صفحه اصلی / مقالات / دمشق /

فهرست مطالب

دمشق


آخرین بروز رسانی : پنج شنبه 21 آذر 1398 تاریخچه مقاله

از دانشمندان دمشق در دورۀ فاطمیان، پزشک مسیحی ابوالفرج جورجس بن یوحنا یبرودی (د 400 ق / 1010 م) را می‌توان یاد کرد (نک‍ : ابن‌ابی‌اصیبعه، 610-613؛ نیز نک‍ : کردعلی، خطط، 4 / 32).
دورۀ حاکمیت ترکان سلجوقی و خاندان اتابکان بنی ‌بوری (ه‍ م) بر دمشق (468- 549 ق / 1072-1154 م) تأثیر مهمی در جهت تحول فرهنگی دمشق بر جای نهاد و در فاصلۀ سالهای 491-546 ق / 1098-1151 م، مدارسی برای نشر مذاهب فقهی حنفی و شافعی و حنبلی در این شهر تأسیس شد که عبارت‌اند از: صادریه، امینیه، مُعینیه، طرخانیه، بلخیه، خاتونیه، برانیه، شریفیه، جاروخیه، مجاهدیۀ جوانیه (یا حجازیه) و مسماریه (نک‍ : نعیمی، 1 / 132 بب‍ ؛ نیز منجد، ولاة، 4، 6، 15؛ شهابی، قتیبه، معجم دمشق، 1 / 278، 2 / 173، 176، 193، 207). در این دوره، افرادی از خاندان ابن‌صَصرى (ه‍ م) و عالمانی همچون هبة‌الله بن احمد ابن‌اَکفانی (د 524 ق / 1130 م) محدث و مورخ، و عبدالوهاب بن عبدالواحد ابن‌حنبلی (د 536 ق / 1142 م) فقیه و مفسر در دمشق می‌زیستند (نک‍ : ابن‌عماد، 6 / 120- 121، 185-186).
در زمان سلجوقیان، ابوالحَکَم مغربی (د 549 ق / 1154 م) پزشک و شاعر اندلسی‌تبار یک چند در دمشق به طبابت پرداخت و رئیس بیمارستان شد. شاگرد وی، نجم‌الدین احمد بن محمد ابن‌صلاح (د 548 ق) پزشک و ریاضی‌دان نیز سالهای پایانی عمر خود را در دمشق گذراند (نک‍ : ابن‌ابی‌اصیبعه، 614-615، 638- 639؛ نیز نک‍ : ه‍ د، ابن‌صلاح؛ ابوالحکم مغربی).
در زمان استیلای آل زنگی (ه‍ م) یا زنگیان و ایوبیان بر دمشق (549- 658 ق / 1154- 1259 م) تأسیس مدارس دینی به‌مثابۀ وسیله‌ای برای حمایت از مذهب رسمی سنت به‌ویژه شافعی و حنفی، و مبارزه با شیعه و مظاهر آن، از سوی والیان و علما همچنان مورد توجه خاص بود و اوقافی برای آنها اختصاص می‌یافت (زیاده، 69، 119-122، 175؛ حتی، 2 / 289)؛ به‌گونه‌ای‌که در نیمۀ سدۀ 7 ق / 13 م، در دمشق، به‌ویژه محلۀ صالحیه، نزدیک 100 مدرسه وجود داشت که بعدها بیشتر آنها از میان رفت (سواژه، 82؛ المعجم، 3 / 354).
برخی از مدارس مهم این دوره عبارت‌اند از: اتابکیه، بدریه، جوزیه، شامیۀ برانیه، صاحبیه، صالحیه، صلاحیه، ظاهریۀ برانیه، عادلیۀ کبرى، عذراویه، عِزّیۀ برانیه، عزیزیه، عصرونیه، معظمیه و نوریۀ کبرى (نک‍ : نعیمی، 1 / 208 بب‍ ، 2 / 23 بب‍‌ ). همچنین دارالحدیث نوریه، نخستین مرکز علمی برای تعلیم حدیث بود که نورالدین زنگی در دمشق تأسیس کرد (ابن‌اثیر، التاریخ، 172؛ نیز نک‍ : نعیمی، 1 / 74-84) و پس از آن مراکز متعدد دیگری با عنوان دارالحدیث بنا شد (نک‍ : همو، 1 / 15 بب‍‌ ).
بااین‌همه، شیعیان امامی و زیدی و اسماعیلی و گروههایی همچون نُصَیریه و غُرابیه در دمشق و دیگر شهرهای شام حضور داشتند و حتى ابن‌جبیر هنگام مسافرت به این دیار (580 ق / 1184 م)، شمار شیعیان را از سنیان بیشتر دانسته است (نک‍ : ص 252).
برخی از شخصیتها و خاندانهای مشهور دمشق در روزگار زنگیان و ایوبیان عبارت‌اند از: مورخ و ادیب برجستۀ دمشقی، ابن‌قَلانسی (ه‍ م) که روزگار سلجوقیان و زنگیان را درک کرد، در دمشق شغل دیوانی داشت و کتابی مهم با عنوان ذیل تاریخ دمشق از او باقی مانده است. خاندان وی از بزرگان دمشق بودند و چند نسل از آنان تا سدۀ 8 ق / 14 م، در این شهر به ریاست و وزارت رسیدند. بنوعَساکر نیز خاندانی مشهور از فقیهان و قاضیان شافعی اشعری‌مذهب بودند که با وجود دشمنی و رقابت حنبلیان، در دمشق و دیگر شهرهای شام اعتبار فراوانی داشتند. برجسته‌ترین فرد این خاندان علی بن حسن ابن‌عساکر (ه‍ م) محدث و مورخ برجسته و از نخستین استادان دارالحدیث نوریه بود که در کتاب بزرگ خود تاریخ مدینة دمشق سرگذشت همۀ بزرگانی را که به گونه‌ای با این شهر مرتبط بوده‌اند، آورده است (نک‍ : حتی، 2 / 292). 
آل‌قُدامه (ه‍ م) خاندانی بزرگ از فقیهان، محدثان و قاضیان حنبلی‌مذهب بودند که در ترویج مذهب حنبلی، به‌ویژه در دمشق، سهم بزرگی داشتند. محمد بن احمد بن محمد بن قدامه (د 607 ق / 1210 م) و عبدالله بن احمد بن محمد (د 620 ق / 1223 م) که کتابهایی ازجمله دربارۀ انساب قریش و رد بر صوفیان نوشت، و محمد بن احمد ابن‌عبدالهادی (د 744 ق / 1343 م) از افراد سرشناس این خاندان به شمار می‌روند؛ عمر بن محمد ابن‌حاجب (ه‍ م) محدث و مورخ، و محمد بن نصرالله بن عُنَین (د 630 ق) شاعر از دیگر افراد صاحب‌نام دمشق در این دوره بوده‌اند (نک‍ : ه‍ د، ابن‌عنین).
برخی امیران ایوبی فقط تعلیم دانشهایی مانند تفسیر و حدیث و فقه را در مدارس دمشق روا می‌دانستند و برای اشتغال به دانشهایی مانند منطق و فلسفه و «علوم اوائل» (یونانی) محدودیت و مجازات وضع کرده بودند (نک‍ : سبط ابن‌جوزی، 8(2) / 691؛ ابن‌کثیر، 13 / 140-141، 148؛ ابن‌ابی‌اصیبعه، 650-651).
در دورۀ ایوبیان برخی طریقه‌های تصوف مانند حیدریه و قلندریه و یونسیه در دمشق پیروانی داشتند. محیی‌الدین محمد بن علی ابن‌عربی (ه‍ م) از بزرگان تصوف اسلامی پس از مهاجرت از زادگاهش اندلس در دمشق سکنا گزید و بیش از 20 سال، یعنی تا پایان عمر در این شهر اقامت داشت و مهم‌ترین آثارش را در آنجا نوشت. علی بن حسین حریری (د 645 ق / 1247 م) نیز که صوفیان حریریه به او منسوب بودند، در این شهر می‌زیست (نک‍ : ذهبی، تاریخ، 45 / 423-424، 48 / 29؛ ابن‌کثیر، 13 / 196؛ نعیمی، 2 / 154، 165-167؛ حتی، 2 / 291-292؛ زیاده، 184، 190-191؛ شهابی، قتیبه، معجم دمشق، 1 / 344، 2 / 112).
دمشق همواره به پزشکان ماهرش معروف بود. در این زمان نیز از برکت بیمارستان بزرگ نوری که نورالدین زنگی در این شهر تأسیس، و کتابهای طبی بسیاری بر آن وقف کرد (549 ق / 1154 م)، پزشکان نام‌آور بسیاری در این مرکز آموزشی و درمانی مجهز، به خدمت مشغول شدند و تربیت‌یافتگان این قطب علمی که بعضی از آنها با پزشکان بزرگ بغداد مانند ابن‌تِلمیذ (ه‍ م) رابطۀ علمی داشتند، آثار فراوانی پدید آوردند. 
نام شماری از پزشکانی که در این دوره در بیمارستان نوری و دیگر مراکز پزشکی دمشق، مانند مدرسۀ دَخواریه، به درمان و آموزش پزشکی می‌پرداختند، از این قرار است: ابوالفضل اسماعیل ابن ابی‌الوقار (زنده در 554 ق / 1159 م)؛ ابوالمجد بن ابی‌الحَکَم محمد بن عبیدالله بن مظفر باهلی (د 570 ق / 1174 م)؛ مهذَّب‌الدین علی بن عیسى ابن‌نقاش (د 574 ق / 1178 م)؛ امین‌‌الدین ابوزکریا یحیی بن اسماعیل اندلسی بَیّاسی؛ ابن‌‌مِطران (ه‍ م) موفق‌الدین اسعد بن الیاس؛ مهذب‌الدین ابن‌حاجب؛ فخرالدین محمد بن عبدالسلام ماردینی (د 594 ق / 1198 م)؛ جمال‌الدین عثمان بن هبة‌الله ابن‌ابی‌الحَوافر (د 595 ق)؛ مؤیدالدین (احمد) بن محمد بن عبدالکریم حارثی (د 599 ق / 1203 م)؛ موفق‌الدین عبدالعزیز بن عبدالجبار سُلَمی (د 604 ق / 1207 م) فقیه و مدرس و طبیب؛ کمال‌الدین مظفر بن علی حِمصی (د 612 ق / 1215 م)؛ فخرالدین رضوان بن محمد ابن‌ساعاتی (ه‍ م)؛ شمس‌الدین محمد بن عبدان ابن‌لَبّودی (ه‍ م)؛ مهذب‌الدین عبدالرحیم بن علی دَخوار (د 627 یا 628 ق / 1230 یا 1231 م)، که خانه‌اش را در دمشق به‌منزله مدرسۀ پزشکی وقف کرد و به «دخواریه» معروف شد و اطبای بزرگی در آنجا تحصیل کردند؛ رضی‌الدین یوسف بن حیدرۀ رَحْبی (د 631 ق / 1234 م)؛ سدیدالدین محمود بن عمر رقیقه (د 635 ق / 1238 م)؛ اوحدالدین عمران بن صدقۀ اسرائیلی (د 637 ق / 1239 م)؛ سعدالدین ابراهیم بن عبدالعزیز (د 644 ق / 1246 م)؛ نجم‌الدین بن منفاخ احمد بن اسعد معروف به ابن‌عالمه (د 652 ق / 1254 م)؛ جمال‌الدین عثمان بن یوسف بن حیدرۀ رَحْبی (د 658 ق / 1260 م) و برادرش شرف‌الدین علی بن یوسف رَحْبی (د 667 ق / 1269 م) که همچون پدرشان طبیبانی حاذق بودند (نک‍ : ابن‌‌ابی‌اصیبعه، 353-354، 402-403، 584-585، 628، 635- 639، 651، جم‍‌ ). 
در زمان نورالدین محمود بن زنگی (د 569 ق / 1174 م) محمد بن علی ساعاتی، پدر ابن‌ساعاتی، ساعتهایی ساخت که آنها را در مدخل مسجد جامع دمشق (کنار باب جَیرون، از درهای چهارگانۀ مسجد) نصب کردند (نک‍ : ابن‌جبیر، 242-244؛ نیز نک‍ : ه‍ د، ابن‌ساعاتی، بهاءالدین علی؛ ابن‌ساعاتی، فخرالدین رضوان). ابن‌ابی‌الحَکَم محمد بن عبیدالله بن مظفر (د 570 ق / 1174 م) افزون‌بر مهارت در پزشکی، ریاضی‌دان و منجم و موسیقی‌دان بود و در آواز و نواختن انواع سازها، مانند عود و نی و ساختن بعضی از آلات موسیقی، مانند ارغنون چیره‌دست بود (ابن‌‌ابی‌اصیبعه، 628).
در زمان ایوبیان کسانی در زبان و شعر و ادب عربی نام‌بردار شدند که از آن جمله‌اند: ابن‌ساعاتی ابوالحسن بهاءالدین علی بن محمد (د 604 ق / 1208 م) و علی بن محمد بن عبدالصمد همدانی (د 643 ق / 1245 م). برخی از بزرگان ادب عربی در بغداد، همچون ابوالیُمن زید بن حسن بن زید کِندی (د 613 ق / 1216 م) و حسن بن صافی بن عبدالله معروف به ملک‌النُحاة در اواخر عمر در دمشق سکنا گزیدند (فیروزآبادی، 59-60، 82-83، 166-167).
از ویژگیهای مهم دمشق در دورۀ ممالیک (658-922 ق / 1260-1516 م)، مدارس فراوانی بود که در آنجا تأسیس شد و این شهر همچون دورۀ قبل، از مراکز پیشرو در آموزش و نشر علوم اسلامی و عربی بود (حتی، 2 / 289؛ زیاده، 69). در این دوره مراکز علمی متعددی با عنوان دارالقرآن و دارالحدیث، مانند دار القرآن و الحدیث تَنکِزیه در دمشق ساخته شد (نک‍ : ابن‌طولون، القلائد ... ، 1 / 124- 129، 145-146؛ نعیمی، 1 / 7- 9، 11-14، 91-95). از مدارس دمشق در این دوره می‌توان از اسعردیۀ تقطائیه، جرکسیه یا جهارکسیه، جَقمقیه، جوهریه، حاجبیه، ظاهریۀ جَوانیه، منجکیه و نجیبیه یاد کرد (نک‍ : همو، 1 / 113، 252-254، 263-264، 358-361، جم‍‌ ). در این دوره عالمان و دانشمندان بسیاری در دمشق ظهور کردند و آثار فراوانی در موضوعات مختلف علمی پدید آوردند (نک‍ : زیاده، 185-187).
دمشق در دورۀ ممالیک نیز از مراکز شیعیان امامی بود که در غرب باب توما میان محلۀ مسیحی‌نشین و اهل سنت مسکن داشتند. برخی گروهها و فرقه‌های شیعی نیز در توابع دمشق زندگی می‌کردند. شیعیان در دمشق مسجدی داشتند که درپی فشار اهل سنت و فرمان سلطان مملوکی مصر در ذیقعدۀ 892 / نوامبر 1487 تخریب شد. شیعیان مرقد حضرت زینب (ع) را زیارت می‌کردند و در روز عاشورا به سوگواری می‌پرداختند (نک‍ : ابن‌طولون، مفاکهة، 1 / 82-83، 244-245؛ نیز نک‍ : علبی، 78-80). 
شماری از مشاهیر و بزرگان دمشق در دورۀ ممالیک از این قرارند: خاندان شافعی‌مذهب معروف به ابن‌جماعه، که در سده‌های 7- 9 ق افرادی از آنان به‌عنوان فقیه و محدث و قاضی در شام و مصر نام‌آور بودند؛ عبدالرحیم یا عبدالرحمان بن عمر جوبری، عالم جهانگرد و ذوفنون؛ ابوشامه، مورخ و ادیب و محدث و فقیه و مؤلف کتاب الروضتین فی اخبار الدولتین در تاریخ زنگیان و ایوبیان (ه‍ م‌م)؛ محمد بن عبدالله طائی جَیّانی (د 672 ق / 1273 م) عالم اندلسی‌تبار و از پیشوایان زبان و ادب عربی در دمشق (فیروزآبادی، 229)؛ ابن‌خلکان، مورخ و قاضی‌القضات دمشق و مؤلف وفیات الاعیان نخستین فرهنگ جامع دربارۀ شرح حال بزرگان اسلامی؛ ابن‌مجاور، مورخ و جغرافی‌نگار و مؤلف تاریخ المستبصر در شرح سرزمینهای حجاز و مکه و یمن و حضرموت (نک‍ : ه‍ م‌م)؛ شمس‌الدین محمد بن ابی‌طالب انصاری دمشقی (د 727 ق / 1327 م) مؤلف نخبة الدهر در جغرافیا (نک‍ : ابن‌حجر، الدرر ... ، 3 / 458- 459)؛ ابن‌زَملَکانی کمال‌الدین محمد بن علی انصاری سَمّاکی، فقیه شافعی، محدث، ادیب و شاعر؛ ابن‌تیمیه، محدث و فقیه حنبلی و شخصیت مشهور اسلامی که بر اندیشۀ دینی عصر خود و دوره‌های پسین اثر بسیار مهمی نهاد؛ ابوالفدا مورخ و جغرافی‌دان و مؤلف تقویم البلدان و المختصر فی اخبار البشر؛ ابن‌جَزَری محمد بن ابراهیم، مورخ و مؤلف حوادث الزمان؛ ابن‌بِرزالی، محدث و مورخ و مؤلف تاریخ در دنبالۀ الروضتین ابوشـامه (نک‍ : ه‍ م‌م)؛ یـوسف بـن عبدالرحمـان مـزّی (د 742 ق / 1341 م)، محدث و رجالی و مؤلف تهذیب الکمال فی اسماء الرجال (همان، 4 / 457-461)؛ خاندان معروف به ابن‌غانِم (ه‍ م)، که در سده‌های 7- 8 ق / 13-14 م ادیبان و کاتبانی از آنان عهده‌دار مناصب دیوانی شدند؛ ذهبی، محدث و مورخ و صاحب تألیفات بسیار ازجمله سیر اعلام النبلاء و تاریخ الاسلام؛ ابن‌فضل‌الله عمری، مورخ و جغرافی‌دان و مؤلف آثاری مانند مسالک الابصار فی ممالک الامصار؛ ابن‌لبان، محدث و فقیه شافعی و صوفی و ادیب؛ ابن‌قَیِّم جَوزیه، عالم حنبلی و نویسندۀ پرکار و شاگرد برجستۀ ابن‌تیمیه؛ شمس‌الدین محمد ابن‌‌مفلِح، مؤلف الآداب الشرعیة الکبرى و از افراد برجستۀ خاندان فقهای حنبلی معروف به ابن‌‌مفلح که در سده‌های 8-11 ق / 14-17 م، مقامات علمی و اجتماعی داشتند؛ ابن‌شاکر کُتُبی، با تألیف فوات الوفیات و صفدی با تألیف الوافی بالوفیات در بسط و تکمیل اثر ابن‌خلکان کوشیدند. صفدی همچنین دو کتاب در ذکر کسانی که از آغاز اسلام تا زمان وی بر دمشق حکومت کرده بودند، تألیف کرد؛ ابن‌ربوه، فقیه و اصولی حنفی و ادیب (نک‍ : ه‍ م‌م)؛ قطب‌الدین ابوعبدالله محمد بن محمد رازی معروف به قطب تحتانی (د 766 و به روایتی 776 ق)، حکیم و فقیه و مفسر و ادیب و نحوی شیعۀ امامی (نک‍ : مجلسی، 104 / 773-774؛ امین، 9 / 413؛ قس: سبکی، 9 / 274-275؛ ابن‌طولون، القلائد، 1 / 341)؛ ابن‌کثیر (ه‍ م) مورخ، محدث، مفسر و فقیه شافعی و مؤلف آثاری ازجمله البدایة و النهایة در شرح حوادث تاریخی به شیوۀ سال‌شمار؛ شهید اول محمد بن مکی، فقیه بزرگ امامی و از شاگردان قطب‌الدین رازی، که معروف‌ترین کتاب خود اللُمعة الدمشقیة را در دمشق تألیف کرد و سرانجام در آنجا به شهادت رسید (نک‍ : امین، 10 / 59-64)؛ ابن‌‌رجب (ه‍ م)، فقیه حنبلی و محدث و مقری و مؤلف ذیل طبقات الحنابلة؛ فاطمه بنت محمد ابن احمد بن محمد تنوخی (د 803 ق / 1401 م) محدث ملقب به «خاتمة‌المُسنِدین» و از استادان ابن‌حجر عسقلانی (نک‍ : ابن‌حجر، انباء ... ، 4 / 313؛ قس: ابن‌حمید، 3 / 1234-1235)؛ ابن‌خطیب داریّا، ادیب و شاعر و لغت‌شناس؛ ابن‌نَحّاس فقیه حنفی؛ ابن‌حِجّی محدث و فقیه شافعی و مورخ؛ ابن‌جزری محمد بن محمد، مقری و محدث و فقیه شافعی و مؤسس دارالقرآن؛ ابن‌ناصرالدین، محدث و عالم شافعی و مورخ؛ ابن‌قاضی‌شُهْبه ابوبکر بن احمد، فقیه و مورخ و از اعضای برجستۀ خاندانی شافعی‌مذهب در سده‌های 7- 9 ق / 13- 15 م در دمشق؛ ابن‌عربشاه، مورخ و ادیب و رحاله؛ ابراهیم بن احمد باعونی و محمد بن احمد باعونی از افراد خاندان سرشناس شافعی‌مذهب باعونی (ه‍ م‌م)؛ محمد بن خلیل بُصرَوی (د ح 889 ق / 1484 م) فقیه شافعی، ادیب و نحوی (سخاوی، 7 / 237- 238)؛ ابن‌‌لَبّودی (ه‍ م)، مورخ و ادیب و محدث شافعی؛ علی بن یوسف بصروی (د 905 ق / 1500 م)، فقیه شافعی، نحوی و مورخ (غزی، محمد، 1 / 279)، مؤلف تاریخ البصروی (دمشق، 1408 ق / 1988 م)؛ و ابن‌عَون ابراهیم بن محمد شاغوری (د 916 ق / 1510 م)، فقیه حنفی و نحوی (غزی، تقی‌الدین، 1 / 228- 229).
در دورۀ ممالیک، پزشکان ماهری در دمشق می‌زیستند یا از آنجا برخاستند که برخی از آنان از این قرارند: ابن‌ابی‌اصیبعه، طبیب و مورخ، که عیون الانباء فی طبقات الاطباء را در شرح حال پزشکان جهان اسلام تألیف کرد؛ ابن‌لبودی نجم‌الدین یحیی بن محمد، که در 664 ق / 1266 م بیرون دمشق مدرسۀ پزشکی لَبّودیۀ نجمیه را تأسیس کرد (ه‍ م‌م؛ نیز نک‍ : نعیمی، 2 / 106-107)؛ ابن‌قاضی بعلبک، و ابن‌قُفّ (نک‍ : ه‍ م‌م)؛ عمادالدین محمد بن عباس رَبَعی دُنَیسِری (د 686 ق / 1287 م) که مدرسۀ پزشکی دنیسریه را در غرب بیمارستان نوری دمشق تأسیس کرد (نک‍ : نعیمی، 2 / 104-106)؛ ابن‌نفیس، و ابن‌سُوَیدی، عزالدین ابراهیم بن محمد انصاری طبیب و شاعر (نک‍ : ه‍ م‌م)؛ ابن‌سحنون عبدالوهاب بن احمد (د 694 ق / 1295 م)، رئیس پزشکان دمشق و ادیب و شاعر حنفی‌مذهب (ابن‌شاکر، 2 / 417- 418؛ نعیمی، 1 / 398)؛ و جمال‌الدین احمد بـن عبدالله بن حسین دمشقی، معروف به محقق (د 694 ق / 1295 م)، فقیه شافعی و از دانش‌آموختگان مدرسۀ طبـی دخواریه که در بیمارستان نوری و قَیمری دمشق خدمت کرد (ذهبی، تاریخ، 52 / 211-212؛ ابن‌کثیر، 13 / 338، 342؛ نعیمی، 1 / 118، 129).
در این دوره ابن‌بُصَیْص (ه‍ م)، خطاط متفنن و استاد خـوش‌نـویسان دمشق، و محمد بـن علی بـن عمـر مازنـی دَهّـان (د 721 ق / 1327 م) آهنگ‌سازی چیره‌دست و خواننده بود و قانون می‌نواخت (ابن‌شاکر، 4 / 5-6؛ ابن‌حجر، الدرر، 4 / 78- 79).
محمد بن احمد بن عبدالرحیم مِزّی (د 750 ق / 1349 م)، منجم و ریاضی‌دانی ماهر بود (همان، 3 / 325)؛ و زین‌الدین جوهری عبدالرحمان صالحی دمشقی نیز منجم بود و آثاری مانند الدر النظیم فی تسهیل التقویم تألیف کرد (زرکلی، 3 / 308).
برخی طریقه‌های تصوف که در زمان ممالیک در دمشق پیروان و خانقاههایی داشتند، عبارت بودند از: حریریه، قلندریه، اسدیه، یونسیه، و سعیدیه یا جباویه (نک‍ : ذهبی، همان، 52 / 322؛ ابن‌کثیر، 13 / 314، 344، 14 / 44، 109، 274، 313؛ نعیمی، 2 / 109-110، 120، 127؛ ابن‌عماد، 7 / 758؛ شهابی، قتیبه، معجم دمشق، 2 / 73).
در زمان حاکمیت عثمانیها بر دمشق، مدارس بسیاری در این شهر ساخته یا بازسازی شد و با کتابخانه‌هایی تجهیز گردید. برخی از مدارس این دوره، که تاکنون باقی هستند، عبارت‌اند از: سلیمانیۀ برانیه (منسوب به سلطان سلیمان قانونی، ساختۀ 974 ق / 1566 م)؛ مُرادیۀ برانیه در بازار صاروجا (ساختۀ مراد بن علی بخاری نقشبندی در 1108 ق / 1696 م) که به نامهای جامع بخاری و زاویۀ بخاریۀ نقشبندیه نیز معروف است؛ مدرسۀ اسماعیل پاشا عَظم والی دمشق و پدر اسعد پاشا عظم (ساختۀ 1141 ق / 1728 م)؛ سلیمانیۀ جوانیه (ساختۀ سلیمان پاشا عظم برادر والی دمشق اسماعیل پاشا، در 1150 ق / 1737 م)؛ و عبدلیه ساختۀ عبدالله پاشا عظم در 1193 ق / 1779 م (کردعلی، خطط، 6 / 98- 99؛ تونجی، 122؛ شهابی، قتیبه، همان، 2 / 170، 186، 208).
در زمان تسلط ابراهیم پاشا (ه‍ م) از سوی خدیو مصر بر دمشق (1248-1256 ق / 1832-1840 م)، با تأسیس مدرسه‌ها و مکتب‌خانه‌هایی در دمشق و روستاهای آن، برای ارتقای سطح آموزشی، تلاشهایی صورت گرفت (طیبا، 604). محمد راشد پاشا والی دمشق (1282- 1288 ق / 1865-1871 م) نیز برای گسترش آموزش و فرهنگ اقداماتی کرد. وی که فراماسون بود، در دورۀ حکومتش بر دمشق آیین فراماسونی به دمشق راه یافت و سالنامۀ الولایة به‌منزلۀ تاریخ وقایع سوریه، در دمشق انتشار یافت. در مدت کوتاه حکومت جودت پاشا احمد تاریخ‌نگار و دولتمرد اصلاح‌طلب دمشق، و پس از وی صدراعظم مِدحت پاشا (1295-1296 ق / 1878- 1879 م)، با ایجاد اماکنی مانند مدرسه، کتابخانه و آموزشگاه فنی در دمشق، برای گسترش آموزش در این شهر تلاش شد (قساطلی، 153-154؛ حصنی، 1 / 269-272). حسین ناظم پاشا نیز در سالهای حکومتش در دمشق (در فاصلۀ سالهای 1313-1330 ق) با تأسیس چندین مدرسه و دارالصناعه، به ارتقای سطح فرهنگی در این شهر کمک کرد (همو، 1 / 277؛ بهنسی، دمشق، 53). در محرم 1321 / آوریل 1903، به فرمان عبدالحمید دوم سلطان عثمانی مقرر گردید در دمشق مدرسۀ پزشکی‌ای با هزینۀ 10هزار لیره ساخته شود. معادل این مبلغ نیز برای هزینه‌های سالانه و لوازم آن در نظر گرفته شد (کردعلی، همان، 6 / 102؛ برای دیگر مدارس دمشق در سدۀ 14 ق / 20 م، نک‍ : بهنسی، همانجا).
در دورۀ عثمانیها، عالمان بزرگی از دمشق برخاستند یا در آنجا اقامت گزیدند که در میان آنان نام عده‌ای از مورخان مشهور دیده می‌شود. از آن جمله‌اند: عبدالقادر بن محمد نُعَیمی (د 927 ق / 1521 م)، مورخ و عالم به حدیث و مؤلف آثاری مانند الدراس فی تاریخ المدارس (غزی، محمد، 1 / 250)؛ احمد بن محمد بن عمر ابن‌حِمصی (د 934 ق / 1528 م)، مورخ شافعی و مؤلف حوادث الزمان و وفیات الشیوخ و الاقران (بیروت، 1421 ق / 2000 م) مشتمل بر حوادث سالهای 851-930 ق (نک‍ : همو، 2 / 97)؛ شمس‌الدین محمد بن یوسف صالحی شامی (د 942 ق / 1535 م)، محدث و مورخ و قاضی حنفی که از دمشق برخاست و در مصر سکنا گزید (همو، 2 / 35؛ ابن‌عماد، 10 / 352-353)؛ ابن‌طولون محمد بن علی بن احمد (د 953 ق / 1546 م)، مورخ و محدث و فقیه و ادیب و مؤلف ذوفنون و صاحب تألیفاتی دربارۀ دمشق (نک‍ : مآخذ مقاله)؛ شهید ثانی زین‌الدین بن علی بن احمد عاملی (د 966 ق / 1559 م)، فقیه بزرگ امامی و مؤلف آثاری ازجمله الروضة البهیة در شرح اللمعة الدمشقیة (نک‍ : حر عاملی، 1 / 85-91)؛ بدرالدین محمد بن محمد غزّی عامری (د 984 ق / 1576 م)، فقیه شافعی و عالم در اصول و تفسیر و حدیث و نویسندۀ پرکار (نک‍ : غزی، محمد، 3 / 3-10)؛ ابن‌مُفْلِح (ه‍ م) محمد بن ابراهیم بن عمر (د 1011 ق / 1602 م)، مورخ و محدث و قاضی و آخرین فرد سرشناس از خاندان حنبلی ابن‌مفلح در دمشق؛ احمد بن یوسف قَرَمانی (د 1019 ق / 1610 م)، مورخ و منشی و مؤلف اخبار الدُوَل و آثار الاُوَل (محبی، 1 / 209-210)؛ بورینی (ه‍ م)، ادیب و مورخ و مؤلف تراجم الاعیان من ابناء الزمان؛ احمد بن یونس عَیثاوی (د 1025 ق)، فقیه شافعی و مؤلف (نک‍ : همو، 1 / 369-371)؛ علاءالدین علی بن محمد طرابلسی (د 1032 ق / 1623 م)، مقری و فقیه حنفی (همو، 3 / 186-187)؛ محمد بن علی حریری حَرفوشی (د 1059 ق / 1649 م)، ادیب، نحوی، لغت‌شناس و شاعر (همو، 4 / 49-54)؛ نجم‌الدین محمد بن محمد غَزّی (د 1061 ق / 1651 م)، مورخ و مؤلف الکواکب السائرة فی تراجم المائة العاشرة (همو، 4 / 189-200)؛ ابراهیم بن اسماعیل بن محمود عَدَوی (د پس از 1088 ق / 1677 م)، مقری شافعی‌مذهب و مؤلف القواعد السنیّة فی قراءة حفص (زرکلی، 1 / 33)؛ ابن‌عماد (ه‍ م)، ادیب و فقیه حنبلی و مؤلف شذرات الذهب فی اخبار من ذهب؛ محمد امین بن فضل‌الله محبّی (د 1111 ق / 1699 م)، مورخ و ادیب و مؤلف خلاصة الاثر فی اعیان القرن الحادی عشر (مرادی، 4 / 102- 108)؛ محب‌الله بن زین‌العابدین غزّی عامری (د 1116 ق / 1704 م)، مورخ (همو، 4 / 150-151)؛ محمد بن عمر بن عبدالقادر کُفَیْـری (د 1130 ق / 1718 م)، فقیه حنفـی، محدث و ادیـب (نک‍ : همو، 4 / 52- 59)؛ ابن‌کَنّان (ه‍ م)، محمد بن عیسى، مورخ و عالم حنبلی و مؤلف معاهد العلم فی دمشق؛ عبدالله بن عمر بن محمد اَفیونی طرابلسی (د 1154 ق / 1741 م)، ادیب و شاعر حنفی (مرادی، 3 / 103 بب‍‌ )؛ اسماعیل بن محمد بن عبدالهادی عَجلونی (د 1162 ق / 1749 م)، محدث و مفسر (نک‍‌ : همو، 1 / 295 بب‍‌ )؛ حامد بن علی بن ابراهیم عمادی (د 1171 ق / 1758 م)، فقیه حنفی، ادیب و عالم به حدیث (نک‍‌ : همو، 2 / 15 بب‍‌ )؛ احمد بن علی بن عمر مَنینی (د 1172 ق)، ادیب و عالم و مؤلف الفتح الوهبی در شرح تاریخ الیمینی عُتبی (نک‍‌ : مرادی، 1 / 153-166)؛ ابن‌راعی (ه‍ م)، محمد بن مصطفى، کاتب، ادیب، شاعر و مؤلف البرق المتألِّق فی محاسن جِلِّق؛ علی بن محمد بن علی سَلیمی (د 1200 ق / 1786 م)، ادیب، مفسر و فقیه (نک‍ : همو، 3 / 232-233)؛ محمد خلیل بن علی بن محمد مرادی (د 1206 ق / 1792 م)، مورخ، مفتی و نقیب اشراف شام و مؤلف سلک الدرر فی اعیان القرن الثانی عشر (بیطار، 3 / 1393-1405)؛ ابن‌عابدین (ه‍ م)، محمد امین بن عمر، فقیه و از افراد برجستۀ خاندان حنفی‌مذهب ابن‌عابدین؛ عبدالرزاق بن حسن بَیطار (د 1335 ق / 1917 م)، عالم دینی، ادیب، مورخ و مؤلف حِلیة البشر فی تاریخ القرن الثالث عشر (حصنی، 2 / 760-761، 858- 859؛ زرکلی، 3 / 351؛ حافظ، 1 / 340-343)؛ نُعمان بن عبدۀ قَساطلی (د 1338 ق / 1920 م)، ادیب فاضل و مؤلف الَّروضة الغَنّاء فی دمشق الفَیحاء (زرکلی، 8 / 37)؛ محمد جمیل بن عمر شَطّی (د 1379 ق / 1959 م)، فقیه حنبلی، مورخ و مؤلف آثاری در تاریخ دمشق، مانند روض البشر فی اعیان دمشق فی القرن الثالث عشر ... (همو، 6 / 73).

صفحه 1 از10

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: