صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / تاریخ / بیداری اسلامی /

فهرست مطالب

بیداری اسلامی


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

با تشكیل‌ِ جمهوری‌ تركیه‌ و آغاز دورۀ تجددِ آمرانه‌، و دین‌ ستیزی‌ و جداییِ دین‌ از سیاست‌ در این‌ كشور، فصل‌ جدیدی‌ در تاریخ‌ بیداری‌ اسلامی‌ آغاز شد. در این‌ دوره‌ در برابر اسلام‌گرایان‌ 3 گزینه‌ بیشتر وجود نداشت‌: 1. سازش‌ و كنار آمدن‌ با وضعیت‌ جدید؛ 2. فعالیت‌ و مبارزۀ زیرزمینی‌؛ 3. قیام‌ بر ضد وضعیت‌ جدید و تن‌ دادن‌ به‌ زندان‌ و تبعید و اعدام‌ ( میدان‌لاروس‌، ذیل‌، III /472). 
در دورۀ ریاست‌ جمهوری‌ آتاتورك‌ (1302-1317 ش‌ /1923- 1938 م‌) چند قیام‌ دینی‌ رخ‌ داد كه‌ قیام‌ شیخ‌ سعید پیران‌ در 1303ش‌ /1924م ‌را می‌توان ‌مهم‌ترین ‌آنها دانست‌ ( میدان‌لاروس‌، VII /661-664؛ تونچای‌، 127؛ توپراق‌، 239؛ انتخابی‌، 20). این‌ قیام‌ اسلامی‌ ـ كردی‌ كه‌ به‌ شدت‌ سركوب‌ شد، باعث‌ و بهانۀ تصویب «قانون‌ خیانت‌ وطنیه‌» در مجلس‌ كبیر ملی‌ شد (اسفند 1303 / فوریۀ 1925). در مادۀ اول‌ این‌ قانون‌ آمده‌ است‌ كه «تشكیل‌ جمعیتها به‌ منظور اساس‌ یا آلت‌ قرار دادنِ دین‌ و مقدسات‌ دینی‌ برای‌ مقاصد سیاسی‌ ممنوع‌ است‌ و تشكیل‌دهندگان‌ جمعیتهایی‌ از این‌ نوع‌ و یا وارد شوندگان‌ در آنها خائن‌ به‌ وطن‌ محسوب‌ می‌شوند ... » (تونچای‌، 135). 
با تصویب‌ و اجرای‌ قاطع‌ِ چنین‌ قوانینی‌ اسلام‌گرایی‌ بیش‌ از پیش‌ زیر فشار قرار گرفت‌ و به‌رغم‌ حضور بعضی‌ از روشنفكرانِ معتقد به‌ اسلام‌ در مجموعۀ حاكمیت‌ در دورۀ تك‌ حزبی‌ (1302-1324 ش‌ /1923-1945 م‌)، اسلام‌ در برنامۀ سیاسی‌ و اجتماعی‌ دولت‌ تركیه‌ جایی‌ نیافت («دائرةالمعارف‌ دیانت‌»، XXIII /38)؛ اما این‌ دورۀ فترت‌ و غربت‌ با پیروزی‌ حزب‌ تازه‌ تأسیسِ دموكرات‌ (تأسیس‌: 1325 ش‌ /1946 م‌) بر حزب‌ حاكم‌ جمهوری‌ خلق‌ در 1329 ش‌ /1950 م‌ به‌ سر آمد. 
حزب‌ دموكرات‌ مسألۀ آزادیِ دین‌ و اعتقادات‌ و لزوم‌ از سر گرفته‌ شدن‌ آموزشهای‌ دینی‌ در مدارس‌ را كه‌ در دورۀ تك‌ حزبی‌ متوقف‌ شده‌ بود، بخشی‌ از برنامۀ مبارزۀ سیاسی‌ خود قرار داد. حزب‌ حاكم‌ جمهوری‌ خلق‌ نیز برای‌ كاستن‌ از ناخشنودی‌ِ دینداران‌ و جلب‌ آراء آنان‌ به‌ دادن‌ امتیازاتی‌ چون‌ آزادیِ سفر حج‌، اختیاری‌ كردن‌ِ دروس‌ دینی‌ در مدارس‌، تأسیس‌ دانشكدۀ الاهیات‌ و لغو ممنوعیتِ فعالیت‌ تكایا روی‌ آورد؛ اما با این‌ حال‌، در نخستین‌ انتخابات‌ آزاد دورۀ جمهوری‌ به‌ سختی‌ شكست‌ خورد («دائرةالمعارف‌ آكسفرد ... »، ذیل‌ تركیه‌). نتیجۀ انتخابات‌ نشان‌ می‌داد كه‌ مردم‌ تركیه‌ خواهان‌ حكومتی‌ شكیبا در برابر اسلام‌ هستند (لاپیدوس‌، ترجمۀ مدیر شانه‌چی‌، 155). 
از نخستین‌ اقدامات‌ دولت‌ جدید ــ كه‌ با تشكیل‌ یافتن‌ آن‌ تحولی‌ در مناسبات‌ دین‌ و دولت‌ پدید آمد ــ اجازۀ اذان‌ گفتن‌ به‌ زبان‌ عربی‌ ــ كه‌ از 1312 ش‌ /1933 م‌ ترجمۀ تركیِ آن‌ خوانده‌ می‌شد ــ و پخش‌ برنامه‌های‌ مذهبی‌ از رادیو بود («دائرةالمعارف‌ آكسفرد»، همانجا). در همین‌ راستا، عدنان‌ مندرس‌ (نخست‌وزیر تازه‌) در كنگرۀ حزب‌ دموكرات‌ اظهار داشت‌: «ما دینمان‌ را كه‌ تاكنون‌ تحت‌ فشار بود، نجات‌ دادیم‌؛ با وجود هیاهوی‌ متعصبان‌ انقلاب‌، اذان‌ محمدیه‌ را عربی‌ كردیم‌؛ دروس‌ مذهبی‌ را در مدارس‌ برقرار ساختیم‌؛ و از رادیو قرآن‌ پخش‌ كردیم‌. دولت‌ تركیه‌ مسلمان‌ است‌ و مسلمان‌ هم‌ خواهد ماند». در استقبال‌ از این‌ سخنان‌ مجلۀ سبیل‌ الرشاد، سخنگوی‌ اسلام‌گرایان‌ِ معتدل‌ نوشت‌: «27 سال‌ است‌ كه‌ هیچ‌ رئیس‌ دولتی‌ چنین‌ عشق‌ و علاقۀ والایی‌ به‌ مسلمانان‌ نشان‌ نداده‌ است‌» (یوجكوك‌، 90). 
با پایان‌ یافتنِ دورۀ تك‌ حزبی‌ مساجد رونق‌ گرفت‌، بسیاری‌ از مساجد متروك‌ تعمیر، و مساجد جدیدی‌ نیز در سراسر كشور ساخته‌ شد؛ نوشته‌های‌ مذهبی‌ با الفبای‌ عربی‌ بر دیوار مكانهای‌ عمومی‌ ظاهر گردید («دائرةالمعارف‌ آكسفرد»، همانجا؛ لویس‌، 580)؛ مباحث‌ روشنفكری‌ پیرامون‌ اسلام‌ و سیاست‌ دوباره‌ جان‌ گرفت‌ (توپراق‌، 240)؛ انتشار مطبوعات‌ و كتب‌ و جزوات‌ مذهبی‌ گسترش‌ یافت‌ (لویس‌، همانجا)؛ و حتى برای‌ پر كردن‌ خلأ فكری‌ِ ناشی‌ از دورۀ فترت‌، آثار زیادی‌ از نویسندگان‌ اسلام‌گرایِ مصری‌ و هندی‌ به‌ تركی‌ ترجمه‌ شد (همو، 582-584). 
حاكمیت‌ حزب‌ دموكرات‌، پس‌ از 10 سال‌ به‌ دنبال‌ بحران‌ شدید اقتصادی‌ با كودتای‌ نظامی‌ خرداد 1339 / مۀ 1960 و اعدام‌ عدنان‌ مندرس‌ پایان‌ یافت‌ (اوزدمیر، IV /192-199)؛ اما این‌ كودتا نتوانست‌ مانعی‌ بر سر راه‌ گسترش‌ اسلام‌گرایی‌ در تركیه‌ ایجاد كند (نک‍ : دنبالۀ مقاله‌). 
در بهمن‌ 1348 / ژانویۀ 1970، اسلام‌گرایان‌ با تأسیس «حزب‌ نظامی‌ ملی‌» آشكارا و رأساً وارد فعالیت‌ سیاسی‌ شدند. این‌ حزب‌ كه‌ اساس‌ برنامه‌اش‌ را «تركیۀ مسلمان‌» تشكیل‌ می‌داد، در مدتی‌ اندك‌ صاحب‌ 44 كرسی‌ در مجلس‌ شد؛ اما در جریان‌ كودتای‌ اسفند / مارس‌ همان‌ سال‌ به‌ سبب‌ِ تعقیب‌ برنامۀ دینی‌ و مخالفت‌ با اصل‌ جداییِ دین‌ از سیاست‌ منحل‌ شد (همو، IV /225). 
تأسیس‌ حزب‌ نظام‌ ملی‌ و ورود آن‌ به‌ عرصۀ رسمی‌ سیاستِ تركیه‌، نقطۀ عطفی‌ در تاریخ‌ اسلام‌ سیاسی‌ در آن‌ كشور به‌شمار می‌رود. این‌ حزب‌ سرسلسلۀ احزاب‌ هم‌ مرامی‌ چون «سلامت‌ [رستگاری] ملی‌»، رفاه‌، فضیلت‌، سعادت‌ و «عدالت‌ و توسعه‌» است‌. رهبر معنویِ تمامی‌ این‌ احزاب‌ نجم‌الدین‌ اربكان‌ (ز 1305ش‌ / 1926 م‌)، استاد سابق‌ پلی‌ تكنیك‌ استانبول‌ است‌. اربكان‌ كه‌ سرچشمۀ نابسامانیهای‌ جامعۀ تركیه‌ را در لائیك‌ بودنِ دوران‌ آتاتورك‌ می‌داند، بر آن‌ است‌ كه‌ جامعۀ تركیه‌ باید براساس‌ اخلاق‌ و معنویت‌ بازسازی‌ شود و زنگارهای‌ فرهنگ‌ غربیِ مغایر با میراث‌ اسلامی‌ زدوده‌ شود و تركیه‌ باید با تقویت‌ سرمایه‌ و صنایع‌ داخلی‌ و همكاری‌ با كشورهای‌ اسلامی‌ از طریق‌ ایجاد «بازار مشترك‌ كشورهای‌ اسلامی‌» خود را از دایرۀ نفوذ سرمایه‌داری‌ جهانی‌ كه‌ روح‌ مسیحیت‌ بر آن‌ چیره‌ است‌، نجات‌ دهد (انتخابی‌، 30). 
اربكان‌ فعالیت‌ سیاسی‌ خود را با عضویت‌ در حزب‌ راست‌گرای‌ عدالت‌، به‌ رهبری‌ سلیمان‌ دمیرل‌ آغاز كرد؛ سپس‌ به‌ عنوان‌ نامزد مستقل‌ وارد مجلس‌ شد و حزب‌ نظام‌ ملی‌ را در همین‌ دورۀ نمایندگی‌اش‌ تشكیل‌ داد. او پس‌ از انحلال‌ این‌ حزب‌، در آستانۀ انتخابات‌ سال‌ 1352ش‌ /1973م‌، «حزب‌ سلامت‌ ملی‌» را تأسیس‌ كرد. این‌ حزب‌ صاحب‌ 48 كرسیِ نمایندگی‌، و سومین‌ حزب‌ مجلس‌ شد و در دولت‌ ائتلافی‌ بلنت‌ اجویت‌ شركت‌ كرد. اربكان‌ پس‌ از برافتادن‌ِ دولت‌ اجویت‌، در دولت‌ ائتلافیِ جبهۀ ملی‌ به‌ رهبری‌ سلیمان‌ دمیرل‌ نیز حضور یافت‌. شركت‌ اربكان‌ و یارانش‌ در دولتهای‌ ائتلافی‌ِ یاد شده‌ پیامدهای‌ مهمی‌ برای‌ نظام‌ آموزشی‌ِ تركیه‌ در بر داشت‌ و به‌ ابتكار آنان‌ كتابهای‌ درسیِ تاریخ‌، فلسفه‌، اخلاق‌، علوم‌ اجتماعی‌ و ادبیات‌ به‌ گونه‌ای‌ جدی‌ بازبینی‌ و بازنویسی‌ شد (همانجا). 
پس‌ از پیروزی‌ انقلاب‌ اسلامی‌ در ایران‌، روند اسلام‌گرایی‌ و بیداری‌ اسلامی‌ در تركیه‌ شدیدتر شد و حزب‌ سلامت‌ ملی‌ به‌ سازمان‌دهیِ تظاهرات‌ گسترده‌ و بی‌سابقۀ خیابانی‌ با شعارهایی‌ چون «اسلام‌ تنها راه‌»، «دولتِ لائیك‌ سرنگون‌ خواهد شد»، «جامعۀ اسلامی‌، دولت‌ اسلامی‌» پرداخت‌. اما با كودتای‌ نظامی‌ شهریور 1359 / سپتامبر 1980، حزب‌ سلامت‌ ملی‌ مثل‌ بقیۀ احزاب‌، غیرقانونی‌ شد و اربكان‌ نیز دستگیر، و به‌ زندان‌ و محرومیت‌ از فعالیت‌ سیاسی‌ محكوم‌ گردید ( میدان‌لاروس‌، ذیل‌، II /298, 611). وی‌ پس‌ از پایان‌ دورۀ محكومیتش‌ به‌ دبیر كلیِ حزب‌ رفاه‌ (تأسیس‌: 1362ش‌ /1983م‌) برگزیده‌ شد. این‌ حزب‌ در انتخابات‌ شهرداریها در 1373ش‌ در 28 شهر ــ ازجمله‌ آنكارا و استانبول‌ ــ به‌ پیروزی‌ قاطع‌ رسید. اربكان‌ پیروزیِ اسلام‌گرایان‌ در آنكارا و استانبول‌ را به‌ شكلی‌ نمادین‌ به‌ فتح‌ مركز تجددگراییِ لائیك‌ و احیای‌ پایتخت‌ تركیه‌ در دورۀ اسلامی‌ تفسیر كرد (آیاتا، 40). 
حزب‌ رفاه‌ در انتخابات‌ آذر 1374 / دسامبر 1995، به‌ 4 /21٪ آراء دست‌ یافت‌ و توانست‌ با ائتلاف‌ با حزب «راه‌ راست‌» در تیر 1375 / ژوئیۀ 1996 به‌ تشكیل‌ دولت‌ دست‌ زند. در این‌ دولت‌ اربكان‌ نخست‌وزیر و خانم‌ تانسوچیللر، رهبر حزب‌ راه‌ راست‌ معاون‌ وی‌ بود. دولت‌ اربكان‌ در جهت اجرای‌ برنامه‌های‌ اسلام‌گرایانه‌، و از آن‌ جمله‌ تقویت‌ مدارس‌ و آموزشهای‌ دینی‌ و توسعۀ مناسبات‌ با كشورهای‌ اسلامی‌، به‌ویژه‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ گامهای‌ محتاطانه‌ای‌ برداشت‌؛ اما سرانجام‌، درنتیجۀ كارشكنی‌ِ احزاب‌ مخالف‌ و فشار شورای‌ امنیت‌ ملی‌ و ارتش‌ در خرداد 1376 / ژوئن‌ 1997 مجبور به‌ استعفا شد (ارس‌، 70). حزب‌ رفاه‌ نیز به‌ حكم‌ دادگاهِ قانون‌ اساسی‌ منحل‌ گردید (حیدرزاده‌، 57). 
پس‌ از انحلال‌ حزب‌ رفاه‌، حزب‌ اسلام‌گرای‌ فضیلت‌ جایگزین‌ آن‌ شد. این‌ حزب‌ نیز مدتی‌ بعد جای‌ خود را به‌ دو حزب‌ اسلام‌گرای‌ معتدلِ سعادت‌ به‌ رهبری‌ اربكان‌، و عدالت‌ و توسعه‌ به‌ رهبری‌ رجب‌ طیب‌ اردوغان‌ داد. حزب‌ اخیر در انتخابات‌ آبان‌ 1381 / نوامبر 2002 به‌ چنان‌ پیروزی‌ قاطعی‌ دست‌ یافت‌ كه‌ توانست‌ بدون‌ ائتلاف‌ با دیگران‌، خود به‌ تشكیل‌ دولت‌ مبادرت‌ ورزد. 
اخبار رسانه‌های‌ گروهی‌ در 1382-1383ش‌ /2003-2004م‌ حاكی‌ از تشدید و تقویتِ روند اسلام‌گرایی‌ در تركیه‌ است‌. پدیده‌هایی‌ چون‌ پوشش‌ اسلامی‌ در میان‌ زنان‌، تشكیل‌ دوره‌های‌ آموزش‌ قرآن‌ در مدارس‌، اجرای‌ برنامه‌های‌ مذهبی‌ در كانالهای‌ تلویزیونی‌، انتشار وسیعِ كتابها و نوارهای‌ صوتی‌ و تصویری‌، برپا شدن‌ چادرهای‌ افطار در طول‌ ماه‌ رمضان‌، و شركت‌ وزیرانِ اسلام‌گرا در مراسم‌ دینی‌ و حضور بانوان‌آنها باحجاب‌ اسلامی‌ در آیینهای‌ رسمی‌ بخشی‌ از حیات‌ سیاسی‌ و اجتماعیِ تركیۀ جدید شده‌ است‌. 
ویژگیِ مهم‌ اسلام‌گرایان‌ تركیه‌ كه‌ آنان‌ را از اسلام‌گرایان‌ دیگر كشورها متمایز می‌سازد، قدرت‌ انطباق‌ آنها با واقعیتهای‌ سیاسی‌ و اجتماعی‌ این‌ كشور، استفاده‌ از ساز و كارهای‌ رسمی‌ و قانونی‌ چون‌ تشكیل‌ حزب‌ و شركت‌ در انتخابات‌ و حضور در صحنۀ مدیریت‌ كشور در سطوح‌ بالاست‌. همین‌ ویژگیها باعث‌ شده‌ است‌ كه‌ به‌رغم‌ وجود نهادهای‌ مخالف‌ نیرومندی‌ چون‌ ارتش‌ و احزاب‌ سكولار، در حفظ و توسعۀ نفوذ خود روزبه‌روز موفق‌تر شوند. 

در شبه‌ قارۀ هند (هند و پاكستان‌)

شكست‌ مسلمانانِ هند از نیروهای‌ كمپانی‌ هند شرقی‌ در نبرد پلاسی‌ (1170 ق‌ /1757م‌) آخرین‌ مقاومت‌ مسلحانۀ منسجم‌ آنان‌ در برابر استعمار بریتانیا بود. با تأسیس‌ دولت‌ كمپانی‌ هند شرقی‌ در بخش‌ اعظم‌ هندوستان‌، مقامات‌ بریتانیایی‌ مداخله‌ در زندگی‌ فردی‌ و اجتماعی‌ مردم‌ هند را به‌ منظور استوار ساختنِ سلطۀ خود بر هندوستان‌ آغاز كردند. این‌ مداخلات‌ در اواخر قرن‌ 18 و اوایل‌ قرن‌ 19م‌ با تدوین‌ سلسله‌ای‌ از قوانین‌ مدنی‌ِ انگلیسی‌ ـ اسلامی‌ و تلاش‌ برای‌ تحمیل‌ آن‌ بر مسلمانان‌ ــ كه‌ پیش‌ از این‌ در امور فردی‌ و اجتماعی‌ خود از احكام‌ شریعت‌ پیروی‌ می‌كردند ــ به‌ اوج‌ خود رسید. نخستین‌ مقاومت‌ در برابر این‌ تحولات‌ از سوی‌ شاه‌ عبدالعزیز، فرزند و ادامه‌ دهندۀ راه‌ شاه‌ ولی‌الله‌ دهلوی‌ نشان‌ داده‌ شد كه‌ با صدورِ فتوا و اعلامِ مناطق‌ تحت‌ سلطۀ كمپانی‌ به‌ عنوان «دارالحرب‌»، تأكید كرد كه‌ تنها پاسخ‌ِ مسلمانان‌ در برابر مداخلات‌ انگلیسیها «جهاد» است‌. 
پس‌ از شاه‌ عبدالعزیز، شاگردش‌ احمد رای‌ بریلوی‌ (ه‍ م)، معروف‌ به‌ سیداحمد شهید با پایه‌گذاری «جنبش‌ مجاهدین‌» (جمادی‌الأخر 1241 / ژانویۀ 1826) تلاش‌ كرد راه‌ او را ادامه‌ دهد. هدف‌ عمدۀ سیداحمد، اجرای‌ احكام‌ اسلامی‌ و باز گرداندن‌ِ مسلمانان‌ به‌ سنتهای‌ صدر اسلام‌ بود؛ اما در اجرای‌ اهداف‌ خود شكست‌ خورد و سرانجام‌، همراه‌ با 600 تن‌ از پیروانش‌ در درگیری‌ با نیروهای‌ سیك‌ كشته‌ شد (24 ذیقعدۀ 1246ق‌ /7 مۀ 1831م‌). از جمله‌ یاران‌ سیداحمد در این‌ قیام‌، شاه‌ اسماعیل‌ دهلوی‌، نوۀ شاه‌ ولی‌الله‌ بود كه‌ او نیز در این‌ نبرد كشته‌ شد. شاه‌ اسماعیل‌ آثار متعددی‌ به‌ زبانهای‌ اردو، فارسی‌ و عربی‌ از خود بر جای‌ گذاشت‌ كه‌ مهم‌ترین‌ آنها كتاب‌ تقویت‌ الایمان‌ در توحید است‌. هدف‌ شاه‌ اسماعیل‌ پیراستن‌ اسلام‌ از شرك‌ و خرافات‌ بود. آثار او مورد نقد و انتقاد دیگر اندیشمندان‌ اسلامیِ هند قرار گرفت‌. در منطقۀ بنگال‌ نیز دو حركت‌ عمدۀ اسلام‌خواهی‌ پدید آمد كه‌ عبارت‌ بودند از «جنبش‌ فرائضی‌» و «جنبش‌ طریقۀ محمدیه‌». 
جنبش‌ فرائضی‌ به‌ دست‌ حاجی‌ شریعت‌الله‌ و با هدف «احیای‌ فرایض‌ دینی‌» پایه‌گذاری‌ شد (1218ق‌ /1803م‌). حاجی‌ شریعت‌الله‌ مدعی‌ احیای‌ اسلام‌ براساس‌ قرآن‌، سنت‌ و فقه‌ حنفی‌ بود. پس‌ از او پسرش‌ محسن‌، معروف‌ به‌ دودمیان‌ (1234-1277 ق‌ / 1819-1860م‌) راه‌ پدر را ادامه‌ داد و جنبش‌ فرائضی‌ را به‌ جنبشی‌ برضد استعمار بریتانیا، هندوها و فئودالها در منطقۀ بنگال‌ تبدیل‌ كرد. این‌ جنبش‌ در 1254ق‌ /1838م‌ به‌ دست‌ نیروهای‌ انگلیسی‌ و با همكاری‌ فئودالها سركوب‌ شد. 
جنبش‌ طریقۀ محمدیه‌ نیز به‌ دستِ یكی‌ از اصلاح‌طلبانِ بنگالی‌ به‌ نام‌ سیدمیرنثار علی‌، معروف‌ به‌ تیتومیر تأسیس‌ شد. تیتومیر از آراء ابن‌ تیمیه‌ و محمدبن‌ عبدالوهاب‌ تأثیر پذیرفته‌ بود و مانند دودمیان‌ دیدگاهی‌ ضدفئودالی‌ داشت‌ و سرانجام‌ نیز در درگیری‌ با نیروهای‌ بریتانیایی‌ و فئودالها كشته‌ شد و جنبش‌ طریقۀ محمدیه‌ به‌ پایان‌ رسید. 
شورش‌ سپاهیانِ هندو و مسلمان‌ در شهر میروت‌ (16 رمضان‌ 1273 ق‌ /10 مۀ 1857 م‌) و گسترش‌ آن‌ به‌ دیگر مناطق‌ هند از جمله‌ شهر دهلی‌، و سركوب‌ آن‌ به‌ دست‌ نیروهای‌ انگلیسی‌ تقریباً فكر مقاومتِ مسلحانه‌ و آشكار را از ذهن‌ مسلمانان‌ هند دور كرد و موجب‌ ظهور دو رویكرد تازه‌ در میان‌ رهبران‌ مسلمان‌ هند شد: یكی‌ انطباق‌ِ آموزه‌های‌ اسلامی‌ با آموزه‌های‌ متجددانه‌ و اخذ و اقتباسِ جنبه‌های‌ مثبتِ تمدن‌ جدید و عرضۀ اسلامی‌ سازگار و هماهنگ‌ با آن‌؛ دیگری‌ بازگشت‌ به‌ تعالیم‌ سنتیِ اسلام‌. 
مهم‌ترین‌ نمایندۀ رویكرد اول‌ سیداحمدخان‌ بود كه‌ می‌كوشید از یك‌سو مسلمانان‌ را به‌ سازگاری‌ و همسوییِ اسلام‌ با علوم‌ جدید قانع‌ سازد؛ و از سوی‌ دیگر اسلام‌ را نزد غربیها دینی‌ خردگرا و قابل‌ احترام‌ معرفی‌ كند (احمد، 17). او در تفسیر قرآن‌ روش‌ جدیدی‌ ابداع‌ كرد و با استناد به‌ آیات‌ قرآن‌، دین‌ اسلام‌ را با علوم‌ جدید منطبق‌ نشان‌ می‌داد (هاردی‌، 43-44). در حوزۀ سیاست‌، تلاش‌ سیداحمدخان‌ معطوف‌ به‌ منصرف‌ كردن‌ مسلمانان‌ از مبارزۀ مستقیم‌ با استعمار انگلستان‌ و تشویقِ آنان‌ به‌ مشاركت‌ در نهادهای‌ دولتی‌ و همكاری‌ با مقامات‌ انگلیسی‌ بود. سید با تمایلات‌ پان‌ اسلامیسم‌ مخالف‌ بود و چند مقاله‌ در بطلان‌ ادعای‌ خلافت‌ سلطان‌ عثمانی‌ نوشت‌ و مسلمانان‌ هند را از حمایت‌ او برحذر داشت‌ (كیم‌، 48؛ خورشید، 12). 
سیداحمدخان‌ برای‌ اجرای‌ اندیشه‌های‌ خود چند نهاد علمی‌ و آموزشی‌ تأسیس‌ كرد؛ مهم‌ترین‌ آنها «دانشكدۀ شرقی‌ محمدان‌» بود كه‌ بعدها به‌ دانشگاه‌ علیگره‌ مشهور شد. بسیاری‌ از شخصیتهای‌ اسلامیِ هند دانش‌ آموختۀ همین‌ دانشگاه‌ بودند (احمد، 44-46؛ حسن‌، 248). دیدگاه‌ِ تا حدودی‌ افراطیِ وی‌ در انطباق‌ آیات‌ قرآن‌ با اكتشافات‌ علمی‌ جدید، همچنین‌ همكاریِ او با مقامات‌ انگلیسی‌ انتقادها و حملات‌ زیادی‌ را متوجه‌ وی‌ كرد. مهم‌ترین‌ منتقد معاصر وی‌، سیدجمال‌الدین‌ اسدآبادی‌ بود كه‌ در رسالۀ نیچریه‌، افكار و عقاید او دربارۀ ماده‌ و طبیعت‌ را به‌ شدت‌ مورد انتقاد قرار داد (نک‍ : احمد، 17؛ نیز نک‍ : جمال‌الدین‌). 
تأسیس «مكتب‌ دیوبند» در 15 محرم‌ 1283 /30 مۀ 1866 به‌ دست‌ محمدقاسم‌ نانونوی‌ و با همكاری‌ عده‌ای‌ از علمای‌ اسلامی‌، دومین‌ نتیجۀ مهم‌ رویكردِ مسلمانان‌ به‌ دنیای‌ جدید پس‌ از سركوب‌ قیام‌ 1857 م‌ بود (هاردی‌، 48). برنامۀ درسیِ مكتب‌ دیوبند شامل‌ قرآن‌، حدیث‌، فقه‌، منطق‌، فلسفه‌ و طب‌ بود و برخلاف‌ مدارسِ وابسته‌ به‌ جنبش‌ سیداحمدخان‌، از زبان‌ انگلیسی‌ یا علوم‌ جدید در آن‌ خبری‌ نبود. مكتب‌ دیوبند بعدها به‌ دارالعلوم‌ تبدیل‌ شد و جوانانِ علاقه‌مند به‌ تحصیلِ علوم‌ دینی‌ را از تركستان‌، چین‌، افغانستان‌ و ایران‌ به‌ خود جذب‌ كرد (خورشید، 14؛ هاردی‌، 79؛ روا، 91). پیروان‌ مكتب‌ دیوبند هرگونه‌ نوآوری‌ در اسلام‌ را به‌ عنوان‌ بدعت‌ رد می‌كردند؛ از نظر سیاسی‌ نیز اگرچه‌ پیروان‌ این‌ مكتب‌ طرفدار اندیشۀ اتحاد اسلام‌ بودند، اما از شركت‌ مستقیم‌ در فعالیتهای‌ سیاسی‌ اجتناب‌ می‌كردند و معتقد بودند كه‌ لازمۀ رهایی‌ از قید استعمار بازگشتِ مسلمانان‌ به‌ اسلام‌ راستین‌ است‌ (همو، 90). 
«ندوةالعلماء» نیز از مدارس‌ مهم‌ مذهبی‌ بود كه‌ در بیداری‌ مسلمانان‌ هند نقش‌ اساسی‌ داشت‌. این‌ مدرسه‌ توسط گروهی‌ از علما و اندیشمندان‌ِ میانه‌روِ مسلمان‌ سنی‌ و شیعه‌ تأسیس‌ شد. شبلی‌ نعمانی‌ مورخ‌ و اندیشمندِ معروف‌ هندی‌ نیز ازجمله‌ پایه‌گذارانِ این‌ مدرسه‌ بود و از 1322 تا 1331ق‌ /1904 تا 1913م‌ سرپرستی‌ آن‌ را برعهده‌ داشت‌ (حسن‌، 246- 249). به‌ گفتۀ وی‌، هدف‌ ندوةالعلماء دفاع‌ از اسلام‌ در برابر حوادث‌ جاری‌ بود (همانجا). به‌طور كلی‌، این‌ مدرسه «ترویج‌ و بهبود مطالعات‌ اسلامی‌، جلوگیری‌ از خرده‌گیریهای‌ جدال‌ برانگیز میان‌ علما، اصلاحات‌ اجتماعی‌ بدون‌ درگیر شدن‌ در سیاست‌، تبلیغ‌ ایمان‌ و اعتقاد اسلامی‌ و برقراری‌ بخش‌ قانون‌گذاری‌ شرعی‌ [افتاء]» را وجهۀ همت‌ خود قرار داد (لاپیدوس‌، 721-722). شبلی‌ خود با اندیشۀ جدایی‌ِ دین‌ از سیاست‌ مخالف‌ بود. در مجموع‌ ندوةالعلماء تلاش‌ می‌كرد تا برای‌ بیداری‌ مسلمانان‌، اعتدال‌ پیشه‌ كند و از افراط و تفریطِ علیگره‌ و دیوبند بپرهیزد. 
جریان‌ فكریِ دیگری‌ كه‌ در روند بیداری‌ مسلمانان‌ هند پدید آمد، جریانی‌ بود كه‌ از سوی‌ احمد رضاخان‌ بریلوی‌ پایه‌گذاری‌ شد و به‌ زودی‌ شكل‌ یك‌ مكتب‌ فكری‌ و سیاسی‌ به‌ خود گرفت‌. این‌ مكتب‌ واكنشی‌ بود به‌ اندیشه‌های‌ وهابی ‌و مشرب‌ افراطی ‌دیوبندی. مخالفت ‌احمدرضاخان‌ با مكتب‌ دیوبند تدریجاً به‌ مسائل‌ سیاسی‌ نیز كشیده‌ شد و او همكاری‌ علمای‌ مكتب‌ دیوبند با هندوها (در قالب‌ حزب‌ كنگره‌) را نوعی‌ خیانت‌ به‌ مسلمانان‌ هند تلقی‌ می‌كرد؛ او همچنین‌ مسلمانان‌ را از شركت‌ در «جنبش‌ عدم‌ همكاری‌» به‌ رهبری‌ گاندی‌، برحذر می‌داشت‌. اختلاف‌ و رقابت‌ دو مكتب‌ دیوبند و بریلوی‌ تا دوران‌ معاصر باقی‌ مانده‌، و امروزه‌ نیز رفتار سیاسی‌ و اجتماعی‌ مسلمانان‌ هند تا حدودی‌ تحت‌ تأثیر این‌ رقابت‌ و اختلاف‌ است‌ (احمد، همانجا)؛ اما به‌ هر حال‌، مسلمانان‌ هند، هرگاه‌ پای‌ منافع‌ حیاتی‌شان‌ به‌ میان‌ آمده‌ است‌، با وجود اختلاف‌ مذهبها و مرامها و مشربها به‌ صورت‌ یكپارچه‌ و هماهنگ‌ عمل‌ كرده‌اند كه‌ نمونۀ آن‌ را در قضیۀ مسجد بابری‌ می‌توان‌ مشاهده‌ كرد. 

صفحه 1 از7

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: