استرالیا
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 28 اسفند 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/234413/استرالیا
چهارشنبه 10 اردیبهشت 1404
چاپ شده
3
حوضۀ بزرگ آرتِزیَن منطقهای سکویی است که از سه حوضۀ عمده: حوضۀ کارپِنتِریا، حوضۀ اِر و حوضۀ ماری تشکیل شده است. میان حوضۀ کارپنتریا و حوضۀ ار، دشت مرتفع یوروکا ـ کینونا قرار دارد. حوضههای ار و ماری را آستانۀ ویلکانیا از هم جدا میکند. حوضۀ ماری بهواسطۀ رشتهکوه پَدثِوِی از حوضۀ آتوِی و اقیانوس منجمد جنوبی جدا شده است. این دو حوضۀ جنوبی سراسر در خشکی قرار گرفتهاند، اما حوضۀ کارپنتریا تا اندازهای به زیر دریا رفته است.دشتهای کارپنتریا، که بر روی حوضهای به همین نام واقع شدهاند، گذرگاهی باریک و پست را بین مرتفعات ایزا و زمینهای مرتفع آیناسلِی (بخشی از زمینهای مرتفع خاوری) تشکیل میدهند. این حوضه، که آن را رودهای لیکارت، فلیندِرز و گیلبِرت زهکشی میکنند، در جنوب بهصورت جلگههای پوشیده از خاکهای آهکی خاکستریرنگ (پِدوکَلسیک) درمیآید. البته در شمال، جلگههای همواری وجود دارند که برخی یادگار باتلاقهای پلایستوسناند، و برخی نیز به جلگههای سیلابی کنونی حاصل از شبکۀ رودخانهها مربوط میشوند. دشتهای مرتفع و بقـایای زمینهـای هموار قـابل توجهی ــ مثـلاً اطراف نُرمِنتِن ــ که به سطح لاتِریتی دوران سوم مربوطاند، بالاتر از این جلگهها قرار گرفتهاند.دشتهای دیگری با آثار لاتریتی، که بالاتر از آنها قرار دارند، در حوضۀ اِر، بهویژه اطراف سرچشمههای دیامانتینا، نزدیک کینونا، تشکیل شده است. اما در جنوب و بهسوی منطقۀ خشک داخلی، دشتها هموارترند و با روکشی از سنگ محافظت میشوند. در بسیاری از بخشهای جنوب باختری کوینزلند، شمال خاوریِ استرالیای جنوبی، و شمال باختریِ نیو ساوث وِیلز، بقایای ناهمواریها و دشتهای مرتفعی، همانند با آنچه در دیگر زمینهای پست یافت میشود، بهچشم میخورد؛ هرچند پوشش محافظ آنها بهجای آنکه لاتِریت باشد، سیلکِرِت است که حاصل از خرد شدن سنگها ست. این منطقه در برخی جاها دارای چینخوردگی است و گسلهای بعدی ناشی از نیروهای فرسایشی سبب ناهمگونی سیلکرت شده است. سیلکرت مربوط به دورههای میانی دوران سوم است و قبلاً در سراسر مناطق مرکزی استرالیا فراوان بود. حوضـۀ آبگیـر دریاچـۀ اِر نـزدیـک بـه 1،300،000 کم2 از استرالیای مرکزی و شمالی را میپوشاند و پستترین نقطۀ قارۀ استرالیا (14 متر پایینتر از سطح دریا) را دربرگرفته است. بسیاری از رودهای بزرگ نیز بدان میریزند. تپههای ماسهای نیز بخش بزرگی از حوضۀ ماری را پوشاندهاند و بهعکس، تپههایی ثابت (یا فسیلی) را تشکیل میدهند که در گذشتهای نهچندان دور تشکیل، و در شرایط سیلابی و بارانی، تثبیت شدهاند. در خاور این حوضه، نزدیک دامنههای مرتفعات خاوری، شواهدی از بارانهای شدید، سیلابها و مجاری رود ریوِرینا وجود دارد. جلگههای ماری باختری سنگی، و دارای آب و هوای بیابانیاند. در بستر آنها سنگهای آهکی دورِ میوسِن و انبوهۀ خاک قرار گرفته است.در خاور این منطقه، جلگههایی رسوبی واقعاند که با بیشتر شاخههای رود ماری پیوستگی دارند. یکی از ویژگیهای جالب این منطقه انحراف رود ماری نزدیک اِچوکا، بهسبب برخاستن یک واحد ساختی است که گسل، آن را احاطه کرده است.مرتفعات خاوری مجموعههایی پیچیده، شامل کوههای بلند، دشتهای مرتفع، جلگهها و حوضههایی است که از شبهجزیرۀ کِیپ یورک در شمال، تا تنگۀ باس (بَس) در جنوب، و با جهتی جنوبی بهسوی تاسمانی، و جهتی غربی تا ویکتوریای غربی امتداد مییابند. این زمینهای مرتفع یادگار فرسایشیافتۀ کوههایی قدیمیاند که بار دیگر در اثر گسل، جوان شدهاند. این زمینها محل کمربندِ زمینناودیسیِ تاسمان را اشغال میکنند که رسوبهایش در دورههای پایانی دوران اول دچار چینخوردگی و شکست شدهاند.
در طـول دورِ پلایستوسِن ــ حدود 1،600،000 سـال پیش ــ یخچالهای کوچکی در ناحیۀ کاسیِسکو، واقع در نیوساوثویلز، و دشت مرتفع مرکزی تاسمانی پدید آمدند. چالههای کوچک با منشأ یخی، و رسوبهای یخچالی (برآمدگیهای متشکل از تودهسنگهای یخچالی) مؤید این رخدادها هستند، حال آنکه در نواحی وسیعتر، متلاشیشدن سنگها در اثر یخبندان و در نتیجۀ جریانیافتن خاک در سراشیبی (جریان خاکسُره) در تشکیل این سطح نقش مؤثری داشته است. هماکنون معمولاً برف در طول تابستان در هیچیک از این مناطق باقی نمیماند، اما در زمستان، حوزههای برفگیر ناحیۀ کاسیِسکو بهتنهایی از حوزههای برفگیر سراسر سوئیس وسعت بیشتری دارند.
سد آبسنگی بزرگ از جهات مهمی به مرتفعات شرقی مرتبط است. این سیستم عظیم آبسنگها و جزایر مرجانی، که در ساحل کوینزلند واقع است، از لحاظ منشأ تا اندازهای به تغییرات سطح دریا در دورِ پلایستوسن مربوط است، اما بهطور عمده پیامد فرونشست طولانی حاصل از ایجاد گسل در ناحیۀ ساحلی است. این فرونشست به شکلگیری یک تودۀ قطور مرجانی انجامیده است و بر همین اساس، آبسنگهای کنونی و جزایر مرجانی در آبهای زلال و گرم دریای کُرال (مرجان) رشد کردهاند.
هرچند نه بومیان و نه مهاجران اروپایی، هیچیک مدتزمانی دراز در استرالیا نبودهاند، اما به روشهای گوناگون، تأثیر خود را بر طبیعت این قاره برجای نهادهاند؛ بهویژه اروپاییان باعث دگرگونیهایی شدند که در آغاز اندک بوده، و بهتدریج مهم و گسترده شده است و این امر، بهویژه دربارۀ فرسایش خاک، چشمگیر است. بریدن درختان بهمنظور ایجاد زمینهای زراعی، چرای بیش از اندازه، معرّفی گیاهان و جانوران غیربومی به این قاره، احداث جادهها، جابهجایی سنگها، همه و همه خاک استرالیا را در معرض فرسایش بیشتری قرار دادهاند. اینجا هم مانند بیشتر نقاط اروپای باختری سدۀ 18م، ردپای انسان در تغییرات ادواری محسوس است.
استرالیا قارهای خشک است. متوسط بارندگی سالانه در 3/ 2 خاک آن کمتر از 500 میلیمتر، و در 3/ 1 آن از 250 میلیمتر هم کمتر است. تنها کمی بیش از 10٪ این سرزمین بیش از 000،1 میلیمتر بارندگی سالانه دارد. در زمستان، حوزههای برفگیر ناحیۀ تاسمانی و کاسیِسکو بسیار وسیعتر از حوزههای برفگیر سوئیساند، اما در مجموع، استرالیا کشوری است با هوایی بسیار گرم. در این سرزمین، بر اثر موجهای پیاپی هوای گرم، هدررفتگی آب بهواسطۀ تبخیر، بسیار شدید است، و مقدار بارندگی کم است. سختی شرایط آب و هوایی در کنار اهمیت زندگی در فضای آزاد برای استرالیاییها، و جنبۀ ملی داشتنِ کشاورزی و دامداری برای این مردم، همه و همه سبب میشوند که استرالیاییها از دیگر ملتها به وضع هوا حساستر باشند. در هیچ کشوری با سطح توسعۀ مشابه، نقشۀ وضع هوا و آخرین اخبار پیشبینی هوا در زندگی و مکالمات روزمرۀ مردم عادی تا این اندازه اهمیت ندارد.ویژگیهای اصلی آبوهوای استرالیا از موقعیت، شکل و وسعت آن ناشی میشود. استرالیا قارهای است حاره یا نزدیک به حاره که میان ´41 °10 و ´39 °43 عرض جنوبی واقع شده است و مهمتر اینکه هیچیک از شاخههای دریا و خلیجها نیز به عمق این قاره وارد نمیشوند. تنها سرزمینهای مرتفع استرالیا در نزدیکی کرانۀ شرقی قرار دارند، اما همانها نیز با توجه به معیارهای جهانی، ارتفاع چندانی ندارند.در تابستان که آفتاب در استرالیای خاوری، عمودی میتابد، درجۀ حرارت بهشدت بالاست. دریا تأثیر معتدلکنندۀ چندانی بر آبوهوای این سرزمین ندارد و مرتفعات هم آن اندازه گسترده یا مرتفع نیستند که تأثیر بزرگی بر آبوهوا داشته باشند. با وجود این، در این قاره بهعلت فقدان ابر بر فراز قسمت عمدۀ بخش داخلی، در حالی که درجۀ حرارت بهطور معمول از °38 سانتیگراد فراتر میرود، به هنگام شب، اتلاف گرمای چشمگیری رخ میدهد و تغییرات روزانۀ درجۀ حرارت بسیار زیاد است. روی هم رفته، درجۀ حرارتهای بالا شاخص تابستانهای سراسر استرالیا، بهجز تاسمانی، است. با وجودی که قسمت شمالی استرالیای جنوبی بیشترین مقدار تابش خورشید را دریافت میکند، بالاترین درجۀ حرارتها و طولانیترین موجهای هوای گرم در شمال غربی استرالیای غربی ثبت شدهاند. در زمستان درجۀ حرارت هوا معتدل است، مگر در مرتفعات تاسمانی و استرالیای جنوب شرقی که بارش برف معمول است. یخبندان شبانه در زمستان در سراسر استرالیای جنوبی و قسمت داخلی قاره متداول است.بهواسطۀ موقعیت جغرافیایی، استرالیا در معرض بادهای بسامان (تجارتی) جنوب خاوری در شمال، و بادهای غربی در جنوب است. استرالیای شمالی در معرض بادهای موسمی شمالی قرار دارد که این امر تا اندازهای بهواسطۀ جابهجایی فصلی مناطق بادهای جهانی، و تا حدی بهسبب گرمای تابستانی قاره و تأثیرگذاری بادهای سطحی است. بادهای موسمی سبب ریزش بارانهای تابستانی در ناحیۀ ساحلی شمالی میشوند و تا مسافتهای بسیاری را تحت تأثیر خود قرار میدهند. این بارانهای تابستانی دارای اهمیت فراواناند، زیرا بیشتر بخشهای استرالیای شمالی تحت تأثیر مرتفعات شرقی تا منطقۀ بادهای بسامان جنوب شرقیاند که در زمستان میوزند. بادهای بسامان که بهواسطۀ مرتفعات، ارتفاع میگیرند، بارانهای شدیدی را در ساحل اقیانوسیِ کوینزلند و قسمتهای شمالی نیوساوث ویلز سبب میشوند. این نواحی، که همچنین تحت تأثیر چرخندها (سیکلونها)ی حارهای قرار دارند، شدیدترین بارانهای استرالیا را دریافت میکنند. در درون این ناحیۀ ساحلی، بخش شمالی کوینزلند در نزدیکی کِرنز، مرطوبترین نقطه بهشمار میرود.استرالیای جنوبی بارانهای زمستانی حاصل از فشار کم، مربوط به منطقۀ بادهای غربی را دریافت میکند. در اینجا نیز ناهمواریهای محلی مطرحاند و مرتفعات نسبت به دشتهای مجاور، باران بیشتری دارند. در بخشهایی از رشتهکوههای ماونت لافتی، واقع در استرالیای جنوبی، متوسط بارش سالانه بیش از 000،1 میلیمتر است، اما اَدِلِید، واقع در سمت غربی، متوسط بارشی برابر با 525 میلیمتر دارد، در حالی که جلگههای ماری، واقع در حاشیۀ منطقۀ بارانگیر این کوهها، سالانه 375 میلیمتر یا کمتر باران دریافت میکنند.در بخشهای گستردۀ داخلی استرالیا، میزان متوسط بارندگی سالانه از 500 میلیمتر کمتر است و در مناطق بسیاری حتى به 250 میلیمتر هم نمیرسد. در مناطق پیرامون دریاچۀ اِر، این میزان از 125 میلیمتر هم پایینتر میآید. بارندگی در اینگونه نواحی نامنظم و پراکنده است.
رودهای دائمی تنها در استرالیای خاوری و تاسمانی جریان دارند. تنها مورد استثنا رود ماری است که از منطقۀ کاسیِسکو در مرتفعات خاوری سرچشمه میگیرد. دیگر رودهای استرالیا یا فصلیاند، یا از لحاظ جریان آب، دائمی نیستند. رودهای منطقۀ خشک داخلی جریانی گاهبهگاه دارند. در نواحی بسیاری، بهویژه در دشت نِلاربِر که از سنگ آهک و بیابانهای ماسهای پوشیده شده است، آبهای سطحی دیده نمیشود. وقتی به نقشۀ استرالیا مینگریم، دریاچههای بسیاری در آن میبینیم که این امر گمراهکننده است، چون بیشتر آنها دریاچههای نمکیاند و مدتهاست که از آب خالی شدهاند.
بهطورکلی، الگوی قارهایِ خاکها در استرالیا تا اندازۀ بسیاری به عوامل اقلیمی بستگی دارد: خاکهای معدنی یا خاکهای تکاملنیافته، بدون محتوای آلی و با عمقی کم، در بخش عمدۀ استرالیای خشک (با کمتر از 200 میلیمتر باران) وجود دارند. این خاکها احتمالاً تنها از یک پوشش سخت سنگهای هوازده تشکیل شدهاند. سنگ گچ در بسیاری از زمینهای بیابانیِ حاوی رس آهکدار، و زمینهای خشکِ سرخرنگ دیده میشود. خاکهای نواحی نیمهخشک (با ریزش باران سالانه بین 200 تا 375 میلیمتر) قلیایی، و معمولاً با سنگ گچ و آهک همراهاند. مواد آلیِ خاکهای قهوهایِ پر نمک و خاکهای خاکستری و قهوهای با بافت سنگین که در این مناطق فراوان یافت میشوند، نیز ناچیز است.در منـاطـق خشک و نیمـهخشک، پـدیدۀ گیلگای ــ شکـل برآمدگیها و فرورفتگیهایی که در اثر انقباض و انبساط خاکهای رس پس از خیس و خشک شدن پدید میآید ــ ایجاد شده است. این پدیده بهویژه در مناطقی که دارای باران فصلیاند، بیشتر بهچشم میخورد. در مناطقی با باران سالانۀ 375 تا 500 میلیمتر، متداولترین خاکها خاکهای سیاه، قهوهای، و قهوهای متمایل به سرخاند. در نواحی مرطوبتر، از میان رفتن مواد معدنی بر اثر پدیدۀ خیسشدگی یکی از ویژگیهای بارز خاکهاست. در این مناطق، پـودزول ــ خاک ماسهای، با هوموس بسیار در سطـح و بـه طورکلـی اسیـدی ــ از نمـونههای مشخص خـاکها بـهشمار میرود. در نـواحی مرتفع نیز خـاکهای هـومـوسدار ــ توربهای سطحی بر روی مواد معدنی ــ مشاهده میشوند.بر روی این نمونه خاکهای متعدد و متأثر از شرایط اقلیمی، نمونههای متنوع محلی دیگری با توجه به چگونگی پستی و بلندی زمینها، شرایط آبهای زیرزمینی و سنگ مادر قرار گرفتهاند؛ برای نمونه، نوعی از خاک سرخ (کراسنوزِم) که بر روی بیرونزدگیهای بازالتی قرار دارد، در استرالیای شرقی بهفراوانی دیده میشود و انواع دیگری با ترکیبات متفاوت (تِرّا روسا و رِندزینا) بر روی سنگ بستر آهکی قابل دیدناند. افزون بر این، لاتِریت و سیلکِرِت نیز در دورههای گذشتۀ زمینشناسی، در شرایطی کاملاً متفاوت با شرایط کنونی، ایجاد شدهاند. لاتریت در همۀ ایالتها، از جمله تاسمانی، یافت میشود، اگرچه هماکنون در هیچیک از نقاط استرالیا تشکیل نمیشود، و سیلکرت به قسمتهای خشک استرالیا و قسمتهایی از بخش نیمهمرطوب استرالیای غربی، استرالیای جنوبی و کوینزلند محدود میشود.
تا کمتر از 200 سال پیش، پوشش گیاهی استرالیا بهشکل اولیۀ خود باقی مانده بود. دوران پیش از تاریخ این قاره چنان به زمان ما نزدیک است که بسیاری از درختان اُکالیپتوس هنوز اثر زخمی بزرگ یا برشی را بر روی پوست خود دارند که بومیان استرالیا برای ساختن کرجیها و سپرهایشان ایجاد کرده بودند. شمار دیگری از این درختان را با تصویرها و نوشتههایی میتوان یافت، که تاریخ آنها به نخستین سالهای اکتشاف و اسکان اروپاییها در این قاره برمیگردد.در تاریخ کوتاه استرالیای نوین، پوشش گیاهی این قاره تغییرات فراوانی کرده است و گسترش فعالیت کشاورزی همۀ مناطق را از درختان پاک، و کشتزارها و مراتع را جانشین آنها کرده است. مناطق دستنخورده در نزدیکی مناطق مسکونی جدید، از انبوهترین جنگلها تا تنکترین آنها، برای تولید چوب استفاده شدهاند. نواحی بسیار پهناور مرکزی و شمالی، که برای کشاورزی بیشاز اندازه خشک، یا برای تولید چوب بیشاز حد دور بودند، با میلیونها گوسفند و گاو انباشته شدند. افزون بر این، بسیاری علفهای هرز نیز به این سرزمین آورده شد. خرگوشها و دیگر جانوران گیاهخوار، و آتشسوزیهای پیاپی در جنگلها را نیز میتوان به این همه افزود. پوشش گیاهی بومی هنوز در مرحلۀ دگرگونی ویرانگری است که نشاندهندۀ دورۀ گذار انسان بومی به انسان دارای فنّاوری و گلههای حیوانات اهلی است. مناطق دور از دسترس و بیابانی، برخی گیاهان بومی را همچون میراثی ملی در خود جای دادهاند، هرچند در مراقبت کافی از این گونهها تردید است.شمار گیاهان گلدار (دانهداران) استرالیا حدود 000،15 تا 000،20 گونه برآورد میشود؛ این گوناگونی نتیجۀ ترکیب عناصری مختلف با اصل و منشأ متنوع و نتیجۀ تاریخچهای طولانی و پیچیده است. استرالیا با آفریقای جنوبی، ماداگاسکار، نیوزیلند و آمریکای جنوبی گیاهان مشترکی چون آلش جنوبی (نوتوفاگوس) و گونههای دیگری از دیگر تیرهها دارد که مجموعاً گونههایی را با عناصری از گیاهان جنوبگان پدید میآورند. استرالیا گیاهان مشترک دیگری نیز با همسایگان شمالی خود دارد. همچنین، گونههای شاخص استرالیایی، مانند کالیتریس (کاج بومی)، بانکسیا، و اُکالیپتوس، در منطقۀ هندومالزی، تا جزیرۀ سِلِب گسترش یافتهاند.بخشی از ویژگیهای گیاهان استرالیا، که همانندی فراوانی با گیاهان سرزمینهای دیگر ندارند، همراه با صفات مشخصهای که بدیهی است مدتها پیش در این قاره شکل گرفتهاند، پدیدآورندۀ عنصر استرالیایی گیاهان بومی است. این پدیده شامل بسیاری از گیاهانی است که به چشمانداز خاص گیاهی استرالیا ویژگی بخشیدهاند. همچنین، این امر نشانگر یک دگرگونی در سختبرگی و سازگاری بسیاری از گونهها در طیف گسترده، و گسترش آنها در محدودۀ زیستگاههای محیطی قاره بهشمار میرود. بارزترین نمونه، اُکالیپتوس است که بیش از 600 گونه دارد و از نظر اندازه، از مالیهای کوچک، که کوچکتر از قد انساناند، تا غولپیکرهای جنگلی که از نظر حجم و ارتفاع به پای عظیمترین گیاهان جهان میرسند، متغیر است. زیستگاه آنها نیز به همین ترتیب، متنوع است و از جنگلهای بارانی گرفته تا حوزههای برفگیر و حاشیههای گرمسیر بیابانها نوسان دارد. آکاسیا نیز دستخوش دگرگونیهای انطباقی شده است؛ گونههای آن از مولکا و میال ــ درختان عمدۀ نواحیوسیع ــ تـا گیاهان کوچک بیبرگِ همسطح زمین، متغیر است. بانکسیا، گرَستری، بلَکبوی و گیاه پنجهکانگورو نمونههایی از گیاهان ویژۀ استرالیا هستند.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید