باورهای عامه

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • تنور | محل پختن نان. از نظر تاریخی، پیدایش تنور به دورۀ یک‌جانشینی و زراعت برمی‌گردد. دهخدا آن را لفظی مشترک میان فارسی، عربی و ترکی به معنی محل پختن نان، جایی که در آن نـان می‌پزند و محل طبخ نان که خم‌مانند است، می‌داند (نک‍ : لغت‌نامه ... ).
  • توت ابوالفضل | توتِ اَبوالْفَضْل، درختی کهن‌سال و مقدس، در 32کیلومتری جنوب غربی سیرجان، هم‌جوار با روستای امیرآباد در روستای عباس‌آباد که از زیارتگاههای منطقه است.
  • ته دیگ | تَهْ‌دیگ، لایۀ نازک زیر پلو و چلو در تهِ دیگ که برشته، سرخ و سخت می‌شود و محتوی هر نوع پختنی، به‌ویژه برنج است و در تهیۀ آن سلیقه، مهارت و تجربه به کار می‌آید.
  • تیرماه سیزده | تیرْماهْ سیزْدَه، جشن و مراسمی آیینی در سیزدهم تیرماه «تبری»، مصادف با آبان ماه شمسی، به منظور شکرگزاری خداوند، ستایش آب و طلب خیر و برکت.
  • جذام | جُذام، نوعی زخم عفونی مزمن و پیش‌رونده که با ایجاد تغییرات شکلی در اعضای بدن همراه است. این زخم با نامهای دیگری چون خوره، آکله، داءالاسد و بَرَص نیز شناخته شده است. واژۀ جذام به معنای بُریدن است
  • جارو | جارو، یا جاروب، وسیله‌ای دست‌ساز، ساخته‌شده از برگ، ساقه و شاخۀ گیاهان جهت رُفت‌وروب، با کاربردهای متنوع در فرهنگ مردم.
  • جلال الدین اشرف | جَلالُ‌الدّینْ اَشْرَف، از مشهورترین و معتبرترین امامزاده‌های شمال ایران، که بنا به قول مشهور، فرزند امام موسى کاظم (ع) و برادر تنی امام رضا (ع) بوده است
  • جشن | جَشْن، آیینی با آداب گوناگون و بیشتر شادی‌آور. جشن را بزم، سور، شادی، عیش، و عید نیز می‌گویند (برهان ... ؛ لغت‌نامه ... ).
  • ثواب و گناه | ثَواب و گُناه، ملاکی برای طبقه‌بندی نتیجه‌‌گرایانۀ بخشی گسترده از اعمال ارادی انسان از حیث ارزش آنها در بهینه‌سازی فرجام فرد.
  • جعفری | جَعْفَری، گیاهی از تیرۀ چتریان، که از همۀ قسمتهای آن در آشپزی و پزشکی استفاده می‌شود. جعفری عمر دوساله دارد و ارتفاع آن به 30 سانتی‌متر تا یک متر می‌رسد.
  • جادو | جادو، یا سِحر، مجموعۀ باورها، اعمال، فنون و روشهایی که به کارگیری آنها برای کنترل یا دگرگون کردن شرایط فراطبیعی، طبیعی و محیط زیست، و رسیدن به مقاصد و اهداف نیک یا بد، مؤثر و سودمند پنداشته می‌شده است
  • تیر و کمان | تیر و کَمان، ابزاری در جنگ و شکار به شکل چوب خمیده و دارای زه برای پرتاب تیر، و به صورت «تیرْکَمان» یکی از اسباب‌بازیهای امروزی به شکل دوشاخه، دارای ‌کش و کفه‌ای‌ چرمین‌ برای پرتاب سنگ.
  • جگر | آشپزباشی، علی‌اکبر، سفرۀ اطعمه، تهران، 1353 ش؛ ابن‌سینا، قانون، ترجمۀ عبدالرحمان شرفکندی، تهران، 1370 ش؛ ابن‌طولون، محمد، المنهل الروی فی الطب النبوی، به کوشش زهیر عثمان جعید، بیروت، 1416 ق / 1996 م؛ انجوی شیرازی، ابوالقاسم، تمثیل و مثل، تهران، 1352 ش؛ انصاف‌جویی، محمد و دیگران، آشپزی کردستان، سنندج، 1386 ش؛ ...
  • جگرکی | جِگَرَکی، از شغلهای مربوط به پخت‌و‌پز غذاهای سنتی ایرانی.
  • جنگل | جَنْگَل، ناحیۀ وسیعی از زمین پوشیده از انبوه درختان بزرگ، درختچه‌ها، علفها و گیاهان گوناگونِ خودرو و نامنظم، و محل زیست جانوران وحشی بزرگ و کوچک از انواع پستانداران، پرندگان، خزندگان، حشرات و جز اینها
  • جمکران، مسجد | جَمْکَران، مَسْجِد، مسجدی در محدودۀ روستای جمکران شهر قم.
  • جوانمرد قصاب | جَوانْمَرْدِ قَصّاب، شخصیتی نیمه‌افسانه‌ای ـ تاریخی که او را پیر صنف قصابان می‌دانند؛ نیز آرامگاهی زیارتی در نزدیک شهر ری.
  • جمشید | جَمْشید، از شخصیتهای اساطیری هندوایرانی، و از شاهان دورۀ پیشدادی در روایات حماسی ایران.
  • جن، | جِنّ، موجوداتی نامرئی که دارای عقل و فهم‌‌اند و می‌توانند به اشکال و صور مختلف درآیند. واژۀ جن در عربی از ریشۀ «جنن» به معنی پوشاندن و مخفی‌کردن آمده است
  • چاووش نامه |
  • چاه قلعه بندر | چاهِ قَلْعه‌بَنْدَر، یا قلعۀ بندر، یکی از 3 چاه کوه قلعه‌بندر شیراز در ارتفاعات شرق‌تنگ الله‌اکبر که به‌سبب عمق بسیار زیاد، به چاه بی‌پایان معروف است.
  • چاووش خوانی | چاووشْ‌خوانی، از مراسم بدرقۀ زائران و نیز استقبال از آنان، همراه با خواندن اشعار مذهبی.
  • جو | جـو، از جملـۀ مهم‌‌‌تـرین غلات ایـران با قدمتی کهن، کـه افـزون بر مصرف خوراکی، ویژگی درمانی و آیینی نیز دارد. جو گیاهی است یک‌ساله از تیرۀ گندمیان که از خوراکهای مهم انسان، نیز چهارپایانی چون اسب و استر بوده است.
  • چای | چای، از گیاهان معطر، خوش‌طعم و پُرمصرف، که غالباً دم‌کردۀ آن رایج‌ترین نوشیدنی در ایران و اغلب کشورهای اسلامی به‌شمار می‌رود و سالها ست که مصرف آن در این سرزمینها به شکلی همگانی و به صورت یک عادت در شرایط مختلف رواج یافته است.
  • جوشن کبیر | جوشَنِ کَبیر، یا جوشنْ‌کبیر، دعایی به نقل از پیامبر اکرم (ص)، مشهور میان شیعیان و دربردارندۀ 001‘1 نام از نامهای خداوند.
  • جوراب | جوراب، دست‌بافتی پشمی، پنبه‌ای یا ابریشمی برای پوشاندن پا.
  • چراغ | چِراغ، از ابزار‌های روشنایی و گرمایی که به‌سبب اهمیت فوق‌العادۀ نور و آلات مربوط به تولید آن، در فرهنگ ایرانی از ارزشهای کاربردی و نمادین بسیار برخوردار است.
  • چادر | چادُر، از پوششهای سراسری زنان که آن را بر روی سر می‌اندازند و تا روی پا را می‌پوشاند.
  • چرخ | چَرْخ، واژه‌ای برگرفته از صورت پهلوی «چَخرَگ» و اوستایی «axra-č»، استوانه‌ای که ارتفاع آن نسبت به سطح قاعده بسیار اندک، و کلاً به شکل سطح مستدیری است
  • چشمه سلیمانیه | چِشْمۀ سُلِیْمانیّه، یا چشمۀ فین، مشهورترین چشمۀ کاشان که از دیرباز، باورهای مردمی خاصی دربارۀ آن وجود داشته‌است.
  • چشم زخم | چَشْمْ‌زَخْم، گزند و زیانی که به باور مردم در اثر نگاه ستایشگر یا حسدآلود، یا زبان تمجید‌آمیز دوستان و آشنایان شورچشم، و یا دشمنان و بدخواهان نظر‌تنگِ حسود به انسان، حیوان، نبات و شیء می‌رسد و به اصطلاح چشم یا نظر می‌خورند
  • چشمه علی | چِشْمه‌عَلی، چشمه‌هایی که در فرهنگ مردم ایران به امام علی (ع) منسوب‌اند.
  • چشمه | چِشْمه، محل جوشیدن و روان‌شدن طبیعی آب از زمین. در ایران، آب به سبب کمبود و نیز قداستش در اسلام و ادیان پیش از آن، نقش مهمی در زندگی مادی و معنوی مردم داشته
  • چفیه | چَفْیه، دستمال چهارگوشه‌ای برای پوشش سر، در ابعاد و طرحهای مختلف که بیشتر در نواحی بیابانی و گرم کاربرد دارد.
  • چل سرو | چِلْ‌سِرو، یا چهل‌سرود، گونه‌ای فال که از دیرباز در لرستان و برخی مناطق لرنشین خوزستان رواج داشته است.
  • چل قرآن | چِلْ‌قُرْآن، یا چهل‌قرآن، از نذرها و آیینهای مذهبی گروهی در برخی مناطق ایران که برای گرفتن حاجات و رفع گرفتاریها برپا می‌شود.
  • چلو | چِلو، یا چُلو، از انواع بسیار رایج پخت برنج در ایران که بر خلاف پلو، بدون افزودن موادی دیگر پخته، و همراه با خورش و یا کباب خورده می‌شود.
  • چله نشینی | چِلّه‌نِشینی، در اصطلاح اهل طریقت، اعتکاف و خلوت‌گزینی برای تقرب به خدا. مدت زمان این خلوت در عرف برخی از صوفیان و عارفان، 40 روز کامل است و این مدت را به حدیثی از پیامبر اسلام (ص) نسبت می‌دهند
  • چنار خون بار زرآباد | چِنارِ خونْ‌بارِ زَرْآباد، دو اصله چنار کهن مقدس واقع در صحن آستانۀ امامزاده علی‌اصغر که در قسمت جنوب‌ غربی روستای زرآباد، بخش رودبار الموت شرقی در استان قزوین قرار دارد
  • چنار |
  • چوب خط | چوبْ‌خَط، قطعه‌چوبی به طول 20 تا 30 سانتی‌متر و به شکل مکعب‌مستطیل یا استوانه، که در گذشته برای نگه‌داشتن حساب افرادی که نسیه خرید می‌کردند، استفاده می‌شد.
  • چوب و فلک | چوب و فَلَک، از ابزارهای رایج و قدیمی برای تنبیه و تأدیب مجرمان، خاطیان، و شاگردان مکتب‌خانه‌ها در ایران.
  • چولی قزک |
  • چهار امام زاده | چَهارْاِمامْزاده، زیارتگاهی در روستای دستگرد، از توابع بخش کهک قم. زیارتگاه در محوطه‌ای نسبتاً وسیع، و محصور با دیوارهای ساخته‌شده از سنگ و گل، قرار دارد.
  • چشمه مولا | چِشْمۀ مولا، مکانی مقدس و زیارتی در نزدیکی آلیکوه در شهرستان اردلِ استان چهارمحال و بختیاری.
  • چوگان | چوگان، چوبی که با آن گوی زنند. این واژه بعدها به بازی چوگان نیز اطلاق گردید.
  • چهاردهمی |
  • حدیث کسا | حَدیثِ کِسا، از احادیث معروف و جزئی از اعتقادات شیعه.
  • حجامت | حِجامَت، از روشهای کهن و هنوز رایجِ خون‌گیری به‌منظور درمان بیماری یا پیشگیری از ناخوشیها که اساس آن خارج ساختن خون از بدن از طریق بادکش کردن و خراشیدن است.
  • حسن (ع)، امام | فرزند علی بن ابی‌طالب (ع) و امام دوم شیعیان. امام حسن (ع) در 15 رمضان 3 ق / 29 فوریۀ 625 م، از بطن دختر پیامبر (ص)، فاطمۀ زهرا (ع) متولد شد.

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: