صفحه اصلی / مقالات / دائرة المعارف بزرگ اسلامی / جغرافیا / بیت المقدس /

فهرست مطالب

ب‌ ـ دورۀ اسلامی‌ تا عصر عثمانی‌

فتح‌ شام‌ در اواخر ایام‌ خلافت‌ ابوبكر (13ق‌ /634م‌) آغاز شد و حدود 3 سال‌ بعد مسلمانان‌ به‌ دروازه‌های‌ بیت‌المقدس‌ (ایلیا) رسیدند (بلاذری‌، 1 /128). آورده‌اند كه‌ ابوعبیدۀ بن‌ جراح‌ پس‌ از تسخیر دمشق‌، در حمله‌ به‌ قیساریه‌ (قیصریه‌) یا بیت‌المقدس‌ مردد بود. پس‌ نامه‌ به‌ عمر نوشت‌ و خلیفه‌ به‌ توصیۀ امام‌ علی‌(ع‌) دستور داد روانۀ بیت‌المقدس‌ شود. ابوعبیدة نیز پی‌ در پی‌ سپاهیانی‌ به‌ آنجا فرستاد و شهر را به‌ محاصره‌ گرفت‌ (واقدی‌، 1 / 229-230؛ قس‌: طبری‌، 2 /446، كه‌ از فتح‌ قیساریه‌ پیش‌ از بیت‌المقدس‌ یاد كرده‌ است‌). چندی‌ بعد، ابوعبیده‌ مردم‌ شهر را به‌ تسلیم‌ دعوت‌ كرد و كار سرانجام‌ به‌ صلح‌ انجامید و عمر بن‌ خطاب‌ خود به‌ درخواست‌ مردم‌ شهر بیامد و صلح‌نامه‌ نوشتند و دروازه‌های‌ شهر را گشودند. مطابق‌ این‌ عهدنامه‌، مردم‌ بر جان‌ و مال‌ و دین‌ خود ایمن‌ شدند؛ بدین‌ سان‌ كه‌ اگر می‌ماندند، بایستی‌ جزیه‌ می‌دادند و زیر حمایت‌ مسلمانان‌ قرار می‌گرفتند، و اگر می‌خواستند، می‌توانستند اموال‌ منقول‌ خود را برداشته‌، به‌ جای‌ دیگر روند (همو، 2 /448-449). 
ظاهراً سپاهی‌ كه‌ امپراتور روم‌ برای‌ حمایت‌ از شهرهای‌ شام‌، ازجمله‌ بیت‌المقدس‌ به‌ آنجا گسیل‌ كرده‌ بود (واقدی‌، 1 /160)، در این‌ حوادث‌ نقشی‌ نداشت‌. فتح‌ بیت‌ المقدس‌ ــ كه‌ در آن‌ تاریخ‌ هنوز ایلیا خوانده‌ می‌شود ــ در ربیع‌الاول‌ یا ربیع‌الآخر 16 و به‌ روایتی‌ در 15ق‌ رخ‌ داد (طبری‌، 2 /450؛ قس‌: یاقوت‌، 5 /171). فردای‌ فتح‌، عمر وارد شهر شد و به‌ شناسایی «صخره‌» برخاست‌ و نماز گزارد. وی‌ چند روز آنجا بماند و محراب‌ مسجد را كه‌ بعداً ساخته‌ شد، طرح‌ ریخت‌ (طبری‌، همانجا؛ ابوالفدا، 241؛ ابن‌ كثیر، 7 /56، 58؛ واقدی‌، 1 /242). چنان‌ كه‌ از آن‌ صلح‌نامه‌ و گزارشهای‌ مربوط به‌ سنوات‌ بعد پیداست‌، مسلمانان‌ رفتاری‌ تساهل‌ آمیز با اصحاب‌ ادیان‌، خاصه‌ یهودیان‌ كه‌ از سوی‌ رومیان‌ در زحمت‌ و آزار بودند، پیش‌ گرفتند (اشلایفر، 2) و بدین‌سبب‌، بیت‌المقدس‌ به‌ زودی‌ به‌ مركز ادیان‌ بزرگ‌ الاهی‌، و شهر صلح‌ و آرامش‌ تبدیل‌ شد (نیز نک‍ : ثوبرون‌، 168). 
از این‌ پس‌ تا دهۀ 70ق‌ حادثۀ بزرگی‌ در بیت‌المقدس‌ رخ‌ نداد. به‌ روزگار قیام‌ عبدالله‌ بن‌ زبیر در حجاز و بازگویی‌ شناعتهای‌ مروانیان‌ كه‌ شامیان‌ را نسبت‌ به‌ خلفا بدبین‌ می‌كرد، عبدالملك‌ بن‌ مروان‌ برای‌ جلوگیری‌ از سفر مردم‌ به‌ حجاز برای‌ حج‌، به‌ بنای‌ قبة الصخره‌ و جامع‌ الاقصى دست‌ زد، تا شامیان‌ برای‌ حج‌ به‌ آنجا روند. در تمام‌ سالهایی‌ كه‌ ابن‌ زبیر در كار قیام‌ بود، شامیان‌ در موسم‌ حج‌ به‌ طواف‌ آن‌ قبه‌ می‌رفتند و همان‌جا قربانی‌ می‌كردند (ابن‌كثیر، 8 /280؛ نیز نک‍ : ابن‌ خلكان‌، 3 /72). عبدالملك‌ برای‌ بنای‌ جامع‌ و قبه‌، صنعتگران‌ و هنرمندان‌ را از همه‌ جا گردآورد و مالی‌ گزاف‌ بر سر آن‌ نهاد (برای‌ اوصاف‌ بنا، نک‍ : ابوالفدا، 227، 241؛ قزوینی‌، 217). فرزند و جانشین‌ او، ولید هم‌ چند قبۀ دیگر در بیت‌المقدس‌ برآورد (ابوالفدا، 227؛ قس‌: ابن‌كثیر، 9 /165). 
مسجد الاقصى بنایی‌ سخت‌ با شكوه‌ بود و به‌ نام‌ هر پیامبر بزرگ‌ محرابی‌ داشت‌ (اصطخری‌، 60؛ حافظ ابرو، 1 /324، 325؛ قزوینی‌، 162). بیت‌ المقدس‌ در این‌ زمان‌ یكی‌ از شهرهای‌ مهم‌ ولایت‌ فلسطین‌ به‌ شمار می‌رفت‌ و آن‌ را همسنگ‌ رمله‌، بزرگ‌ترین‌ شهر این‌ ولایت‌ و پرنعمت‌ترین‌ ناحیۀ این‌ سرزمین‌ می‌دانستند (اصطخری‌، ابوالفدا، همانجاها). اما شهر در اواخر ایام‌ امویان‌ و در پی‌ شورش‌ برضد مروان‌ ابن‌ محمد آسیب‌ دید (EI2, V /326). منصور عباسی‌ در 140ق‌ /757م‌ به‌ قدس‌ رفت‌ و مسجد و قبه‌ را كه‌ خرابیها در آن‌ راه‌ یافته‌ بود، آباد ساخت‌ و تغییراتی‌ در نقشۀ مسجد داد (ابن‌ كثیر، 8 /281). 
بیت‌ المقدس‌ طی‌ 3قرن‌ نخستِ خلافت‌ عباسی‌ نقش‌ تاریخی‌ چندانی‌ نداشت‌. ظهور فاطمیان‌ و تسلط آنها بر این‌ شهر در 358ق‌ / 969م‌ آن‌ را وارد مرحله‌ای‌ جدید از تاریخ‌ حیات‌ خود كرد. مقدسی‌ در نیمۀ دوم‌ سدۀ 4ق‌ از آن‌ به‌ عنوان‌ شهری‌ كثیف‌ و گران‌، با حاكمانی‌ نالایق‌ و ستمگر یاد كرده‌ است‌ (ص‌ 167). در 411 ق‌ /1020 م‌ به‌ دستور الحاكم‌ فاطمی‌ كه‌ بر مسیحیان‌ و یهودیان‌ سخت‌ می‌گرفت‌، كلیسای‌ قیامت‌ (قمامه‌) را ویران‌ كردند، ولی‌ به‌ دستور همو دوباره‌ آن‌ را ساختند (ابن‌كثیر، 12 /9؛ ثوبرون‌، 153). در سالهای‌ 425، 460 و 462ق‌ زلزله‌هایی‌ شام‌ را لرزاند و هربار خسارتهایی‌ به‌ این‌ شهر وارد كرد (ابن‌ كثیر، 12 /36، 96، 99). 
تسلط فاطمیان‌ بر بیت‌المقدس‌، با ظهور سلاجقۀ بزرگ‌ مدتی‌ خاتمه‌ یافت‌. ملكشاه‌ در 477ق‌ /1084م‌ یكی‌ از غلامان‌ بركشیدۀ خود به‌ نام‌ ارتق‌ بن‌ اَكسُك‌ را به‌ موصل‌ فرستاد و او از آنجا به‌ شام‌ رفت‌ و از سوی‌ تاج‌الدوله‌ تتش‌ بیت‌المقدس‌ را به‌ اقطاع‌ گرفت‌. ارتقیان‌ تا 491ق‌ بر آنجا حكم‌ راندند و در این‌ سال‌ بر اثر هجوم‌ الافضل‌، وزیر فاطمیان‌ شهر را رها كردند و مصریان‌ باز بر آنجا چیره‌ شدند (ابن‌ میسر، 2 /38؛ ابن‌ قلانسی‌، 135؛ قس‌: ابن‌ اثیر، 10 /282-283، كه‌ این‌ حادثه‌ را در 489ق‌ /1096م‌ آورده‌ است‌؛ ابن‌ خلكان‌، 3 /418). اما این‌ تسلط دوامی‌ نیافت‌، چه‌، بیت‌ المقدس‌ به‌ سرعت‌ نقشی‌ بزرگ‌ در تحولات‌ سیاسی‌ و نظامی‌ قلمرو غربی‌ اسلام‌ و بلكه‌ اروپا یافت‌ و جنگجویان‌ صلیبی‌ به‌ قصد تسخیر این‌ شهر و تسلط بر بزرگ‌ ترین‌ مركز مسیحیت‌، به‌ فلسطین‌ سرازیر شدند. روز جمعه‌ 13شعبان‌ 492ق‌ /5ژوئیۀ 1099م‌ فرنگان‌ قدس‌ را از مصریان‌ گرفتند و چنان‌ به‌ كشتار و غارت‌ دست‌ یازیدند (ابوشامه‌، 3 /222؛ ابن‌ كثیر، 12 /156؛ ابن‌ جوزی‌، 9 /108) كه‌ مورخان‌ مسیحی‌ نیز از گزارش‌ آن‌ شقاوتها گزیری‌ نیافتند (رانسیمان‌، I /281-288). به‌ این‌ ترتیب‌ بیت‌المقدس‌ مركز دولت‌ لاتینی‌ صلیبیان‌ در شرق‌ شد و خط مشی‌ نظامی‌ سراسر قلمرو صلیبی‌ در فلسطین‌ را تعیین‌ می‌كرد (همو، I /315-327). فرمانروایان‌ مسیحی‌، یهودیان‌ را نیز از بیت‌المقدس‌ راندند و گروههای‌ مسیحی‌ را كه‌ از غرب‌ می‌آمدند، در شهر و اطراف‌ آن‌ جای‌ دادند (گیلبرت‌، 12). صلیبیان‌ آن‌گاه‌ به‌ بازسازی‌ كلیساها و مراكز مسیحی‌ دست‌ زدند و مجموعه‌ای‌ از ابنیۀ دینی‌ به‌ سبك‌ رومی‌ پدید آوردند (كوری‌، 44). 
چیرگی‌ صلیبیان‌ بر بیت‌المقدس‌، معادلات‌ سیاسی‌ منطقه‌ و روابط دولتهای‌ مسلمان‌ را دستخوش‌ تغییر و تحول‌ كرد، چندان‌ كه‌ گاه‌ مصریان‌ نیز برضد زنگیان‌، با صلیبیان‌ بیت‌المقدس‌ هم‌داستان‌ می‌شدند (مثلاً نک‍ : ابن‌ اثیر، 11 / 298-300). نورالدین‌ زنگی‌، سردار بزرگ‌ در جنگ‌ با صلیبیان‌ همواره‌ می‌كوشید این‌ شهر را باز پس‌ گیرد، ولی‌ تا هنگام‌ مرگ‌، به‌ رغم‌ پیروزیهای‌ بزرگ‌، چنین‌ توفیقی‌ نیافت‌ (ابن‌ كثیر، 12 /316). 
بیت‌المقدس‌ تا 583ق‌ /1187م‌ در دست‌ صلیبیان‌ بود. در این‌ سال‌ صلاح‌الدین‌ ایوبی‌ شهر را بی‌آنكه‌ كشتاری‌ به‌ راه‌ اندازد، باز پس‌ گرفت‌. به‌ دستور او مسجد الاقصى را كه‌ روی‌ به‌ ویرانی‌ نهاده‌ بود، عمارت‌ كردند و پس‌ از 92سال‌ كه‌ شهر در دست‌ فرنگان‌ بود، در آنجا نماز بر پای‌ داشتند (ابن‌ كثیر، 12 /322-324؛ ابوشامه‌، 3 /333 بب‍ ؛ كنیون‌، 46؛ گیلبرت‌، همانجا؛ ثوبرون‌، 158). كوششهای‌ فرنگان‌ برای‌ تسخیر مجدد شهر در عصر صلاح‌الدین‌ به‌ جایی‌ نرسید (ابن‌ كثیر، 12 /346). در 600ق‌ /1204م‌ نیز فرنگان‌ برای‌ تحقق‌ این‌ هدف‌ كوششها كردند، ولی‌ نتیجه‌ای‌ نگرفتند (همو، 13 /36). اما چند سال‌ بعد، پس‌ از مرگ‌ العادل‌ ایوبی‌ كه‌ میان‌ اعضای‌ خاندان‌ رقابت‌ و كشمكش‌ افتاد، صلیبیان‌ پس‌ از تسخیر دمیاط روی‌ به‌ بیت‌المقدس‌ نهادند. المعظم‌ كه‌ تاب‌ مقاومت‌ نداشت‌، در محرم‌ 616 / آوریل‌ 1219 دیوارهای‌ شهر را ویران‌ كرد تا فرنگان‌ پس‌ از چیرگی‌ نتوانند از آنجا به‌ عنوان‌ پایگاهی‌ برای‌ حمله‌ به‌ دیگر نقاط استفاده‌ كنند (ابن‌ واصل‌، 4 /127، 137- 148؛ ابن‌ تغری‌ بردی‌، 6 /272؛ ابن‌ كثیر، 13 /83؛ یاقوت‌، 5 /171). 
از این‌ پس‌، بیت‌ المقدس‌ میان‌ مسلمانان‌ و فرنگان‌ دست‌ به‌ دست‌ می‌شد. در 626 ق‌ / 1229 م‌ بیت‌المقدس‌ در دست‌ مصریان‌ بود. در همین‌ تاریخ‌ شهر مطابق‌ معاهده‌ای‌ به‌ فرنگان‌ واگذار شد و فردریك‌ دوم‌، شاه‌ آلمان‌ در كلیسای‌ قیامت‌ تاج‌گذاری‌ كرد. در 641ق‌ /1243م‌ ایوبیان‌ مصر به‌ توسط ممالیك‌ ترك‌، باز بر آنجا مسلط شدند. گر چه‌ مدتی‌ بعد بر اثر كشمكشهای‌ محلی‌ و تهاجم‌ خوارزمیان‌، شهر به‌ دست‌ صلیبیان‌ افتاد، ولی‌ خوارزمیان‌ به‌ سرعت‌ بر شهر چیره‌ شدند. در 651 ق‌ /1253م‌ كه‌ ممالیك‌ در مصر رشتۀ كارها را در دست‌ گرفتند، خواستند برای‌ مقابله‌ با شامیان‌، بیت‌المقدس‌ را به‌ فرنگان‌ دهند، ولی‌ وساطت‌ خلیفۀ عباسی‌ كار را به‌ صلح‌ كشاند و بیت‌المقدس‌ در دست‌ مصریان‌ بازماند (ابن‌واصل‌، 5 /219-222، 228-253؛ مقریزی‌، 1(2) /303-305، 314، 315، 317؛ ابن‌ كثیر، 13 /184؛ امام‌، 61؛ ثوبرون‌، همانجا؛ كوری‌، 45). 

مآخذ

ابن‌اثیر، الكامل‌؛ ابن‌تغری‌ بردی‌، النجوم‌؛ ابن‌ جوزی‌، عبدالرحمان‌، المنتظم‌، بیروت‌، 1358ق‌؛ ابن‌ خلكان‌، وفیات‌؛ ابن‌ قلانسی‌، حمزه‌، ذیل‌ تاریخ‌ دمشق‌، بیروت‌، 1908م‌؛ ابن‌ كثیر، البدایة و النهایة، بیروت‌، مكتبة المعارف‌؛ ابن‌ میسر، محمد، اخبار مصر، به‌ كوشش‌ هانری‌ ماسه‌، قاهره‌، 1919م‌؛ ابن‌ واصل‌، محمد، مفرج‌ الكروب‌، به‌ كوشش‌ جمال‌الدین‌ شیال‌ و دیگران‌، قاهره‌، 1960م‌؛ ابوشامه‌، عبدالرحمان‌، الذیل‌ علی‌ الروضتین‌، قاهره‌، 1287ق‌؛ ابوالفدا، تقویم‌ البلدان‌، پاریس‌، 1840م‌؛ اصطخری‌، ابراهیم‌، مسالك‌ و ممالك‌، ترجمۀ كهن‌ فارسی‌، به‌ كوشش‌ ایرج‌ افشار، تهران‌، 1347ش‌؛ امام‌، رشاد، مدینة القدس‌ فی‌ العصر الوسیط، تونس‌، 1396ق‌؛ بلاذری‌، احمد، فتوح‌ البلدان‌، به‌ كوشش‌ صلاح‌ الدین‌ منجد، قاهره‌، 1956م‌؛ حافظ ابرو، عبدالله‌، جغرافیا، به‌ كوشش‌ صادق‌ سجادی‌، تهران‌، 1375ش‌؛ طبری‌، تاریخ‌، بیروت‌، 1407ق‌؛ قزوینی‌، زكریا، آثار البلاد، بیروت‌، دارصادر؛ مقدسی‌، محمد، احسن‌ التقاسیم‌، به‌ كوشش‌ دخویه‌، لیدن‌، 1906م‌؛ مقریزی‌، احمد، السلوك‌، به‌ كوشش‌ محمد مصطفى زیاده‌، قاهره‌، 1956م‌؛ واقدی‌، محمد، فتوح‌ الشام‌، بیروت‌، دارالجیل‌؛ یاقوت‌، معجم‌ البلدان‌، بیروت‌، دارالفكر؛ نیز: 

Cury, A. R., Jerusalem, London, 1930; EI2; Gilbert, M., Exile and Return, London, 1978; Kenyon, K. M., Digging up Jerusalem, London, 1974; Runciman, S., A History of the Crusades, London, 1951; Schleifer, A., The Fall of Jerusalem, London, 1972; Thubron, Th. L., Early History of the Israelite People, Leiden, 1992.
صادق‌ سجادی‌


ج‌ ـ عصر عثمانی‌

به‌ دنبال‌ قدرت‌ یافتن‌ تركان‌ عثمانی‌ در سدۀ 10ق‌ /16م‌، تحول‌ بزرگی‌ در خاورمیانه‌ و به‌ویژه‌ در بیت‌المقدس‌ پدیدار شد كه‌ تا حدود 4 سده‌ ادامه‌ یافت‌ (كوئن‌، مقدمه‌، 8)، هنگامی‌ كه‌ سلطان‌ سلیم‌ در 923 ق‌ /1517 م‌ به‌ این‌ شهر دست‌ یافت‌ (ثوبرون‌، 159)، به‌رغم‌ رو به‌ زوال‌ بودن‌ و جمعیت‌ نسبتاً كم‌، از جایگاه‌ ویژه‌ای‌ برخوردار بود. 
در این‌ دوره‌، طرحها و برنامه‌های‌ متعددی‌ برای‌ تقویت‌ و توسعۀ شهر به‌ اجرا درآمد (كوئن‌، مقدمه‌، 9). سلطان‌ سلیمان‌ در 944 ق‌ /1537 م‌ با استفاده‌ از مصالح‌ قدیمی‌، دیوار شهر را از نو برپا داشت («راهنما ... »، 327؛ آلبرایت‌، 166؛ كنیون‌، 46؛ عثمان‌، 124). گفته‌اند كه‌ كار بازسازی‌ دیوار را دو برادر به‌ انجام‌ رساندند. آنان‌ از دروازۀ یافا در دو سو كار خود را آغاز كردند و پس‌ از 7 سال‌ در دروازۀ سن‌ استپان‌، با اتمام‌ كار به‌ یكدیگر رسیدند. از آنجا كه‌ آنان‌ محراب‌ داوود نبی‌(ع‌) را خارج‌ از دیوار قرار داده‌ بودند، به‌ فرمان‌ سلطان‌ به‌ دار آویخته‌، و در دروازۀ یافا، به‌ خاك‌ سپرده‌ شدند (ثوبرون‌، 160-161). 
در آن‌ هنگام‌، بازارها و دكانها بازسازی‌ شد؛ شبكۀ آب‌رسانی‌ كه‌ طی‌ افول‌ قدرت‌ ممالیك‌ با بی‌توجهی‌ رها مانده‌ بود، تعمیر گردید و توسعه‌ یافت‌؛ نیز برخی‌ درآمدهای‌ قابل‌ توجه‌ وقف‌ تأمین‌ هزینۀ نهادها و فعالیتهای‌ آموزشی‌ شهر شد. درنتیجه‌، تمامی‌ عناصر جمعیتی‌ بیت‌المقدس‌ رو به‌ رشد نهاد (كوئن‌، همانجا؛ ثوبرون‌، 159). حافظ ابرو از بناهای‌ عالی‌ و بازارها و فعالیتهای‌ پررونق‌ شهر یاد كرده‌، و چنین‌ آورده‌ است‌ كه‌ بسیاری‌ از مردم‌ شام‌ و منطقۀ ساحل‌ كه‌ توان‌ رفتن‌ به‌ حج‌ را نداشتند، عید قربان‌ به‌ بیت‌المقدس‌ می‌آمدند. او شمار زایران‌ را هرساله‌ حدود 20 هزار تن‌ برآورد كرده‌ است‌. همو خانه‌های‌ شهر را در این‌ زمان‌ حدود 20 هزار واحد بر می‌شمارد (1 /323-324) كه‌ بر این‌ اساس‌، جمعیت‌ شهر حداقل‌ 100 هزار نفر بوده‌ است‌. 
به‌ روزگار سلطان‌ سلیمان‌، امور مسیحیان‌ بیت‌المقدس‌ به‌ دنبال‌ معاهداتی‌، در دست‌ رهبران‌ دینی‌ كاتولیك‌ بود؛ ولی‌ در عصر سلطان‌ مراد چهارم‌، یونانیان‌ ارتدكس‌ بر این‌ امور مسلط شدند (فرید، 293). حكومت‌ عثمانی‌ تا مدتی‌ بیت‌المقدس‌ را به‌ خوبی‌ اداره‌ می‌كرد، اما اقدامات‌ مدنی‌ آنان‌ دیری‌ نپایید و شهر رو به‌ افول‌ نهاد و به‌ صورت‌ شهری‌ دردست‌ حاكمان‌ خودكامه‌ درآمد (ثوبرون‌، 159). بدین‌سان‌، در حدود 30 سال‌ پایانی‌ سدۀ 16م‌، با افول‌ قدرت‌ عثمانی‌، بیت‌المقدس‌ پس‌ از حدود 50 سال‌ رونق‌ (كوئن‌، همانجا)، به‌ علت‌ ناامنی‌ و وضع‌ مالیاتهای‌ سنگین‌ بر داراییها و فعالیتهای‌ تجارتی‌، از مركز منطقه‌ای‌ حكومت‌ ــ دمشق‌ ــ جدا ماند (ثوبرون‌، 159-160) و بخش‌ قابل‌ توجهی‌ از جمعیت‌ آن‌ دست‌ به‌ مهاجرت‌ زدند (كوئن‌، همانجا). 
این‌ وضعیت‌ تا سدۀ 13ق‌ /19م‌ كه‌ شرایط تا حدی‌ بهبود یافته‌ بود، طول‌ كشید (همانجا؛ ثوبرون، 160). در این‌ دوره‌،اروپاییان‌ بیت‌المقدس‌ را حتى «نفرت‌انگیزترین‌ مكان‌ روی‌ زمین‌»، و خانه‌های‌ آن‌ را «همچون‌ زندان‌ و گور» به‌شمار آورده‌اند (همانجا). علاوه‌ بر این‌، دیوارهای‌ شهر را مانع‌ گسترش‌ كالبدی‌ آن‌ دانسته‌اند («راهنما»، همانجا). البته‌ بیت‌المقدس‌ در دورۀ تاریخی‌ خود حدود 32 بار توسط گروهها و اقوام‌ مختلف‌ تصرف‌ و اغلب‌ منهدم‌ شده‌، اما هربار از نو برپا گردیده‌ است‌ (همان‌، 325). 
در 1223 ق‌ / 1808م‌ مجموعۀ كلیسایی‌ شهر به‌طور اتفاقی‌ در آتش‌ سوخت‌. در 1810م‌ یونانیان‌ و ارمنیان‌ اجازۀ ورود به‌ این‌ محل‌ را یافتند و كلیسایی‌ جدید در محل‌ كلیسای‌ قیامت‌ برپا داشتند (كوری‌، 45). 
براساس‌ مآخذ موجود، جمعیت‌ بیت‌المقدس‌ و تركیب‌ مذهبی‌ ـ قومی‌ آن‌ در طول‌ زمان‌ با تفاوتهایی‌ همراه‌ بوده‌ است‌. تردیدی‌ نیست‌ كه‌ این‌ جمعیت‌ در سدۀ 10ق‌ /16م‌ بیشتر از اعراب‌ و مسلمانان‌ تشكیل‌ می‌شد. در همین‌ زمان‌، اقلیت‌ مسیحی‌ در آغاز كمتر از یهودیان‌، و سپس‌ بیشتر از آنان‌ بود (كوئن‌، مقدمه‌، 8). در نیمۀ دوم‌ سدۀ 13ق‌ /19م‌، ساكنان‌ شهر را حدود 7 هزار نفر مسلمان‌، 5 هزار نفر یهودی‌، و بیش‌ از 5 هزار نفر مسیحی‌ تشكیل‌ می‌داد كه‌ جمعاً حدود 17 تا 20 هزار تن‌ تخمین‌ زده‌ می‌شد (پرایم‌، 103). البته‌ به‌ این‌ عده‌ باید زایرانی‌ را اضافه‌ نمود كه‌ در سرتاسر سال‌ به‌ این‌ شهر رفت‌ و آمد داشتند (همو، 104). 

 

صفحه 1 از10

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: