چهاردهمی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 18 دی 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/240581/چهاردهمی
پنج شنبه 16 اسفند 1403
چاپ شده
3
چَهارْدَهُمی، یا چاهاردهمی، از گونههای تفأل و پیشگویی در جنوب ایران. این فال را زنان در استان هرمزگان طی مراسمی در چهاردهم ماه صفر میگیرند که با گونههای دیگر تفأل در مناطق مختلف ایران همچون فال کوزه (ه م) و فال چل (چهل) بیتو (ه م) مشابهت دارد. معمولاً زنانی که حاجاتی دارند، مثلاً نازا هستند یا فرزند پسر ندارند، یا زنانی که دختران شوهرنکرده در خانه دارند، برای اطلاع از آیندۀ خود و گشایش کار و رفع حاجات این مراسم را اجرا میکنند. در میان مردمان مناطق مختلف، دربارۀ منشأ چهاردهمی دیدگاههای متفاوتی وجود دارد. برخی آن را منسوب به حضرت فاطمه (ع) میدانند و میگویند: زمانی که ایشان نگران بازگشت حضرت علی (ع) از جنگ بود، برای نخستین بار به اجرای این مراسم پرداخت. برخی نیز بر این باورند زمانی که حضرت امام حسین (ع) در روز عاشورا به میدان جنگ رفت، حضرت زینب استخاره کرد که آیا امام حسین (ع) از میدان برمیگردد یا خیر؟ گروهی دیگر میگویند که این مراسم نخستین بار برای تسلای خاطر حضرت صغرى، دختر امام حسین (ع) (ه م)، برگزار شد، زیرا ایشان نگران برگشت علیاکبر و پدرش امام حسین (ع) از میدان جنگ بودند (سعیدی، فرهنگ ... ، 364). با توجه به همۀ این باورها، بر زنانه بودن این رسم تأکید شده است. زمان برگزاری این مراسم سیزدهمین شب یا عصر چهاردهم یا شبانگاه چهاردهم صفر است (همان، 365). زنان حاجتمند چند روز پیش از چهاردهم صفر به درِ خانۀ 7 زن میروند که نام آنها فاطمه یا زهرا ست. آنها از این زنان هل، گُل خشک، نبات، پارچۀ سبز، کاسۀ مسی، عود (ه م)، گشته (مادهای خوشبو)، گلاب و بوزرد (مادهای شبیه به مُشک) درخواست میکنند و در ضمن آنها را برای مراسم فالگیری دعوت میکنند؛ همچنین از زنان همسایه و چند زن خوشصدا برای خواندن دوبیتیهای ویژۀ فال دعوت میشود. در شب اجرای مراسم، زنی که برپاکنندۀ مراسم است، با عود و اسپند (نک : ه د، اسفند) و گشته خانۀ خود را معطر میسازد. هر یک از مدعوان که وارد خانه میشود، صلوات میفرستد و حاضران نیز با صلوات پذیرای او میشوند (سعیدی، تحقیقات ... ). سپس مواد خوشبو را در ظرفی مسی میریزند و اندکی آب و گلاب به همراه برگهای تازۀ 7 درخت بیخار همچون مورد و حنا، و گلهای خوشبو به آن میافزایند و در پایان پارچۀ سبزی را روی کاسه میکشند (همو، فرهنگ، 364). سپس دختربچهای 5-6 ساله را که فاطمه یا زهرا نام دارد و از قبل او را آراسته، و لباس پاکیزه و زیبا به تنش کردهاند، به پای ظرف مسی مینشانند تا محتویات ظرف را هم بزند. زنان دیگر دور دختر حلقه زده و هر یک نشانهای از خود درون ظرف میاندازد. این نشانهها میتواند انگشتر، حلقه، خلخال، گردنبند، گیرۀ سر، مهره و سایر اقلام باشد. قبل از انداختن نشانهها، یک نفر آنها را بررسی میکند تا اشیاء هر یک از زنان مشخص شود. سپس زنان خوشصدا به نوبت دوبیتیهایی از شاعران محلی مانند فایز (ه م)، محیا (ه م) و باقر میخوانند. پس از خواندن هر دوبیتی (ه م)، زنان از دخترک میخواهند تا نشانهای را از درون ظرف در بیاورد. سپس براساس محتوا و مضمون دوبیتی و شیء داخل ظرف، تفاسیر مختلفی ارائه میشود. گاه دوبیتی عاشقانه با شیء خارجشده از ظرف، تفسیر عاشقانهای به همراه دارد که موجب شادی و بذلهگویی همگان میشود (سعیدی، همان، 364-365). پس از خارج کردن تکتک اشیاء از درون ظرف و خواندهشدن دوبیتیها، فرد صاحب فال پاسخ نیاز و حاجت خود را از مضامین دوبیتیها میگیرد و با چای و شیرینی از میهمانانش پذیرایی میکند (همو، تحقیقات). گاه دیگر زنان برای تبرک یا برپاداشتن چنین مجلسی، از درون ظرف، اشیاء یا موادی را به قول خود به «گیرو» برمیدارند تا مگر حاجاتشان برآورده شود و در چهاردهم صفر سال بعد به اجرای مراسم چهاردهمی بپردازند. گاه زنان اشیاء یا مواد خوشبوی درون ظرف را به سر و روی خود میمالند (همو، فرهنگ ... ، 365). دوبیتیهایی که در مراسم فال چهاردهمی خوانده میشود، اغلب مضامین عاشقانه دارد که از دوری و فراق یار، بیوفایی، جفا و سختی روزگار حکایت دارد. توصیف زیباییهای یار و ستایش عظمت پروردگار نیز از دیگر مضامین دوبیتیهای ویژۀ این مراسم است؛ به عنوان نمونه: نی قلیان به دستت باشه دلبر / سلام بر چشم مستت باشه دلبر / / اگر خواهی ز غیرم یار گیری / کلام الله به خصمت باشه دلبر / / گلی چیدم که هرگز کس نچیده / به گلزاری که بلبل کم پریده / / گرفتم شاخۀ بیحد بلندی / که هرگز دست نامحرم ندیده / / سر کوه بلند کوه پیرغیبن / امام راهنما امام حسینن / / سر و جونم فدای ذوالجناحش / علیاکبر گل باغ حسینن / / پسینی پای لورم ای خدایا / پس دریای سورم ای خدایا / / پس دریای سور و ملک غربت / من از کاکام به دورم ای خدایا / / فلک داد و فلک صد داد و بیداد / فلک تخت سلیمان داده بر باد / / فلک پنجه به کوه آهنی زد / بسی تازهجوانان داده بر باد / / ... به قرآنی که خطش بیشماره / به مولایی که تیغش ذوالفقاره / / سر از سودای عشقت برندارم / که تا دین محمد (ص) برقراره / / ... عزیزم، کبک مستم، کبک مستم / میان کبکها دل بر تو بستم / / که کبکها همه رفتند به بازی / من مسکین گرفتار تو هستم (همان، 365-366).
سعیدی، سهراب، تحقیقات میدانی؛ همو، فرهنگ مردم میناب، تهران، 1386 ش.
سهراب سعیدی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید