دائرة المعارف بزرگ اسلامی

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • تصریع | از محسنات لفظی بدیع. واژۀ تصریع ظاهراً از روی کلمۀ مصراع (لنگۀ در = نیم بیت) ساخته شده (ابن منظور، ذیل صرع) و در اصطلاح بدیع آن است که عروض (آخرین تفعلۀ مصراع اول) را در وزن و اعراب و قافیه با ضرب (آخرین تفعلۀ مصراع دوم) برابر گردانند و در کاستی و فزونی هر دو را یکسان نمایند (ابن رشیق، ٣٢٥؛ ابن ابی اصبع، ٢/ ٣...
  • تصنیف (در موسیقی) | در معنای کلی، اصطلاحی حاکی از فرایندِ «ساختن» و «نوشتنِ» قطعه‌های موسیقی. این اصطلاح از سده‌های 8 و 9ق/ 14 و 15م معنای خاص‌تری یافت و تا قبل از عصر قاجار، به هرگونه قطعۀ ساخته شده، در مقابل بداهه‌پردازی شده ــ چه آوازی، چه سازی، اما با فرم معین ــ اطلاق می‌شد. از عصر قاجار تا امروز نیز، تصنیف به هر قطعۀ صرفاً...
  • تصنیف، اصطلاحی | اصطلاحی با کاربردهای مختلف از جمله در معنای تألیف کردن و یا اثری ادبی یا هنری که از روی ابتکار پرداخته شده باشد. تصنیف در لغت مصدر باب تفعیل از ریشۀ «ص ن ف» (نک‍ : ابن منظور؛ نیز آنندراج، 2/ 1114)، و به دو معنی آمده است: معنیِ نخست، جدا کردن یک شیء از شیء دیگر است که برخی ‌از فرهنگ‌نویسان عرب (نک‍ : ازهری،12/...
  • تصنیف، تخلص... | تخلص دو شاعر پارسی‌گوی ایرانی در سده‌های 10 و 11ق/ 17 و 18م:
  • تصور و تصدیق | دو اصطلاح عمده در منطق برای تقسیم دوگانۀ علم حصولی. سخن از تصور و تصدیق ریشه در آثار ارسطو و به‌ویژه 3 کتاب باری ارمینیاس (= عبارت)، تحلیلات ثانیه و نفس او دارد (نک‍ : ولفسن، 448-452). ارسطو در کتـاب عبارت، جمله را به چیزی تعریف می‌کند که مشتمل بر سلب یا ایجاب است، اما اجزاء آن ــ که اظهار یا عبارت به ‌شمار م...
  • تصوف | ساحت معنوی و درونیِ اسلام که از ابتدای تاریخ آن، نخست در قالب زهد و پرهیز، سپس در چهارچوب طریقه‌های صوفیه در سرزمینهای مختلف جلوه‌گر شده، و با وجوه گوناگون تمدن اسلامی در ارتباط بوده است. در این مقاله، جنبه‌های مختلف تصوف به شرح فهرست بررسی شده است:
  • تصویب و تخطئه |
  • تضاد | که «طباق» و «مطابقه» نیز خوانده می‌شود، در اصطلاح بدیعیان و لغت شناسان، بر صنعتی اطلاق شده است که بر اساس آن، دو کلمۀ متضاد یا متفاوت را در یک عبارت می‌نهند. چون تقابل این دو کلمه، شکلهای گوناگونی می‌یابد، ناچار تضاد را هم به چند‌گونه تقسیم کرده‌اند. پیداست که اصل این آرایه، همانا رابطۀ متضاد میان دو کلمه است...
  • تضاد | یکی از اقسام تقابلِ منطقی میان دو مفهوم یا دو قضیه.
  • تضایف |
  • تضعیف |
  • تضعیف مکعب | یکی از مسائل کهن هندسی که موضوع آن یافتن ضلع مکعبی است که حجم آن دو برابر مکعب مفروضی باشد. بنابر داستانی که پلوتارک (قرن 1م) نقل کرده است، خدایان از زبان غیب‌گویی به مردم دِلُس پیام فرستادند که اگر می‌خواهند از بلا برهند، باید قربانگاهی مکعب شکل را دو برابر کنند؛ و ایشان هم حل این مسئله را از افلاطون خواستند...
  • تضعیف و تنصیف | دو برابر کردن و نصف کردن. این دو عمل گرچه حالات خاصی از ضرب (یا جمع) و تقسیم‌اند، اما ظاهراً در ادامۀ سنتی کهن که از ریاضیات مصری نشأت می‌گرفت، در آثار ریاضی دورۀ اسلامی، غالباً به عنوان دو عمل حسابی مستقل یاد شده‌اند. مصریان باستان عمل ضرب دو عدد دلخواه را با تضعیف پی‌درپی یکی از دو عامل ضرب و تنصیف عامل دیگ...
  • تضمن |
  • تضمین | اصطلاحی در علم عروض و علم بدیع.
  • تطاوین |
  • تطریب |
  • تطنجیه | عنوان خطبه‌ای منسوب به حضرت علی(ع) که از حیث تاریخ اندیشه‌های غیررسمی در میان امامیه، درخور اهمیت است.
  • تطهیر | عنوان آیۀ 33 از سورۀ احزاب (33) که ناظر بر فضیلت اهل بیت پیامبر(ص) و تطهیر آنان است. در سراسر این آیه گروهی از نزدیکان پیامبر(ص) مخاطب قرار گرفته‌اند؛ آیه از دو بخش تشکیل شده است که هم از نظر زبانی و هم از نظر مفهومی با یکدیگر تفاوت دارند:
  • تطوان | نام شهری کهن در شمال افریقا، و اکنون نام شهر و استانی در شمال کشور مراکش.
  • تطیله | تُطَیْله (به اسپانیایی: تودلا)، شهری در شمال اندلس و از مراکز مهم قلمرو مسلمانان در این سرزمین. تطیلۀ کنونی در 70 کیلومتری شمال غربی سَرَقُسطه (ساراگوسا)، در ساحل چپ رود اِبرو، نزدیک محل تلاقی آن با شاخابۀ کالش و میان دشتی سرسبز قرار دارد و تپه‌هایی آن را احاطه کرده است. تطیله از شهرهای ایالت ناوار است و گستر...
  • تطیلی |
  • تعادل و تراجیح |
  • تعارض ادله | اصطلاحی در اصول فقه برای رابطه میان دو یا چند دلیل، که در عین دارا بودن شرایط حجیت، در مدلول تنافی دارند. این خود زمینۀ مبحثی در علم اصول فقه نیز هست که در آن به بررسی شیوه‌های گزینش مستند حکم شرعی از میان ادلۀ تعارض می‌پردازند. در شرایط تعارض، از آنجا که امکان صدور هم‌زمان احکام متنافی از سوی شارع ممتنع است،...
  • تعارف | مفهومی اجتماعی، به کار رفته در یکی از مشهورترین آموزه‌های قرآنی (حجرات/ 49/ 13). مطابق این آموزه، حکمت اختلاف در ایجاد ملتها و قبایل گوناگون، تعارف، یا شناخت متقابل انسانها با یکدیگر دانسته شده است.
  • تعاون، واژه ای | واژه‌ای عربی و قرآنی و معادل با همکاری و یاریگـری و مشارکت و برابر با cooperation لاتیـن. تعـاون از «ع و ن» بـاب تفاعل به معنای یکدیگر را یاری و کمک کردن است (ابن منظور، نیز تاج العروس، ذیل عون؛ سلیم، 5).
  • تعاویذی، محمد |
  • تعبد | اصطلاحی در فرهنگ اسلامی که ناظر به بندگی خالصانه و اطاعت بی‌شائبۀ انسان نسبت به خداوند است.
  • تعبیر خواب |
  • تعدیل |
  • تعریف | در لغت به معنای شناساندن و حقیقت چیزی را بیان کردن، و در اصطلاح فلسفه و منطق «گفته‌ای [است] که با آن ماهیت شیء شناخته می‌شود»، و به تعبیری دیگر «گفته‌ای ]است[ مشتمل بر وجه اشتراک و وجه امتیاز شیء از دیگر اشیاء» (جرجانی، 70).
  • تعز | نام استان و شهری در جنوب یمن. استان تعز با 631،12 کم‍ 2 مساحت و 351،504،2 تن جمعیت (1385ش/ 2006م) در جنوب شرقی یمن در کنار دریای سرخ واقع است. شهر تعز مرکز این استان با 689،690 تن جمعیت، در کنار کوه صَبِر (006،3 متر ارتفاع) جای دارد و از مراکز صنعتی یمن به شمار می‌رود. ریسندگی و جواهرسازی از صنایع مهم تعز است...
  • تعزیر |
  • تعزیه | از مادۀ «ع ز ی» به معنای صبر و شکیبایی کردن ( المنجد، ذیل عزی). این واژه در فرهنگ و ادبیات مذهبی مسلمانان، به‌ویژه شیعیان، به معانی گوناگون دیگر به کار می‌رود. عزا و سوگ، مجلس عزاداری و روضه‌خوانی، نوحه‌سرایی در مرگ و شهادت امامان و معصومین، به‌ویژه سیدالشهداء امام حسین(ع)، همدردی با مصیبت دیدگان و تسلیت گفتن...
  • تعزیه‌خوانی | یا شبیه‌خوانی، شکلی سنتی از مجموعۀ نمایشهـای آیینـی ـ مذهبی برگرفته از رویدادهای تاریخی و حماسی حزن‌انگیز واقعۀ تاریخی کربلا و شهادت امام سوم شیعیان، حسین بن علی(ع) و بستگان و یاران او و مصایب خاندان پیامبر(ص) و برخی موضوعهای الحاقی انتقادی، هجوآمیز، شاد و گزنده.
  • تعزیه‌نامه | کلام منظومی است که هنگام اجرای نمایش سنتی ایرانی (تعزیه)، مورد استفادۀ بازیگران، برای مرثیه خوانی و یا گفت و گو با یکدیگر قرار می گیرد تا واقعۀ کربلا و شهادت امام حسین(ع) که موضوع اصلی نمایش است، بهتر نمایان گردد.
  • تعصیب |
  • تعطیل |
  • تعقیبات | عنوانی در فقه و آداب دينی ناظر به مجموعه‌ای از اعمال مستحب که به دنبال نماز انجام می‌گيرد.
  • تعقید | در علم معانی، روشن نبودن معنای سخن به سبب خللی در ترتیب الفاظ یا حذف بدون قرینه، یا آوردن کنایات و اشارات دور از ذهن. این کلمه، مصدرِ فعل مجهول (مازندرانی، 38)، و در لغت به معنی پیچیدگی (همایی، دربارۀ …، 30)، بسیار گره زدن (رامپوری، 213) یا مبهم کردن سخن (زوزنی، 2/ 164) است. تعقید از عیوب کلام (خوارزمی،76)، و...
  • تعلیق، خط |
  • تعلیم و تربیت | آموزاندن دانش و پروردن جسم و جان شاگرد و رساندن وی به مرتبۀ متعالی‌تر. البته این تعریف بسیار کلی و به همان اندازه ناکارآمد است؛ زیرا چیستی دانشی که باید آموخته شود و تعیین مراتب فروتر و فراتر به چگونگی نگرش انسان به خود و جهان اطراف بستگی دارد.
  • تعلیم و تربیت، مجله | مجلۀ رسمی وزارت معارف (فرهنگ، آموزش و پرورش)، که در فاصلۀ سالهای 1304-1317ش/ 1925-1940م، به سردبیری علی‌اصغر حکمت، نصرالله فلسفی و محمد محیط طباطبایی در تهران منتشر می‌شد (افشار، 1/ بیست و چهار).
  • تعلیمیه | عنوانی برای اسماعيليان نزاری ايران در دورۀ دعوت جديد (483-654ق/ 1090-1256م)، برگرفته از نظريۀ تعليم. تعلیم در اینجا به این معنا بود که در شناخت خداوند و استنتاج آموزه‌های دینی، عقل کافی نبوده، چنین معارض نیاز به آموزش از امامی دارد که در حکم «معلم صادق» است.
  • تعهد | اصطلاحی در فقه و حقوق اسلامی که ناظر به رابطه‌ای حقوقی است و براساس آن شخص ملتزم به انتقال و تسلیم مال یا انجام دادن یا ندادن کاری می‌شود؛ در این حال اسباب ایجاد چنین رابطه‌ای می‌تواند عقد، ایقاع و یا الزامی قهری باشد.
  • تعویذ | چیزی (شیء، نوشته، تصویر، دعا و ورد) که دارای نیرویی جادویی ـ ماورایی انگاشته شود و نیز نصب و آویختن آن بر اموال و مکانها، و حمل آن توسط انسان یا حیوان، موجب دفع بلا، بیماری و تعرض موجودات و نیروهای شریر پنداشته شود. از دیگر سو طلسم را نوعی تعویذ دانسته‌اند که می‌تواند قدرت و بخت حامل و صاحب خود را در برابر نی...
  • تغابن | شصت و چهارمین سوره از قرآن کریم، از «سُوَر مُسَبَّحات» و بنابر مشهورترین قول، صد و هشتمین سوره به ترتیب نزول. ردیف این سوره را در ترتیب نزول، 97، 105، 106 و 109 نیز دانسته‌اند (نک‍ ‍: رامیار، 676). شمار آیات این سوره را بدون اختلاف 18 (سخاوی، 1/ 221)، کلمات آن‌را 241، و حروفش را 070،1 (فیروزآبادی، 1/ 467) گفت...
  • تغزغز | نام اتحادیـه‌ای از طایفه‌های نه‌گانـۀ قوم اغـوز. تغز (تُقّوز = نه‌) + غز (اُغُوز)، به‌معنای‌ نُه‌ اغوز است (نک‍ ‍: ه‍ د، اغوز؛ کلاوسن، 474). اینان در حدود سدۀ 2ق/ 8م در شمال‌ سرزمین‌ توركوها (گوك‌ تركها) در مغولستان‌ می‌زیستند. اتحادیه‌های‌ دیگری‌ از طایفه‌های‌ اغوز در آن‌ دوران‌ به‌ نام‌ اوچ‌ اغوز (3 اغوز) و...
  • تغزل | در لغت به معنیِ عشق ورزیدن (بیهقی، 2/ 803؛ زوزنی، 2/ 538) و اصرار و پافشاری بر آن (ازهری، 8/ 49؛ ابن‌منظور، ذیل غزل)؛ اما در اصطلاح ادبی به ابیاتی گویند، در شکل‌ و معنای غزل که به طور معمول به تعدادِ 5 تا 15 بیت، در آغاز شعر مدحی (قصیده) قرار می‌گیرد و در آن از حالات عشق، وصف معشوق و یا توصیف طبیعت سخن گفته م...
  • تغلب، بنی | تَغْلِب، بَنی (در حالت منسوب تَغ‍لَبی به فتح لام)، قبیله‌ای مشهور از عرب شمالی که نسبشان به ربیعه، سپس به عدنان می‌رسد و گروه بسیاری از دانشمندان و شاعران و جنگاوران از آن برخاسته‌اند (حازمی، 31؛ سمعانی، 3/ 57 بب‍‌ ).

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: