خمینی، روح الله
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
شنبه 15 مرداد 1401
https://cgie.org.ir/fa/article/240871/خمینی،-روح-الله
پنج شنبه 28 فروردین 1404
چاپ شده
22
حضور علمی، فرهنگی، دینی، مبارزاتی و سیاسی امام خمینی اگرچه دارای سابقهای قدیم است (کلیولند، 293) و آغاز آن مربوط به حدود دهۀ 1320 ش میشود، اما نمود و بروز شخصیت وی در سطح بینالمللی را باید به طور تقریبی به سال 1357 ش / 1979 م مربوط دانست. در این زمان اشتهار امام بیش از همه، متأثر از نقش ایشان در انقلاب اسلامی، و تغییر رژیم حکومتی ایران بود. از آن زمان به بعد در چند لایۀ زمانی مختلف، و با دیدگاههای متفاوت شخصیت امام خمینی به شدت مورد توجه نویسندگان و اندیشمندان، چه در ایران و چه در بیرون از مرزهای ایران قرار گرفت. رخداد مهمی همچون سرنگونی رژیم قدرتمند پهلوی در منطقۀ خاورمیانه، موضوع کوچکی نبود و طبیعی است که از همان آغاز بسیاری از توجهات، به انقلاب ایران و علیالقاعده رهبر آن، آیتالله روحالله خمینی، معطوف شدهبود. پخش برنامههای تلویزیونی و رادیویی دربارۀ موضوعات انقلاب ایران در سراسر جهان، در قالب خبر، خود بیانگر جایگاه رهبر آن انقلاب نیز در سطح بینالمللی بود. یکی از انواع این دست توجهات جهانی، در همان اوایل حضور بینالمللی امام خمینی، انتخاب ایشان به عنوان مهمترین و اثرگذارترین شخصیت جهانی در 1979 م از سوی نشریۀ تایم بود. در واقع این نشریه که هر سال فرد / افراد یا موضوعی مهم در سطح جهان را انتخاب میکند، آیتالله خمینی را بهعنوان مرد سال 1979 م برگزید و بر اساس همین انتخاب، تصویر وی بر روی این نشریه قرارگرفت. به این موارد از توجهات ایرانیان و جهانیان به امام میتوان انبوهی مصاحبه، خبر، و تحلیل و نقد مواضع و آراء وی را نیز افزود که به صورتهای صوتی و تصویری در آرشیوهای مختلف ازجمله در آرشیو سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران موجود است. اما بهجز این دست موضوعاتی که صرفاً رسانهای و روزنامهای است، انبوهی آثار در قالب کتاب، مقاله و حتى رسالههای پژوهشی در سراسر جهان و به زبانهای مختلف تألیف شده است که هرکدام را میتوان در گروهی مستقل جای داد.در سخن از آثاری که موضوعات مربوط به امام خمینی دستکم بخشی از متن آنها را در بر گرفته باشد، باید گفت که این آثار چنان پرشمار است که موجب تدوین مجموعههای کتابشناسی در این زمینه شده است. فقط عنوان کتابها و مقالاتی که به وجهی از شخصیت امام خمینی مربوط باشد، یا موضوعی در ارتباط با ایشان را در بر گیرد، در چندین عنوان کتاب در قالب کتابشناسی گردآوری و تهیه شده است. در این آثار با تبویب و موضوعبندی تلاش شده است تا امکان بیشترین بهرهوری برای مخاطب به وجود آید. دور نیست اگر گفته شود که خود این آثار کتابشناسی هم نیازمند کتابشناسی باشد و لزوم تدوین اثر یا آثاری تحت عنوان «کتابشناسی کتابشناسی آثار مربوط به امام خمینی» لازم آید. در ادامۀ سخن از کتابشناسی آثار مربوط به امام خمینی میتوان به مجموعههایی مانند مأخذشناسی امام خمینی تدوین کیومرث امیری، منتشرشده در 1378 ش در تهران (انتشارات مرکز بازشناسی) اشاره کرد. از دیگر آثار در این زمینه چکیدۀ پایاننامههای انقلاب اسلامی و امام خمینی اثر مشترک علی دهقان و امیرحسین کفایی یادکردنی است که دربردارندۀ مشخصات رسالههای کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاهها و مراکز آموزش عالی کشور است و توسط انتشارات پیام آزادی در تهران (1378 ش) منتشر شده است. نمونۀ این اثر در زمینۀ آثار تألیفشده به زبانهای غیر فارسی را میتوان در کتاب خلاصۀ پایاننامههای دکتری و مقالات خارجی دربارۀ امام خمینی و انقلاب اسلامی، به عنوان کاری از سعیدرضا عاملی در مرکز اسلامی انگلیس که محمدرضا آهنی آن را به فارسی ترجمه و منتشر کرده است، مشاهده نمود. در این کتاب خلاصهای از رسالههای دورۀ دکتری در دانشگاههای آمریکای شمالی طی سالهای 1980-1996 م، و همچنین خلاصهای از مقالات انتشاریافته در نشریات آمریکا و اروپا گردآوری شده است. چاپ این کتاب در تهران توسط پژوهشکدۀ علوم انسانی دانشگاه امام حسین (ع) در 1378 ش صورت گرفته است. چکیدۀ پایاننامههای دکتری و کارشناسی ارشد دانشگاههای جهان دربارۀ امام خمینی و انقلاب اسلامی، تدوین کیومرث امیری و معصومه خالقی، اثری در تکمیل مجموعۀ پیش است و در آن، بهجز دانشگاههای آمریکا، برخی از دانشگاههای اروپایی نیز مورد توجه قرار گرفته، و به عنوان ادامۀ اثر پیشین، تاریخ رسالهها از 1980 شروع شده و تا 1998م ادامه یافته است. این اثر در مرکز بازشناسی اسلام و ایران (باز) در 1378 ش منتشر شد.«فهرست پایاننامههای دانشجویی داخل کشور دربارۀ امام خمینی» که در قالب مقاله توسط پریا زرشکی در ویژهنامۀ یکصدمین سال تولد امام در کتاب ماه (فروردین 1378) منتشر شد، حاوی پژوهشهای دانشجویان در زمینههای تاریخ، سیاست، فلسفه و عرفان است که نام و مشخصات این مقالات معرفی شده است. در همان سال نشریۀ دانشگاه آزاد اسلامی (تابستان و پاییز 1378 ش، س 3، شم 9-10)، با تمرکز بر برخی دیگر از علوم، فهرست «پایاننامههای دانشجویی داخل کشور دربارۀ امام خمینی» در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری را تدوین نمود. در آن مقاله، به دانشها و موضوعاتی همچون علوم اجتماعی، الٰهیات و معارف اسلامی، تعلیم و تربیت و علوم سیاسی توجه شده است، و پژوهشهای صورتگرفته با ذکر عنوان رساله، نویسنده، و دانشگاه مربوط اطلاعاتی کلی را در اختیار مخاطب قرار میدهد. در همان سال 1378ش، که یکصدمین سال میلاد امام خمینی بود و از سوی مقام معظم رهبری، آیتالله العظمى سیدعلی خامنهای، به «سال امام» اشتهار یافته بود، بسیاری آثار کتابشناسی دیگری نیز تدوین و منتشر شد. انبوهی آثار تألیفشده در «سال امام»، چنان بود که محمدحسین صادقپور در مقالهای تحت عنوان «فهرست کتابها و مقالههای منتشرشده دربارۀ امام خمینی در سال امام» که در نشریۀ مشکوٰة (1378ش، شم 62-65) انتشار یافت، آنچه را از مقاله و کتاب که تنها در همان سال با موضوع امام تدوین شده بود، تنظیم و فهرست کرد.این نوع تدوینهای کتابشناسی که تنها فهرستی از آثار تألیفی دربارۀ امام بود، در سالهای بعد همچنان ادامه داشت؛ اگرچه در این زمان، نوع تدوینها بیشتر به تکموضوعات میپرداخت. کتابشناسی جایگاه زن در اندیشۀ حضرت امام خمینی که در مرکز امور مشارکت زنان نهاد ریاست جمهوری در 1380 ش توسط انتشارات زیتون منتشر شد، نمونهای از این دست آثار است. در این گروه آثار تکنگار میتوان به «کتابشناسی توصیفی مجموعههای شعری در سوگ امام» که عمادالدین دشتی در نشریۀ حضور در خرداد 1376 ش گرد آورد، اشاره کرد. همچنین است مقالۀ علی نصر اصفهانی تحت عنوان «کتابشناسی ولایت فقیه امام خمینی»، منتشرشده در مجلۀ حکومت اسلامی (تابستان 1378 ش، س 4، شم 2) که به طور مشخص به موضوع فقهی ـ سیاسی ولایت فقیه در آثار مؤلفان دیگر و فهرست کردن آنها پرداختهاست.بهجز این تکنگاریها آثار ارزشمندی مانند رسالۀ کمحجم کتابنامۀ امام خمینی کاری از پژوهشکده و بانک اطلاعات باقرالعلوم (ع)؛ کتابشناسی انقلاب اسلامی و امام خمینی از موسى مهدوی، انتشاریافته در 1388 ش در تهران (خانۀ کتاب)؛ و «فهرست مقالات تحقیقی مجلههای علمی ـ پژوهشی بـه مناسبت یکصدمین سالزاد امام خمینی» توسط یدالله جنتی، انتشاریافته در مجلـۀ حضور (تـابستان 1379 ش، شم 32) از ایـن دست است. در این میان تدوین مجموعۀ دو جلدی و پردامنۀ منبعشناسی امام خمینی و انقلاب اسلامی، کاری مشترک از پایگاه اطلاعرسانی سراسری اسلامی (پارسا) و معاونت آموزشی و پژوهشی سازمان تبلیغات اسلامی که در قم (1389 ش) تهیه شده، دارای گسترهای قابل تأمل است. این اثر با فهرستی در آغاز، که راهنمای کل مجموعه است، انبوهی اثر تدوینشده در قالب کتاب، مقاله، و سخنرانی در مبحث مورد نظر را معرفی و فهرست کرده است. همچنین 3 جلد کتاب مقالهشناسی توصیفی امام خمینی از انتشارات موسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی جامعترین اثر در معرفی مقالههای انتشاریافته در روزنامهها و نشریات فارسیزبان از آغاز تا سال 1379 ش به شمار میآید.در سویۀ دیگر از این دست تألیف کتابشناسی آثار مربوط به امام، به طور خاص برخی مجموعهها تنها با رویکرد آثار غیرفارسی تدوین شدهاند که «اجمالی بر کتابشناسی امام خمینی در غرب» اثر مرتضى ذکایی ساوجی از این دست است (راه دانش، بهار و تابستان 1377 ش، شم 13-14). عمدۀ آثار معرفیشده در این مقاله، تألیفهای متعلق به سالهای آغازین انقلاب یعنی حدود سالهای 1357-1360 ش / 1978-1981 م را دربر میگیرد که آثار یادشده غالباً در آمریکا و اروپا تدوین شدهاند. همچنین محمود امیری چکیدۀ یکصد کتاب دربارۀ امام خمینی به زبانهای غیر فارسی را گرد آورد که در انتشارات پیام آزادی در تهران (1378 ش) انتشار یافت.با گذر از معرفی اجمالی آثار کتابشناسی، و در سخن از آثار مدون دربارۀ امام خمینی، بررسی گونهشناختی از آثار تدوینشده با موضوعیت ایشان، بیشترین شناخت کلی را به دست میدهد. واقعیت این است که آثار تألیفشده در ایران، و آنچه در دیگر کشورها صورت میگرفت، از دو منظر متفاوت تدوین میشد. در دیگر کشورها، به ویژه آمریکا و کشورهای اروپایی، برای مؤلفان و محققان آنها ابعاد سیاسی، اقتصادی، جامعهشناسی و مباحث مربوط به روابط بینالملل دارای بیشترین اهمیت بود؛ به همین دلیل در آن کشورها آثاری با بسامدی حداکثری هم در همین موضوعات در قالب کتاب و رسالۀ دکتری تهیه شد. این روند تحقیقاتی، از اوجگیری رخدادهای منتهی به انقلاب آغاز شد و مخصوصاً تمامی دهۀ 1980 م را در بر میگرفت که برخی نمودارها و گزارشها مبین این امر است. از نیمههای دهۀ 1990 م در این آثار مدون، گرایشی به پژوهش در زمینۀ اندیشه و سخنان امام خمینی در ابعادی گستردهتر روی نمود، ابعادی که دربردارندۀ مسائل ایدئولوژیک و مباحث دینی و مذهبی، و نقش آنها در اندیشۀ انقلابی امام خمینی و جز آن نیز بود. نگاهی به عنوان آثار تألیفشده در این دوره بیانگر این سخن است (عاملی، پنج ـ نه).در ایران، نویسندگان، پژوهشگران و محققان، از همان آغاز در طیف وسیعی از موضوعات و مباحث مختلف، به تدوین آثاری که به نوعی به شخص امام مربوط میشد، اقدام کردند تا درک بهتری از اندیشه و روش ایشان به دست آید. شمار نویسندگان و آثار طراز اول در این زمینه چنان فراوان است که حتى تنها نامبردن از کتابها و مقالات منتشرشده در سطح ارزشی ممتاز، حجم گستردهای را به خود اختصاص میدهد؛ بر همین اساس در اینجا بدون نام بردن از عناوین و نویسندگان، صرفاً به دستهبندی این آثار پرداخته خواهد شد. دور از ذهن نیست که گرایش به تألیف در زمینههای مختلف، تحت تأثیر شرایط زمانی، میتواند تغییر یابد؛ چنانکه در صدر انقلاب، برخی موضوعات همچون مسائل مبارزاتی و انقلابی و همچنین رهنمودها و اندیشۀ سیاسی ـ دینی امام با شاخصهایی مرتبط با زمان انقلاب، از مهمترین موضوعات مطرح نزد نویسندگان و پژوهشگران بود. بر همین اساس، در دورۀ جنگ تحمیلی، بیشترین توجه مؤلفان را میتوان به موضوعات مربوط به دفاع مقدس از منظر امام و نیز فرامین ایشان در نظر آورد. نمونهای دیگر، وصیتنامۀ امام خمینی است، که مخصوصاً به سبب گستردگی مباحث و مفاهیم مطرحشده در آن، از موضوعاتی بود که اسباب تدوین و تألیف و تحلیل بسیاری را فراهم آورد. تمام این آثار مربوط به زمانی است که امام در قید حیات بودند؛ اما پس از رحلت آن بزرگوار، در کنار این طیف از تألیفها، سطح دیگری از آثار نیز تدوین شد. این آثار در بازگشتی به عقب، بر آن بود تا آنچه از آثار و سخنان و سیرۀ امام خمینی را که بر جای بود، تبیین نماید. تحلیل آثار فقهی امام، بررسی مفاهیمی مانند ولایت فقیه از منظر امام، پژوهش در اندیشۀ عرفانی ایشان و موارد دیگر همه در این طیف قابل بررسی است. طبیعی است اصلیترین مایۀ تفاوت اینها با آثار پیشین در دهۀ 1360 ش، آن بود که در این زمان دیگر امام حضور نداشت و مطابق با نیازهای جامعه و هرچه بیشتر منتفع شدن از آموزههای وی، اندیشۀ ایشان ناگزیر از بررسی و تحلیل بود. شروع بررسیهای دانشگاهی و پژوهش و تدوین رسالههای دکتری و کارشناسی ارشد پیرامون آنچه یاد شد، حاصل همین تغییر فضا، با رحلت رهبر کبیر انقلاب بود.در بررسی و طبقهبندی کتابهای منتشرشده در حدود 3 دهه پس از انقلاب اسلامی، بر اساس آمارها و نمودارهای بهدستآمده، دو سال 1378 و 1379 ش به ترتیب بیشترین شمار آثار تألیفشده دربارۀ انقلاب و امام را در بر میگیرد. چنانکه پیشتر آمد، این موج توجه و تألیف، متأثر از آن است که به پیشنهاد مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی، مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله سید علی خامنهای، سال 1378 ش را به دلیل مصادف شدن آن با یکصدمین سالزاد امام، «سال امام» نام نهاد.آثار منتشرشده پیرامون امام خمینی را میتوان در چند لایه طبقهبندی کرد: نخست آنهایی که به زندگینامه و شرح احوال و آثار امام توجه نمودهاند؛ در این آثار خاندان، درسآموزی، سفرها، مبارزات، و هر آنچه به رخدادهای زندگی امام مربوط میشود، آورده شده است؛ همچنین آثار ایشان از قلمی تا سخنرانیها و نامهها و اشعار و جز آن را پوشش میدهد. در گروه دیگر باید از نویسندگانی یاد کرد که با رویکردی تاریخی، به تألیف کتابها و مقالاتی پرداختهاند که با موضوعیت امام و نقش ایشان در پیش و پس از انقلاب، و بنیانگذاری جمهوری اسلامی ایران ارتباط داشته است. در این راستا، طیف دیگری تحت عنوان آثار سیاسی در قالب بررسی اندیشۀ سیاسی امام، چه از منظر سیاست خارجی و بینالمللی، و چه از دیدگاه سیاست داخلی مورد بررسی قرار گرفته است. اما اندیشۀ فقهی امام خمینی به عنوان فقیهی عالیقدر و مرجع و زعیم بخش عظیمی از شیعیان، اسباب تدوین و تألیف بسیاری آثار را مخصوصاً با گرایش به مبحث مهم ولایت فقیه فراهم آورد. گروه دیگر آثار را باید با موضوع عرفان اسلامی و مبانی اندیشۀ عرفانی امام خمینی پی گرفت که برسازندۀ شمار فراوانی از آثار در قالب کتاب و مقاله بوده است. چاپ، بررسی، نقد، شرح و توصیف اشعار رهبر انقلاب، گروه دیگری از آثار دربارۀ امام را شکل میدهد. البته نباید از یاد برد که بسیاری مباحث همچون آموزههای اخلاقی، علوم دینی مانند تفسیر، مباحث اجتماعی، جایگاه زن، شیوه و روش عملی دولتمردان، و موضوعاتی اینچنینی، در مجموعه آثار منتشرشده دارای نمونههای بسیار است. نمونههای مختلفی از هر آنچه دربارۀ آثار تألیفی پیرامون امام خمینی در بالا بیان شد، در تدوین مقالۀ حاضر دخیل بوده، که اطلاعات کتابشناختی آنها در مآخذ مقاله آمده است.
گستـردگی ابعـاد شخصیـت امـام خمینـی، از اندیشمندی دینی تا مبارزی انقلابی، و از مرجعی دینی تا سیاستمداری زبده، همه، سویههایی از بروز اندیشۀ وی بر مبانی جهانبینی دینی / توحیدی است. شالودۀ این اندیشه مبتنی بر دین و عمل به دین، و از مقتضیات آن، اعتقاد به پیدایی جهان بر اساس مشیتی حکیمانه است. در این اندیشه، جهان ماهیت «از اویی» (اِنّا لِلّٰهِ) و «به سوی اویی» (اِنّا اِلَیْهِ راجِعونَ) دارد؛ لذا هر آنچه در لایههای پایین هرم دین و دنیا روی مینماید، پرتوی از همین رویکرد است. از سویی باید در نظر داشت که وی تربیتیافته در حوزههای معرفتی گوناگون علوم اسلامی است. فقیهی بسیار مبرز، فیلسوفی عالم و متفکر که آموزههای مدرسی صدرایی را پشت سر نهاده، و عارفی سالک، که در بُعد نظری و عملی، عرفان وی در طول زندگی پربارش قابل تشخیص است؛ به اینها باید زیست اجتماعی او را هم افزود. لذا میتوان درک کرد که توحید از منظر وی، دارای توسع معنا و کاربرد است؛ ساحتی از آن در تبیین صفات باری تعالى، و ساحتی دیگر، در عرفان وی، در مسیر انسانسازی است؛ ساحتی از آن برآورندۀ سعادت جامعه، و بُعدی دیگر در مسیر ستیزندگی با هر آنچه شقاوت است. اگرچه وی در مباحث کلامی و اصولی مطالبی در زمینۀ کلمۀ توحید، لا الٰه الا اللّٰه، یاد کرده و به بررسی آن پرداخته، اما در واقع بنیادیترین اصل اعتقادی امام خمینی را مفهوم توحید تشکیل میدهد. تفکر فلسفی و تلقی عرفانیاش از توحید، این عقیدۀ بنیادی را به تمام اندیشهها و رفتارهای فردی و اجتماعی وی پیوند میزند و به همین مناسبت در جملهای معروف بر آن است که «عالم، محضر خدا ست» (صحیفه، 8 / 388)، لذا «همۀ عالم و حرکات را اسم الله و تمامی عالم را جلوۀ حق» میدانست (نک : تفسیر، 95 بب ).فارغ از این، در سطح نظری حقیقت توحید را اصل اصول معارف میداند که اکثر فروع ایمانی و معارف الٰهی و اوصاف روحی و صفات نورانی قلب از آن انشعاب مییابد. او تصفیۀ عقول و تزکیۀ نفوس برای حصول به مقصد توحید را مقصد قرآن کریم و حدیث میداند (شرح حدیث ... ، 9-11)؛ و فلاح مطلق و مطلق فلاح را در قول لا الٰه الا اللّٰه (همان، 47)، و آن را به عنوان افضل و اجمع اذکار یاد کردهاست (همان، 106 -107). اما برای حقایق توحید و قول لا الٰه الا اللّٰه مدارج و مراتبی قائل است (همان، 47). در این راستا، با انقسام توحید به نظری و عملی، بر آن است که علم توحید و توحید علمی مقدمهای است برای حصول توحید قلبی که توحید عملی است. لذا وی علوم شرعیه را هم مقدمۀ معرفتالله و حصول حقیقت توحید در قلب میداند. وی با وصفی از علم و عمل، همۀ علوم شرعی و اعمال عبادی و غیره را مقدمهای برای معرفتالله و دست یافتن به حقیقت توحید بیان میکند (همان، 9-11؛ زندیه، سراسر اثر).امام خمینی همچنین به موضوعاتی مانند ذاتی یا فعلی بودن برخی از صفات همچون صفت ارادۀ الٰهی که نزد متکلمان دارای پیشینهای قدیم است، توجه نموده و مباحثی را بیان کرده است. او با تقسیمبندی سهگانۀ متکلمان در این موضوع، آنها را بر راه افراط و تفریط دانسته، بر آن است که صفات الٰهی را باید در دو بخش اسماء و صفات ذاتیه، و اسماء و صفات فعلیه بررسی نمود. بر همین مبنا با رهانیدن خود از بند تعاریف متکلمان متقدم، ذات حق را در مقام اسماء و صفات ذاتیه، دارای همۀ کمالات و جمیع اسماء و صفات ازجمله اراده میداند؛ از سویۀ دیگر در مقام اسماء و صفات فعلیه بر آن است که این مقام، مقام ظهور و تجلی آن اسماء و صفات است (شرح چهل حدیث، 598، 664). وی در بسیاری از آثار خود همچون شرح چهل حدیث، به تبیین و توضیح مباحث مربوط به توحید الٰهی، همچون امهات سبعه از علم، سمع، بصر، اراده، قدرت، حیات، و کلام و تکلم پرداخته است.فارغ از آنچه امام خمینی در بررسی توحید بیان داشته، با التفات به صبغۀ اندیشۀ عرفانی ـ فلسفی، و آثار تألیفی و شروح و حواشی او در این زمینهها میتوان به دریافتی از رویکرد وی به توحید رسید. از نظر وی اصل نظام عین و علم، توحید عینی است؛ و خروج از حجاب ماهیات و کثرات، و ادراک حقیقت و اوصاف حق و احاطه بر آنها، راه دریافت توحید است. در این زمینه او با بیان ارکان چهارگانۀ تحمید (توحید افعالی)، تهلیل (توحید صفاتی و اسمائی)، تکبیر (توحید ذاتی)، و تسبیح، و ذکر مراتب هرکدام، افزون بر راههای دستیابی، موانع و شروط حصول آنها را هم بیان کرده است (مصباح ... ، 104-106؛ عباسی، سراسر اثر). در نگاهی کلی به اندیشۀ توحیدی امام، آشکارا میتوان ساحتهای متفاوتی از مفاهیم قرآنی، روایی، فلسفی و عرفانی را که ابتنای آنها بر جهانبینی توحیدی او ست، مشاهده کرد. وی در هر بُعد از این سطوح به فراخور موضوع، اصل و ریشۀ رویکرد خود را بر پایۀ دانش اخلاق نهاده و توصیفات او از توحید در هرکدام از علوم، دارای سطحی از مفاهیم اخلاقی است.
عدل الٰهی به عنوان یکی از اصول دین اسلام، در شمار مهمترین مبانی فکری و جهانبینی توحیدی امام خمینی قرار دارد؛ تصویری که این اصل مهم در علوم معرفتی از پروردگار ارائه میدهد، افزون بر آنکه از پایههای مهم در موضوعاتی چون اثبات معاد، و ثواب و عقاب اخروی است، نقشی بسیار کلیدی در تصویردهی به اندیشۀ عدالت اجتماعی امام خمینی در بُعد علوم اجتماعی ایفا میکند. با توجه به معنای بَدْوی عدل الٰهی، نسبت خداوندی با همۀ موجودات و مخلوقات خداوندی یکسان است و همه به فراخور لیاقت، قابلیت و ظرفیتشان، به یک میزان متعادل از فیض الٰهی بهرهمندند. اما مفهوم عدل الٰهی در میان علما، در 3 حوزۀ متفاوت مطرح و بررسی شده است، یعنی عدل تکوینی، عدل تشریعی، و عدل جزائی. آنچه از کلیات است و به مبحث پیشیادشدۀ ظرفیت وجودی مخلوقات مربوط میشود، ذیل حوزۀ عدل تکوینی بررسی میشود. امام عدالت را برجستهترین صفت باری تعالى میداند که شامل همۀ فضایل و کمالات است. در این حوزه، عدالت هم صفت فعل پروردگار است و هم صفت انسان کامل؛ با این تفاوت که عدل خداوندی، استقلالی، و عدل انسان کامل به نحو استظلال است (حقخواه، 115-116). امام خمینی تعدیل قوای نفسانیه را غایت کمال انسانی و منتهای سیر کمال میداند، که در ابعاد سهگانۀ روح و عقیده و اخلاق روی مینماید. عدالت در این معنا عدم احتجاب از حق به خلق و از خلق به حق است، رؤیت وحدت در کثرت و کثرت در وحدت است، و این معنا مختص کاملترینِ اهلالله است. پرواضح است که رویکرد وی در این منظر تبیینی عرفانی است. اما در حوزههای عدل تشریعی و جزائی که سویۀ مهمی از آن به انسان دارندۀ عقل و مکلف مربوط میشود، بسیار مورد عنایت امام خمینی قرار گرفته است. وی با بیان این مطلب که مهمترین وظیفۀ انبیا برقراری عدل و نظام اجتماعی عادلانه (حدید / 57 / 25) و تحقق عدالت در نفوس انسانی و در اجتماع است، بیان میدارد که انبیا آمدند تا آدم درست کنند. لذا با این نگرش، به اجرا درآوردن این نظم عادلانه، تنها از طریق قوانین و احکام که ملازمۀ کامل با احکام الٰهی و نشر تعالیم خداوندی دارد، ممکن است. او در حوزۀ عدل تشریعیِ خداوند، بر آن است که اساس رسالت پیامبران الٰهی در دو سویِ فردی و اجتماعی، در قالب تهذیب نفس انسان، و استقرار نظام عدل در جامعه صورت یافته است (ولایت فقیه، 72-73، صحیفه، 17 / 527- 528). لذا حتى آیات الٰهی قرآن هم دربردارندۀ همین منظر است؛ چون از سویی خدای فرستندۀ این قرآن، عادل است و از سوی دیگر، پیامگیرندۀ آن یعنی حضرت رسول (ص)، نیز برای اجرای عدل قیام نموده است؛ بر همین اساس و در امتداد همین مسیر عدل است که در آخرالزمان هم موعود نهایی، حضرت مهدی (ع)، به برپایی حکومت عدل الٰهی قیام میکند (همان، 12 / 480-482). اجرای عدالت پس از تشریع، زنده شدن دین و احکام است (آمدی، 86؛ موسوی بجنوردی، سراسر اثر)؛ چه، از مهمترین عوامل و زمینههای ایجاد امکان ارتباط با خداوند، اجرای عدالت است و بدون آن تربیت، معرفت، رشد، هدایت و سرانجام سعادت ممکن نخواهد بود. به این جهت است که اقامۀ قسط و نشر عدالت در میان مردم از اهداف انبیا شمرده شده است (قرباننیا، 77). بدین ترتیب، امام تحقق عدالت را با بیان حکومت موعود، به فلسفۀ اعتقاد شیعه دربارۀ مهدویت پیوند میدهد (صحیفه، 12 / 481؛ قرباننیا، 76بب ). در نقد نظریۀ عدل الٰهی، بسیاری از موارد در زیست انسانی در شمار مصادیق نقد بیان شده است که ازجمله مهمترین آنها پرداختن به تفاوت انسان شقی و سعید است. در بررسی چنین اندیشههایی، امام خمینی با رد آراء قدریه و نیز معتقدان به جبر و معتقدان به اختیار، و پذیرش امر بینالامرین، رأی برخاسته از اندیشۀ امام صادق (ع)، بر آن است که با عدل تشریعی، انسانِ مکلف به گزینش میپردازد. این تکلیف، ایجادگر تفکیک و تفاوت است که عین عدل است؛ و شقاوت و سعادت امری است که بر مبنایِ «شدن» واقع میگردد و ارتباطی به قضا و قدر ندارد؛ لذا وی حتى موارد بسیار دور از ذهن همچون اطعمه و اشربه را هم در حصول سعادت و شقاوت در انسان اثرگذار میداند (عدل ... ، 93-94). در حوزۀ عدالت تشریعی که انواع بسیاری از موضوعات، همچون تکلیف، مورد بررسی قرار میگیرد، توبه به مثابۀ مصداقی از شیوۀ نظام عدل الٰهی است. امام خمینی با استفاده از آیۀ 104 سورۀ توبه (9)، یکی از نشانههای خداوندی را در توبه دانسته، و استغفار صحیح و خالص را پلی برای گذر از شقاوت به سعادت بیان کرده است (عدل، 208). در این مبحث هم، وی که عدل الٰهی را دارای دو سویۀ خدایی و انسانی میداند، اجرای عدل الٰهی با پذیرش توبه را، تنها آن زمانی اجرایی میداند که به ادای حقالله مربوط میشود؛ چه، اگر به حقالناس مربوط شود، همان نظم غالب بر عدل الٰهی، پذیرش توبه را به صاحب حق مرجوع میداند (صحیفه، 6 / 25).در حوزۀ عدل جزائی، وجود هرآنچه به جهان پسین مربوط میشود، از عدل است، چرا که امتیاز سعید از شقی و غث از سمین، به این حیات دنیوی اختصاص دارد که آبشخور آن سرچشمۀ تکلیف و تشریع است. حال، با خلقت مرگ و ملک اخروی، علم به عدم ثبات حیات دنیایی و حصول اطمینان از انتقال به آن دنیا، سبب میشود تا انسان در اعمال خود فرق نهد، تا حاصل آن را مشاهده نماید (عدل، 160). در این مبحث، امام خمینی بخش گستردهای را به موضوع شفاعت در آخرت اختصاص میدهد و در آن به این موضوع تصریح میکند که یکی از مصادیق عدل خداوندی، قرار دادن پیامبر (ص) و امامان معصوم (ع) به عنوان شفاعتکنندگان در آن سرایاند. وی با ایجاد ارتباط میان مفاهیم عدل الٰهی و ولایت، بر آن است که شفاعت در آن عالم از روی تناسب بین شافع و مشفوعٌله است. از این جهت بیبهرگان از نور توحید و ولایت، امکان بهره بردن از نور شفاعت را نخواهند داشت (شرح حدیث، 374). از سویی پیشی داشتن رحمت الٰهی بر غضب او (کلینی، 2 / 529)، اقتضا دارد که برپایی همین رحمت، بندگان خود را هم در دنیا و هم در آخرت به سعادت برساند؛ و به همین دلیل تمامی اسباب سعادت ــ چه مادی و چه معنوی ــ را فراهم نموده که در آخرت یکی از این اسباب، شفاعت است (صحیفه، 9 / 369).
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید