دهقان خردمند ایرانی سه هزار سال پیشتر راهحلی حكیمانه برای در دسترس داشتن آب ابداع نمود و آن را كاریز نامید با این فناوری كه در جهان باستان بیمانند بود كشاورزان ایرانی توانستند مقدار قابلتوجهی از آبهای زیرزمین را جمعآوری نمایند و در سطح زمین بیاورند و بسان چشمههای طبیعی آب آن در تمام سال بدون هیچ ابزار كمكی از درون زمین به روی سطح جاری نمایند. در باور دینی ایرانیان باستان چشمهها و رودها و كاریزها مكانهای بسیار مقدسی بودند؛ زیرا اسباب كشاورزی روی زمین را فراهم میكردند و به گفته اوستا [كتاب مقدس زردشت] جایی كه زمین شادمانترین است، آنجاست كه كسانی از خداپرستان بیشترین غله را كشت كنند و بیشترین گیاه و میوه را بكارند.
در تاریخ سوم شعبان 707 قمری، یك تن از شاعران مشهور هند، امیرحسن سجزی دهلوی (زنده در 727 ق) ملقب به سعدی هند، بر آن شد تا تقریرات و گفتوگوهای شیخ خویش نظامالدین اولیا بدائونی (درگذشت: 725ق) را در كتابی با عنوان فوائدالفواد جمع و تحریر كند و بدین گونه با نگارش این كتاب هم تعالیم نظامالدین را به صوفیان بعدی چشتی منتقل ساخت و سبب مزید شهرت این شیخ صوفی در ادب عرفانی هند شد و هم ژانر نوینی با عنوان ملفوظات برای ثبت و ضبط تعالیم مشایخ صوفی هند وجود آورد
مولانا کمال الدّین یا شمس الدّین محمّد متخلّص به وحشی بافقی به سال 939 قمری در شهر بافق در خانوادهای کشاورز به دنیا آمد. در نوجوانی از محضر شرف الدّین علی بافقی و برادر بزرگش مرادی بافقی بهرهها برد و به انجمنهای ادبی بافق راه یافت. در اوان شباب همراه برادرش به یزد آمد و با سخنوران این دیار آشنا گردید. سپس راهی کاشان شد و در مکتبخانه به آموزش پرداخت ولی بهواسطۀ حسادت برخی شاعران راهی اراک و سپس بندر هرمز شد. سرانجام پس از دربهدریهای زیاد باز به «خاک پاک یزد» بازگشت و با شاعران این دیار، طرح دوستی ریخت و به کمال شاعری رسید.
آیندگان چطور ما را قضاوت خواهند کرد؛ آیا ایران امروز را با جای خالی اندیشمندانش به خاطر خواهند آورد؟
از سرآمدان نویسندگان زمانه و از خوشقلمان روزگار ماست، نثرش بهسان رود جاریشده از کوهساران که در زیر تابش آفتاب جریان دارد، زلال و درخشان است. کتابهایش مانند برگ زر دستبهدست میگردد و در گلستان کویر خشکیده سرزمین ما چون تکگلی زیبا و خوشرنگ چشمنوازی میکند.
آنچه حکیم نظامی را در ادب پارسی به اوج شهرت رسانده، پنج گنج اوست که نقطه برتر آن داستانسرایی است.
برخی مفهوم «بینهایت» در فلسفه آناکسیماندر را منشأ گرفته از تفکر شرقی–ایرانی میدانند و معتقدند که امر بینهایت و بیکران در تفکر یونانی سابقه نداشته و این اندیشه برای نخستینبار از طریق ایرانیان به اندیشه متفکران یونانی راه یافته است.
احسان الله شکرالهی به مناسب صدمین سال تولد مرحوم عبدالله انوار نوشت: آنچه باید برای ما مایهی تاسف باشد، زندگی انبوهِ دیگر کسانیست که میتوانستند همچو این بزرگان زیستی پرحاصل داشته باشند، اما علیرغم استعداد و زمینههای بالندگی و کار از این فرصت برجستهی کمنظیر، آنگونه که باید و شاید استفاده نکردهاند، و در خواب غفلت سرمایهی عمر شریف را بر باد دادهاند.
محسن احمدوندی در نوشتاری به انتساب رباعی «کم گوی و بهجز مصلحت خویش مگوی...» به خواجهنصیرالدین طوسی پرداخته و معتقد است این رباعی از خواجه نصیرالدین طوسی نیست.
احمد پاکتچی؛ مدیر قرآن و عضو شورای عالی علمی مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی در گفتاری به تشریح چگونگی خواندن کتاب پرداخته است
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید