آب،
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
یکشنبه 10 مرداد 1400
https://cgie.org.ir/fa/article/245678/آب
چهارشنبه 3 اردیبهشت 1404
چاپ شده
1
حرمت آب و نیاز انسان به آن در سراسر تاریخ و زندگی انسان نقش بسته، و شادمانی دسترسی به آب، از دیرزمان، بخشی از شادیها و جشنهای پرخاطرۀ ایرانی بوده است (عناصری، 55). جوشش احساسات شاعرانه و توجه به قداست آب در ایران، حکایت از نوعی نگاه معنوی به آب در این کشور دارد (بهشتی، 22). اگر در موقعیت جغرافیایی و در سرزمین ایران، آب کم بوده، اما در فرهنگ ایرانی، نقش و تجلی آب فراوان بوده است؛ هر چیز خوبی به آب نسبت داده میشود، هر چیز منسوب به آب، شاداب نامگذاری میشود و هر چیز پُر و پیمانی، آبدار شمرده میشود (همو، 23-24؛ انوری، ذیل آباد). فرهنگ عامۀ ایرانی تحت تأثیر اندیشۀ اسلامی، نگرشها و باورهای چندی به آب پیدا کرده است و بر پایۀ آن رفتار میکند. در این راستـا در فرهنگ ایرانـی ـ اسلامی، زندگی همـه چیز، از آب پدید آمده است و ادامۀ آن نیز به آب بستگی دارد. در این نگرش، اصل و موجودیت نخستین آب از آسمان بوده که بر روی زمین استقرار یافته است؛ دنیای نخستین پیش از آفرینش آسمان و زمین، از آب بوده است؛ آبْ اصل و بنیاد زندگی است؛ زیبایی طبیعت از آب است؛ غذای انسان به آب وابسته است؛ و آب از ارکان بهداشتی انسانها، نیز باروری گیاهان است (سلطانی، 80-85؛ عناصری، 52-53)؛ ازاینرو، مردم برای آن حرمتی بسیار قائلاند و آن را ارج مینهند. قداست آب به اندازهای نزد ایرانیان پذیرفته شده است که همانند دیگر عناصر مذهبی و مقدس به آن سوگند میخورند؛ «به این آب روان»، «به این آب زلال» و «به این روشنایی آب»، شماری از سوگندهای ایرانیان به آب است (خلعتبری، 105).
تقریباً در همۀ مناطق ایران، تأمین آب شهرها و روستاها بسیار مشکل و طاقتفرسا ست و چنین است که سختی به دست آوردن آن، زبانزد شده است (نک : ذوالفقاری، 1 / 171). ایرانیان آب مصرفی خود، چه آب نوشیدنی و چه آب مصارف خانگی و کشاورزی و نیازهای دیگر را از منابع آبهای سطحی و یا زیرزمینی به دست میآورند:
منشأ آبهای سطحی ایران بیشتر باران و مخلوطی از آب باران جاری و آبهای زیرزمینی است که در میزان و مقدار آن، عوامل مختلف جغرافیایی و عناصر اقلیمی نقش تعیینکننده دارند (رضوانی، 224). شهرها و روستاهای کوهستانی ایران، بیشتر به آب رودخانهها و چشمهها متکی هستند. ساکنان پای کوه نیز معمولاً آب مورد نیاز خود را از درهها، رودخانهها و چشمهها تأمین میکنند (همو، 223؛ عظیمی، 23؛ عیسىپور، 79). معمولاً در مناطقی با اقلیم خشک بیابانی، بهرهبرداری از آبهای سطحی نیز مشکلات فراوان دارد. درگذشته در این مناطق، به شیوۀ سنتی از آبهای موجود یا در دسترس به صورت ذخیرۀ آن در آبانبارهای سرباز یا سرپوشیده و آب باران استفاده میکردند؛ مثلاً در نیمۀ جنوبی ایران و بهویژه مناطق جنوب شرقی، استفاده از این منابع آبی معمول است. این مخازن آبی فصلی را در جنوب شرقی کشور «هوتک»، در جنوب «برکه»، و در شمال دشت کویر «چاله» میگویند (رضوانی، 223-224).
الف ـ آبانبارها: آبانبارها در برخی از شهرهای کویری و بیابانی ایران که عنصر اصلی تشکیلدهندۀ بافت شهری بهشمار میآیند، سیمای مشخصی را ارائه میدهند که آنها را از دیگر شهرها متمایز میسازد و از دیرباز، سهم بسزایی در تأمین آب مصرفی این قبیل شهرها ایفا کردهاند. آبانبار به عنوان محل جمعآوری و ذخیرۀ آب در فصول بارانی، راه حل تأمین آب در این شهرها ست که گنبد و بادگیرهای آن از دوردست، و سردرِ راهرو عمیق و بلند آن از نزدیک به خوبی دیده میشود (همو، 227). نمونۀ این آبانبارها در کنار کویرها، بیابانها و دشتهای خشک و گرم جنوب ایران به صورت سرپوشیده برای تأمین نیازهای کاروانها و روستاها به چشم میخورد (فرهنگی، 27). آبانبارها معمولاً از آب قناتها یا رودخانههای نزدیک به آبادیها و یا از آب باران پر میشود. نگاهداری آب در این آبانبارها از این نظر است که آب قناتها در تابستان کم میشود و رودخانههای پرآب بهاری و زمستانی در تابستان به خشکرود تبدیل میگردند و نیز آب آبانبارها در تابستان خنکتر از آب قناتها و رودخانهها است. این مخزنها از لحاظ ساختمانی شکلهای گوناگونی داشتند و ظرفیت آنها تقریباً از 300 تا 000‘ 3 و در برخی جاها به 000‘10 مـ 3 میرسید (همو، 79). در شهرها آبانبار را در زیر قسمتی از بنا میکندند. آبانبار و حوض در خانههای شهری، از نخستین شبکههای به هم پیوستۀ ذخیرۀ آب نوشیدنی و شستوشو در شهرها بود. پس از آنکه میرابها آبهای سطحی شهر یا آب قناتها را از طریق شبکۀ سراسری نهرها به حیاط خانهها میرساندند، صاحبخانهها با گشودن دریچۀ راه آب، جریان آب را به داخل آبانبار هدایت میکردند و سپس با استفاده از تلمبه در نوبتهای گوناگون، آب از آبانبار به حوض خانهها منتقل میشد ( لغتنامه ... ، ذیل واژه؛ عباسی، 121). بزرگترین و مجهزترین آبانبارهای ایران، آبانبار تکیۀ امیر چخماق، آبانبار شش بادگیر و آبانبار مسجد جامع یزد است (فرهنگی، 79-84). آبانبار به گونهای در فرهنگ مردم جا افتاده بود که هر محلهای که آبانبار در آن قرار داشت، به آن «آبانبار محله» میگفتند (نصری، 4؛ برای اطلاعات بیشتر دربارۀ آبانبار، نک : ه م).
ب ـ سد و آب بند: ساختن سد و آب بند از قدیم تا به امروز یکی از راههای بهرهبرداری بهینه و منابع تأمین آب آشامیدنی و مصارف خانگی، کشاورزی و صنعتی در ایران بوده است. سد را برای بالا آوردن سطح رودخانه و سوارشدن آن بر سواحل رودخانه و نیز برای ذخیرهسازی آب انبوه احداث میکنند (کردوانی، 91؛ اکبری، 11). از لحاظ قدمت تاریخی سدسازی، ایران را میتوان در ردیف کشورهای سدساز کهن بهشمار آورد. وجود بندهای کوچک و سدهای بزرگ، در نقاط مناسب در درون درهها برای ذخیره کردن آب، از دیگر نشانههای تمدن ایران باستان است. سد بهمن در فارس که در دورۀ هخامنشیان بنا شده، و عمر آن نزدیک به دو هزار سال است، بند امیر در شمال شرقی شیراز با عمری نزدیک یک هزار سال، سد کبار قم با پیشینهای 700 ساله، سد ساوه که حدود 700 سال پیش در دورۀ ایلخانان ساخته شده است، سد فریمان با پیشینهای هزار ساله، و سد طبس که بیش از 400 سال عمر دارد، از سدهای تاریخی ایران بهشمار میروند (کردوانی، همانجا؛ نیز نک : فرهنگی، 27، 37- 39؛ حسینی، 160-162؛ بهرامی، 66). در دوران حکومت صفویه (ح 905-1135ق / 1500-1723م) عصر جدیدی در زمینۀ مهار و مهندسی آب آغاز شد. مقارن همین دوره بود که بندها و پلهای مشهد و اصفهان پدید آمد و سدهای انحرافی و مخزنی بزرگ احداث گردید که برخی از آنها تا به امروز برجا ماندهاند (فرهنگی، 27). پس از دورۀ صفویه نادرشاه افشار برای ایجاد آبادانی در کشور، در تهیۀ آب و بستن سد کوشش بسیار کرد. او از رود ارس، نهری برای آبیاری دشت مغان کشید که هنوز هم آثار آن دیده میشود (بهرامی، همانجا). افزونبر سدهای بزرگ، مردمان هر منطقه، بسته به منابع آبی که در اختیار دارند، برای ذخیرۀ آب، متناسب با شرایط اقلیمی و امکانات خود به ساختن آببندها یا سدهای کوچک اقدام میکنند (نک : طاهباز، 28). آببند را در برخی از مناطق با اهدافی به جز بهرهبرداری از آب درست میکنند؛ چنانکه در شمال ایران، کنار درهها و رودخانهها برای شکار پرندگان مهاجر فصلی، آببند میسازند و شکار برخی از پرندگان فقط به ساختن آببند وابسته است. ضربالمثل «آببندان باشد، چه بسیار مرغابی» (ذوالفقاری، 1 / 171) ازهمینرو در میان مازندرانیها رایج شده است؛ هرچند بارِ معنایی آن به آببند و شکار محدود نمیشود.
ج ـ یخچال: در شماری از مناطق ایران، خرابههایی به شکل آبانبارهای بزرگ مخروطی شکل مشاهده میشود که برای ذخیره کردن یخ بهکار میرفته است. این آبانبارها را یخچال مینامیدند و در شهرها و روستاها معمولاً از آن استفاده میشد. در گذشته، مصرف یخ انبوه ساکنان شهر و یا هر منطقه در فصل گرم تابستان از همین راه تأمین میشد (فرهنگی، 85). مردم تهران برای مقابله با گرمای تابستانها، با استفاده از این یخها، آب آشامیدنی خود را خنک نگه میداشتند و نیز با آن شربت، بستنی، فالوده و یخدربهشت درست میکردند. یخچالهای تهران سابقهای طولانی دارند و هنوز برخی از خیابانها و گذرگاههای شهر، به همین نام شناخته میشوند (عباسی، 83). یخچالهای کهن تهران از دیدگاه معماری سازهها، مصالح، و کارکرد، از میراثهای فرهنگی ارزشمند به حساب میآیند؛ به همین سبب، شماری از یخچالها به موزه، چاپخانه و یا کتابخانه تبدیل شدهاند (همو، 84). یخچال سید یزد، یخچال مویری کرمان، یخچال ابرکوه یزد و یخچال امیرفتاح ملایر از معروفترین یخچالهای ایران هستند (فرهنگی، 85- 88). دیگر منبع آبهای سطحی در ایران دریاها هستند که برای صیادی و کشتیرانی استفاده میشوند.
الف ـ چاه و انواع آن: کندن چاه یکی از راههای دستیابی به آبهای زیرزمینی و تأمین آب است که در بیشتر روستاها و شهرهای ایران از روزگاران دور تا به امروز رایج بوده است. آب کشیدن از چاه، یکی از شیوههای آبیاری در ایران بهشمار میرود و اکنون نیز روشی شناخته شده است (همو، 26) و نیز در مناطق خشک با احداث چاههای عمیق و نصب موتور پمپهای قوی، به آبهای زیرزمینی دست مییابند و زمینهای خود را آبیاری میکنند (خلخالی، 1 / 206- 208؛ برای شیوههای آبکشی از چاه، باورها و اعتقادات ایرانیان دربارۀ چاه، و چاه در ادبیات شفاهی، نک : ه د، چاه). ب ـ کاریز: راه دیگر دستیابی به آبهای زیرزمینی، احداث قنات و نهرکشیهای زیرزمینی ویژۀ آن است که با رنج فراوان و زحمتهای طاقتفرسا پدید میآید و از پیچیدگی اسرارآمیزی حکایت دارد که برای هر بینندهای شگفتانگیز است. به سبب آنکه در بسیاری از نقاط ایران رودخانۀ چندانی وجود ندارد و شمار رودخانههای دائمی هم بسیار اندک است، ایرانیان ساکن مناطق پایکوه و دشتها برای تأمین آب مورد نیاز، از حدود 000‘ 3 سال پیش به ابتکار تحسینبرانگیز احداث کاریز یا قنات دست یافتهاند؛ بهویژه در مناطق مرکزی و شرقی کشور، کاریز یگانه منبع آبیاری کشتزارها و باغها بوده است (برای اطلاعات بیشتر در این باره، نک : ه د، قنات).
از دیرباز در ایران به سبب کمبود آب، تقسیم آن مقررات ویژهای داشته است؛ این مقررات در هر نقطهای بسته به میزان آب و مساحت زمین کشاورزی، متفاوت است. در برخی از جاها بسته به میزان مساحت زمین، آب را بر پایۀ ساعتی به کشتزارها میدهند و در برخی جاها بر پایۀ پیمانههای محلی تقسیم میشود (بـرای اطلاعات بیشتـر، نک : ه د، پنگان؛ نیـز نک : آریانپور، 121، 123؛ اسلامی، 1 / 38- 39؛ بیشاپ، 59؛ بهرامی، 59؛ سیدسجادی، 120، 122؛ نیز برای اطلاعات بیشتر دربارۀ سنجش و تقسیم آب، نک : ه د، آبسنجی).
معمولاً در هر روستا یا محلهای که دارای قنات یا نهر آب مشترکی باشد، یک تن را تعیین میکنند و سهمیههای آبرسانی و نظارت کامل بر آن را به او میسپارند. چنین کسی را میراب مینامند (نک : لغتنامه، ذیل واژه). میرابها معمولاً مهارت بسیاری در شناخت افراد و حقابهها و چگونگی به کارگیری ابزار تقسیم دارند (اسلامی، 1 / 38). میراب را در شهرها و جاهای مختلف به نامهای گوناگون، چون آبدار، آببخش، آبیار، آببرگردان و دشتبان میخوانند (اکبری، 12؛ لغتنامه، ذیل آببخش، نیز آبیار؛ دادمهر، 16؛ ثروت، 2؛ طاهباز، 28؛ نیز برای اطلاعات بیشتر دربارۀ میراب، نک : ه م).
در گذشته، نزاع و زد و خورد بر سر آب، یکی از پدیدههای رایج زندگی کشاورزان ایرانی بود که همواره زندگی روستانشینان را تهدید میکرد (برای نمونۀ وقایع مربوط به نزاعهای محلی بر سر آب، نک : بیشاپ، 58- 59؛ اسدی، 2 / 684؛ عسکری، 2 / 37). درگیریها در فصل تابستان که مصادف با کمآبی است، شدت میگرفت و برخی اعمال نفوذها و حقکشیها از سوی دولتمردان و میرابها و مانند آنها بر شدت درگیریها میافزود (عباسی، 77؛ شیل، 105؛ اسدی، همانجا؛ احمد پناهی، شیوه ... ، 28). البته بحران آب بیشتر در مناطق خشک اتفاق میافتاد؛ کمبود آب و حفر قنات، یکی از مسائل مورد مناقشه بود. مناطقی چون یزد، قم و جنوب خراسان از جملۀ این مناطق بودند (حسینی، 158؛ اسلامی، 1 / 37- 39). جایگاه آب در زندگی انسانها و کمبود آن و نزاعها و اختلافهایی که بر سر آن در میگرفت، سرچشمۀ پدید آمدن شماری از امثال و تکیهکلامها شده است: «آب به چشم بودن» کنایه از نایاب و گرانبها بودن آب است؛ به اندازهای که در برابر آب باید از چشم خود گذشت. در همین راستا گفته میشود: «در مصرف آب صرفهجویی کنید که اینجا آب به چشم است» (اسلامی، همانجا). کمبود آب در کشوری چون ایران، همچنین سبب شده است که سفارش به صرفهجویی در مصرف آب، سخن همیشگی مردم باشد یا دربارۀ کسانی که در مصرف آب، بسیار صرفهجویی میکنند، عبارت «به قلم آب خوردن» را بهکار میبرند (میرزانیا، 148).
زمینهای کشاورزی نیازمند به آب در ایران به 3 دسته تقسیم میشوند: اول زمینهایی که در طول سال، آب در آنها جریان دارد؛ دوم کشتزارهایی که تنها در فصلی معین از آب استفاده میکنند؛ و سوم زمینهای دیم که فقط با آب باران کشت و کار میشوند. ازاینرو، میزان باروری کشت به میزان و چگونگی آبیاری آن بستگی دارد و درست به همین سبب است که هرگاه باران میبارد، برق شادمانی در چهرۀ مردم ظاهر میشود و هرگاه باران نبارد یا با تأخیر ببارد، چهرۀ مردم درهم میشود (برای نمونه، نک : عسکری، 1 / 90). تأمین آب لازم برای آبیاری باغها و مزرعهها، در بیشتر نواحی ایران که رودخانههای بزرگ و دائمی ندارند و میزان بارندگی هم ناچیز است، از طریق آب چاه و قنات صورت میگیرد؛ بهویژه در مناطق مرکزی، جنوب و شرق کشور، قناتها تنها منبع آبیاری کشتزارها و باغها بوده و هستند (آریانپور، 121). به سبب کمبود آب و بارندگی، کشت دیم به هیچرو پاسخگوی نیاز مردم نبوده است و مردم نیز هیچگاه به آن متکی نبودهاند. با این حال، تا چند سده پس از ورود اسلام، ظهور حکومتهای متقارن محلی مانع ایجاد سامانهای یکپارچه و کارآمد شد، تا آنکه سلجوقیان با تشکیل امپراتوری گستردهای که تمام ایران را فرا گرفت، تشکیلات وسیعی در امور سیاسی، اداری، کشاورزی و روش آبیاری برپا کردند. این روش آبیاری از سوی حکومت مرکزی، کنترل و نظارت میشد (حسینی، 157- 158). تاریخ کشاورزی نقاط مرکزی ایران کنونی بهویژه قم و یزد نشان میدهد که بیشترین مساحت زمینهای کشاورزی با آب کاریز آبیاری میشده (قمی، 129)، و هر جا هم که رود یا رودخانهای در دسترس بوده است، با انشعاب شاخهای آب از آن و با ساختن انواع آببند دائمی یا موقتی، آب را به زمینهای خود میرساندهاند (طاهباز، 28؛ برای اطلاعات بیشتر، نک : ه د، آبیاری).
آب خود آبادانی است؛ هرجا و هر سرزمینی که آب داشته باشد، آباد است و از هرجا که آب بگذرد، آبادی و خرمی میآورد. این کارکرد آب، زبانزد محاورات، تمثیلات و تعبیرات مردم است: «آب آبادانی است» (دهخدا، 1 / 1؛ ذوالفقاری، 1 / 170)، یا «آب آبادانی میآورد» (امینی، 1؛ شهری، 1). هر سرزمینی که دارای آب و گیاه مناسب زندگی باشد و هرجا که دارای رونق و صفا باشد، به آن آبادی میگویند (بهشتی، 24؛ صدری، ذیل آباد). آبادی در تعریف آملیها به جایی گفته میشود که آب داشته باشد و از آن دود بلند شود و در تعریف تبریزیها آبادی یعنی آب و آتش (ذوالفقاری، 1 / 169). هرگاه مردم خرسندی خود را از بارش باران نشان میدهند، به نتیجه و فرایند آن نظر دارند و میگویند: آب باران باغ صد رنگ آورد (همو، 1 / 171). آب همانسان که آبادی میآورد، به همانسان بهسوی آبادی نیز در حرکت است؛ ازاینرو، نیکبختی و ثروت را به آب، و سرای توانگران را به آبادی تشبیه میکنند و معتقدند چنان که آب در حالت عادی و طبیعی به سوی نقاط آبادان سرازیر میشود، ثروت و اقبال و نیکبختی هم بیشتر به اشخاص توانا و توانگر رو میآورد. مثلهایی چون «آب به آبادانی میرود»، «آب میداند آبادانی کجا ست»، «آب میگردد آب پیدا میکند» و «آب به سوی دره میرود» در همین راستا بهکار میروند (امینی، 2، 5؛ دهخدا، 1 / 3، 6؛ ذوالفقاری، 1 / 172؛ شاملو، 1 / 12؛ میرنیا، 354). افزونبراین، مثال «آب به روی کار آوردن» در موردی بهکار میرود که کاری را رونق یا امری را ترقی بخشیده باشند (دهخدا، 1 / 4).
بهداشت آب و مسائل بهداشتی زندگی انسان و دام و گیاه، هم ازنظر رفتار و کردار و هم در ادبیات فرهنگ عامۀ ایرانی جایگاه ویژهای دارد. ایرانیها هم به آب اهمیت میدهند و هم پیوسته به دنبال آب خوب هستند و معتقدند در مناطق کوهستانی بهسبب وجود آبهای سبک و گوارا، هضم غذا بهتر، و بهداشت تغذیه مناسبتر است؛ ازاینرو، آب را بهتر و مؤثرتر از هوا میدانند (بـرای نمونه، نک : پولاک، 92). در سفارشهای بهداشتی همواره دیگران را سفارش میدهند که از خوردن آب بویناک بپرهیزند (پاینده، فرهنگ ... ، 4). هرگاه آب شهر یا محلهای را نامناسب بیابند، دیگران را از آن آگاه میکنند؛ چنانکه روزگاری در تهران، خوردن آب محلۀ چالهمیدان را موجب مبتلاشدن به بیماری سالک میدانستند (شاملو، 1 / 11). بر پایۀ برخی تجربههای علمی و تاریخی، برخی بیماریها را به آب بد و آلوده نسبت میدهند (نک : لغتنامه، ذیل آب آلوده؛ پولاک، همانجا). گاهی برای آنکه از اثر نامطلوب آب بر دستگاه گوارش بکاهند، آن را میجوشانند یا آن را با برخی گیاهان دارویی ترکیب میکنند (نک : اسدیان، 253). پس از بیدار شدن از خواب باید دهان را با آب شست، زیرا شیطان شب در دهان آدم ادرار میکند (رضایی، غلامرضا، 460). برخی از آبها در ایران بهعنوان آبهای سودمند شناخته شدهاند که پوست تن و موی سر را تقویت میکنند؛ مانند آب نیسان (باران بهاری) که معتقدند اگر بر سر انسان ببارد، باعث میشود موهای سر ضخیم و پرپشت شود (ماسه، 1 / 307). آب معدنی هم از دیرباز مورد استفادۀ ایرانیان بوده است که در گذشته آن را بیشتر برای خواص طبی و درمانی مورد استفاده قرار میدادند. خواص طبی آبهای معدنی اطراف تهران ازجمله آب معدنی دماوند، آبعلی و لاریجان از گذشتههای دور مورد توجه مردم بوده است. طب سنتی در گرایش مردم به استفاده از آب معدنی برای درمان برخی از بیماریهای پوست، تأثیر بسیاری داشت؛ اما در آن زمان استفاده از آب معدنی بهعنوان نوشیدنی در حد آب آشامیدنی در میان مردم رایج نبود. بوی ناخوشایند برخی از آبهای معدنی شاید یکی از علل رویگردانی مردم از مصرف آن بوده است. برخی از ایرانیها با همۀ ارزشی که برای آب قائلاند، از پاکیزه نگهداشتن آب جویها و رودخانهها غفلت دارند (برای توصیف بیدقتی و غفلت در پاکیزه نگهداشتن آبها، نک : پولاک، 92)، از شستن خودرو، لباس کثیف و ریختن زباله در رودخانه و رودهای اطراف گردشگاهها پرهیز نمیکنند و با آنکه هزینههای هنگفتی برای دستیابی به آب پرداخت میکنند، حیاط خانه و حتى کوچه را با آب شستوشو میدهند و با همان آب تصفیهشده، به کارهای عمومی خود میپردازند.
ازجمله استفادههای آب در راستای ایجاد عمران و آبادانی، توانمند کردن آب در بهرهگیری از نیروی حرکتی آن برای راهاندازی و چرخاندن سنگهای آسیا بود که یکی از مهارتهای ایرانیان در بهرهوری از توان آب بهشمار میرفت (فرهنگی، 66؛ سیدسجادی، 122). در بسیاری از مناطق ایران در مسیر نهرهای آب، آسیاهایی قرار داشت که سنگ آنها با نیروی آب میچرخید و غلات مردم در آنها آرد میشد. برخی از آسیاها موقوفه و شماری نیز شخصی بودند. آسیابانها هیچ پولی یا وجهی بابت آب نمیدادند. این یک سنت تاریخی بود که آسیا باید با آب بگردد؛ بهویژه آنکه آب چندانی در آسیا مصرف نمیشد، بلکه فقط آسیا را میچرخاند و به مسیر خود ادامه میداد (احمدپناهی، شیوه، 97). بههرحال، آبی که آسیا را به چرخش در میآورد، باید آبی پرفشار و پرحجم میبود (برای اطلاعات بیشتر، نک : ه د، آسیا).
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید