صفحه اصلی / مقالات / افریقا /

فهرست مطالب

افریقا


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 29 فروردین 1401 تاریخچه مقاله

 911ق / 1505م) با آثاری پرشمار نامبردارند كه در آثار آنان ابتكارهایی در سبك تألیف دیده می‌شود.
در حوزۀ افریقیه، از نخستین فعالیتهای حدیثی، فراهم آمدن تحریرهایی از موطأ مالك، توسط كسانی چون ابن زیاد تونسی (د 183 ق / 799 م) (چاپ شده) و یحیی بن یحیى مصمودی (د 234 ق / 848 م) (نك‍ : همان، I / 459: نسخه‌های آن) است. در سدۀ 4 ق، باید از ابوالعرب تمیمی (د 333 ق / 945 م) سخن گفت كه افزون بر كتاب روایی المحن (بیروت، 1983 م)، آثار متعددی چون مسند حدیث مالك و عوالی الحدیث پدید آورده بوده است (نك‍ : قاضی عیاض، 3 / 335). ذهبی در سخن از دورۀ متقدم حدیث در مغرب، رواج حدیث در سرزمینهایی چون بجایه، تلمسان، فاس و مراكش را اندك دانسته است (همان، 55-56)، اما در دوره‌های بعد، مغرب در حدیث اهمیتی افزون یافته است.
در دورۀ تحقیق در متون حدیثی، موطأ و صحیحین به طور ویژه‌ای ملحوظ عالمان مغربی بوده‌اند. از جملۀ این آثار الملخصِ ابوالحسن قابسی (د 403 ق / 1012 م) دربارۀ احادیث مسند در موطأ است (كتانی، 14). در سدۀ 6 ق / 12 م، قاضی عیاض عالم اهل سبته (د 544 ق / 1149 م)، در آثار متنوع خود، چون الشفا بتعریف حقوق المصطفى (استانبول، 1267 ق) و مشارق الانوار (شرح گونه‌ای بر موطأ و صحیحین) (كتانی، 157)، به حدیث مغرب جلوه‌ای تازه بخشید. عالم معاصر او ابن تومرت (د 524 ق / 1130 م)، با گرایش خاص مذهبی و سیاسی به نوعی تشیع، در كار حدیثی خود به شیوۀ معمول مغربیان، تحریری از موطأ (الجزایر، 1905 م) و تلخیصی از صحیح مسلم (نك‍ : طالبی، 12-13: نسخه‌های آن) فراهم آورد. صحیحین و موطأ در سده‌های بعد نیز همچنان موضوع كار شماری از عالمان چون ندرومی تلمسانی (د 625 ق / 1228 م)، عمر بن علی وریغلی و ابن مرزوق حفید تلمسانی (د 842ق / 1438م) بوده است (نك‍ : GAS, I / 120, 124, 126, 462: نسخه‌های آنها).
از حیث روایت متون، ابن ابی شنب در مقاله‌ای روایت صحیح بخاری در الجزایر را مورد بررسی قرار داده (نك‍ : همان، I / 118)، و لوی پرووانسال در مقاله‌ای به بررسی كلی روایت مغربی صحیح بخاری پرداخته است (ص 209-233). به هر تقدیر، فهارس متعدد موجود از محدثان مغرب، به خصوص فهرسۀ ابن غازی مكناسی (د 919 ق / 1513 م)، صلة الخلف رودانی (د 1094 ق / 1683 م) و فهرس الفهارس كتانی در سدۀ اخیر، منابع سرشاری برای مطالعۀ اسانید مغربی و متون حدیثی متداول در مغرب هستند.

 

مآخذ

ابن جزری، محمد، تحبیر التیسیر، بیروت، 1404 ق؛ همو، غایة النهایة، به كوشش برگشترسر، قاهره، 1351 ق / 1932 م؛ همو، النشر، به كوشش علی محمد ضباع، قاهره، كتابخانۀ مصطفى محمد؛ ابن سعد، محمد، كتاب الطبقات الكبیر، به كوشش زاخاو و دیگران، لیدن، 1904- 1918 م؛ ابوداوود سجستانی، سلیمان، سنن، به كوشش محمد محیی‌الدین عبدالحمید، قاهره، داراحیاء السنة النبویه؛ ابوعمرو دانی، عثمان، التیسیر، به كوشش پرتسل، استانبول، 1930 م؛ اسنوی، عبدالرحیم، طبقات الشافعیة، به كوشش عبدالله جبوری، بغداد، 1390-1391 ق؛ ذهبی، محمد، الامصار ذوات الآثار، به كوشش محمود ارناؤوط، دمشق، 1405 ق / 1985 م؛ همو، سیر اعلام النبلاء، به كوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، 1405 ق / 1985 م؛ رودانی، محمد، صلة الخلف، به كوشش محمد حجی، بیروت، 1408 ق / 1988 م؛ سیوطی، الاتقان، به كوشش محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره، 1387 ق / 1967 م؛ همو، طبقات المفسرین، به كوشش علی محمدعمر، قاهره، 1396 ق / 1976 م؛ شلبی، هند، القراءات بافریقیة، الدارالعربیة للكتاب، 1983 م؛ صفا قسی، علی، «غیث النفع»، همراه سراج القاری المبتدی، بیروت، دارالفكر؛ صنعانی، عبدالرزاق، المصنف، به كوشش حبیب الرحمان اعظمی، بیروت، 1403 ق / 1983 م؛ طالبی، عمار، مقدمه بر اعزما یطلب ابن تومرت، الجزیره، المؤسسة الوطنیة للكتاب؛ قاضی عیاض، ترتیب المدارك، بیروت، 1387 ق / 1967 م؛ كتانی، محمد، الرسالة المستطرفة، استانبول، 1986 م؛ مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، بیروت، 1408 ق / 1987 م؛ نیز:

 

GAS; Lévi-Provençal, E., «La Recension maghribine du Ṣaḥiḥ d’al-Boḫārī», JA, 1923, vol. CCII.
احمد پاكتچی

 


VI. هنر معماری در افریقا
هنگامی كه اعراب مسلمان به شمال افریقا رسیدند، صاحب سبك خاصی در معماری نبودند. آنان با جذب سنتهای محلی و اقتباس از سبكهای هنری ایران و سوریه دست به ایجاد بناهای تازه زدند؛ افزون برآن، معماران و هنرمندان محلی و خارجی ــ اعم از قبطی، یونانی، سریانی و ایرانی ــ را به كار گماردند و از طرحهای بناهای كهن بیزانسی و رومی نیز استفاده كردند («تاریخ ... »، 17؛ هات، 14). مسلمانان ابتدا منحصراً به ساختن قلعه و رباط برای مقابله با حملات دشمن پرداختند، سپس به احداث بناهای مذهبی همت گماشتند و سرانجام قصرهای باشكوه ساختند. آنچه اكنون برجای مانده، بیشتر همان ساختمانهای مذهبی است و اینك مسجد، نمونۀ بارز هنر و معماری افریقای شمالی به شمار می‌رود كه برحسب سنتهای دیرینۀ سرزمینهای مختلف شكل و چهرۀ ویژه و متفاوتی به خود گرفته است («تاریخ»، 18).
با آمدن مسلمانان ــ كه مروج تمدن در حال شكل گرفتن خلافت عربی بودند ــ به افریقای شمالی و ترویج اسلام در منطقه، و عربی زبان شدن اهالی ــ همراه با ایجاد روابط سیاسی و فرهنگی با كشورهای خاور نزدیك و اندلس، یك فرهنگ هنری ناهمگن عرب ــ بربر به وجود آمد ( افریقا ... ، I / 178). عربی كردن فرهنگ مردم در مصر چندان به درازا نكشید، اما این امر در مغرب سالها ادامه داشت («تاریخ»، 8؛ ویمارن، 63).

مصر پس از پذیرش اسلام، مشاركت فعالانه‌ای در شكل‌گیری فرهنگ اسلامی ـ عربی داشت. نخستین شهرهای عربی در مصر دارای خصوصیات اردوگاههای نظامی بود (مانند فسطاط). عناصر اصلی شهرها را مسجد، قصر، حمامهای عمومی و پادگان و حصارهای عظیم و مستحكم تشكیل می‌داد. از ویژگیهای معماری مذهبی قرنهای 1-3 ق / 7- 9 م در آنجا، بنای مسجدهای بزرگی چون مسجد عمرو بن عاص است ( افریقا، I / 520). این نخستین مسجد مصر در 20 ق / 641 م در فسطاط بنا گردید (ویمارن، 64؛ «تاریخ»، 52؛ ریوئیرا، 23-24) و در زمان معاویه، در 53 ق / 673م گسترش یـافت و 4 منـاره در 4 گوشۀ آن سـاخته شد (همو، 24؛ نیز نك‍ : كرسول، 14). صحن آن به شكل مربع، و دارای رواقهایی در اطراف بود. شبستان آن 100 ستون مرمری داشت كه از ویرانه‌های بناهای عصر روم و بیزانس جمع‌آوری گردیده بود (ویمارن، همانجا؛ نیز نك‍ : پاپادوپولو، 489). این مسجد دارای تزیینات موزاییكی بود كه در طی قرون 4-5 ق / 10-11 م از میان رفت («تاریخ»، همانجا؛ كرسول، 234). بنای این مسجد چندین بار به هنگام تعمیر گسترش داده شد، اما طرح آن همان طرح قرن 2 ق / 9 م باقی ماند (ویمارن، همانجا).
نمونۀ بناهای غیر مذهبی این دوران «مقیاس النیل» واقع در جزیرۀ روضه در نزدیكی قاهره است كه برای اندازه‌گیری میزان بالا و پایین آمدن سطح آب نیل ساخته شده است («تاریخ»، 52-53؛ ریوئیرا، 148؛ برند، 50). از خصوصیات معماری اواخر قرن 3ق / 9م (دورۀ طولونیان) و قرون 4-6 ق / 10-12م (دورۀ فاطمیان) برپایی بناهای عظیم، طرح‌ریزی شفاف حجمها و تزیینات به صورت گچ‌بری و حجاری است ( افریقا، همانجا). مسجد ابن طولون (ه‍ م) ــ كه صورت اولیۀ خود را تا امروز حفظ كرده است (نك‍ : كرسول، 302) ــ و جامع الازهر (ه‍ م) و مسجدالحاكم در قاهره در شمار بناهای این دو دوره‌اند.
نخستین مقبره‌های فاطمیان دارای نقشۀ مربع، طاقی در وسط هر نما و گنبدی بر پایه‌ای 8 ضلعی بودند (مانند گروه مقبره‌های «سبع نبت» در فسطاط). برای تزیین مقبره‌ها مقرنس نیز به كار برده می‌شد. مناره‌های دورۀ فاطمیان دارای پایۀ مربع و بدنۀ استوانه‌ای بود كه بالای آن طاقك 8 ضلعی قرار داده می‌شد (مانند منارۀ اسنا). از آثار معماری شهری باقی مانده در قاهره 3 دروازه به نامهای باب الفتوح، باب الزویله و باب النصر است ( افریقا، همانجا؛ «تاریخ»، 56).
در دورۀ ایوبیان و ممالیك (قرون 6- 9 ق / 12 تا 15م) بناهای مذهبی مجموعه‌های پیچیده‌ای را تشكیل می‌دادند. برای نمونه می‌توان مجموعۀ سلطان قلاوون (در قاهره) را نام برد ( افریقا، همانجا). این مجموعه كه مشتمل بر مسجد، مقبره و بیمارستان است، در 684 ق / 1285 م در قاهره ساخته شد (حسن، 79). نمای اصلی آن را طاقهای تیزه‌دار و ستونكهایی با سرستونهای ظریف كُرنتی تزیین می‌كنند. بالای ستونكها در طول تمامی سطح نما افریزی با كتیبۀ برجسته كشیده شده است (ویمارن، 79).
پنجره‌های طبقۀ اول به شكل مستطیل، و دارای نرده‌های آهنیند و پنجره‌های بالاتر كه نرده‌هایی از رخام دارند، خاطرۀ نقش مایه‌های معماری بیزانس را زنده می‌كنند. در تزیین نمای خارجی رگ چینی متناوب سنگ سفید و تیره (ابلق) به كار رفته است كه یكپارچگی ساختمان را به هم می‌زند (همانجا). از بنای بیمارستان اكنون چیز قابل ملاحظه‌ای برجای نمانده است (بلر، 72؛ حسن، همانجا). محراب مسجد در بخش زیرین با موزاییكهای طلاكاری تزیین شده، و قسمت بالای محراب دارای نقوش گچ‌بری است. این محراب آخرین نمونه از این نوع است. تمامی محرابهای بعدی دارای تزیینات مرمری هستند (همانجا). مقبره در تالاری مستطیل شكل قرار دارد و بدنه 8 ضلعی حامل گنبد آن بر 4 جرز ستبر واقع در 4 گوشه تالار و 4 ستون میانی از سنگ خارا (گرانیت) تكیه دارد (همانجا؛ بلر، 74). پنجرۀ مشبك چوبی 4 جرز تالار را به هم متصل كرده، و به این ترتیب، مقبره را از دیگر قسمتها جدا ساخته است (همانجا). منارۀ كوتاه مسجد قلاوون دارای 3 طبقه است كه مقطع دو طبقۀ اول آن مربع و طبقۀ سوم استوانه‌ای است («تاریخ»، همانجا).
در دورۀ ممالیك بنای مسجد ــ مدرسه از نوع 4 ایوانی (مانند مسجد ــ مدرسۀ سلطان حسن در قاهره)، دارای گنبدهایی با نقوش حجاری شده و منارۀ بلند متداول شد. طرح ساختمانهای مسكونی دورۀ ممالیك شامل بناهای 3-4 طبقه به دور حیاط تا سده‌های 11 و12ق / 17- 18م حفظ شده بود. در دورۀ تسلط عثمانیها مسجدهای مصر مشابه مساجد تركها یا به عبارت دیگر، بناهای طاقدار عظیم، با گنبدهای نیمكره‌ای و مناره‌های باریك سوزنی (مانند مسجد سنان پاشا و مسجد محمدعلی در قاهره) ساخته شد. در هنر معماری مصر در اواخر قرن 13 ق / 19 م و نیمۀ نخست قرن 14ق / 20م معماران فرانسوی، ایتالیایی، انگلیسی و بلژیكی مشاركت داشتند ( افریقا، همانجا).
در گسترش دستاوردهای فرهنگ اسلامی در مغرب، حاكمیت اغلبیان و پایتخت آنان قیروان ــ نخستین شهر اسلامی كه از گسترش اردوگاه نظامی عربی قرن 1 ق / 7 م به وجود آمد ــ نقش عمده‌ای را ایفا كرد. تجربۀ بنای نخستین مسجد «ستوندار» در فسطاط (مسجد عمرو)، و پس از آن جامع متوكل در سامره (سدۀ 3ق / 9م) در معماری جامع سیدی عقبة بن نافع در قیروان بسیار مؤثر بود. به عبارت دیگر سنت بناهای مذهبی شرق در اختلاط با سنتهای محلی مغرب، خصوصیات مساجد قرون وسطایی مغرب و اندلس را پدید آورد. بنای این مساجد شامل شبستان ستوندار و راهروهای متعدد عمود بر دیوار محراب كه به صحن وسیع سنگفرش شده باز می‌شدند، و نیز گنبدها و سقفهای مسطح بر روی ناو محوری و ناو محراب و مناره‌هایی برپایه‌های مربع شكل در 3 طبقه بود.
ویژگی دفاعی معماری مذهبی و غیرمذهبی دورۀ اغلبیان زادۀ شرایط حاصل از استقرار قدرت مسلمانان در محیط شورشی بربرها و نیز سیاست استیلاگرانۀ بنی اغلب بوده است. روحیۀ خشن دورۀ برقراری نخستین حكومتهای اسلامی در افریقای شمالی به صورت بسیار بارزی در بناهای شهر سوس كه در آن مكتب مستقل معماری قرون وسطایی افریقیه به وجود آمد، متجلی شد (مانند جامع سوس) (نك‍ : افریقا، I / 178). كتیبه‌ای كه با نام امیر ابوالعباس ابن اغلب در آن یافت شده است، تاریخ 236 ق / 850 م را نشان می‌دهد. این مسجد كه بارها گسترش داده شده، دارای شبستانی است با 13 ناو عمود بر دیوار قبله با طاقهای نیم‌دایره‌ای كه طاق ناو مركزی پهن‌تر و بلندتر از دیگر طاقهاست (پاپادوپولو، 503).
در معماری دفاعی، به‌ویژه در ساختن رباط استفاده از سنتهای محلی رومی و بیزانسی و نیز به كارگیری سبك قصرهای عربی خاور نزدیك مشاهده می‌گردد ( افریقا، همانجا). سنتهای رومی و بیزانسی به طور مخصوصی بر هنر قرون 1-3ق / 7- 9م افریقای شمالی اثر گذاشت كه ساده‌ترین شكل آن در استفاده از اجزاء مختلف از ساختمانهای رومی و بیزانسی مانند ستون، سرستون و تخته سنگ مرمر بود. در قرن نخست گسترش اسلام در مغرب، سنت استفاده از موزاییك تزیینی و كنده‌كاری نقش مایه‌های روم باستان تا مدتی باقی مانده بود؛ در عین حال، از ویژگیهای هنر مغرب قرن 3 ق / 9 م كه در تماس نزدیك با هنر نواحی عرب‌نشین پیشرفت می‌كرد، گسترش نقشهای هندسی ساده بوده است (همانجا). درقرن 4ق / 10م اصولی در هنر مغرب افریقا پایه‌گذاری شد كه در اواخر قرن 6 ق / 12م در هنر مصر فاطمیان بسط شایان توجهی یافت. همراه با شكوفایی معماری، هنر تزیینی حجاری با استفاده از شكل انسان و حیوان نیز گسترش یافت. در بسط هنر شمال افریقای قرون 4-5 ق / 10-11م نقش عمده را بنی‌زیری و به ویژه بنی حماد بر عهده داشتند. اینان با معماری مخصوصِ خود، و با داشتن استادكاران ماهر آثار هنری بدیعی پدید آوردند (همانجا).
نیمۀ دوم قرون 5 تا 8 ق / 11-14 م اوج شكوفایی هنر قرون وسطایی مغرب بوده است. تشكیل حكومت نظامی ـ مذهبی مرابطون كه سلطۀ خود را تا اسپانیای جنوبی ادامه دادند، سبب به وجود آمدن فرهنگ مغرب عربی، مستقل از هنر مشرق عربی شد. سنتهای هنری مغرب و اندلس به طور متقابل بر هم تأثیر گذاشت و آغازگر گسترش هنر ویژۀ مغربی ـ اسپانیایی شد (همانجا). هنر این دورۀ شمال افریقا در كنار برخی از روشهای معماری اندلس، روشهای تزیینی این سرزمین را نیز جذب نمود. اثر سنتهای اندلسی در بسط هنر مغرب به ویژه در آثار نیمۀ اول قرن 6 ق / 12 م (مانند مسجد تلمسان) ظاهر شد (همانجا). مسجد تلمسان را علی بن یوسف در 499ق / 1106م بنیاد نهاد كه در 530ق / 1136م به پایان رسید (پاپادوپولو، 511؛ EWA, I / 122; EI2, VI / 681).
در عصر موحدون (515- 668ق / 1121-1270م) هنر مغربی سنتهای افریقی، اندلسی و عربی شرقی، و در كنار آنها سنتهای اقوام بربر افریقای شمالی را در خود متمركز كرد. موحدون كه بیشتر بناهای پیشینیان خود را ویران كرده بودند، سبك پرظرافت و تزیینی قبلی را در معماری رها ساختند و اشكال ساده‌تر و خشن‌تر تزییناتی را جانشین آن كردند. ذات نظامی ـ مذهبی حاكمیت موحدون بیشتر در گسترش معماری دفاعی و مذهبی متظاهر شد. حصارهای ستبر و عظیم كه در جای جای آنها برجهایی با پایۀ مربع قرار داشتند، شهرهای مراكش، فاس، تلمسان و تازه، و شهر جدیدالتأسیس آن زمان رباط را احاطه می‌كردند. در نتیجۀ سبك دروازه‌های مغربی به وجود آمد كه طاق كوتاه نعل مانند ورودی همراه با برجهای نگهبانی جانبی و نقش و نگار كنده‌كاری شده روی سنگ از ویژگیهای آنهاست. از خصوصیات مساجد قرن 6ق / 12م آنجا این بود كه براساس تقارن ساخته می‌شدند. محورهای اصلی بنا، یعنی ناو محاذی دیوار محراب با گنبدهایی همراه بود و نیز گسترش عرض شبستان به افزایش اهمیت نقش نماز و خطابه ارتباط داشت (پاپادوپولو، 507-510؛ افریقا، I / 179) (مانند مساجد تازه و تینمل). جامع تازه در 537ق / 1142م (EI2، همانجا) به وسیلۀ موحدون ساخته شد. گسترش و تزیینات آن در 692ق / 1293م توسط بنی مرین صورت گرفت.
در تكامل سبك‌شناختی معماری مذهبی مغرب مهم‌ترین جا به مسجد الكتبیه در مراكش اختصاص دارد كه بهترین نمونۀ كلاسیك مسجد ستوندار افریقای شمالی است ( افریقا، همانجا). جامع الكتبیه كه از بزرگ‌ترین مساجد مغرب، و یكی از افتخارات معماری مراكش است («تاریخ»، 91)، در قرن 6 ق / 12 م توسط عبدالمؤمن ساخته شد، اما به علت نادرست بودنِ جهت قبله، بلافاصله به امر همو در 553 ق / 1158 م دومین مسجد در كنار آن احداث شد و بنای نخست منهدم گردید (پاپادوپولو، 507؛ علام، 373-374). 17 راهرو عمودی بر دیوار قبله را جرزهایی با مقطع چلیپایی از هم جدا می‌كنند («تاریخ»، همانجا). ناو محاذی محراب از دیگر راهروها پهن‌تر است. 7 گنبد بر بالای ناو مركزی وجود دارد كه یكی از آنها گنبد محراب است (پاپادوپولو، همانجا). معمار آن به احتمال قوی حاج یعیش اهل مالقه بوده كه ساختن منبر و مقصورۀ مسجد را نیز بر عهده داشته است (علام، 374). منارۀ سنگی الكتبیه قدری دیرتر، و احتمالاً در 592 ق / 1196 م به دستور یعقوب المنصور، نوۀ عبدالمؤمن كه ساختمان مسجد توسط وی پایه‌گذاری شده بود، به اتمام رسیده، و گویا معمار این مناره جبار نامی از مردم اشبیلیه بوده است («تاریخ»، 92؛ علام، 375). بنای منارۀ الكتبیه سرآغاز سیر تكاملی معماری مناره‌های مغرب است كه ساخت آنها تا قرن 14 ق / 20 م هم ادامه داشت. تا آن زمان مناره‌های مغرب كوچك و بدقواره بوده‌اند («تاریخ»، همانجا).
یگانگی سبك معماری مغربی، پس از تقسیم حكومت موحدون به حكومتهای بنی زیری در الجزایر، بنی مرین در مراكش و بنی حفص در تونس ادامه داشت. فرهنگ هنری مغرب در اواخر سده‌های 7- 8 ق / 13-14 م در طرح‌ریزی معماری بناهای مدرسه، زاویه، مقبره، مهمانخانه، نیز در طرحهای تزیینی چون نقشهای اسلیمی، هندسی، نباتی، كتیبه‌نویسی، و همچنین در پیشرفت فنون هنری مانند ساختن كاشی و ظروف سفالین، نساجی، گلدوزی، كارهای روی چرم، كنده‌كاری روی چوب و فلز متجلی شد. تركیب معماری و هنر تزیینی ویژۀ این سبك در مدرسه‌های دورۀ بنی مرین مشاهده می‌شود. هنرهای دیگری چون خوشنویسی به شیوۀ معروف «مغربی» و تذهیب كتب و تجلید آنها در مراكزی چون شهرهای فاس، تلمسان و تونس رواج داشت. سنتهایی كه در هنر مغرب بنیان‌گذاری شده بودند (قرون 13-14 ق / 19-20 م)، تا به حال اهمیت خود را از دست نداده‌اند. هنر مراكش كه تقریباً تحت‌تأثیر هیچ كشور بیگانه‌ای قرار نگرفته بود، در قرون 9-14 ق / 15-20 م حامل این سنتها شد. معماری قرون 10-12 ق / 16- 18م آن سرزمین به عظیم بودن مجموعه‌های درباری همراه با فضای درختكاری شده، و تزیینات بیش از حد گرایش داشت.
در هنر كشورهای الجزایر، لیبی و تونس كه در قرن 11 ق / 17 م تحت تسلط امپراتوری عثمانی قرار گرفتند، اثر هنر تركها نقش عمده‌ای داشته است. در دورۀ استعمار (قرون 13-14 ق / 19-20 م)، ورود اشكال معماری و هنرهای تجسمی اروپا به انواع مختلف بر زندگی هنری مغرب اثر گذاشت. در الجزایر كه پیش از دیگر كشورهای افریقای شمالی تحت سلطۀ بیگانه درآمد، پایۀ فرهنگیِ هنر كه در طی قرون شكل گرفته بود، بیش از جاهای دیگر رو به نابودی گذاشت. در مراكش، و نیز تا حدی در تونس تقسیم‌بندی شهرها به بخشهای اروپایی و بومی اجازه داد كه چهرۀ شهرها به صورت سنتی محفوظ بماند. در نواحی روستانشین اقوام بربر (به خصوص در لیبی، موریتانی و مراكش جنوبی)، اشكال سنتی هنر مردمی با توسعۀ فرهنگ بیگانه فعالانه به مقابله برخاست. با قوت گرفتن مبارزات ملی اقوام بربر مغرب در آغاز قرن 14 ق / 20 م گرایشی در هنر و بخشهای دیگر فرهنگی به سوی نهضت ملی پیدا شد كه بدین ترتیب، «سبك مغربی جدید» به وجود آمد ( افریقا، I / 179).
مردم شرق افریقا همواره، با اقوام شرق اقیانوس هند و ساكنان سرزمینهای عربی رابطه داشته‌اند. نفوذ اعراب مسلمان به افریقای شمال شرقی (سودان) و شرق افریقا و ترویج اسلام و عربی زبان شدن اهالی به ایجاد فرهنگ هنری ویژۀ افریقای شرقی كمك كرد و به سبب روابط تجاری میان این قسمت از افریقا و سرزمینهای اسلامی، بنادری مانند موگادیشو و مومباسا به وجود آمد و مساجد این نواحی تحت نظارت استادان عرب ساخته شد. مسجدهای افریقای شرقی به شكل شبستانی، و مستطیل شكل درآمد كه توسط تیرهای سنگی یا چوبی به 2 تا 4 ناو تقسیم می‌شد. محراب در سمت شمال ساخته شد و سقفها مسطح بود. از بناهای قابل توجه در مشرق افریقا كه در قرن 7 ق / 13 م ساخته شد، مجموعۀ حُسُنی كوبْوا در جزیرۀ كیلوا (تانزانیا) است. در ضمن شهر بندری كیلوا توسط بازرگانان ایرانی اهل شیراز ساخته شده بود. این مجموعه در 731 ق / 1331 م توسط پرتغالیها به آتش كشیده شد (اله، 81؛ افریقا، I / 182, II / 440).
پیش از اسلام میان افریقای غربی و افریقای شمالی از راه صحرای كبیر روابطی برقرار شده بود. این راه پس از آن به صورت بزرگراهی برای ورود اسلام درآمد. مساجد افریقای غربی دارای ویژگیهای معماری مخصوص به خودند. از نمونه‌های بارز اینگونه معماری مساجد فوته تورو (قرن 11 ق / 17 م)، حِلوار (سنگال) و دیوُلا هستند كه سبك آنها به سبك سودانی معروف است (اله، 83, 85-86).
از دیگر مساجد افریقای غربی یكی مسجد جینگِرِ بِر است كه به امر پادشاه مالی پس از گرویدن به اسلام و زیارت مكه در 724-727 ق / 1324-1327م ساخته شد؛ دیگری جامع جنه است كه آن هم در مالی بنا شده است (همو، 87).

 

مآخذ

حسن، زكی محمد، فنون الاسلام، بیروت، 1401 ق؛ علام، عبدالله علی، الدولة الموحدیة بالمغرب فی عهد عبدالمؤمن بن علی، قاهره، 1986 م؛ نیز:

 

Afrika, entsiklopedicheskiĮ spravochnik, Moscow, 1986; Blair, Sh. S. and J. M. Bloom, The Art and Architecture of Islam, 1250-1800, London, 1994; Brend, B., Islamic Art, London, 1991; Creswell, K. A. C., A Short Account of Early Muslim Architecture, Beirut, 1968; EI2; Elleh, N., African Architecture, New York, 1996; EWA; Hutt, A., Islamic Architecture, North Africa, London, 1977; Papadopoulo, A., L’Islam et l’art musulman, Paris, 1976; Rivoira, G. T., Moslem Architecture, London, 1918; Veimarn, B. V., Iskusstvo Arabskikh stran i Irana VII-XVII vekov, Moscow, 1974; Vseobshchaya istoriya arkhitektury, Moscow, 1969.
نادیژدا خارچینكو

 

صفحه 1 از11

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: