طومار نقّالی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
پنج شنبه 28 فروردین 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/258103/طومار-نقّالی
سه شنبه 2 اردیبهشت 1404
چاپ شده
6
مؤلفان طومارها همچون دیگر مردم ایران به واقعیبودن داستانهای شاهنامه باور داشتند. آنها شاهنامه را تاریخ واقعی، و نه تاریخ داستانی مردم ایران به شمار میآوردند (برای مفهوم تاریخ واقعی و تاریخ داستانی، نک : یارشاطر، 471 بب ؛ آیدنلو، همان، 213-217). این موضوع به صورتهای متفاوت در طومارها بازتاب دارد. مرشد سعیدی نیز در طومار خود بارها به این موضوع که برخی اشخاص شاهنامه را افسانه میدانند، اعتراض و انتقاد میکند (1 / 600). باور به واقعیبودن داستانهای شاهنامه در کیفیت روایت مؤلفان طومارها نیز دیده میشود؛ برای نمونه، وقتی موضوعی را نقل میکنند که امروزه رایج نیست، یادآور میشوند که در آن زمان، اینگونه بوده است (سعیدی، 1 / 568- 569).مؤلفان طومارها گاه برای روایتهای خود مستندات کلی میآورند. برای نمونه، مرشد زریری هرگاه به نقل داستانی میرسد که در شاهنامه نیامده، تأکید میکند که در کتابهای تاریخی وارد شده است (نک : شاهنامه، 1 / 114، 233، 2 / 969، 988). وارس که عنوان بحر التواریخ را برای طومار خود برگزیده است، بارها روایتهای خود را اینگونه مستند میکند: «صاحب تاریخ میگوید»، «اصحاب تواریخ میگویند» و «صاحب مخزن میگوید» (گ 27 ر، 114 ر، 163 ر). گاه نیز مؤلفان برای روایتهای خود به کتابهایی معین و مشخص مانند ناسخ التواریخ، تاریخ نگارستان، تاریخ انبیاء، زینت المجالس و جز اینها استناد میکنند (نک : زریری، همان، 4 / 2568، 2570؛ طومار نقالی، 554؛ سعیدی، 1 / 232). وارس در مواردی فراوان به شخصی به نام وصاف و کتاب تاریخ او استناد میکند؛ اما مشخص نیست که منظور وی از وصاف، تاریخنویس مشهور سدۀ 8 ق / 14 م، یا شخصی دیگر بوده است؛ بهویژه اینکه یک بار از این کتاب با عنوان تاریخ ملوک عجم یاد میکند (نک : گ 54 ر، 319 ر، 576 پ). نقل قولهای یادشده در تاریخ وصاف نیز دیده نشده است. وی یک بار نیز از نویسندهای با نام مظفر یونانی و کتاب تاریخ او نام میبرد (نک : گ 790 ر). این شخص همان است که داستانپرداز فرارود، باقیمحمد، در روایت خاص خویش از اسکندرنامه بارها به تاریخ او استناد کرده است (نک : 1 / 169، 206، 288). براساس تحقیقات یکی از پژوهشگران، چنین تاریخنویسی وجود نداشته، و معروفشدن نام وی نتیجۀ اشتباه و اختلاط موضوع بوده است (نک : اسماعیلی، 127- 128). با استناد به آنچه گفته شد، کاملاً مشخص است که اینگونه ارجاعدادن برای بالابردن اهمیت کتاب و تفاخرکردن صورت میگیرد. گاه نیز به همین منظور به «کتابهای معتبره» یا «نص تاریخ» استناد میجویند.
برخـی از داستانهایی که ساختهوپرداختۀ نقالان است، طرحی بسیار ضعیف دارند. برای نمونه، میتوان به داستانِ نامهنوشتن برخی بزرگان و فرماندهان سپاه ایران و حوادث مترتب بر آن که فقط در طومار مرشد زریری آمده است (نک : همان، 2 / 1449-1454)، یا نامۀ تهدیدآمیز جهانبخش به رستم دربارۀ تحویلدادن برزو به وی، در طومار سعیدی (2 / 703) اشاره کرد.
برخی از طومارها طی سالهای اخیر، به همت پژوهشگران یا خود طومارنویسان منتشر شدهاند که ازجمله میتوان اینها را نام برد: 1. طومار نقالی شاهنامه: این طومار در 1135 ق / 1723 م، آخرین سال حکومت شاه سلطان حسین صفوی، و به دست شخصی به نام ابوالقاسم بن بدرالدین محمد سیاهپوش تحریر گردیده، و کهنترین طوماری است که تاکنون شناخته شده است و از پادشاهی کیومرث آغاز میشود و با پادشاهی هما پایان مییابد. ازاینرو، از طومارهای پرحجم و کامل به شمار میآید، چنانکه متن چاپی آن شامل 754 صفحه به قطع وزیری است. دستنویس آن در کتابخانۀ مینوی، وابسته به «پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی» نگهداری میشود. این نسخه را سجاد آیدنلو با روشی علمی تصحیح، و منتشر کرده است (برای ویژگیهای این طومار و اهمیت آن، نک : آیدنلو، مقدمه بر، 72 بب ؛ جعفری، «نقد»، سراسر مقاله). 2. هفتلشکر (طومار جامع نقالان): این طومار که در 1298 ق / 1881 م، در دورۀ ناصرالدین شاه قاجار نوشته شده است، از پادشاهی کیومرث تا پایان زندگی بهمن اسفندیار را در بر میگیرد. دستنویس آن شامل 446 صفحه در قطع رحلی، در «کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی»، با شمارۀ ثبت 983‘2 نگهداری میشود. این نسخه به کوشش مهران افشاری و مهدی مداینی، به روشی علمی در 1377 ش منتشر شده است (برای ویژگیهای این طومار، نک : افشاری، 17-46). 3. طومار کهن شاهنامه: این طومار نوشتۀ جمشید صداقتنژاد، یکی از آشنایان با هنر نقالی است و نخستینبار در 1374 ش منتشر شده است. براساس مقدمۀ کتاب، پدر و نیاکان مؤلف از نقالان صاحبنام بودهاند که هریک طوماری خاص خود نیز داشتهاند. مؤلف تأکید کرده که طومارهای زیادی از نقالان در اختیار داشته است. این طومار از پادشاهی نوذر شروع میشود و تا پایان پادشاهی بهمن ادامه مییابد. 4. طومار شاهنامۀ فردوسی: این طومار نوشتۀ سید مصطفى سعیدی، نقال صاحبسبک معاصر است که در دو جلد، در قطع وزیری با 207‘1 صفحه، در 1380 ش منتشر شده است. طومار از پادشاهی تهمورث شروع میشود و با پادشاهی داراب به پایان میرسد. یکی از ویژگیهای این طومار نکات انتقادی مؤلف / نقال بر برخی روایتها ست. برای نمونه، وی دربارۀ روایتهایی که براساس آنها گشسببانو در شب ازدواج، دست و پای همسر خود، گیو، را به تخت میبندد، مینویسد که این از خوشمزگی یا بیتجربگی برخی نقالان است که چنین مطالبی را بر زبان میآورند و سپس همکاران خود را سوگند میدهد که نام جوانمردی مثل گیو را که بهتنهایی به توران میرود و کیخسرو را میآورد، ضایع نکنند (نک : سعیدی، 1 / 529-530، برای نمونههای دیگر، نک : 65، 522-523؛ برای آگاهی از زندگی مرشد سعیدی، نک : ه د، نقالی). 5. شاهنامۀ نقالان، یا طومار مرشد عباس زریری (1288-1350 ش)، از نقالان مشهور اصفهانی، که در اواخر عمر خود، آن را بهعنوان یکی از مفصلترین و مشروحترین طومارهای نقالی تحریر کرد. این طومار از پادشاهی کیومرث شروع میشود و تا مرگ دارا، در ضمن لشکرکشی اسکندر به ایران ادامه مییابد. مرشد زریری در صفحۀ عنوان دستنویس این اثر، آن را نثر شاهنامۀ فردوسی، و در پایان، آن را زریرینامه نامیده است. این طومار را جلیل دوستخواه تصحیح، ویرایش و در 800‘ 3 صفحه و 5 جلد با عنوان شاهنامۀ نقالان در 1396 ش منتشر کرده است (دربارۀ اهمیت این طومار و ویژگیها و شیوۀ تصحیح آن، نک : دوستخواه، مقدمه بر، 19-32، حماسه، 151-162؛ جعفری، «شاهنامه»، 27-50). افزونبر طومارهای یادشده، طوماری به زبان ترکی در 1164 ق تحریر شده است که محتوای آن پادشاهی کیومرث تا پایان کار اشکانیان را شامل میشود. این طومار در 1339 ش با عنوان کلیات شاهنامۀ حکیم ابوالقاسم فردوسی در تبریز چاپ شده است (برای ویژگیهای این طومار، نک : آیدنلو، «معرفی ... »، سراسر مقاله).
چند طومار دستنویس نیز در کتابخانههای ایران و خارج از ایران وجود دارد که به برخی از آنها اشاره میشود: 1. بحر التواریخ یا شاهنامۀ وارس. محمد عبدالبقای وارس بخارایی (1060-1143 ق / 1650-1730 م) از شاعران، شاهنامهخوانان و قصهخوانان مشهور بخارا بوده است (نک : رحمانی، شاهنامه ... ، 19). در مذکر الاصحاب که پیش از 1104 ق تألیف شده، افزونبر شاعری به «قصهخوانی و حکایتگزاری» او نیز اشاره شده است (ملیحا، 531). او طوماری با عنوان بحر التواریخ نوشته بوده است. اصل طومار هنوز به دست نیامده، اما چند نسخه که از روی آن نوشته شده است، در کتابخانههای تاجیکستان و ازبکستان نگهداری میشود که از جملۀ آنها، نسخۀ موجود در کتابخانۀ ملی تاجیکستان به شمارۀ ثبت 650 است. این نسخه در 1299 ق / 1882 م نوشته شده، و شامل 792 برگ، و در مجموع 584‘1 صفحه است. ازاینرو میتوان آن را مفصلترین طومار شناختهشده به شمار آورد. طومار از پادشاهی کیومرث تا پادشاهی دارا را در بر میگیرد. افزونبر شعرهایی از شاهنامه، منظومههای پهلوانی و شاعرانی دیگر، شعرهایی از خود وارس نیز در آن وجود دارد که براساس برخی از آنها میتوان گفت که او به اصفهان نیز سفر کرده است (نک : گ 24 پ). این نسخه تصحیح شده، و در دست چاپ است. 2. رستمنامه، موجود در کتابخانۀ ملک، به شمارۀ ثبت 424‘6. این طومـار در سالهای 1245 و 1275 ق کتابت شده است. آغـاز این طومار با دیگر طومارها تفاوت دارد. طومار با روایتی فشرده از قهرماننامه یا قهرمان قاتل شروع میشود. در زمان هوشنگ، دیوانْ قهرمانی را که در کودکی ربودهاند، به سرزمین پدریاش برمیگردانند. پس از مدتی، قهرمان با سرو خرامان ازدواج میکند که از این ازدواج نریمان به دنیا میآید. هوشنگ شاه، دختر خود را به نریمان میدهد که نتیجۀ این ازدواج تولد سام است. بهاینترتیب، قهرمان قاتل نیای پهلوانان سیستان است. پس از آن، داستان کموبیش مانند دیگر طومارها تا پایان زندگی بهمن، که به دست آذربرزین کشته میشود، ادامه مییابد. 3. رستمنامه، موجود در کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی، به شمارۀ ثبت 036‘4. صفحههای آغازین این طومار تا نیمۀ پادشاهی ضحاک، زمان تولد فریدون، افتادگی دارد و در نیمۀ داستانِ برزو نیز به پایان میرسد. در این میان، برخی از داستانهای اصلی، ازجمله «کین سیاوش»، «جنگ بزرگ» و «یازدهرخ» نیز در آن نقل نشده است. نسخه در بخشهای موجود آن نیز افتادگیهای فراوان دارد. این طومار به کوشش فرزاد قائمی تصحیح، و در 1396 ش، با عنوان طومار جامع نقالی منتشر شده است. قائمی سعی کرده است با استفاده از طومارهای دیگر، افتادگیهای نسخه را بازسازی کند که در این کار چندان موفق نبوده است. افزونبراین، باتوجه به اینکه در این اثر بسیاری از داستانهای نقالی، اعم از داستانهای شاهنامهای و جز آن وجود ندارد، عنوان انتخابشده برای آن نیز دقیق نیست. بهرغم این نواقص، بهسبب قدمت این دستنویس که در 1245 ق / 1829 م تحریر شده است، وجود آن را برای پژوهشهای این حوزه باید مغتنم شمرد (برای آگاهی بیشتر دربارۀ این طومار، نک : جعفری، «نقد»، سراسر مقاله). 4. شاهنامۀ منثور، موجود در کتابخانۀ ملی ایران، به شمارۀ ثبت 801‘140‘ 3. این نسخه، طوماری کامل در 260 صفحه است که از کیومرث شروع میشود و با مرگ بهمن پایان مییابد. این طومار به تأکید کاتب، از روی طومار کهنتری موسوم به طومار شاه عباس نسخهبرداری، و احتمالاً در آغاز سدۀ 13 ق / 19 م کتابت شده است. این طومار تصحیح و در دست چاپ است. 5. نسخۀ موجود در کتابخانۀ ملی ایران، به شمارۀ ثبت 470‘264‘2. این طومار مفصل و کامل از پادشاهی کیومرث تا پادشاهی دارا را در بر میگیرد، اما در پایان نسخه افتادگی دارد. این نسخه تصحیح گردیده، و در دست چاپ است. این طومار در فرارود تحریر شده و در چند موضع به شاهنامۀ وارس استناد کرده است. افزونبر اینها، چند نسخۀ دیگـر در کتابخانههای تاجیکستان و ازبکستان (نک : موجانی و علیمردان، 1 / 343-345؛ همو و دیگران، 2 / 358) و نیز برخی کتابخانههای ایران موجود است (نک : منزوی، 1 / 413).
آیدنلو، سجاد، «برخی روایات نقالی و شفاهی در ملحقات نسخ و چاپهای شاهنامه»، دوفصلنامۀ فرهنگ و ادبیات عامه، تهران، 1394 ش، س 3، شم 5؛ همو، دفتر خسروان، تهران، 1390 ش؛ همو، «سیمای علی (ع) به روایت شاهنامۀ فردوسی»، کیهان فرهنگی، تهران، 1380 ش، شم 182؛ همو، «معرفی یک طومار نقالی کهن به زبان ترکی»، آینۀ میراث، تهران، 1396 ش، س 15، شم 60؛ همو، مقدمه بر طومار نقالی شاهنامه (هم )؛ ابوطاهر طرسوسی، ابومسلمنامه، به کوشش حسین اسماعیلی، تهران، 1380 ش؛ همو، دارابنامه، به کوشش ذبیحالله صفا، تهران، 1389 ش؛ ارجانی شوشتری، محمد، شاهنامۀ منثور، نسخۀ خطی موجود در کتابخانۀ ملی، شم 224‘124؛ اسدی طوسی، علی، گرشاسبنامه، به کوشش حبیب یغمایی، تهران، 1354 ش؛ اسکندرنامه، روایت باقیمحمد بن مولانا یوسف (آسیای میانه)، به کوشش حسین اسماعیلی، تهران، 1392 ش؛ اسماعیلی، حسین، مقدمه بر ابومسلمنامه (نک : هم ، ابوطاهر طرسوسی)؛ افشاری، مهران و مهدی مداینی، مقدمه بر هفتلشکر، به کوشش همان دو، تهران، 1377 ش؛ انجوی شیرازی، ابوالقاسم، قصههای ایرانی، گل به صنوبر چه کرد؟، تهران، 1352 ش، ج 1(1)؛ همو، مردم و فردوسی، تهران، 1355 ش؛ همو، مردم و قهرمانان شاهنامه، تهران، 1357 ش؛ اوستا، ترجمۀ جلیل دوستخواه، تهران، 1385 ش؛ بلعمی، محمد، تاریخ، به کوشش محمدتقی بهار و محمد پروین گنابادی، تهران، 1341 ش؛ بیضایی، حسین، تاریخ ورزش باستانی ایران (زورخانه)، تهران، 1337 ش؛ پیچ، ماری آلن، «راویان داستان باستان <نقالی در ایران>»، نامۀ فرهنگ، تهران، 1371 ش، شم 7؛ ترابی، ولیالله (نقال)، «گفتوگو» با لاله تقیان، تئاتر، تهران، 1369 ش، شم 11-12؛ جامع الحکایات، به کوشش پگاه خدیش و محمد جعفری (قنواتی)، تهران، 1390 ش؛ همان، به کوشش محمد جعفری (قنواتی)، تهران، 1391 ش؛ همان، به کوشش محمد جعفری (قنواتی)، در دست چاپ؛ جعفری (قنواتی)، محمد، درآمدی بر فولکلور ایران، تهران، 1394 ش؛ همو، روایتهای شفاهی هزارویکشب، تهران، 1384 ش؛ همو، «شاهنامۀ نقالان: داستانهای پهلوانی ایرانیان در زنجیرهای از روایتهای سینهبهسینه و سنتی»، نقد کتاب ادبیات، تهران، 1396 ش، س 3، شم 12؛ همو، قصهها و افسانههایی از گوشهوکنار ایران، تهران، 1386 ش؛ همو، «مقایسۀ روایتهای شفاهی و کتبی داستان بهمن»، فرهنگ و ادبیات عامه، تهران، 1392 ش، شم 1؛ همو، «نقد و بررسی دو طومار منتشرشده»، جهان کتاب، تهران، 1397 ش، س 23، شم 355-356؛ جعفریان، رسول، قصهخوانان در تاریخ اسلام و ایران، قم، 1378 ش؛ حمدالله مستوفی، تاریخ گزیده، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، 1364 ش؛ حمیدیان، سعید، درآمدی بر اندیشه و هنـر فردوسی، تهـران، 1383 ش؛ خالقی مطلق، جلال، حاشیـه بر شاهنامۀ فردوسی (هم )؛ همو، حماسه، تهران، 1386 ش؛ همو، گل رنجهای کهن، به کوشش علی دهباشی، تهران، 1372 ش؛ دو روایت از سلیم جواهری ... ، به کوشش محمد جعفری (قنواتی)، تهران، 1387 ش؛ دوستخواه، جلیل، حماسۀ ایران: یادمانی از فراسوی هزارهها، تهران، 1380 ش؛ همو، سرآغاز بر داستان رستم و سهراب (نک : هم ، زریری)؛ همو، مقدمه بر شاهنامۀ نقالان (نک : هم ، زریری)؛ دهقانی، محمد، «شیر خدا و رستم دستان» نشریۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز، تبریز، 1381 ش، شم 185؛ رحمانی، روشن، تاریخ گردآوری، نشر و پژوهش افسانههای مردم فارسیزبان، تهران، 1380 ش؛ همو، شاهنامه در بین تاجیکان، دوشنبه، 2016 م؛ رستمنامه، نسخۀ خطی موجود در کتابخانۀ مجلس سنای سابق، شم 944‘16؛ رستمنامه، نسخۀ خطی موجود در کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی، شم 856‘62؛ رستمنامه، نسخۀ خطی موجود در کتابخانۀ ملک، شم 424‘6- 918‘ 13؛ زریری، عباس، داستان رستم و سهراب (روایت نقالان)، به کوشش جلیل دوستخواه، تهران، 1369 ش؛ همو، شاهنامۀ نقالان، تهران، 1396 ش؛ سعیدی، مصطفى و احمد هاشمی، طومار شاهنامۀ فردوسی، تهران، 1381 ش؛ شاملو، احمد، مقدمه بر ج 1 دن آرام شولوخف، ترجمۀ همو، تهران، 1383 ش؛ شاهنامۀ منثور، نسخۀ خطی موجود در کتابخانۀ ملی، شم 5-990‘24؛ شیرویۀ نامدار، به کوشش علیرضا سیفالدینی، تهران، 1384 ش؛ صداقتنژاد، جمشید، طومار کهن شاهنامۀ فردوسی، تهران، 1374 ش؛ صدیقیان، مهیندخت، فرهنگ اساطیری ـ حماسی ایران به روایت منابع بعد از اسلام، تهران، 1386 ش؛ صفا، ذبیحالله، حماسهسرایی در ایران، تهران، 1352 ش؛ طومار جامع نقالی شاهنامه، به کوشش فرزاد قائمی، تهران، 1396 ش؛ طومار نقالی شاهنامه، به کوشش سجاد آیدنلو، تهران، 1391 ش؛ فرامرزنامه، به کوشش میترا مهرآبادی، تهران، 1396 ش؛ فردوسی، شاهنامه، چ بروخیم، تهران، 1313 ش؛ همو، همان، به کوشش جلال خالقی مطلق، تهران، 1386 ش؛ همو، همان، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1370 ش؛ همو، همان، به کوشش محمد رمضانی، تهران، 1312 ش؛ قاضی، ابوالفضل، آوردهاند که ... ، تهران، 1379 ش؛ کاشفی، حسین، فتوتنامۀ سلطانی، به کوشش محمدجعفر محجوب، تهران، 1350 ش؛ کوسج، محمد، برزونامه (بخش کهن)، به کوشش اکبر نحوی، تهران، 1387 ش؛ لغتنامۀ دهخدا؛ مارتسلف، اولریش، طبقهبندی قصههای ایرانی، ترجمۀ کیکاووس جهانداری، تهران، 1371 ش؛ مجمل التواریخ و القصص، به کوشش محمدتقی بهار، تهران، 1318 ش؛ محجوب، محمدجعفر، ادبیات عامیانۀ ایران، به کوشش حسن ذوالفقاری، تهران، 1387 ش؛ مسعود سعد سلمان، دیوان، به کوشش ناصر هیّری، تهران، 1362 ش؛ مشکین، حسینبابا، مشکیننامه (طومار نقالی)، به کوشش داود فتحعلیبیگی، تهران، 1386 ش؛ معزی، محمد، دیوان، به کوشش عباس اقبال آشتیانی، تهران، 1318 ش؛ ملیحای سمرقندی، مذکر الاصحاب، به کوشش محمد تقوی، تهران، 1390 ش؛ منزوی، فهرستواره؛ موجانی، علی و امریزدان علیمردان، فهرست نسخ خطی فارسی انستیتوی آثار خطی تاجیکستان، تهران، 1376 ش؛ همو و دیگران، فهرست نسخ خطی فارسی گنجینۀ انستیتوی شرقشناسی ابوریحان بیرونی، تهران، 1376 ش؛ موسوی اسدزاده، سیامک، نقل و نقالی، خرمآباد، 1382 ش؛ مولوی، کلیات شمس، به کوشش بدیعالزمان فروزانفر، تهران، 1376 ش؛ میرشکرایی، محمد، «شاهنامهخوانی از دید مردمشناسی»، هنر و مردم، تهران، 1355 ش، شم 165-166؛ نثر نقالی شاهنامه، به کوشش رضا غفوری، شیراز، 1394 ش؛ نولدکه، تئودور، حماسۀ ملی ایران، ترجمۀ بزرگ علوی، تهران، 1357 ش؛ نیکخو، عاطفه و یدالله جلالی پندری، «بررسی ساختاری زبان حماسی در طومار جامع نقالان معروف به هفتلشکر»، فرهنگ و ادبیات عامه، تهران، 1394 ش، شم 5؛ وارس بخارایی، محمد عبدالبقا، بحر التواریخ یا شاهنامه، نسخۀ خطی موجود در کتابخانۀ ملی تاجیکستان، شم 650؛ وکیلیان، احمد، قصههای مردم، تهران، 1379 ش؛ هایت، گ. آ.، ادبیات و سنتهای کلاسیک، ترجمۀ محمد کلباسی و مهین دانشور، تهران، 1376 ش؛ هفتلشکر، به کوشش مهران افشاری و مهدی مداینی، تهران، 1377 ش؛ یارشاطر، احسان، «تاریخ ملی ایران»، تاریخ ایران، ترجمۀ حسن انوشه، به کوشش ج. آ. بویل، تهران، 1368 ش، ج 3(1)؛ نیز:
Salimov, Y., Nasri rivoyatii forcu tojik, Dushanbe, 1971. محمد جعفری (قنواتی)
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید