناپایدار» است. استاتین را که ایزوتوپ پایداری ندارد، نخستین‌بار در دانشگاه کالیفرنیا، دِیل کُرسِن، کِنِت مِکِنـزی و اِمیلیـو س...
  • استاجلو |
  • استاتیک | اِستاتیک \ [e]stātik\ ، در فیزیک، شاخه‌ای از مکانیک که به مطالعۀ نیروهای وارد بر اجسام در حال تعادل می‌پردازد. مبانی این علم را بیش از 200‘2 سال پیش، ارشمیدس، ریاضی‌دان یونانی، و دیگر کسانی که به مطالعۀ ویژگیهای تقـویـت نیـرو در مـاشینهـای سـاده ــ مـانند اهـرم و محـور ــ می‌پرداختند، بنیاد نهادند. اهمیت کارب...
  • استابز | اِستابز \ [e]stābz\ ، جـرج (1724- 1806م/ 1136- 1221ق)، نقاش انگلیسی. او در به تصویر کشیدن واقع‌گرایانۀ جانوران، به‌ویژه اسبها، استاد بود.
  • اسپئوسیپوس | اِسپِئـوسیپـوس \ [e]speˀusip[p]o(u)s\ (410 - 339 ق‌م)، فیلسوف یونانی و خواهرزادۀ افلاطون که پس از مرگ وی به ریاست آکادمیا یا مدرسه‌ای که افلاطون در 387ق‌م بنیاد کرده بود، رسید. وی همچنین در سفر افلاطون به سیسیل همراه او بود (361ق‌م). از آثار او چیزی در دست نیست، به استثنای گزیده‌ای نسبتاً طولانی از نوشته‌اش «...
  • اسپینل | اِسپینِل \ espinel\ ، ویثِنته مارتینِث (1550-1624م/ 957-1033ق)، نویسنده، ماجراجو و موسیقی‌دان اسپانیایی. شهرت او بیشتر به‌سبب نوشتن داستانی به سبک پیکارِسک (روایت ماجراهای قلّاشان) به نام «زندگی جناب مارکوسِ اُبرِگُنی» (1618م) است. آلَن ـ رُنه لوساژ، نویسندۀ فرانسوی، بخشهایی از سرگذشت ژیل بلاسِ (1715-1735م؛ د...
  • اسپینولا | اِسپینولا \ [e]spinolā\ ، آمبروجو دی فیلیپو، مارکِس دِ لُس بالباسِس (1569-1630م/ 977-1039ق)، جنگاورِ جنوایی که به خدمت اسپانیا درآمد و از نامدارترین فرماندهان نظامی زمان خود بود.
  • استاخانفی، جنبش | اِستاخانُفی، جنبشِ \ jonbeš-e [e]stāxānofi\ ، جنبشی در «تولید سوسیالیستی» در اتحاد جماهیر شوروی، برای بالا بردن بهره‌وری کار. این جنبش در 1935م/ 1314ش و طی «برنامۀ پنج سالۀ دوم»، به عنوان مرحله‌ای تازه از «رقابت سوسیالیستی» آغاز گشت و نام آن برگرفته از نام بنیاد‌گذارش، آلیکسِی گریگوریِویچ استاخانُف، از سرکارگ...
  • استابات ماتر دلرسا | اِستابات ماتِر دُلُرُسا \ [e]stābāt māter dolorosā\ (در لاتین به معنی «مادری اندوهناک ایستاده بود»)، شعری قرون وسطایی به زبان لاتین دربارۀ شب‌زنده‌داری مریم عذرا بر پای صلیب عیسى مسیح که از 1727م تاکنون به عنوان بخشی از دعاهای کلیسای کاتولیک رُمی بر اساس ملودی آوازهای کلیسایی (پلَن‌شان) خوانده می‌شود. سرایندۀ...
  • استادالدار | اُستادُ‌الدّار \ ostād-od-dār\ ، عنوان برخی از منصب‌داران بزرگ دربار خلفا، سلاطین و امیران مسلمان که وظایف و حوزۀ اقتدارشان متغیر بود و گاه به وزارت، امارت و سلطنت نیز می‌رسیدند.
  • اسپینلو آرتینو | اِسپینِلّو آرِتینو \ [e]spinello āretino\ ، لقبِ اسپینلو دی لوکا اِسپینِلّی (ح 1346-1410م/ 747-812 ق)، نقاش ایتالیایی دورۀ گوتیک پسین. سبک او طلیعۀ نقاشی واقع‌نمایانۀ اوایل رنسانس سدۀ 15م، و به سبب حس روایی‌اش درخور توجه است. او از برجسته‌ترین پیروان سبک واقع‌گرایانۀ جوتّو، بزرگ‌ترین نقاش سدۀ 14م ایتالیا، بود...
  • اسپینوزا | اِسپینوزا \ [e]spinozā\ ، باروخ (بِنِدیکت) (1632-1677م/ 1042-1087ق)، از مهم‌ترین فیلسوفان عصر جدید که تقریباً در همۀ شاخه‌های فلسفه آثاری ماندنی و ارزنده بر جای گذاشته است و شاید اندیشۀ هیچ یک از فلاسفۀ سدۀ 17م/ 11ق بیش از او با مسائل امروزی ما مرتبط نباشد. اسپینوزا یکی از پیش‌گامان مدرنیته و روشنگری به شمار ...
  • استادسیس | اُستادسیس \ ostādsis\ (مق‍ 151ق/ 768م)، پیشوای جنبش سیاسی ـ دینی خراسان در اواخر دورۀ منصور، خلیفۀ عباسی.
  • استاری اسکل | اِستاری اُسکُل \ [e]stāri oskol\ (در روسی: اِستـاریّ آسـکُـل)، شهری در استان بِلگُرُد در غرب روسیه.
  • استاریکف | اِستاریکُف \ [e]stārikof\ ، آلیکسِی آرکـادیِـویـچ (1892-1962م/ 1271-1340ش)، ایران‌شناس روس، پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی و مترجم شاهنامۀ فردوسی.
  • استاش، شیپور | اُستاش، شِیپورِ \ šeypur-e ostāš\ (بـرگـرفـتـه از نــام بارتولُمِئو اِئوستاکیو [در فرانسوی: اُستاش]، کالبدشناس ایتالیایی سدۀ 16م)، لوله‌ای که از گوش میانی تا حلق (گلو) کشیده شده است. این لوله در انسان در حدود 3 تا 4 سانتی‌متر طول دارد و آن را غشاء مخاطی پوشانده است. جهت آن از حفرۀ صماخ یا گوش میانی به طرف پای...
  • استازولامید | اَسِتازولامید \ asetāzolāmid\ ، بـا فـرمـول شیـمـیـایـی C4 H6 N4 O3 S2، از مهارکننده‌های آنزیمِ کربنیک‌آنهیدراز، و دارویی که در درمان آب سیاه (گلوکوم)، اِدِم (خیز)، صرع و بیماری ارتفاع به کار می‌آید.
  • استارلینگ | اِستارلینگ \ [e]stārling\ ، اِرنِست هِـنری (1866-1927م/ 1245-1306ش)، فیزیولوژی‌دان بریتانیایی. پژوهشهای گستردۀ او به درک تازه‌ای دربارۀ کارکردهای بدن کمک شایانی کرد و به‌ویژه، پژوهشهایش دربارۀ حفظ تعادل مایعات در سراسر بافتهای بدن، نقش تنظیم‌کنندۀ ترشحات درون‌ریز، و کنترلهای مکانیکی مربوط به کارکرد قلب، موجب ...
  • آستارته |
  • استارا زاگرا | اِستارا زاگُرا \ [e]stārā zāgorā \ ، شـهـری ‌در استـــان ‌استارا زاگرا در مرکز بلغارستان، در دامنه‌های جنوبی کوههای سرِدنا و در حاشیۀ دشت حاصلخیز استارا زاگرا.
  • آستارا | آستارا \ āstārā\ ، شهر و شهرستانی مرزی در استان گیلان در شمال ایران.
  • استاد و شاگرد، مسجد | استاد و شاگرد،مسىجدِ \ masjed-e ostād-o(va) šāgerd\ ، بنایی به سبک آذری، واقع در تبریز. بنای این مسجد در 741ق/ 1340م در زمان امیرحسن چوپانی، ملقب به علاءالدوله آغاز شد و در 742ق به پایان رسید (فصیح خوافی، 60، 62؛ ابن‌کربلایی، 370؛ اهری، 168؛ مجدی، 920). نام بنا در منابع به صورتهای سلیمانیه و علائیه نیز آمده ا...
  • استارک | اِستارک \ [e]stārk\ ، فـرِیـا مَـدلـیـن ‌(1893-1993م/ 1271-1372ش)، جهانگرد و پژوهشگر انگلیسی مطالعات خاورمیانه و ایران.
  • آستارا | آستارا \ āstārā\ ، شـهـر بـندری کـوچـکـی در جمهـوری آذربایجان. این شهر در ´45 °38 عرض شمالی و ´85 °48 طول شرقی، در ساحل دریای مازندران و در دهانۀ رود‌ی به همین نام، در کنـار مـرز ایـران واقع است و از بـاکو ــ پایتخت جمهوری آذربایجان ــ 240 کم‍ فاصله دارد.
  • استاده | اُستاده ‍‍‍‍‍‍\ ostāde\ ، یا آستاده، آدریان وان (1610-1685م/ 1019-1097ق)، نقاش هلندی دورۀ باروک. او که طراح و گراوُر‌ساز نیز بود، به سبب نقاشیهایش از صحنه‌های روزمرۀ زندگی روستایی هلند شهرت یافت.
  • استادیوم | اِستادیوم \ estādiyom\ ، یا ورزشگاه، سازه‌ای بزرگ برای برگزاری مسابقه‌ها و بازیهای ورزشی و دیگر نمایشها در برابر تماشاگران. این سازه دربر گیرندۀ محوطه‌ای باز است که بازی یا نمایش در آن اجرا می‌شود، و جایگاه تماشاگران که به‌صورت ردیفهایی پیرامون آن قرار می‌گیرد. واژۀ استادیوم صورت لاتینِ واژۀ یونانیِ استادیون ...
  • استاف، لئوپلد | اِستاف \ [e]stāf\ ، لئـوپُـلـد (1878-1957م/ 1257-1336ش)، شاعر لهستانی. او که با جنبش لهستان جوان در پایان سدۀ 19م پیوند داشت، از شاعران تأثیرگذار لهستان به شمار می‌رود.
  • استاکاتو | اِستاکاتو \ [e]stākāto\ (در ایتالیایی: ستاکّاتو\ stākkāto\ ، به معنای ناپیوسته)، در موسیقی، اصطلاحی بیانگر شیوۀ نواختن نُت به گونه‌ای کوتاه و جدا از نت بعدی که در نگارش، با نقطه‌ای روی نت مشخص می‌شود؛ همچنین پاساژی که در آن، همۀ نتها جدا از هم، و نه پیوسته، نواخته شوند. این شیوه به پاساژ حالت ضربی می‌دهد. نمو...
  • استاکتن | اِستاکتِن \ [e]stākte(o)n\ ، شـهـر و مـرکـز شهـرستـان سَن اواکین (از 1850م) در مرکز ایالت کالیفرنیا در ایالات متحدۀ آمریکا. این شهر با 6 متر میانگین ارتفاع از سطح دریا، در محل تلاقی رودهای کَلِوِرِس (کالاوِراس) و سن اواکین، و در 132 کیلومتری شرق سان‌فرانسیسکو واقع است.
  • استافیلو کوک | اِستافیلوکوک \ [e]stāfilokok\ ، جنسـی از بـاکتریهـای کروی که معمولاً مشهورترین گونه‌های آن به‌فراوانی در غشاهای مخاطی و پوست انسان و دیگر جانداران خون‌گرم وجود دارند. واژۀ استافیلوکوک عموماً برای همۀ گونه‌های این جنس به کار می‌رود و به وضعیت قرارگرفتن این باکتریها کنار یکدیگر (به شکل خوشه‌های انگور) اشاره دار...
  • استالین گراد، نبرد | اِستالین‌گراد، نبردِ\ nabard-e [e]stālin-g[e]rād\ (تابستان 1942- 2 فوریۀ 1943/ تابستان 1321- 13 بهمن 1321)، نبردی که به پیروزی کامل ارتش شوروی بر آلمانیها انجامید و نقطۀ عطفی در جنگ جهانی دوم شد. استالین‌گراد (نام کنونی آن: وُلگاگراد) مرکز صنعتی عمده و شهری بسیار مهم بود و دستیابی به رود ولگا در آن نقطه می‌تو...
  • استالینیسم | اِستالینیسم \ [e]stālinism\ ، شیوۀ حکومت، یا سیاستهای یوسیف استالین (ه‍ م)، رهبر حزب کمونیست و دولت اتحاد شوروی از 1929م/ 1308ش تا هنگام درگذشتش در 1953م/ 1331ش. استالینیسم تداعی‌کنندۀ حکومت ترس و وحشت، و نظام تمام‌خواه (توتالیتِر) است.
  • استالاکتیت و استالاگمیت | اِستالاکتیت و اِستالاگمیت [e]stālāktit - o (va)\ \ [e]stālāgmit، اشکال طولی کانیهای مختلف حاصل از انحلال که از چکه‌های آب در فضاهای خالی ایجاد می‌شوند. استالاکتیت همچون قندیل از سقف یا دیوار غارها آویزان می‌شود، ولی استالاگمیت در ظاهر همان استالاکتیت واژگون است که از کف غار به سمت بالا برآمده باشد.
  • استالیپین، پیوترآرکادیویچ | اِستالیپین\ [e]stālipin\ ، پیوتر آرکادیِویچ (1863-1911م/ 1280- 1329ق)، سیاستمدار محافظه‌کار روس.
  • استال | اِستال \ [e]stāl\ ، ژِرمِن دو (نام کامل او: آن ـ لوییزـ ژِرمِن نِکِر، بارون دو اِستـال ـ اُلستَن)، معروف به مادام دو استال (1766-1817م/ 1180-1232ق)، بانوی نویسنده، فعال سیاسی و روشن‌فکر فـرانسوی ـ سوئیسی. او کـه شاید سرشنـاس‌ترین زن زمانۀ خود بود، به‌منزلۀ یکی از پیش‌گامان رُمانتیسم، بر ادبیات فرانسوی تأثیری ...
  • استالدهید | اَسِتـالـدِهید \ asetāldehid\ ، یـا اَسِتـالـدِئـیـد، یـا اِتـانـال (CH3 CHO)، مایعی قابل اشتعال، فرّار و بی‌رنگ، با بوی تند، که به‌سبب وجود گروه CHO در فرمول مولکولی آن، در طبقه‌ای از ترکیبات شیمیایی قرار می‌گیرد که آلدهید (آلدئید) نامیده می‌شوند. استالدهید یکی از مواد مهم پدید آورندۀ طعم در میوه‌هاست. این م...
  • استالین، یوسف | اِستالین \ [e]stālin\ ، یوسیف (نام کامل او در روسی: یوسیف ویسّاریُناویچ استالین؛ در گرجی: یوسِب جوگاشْویلی5) (1879-1953م/ 1258-1331ش)، دبیرکل حزب‌کمونیست (1922-1953م) و نخست وزیر اتحاد شوروی (1941-1953م). او طی ربع قرن دیکتاتوری بر اتحاد شوروی، احتمالاً بیش از هر شخصیت سیاسی دیگری در تاریخ، اِعمال قدرت کرد. ا...
  • استامینوفن | اَسِتامینوفِن \ as[e]tāminofen\ ، یـا پاراسِتامول، داروی جایگزین آسپیرین در تسکین دردهای سبک، مثل سردرد، درد مفاصل و ماهیچه‌ها، و نیز در کاهش تب. این دارو مانند دیگر داروهای ضد درد معمول، با بالا بردن آستانۀ درد و مهار ساخت پروستاگلاندینها در بدن، درد را از میان می‌برد و با اثر بر مرکز تنظیم دمای بدن در مغز، ...
  • استان |
  • استاندارد، سازمان بین المللی | اِستاندارد، سازمانِ بین‌المللیِ sāzmān-e beyn-\ \ o(a)l-melali-ye estāndārd (ایزو)، سـازمـان بیـن‌المللـی تخصصی استانداردسازی. این سازمان در1947م/ 1326ش در ژنو در کشور سوئیس بنیاد نهاده شد و وظیفۀ آن استانداردسازی در همۀ زمینه‌های فنی و غیرفنی است، جز مهندسی برق و الکترونیک که در حوزۀ مسئولیت کمیسیون بین‌المل...
  • استاندارد، شورای عالی |
  • استاند | اُستاند \ ostānd\ (در فـرانسوی؛ در فـلانْـدْری : اُستِنـده)، شهری در استان فلاندر غربی، واقع در شمال ‌غربی بلژیک، در کرانۀ دریای شمال و انتهای آبراه خِنت ـ بروخه (گان ‌ـ بروژ). این‌ ‌‌شهر در سدۀ 9م‌ دهکده‌ای ماهیگیری‌ بـود و اُستِنده ـ تِر ـ استرِپه نام داشت. در 1445م، دیواری پیرامون شهر ساخته شد و در 1583م، ...
  • استاناوی | اِستاناوُی \ [e]stānāvoy\ ، رشته‌کوهی در جنوب شرقی سیبری در روسیه. استاناوی در طول مرز استان آمور و جمهوری خودگردان ساخا (یاکوت) قرار دارد. این رشته‌کوه به‌طول 620 کیلومتر از غرب به شرق کشیده شده است. و کوههای ماوراء بایکال را به کوههای جوگجور متصل می‌سازد. استاناوی بخشی از آب‌پخشان (خط تقسیم آب) میان اقیانوس...
  • استاندار | اُستاندار \ ostān-dār\ ، بالاترین مقام سیاسی و اجرایی استان (بزرگ‌ترین واحد تقسیماتی کشور) با مسئولیتهای متعدد.
  • استامبولیسکی، آلکساندر | اِستامبولیسکی \ [e]stāmboliski\ (بلغاری: استامبولییْسکی)، آلِکساندِر (1879-1923م/ 1257-1302ش)، دولتمرد بلغار و رهبر حزب هوادار اصلاحات ارضی بلغارستان. او در جنگ جهانی اول با فردیناند، شاه بلغارستان، که طرف‌دار آلمان بود، مخالفت کرد و به طرف‌داری از متفقین پرداخت. مخالفتش با وارد شدن بلغارستان به جنگ جهانی اول...
  • استان | اُستان \ostān\، يا اِستان، از بخش‌بندیهای كهن كشوری و اداری ایران.
  • استانس | اُستانَس \ ostānas\ ، یا اُستاناس، یکی از شکلهای یونانی نام چند تن از بزرگان و شاهزادگان هخامنشی. این نام به فارسی باستان باید *vištāna- باشد (*višta- شاید هم‌ریشه با اوستایی ، «آماده شدن»، یا شاید ترکیبی از vi- و ریشۀ فارسی باستان و اوستایی ، «نشستن» باشد (کِنت، 209)؛ اما -ana پسوند نوع دوم است که نام خاص می...
  • استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران، موسسه | استـاندارد و تحقیقـاتِ صنعتیِ ایـران، مؤسسۀ \ moˀassese-ye estāndārd-o(va) tahqiqāt-e sanˀati-ye irān\ ، نهاد رسمی و قانونی مسئول تدوین و تصویب استانداردهای ملی، تحقیق در زمینۀ استانداردها و نظارت بر اجرای آنها در سراسر کشور. در برخی اسناد دولتی از آن با نام «سازمان» یاد می‌شود (روابط عمومی...).

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: