تَعْزیه، از مادۀ «ع ز ی» به معنای صبر و شکیبایی کردن ( المنجد، ذیل عزی). این واژه در فرهنگ و ادبیات مذهبی مسلمانان، بهویژه شیعیان، به معانی گوناگون دیگر به کار میرود. عزا و سوگ، مجلس عزاداری و روضهخوانی، نوحهسرایی در مرگ و شهادت امامان و معصومین، بهویژه سیدالشهداء امام حسین(ع)، همدردی با مصیبت دیدگان و تسلیت گفتن و سر سلامت دادن به بازماندگان از دست رفته، از رایجترین معانی و مفاهیم این واژه است (بلوکباشی،۲۳؛ نیز نک : لغتنامه...، ذیل تعزیت و تعزیه؛ EI۱, VIII/ ۷۱۱). اطلاق تعزیه به نوعی نمایش آیینی ـ مذهبی دربارۀ واقعههای تاریخی ـ مذهبی و حماسی،وعمدتاً واقعۀ کربلا و شهادت امام حسین(ع) و یاران او و مصایب خاندان پیامبر(ص)، از مفاهیم اصطلاحی این واژه در ایران است (بلوکباشی، همانجا؛ نیز نک : ه د، تعزیهخوانی).
در زبان اردو «تعزیه» به معانی تربت، ضریح و عمارتِ روضه، و «تعزیهدار» به معنای ماتمدار و سینهزنیکردن( اردو دائرةالمعارف...، ۶/ ۴۵۵)، سازندۀ تعزیه و سازندۀ علامت شبیه برای سوگواری، و سینهزن و عزادار(چوهدری، ۱۷۴) و در بنگال به معنای محمل شتر یا عماری فیل ( اردو دائرةالمعارف، همانجا) بهکار میرود (برای معانی دیگر تعزیه و واژههای ترکیبی تعزیه در زبان اردو، نک : مهذّب اللغات،۳/ ۲۷۱-۲۷۲؛ اردو لغت، ۵/ ۲۹۵؛ «لغتنامه...[۱]»، ۳۲۷).
در هند و برخی حوزههای جغرافیایی ـ فرهنگی دیگر جهان، مانند عراق، تعزیه به تابوتواره یا هیکلی تمثیلی از گور،ضریح،گنبد و بارگاه امامحسین(ع)درکربلاگفته میشود. این صندوق تمثیلی را در شمال هند«تعزیه»، و در جنوب هند «تابوت» مینامند(هالیستر،۱۶۶؛EI۱، همانجا؛ نیزنک : ER, XIV/ ۳۵۹; EI۲).
ساختمان،شکل،جنس،اندازه و نوع آرایهها و نقش و نگارهای تزیینی تابوتوارههای تعزیه در هرسرزمین و شهر و ناحیه با هم فرق میکنند. نظام باورهای مردم شیعۀ هر حوزۀ فرهنگی و تأثیرپذیری از فرهنگهای دیگر، بهویژه از گروههای قومی ـ مذهبی مجاور خود، به نحوی آشکار در چگونگی شکل ساختمان و آرایهبندی تعزیهها و در شیوه و رسم عزاداری و تعزیهگردانی اثر بخشیده است. تعزیههایی که در بخشهایی از میانرودان (بینالنهرین)، مانند کربلا رایج است، معمولاً به شکل صندوقی مربع یا مربع مستطیل با سقفی دوشیبی یا تخت و تقریباً شبیه ضریح زیارتگاه و به اندازههای بزرگ و کوچک ساخته شدهاند. استخوانبندی و دیوارهها و سقف این تعزیهها بیشتر از چوب، و ستونهای آنها گاهی از فلز است. رویۀ دیواره و سقف آنها کندهکاری شده، و با کاغذهای رنگین و گل و بتههای کاغذی زرین و نقرهای پوشیده، و روی برخی از آنها شعرهای مذهبی نوشته شده است. برخی از تعزیهها را نیز ساده و بینقش و نگار میسازند و درمحرم آنها را با روکش شال یا زری و پارچههای سیاه و سبز میپوشانند و با شاخههای گل و گیاه و شمع و چراغ و انواع گوهرها میآرایند (بلوکباشی، ۲۴-۲۵).
تعزیههایی که درمیان شیعیان هندوستان و در شهرهایی مانند لکهنو، حیدرآباد، کلکته، دهلی و... به کار میرود، از لحاظ شکل و شمایل با تعزیههای رایج میان شیعیان عراق فرق دارد. این تعزیهها را معمولاً از چوب خیزران و مقوا و کاغذهای الوان و به صورت خیالی از روی گنبد و بارگاه و ضریح امام حسین(ع) میسازند. بلندی تعزیههای بزرگ گاهی به ۵ تا ۶ متر میرسد. این تعزیهها را با کاغذهای نقرهای و طلایی روکش میکنند و با آبنوس یا عاج و حتى نقره و کاغذهای رنگارنگ و چیزهای دیگر تزیین میکنند (هالیستر، همانجا؛ تریتن، ۷۵؛ نیز نک : کول، ۱۰۲-۱۰۳؛ بلوکباشی، ۲۵). برخی از مردم تعزیههای خود را با خوشههای گندم یا جو نورسیده و گل و گیاه دیگر و انواع چراغهای روشنایی میآرایند. مسلمانان مناطق کوهستانی هند تعزیههایشان را با چوب شاخههای درختان کوهی میسازند و با برگ و گل گیاهان کوهی میپوشانند (جعفری، ۲۲۳).
تعزیه (تابوت تمثیلی شهید)، پوشیده با شال کشمیری و گوهرنشان که در میان شیعیان سرزمین عراق در ایام سوگواری محرم در دستههای عزادار حمل میشده است (موریه، «سفری...») (موریه، «سفرنامه»).دو نوع تعزیه در شبه قارۀ هند به کار میرود. یکی موقت و دیگری دائم و همیشگی. تعزیههای همیشگی را معمولاً «ضریح» مینامند و در زیارتگاههایی که امام باره(ه م)، تعزیهخانه و عاشوراخانه مینامند، برای زیارت مردم نگه میدارند. هریک از امامباره های بزرگ قدیمی، تعزیه یا ضریحی مخصوص به خود دارد (جعفری، هالیستر، همانجاها؛ نیز نک : بلوکباشی،۲۶). ضریحهای دائم، مظهر و نمادی از ضریح امام حسین(ع) در کربلا بهشمار میآید و شیعیان هند که دور از سرزمین مقدس کربلا زندگی میکنند و رفتن به کربلا و زیارت مرقد امام برایشان دشوار است، این ضریحها را به نیت ضریح سالار شهیدان زیارت، و برآوردهشدن حاجتشان را از آنها طلب میکنند(یادداشت مؤلف).
هرساله در آغاز محرم، تعزیههای موقت را میسازند و در روز عاشورا آنها را با علمهایی به محلهای معروف به کربلا میبرند(هالیستر، ۱۷۲؛ لولین جونز، ۲۰۳-۲۰۴). در پایان مراسم ماتم روز عاشورا، یا در روز اربعین امام حسین(ع)، تعزیهها را در گورستانهای اطراف کربلاها به خاک میسپارند، یا در چاه و یا به رودخانه و دریا میاندازند (تریتن، جعفری، هالیستر، همانجاها؛ احمد، ۳۲؛ نیز نک : حکمت، ۲۵۲-۲۵۳؛ نقوی، ۱۷۱). در برخی جاها در مسیر حرکت تعزیه از امام باره به کربلا، تعزیهگاههایی(مانند تعزیهگاه حضرت گنج) ساختهاندکه دستههای حامل تعزیه در آنجاها توقف و استراحت میکنند (لولین جونز، ۲۰۵-۲۰۶).
تعزیه: نمادی از گنبد و بارگاه حضرت امام حسین (ع)،مراسم عاشورا در حیدرآباد دکنکربلاهای محلی در هند الگویی از گورستان کربلا در جوار مزار امامحسین(ع)درکشور عراق است. مقداری خاک از کربلای واقعی آورده، و در کربلاهای محلی پاشیده، و آنها را متبرک کردهاند. شیعیان مردگان خود را هم در این کربلاهای محلی به خاک میسپارند (چلکوفسکی، ۵۵).
میرعبداللطیفخان شوشتریکه در۱۲۰۳ق/ ۱۷۸۸م به هندوستان سفر کرده بود، گزارشی از رسم مشابه تعزیهگردانی در ماه محرم در میان دو گروه هندو و شیعه به تقلید و تأسی از یرخی آداب و رسمهای رایج در فرهنگهای یکدیگر، در تحفةالعالم آورده است. وی و دربارۀ هندوهای برخی از شهرها مینویسد: مردم و «اعاظم و متمولین هنود»که «بویی از مسلمانی و بانگ محمدی» نبردهاند، «تعزیهخانههای عالی به تکلف دارند». در ماه محرم «رخت سوگواری پوشند»و در«تمام عشره» «ترک لذات کنند» و «شبها و روزها به زبان هندی و فارسی مرثیهخوانی و سنگزنی کنند» و «شبیه به ضرایح مقدسه از چوب یا کاغذ سازند» و «بر خاک غلطند» و«نزد آنها به سجده روند» و «طلب مطالب» کنند. «بعد از انقضای ایام عاشورا آنها را یا در رودخانه غرق کنند، یا در جایی معین دفن کنند و آن را کربلا گویند». «مسلمانان نیز در بنگاله و سایر بلاد اسلام، تقلید ایشان در آن حرکات کنند» (ص ۴۳۴-۴۳۵؛ برای گزارش جامعی دربارۀ انواع و اشکال تعزیهها و مراسم حمل و دفن آنها مبتنیبر مشاهدات و تحقیقات، نک : دائرةالمعارف...، ۴/ ۴۴۷-۴۴۹).
جیمز موریه در سفرهایش به ایران در ۱۲۲۳-۱۲۲۴ق/ ۱۸۰۸-۱۸۰۹م و ۱۲۲۵-۱۲۳۰ق/ ۱۸۱۰-۱۸۱۵م، گزارشهایی از حمل این تابوت وارهها توسط هندیها در مراسم عزاداری محرم در تهران میدهد. در سفرنامۀ نخستین خود به عزاداری هندیان در روز ۸ محرم و حمل ضریح آذین بستۀ کوچکی که در آن قبر امام را به نمایش گذاشته بودند، اشاره میکند («سفری...[۲]»، ۱۲۴) و در سفرنامۀ دوم خود در وصف مراسم عاشورای شیعیان به محملی شبیه تابوت یا ضریح مزین به گوهر و سنگهای گرانبها اشاره میکند که دورادور آن را با شالهای کشمیری پوشانده بودند و ۸ تن مرد آن را روی شانههایشان میکشیدند و بر سر ضریح دستاری گذاشته بودند. موریه این ضریح را«قبر پیغمبر» و دستار را مظهر عمامۀ ایشان معرفی میکند که احتمالاً مربوط به امام حسین(ع) بوده است («دومین...[۳]»، ۱۸۰).
دربارۀ گذار آیین تعزیهگردانی از هندوستان به نقاط دیگر جهان، ازجمله به جزایر ترینیداد و توباگو (کشوری در جنوب دریای کارائیب)، نیز گزارشهایی داده شده است. در سالهای میان ۱۸۴۵ و ۱۹۱۷م بریتانیاییها گروهی از کارگران هندی را برای کارهای قراردادی به این جزایر بردند. این گروه هرساله مراسم عاشورا را که به آن«هُسَی» (قس: حسین)میگویند، در سرزمین جدیدشان برپامیکنند. اینهندیان ــ که بیشترشان شیعه هستند ــ با ساختن تابوتهای بزرگ و کوچک تمثیلی به نام «تَجَه» (صورت تغییریافتۀ «تعزیه»)، که آن را «هُسَی» هم مینامند، کارناوالی راه میاندازند و آداب دفن و در آب افکندن آنها را با مراسمی خاص برگذار میکنند (EI۲, X/ ۴۰۸؛ چلکوفسکی، ۵۴ بب ؛ برای مسلمانان ترینیداد و توباگو، نک : کتانی، ۲۰۱-۲۰۳؛ برای آگاهی از صورتهای دیگر این تابوتواره در عزاداریهای شیعیان ایران و مراسم تابوتگردانی، نک : بلوکباشی، سراسر کتاب؛ نیز ه د، تابوتگردانی؛ برای مراسم ساختن تابوت تمثیلی امام حسین(ع) به نام «یادبود تابوت» و گرداندن آن در روز «سورا» (قس: عاشورا)درمیان مسلمانان اندونزی،بهویژه مسلمانان جزیرۀ سوماترا، نک : شهرستانی، ۳۶۲-۳۶۷؛ در موضوع تابوتها، قس: «تابوت عهد» در جودائیکا، III/ ۴۵۹ ff.؛ ERE,I/ ۷۹۱-۷۹۳).
تعزیه: نمادی از گنبد و بارگاه حضرت امام حسین (ع)، مراسم عاشورا در مولتان پاکستانمآخذ
احمد، عزیز، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ترجمۀ نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، تهران، ۱۳۶۷ش؛ اردو دائرةالمعارف اسلامیه، لاهور، ۱۳۸۱ق/ ۱۹۶۲م؛ اردو لغت، کراچی، ۱۹۷۷م؛ بلوکباشی، علی، نخلگردانی: نمایش تمثیلی از جاودانگی حیات شهیدان، تهران، ۱۳۸۰ش؛ چلکوفسکی، پیتر، «آثار سنتهای ایرانی در مراسم ماه محرم در کارائیب»، ایرانشناسی، ۱۳۷۲ش، س ۵، شم ۱؛ چوهدری، شاهد، فرهنگ واژههای فارسی در زبان اردو، تهران، ۱۳۷۵ش؛ حکمت، علیاصغر، سرزمین هند، تهران، ۱۳۳۷ش؛ دائرةالمعارف تشیع، به کوشش احمد صدر حاج سیدجوادی و دیگران، تهران، ۱۳۸۱ش؛ شوشتری، عبداللطیف، تحفةالعالم، به کوشش صمد موحد، تهران، ۱۳۶۳ش؛ شهرستانی، صالح، عزای حسین، قم، ۱۳۹۳ق؛ لغتنامۀ دهخدا؛ المنجد؛ مهذب اللغات، به کوشش حسن اکمال لکهنوی، لکهنو، ۱۹۷۸م؛ نقوی، شهریار، فرهنگ اردو ـ فارسی، اسلامآباد، ۱۴۱۲ق/ ۱۹۹۱م؛ یادداشت مؤلف؛ نیز:
Cole, J. R. I., Roots of North Indian Shī’ism in Iran and Iraq , London, ۱۹۸۸; A Dictionary of Urdū, Classical Hindī, and English, ed. J. T. Platts, Oxford, ۱۹۸۲; EI۱; EI۲; ER; ERE; Hollister, J. N., The Shi’a of India, London, ۱۹۷۹; Jaffri, H. A., «Muharram Ceremonies in India», Taªzieh: Ritual and Drama in Iran, ed. P. J. Chelkowski, New York, ۱۹۷۹; Judaica ; Kettani, M. A., Muslim Minorities in the World Today, London, ۱۹۸۶; Llewellyn-Jones, R., A Fatal Friendship, Delhi, ۱۹۸۵; Morier, J., A Journey Through Persia, Armenia, and Asia Minor to Constantinople in the Years ۱۸۰۸ and ۱۸۰۹, London, ۱۸۱۲; id, A Second Journey Through Persia, Armenia, and Asia Minor to Constantinople, Between the Years ۱۸۱۰ and ۱۸۱۶, London, ۱۸۱۸; Tritton, A. S., Islam Belief and Practices; London, ۱۹۶۶.
علی بلوکباشی