آب،
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
یکشنبه 10 مرداد 1400
https://cgie.org.ir/fa/article/245678/آب
چهارشنبه 3 اردیبهشت 1404
چاپ شده
1
با توجه به احترام و قداستی که ایرانیان برای آب قائلاند، بر آناند که هرکس در آب ادرار کند، جنزده میشود (شاملو، 1 / 11). لرستانیها معتقدند هنگام پریدن در آب برای آبتنی و شنا، باید بسمالله گفت، وگرنه پری درون آب آسیب میبیند و صدمه دیدن پری، ایجاد همزاد میکند و کسی که به درون آب پریده، صدمه خواهد دید (اسدیان، 166؛ دربارۀ آسیبهای همزاد به انسان، نک : ه د، همزاد؛ دربارۀ رابطۀ آب با برخی موجودات وهمی بهویژه پری، نک : ه د، پری). مینابیها هنگام شنا کردن بهویژه هنگام اذان ظهر و غروب، پیش از رفتن به درون آب، تکه قندی به درون آب میانداختند، سپس خود وارد میشدند و بسمالله میگفتند تا از شر جنها در امان بمانند؛ در غیراینصورت، جنها آنها را میترساندند، طوری که شخص بیمار میشد (سعیدی، 276). مردم شهرستان بیجار شبها از سرپوش قابلمه یا دبه، آب نمینوشند، زیرا اجنه از این کار ناراحت میشوند و آنها را اذیت میکنند (هاشمنیا، 92). در برخی از نقاط ایران مردم معتقدند کسی که هنگام ریختن آب داغ بسمالله نگوید، جنزده میشود (صفینژاد، 392؛ حکمت، 427؛ پاینده، آیینها، 221). اگر کسی در تاریکی شب بسمالله نگوید و آب داغ بر زمین بریزد، ممکن است بچۀ یکی «ازمابهتران» را بسوزاند و به تلافی آن جنی شود (شاملو، 1 / 12؛ طباطبایی، 455؛ نیز برای چنین باوری در مناطق دیگر، نک : شادابی، 65؛ رسولی، 317؛ شهاب، 136؛ اعظمی، 52؛ خلعتبری، 100؛ برای اطلاعات بیشتر، نک : ه د، جن). به باور مردم الشتر لرستان، آب پاشیدن جلو خانه در اول صبح و سر شب، اجنۀ خبیث، دیو و موجودات پلید را از آنجا دور میکند و تا آن زمین نمناک است، هیچ موجود خبیثی از آن محل نمیگذرد (عسکری، 1 / 90). لرها همچنین معتقدند هرگاه پریها خشمگین شوند، چشمۀ آب را میخشکانند و برای رفع آن باید ملایی بیاید و دعایی بنویسد تا پریها بر سر مهر بیایند و آب را رها کنند (همو، 2 / 37). به نوشتۀ هانری ماسه (2 / 37) ایرانیان معتقدند که هرکس بر روی آتش آب بریزد، دیوانه خواهد شد. بیجاریها آب داغ را عمداً درون تنور نمیریزند، زیرا بچههای اجنهای که درون تنور هستند، میسوزند (هاشمنیا، 90). آب و آتش در ترانههای آذربایجانی، با پاسداشت آیین زردشت درگرامیداشت آتش، هر دو نماد آبادانی شمرده میشوند و نباید با یکی، دیگری را خاموش کرد. «زبان فراموش نکنید / حرف بدان گوش نکنید / / بگفت زردشت کز آب / خموش آتش نکنید» (کاظمی، 168؛ دربارۀ جایگاه و اهمیت آتش در فرهنگ عامه، نک : ه د، آتش).
اعتقاد به نیروی بارورکنندۀ برخی از آبها که گهگاه با مناسک جادویی نیز همراه است، از باورهای رایج در ایران بهشمار میرفته است. مثلاً آب چهارگوشۀ حمام یا آب چهارگوشۀ پشت بام را اگر در پوست تخم مرغ بریزند و به زن نازا بدهند، آبستن میشود (یاحقی، 5؛ «معتقدات ... »، 162). تهرانیها معتقدند اگر زن نازایی در روز دهم زائویی با او به حمام برود و «آب ده» او را بر سر خود بریزد، آبستن خواهد شد. زن نازا همچنین اگر هزارپای زنده یا مردهای را که اندامهای تنش سالم است، در جام آبی فرو کند و درآورد و آنگاه آن آب را روز چهارشنبه بر سرش بریزد، بچهدار خواهد شد. چنین زنی اگر آبی را که «پیراهن قیامت» (ه م) نوزادی را در آن فرو کرده باشند، بر سرش بریزد، آبستن خواهد شد («معتقدات»، همانجا؛ اسدیان، 176). در گذشتههای دور دختران شیرازی معتقد بودند که آبتنی در آب جاری سعدیۀ شیراز در شب چهارشنبهسوری، بخت آنان را باز خواهد کرد. آنان پس از آبتنی در آب سعدیه، با جام چهلکلید بر سر و تن خود آب میریختند. این کار را برای زنان شوهردار نیز خوب میدانستند (همایونی، گوشههایی ... ، 180؛ نیـز نک : ه د، بختگشـایی)، چـون از ایـن راه، مهر آنان در دل شوهرانشان افزون میشد و چنانچه جادویی هم از سوی دشمنان شده بود، آن را بیاثر میکرد (زیّانی، 52). برای عزیز شدن نزد شوهر و سفیدبخت شدن، راه دیگر این بود که زن، آب دباغخانه را بر سر خویش بریزد (شاملو، 1 / 12). به باور زنان هرگاه شوهری نسبت به زن خود متغیر شود و به خشونت با او رفتار کند، مسلماً تحت تأثیر سحر و جادو یا افسونی واقع شده است؛ برای معالجۀ چنین مردی، زن باید در 3 چهارشنبۀ متوالی، آب سرد بر سر شوهر خود بریزد تا اثر جادو برطرف گردد (آلمانی، 245). اگر آب زیر نعل قاطر را به زنی بدهند، نازا میشود (رضایی، جمال، 636).
در فرهنگ عامه برای رهایی از بلاهای طبیعی مانند سیل و خشکسالی و رفع چشمزخم و جادو، روشهای پیچیدهای در پیش گرفته میشود که بسیاری از آنها با آب مرتبط است؛ چنانکه مردم خراسان برای رفع خشکسالی کارهای گوناگونی میکنند: یکی آنکه سطل آبی را در پاشنۀ در امامزادۀ محل میریزند (شکورزاده، 345). در کوملۀ لنگرود اگر در خشکسالی تابستان بر سر سیدی آب بریزند، باران میآید (شـهاب، 161). باورها و رفتـارهای آیینی ـ جادویی فراوانی در ارتباط با آب باران و مراسم بارانخواهی یا آفتابخواهی در فرهنگ و فولکلور ایرانیان وجود دارد (برای اطلاع از جزئیات بیشتر، نک : ه د، باران، نیز بارانخواهی). برخی از مردمان دینباور برای درخواست گرهگشایی از گرفتاریهای خود، عرض حالی مینویسند و آن را در چاه آب امامزادهها یا چاههای دیگر و یا نهرهای بیرون شهر و یا درون ضریح امامزاده میاندازند (اسدیان، 175). در لرستان و ایلام برخی از مردان و زنان برای جلب محبت، 3 مرتبه جام چهلکلید را در ظرف آب میزنند و عبارت «شرش به در» را بر زبان میرانند تا بدشگونی و بیمهری از میان برود؛ پس از آن، جام چهلکلید را 7 بار دیگر به نیت جلب محبت در ظرف آب میزنند و آن آب را جلو در ورودی خانه میریزند (همانجا). همچنین برای جلب محبت، لاکپشت خشکشدهای را در آب میزنند و آب آن را به فرد مورد نظر میخورانند (همانجا). برخی از مردمان کرانههای خلیج فارس و دریای عمان برای دفع چشمزخم، آب قلیان را در حیاط یا کوچه میریزند (بحرینینژاد، 1 / 393) و برای باطلکردن طلسمی که سبب شر میشود، انگشتر الماسی را 7 بار در ظرف آبی میزنند و با خواندن وردهایی، جادو را باطل میکنند (اسدیان، 174؛ برای اطلاعات بیشتر، نک : ه د، چشمزخم). در برخی از مناطق برای بهبود بیماری، دعاها و طلسمهایی را بر کاغذ مینویسند و آن را در آب میزنند و آب آن را مینوشند (اسدیان، همانجا). هرگاه مردم بدکاره، کنار چشمۀ آب، زنا کنند، آب چشمه کم میشود. مردم با کم شدن آب چشمهها نگران میشوند و برای رهایی از کمآبی، حیوانی را قربانی میکنند (عسکری، 2 / 37).
آب و آتش، روشنایی خانه است؛ هنگام غروب، نباید از خانۀ دیگری آب و آتش خواست و همچنین نباید به خانۀ دیگر، آب و آتش داد، زیرا اگر این دو چیز در این موقع از خانه بیرون روند، خیر و برکت را با خود خواهند برد؛ ولی اگر چارهای نباشد، نخست باید قدری آب به در آن خانهای که از آن آب میگیرند، بپاشند و بعد آب را ببرند (شاملو، 1 / 12؛ هدایت، 88؛ ماسه، 2 / 20-21). مردم خراسان بر این باورند که آبدادن هنگام غروب، برای خانه یا کسی که آب میدهد، بد است، ولی برای گیرنده خوب است (خدیوجم، 321).
هرکس شب اول ماه، نخستینبار چشمش به ماه بیفتد، باید بیدرنگ به قرآن، سبزه و یا آب نگاه کند، زیرا مردم معتقدند آب روشنایی میآورد (صفینژاد، 396). نگاهکردن به آب در شب ماه نو، فقط در ماههای خاصی چون ماه رمضان یا ماه ربیعالاول سفارش شده است (شاملو، 1 / 13؛ ماسه، 2 / 4). به باور برخی از مردم نگاهکردن به ماه نو، امری تکلیفی و جزو آداب و رسوم نیست، بلکه کاملاً اتفاقی است و هرکس بهطور اتفاقی هلال ماه نو را ببیند و به آب بنگرد، در آن ماه روزهای خوشی خواهد داشت (عناصری، 52). برخی دیگر معتقدند اگر کسی هلال ماه نو را در آینه یا آب ببیند، در طول ماه موفق خواهد بود و بیمار نیز نخواهد شد (شادابی، 67).
ایرانیان آب را عنصری شفابخش میشناسند و باور دارند که نوشیدن آب برخی از چشمهها و رودها یا خوراندن آن به دامها و یا رساندن آن به مزارع و کشتزارها آنها را از بیماری و آفت میرهاند. در ایران انواع چشمههای آب معدنی و آب گرم وجود دارد که از نظر پزشکی برای برخی بیماریها مفیدند. برخی از این چشمهها با توجه به خاصیت درمانی خود نامگذاری شدهاند؛ مانند «آب شفا» یا «چشمۀ شفا» در جنوب غربی اورمیه و «چشمۀ حکیم» در نزدیکی آبگرم محلات (ارجح، 179). در گذشته مردم سروستان فارس، بهترین راه مبارزه با آفت کشتزارها را استفاده از آب «چشمۀ ایوب» میدانستند. چشمۀ ایوب در مرودشت قرار دارد و آوردن آب آن تا سروستان تشریفات ویژهای داشت. آنان معتقد بودند که حضرت ایوب(ع)، هنگامی که بدنش کرم زد، خود را به چشمهای در مرودشت رساند و تن خویش را در آن شستوشو داد و سلامت و شادابی خود را بازیافت و همچون جوانی 14 ساله شد (همایونی، فرهنگ ... ، 317). در شیراز اعتقاد برخی بر این بود که هنگام تحویل سال نو باید آب سعدیه را بر سر داشت؛ از اینرو، زنهای رختشور، لباسها را در آن آب میشستند و خشک میکردند (زیانی، 53). از آب به روشهای دیگر برای درمانگری و بهبودی بیماریها بهره میگیرند. آب در باورهای مردم از داروهای مؤثر و مفید شناخته میشود. گیلانیها بیمار خود را برای درمان با آب چلطاس (جام چهلکلید برنجی) غسل میدهند (پاینده، آیینها ... ، 244). در برخی از مناطق بیمار تبدار را میخوابانند، رویش پارچهای میاندازند و غربالی را روی سرش میگیرند و بر غربال آب میریزند و آب را روی بیمار غربال میکنند و معتقدند با ریختن آب الکشده روی بیمار، تب و لرز او بهبود مییابد (صفینژاد، 411). برخی بر این باورند که هرگاه بیماری را آب میدهند، اگر نیمخوردۀ آبش را بر سنگی بپاشند، چنانچه آب بر روی سنگ به تندی روان شود، آن بیمار خوب میشود ( تحفة ... ، 37). آدم زردیگرفته اگر 7 روز به وقت بامداد، مرتب بر آب روان و زلال خیره شود، بیماری او بهبود مییابد (عسکری، 1 / 91). در مناطق شمالی ایران برای درمان و شفای بیماریها، ظرف آبی را به سیدی که معتقد به پاکی و کرامت او بودند، میدادند و او در آن فوت و یا تف میکرد، آنگاه آن را به بیمار میدادند. همچنین برای بریدن تب بیمار، از سید مورد نظر تقاضای کمک میکردند و او هم رشتهای از شال سبزش را میبرید و به مچ دست بیمار میبست. پس از بهبودی بیمار، آن رشته را در آب روان میانداختند (پاینده، همان، 236؛ برای اهمیت و جایگاه سید در فرهنگ عامه، نک : ه د، سید). در بیرجند چشمدرد سخت را بادران میکنند؛ بهاینصورتکه ظرفی پرآب میکنند و سر سهراهی میگذارند تا بر آن باد بوزد و 7 تن از آنجا بگذرند؛ در همین مدت، بیمار نیز همچنان که راه میرود، پیوسته در آینه و ظرف آبی نگاه میکند که از پیش، انگشتری با نگین یاقوت یا فیروزه در آن انداختهاند. با این کار، بادچشم رانده میشود (احمدی، 814). دعاهایی هم از برخی منابع مذهبی نقل میکنند که اگر کسی آن را در نوروز، 3 مرتبه بر آب پاک بخواند و خود و خانوادهاش آن آب را بیاشامند و در 4 گوشۀ خانه بپاشند، خداوند آنها را از همۀ بلاها و آفتها نگاه خواهد داشت (نوری، 1 / 121). از دیگر روشهای درمانی که آب نقش مهمی در آن دارد، یکی هم این است که اگر اندام کسی خونریزی کند و خون بند نیاید، میتوان چغزی (وزغ) را گرفت و هر دو پای آن را برید و آن را با آب گرم شست و آبش را به او داد تا خونریزی متوقف شود ( تحفة، 51).
اگر آب هنگام ریختن بجهد، یا روی خودش برگردد و درنتیجه صدا کند، آن را «آب سلام» گویند و آب سلام نشانۀ مهمان است. اگر آب ریختهشده برگردد و به سطح بیرونی ظرف آب بپاشد و آن را تر کند، یا اگر لیوان آبی تکان بخورد، اینها نشانۀ رسیدن مهمان یا مسافر است (هدایت، 79؛ ماسه، 2 / 48؛ اسدیان، 301؛ شاملو، 1 / 11).
به باور مردم آب نیمخورده مضرات و فوایدی دارد. مثلاً مردم تهران قدیم باور داشتند که ریختن آب نیمخورده بر روی دست، یا فروکردن دست در آب نیمخورده، موجب میشود که گوشۀ ناخن انگشتان ریشریش شود (هدایت، 92؛ شاملو، همانجا؛ علمداری، 191)، اگر آب نیمخورده را به چشم بزنند، مژۀ زیادی در میآورد (محجوب، 441). بچهای که آب دهانزدۀ کسی را بخورد، کچل میشود (شهاب، 134) و ریختن آب نیمخوردۀ اسب روی سر، موخوره را درمان میکند (شاملو، 1 / 12).
در روزگاری که ایرانیها برای نظافت و شستوشوی تن بیشتر از گرمابههای عمومی استفاده میکردند، این باور رایج بود که نوشیدن یک مشت آب خزینۀ حمام مستحب است (هدایت، همانجا؛ ماسه، 2 / 34). برخی دیگر معتقد بودند که آب خزینۀ حمام را فقط صبح اول وقت میتوان خورد و اگر کسی آن وقت، یک مشت از آن آب بنوشد، در همۀ عمر رنگ ناخوشی را نخواهد دید (شاملو، 1 / 11). همچنین است نوشیدن چند قطره آب از آهک تغار دباغخانه (اسدیان، 176). بهبهانیها معتقدند اگر زنی آب دباغخانه را بر سر خود بریزد، نزد شوهر محبوب خواهد شد (درخشنده، 339). افزون بر موارد یادشده، باورهای بسیاری دربارۀ آب در میان مردم ایران رواج دارد که به شرح شماری از رایجترین و شناخته ـ شدهترین آنها میپردازیم: تهرانیها عقیده داشتند که برای رسیدن به آرزوی خود باید آب چهارگوشۀ حوض مسجدشاه تهران را به وزن یک قرآن برداشت و بر سر خود ریخت (ماسه، 2 / 61). هرگاه پرستو پیرامون آب بگردد و فریاد کند و نیز هرگاه پرندگان، زیر درخت آبتنی کنند، باران و سرما در راه است (همو، 1 / 317). همۀ آبهای روان روی زمین روزهای جمعه به بهشت میروند؛ به همین سبب، جمعهها شستن رخت و ریختن کثافات در آب روان، گناه است (شاملو، 1 / 10؛ حکمت، 426). سوزاندن کاغذ نوشتهشده نحس است، باید آن را در آب روان انداخت (ماسه، 2 / 37). به باور مردم به هنگام رفتن به خانۀ نو، پیش از اسباب بردن باید یک ظرف آب، یک جام آینه و یک جلد قرآن در خانۀ تازه گذارد (برای نمونه، نک : شادابی، 66).
دیدن آب در خواب، نشانۀ زندگی خوش و کامیابی پنداشته میشود و آب بسیار و فراوان در خواب دیدن، رسیدن به دولت و خوشبختی و پادشاهی است (خوابگزاری، 374-375؛ اسدیان، 185؛ شهاب، 149). اگر کسی در خواب ببیند بر سر آبی میرود، او را سفری پرمخاطره در پیش خواهد بود که عاقبت آن برایش نامعلوم است (خوابگزاری، 375). اگر کسی آب روان در خواب ببیند، روزی یابد و اگر ببیند آب روشن و زلال مینوشد، خرمی و سعادت مییابد و به خواستههای خود میرسد (همان، 374-375) و اگر ببیند که در آب تیره افتاده است یا از چاه و رود، آب تیره میکشد، روزگار خوشی نخواهد داشت (همان، 374). مردم تنکابن در استان مازندران، دیدن آب گلآلود را در خواب نشانۀ دعوا و مرگ میدانند (خلعتبری، 100). اگر کسی خواب ناهنجار ببیند، نباید آن را برای کسی بازگو کند، بلکه باید آن را به آب روان بگوید تا درد و بلای آن خواب برای آب باشد (نک : شهاب، همانجا؛ طباطبایی، 449).
ایرانیان برای نوشیدن آب، بایدها و نبایدهایی را رعایت میکنند. برخی از بایدهایی که مردم به آن پایبندند، بدینسان است: آب را هنگامی باید خورد که طبع آدمی میل به خوردن آن دارد و بدن به آن نیاز پیدا کرده است، وگرنه «آب خوش بیتشنگی ناخوش بود» (دهخدا، 1 / 6). آب را باید با کمال ملایمت و احتیاط و لذت نوشید (امینی، 5؛ رحمانی، 41-42؛ رضوانشهری، 127). پیش از آشامیدن آب بسمالله میگویند و پس از آن نیز ستایش و سپاس خداوند بهجا میآورند و امام حسین(ع) و لب تشنۀ او و یارانش را یاد میکنند (رحمانی، 143؛ رضوانشهری، 126-127؛ نرسیسیانس، 86). مسیحیان ایران هنگام نوشیدن آب، شام آخر مسیح را یاد میکنند و نسبت به آن نوعی احساس غرور دارند (همانجا). شخص هنگام نوشیدن آب به کسانی که نزد او نشسته یا ایستادهاند، آن را تعارف میکند و میگوید: بسمالله، گاهی نیز در این تعارف بسیار اصرار میورزد. مخاطب هم میگوید: نوش جانت. وقتی کسی آب مینوشد، دیگران به او میگویند: نوش جانت، گوارای وجودت، و کسی که آب نوشیده میگوید: دشمنت مرده باد و حـق بـیامرزد رفتگانت را (نک : عسکری، 2 / 66). بزرگترها آب را به کوچکترها تعارف میکنند و میگویند: این آب مال کوچکترها ست، و کوچکترها هم به احترام بزرگترها از این کار، سر باز میزنند و آب را تقدیم بزرگترها میکنند (برای نمونه، نک : همو، 2 / 67؛ سعیدی، 284). بر پایۀ برخی باورها اگر اول به کوچکتر آب ندهند، آب از سرچشمه میخشکد (هدایت، 91)؛ از اینرو، آذربایجانیها میگویند: «آب از آن کوچکترها و گفتار از آن بزرگترها» (ذوالفقاری، 1 / 169)، سیرجانیها و بختیاریها هم میگویند: «آب از کوچکتر است و نان از بزرگتر» (همو، 1 / 170) و جیرفتیها میگویند: «آب از کوچکتر و راه از بزرگتر» (همانجا).
نبایدهای آب نوشیدن هم فراوان است: در ظرف طلا یا نقره نباید آب نوشید (رضوانشهری، 123). مردم بیشتر مناطق ایران فوتکردن و دمیدن در آب گرم را کار درستی نمیدانند (برای نمـونه، نک : همو، 124-125). همچنین به باور مردم در شب نباید ایستاده آب نوشید (رحمانی، 41-42؛ هاشمنیا، 89). برخی بههیچروی ــ چه روز و چه شب ــ ایستاده آب نمیخورند (اسدیان، 301؛ علمداری، 191؛ رضایی، جمال، 627) و معتقدند آبی که ایستاده نوشیده میشود، فقط در رگ و ریشههای پا میرود (هدایت، همانجا). برخی دیگر معتقدند ایستاده آب نوشیدن، گناه دارد (سالاری، 377). دمر خوابیده آب خوردن، عقل را کم میکند (هدایت، 81؛ شاملو، 1 / 12). در نوشیدن آب نباید زیادهروی کرد، زیرا موجب بیماری است: آب ار چه همه زلال خیزد / از خوردن پر ملال خیزد (دهخدا، 1 / 1)؛ یا «آب حیوان بکشد نیز چو از سر گذرد» (ضیاء، 19-20؛ رحمانی، 44). در فرهنگ عمومی ایرانیان، یک نفس آب خوردن، فرو کردن دهان در آب چشمه، استفاده نکردن از دست یا ظرف آبخوری، و نوشیدن آب در میان غذا کاری ناپسند بهشمار میآید (برای نمونه، نک : همانجا؛ رضوانشهری، 129). در دماوند رسم چنین است که هنگام آب نوشیدن لازم است بر سر زن چادر و بر سر مرد کلاه باشد، وگرنه باید دستشان را روی سرشان بگذارند (علمداری، 185). براساس یک سنت کهن، مردم لرستان بر این باورند که به هنگام تشنگی نباید بیشتر از یک نفس آب نوشید. نوشیدن دو یا چند نفس آب در این حال، کار ناشایستی است. به این رسم و عقیده «آو و هناسه» میگویند (عسکری، 2 / 66).
در برخی از نقاط ایران، در نخستین دیدار پسر و دختر در مراسم خواستگاری، دختر یک کاسه آب بـه پسر تقدیم میکند (بـرای نمونه، نک : همو، 1 / 90). در خراسان پس از خواندن خطبۀ عقد، بنابر یک سنت محلی، به عروس و داماد آب میدادند و آن را «آب دم» مینامیدند (اکبری، 12). در ایل بختیاری، عروس را که به حمام میبرند، یک ظرف از آب گرم خزینۀ حمام را پیش او میگذارند، او انگشت کوچک خود را در آن میگذارد و چنین آرزو میکند: خدایا چنان که این آب، گرم و حیاتبخش است، زندگی ما نیز گرم و دلخواه باشد (سرلک، 37). در لرستان عروس به نیت پاک بودن آب، پاک زیستن و آوردن 7 پسر، 7 بار مشکی را از آب چشمه پر و خالی میکند (ارجح، 178). در پیرسواران ملایر مشتی جو در کاسۀ آب میریزند و شب عروسی هنگامی که عروس به دروازۀ خانه میرسد، داماد آن آب را بر سر او میریزد. در این عمل نمادین، آب نشانۀ روشنایی و آبادانی، جو نشانۀ باروری و افزایش روزی است و مفهوم کلی این کار آن است که با ورود عروس، خانه آباد، و روزی آن افزون میشود (رسولی، 336). در سمنان رسم بر این بود که عروس را به حمام میبردند و لُنگ عروس را که در خنچه بود، میآوردند و بالای سر عروس میگرفتند و قدری از آب طاس سفرۀ عقد را که بر آن فوت کرده بودند، از روی لنگ به پشت سر عروس میپاشیدند و بقیۀ آب را برای تبرک و شگون و سلامتی میخوردند (احمدپناهی، آداب ... ، 247). در روستاهای تالشنشین فومن و شفت رسمی دیرینه تا به امروز نیز برپا ست که هنگام ورود عروس و داماد به حیاط خانه یا میدانگاهیِ جشن عروسی، دو پهلوان که از پیش آمادۀ رزم هستند، نخست ظرف آب بزرگی را چند بار بهسوی آسمان پرتاب میکنند و میگیرند و سپس به رزم خود ادامه میدهند و از عروس و داماد و مردم حاضر در عروسی، هدیه میگیرند. همچنین تشتی پرآب از سوی مادر یا خانوادۀ داماد، وسط حیاط خانه یا میدانگاهی جشن عروسی میگذارند که عروس و داماد درحالیکه دست در دست هم دارند، 3 بار دور آن میچرخند و مقداری سکه بهعنوان صدقه میاندازند. آب و آینه دو عنصر پاک و زلالاند که هر دو را در جشن عروسی بهکار میگیرند. لرها آب را آرام آرام در مسیر حرکت عروس میپاشند (عسکری، همانجا) و در برخی نقاط، عروس و داماد پای یکدیگر را در حجله میشویند و داماد، آب پاشویه (پاشوره) را در چهارگوشۀ خانه میریزد (حکمت، 371؛ آلمانی، 266).
در سیرجان کرمان هرگاه زایمان زنی سخت میشد و او درد میکشید و فارغ نمیشد، آبی هموزن قرآن فراهم میکردند و مقداری به او میدادند؛ آنگاه از وی میخواستند که توبه کند و از درگاه خداوند کمک و فریادرسی بجوید (بختیاری، 272). برای اینکه زائو زودتر بزاید، گیاه پنجۀ مریم در آب میاندازند (اسدیان، 301). کرمانیها در سومین روز زایمان، در اتاق زائو مراسم «آب سه» برگزار میکنند. آنها یک قدح بزرگ پرآب جلوی زائو میگذارند و در آن 40 عدد ریگ، 40 دانه جو و چند برگ سبز میاندازند و قدحی دیگر پشت سر زائو میگذارند؛ سپس با جام دعا که پیشاپیش آماده کردهاند، از آب قدح برمیدارند و جام را 10 مرتبه از روی شانۀ راست و 10 مرتبه از روی شانۀ چپ و 20 مرتبه از بالای سر او میگذرانند و آب را در قدح پشت سر میریزند؛ آنگاه سر قطیفۀ حمام او را که از پارچۀ قرمزی است، روی سرش میاندازند، سپس زائو با همان آب، دستوروی خود را میشوید. میگویند وی تا این لحظه، ناپاک بوده است و از اینپس پاک میشود. زنهایی هم که در این آیین حضور دارند، دستوروی خود را میشویند، برای تبرک مقداری از همان آب را در چهارگوشۀ اتاق، و بقیه را در چهارگوشۀ خانه میریزند. پدر کودک نیز با این آب، دستوروی خود را میشوید تا از غم فارغ شود. اگر زن نازایی هم آنجا باشد، افزونبر دستورو شستن، مقداری از آن آب مینوشد تا چله از او برداشته شود (بختیاری، 279). حمام چهلمین روز زایمان را چلهبری مینامند که طی آن آب چله و آب چهلکلید بر سر زائو میریزند (همو، 268؛ سرلک، 66؛ اسدیان، 176؛ زیانی، 35؛ نیز نک : ه د، چهلکلید، جام).
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید