بیت المقدس
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 28 اردیبهشت 1401
https://cgie.org.ir/fa/article/229248/بیت-المقدس
چهارشنبه 27 فروردین 1404
چاپ شده
13
گروهی از روایات مربوط به بیتالمقدس ــ كه پرشمار نیز هستند ــ مربوط به آخرالزمان است. وجود برخی پاسخهای رسول اكرم (ص) به پرسشهایی از سوی صحابه، یا سخنانی از آن حضرت، بهویژه دربارۀ اشراط الساعه و آخرالزمان، برای به دست آوردن نمایی كلی از اندیشۀ اسلامی دربارۀ جایگاه بیتالمقدس در موضوعِ یاد شده، حائز اهمیت است. برای نمونه پیامبر (ص) در پاسخِ این پرسشِ عوف بن مالك اشجعی كه از نشانههای آخرالزمان چیست، به عنوان دومین نشانه از نشانههای 6گانه، از فتح بیتالمقدس یاد كرده است (احمد بن حنبل، همان، 6 /27؛ ابن ابی شبیه، 7 /480؛ بیهقی، همان، 9 /223؛ ابن حجر، فتح، 6 /279؛ بحشل، 59). همچنین اینكه پیامبر (ص) بیتالمقدس را ارض محشر دانسته (بیهقی، شعب ... ، 1 /316؛ ابن اثیر، 5 /551؛ هیثمی، 10 /343)، در كنار این روایت از ابوامامۀ باهلی از آن حضرت كه در آخرالزمان، بیتالمقدس را مكانی امن برای مؤمنان یاد كرده است (همو، 7 /288؛ برای پذیرش روایات ابوامامه نزد شامیان، نک : نووی، 1(2) /176)، نمونههایی دیگر از وجود اعتقاد به ارتباط میان آخرالزمان و بیتالمقدس است. حدیث نبوی دربارۀ اینكه آن دیار در قیامت محل تجمع آدمیان است (اسحاق ابن راهویه، 1 /106؛ طبرانی، 7 /264)، نه تنها مكمل روایت یاد شده دربارۀ ارض محشر است، كه مفهوم مكان امن را هم تأیید میكند. بر همین مبنا، روایات فراوانی را در نام بردن از بیتالمقدس به عنوان پناهگاه، میتوان در منابع به دست آورد (مثلاً نک : رویانی، 2 /297؛ ابن بابویه، كمالالدین، 526؛ یاقوت، بلدان، ذیل مقدس). آن دسته از روایات كه به خرابی یا عمران بیتالمقدس در روز موعود اشاره دارند، هم در ادامۀ نمونههای یاد شده قرار میگیرند: نمونۀ خرابی آن دیار، سخن معاذ بن جبل و كعب الاحبار دربارۀ باد دمنده و خراب كنندۀ بیتالمقدس در آن زمان است (نک : نعیم بن حماد، 2 /626)؛ و نمونۀ عمران روایتی دیگر از معاذ است كه بر آن پایه، در مسیری از حلقههای متصلاز اتفاقات، به ترتیب عمران بیتالمقدس، خرابی یثرب، فتح قسطنطنیه و در نهایت خروج دجال در پی هم میآیند (حاكم، 4 /467؛ ابوداوود، 4 /110؛ ابن ابی شبیه، 7 / 458). در بخشی از روایات فتنۀ دجال، 3 مفهوم ــ به صورتی كلیدی و تكرار شونده ــ توجه را جلب میكند: 1. نشانۀ پلیدی كه جهان را از ظلم میآكند (دجّال)؛ 2. نشانۀ پاكی و پاك كنندۀ پلیدیها (مهدی موعود، مسیح)؛ 3. نشانۀ مأمن و شهری امن (بیتالمقدس). در روایات فتنۀ دجال در آخرالزمان، بیتالمقدس به نوعی مركزیت مییابد و شهری محوری تلقی میشود، چنانكه در سخن از مقابلۀ مسیح با آن كذاب، این شهر مأمنی برای مؤمنان معرفی میگردد. در روایتی آمده است كه عیسی بن مریم (ع) پس از مقابله با دجال، به بیتالمقدس باز میگردد (نعیم بن حماد، 2 /560، 571). مفهوم دقیق این بازگشت، آنگاه كه با حدیث نبوی دربارۀ نزول حضرت عیسی (ع) در آخرالزمان در «ارض مقدس» (قرطبی، 16 /106) سنجیده میشود، افزون بر هماهنگی، نشان دهندۀ آن است كه مسیر حركت برای سركوب پلیدی از بیتالمقدس آغاز میشود و در بیتالمقدس پایان مییابد (برای دیدگاهی تأویلی، قس: قونوی، 119). در روایتی آمده است كه پیامبر اكرم (ص) شمار مردم عرب را در زمان خروج دجال اندك یاد كرده است كه نمایندگان آنان در بیتالمقدس گرد هم میآیند و عیسی بن مریم (ع) در مقابله با دجال، وی را از میان میبرد (نک : ابن ماجه، 2 /1361؛ نیز عظیمآبادی، 11 /302؛ مباركفوری، 6 /360). برای تغییر زاویۀ دید به همین موضوع، میتوان از روایتی بهره گرفت كه در قصص دجال، عیسی بن مریم(ع) به بیتالمقدس میرود و با مسلمین آن دیار نماز میگزارد و ایشان را به بهشت بشارت میدهد (نعیم بن حماد، 2 /572) و سپس ارواح مؤمنان از آنجا به آسمان صعود میكنند (نک : همو، 2 / 579). در اینجا به عنوان روایتی ویژه باید سخنی از كعب را یاد كرد كه بر آن اساس، پادشاهی از بیتالمقدس برای دستیابی به گنجهای هند، سپاهی را بدانجا گسیل میدارد. با دستیابی به كنوز آن دیار، سپاه تا زمان خروج دجال در هند باقی میماند (همو، 1 /403). مسیر حركت در متن این روایت، مخالف مسیر روایتی است كه در آن، پیكر آدم (ع) پس از مرگ، از هند به بیتالمقدس برده میشود (مثلاً نک : طبری، تاریخ، 1 /101؛ ابوالشیخ، 5 /1552؛ سیوطی، عبدالرحمان، الدر، 1 /62؛ قس: یعقوبی، 1 /62)؛ اما در ورای هر دو روایت، بهشت جزئی مفروض گرفته شده است؛ چه، به هر حال، هند محل هبوط ابوالبشر است؛ بدین ترتیب، در این روایات بهشت، هند و بیتالمقدس تشكیل دهندۀ مثلثی ماوراءالطبیعیاند كه یك سوی آن آغاز و بهشت، و سوی دیگر آن قیامت و آخرالزمان است. در مفهوم كلی مهدویت، در احادیثی از پیامبر اكرم (ص) به كسی از نسل آن حضرت اشاره شده است كه جهان را آباد خواهد كرد و در نهایت در بیتالمقدس مقام خواهد یافت (نعیم بن حماد، 1 /379، 386، 393؛ ضیاء مقدسی، 72؛ هیثمی، 7 /317). در روایاتی از اهل بیت (ع) هم آنگاه كه از مهدی موعود (ع) سخن به میان میآید، به سكنا، یا دست كم هجرت آن حضرت به بیتالمقدس اشاره شده است (نعیم بن حماد، 1 /366؛ اربلی، 3 /272). درواقع، روایات سوق دهندۀ اندیشه به سمت مفهوم بیتالمقدس به عنوان ارض محشر است (اسحاق بن راهویه، 1 /106؛ ابن كثیر، التفسیر، 3 /404؛ بیهقی، شعب، 1 /316). بیتالمقدس، این ارض محشر در اندیشۀ اسلامی ــ كه برپایۀ روایتی از امام حسن(ع)، هر شب جمعه محل تجمع ارواح مردگان است (ابن شعبه، 242؛ مجلسی، 6 /286-287) ــ بهشت و جهنم، هر دو را در خود دارد. در روایت است كه در شب اسراء، آن زمان كه پیامبر (ص) در بیتالمقدس قرار یافتند، بادی گرم و سپس بادی خنك وزیدن گرفت. جبرئیل در پاسخ به پرسش رسول گرامی (ص) از چیستیِ آن بادها، نخستین را بادی یاد كرد كه از جهنم میوزد و دومین را بادی بهشتی نامید (ابن بابویه، الامالی، 365؛ فتال، 57؛ نیز نک : ابن شعبه، 243). وجود مكانی به نام «وادی جهنم» در بیتالمقدس (هروی، 28؛ طبری، تفسیر، 27 /225؛ ابن كثیر، همان، 4 /310)، یا مغارۀالارواح كه هروی از داخل آن هم اطلاعاتی به دست داده است (ص 26-27)، در كنار روایتی از دیدار پیامبر(ص) با مالك، خازن جهنم (نک : سیوطی، عبدالرحمان، الحبائك، 61؛ نیز نک : برهانالدین، 69-70، 77)، شاید در به وجود آمدنِ این اندیشه مؤثر بوده باشد. اما به هر روی، بدون توجه به چراییِ به وجود آمدن این تفكر، تكرار آن در روایات آمیختگیِ مفاهیم آن جهانی را با این سرزمین نشان میدهد. این آمیختگی تا حدی است كه در برخی از روایات، تصویری از رستاخیز در بیتالمقدس ترسیم میشود كه در آن، بیتالمقدس ارض محشر و محل نشور است؛ و با برابر نهادن آن با عرش الاهی (نک : فتال، 409)، اهل بهشت در سمت راستِ صخره، و جهنمیان ــ كه از طبقۀ هفتم زیرزمین برون آمدهاند ــ در سمت چپ صخره نشان داده میشوند (قمی، 2 /272؛ مجلسی، 6 /286-287، 7 /116). دور نیست كه برخی اعتقادات دربارۀ به خاكسپاری مردگان در آن دیار هم دربارۀ همین مفهوم حشر بوده باشد؛ اندیشهای كه یهودیان هم بدان معتقد بودهاند، ولی گاه چندان هم پذیرفته نمیشده، و مورد نقد قرار میگرفته است. برای نمونههایی از این گونه افكار میتوان به روایات انتقال پیكر انبیایی چون آدم و یعقوب (ع) پس از مرگ به بیتالمقدس و دفن شدن آنها در آنجا اشاره كرد (بسیاری منابع ازجمله: طبری، تاریخ، 1 /109؛ راوندی، قصص، 138؛ سیوطی، عبدالرحمان، الدر، 1 /62؛ برای نقد و ردی بر این عمل، نک : قاضی نعمان، دعائم، 1 /243)؛ اعتقاد به وجود قبر بسیاری از ایشان همچون نوح، ابراهیم و اسحاق(ع) (مقدسی، 46؛ هروی، 10، برای قبر برخی از صحابه و تابعان، نک : 28؛ علیمی، 1 /266 بب ، 285) نیز در همین راستاست. در نهایت باید به این نكتۀ مهم توجه كرد كه انبوهیِ منابع و فراگیریِ آنها در شرق و غرب و نیز در طیفهای گوناگون فرهنگی، نشان دهندۀ میزان ارزشمندی بیتالمقدس نزد مسلمانان است. نشانههای این آثار را بهویژه در اشعار شاعران در دورۀ جنگهای صلیبی میتوان مشاهده كرد (مثلاً نک : عبدالمهدی، 31، 37، جم ).
در پایان بخش V.
فرامرز حاجمنوچهری
تواریخ محلی و فضائلنویسی به عنوان گونههایی از تألیف، بهویژه دربارۀ شهرهایی چون مكه، مدینه، بیتالمقدس، كوفه و دمشق دارای نمونه است. اگرچه در بسیاری از آثار همچون كتابهای جغرافیایی، سفرنامهها، فتوح و كتابهای طبقات به یادكردی از بیتالمقدس پرداخته شده، اما آثار تألیف شده، مخصوصاً دربارۀ این دیار خود قابل بررسی است. البته نباید انتظار داشت كه از سدههای 1 و 2ق /7 و 8 م بجز روایات و قصص و آنچه در تفاسیر آمده است، آثاری مستقل وجود داشته باشد. اما وجود اثری از ابوحذیفه اسحاق بن بشر بخاری (د 206 ق /821 م)، با عنوان فتوح بیتالمقدس تاریخچۀ تألیف دربارۀ این سرزمین را قدمت بیشتری میدهد (نک : سخاوی، الاعلان ... ، 171؛ حاجی خلیفه، 2 /1240). در سدههای 3 و 4 ق / 9 و 10 م اینگونه آثار قدری امكان پیگیری بیشتر دارند. كتاب من نزل فلسطین من الصحابة از موسی بن سهل بن قادم رملی (د 261 ق /875 م)، با نگاهی متفاوت، به عنوان اثری رجالی قابل توجه است (نک : ابن حجر، الاصابة، 2 /408، 3 /184، جم ). كتاب اخبار بیتالمقدس از احمدبن خلف سبحی ــ كه ابن خبر اشبیلی از آن یاد میكند (ص 279) ــ با در نظر گرفتنِ وجود 5 واسطه، در شمار آثار سدۀ 4ق قرار میگیرد. نسخهای در كتابخانۀ اسكوریال (شم 404) از كتاب وصف مكة شرفهاالله و عظمها و وصف المدینة الطیبة و وصف بیتالمقدس المبارك و ما حوله از محمد بن ابیبكر تلمسانی از سدۀ 4ق نیز باقی است كه به وصف شهرهای مقدسِ مكه، مدینه و بیتالمقدس پرداخته است (نک : عسلی، 26). با آغاز درگیریها میان شرق و غرب، به عنوان نقاط شروع جنگهای صلیبی، برخی كسان شروع به تألیف آثاری در فضایل این سرزمین كردند. فضائل بیتالمقدس (چ بیتالمقدس، 1979 م) از ابوبكر محمد بن احمد واسطی (د 410ق /1019م) كه تألیف آن به اواخر سدۀ 4 یا آغاز سدۀ 5 ق باز میگردد، قدیمترین اثر مستقل در این موضوع است و آثار بعدی درواقع راه این مؤلف را پی گرفتند. پس از او ابوالمعالی مشرف بن مُرَجّی از عالمان سدۀ 5ق /11م فضائل بیتالمقدس و الصخرۀ را نگاشت كه بهویژه مورد استفادۀ پسینیان او قرار گرفت (برای نسخۀ خطی آن، نک : همو، 37). شاگرد مقتول وی، ابوالقاسم رمیلی هم كه به تألیف كتابی در فضائل بیتالمقدس آغاز كرده بود، چون در 492 ق / 1099م به اسارت صلیبیون درآمد، نتوانست آن را به پایان برد و به دست ایشان سنگسار شد (علیمی، 1 / 298- 299). اواخر سدۀ 5 و تقریباً سدۀ 6ق را باید دورۀ فترت در تألیف آثار فضایل دانست. حضور پرشور صلاحالدین ایوبی و سپاه مسلمانان در برابر لشكر صلیبیون، از نشانههای ایندوره است؛ فتوحات صلاحالدین سببِ تألیف آثار بسیاری در بزرگداشت از سپاه اسلام شد. تألیف الفتح ( الفیح) القسی فی الفتح القدسی از عماد اصفهانی، وزیر و كاتب صلاحالدین در تمجید از سلطان كه در قالب اثری ادبی تألیف شده، از همین دست است (نک : همو، 1 /400؛ برای چاپهای نسخ، نک : عسلی، 42-44). در این دوره، جهادنامههایی با اهتمام بر مسئلۀ بیتالمقدس و جنگهای آزادسازی آن نوشته شده است (مثلاً نک : حاجی خلیفه، 1 / 809، 2 /1275، 1823). قاسم بن علی ابن عساكر (د 600 ق /1203 م) هم بر همین مبنا الجامع المستقصى فی فضائل المسجد الاقصى را تألیف كرد. دور نیست كه كتاب الجهاد او هم به قصد تهییج مسلمانان نگاشته شده باشد (نک : سبكی، عبدالوهاب، 8 /352؛ حاجی خلیفه، 1 /574). فشار جنگ و حضور سپاه دشمن، مردم بیتالمقدس را بر آن میداشت تا از بزرگان تألیف اثری بخواهند كه در آینۀ آن پیشینۀ خود را مشاهده كنند. از همینرو، فضائل القدس ابن جوزی (د 597ق) به رشتۀ تحریر درآمد (نک : ابن جوزی، فضائل، 18). در سدۀ 6 ق /12 م حسن ابن صَصری (د 586 ق /1190 م) با نگاهی كاملاً حدیثی به تألیف فضائل بیتالمقدس پرداخت (ذهبی، سیر ... ، 21 /265) و در سدۀ 7 ق /13 م فضائلنویسی اوج گرفت. از مهمترین آثار این سده میتوان به الانس فی فضائل القدس از قاضی امینالدین احمد (د 610 ق /1213 م)، عموزادۀ قاسم ابن عساكر اشاره كرد (نک : حاجی خلیفه، 1 /178) كه اگرچه نسخهای از آن به دست نیامده است، باید آن را در شمار نخستین آثار این دوره در نظر آورد. روضةالاولیاء فی مسجد ایلیا از محبالدین محمدبن محمود ابن نجار بغدادی (د 643ق /1245م) اثر دیگری است (نک : یاقوت، ادبا، 19 / 49-50) كه اگرچه نسخهای از آن در دست نیست، به نظر میرسد كه توجه مؤلف بهطور خاص به مسجد بوده است. ابوسعد عبدالله بن حسن ابن عساكر (د 645 ق /1247 م) از عالمان دشمقی، همچون برخی دیگر از اعضای خاندان خود به تألیف اثری در فضل بیتالمقدس، با همین نام همت گماشت (نک : حاجیخلیفه، 2 / 1278). ابواسحاق ابراهیم بن یحیی مكناسی در همان حدودِ زمانی، اما در غرب سرزمینهای اسلامی با همان منظر حدیثی، اثری در فضائل بیتالمقدس و شام تألیف كرد. از این اثر نسخهای در كتابخانۀ توبینگن موجود است (شم 26) (نک : عسلی، 58). در همین كتابخانه نسخهای دیگر تحت عنوان فضائل الشام و فضائل مدنها و بیتالمقدس ... نگهداری میشود كه اگرچه از مؤلف آن اطلاعی دردست نیست، اما به همین دوره مربوط است (همو، 61). تألیف فضائل بیتالمقدس و فضائل الشام فیها از شمسالدین محمدبن محمد كنجی (د 682 ق /1283 م) به عنوان اثری از یك صوفی را باید در شمار آخرین تألیفات این سده در نظر آورد (برای نسخۀ آن، نک : همو، 55). كراچكوفسكی با اشاره به امر تألیف از سوی علمای اسلام در این زمینه و نامگذاری آن به «حركت» و «جنبش»، سدههای 8 و 9ق /14 و 15م را اوج این حركت یاد میكند. در این زمان، اعتقاد شدید به زیارت بیتالمقدس به عنوان حجی در رتبهای پایینتر از حج مكه (نک : ناصرخسرو، 26- 29)، اما دارای اهمیتی فراوان، بر تألیف آثار فضائل افزود ؛ حال آنكه تشویق داعیان و حكام وقت نیز نه تنها بر افزایش امر زیارت اثر داشت، بلكه دور نیست كه در تألیفات هم بیاثر نبوده باشد (نک : 2 /506-507). برخی از مهمترین آثار بیتالمقدس در همین دو سده تألیف شده است؛ و این زمانی است كه از نظر شمار هم تقریباً بیشترین آمار در این تألیفات وجود دارد. باعث النفوس الى زیارةالقدس المحروس از برهانالدین فزاری (ابن فركاح) (د 729ق /1329م) كه از مهمترین آثار در این زمینه است، نه تنها در آثار پسینیان 8 مورد استفاده بوده (نک : سیوطی، محمد، 1 /85)، كه مستشرقان هم بسیار بدان توجه نشان دادهاند (مثلاً نک : متیوز، «سرزمین ... »، 240 ff.، «مثیر ... »، 108 ff.). مثیرالغرام الى زیارة القدس و الشام از شهابالدین مقدسی (د 775 ق /1373 م) نیز از آثار یاد كردنی است (علیمی، 2 /157؛ سیوطی، محمد، 1 /83؛ كراچكوفسكی، 2 /511-512). بخشهایی از این اثر را لسترنج در 1887م در مجلد 19 «مجلۀ سلطنتی آسیایی» به چاپ رساند. محمدبن عمار مالكی (د 844ق /1440م) این اثر را با عنوان منتهی المرام فی تحصیل مثیرالغرام مختصر كرده است (بغدادی، 2 /574؛ نیز نک : سخاوی، الضوء ... ، 8 /233-234). گفتنی است كه در اوایل سدۀ 9ق /15م تاجالدین اسحاق بن برهانالدین تدمری (د 833ق /1430م) اثری با نام مشابه مثیرالغرام الى زیارة الخلیل علیهالسلام تألیف كرد كه اصل توجه وی در این اثر به سیرۀ ابراهیم نبی(ع) بود (علیمی، 2 /139-140). این اثر را متیوز در «مجلۀ شرقشناسی فلسطین» به چاپ رساند (نک : «سرزمین»، 239). همچنین لسترنج آن را در سلسلۀ جدید «مجلۀ سلطنتی آسیایی» چاپ كرد. اتحاف الاخصاء بفضائل المسجد الاقصى (تألیف: 875 ق /1470 م) از شمسالدین محمد سیوطی اثر قابل توجه دیگر است. مؤلف در مقدمۀ تقریباً نام تمام آن، آثار پیش از خود در این زمینه را یاد، و البته در اثر خود از آنها استفاده كرده است (1 /83 بب ). لامنگ در 1817م ترجمهای لاتین از بخشهایی از آن را در كپنهاگ، و رینولدز در 1836 م ترجمۀ انگلیسی آن را در لندن منتشر كرد. لسترنج كه اثری با عنوان «فلسطین نزد مسلمانان» تألیف، و بسیاری از دیگر آثار را هم در آن یاد كرده بود، به این اثر هم توجه نشان داد و همچنین در مقالهای در مجلد 19 «مجلۀ سلطنتی آسیایی» به شرح و وصف آن پرداخت. از دیگر آثار سدههای 8 و 9ق میتوان به الروض المغرس فی فضل بیتالمقدس از عبدالوهاب بن عمر حسینی (د 875 ق / 1470م) اشاره كرد (حاجی خلیفه، 1 /920؛ نیز نک : سخاوی، همان، 5 /106). اثر دیگر سلسلۀ العسجد فی صفة الصخرة و المسجد از تاجالدین احمدبن عبدالله حنفی (د 755ق /1354م) است. تحصیل الانس لزائر القدس از عبدالملك بن هشام (د 761ق /1360م) (نک : كحاله، 6 /192)، مسائل الانس فی تهذیب الوارد فی فضائل القدس از ابوسعید خلیل بن كَیكَلدی علایی (د 761 ق) (عسلی، 70)، تجرید من نزل بیتالمقدس از ابوبكر بن محبالدین (د 789 ق / 1387 م) (سخاوی، الاعلان، 257) و نیز اعلام الساجد باحكام المساجد از زركشی (د 794 ق /1392 م) كه در قاهره (1385 ق) چاپ شده است، از آثار سدۀ 8ق به شمار میآیند. در سدۀ 9 ق /15 م تألیف آثار در این زمینه اندكی متفاوت است. در آثار این زمان توجه فراوانی نسبت به مسجد بیتالمقدس ــ حتى این مسجد در كنار مساجد مكه و مدینه ــ دیده میشود. افزون بر كتاب یاد شدۀ پیشین، آثاری چون تسهیل المقاصد لزوار المساجد از شهابالدین ابوالعباس اقفهسی (د 808 ق /1405 م) (نک : حتى، 542)؛ و اِثارة الترغیب و التشویق الی المساجد الثلاثة و البیت العتیق از محمد بن اسحاق خوارزمی (د 827 ق /1424 م) (نک : زركلی، 6 /30)، عالمی حنفی كه مختصر كتاب وی به چاپ رسیده است، قابل توجهاند. در نهایت گفتنی است كه برخلاف آثار یاد شده، آثاری هم در ذم و نكوهش ساكنان بیتالمقدس تألیف شده است، همچون اثری از برهانالدین ابراهیم بن عمر بقاعی (نک : حاجی خلیفه، 1 /81-82). اگر در قرنهای 8 و 9 ق بیشترین آثار دربارۀ بیتالمقدس تألیف شد و اوج اهمیت دادن به فضایلنویسی بود، شاخص سدۀ 10ق /16م با وجود كتابی چون الانس الجلیل مجیرالدین عبدالرحمان عُلَیمی حنبلی، اثری توان برابری با سدههای پیشین را یافت. البته در این سده آثاری چون فضائل بیتالمقدس از محمد بن علی بن طولون (د 953ق /1546م) نیز قابل یادكرد است (كراچكوفسكی، 2 /682). المستقصى فی فضائل الاقصى از نصرالدین حلبی رومی (د 948 ق /1541 م) بهویژه از آنرو كه چاپ آن در مجلۀ عبری زبان تربیز در 1961 م صورت گرفته (نک : سیوان، 100-110)، قابل توجه است. در سدههای 11 و 12 ق /17 و 18 م هم روند تألیف آثار بیتالمقدس توسط كسانی چون محمد یحیى افندی (د ح 1010ق / 1601م) با تألیف فضائل قدس شریف (كراچكوفسكی، 2 /613)، شهابالدین احمد قلیویی (د 1069 ق / 1659 م) با كتاب فضائل مكة و المدینة و بیتالمقدس و شیء من تاریخها (زركلی، 1 /92)، و مصطفى اسعد لقیمی (د 1173 ق /1760 م) با اثرش، لطائف انس الجلیل فی تحایف القدس و الخلیل (مرادی، 4 /154-155؛ كراچكوفسكی، 2 /755) ادامه یافت (برای برخی از آثار در سدههای بعد، نک : همانجا؛ متیوز، «سرزمین»، سراسر مقاله). كامل جمیل عسلی در یك مطالعۀ كتابشناختی، آثار بر جای مانده و از دست رفته در فضایل بیتالمقدس را معرفی و بررسی كرده است (نک : مآخذ).
ابن ابی حاتم، عبدالرحمان، الجرح و التعدیل، حیدرآباد دكن، 1372ق / 1953م؛ ابن ابی شبیه، عبدالله، المصنف، به كوشش كمال یوسف حوت، ریاض، 1409ق؛ ابن ابی عاصم، احمد، السنة، به كوشش محمد ناصرالدین البانی، بیروت، 1400ق /1994م؛ ابن اثیر، علی، اسدالغابة، قاهره، 1280-1286ق؛ ابن بابویه، محمد، الامالی، بیروت، 1400ق /1980م؛ همو، ثواب الاعمال، به كوشش محمد مهدی خرسان، نجف، 1392ق /1972م؛ همو، الخصال، به كوشش علیاكبر غفاری، قم، 1362ش؛ همو، علل الشرایع، نجف، 1385ق /1966م؛ همو، عیون اخبارالرضا(ع)، به كوشش مهدی حسینی لاجوردی، قم، 1377ق؛ همو، كمالالدین و تمام النعمة، به كوشش علیاكبر غفاری، تهران، 1390ق؛ ابن جماعه، محمد، غرر التبیان، به كوشش عبدالجواد خلف، كراچی، جامعةالدراسات الاسلامیه؛ ابن جوزی، عبدالرحمان، بستان الواعظین، بیروت، دارالكتاب العربی؛ همو، فضائل القدس، به كوشش جبرائیل سلیمان جبور، بیروت، 1979م؛ همو، الموضوعات، به كوشش عبدالرحمان محمد عثمان، بیروت، دارالفكر؛ ابن حبان، محمد، صحیح، بیروت، 1414ق /1993م؛ ابن حجر عسقلانی، احمد، الاصابة، به كوشش علی محمد بجاوی، بیروت، 1412ق /1992م؛ همو، فتح الباری، به كوشش محمد فؤاد عبدالباقی و محبالدین خطیب، قاهره، 1348ق؛ همو، لسان المیزان، حیدرآباد دكن، 1329ق؛ ابن خیر اشبیلی، محمد، فهرسة، به كوشش كودرا، بغداد، 1963م؛ ابن رافع سلامی، محمد، الوفیات، به كوشش صالح مهدی عباس و بشار عواد معروف، بیروت، 1402ق؛ ابن رستم طبری، محمد، المسترشد، به كوشش احمد محمودی، تهران، مؤسسۀ كوشانپور؛ ابن سعد، الطبقات الكبرى، بیروت، دارصادر؛ ابن شعبه، حسن، تحف العقول، به كوشش علیاكبر غفاری، تهران، 1363ش؛ ابن شهر آشوب، محمد، مناقب آل ابیطالب، نجف، مكتبة محمدكاظم كتبی؛ ابن طاووس، علی، سعدالسعود، نجف، 1369ق /1950م؛ همو، مهج الدعوات، قم، 1411ق؛ همو، الیقین، به كوشش انصاری، قم، دارالكتاب؛ ابن عساكر، علی، تاریخ مدینة دمشق، به كوشش علی شیری، بیروت /دمشق، 1415ق /1995م؛ ابن فهد، احمد، عدة الداعی، به كوشش احمد موحدی، قم، مكتبة وجدانی؛ ابن قولویه، جعفر، كامل الزیارات، به كوشش جواد قیومی، قم، 1417ق؛ ابن كثیر، البدایة والنهایة، به كوشش علی شیری، بیروت، 1408ق /1988م؛ همو، التفسیر، بیروت، 1401ق؛ همو، قصص الانبیاء، به كوشش مصطفى عبدالواحد، قاهره، 1388ق /1966م؛ ابن ماجه، محمد، السنن، به كوشش محمد فؤاد عبدالباقی، قاهره، 1952-1953 م؛ ابن هشام، عبدالملك، سیرة النبی، به كوشش محمد محییالدین عبدالحمید، قاهره، 1391ق / 1971م؛ ابوداوود سجستانی، سلیمان، السنن، به كوشش محمد محییالدین عبدالحمید، قاهره، دار احیاء السنة النبویه؛ ابوالشیخ اصفهانی، عبدالله، العظمة، ریاض، 1408ق؛ ابوالصلاح حلبی، تقی، تقریب المعارف، به كوشش رضا استادی، قم، 1404ق؛ ابوالفتوح رازی، حسین، روض الجنان، به كوشش ابوالحسن شعرانی، تهران، 1356ش بب ؛ ابوالقاسم حكیم سمرقندی، اسحاق، السواد الاعظم، ترجمۀ كهن فارسی، به كوشش عبدالحی حبیبی، تهران، 1348ش؛ احمدبن حنبل، المسند، قاهره، 1313ق؛ همو، الورع، بیروت، 1414ق؛ الاختصاص، منسوب به شیخ مفید، به كوشش علیاكبر غفاری، قم، جماعة المدرسین؛ اربلی، علی، كشف الغمۀ، بیروت، 1405ق؛ اسحاق بن راهویه، المسند، به كوشش عبدالغفور بلوشی، مدینه، 1995م؛ بحشل، اسلم، تاریخ واسط، به كوشش كوركیس عواد، بغداد، 1387ق / 1967م؛ بخاری، محمد، التاریخ الكبیر، حیدرآباد دكن، 1398 ق / 1978 م؛ همو، الصحیح، استانبول، 1388ق؛ برهانالدین فزاری، ابراهیم، «باعث النفوس الی زیارة القدس المحروس» (نک : مل ، ابن فركاح)؛ بزار، احمد، المسند ( البحرالزخار)، به كوشش محفوظ الرحمان زینالله، بیروت /مدینه، 1409ق؛ بغدادی، ایضاح؛ بیاضی، علی، الصراط المستقیم، تهران، 1384ق؛ بیهقی، احمد، السنن الكبرى، مدینه، 1410ق / 1989م؛ همو، شعب الایمان، به كوشش محمدسعیدبن بسیونی زغلول، بیروت، 1410ق؛ جاحظ، عمرو، الحیوان، به كوشش عبدالسلام هارون، قاهره، 1357ق؛ جرار، حسنی ادهم، شعب فلسطین امام التآمر البریطانی و الكید الصهیونی، 1920- 1939، عمان، 1992م؛ حاجی خلیفه، كشف؛ حاكم نیشابوری، محمد، المستدرك علی الصحیحین، به كوشش مصطفى عبدالقادر عطا، بیروت، 1411ق / 1990م؛ حسینی دمشقی، محمد، «ذیل تذكرة الحفاظ»، همراه تذكرة الحفاظ ذهبی، بیروت، دارالكتبالعلمیه؛ دلائلالامامة، منسوب به ابن رستم طبری، نجف، 1383ق /1962م؛ ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، به كوشش بشار عواد معروف و محیی هلال سرحان، بیروت، 1405ق /1985م؛ همو، میزان الاعتدال، به كوشش علی محمد بجاوی، قاهره، 1382ق /1963م؛ راوندی، سعید، الخرائج و الجرائح، قم، 1409ق؛ همو، قصص الانبیاء، به كوشش غلامرضا عرفانیان، قم، 1409ق؛ ربعی، علی، فضائل الشام و دمشق، به كوشش صلاحالدین منجد، دمشق، 1950م؛ رویانی، محمد، مسند، به كوشش ایمن علی ابویمانی، قاهره، 1416ق؛ زركلی، اعلام؛ زمخشری، محمود، ربیع الابرار، به كوشش سلیم نعیمی، بغداد، مطبعة العانی؛ همو، الكشاف، قاهره، 1366ق /1947م؛ سبكی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیۀ الكبرى، به كوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، 1383ق / 1964م؛ سبكی، علی، السیف الصقیل، به كوشش محمدزاهد كوثری، قاهره، مكتبة زهران؛ سخاوی، محمد، الاعلان بالتوبیخ، به كوشش روزنتال، بغداد، 1382ق / 1963م؛ همو، الضوء اللامع، قاهره، 1376ق؛ همو، الفخر المتوالی فیمن انتسب للنبی، به كوشش مشهور حسن سلمان، زرقاء، 1987م؛ سراج اندلسی، محمد، الحلل السندسیة، به كوشش محمد حبیب هیله، بیروت، 1984م؛ سیوطی، عبدالرحمان، الحبائك فی اخبارالملائك، به كوشش مصطفى عاشور، قاهره، مكتبة القرآن؛ همو، الدر المنثور، بیروت، 1987م؛ سیوطی، محمد، اتحاف الاخصا، به كوشش احمد رمضان احمد، قاهره، 1983م؛ صفار، محمد، بصائر الدرجات، تهران، 1404ق؛ ضیاء مقدسی، محمد، فضائل بیتالمقدس، به كوشش محمد مطیع حافظ، دمشق، 1405ق /1985م؛ طبرانی، سلیمان، المعجم الكبیر، به كوشش حمدی عبدالمجید سلفی، موصل، 1404 ق /1983 م؛ طبرسی، فضل، اعلام الورى، قم، 1417ق؛ همو، مجمع البیان، صیدا، 1333 ق؛ طبری، تاریخ، بیروت، 1407ق؛ همو، تفسیر، بیروت، 1405ق؛ طوسی، محمد، التبیان، به كوشش احمد قصیر عاملی، نجف، 1383 ق /1964 م؛ طیباوی، عبداللطیف، القدس الشریف فی تاریخ العرب و الاسلام، دمشق، 1400 ق /1980م؛ عبدالمهدی، عبدالجلیل حسن، بیتالمقدس فی ادب الحروب الصلیبیة، بیروت، 1409ق /1989م؛ عسلی، كامل جمیل، مخطوطات فضائل بیتالمقدس، عمان، 1405ق /1984م؛ عظیمآبادی، محمد، عون المعبود، بیروت، 1415 ق /1995 م؛ علیمی، عبدالرحمان، الانس الجلیل، نجف، 1386 ق / 1966 م؛ عهد عتیق؛ عیاشی، صدرالدین، التفسیر، به كوشش هاشم رسولی محلاتی، قم، 1380ق؛ غنیم، عادل حسن، حائط البراق ام حائط المبكی، قاهره، 1421ق /2001 م؛ فاسی، محمد، ذیل التقیید، به كوشش كمال یوسف حوت، بیروت، 1410ق؛ فتال نیشابوری، محمد، روضة الواعظین، نجف، 1386ق؛ فیص كاشانی، محسن، التفسیر الصافی، قم، 1416 ق؛ قاضی عیاض، الشفاء، بیروت، 1409 ق / 1988م؛ قاضی نعمان، اساس التأویل، به كوشش عارف تامر، بیروت، 1960م؛ همو، دعائم الاسلام، به كوشش آصف فیضی، قاهره، 1383 ق /1963 م؛ قرآن كریم؛ قرطبی، محمد، الجامع لاحكام القرآن، به كوشش احمد عبدالعلیم بردونی، قاهره، 1972م؛ قشیری، عبدالكریم، الرسالة القشیریة، به كوشش عبدالحلیم محمود و محمدبن شریف، قاهره، 1385ق /1966م؛ قمی، علی، التفسیر، به كوشش طیب موسوی جزایری، نجف، 1386ق؛ قونوی، صدرالدین، الفكوك، به كوشش محمد خواجوی، تهران، 1371ش؛ كحاله، عمررضا، معجم المؤلفین، دمشق، 1967م؛ كراچكوفسكی، ایگناتی، تاریخ الادب الجغرافی العربی، ترجمۀ صلاحالدین هاشم، قاهره، 1965م؛ كلینی، محمد، الكافی، به كوشش علیاكبر غفاری، تهران، 1388ق؛ مباركفوری، محمد، تحفة الاحوذی، بیروت، 1410ق /1990م؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، 1403 ق /1983 م؛ محلی، جلالالدین و جلاالدین سیوطی، تفسیر الجلالین، قاهره، دارالحدیث؛ مرادی، محمد، سلك الدرر، بغداد، مكتبه مثنی؛ مزی، یوسف، تهذیب الكمال، به كوشش بشار عواد معروف، بیروت، 1400ق /1980م؛ مسلم بن حجاج، الصحیح، به كوشش محمد فؤاد عبدالباقی، قاهره، 1955م؛ مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، به كوشش دخویه، لیدن، 1906م؛ مقریزی، احمد، امتاع الاسماع، به كوشش محمد عبدالحمید نمیسی، بیروت، دارالكتب العلمیه؛ ناصرخسرو، سفرنامه، به كوشش نادر وزینپور، تهران، 1362ش؛ نسفی، عمر، القند فی ذكر علماء سمرقند، به كوشش یوسف هادی، تهران، 1378ش؛ نعمانی، محمد، الغیبة، به كوشش علیاكبر غفاری، تهران، مكتبظ الصدوق؛ نعیم بن حماد، الفتن، به كوشش سمیر امین زهیری، قاهره، 1412ق؛ نوادر المعجزات، منسوب به ابن رستم طبری، قم، 1410ق؛ نووی، یحیى، تهذیب الاسماء و اللغات، قاهره، 1927م؛ ورام بن ابی فراس، المجموعة، بیروت، 1376ق؛ هروی، علی، الاشارات الى معرفة الزیارات، به كوشش ژ. سوردل و تومین، دمشق، 1953م؛ هناد كوفی، الزهد، به كوشش عبدالرحمان عبدالجبار فریوایی، كویت، 1406ق؛ هیثمی، علی، مجمع الزوائد، بیروت، 1407ق؛ یاقوت، ادبا؛ همو، بلدان؛ یعقوبی، احمد، التاریخ، 1397 ق /1960 م؛ نیز: :
Armstrong, K., A History of Jerusalem, London 1997; Canaan, T., «Arabic Magic Bowls», The Journal of the Palestine Oriental Society, Jerusalem, 1935, vol. XV; Ebn-e Ferkāh, «The Kitāb Bāʿiṯu-n-Nufū», ed. Ch. D. Matthews, ibid; Hitti, Ph. et al., Descriptive Catalog of the Garrett Collection of Arabic Manuscripts, Princeton, 1938; Matthews, Ch.D., «The Muṯīr al-Ghrām of Abu-l-Fidāʾ of Hebron», The Journal of the Palestine Oriental Society, Jerusalem, 1937, vol. XVII; id, «Palestine- Mohammaden Holy Land», The Moslem World, 1942, vol. XXXII; Sivan, E., «The Beginnings of the Faḍāʾil al-Quds Literature», Der Islam, 1971, vol. XLVIII(1).فرامرز حاجمنوچهری
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید