صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه ایران / استرالیا /

فهرست مطالب

استرالیا


آخرین بروز رسانی : چهارشنبه 28 اسفند 1398 تاریخچه مقاله

اُسترالیا \ ost[o]rāliyā\ ، کوچک‌ترین قاره، و یکی از بزرگ‌‌ترین کشورهای جهان. استرالیا در نیمکرۀ جنوبی، بین‌ اقیانوس هند و اقیانوس آرام واقع شده است. مساحت قارۀ (جزیرۀ) استرالیا 500،614،7 کم‍2، و مساحت کل کشور استرالیا 300،682،7 کم‍2 است. این قارۀ جزیره‌ای را هم قدیمی‌ترین قاره، و هم آخرین سرزمین نامیده‌‌اند. این دو توصیف احتمالاً بار شاعرانه دارند و هیچ‌یک دقیق نیستند. 
هزاران سال پیش از آنکه آبِل تاسمان و جِیمز کوک، کاشفان اروپایی، با کشتی به جنوب اقیانوس آرام برسند، بومیان استرالیا از آسیا و از طریق مجمع‌الجزایر مالایا به استرالیا و جزیرۀ تاسمانی رفتند و در آنجا پراکنده شدند. آنان به‌صورت مردمی غیرساکن، ابتدایی و پراکنده باقی ماندند. هنگامی که ناخدا آرثِر فیلیپ از نیروی دریایی سلطنتی انگلستان با ناوگان خود، که با نام «نخستین ناوگان» شناخته می‌شود، در 1788م/ 1202ق در خلیج باتِنی لنگر انداخت ــ رویدادی که سرآغاز تولد استرالیای امـروزی شد ــ شـاید بـر روی هم بیش از 000،300 بـومـی در استرالیا نبود و هیچ ساختمان ساختۀ بشر، به‌جز کلبه‌هایی از شاخ و برگ درختان، در سراسر قاره یافت نمی‌شد.
نمایان‌ترین ویژگی این تودۀ خشکی 8 میلیون کیلومتر مربعی، جدا افتادگی آن، کمیِ پستی و بلندی، و خشکی بیشتر بخشهایش است. جدا افتادگی استرالیا از دیگر قاره‌ها علت اصلی غریب بودن گیاهان و جانوران آن است. کمیِ پستی و بلندی آن پیامد فرسایش شدید و طولانی به‌واسطۀ باد، باران و گرمای خورشید است که در خلال دوره‌های بزرگ زمین‌شناختی و هنگامی که این تودۀ قاره‌ای بسیار از سطح دریا بلندتر بود، صورت پذیرفته است.

جغرافیای طبیعی

ساختار و ریخت‌شناسی زمین

برداشت نادرست دربارۀ قدمت استرالیا تا حدی به‌واسطۀ تأکید بر پستی و بلندی نسبتاً ناچیز، مقاومت نسبی و منتفی بودن حرکات اخیر قابل‌توجه پوستۀ زمین در این قاره، و کم‌توجهی به سن سنگها ست. نیروهای کوه‌زایی که از لحاظ زمین‌شناختی جوان به شمار می‌روند، مانند نیروهایی که سبب پیدایش کوههای هیمالیا در آسیا، آلپ در اروپا، راکی در آمریکای شمالی، و آند در آمریکای جنوبی شدند، در استرالیا وجود نداشته است.
استرالیا به قاره‌های اوراسیا و آفریقا شباهت دارد و با تودۀ خشکی آمریکای شمالی بسیار متفاوت است. این قاره به‌طور نمایانی نامتقارن است، همراه با کمربندی از سنگهای چین‌خورده که صرفاً در کرانۀ خاوری آن کشیده شده است و به‌سوی باختر، بیش از   عرض قاره را فرا نمی‌گیرد.
استرالیا نیز، مانند دیگر توده‌های قاره‌ای، از سه نوع واحد ساختاری تشکیل شده است: در باختر، سپر استرالیای باختری (کراتون باختری) قرار دارد که واحدی نسبتاً پایدار و مقاوم است و عمدتاً از سنگهایی قدیمی تشکیل شده است که دست‌کم در یک میلیارد سال گذشته، دچار هیچ‌گونه چین‌ خوردگی نشده‌اند؛ در خاور، یک کمربند کوهستانی چین‌خوردۀ قدیمی قرار دارد که بسیار فرسایش یافته، اما بار دیگر بالا آمده است؛ بین این دو قسمت، منطقۀ سکومانندی قرار دارد که دشتهای مرکزی در آن قرار دارند. در این منطقه سنگهای چین‌خورده یا کریستالین در زیر پوشش نازکی از رسوبهای مسطح یا دگرگون‌شده واقع شده‌اند. هر یک از این سه واحد، پیچیدگی خاص خود را دارند. برای نمونه، سپر استرالیای باختری علاوه بر رخنمونهای وسیع سنگهای کریستالین در ناحیۀ هستۀ مرکزی، دارای واحدهایی از لایه‌های رسوبی است که در حوضه‌ها و دره‌های عمیق دریایی موجود در این واحدِ ساختاری برجای نهاده شده‌اند. سکوی مرکزی از چندین حوضۀ آبگیر تشکیل شده است. مرتفعات خاوری هم بلوکهای رورانده و هم واحدهای فرورفته را شامل می‌شود که در گسترۀ آنها سنگهای نفوذیِ (باتولیتِ) گرانیت که در طول 50 میلیون سال پیش تشکیل شده‌اند، و نیز سنگهای حاصل از جریان مواد آتش‌فشانی در طول دوران سنوزوئیک به طور گسترده و نمایان یافت می‌شوند.
شکل ظاهری قارۀ استرالیا، برخلاف قاره‌های آمریکای جنوبی و آفریقا و نیز شبه‌قارۀ هند، مثلث‌گونه نیست که رأس آن رو به جنوب باشد، هرچند شکل و شیوۀ قرارگیری جزیرۀ تاسمانی تا اندازه‌ای به این شکل مثلثی نزدیک است. اگر کف حوزۀ دریایی کم‌عمق پیرامونی‌ای که سکوی قاره‌ای می‌نامند را به منزلۀ مرز خارجی تاسمانی بپذیریم، این جزیره بخشی از قارۀ استرالیا به‌شمار خواهد آمد. وسعت سکوی قاره‌ای و شیب آن که قاره را از اعماق اقیانوس جدا می‌سازد، در جنوب و جنوب خاوری به‌نسبت زیاد، اما در شمال باختری، از خلیج اِکسماوث تا دریای تیمور، کـه فاصلۀ کف شیب از ساحل بیـش از 470 کم‍ است، به‌مراتب بیشتر می‌شود و خطی که نشان‌دهندۀ اعماق بیش از 200 متر است، بیش از 400 کم‍ با ساحل فاصله دارد. سکوی قاره‌ای به سوی شمال استرالیا تا جزیرۀ گینۀ نو امتداد می‌یابد. این سکو در طول کرانۀ خاوری، جایی که سد آبسنگی بزرگ، لبۀ فلات را مشخص می‌کند، کم‌عرض می‌شود و درۀ دریایی ژرفی به عمق 900متر، سد آبسنگی بزرگ را از جلگۀ کوینزلند که تا حد زیادی در زیر آب قرار دارد، جدا می‌سازد. در اینجا تنها چند جزیرۀ کوچک و رأس چند آبسنگ به سطح دریا می‌رسند. در سواحل بریزبِن و سیدنی، سکوی قاره‌ای حـدود 48کم‍ پهنا دارد و شیب سکو به‌تندی به کف دریای تاسمان منتهی می‌شود.

 کشف ذخایر بزرگ و متنوع کانی در استرالیا انگیزۀ مطالعات عمیقی دربارۀ تاریخ و ساختار زمین‌شناختی آن شده است. همچنین، تحولات جدید در نظریه‌های زمین‌شناسی عمومی، از جمله مفاهیم رانۀ قاره‌ای، و گسترش کف اقیانوس، گمانه‌هایی تازه را در این باره مطرح ساخته است که آیا قارۀ استرالیا به خشکیهای دیگر جهان، به‌ویژه قارۀ قطب جنوب، متصل بوده است یا نه؛ در نتیجه، پاسخ به مسئلۀ همخوانی تاریخ قارۀ استرالیا با نحوۀ تکوین پوستۀ زمین را به‌طورکلی، صرفاً از طریق شناخت عمیق‌تر زمین‌شناسی این قاره و نیز ساختار اقیانوس پیرامون آن می‌توان به دست آورد.
استرالیا هموارترین و خشک‌ترین قارۀ جهان است. وقتی از بالا و از هواپیما به این قاره نگریسته شود، به‌دشواری می‌توان باور کرد که دشتهای گستردۀ آن که گاهی به رنگ سرخ تیره، ولی بیشتر به رنگ زرد مایل به قهوه‌ای، همچون پوست شیر است، جز بیابانی عظیم نیست. می‌توان 000،3 کم‍ فاصلۀ سیدنی تا داروین در شمال، یا 200،3 کم‍ تا پِرث در باختر را با هواپیما پیمود، بی‌آنکه چیزی به‌جز نشانه‌های پراکنده و ناچیز از حیات انسانی دید. بخش بزرگی از حوضۀ مرکزی و فلات باختری استرالیا بیابان است. با این همه، جلگه‌های دارای خاک سرخ یا سیاه در کوینزلند و نیو‌ساوث‌وِیلز جایی مناسب برای پدید آمدن بزرگ‌ترین صنعت تولید پشم در جهان بوده است و یافته‌های اخیر زمین‌شناسان نیز ثابت کرده است که در بیابانهای خشک استرالیا منابع غنی کانی وجود دارد. همچنین، نوار ساحلی استرالیا کم‌وبیش در سراسر این قاره یک استثناست، به‌ویژه در کرانۀ خاوری که نخستین مهاجرنشینهای اروپایی مستقر شدند و اکنون هم بیشتر مردم استرالیا در آنجا زندگی می‌کنند. این ناحیه تپه ماهوری، پر آب و حاصلخیز است.
اگر از کرانه‌های دریا دور شویم، در بخشهای داخلی به رشته مرتفعاتی می‌رسیم که به رشته‌کوه گرِیت دیوایدینگ (آب‌پخشان بزرگ) معروف است و از دماغۀ یورک در کوینزلند شمالی تا کرانه‌های جنوبی تاسمانی ادامه می‌یابد. این رشته‌کوه از 32 تا 320 کم‍ با ساحل فاصله دارد و به‌صورت رشته‌کوهی چین‌خورده به نظر می‌رسد. البته در هیچ کجای این مرتفعات، قله‌ای بلندتر از 500،1 متر وجود ندارد. ادامۀ همانند، اما کم‌دامنه‌تر تپه‌ها، که آب فراوان دارد، در سرتاسر لبۀ ساحلی قاره دیده می‌شود؛ تنها استثنا کرانه‌های جنوبی است که در آن، دشت نِلاربِر تا دریا ادامه می‌یابد. هرچه از نوار ساحلی دورتر، و به مرکز قاره نزدیک‌تر شویم، از میزان بارندگی به‌شدت کاسته می‌شود.
استرالیاییها زمینهای میان رشته‌کوه گریت دیوایدینگ و نوار سبز ساحلی را سرزمین داخلی یا «دورافتاده» می‌دانند. برای این مردم هنوز هم سرزمین داخلی همان ویژگی پر راز و رمزی را دارد که برای نخستین کاشفـان استرالیـا ــ کـه در جست‌وجـوی رودهـای بزرگ و دریـاهای داخلی در قـاره بودند ــ داشت. این ناحیه هنوز هم بسیار کم‌جمعیت است و شاید همیشه همین‌گونه بماند. قلب راستین استرالیا شهرهای صنعتی در کرانه‌های خاور و باختر این قاره است. در این قارۀ بزرگ، انواع چشم‌اندازها و مناطق اقلیمی وجود دارد: کوههای پردرخت و پوشیده از جنگل منطقۀ گرِیت دیوایدینگ شباهت چندانی با دشتهای بی‌درخت و آفتاب‌سوختۀ سرزمینهای داخلی استرالیا ندارد و میان سنگهای سرخ و تپه‌های گستردۀ استرالیای مرکزی، و جنگلهای پرباران گرمسیری و کشتگاههای نیشکر شمال کوینزلند تفاوت آشکاری دیده می‌شود. با همۀ اینها، کسی که از استرالیا دیدار می‌کند، شاهد نوعی یکنواختی و هماهنگی است که شاید ناشی از زمین سرخ، نور خیره‌کننده و برگهای سبزِ زیتونیِ اُکالیپتوس‌ها‌ست که در همه‌جا به‌چشم می‌خورند. شاید استرالیا کشور خیلی زیبایی به نظر نرسد، اما چشم‌اندازهای آن یگانه و منحصربه‌فرد است. 
اگرچه یکنواختی و یکدستی در مناظر طبیعی استرالیا وجود ندارد، این یکنواختی در میان مردم آن به‌چشم می‌خورد. در طول 200 سالی که از اقامت اروپاییان در استرالیا می‌گذرد، هیچ‌گونه نابرابری چشمگیر منطقه‌ای در آن دیده نشده، و بهبود پیوستۀ وسایل ارتباطی و ترابری در از میان برداشتن این‌گونه نابرابریها تأثیر بسیار داشته است. امروزه در سخن گفتن، منش و آداب و رسوم در همۀ ایالتهای استرالیا همانندی نیرومندی به‌چشم می‌خورد.
استرالیا سرزمین دشتهای گسترده و پهناور است. این قارۀ جزیره‌‌مانند نزدیک به 5/ 7 میلیـون کم‍2 وسعت دارد که تنها 6٪ آن دارای بیش از 600 متر ارتفاع است. کاسیِسکو، بلندترین قلۀ استرالیا، تنها 228،2 متر از سطح دریا ارتفاع دارد. الگوهای ایجاد 
گسل و چین‌خوردگی در مقیاس بزرگ سبب نظم‌دهی به توزیع خاص سنگها شده، و از این طریق، نقش مهمی در شکل دادن به سطح زمین این قاره ایفا کرده است؛ اما طبیعت و شدت فرایندهای موجود در نزدیک سطح زمین سبب ویژگیهایی شده، که شکل یکسانی به زمین داده است. استرالیا قاره‌ای خشک است:  3/ 1 زمینهای آن بیابان، و  3/ 1 آن استپ یا نیمه‌بیابان است و تنها در شمال، خاور و جنوب خاوری باران به اندازۀ کافی برای رشد گیاهان و جلوگیری از فرسایش خاک می‌بارد.
در اصطلاح زمین‌شناسی، منطقۀ اصلی و هسته‌ای استرالیای باختری قدیم را سپر استرالیای باختری یا کراتون باختری می‌نامند که به‌شکل بارزی در شمال و باختر، از طریق خطهای راست (یا اندکی خمیده) و طولانی که شکستگی پوستۀ زمین نامیده می‌شود، به بخشهای کوچک‌تری تقسیم شده است. با این خطوط، واحدهای مستطیلی یا لوزی‌شکلی ایجاد می‌شود که برخی به‌صورت مرتفعات، و برخی که فرو نشسته‌اند، به‌صورت حوضه‌های توپوگرافیک یا زمینهای پست درآمده‌اند. گسستگیها در جهـت دادن بـه شمـال بـاختـری ـ جنـوب خاوری و شمال خـاوری ـ جنوب باختریِ بخشهای شمالی، شمال باختری و جنوب خاوری این سپر نقش مهمی بازی می‌کنند، اما مسیر خطهـای خـاوری ـ بـاخـتـری در مـرکـز سپـر تعیین‌کننده‌انـد و عمده‌ترین خطهای ساختی، نزدیک جنوب در باختر و جنوب باختری دیده می‌شوند.
در چارچوب مناطق مشخص شده از نظر ساختاری، همچون منطقـۀ کیمبِرلیز، مرتفعـات ایزا، و پیلبارا، ویژگـی پوستۀ زمین با توجه به نوع و نظم رخنمونهای سنگی، متفاوت است. در کیمبرلیز و دشت مرتفع مولر، رخنمونهای بزرگ از ماسه‌سنگهای حجیم که به صورت افقی و هموار نهشته شده‌اند، به چشم می‌خورد؛ اینها با جدا شدن خود، راه را برای بالا آمدن پدیده‌های سنگی مجزا از هم باز کرده‌اند که به‌تفاوت، دشت مرتفع، تختکوه، و تختال خوانده می‌شوند.
در دورترین نقطۀ جنوب باختری، رشته‌کوه دارلینگ یک واحد گسلی برآمده را تشکیل می‌دهد که در زیر آن گرانیت، و بر روی آن لاتِریت قرار گرفته است. لاتریت سنگی سرخ رنگ و حاوی آهن است که از تأثیر هوا بر سنگها ایجاد شده است. در خاور، مرتفعات ماسه‌سنگی و بلور لایه‌ای (کریستالین)، در شمال خاوری، دشتهای مرتفع ماسه‌سنگی، و در مرکز و شمال، رشته‌کوه مدورِ گُلِر، که حاصل از جریان مواد آذرین پرِکامبریَن است، دیده می‌شوند. بخش عمدۀ شبه‌جزیرۀ اِر را دشتی ناهموار تشکیل می‌دهد که رشته‌ای از تپه‌های ماسه‌ای از میان آن می‌گذرد؛ اما در شمال باختری، سنگهای گرانیتی جدا از همِ بسیاری با ظاهری دیدنی وجود دارند که اینزِلبِرگ (کوه منفرد) نامیده می‌شوند و در ارتفاعی بیش از سطح دشت قرار گرفته‌اند. اینها نمونۀ شاخص رشته‌کوهها و تپه‌هایی مجزا و دورافتاده‌اند که در شمال باختری استرالیای جنوبی پراکنده‌اند: رشته‌کوههای مِسگرِیْو، اِوِرارد، بِرکزگِیت، مان و تامکینسِن.
زمینهای پست میان این واحدهای برآمده نیز دارای اَشکالی متنوع‌اند. منطقۀ موسوم به تختالِ بارکلی به‌واقع دشتی بسیار هموار است که بخشی از آن از سنگهای رسوبی فرسودۀ کامبریَن، و بخشی نیز از نهشته‌های باتلاقی دوران سوم است. دشت نِلاربِر کم‌وبیش بر روی حوضۀ یوکلا واقع شده است. منطقۀ وسیعی از جنوب باختریِ استرالیای باختری از زمینهای نمکزار پوشیده شده است. این نمکها بازماندۀ مسیرهای پیشین رودخانه‌ای را پوشانده‌اند. بیابان گیبسِن بیشتر دشتی پوشیده از لاتِریت است، اما مناطق گسترده‌ای از دشتهای استرالیای مرکزی و شمالی را تپه‌های ماسه‌ای روان، و بخش وسیعی از جنوب استرالیای جنوبی و استرالیای غربی را تپه‌های ماسه‌ای ثابت پوشانده‌اند.

صفحه 1 از8

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: