زاهد گیلانی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
شنبه 26 آبان 1403
https://cgie.org.ir/fa/article/268854/زاهد-گیلانی
دوشنبه 1 اردیبهشت 1404
چاپ نشده
26
زاهِدِ گیلانی، تاجالدین ابراهیم بن روشن بن امیر بن بابیل ابن شیخ بندار کردی سنجانی (د 700 ق/ 1301 م)، از مشایخ طریقۀ سهروردیه و پیرِ شیخ صفیالدین اسحاق اردبیلی (د 735 ق/ 1335 م). کهنترین منبعی که در آن میتوان دربارۀ زندگی شیخ زاهد و چگونگی پیوستن او به تصوف مطالبی یافت، کتاب صفوة الصفا، در شرح احوال و مقامات صفیالدین اردبیلی است هرچندکه در این اثر، اینگونه اطلاعات با کرامات و خوارق عادات آمیخته شده است (ابنبزاز، 190 بب ). به گزارش این کتـاب، تـاجالدین ابراهیم ظاهراً در سیاوَرود، روستایی در غرب گیلان، به دنیا آمد و پدرش، روشنامیر در آنجا به برنجکاری میپرداخت (نک : همو، 184-185؛ طباطبایی، درد ... ، 50). در همین روزگار، در اَهرَ، شیخ شهابالدین اهری از یکی از مریدان خود به نام سید جمالالدین تبریزی خواست تا به گیلان برود و در همانجا ساکن شود و به ارشاد مریدان بپردازد (ابنبزاز، 185). مدتی بعد، سید جمالالدین در محل زندگی خود تاجالدین ابراهیم خردسال را دید و او را در حلقۀ مریدان خویش پذیرفت و به تربیت او پرداخت. با استناد به این روایتها میتوان گفت که لقب «زاهد» را نیز سید جمالالدین به او داد (همو، 185-187). بنابراین، سلسلهنسب شیخ زاهد از طریق سید جمالالدین گیلانی و شهابالدین اهری به رکنالدین سجاسی، قطبالدین ابهری، و سرانجام به ابونجیب سهروردی میرسد (همو، 180؛ معصومعلیشاه، 2/ 322). پس از گذشت سالها، سید جمالالدین در هنگام مرگ، شیخ زاهد را به جانشینی خویش برگزید و به او وصیت کرد که تا 20 سال پس از مرگ او، به امر تربیت و ارشاد مریدان مشغول نشود (ابنبزاز، 188- 189). با گذشت این 20 سال، در زمستان 676 یا 677 ق/ 1277 یا 1278 م، صفیالدین اسحاق اردبیلی، نیای پادشاهان صفوی، که به توصیۀ یکی از مشایخ فارس به جستوجوی شیخ زاهد برآمده بود، در هِلیهکران (از توابع لنکران امروزی، در جمهوری آذربایجان) او را یافت و به او دست ارادت داد (همو، 105-106، 110-115) و در اندکزمانی، نزد شیخ زاهد مقامی بلند یافت، چندانکه شیخ دختر خود، بیبی فاطمه، را به همسری او درآورد (همو، 170-171؛ معصومعلیشاه، 2/ 311). در این هنگام، تاجالدین زاهد گیلانی در گیلان، آذربایجان و شروان مریدان پرشماری داشت و با آنکه خود بیشتر در هلیهکران و یا در سیاورود، در نزدیکی آستارا اقامت داشت و در کمال سادگی زندگی میکرد و از حاصل کشت و کار خود روزگار میگذرانید، اما دامنۀ نفوذ معنویاش در تمام مناطق اطراف گسترده بود (ابنبزاز، 110-111، 193- 198، 213؛ عالمآرا ... ، 11؛ شیبی، 371؛ طباطبایی، «توضیحات»، 1251). از شواهد موجود در منابع تاریخی، میتوان دریافت که وی با تکیه بر این نفوذ معنوی، به تعامل با حاکمان مغول معاصر خود میپرداخت. دورۀ فعالیت شیخ زاهد گیلانی با حکومت 5 تن از ایلخانان، یعنی آباقا خان، احمد تگودار، ارغون، گیخاتو و غازان همعصر بود و وی در این زمان طولانی، بارها در امور سیاسی مداخله کرد. برای نمونه، در درگیری میان احمد تگودار و ارغون، شیخ زاهد جانب ارغون را گرفت. در زمان حکومت غازان نیز وی 3 بار نزد او احمد اسپهبد، حاکم غرب گیلان، را وساطت کرد. غازان خان نیز با شیخ زاهد با کمال احترام و فروتنی رفتار میکرد و به همین سبب، از دست شیخ زاهد پیراهنی بهرسم تبرک گرفت (ابنبزاز، 149، 206- 209، 210-211، 217- 219، 229-230؛ بیانی، 2/ 701-704؛ رحیمزاده، 19-22). جالب توجه آنکه در بیشتر اینگونه رویدادها صفیالدین اردبیلی، مرید برجستۀ شیخ زاهد، نقش پررنگی داشت و دور نیست که در همین تعاملات، آداب پرداختن به سیاست و ظرافتهای مواجهه با حاکمان را از شیخ خود آموخته، و بعدها آنها را در دوران ارشاد خود به کار بسته باشد و ازهمینرو ست که محققـان خاستگاههای شکلگیری دولت صفوی را از دوران زندگی شیخ زاهد میدانند. از سوی دیگر، شاید بهسبب همین زیرکی و هشیاری بود که میان این پیر و مرید، رابطهای ویژه وجود داشت، چندانکه شیخ زاهد پیش از مرگ بهرغم مخالفتهای آشکار نزدیکان و اطرافیانش، صفیالدین اردبیلی را بر فرزند ارشد خود جمالالدین علی رجحان داد و وی را جانشین و خلیفۀ خود کرد (ابنبزاز، 132، 143-144، 172-174، 242-246). این موضوع، چنانکه انتظار میرفت، موجب کدورتی میان فرزند شیخ و مریدان او ــ که بعدها «زاهدیه» خوانده شدند ــ و صفیالدین گردید که تا مدتها پس از مرگ شیخ زاهد ادامه داشت (نک : همو، 788- 791). بههرروی، شیخ زاهد در ماه رجب 700 درگذشت و چنانکه بهصراحت در صفوة الصفا آمده است، در سیاورود، در کنار دریا به خاک سپرده شد. ازاینرو، محققان محل مقبرۀ شیخ زاهد را در هلیهکران میدانند و انتساب مقبرهای در شیخانهور لاهیجان به او را مردود میشمارند و آنجا را مدفن یکی از نوادگان یا مریدان او میشناسند (همو، 242- 248؛ خواندمیر، 4/ 417؛ شوشتری، 2/ 43؛ حزین، 145؛ موسوی، 84-85؛ دوانی، 282-283؛ یوسفی، 51؛ آقاحریری، 50).
آقاحریری آستارایی، اشرف، «محل واقعی مدفن شیخ زاهد گیلانی»، گیلهوا، رشت، 1381 ش، شم 66؛ ابنبزاز، توکل، صفوة الصفا، به کوشش غلامرضا طباطبایی مجد، تبریز، 1373 ش؛ بیانی، شیرین، دین و دولت در ایران عهد مغول، تهران، 1371 ش؛ حزین لاهیجی، محمدعلی، تاریخ و سفرنامه، به کوشش علی دوانی، تهران، 1375 ش؛ خواندمیر، غیاثالدین، حبیب السیر، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1353 ش؛ دوانی، علی، مفاخر اسلام، تهران، 1375 ش؛ رحیمزادۀ صفوی، علیاصغر، شرح جنگها و تاریخ زندگانی شاه اسماعیل صفوی، تهران، 1341 ش؛ شوشتری، نورالله، مجالس المؤمنین، تهران، 1365 ش؛ شیبی، کامل مصطفى، تشیع و تصوف، ترجمۀ علیرضا ذکاوتی قراگزلو، تهران، 1359 ش؛ طباطبایی مجد، غلامرضا، «توضیحـات»، صفوة الصفـا (نک : هم ، ابنبزاز)؛ همـو، درد طلب، تبریز، 1376 ش؛ عالمآرای صفوی، به کوشش یدالله شکری، تهران، 1350 ش؛ معصومعلیشاه، محمدمعصوم، طرائق الحقائق، به کوشش محمدجعفر محجوب، تهران، 1339 ش؛ موسوی، احمد، «مدفن شیخ زاهد گیلانی کجا ست؟»، هنر و مردم، تهران، 1353 ش، س 13، شم 145؛ یوسفی نمین، شهناز، «آرامگاه حضرت شیخ زاهد قدس روحه در هیلیهکران آستارا»، گیلهوا (نک : هم ، آقاحریری).
ابراهیم احمدیان
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید