ترمذی، ابوعیسى
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
یکشنبه 7 مهر 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/224212/ترمذی،-ابوعیسى
چهارشنبه 3 اردیبهشت 1404
چاپ شده
15
تِرْمِذی، ابوعیسى محمد بن عیسی بن سَوره (ح 210-279ق/ 825-892م)، از محدثان نامدار ماوراءالنهر. وی شهرت خود را بیشتر از کتاب الجامع الکبیر یا سنن گرفته است که یکی از صحاح سته بهشمار میرود.نسب او تا سوره، مورد اتفاق است، اما دربارۀ ادامۀ نسب، غُنجار آن را «... سورة بن موسی بن ضحاک» ضبط کرده (نک : ابن نقطه، التقیید، 1/ 97) و همین نسب در کتب پسین شهرت یافته است. ضبط دیگر از آنِ خلیلی است که آن را به صورت «... سورة بن شداد» آورده (3/ 904)، و در صورت صحت این نسب، ترمذی، نوادۀ سورة بن شداد، از محدثان مرو بوده است (ابن ماکولا، 4/ 395؛ دربارۀ وی، نک : ابن حبان، الثقات، 8/ 304؛ ابونعیم، 10/ 380؛ سمعانی، الانساب،2/ 98؛ برای گزینههایی غریب در نسب او، نک : مزی، 26/ 252-261؛ ذهبی، سیر...، 13/ 270).بر اساس نقلی از شخص ترمذی، نیای او اهل مرو بود و در زمان حاکمیت لیث بن نصر بن سیار آن شهر را ترک گفت (ابن خیر، 118؛ اسعردی، 40). در منابع متقدم به جای و گاه زادن او اشارهای نشده است؛ ابوالسعادات مبارک ابن اثیر ولادت او را در 209ق (1/ 114) و ذهبی آن را در حدود سال 210ق گفته است (همان، 13/ 271). نسب سلمی او نسبت خاندانی است (غنجار به نقل ابن نقطه، همانجا). نسبت بوغی را تنها سمعانی ذکر کرده و گفته است که بوغ ــ قریهای در نزدیکی ترمذ ــ یا خاستگاه وی یا زیستگاه وی در بزرگسالی بوده است (همان، 1/ 415، 460).با وجود شهرت چشمگیری که ترمذی از آن برخوردار است، دانستهها دربارۀ زندگی علمی او فراوان نیست. دربارۀ سفرها و تعلیم و تعلم او دانستهها پراکنده و سامان نیافته است و از همینرو تصویر روشنی از سیر زندگی علمی او ارائه نشده است. به هر روی میدانیم که وی سفرهای گستردهای برای استماع حدیث به نقاط مختلف ماوراءالنهر و خراسان، عراق و حجاز داشته است (نک : بخش بعد).عموم منابع به نابینایی او اشارهکرده، و در بسیاری از اسانید روایی او را به همین سبب «ضریر» خواندهاند (مثلاً نک : ابن خیر، همانجا؛ ابن قیسرانی، شروط...، 22؛ ابن ماکولا، 4/ 396). ذهبی با اشاره به اینکه برخی او را نابینای مادرزاد دانستهاند، تأکید دارد که وی در اواخر عمر و پس از طی دورۀ تحصیل و تألیف، بینایی خود را از دست داده است (همان، 13/ 270، 273، به نقل از حاکم؛ اسعردی، همانجا). سند مربوط به سفر محبوبی به ترمذ، نشان از آن دارد که به هنگام ورود وی در 265ق، ترمذی بینایی خود را از دست داده بوده است (ابن خیر، 118، 119؛ ذهبی، همان، 15/ 537).بنا به ضبط دقیق غنجار و ابوالعباس مستغفری، او در 13 رجب 279 در ترمذ وفات یافت (نک : ابن نقطه، همانجا؛ مزی، 26/ 252؛ نیز ابن ماکولا، همانجا)، اما اینکه سمعانی این واقعه را چندی پس از 270ق یا در 275ق و در قریۀ بوغ گفته (همانجا)، ناشی از آن است که به منبع دقیقی دسترسی نداشته است. در قرن 6ق، به گفتۀ یوسف بن احمد بغدادی، تربت او در ترمذ شناخته، و زیارتگاه مردم بوده است (نک : اسعردی، همانجا).
شهر ترمذ به عنوان موطن ترمذی به روزگار او خود از مراکز مهم علم و حدیث در ماوراءالنهر بوده است. بدین ترتیب، طبیعی مینماید که وی پیش از آنکه شهرش را برای سفرهای علمی ترک کند، نه تنها آموزش مقدماتی، بلکه بخشی از استماع حدیث خود را در ترمذ انجام داده باشد. استماع ترمذی از صالح بن عبدالله ترمذی (د 239ق/ 853م) حکایت از آن دارد که وی شنیدن حدیث را در آغاز جوانی شروع کرده بوده است (ترمذی، الجامع...، 2/ 275، 4/ 494).صالح بن عبدالله که مدتها در بغداد اقامت داشته، و عمرش را در مکه به پایان آورده، بر پایۀ قراین، در دهۀ 230ق، به تدریس در موطنش ترمذ اشتغال داشته است (دربارۀ او، نک : بخاری، التاریخ...، 4/ 285؛ ابن حبان، الثقات، 8/ 317؛ خطیب، تاریخ...، 9/ 315؛ مزی، 13/ 61-63). از دیگر مشایخ متقدم او در ترمذ، باید به صالح بن محمد ترمذی از قائلان به ارجاء که با یک واسطه از ابوحنیفه روایت داشته (ترمذی، همان، 1/ 169؛ قس: ابن حبان، همانجا)، هُریم بن مِسعَر ازدی ترمذی (ترمذی، همان، 5/ 10) و جارود بن معاذ ترمذی (د 244ق، همان، 1/ 171) اشاره کرد.
در سخن از نخستین مراحل تعلیم ترمذی، سفر به بلخ نخستین گام او در جهت دانشاندوزی بیرون از زادگاه است و بر پایۀ قراین، وی مدتی پیش از 236ق/ 850م به بلخ درآمده است. بلخ اگرچه در آن سوی جیحون قرار داشت، اما همواره نزدیکترین مرکز فرهنگی به ترمذ بوده است. کارآمدترین اطلاع برای تاریخگذاری تحصیل او در بلخ، روایت خود او از محمد بن عمرو سوّاق بلخی (د 236ق، همان، 1/ 193) است. دیگر استادان بلخی ترمذی نیز متعلق به همین طبقهاند و بهرهگیری ترمذی از آنان باید در همین سالهای میانی دهۀ 230ق رخ داده باشد. از استادان بلخی که ترمذی در قریۀ بغلان بلخ در 240ق یا قدری پیش از آن، از آنان دانش آموخته، قتیبة ابن سعید بغلانی، از مشایخ مشترک اصحاب صحاح سته است و شمار بسیاری از احادیث ترمذی برگرفته از اوست (همان، 1/ 5؛ خلیلی، 3/ 905؛ ابن نقطه، همان، 1/ 97). ابوداوود سلیمان بن سلم مصاحفی (د 238ق) دیگر استاد او از حوزۀ بلخ است که افزون بر استماع حدیث (ترمذی، همان، 2/ 356، 4/ 499)، از او در زمینۀ فقهالحدیث نیز بهره گرفته است (مثلاً همان، 4/ 572). از دیگر استادان بلخی او نیز باید ابوبکر محمد ابن ابان مستملی (د 245ق، همان، 1/ 104)، عیسی بن احمد عسقلانی (د 268ق، همان، 4/ 25) و حسین بن محمد جُریری بلخی با قدری تأخر در طبقه (همان، 4/ 539) را یاد کرد.
مرحلۀ پسین در تحصیل ترمذی، سفر او به مرو است که به نظر میرسد در حدود سال 238ق رخ داده است. تاریخ این سفر را باید با کمک از سال وفات عبدالوارث بن عبیدالله عتکی مروزی (د 239ق) تعیین کرد که ظاهراً در آنجا محضر او را دریافته است (همان، 2/ 291). وی در مرو، از سوید ابن نصر مروزی (د 240ق، همان، 2/ 225)، محمد بن عبدالعزیز ابن ابی رزمه (د 241ق، همان، 5/ 480)، حسین بن حریث خزاعی (د 244ق، همان، 1/ 87، جم )، علی بن حُجر سعدی (د 244ق، همان، 1/ 17؛ ابن نقطه، همانجا)، محمود بن غیلان عَدَوی (د249ق، ترمذی، همان، 1/ 92) و رجال پرشمار دیگر نیز حدیث شنیده است. کثرت مشایخ مروزی او، حکایت از اقامت نسبتاً بلند او در مرو دارد.
برپایۀ قراین، چنین مینماید که ترمذی در حدود سال 240ق، به بخارا رفته باشد (قس: GAS, I/ 154). در آن زمـان حوزۀ حدیثـی بخارا در دورۀ فتـرت به سر مـیبرد؛ پس از درگذشت محمد بن سلام بیکندی و عبدالله بن محمد مسندی در دهۀ 220ق،تا دهۀ 260ق و رونق مجدد حوزۀ بخارا توسط صالح ابن محمد جزره که از بغداد به بخارا کوچید (خطیب، همان، 9/ 322)، این حوزه محدث پرتوانی جز بخاری صاحب صحیح به خود ندید. در واقع، تنها جاذبۀ بخارا برای جویندۀ حدیثی چون ترمذی، بخاری بود. آموختههای وسیع ترمذی از بخاری (مثلاً نک : ترمذی، همان،1/ 9) ظاهراً در همانجا رخ داده، و درک محضر بخاری، تأثیر عمیقی بر شخصیت علمی وی نهاده است.میدانیم که بخاری تا زمانی نزدیک به 240ق/ 854م در بخارا زیسته، و سپس، به سببی نامعین موطن خود را برای مدتها ترک گفته است (ه د، 11/ 457). از اینرو، برای ترمذی نیز دیگر انگیزهای برای ماندن در بخارا نبوده است.
با ترک بخارا در حدود سال 240ق، ترمذی آهنگ حج کرد و روی به حجاز آورد. اگرچه هیچ گزارش روشنی در اینباره داده نشده است، اما دانستههای ما دربارۀ نخستین زمانهای حضور وی در عراق و حجاز، نشان از آن دارد که وی نخست از خراسان رهسپار حجاز شده، و سپس برای ادامۀ آموزش به عراق رفته است. این نکته که در فاصلۀ میان بخارا تا حرمین، در مراکز علمی مسیر خود چون نیشابور، ری و همدان، استماع قابل ذکری نداشته، حاکی است که او شتابان به سوی حج رفته است. برپایۀ قراین، این سفر میتواند در اواخر سال 240ق انجام یافته باشد. در آستانۀ حج (نک : ابن نقطه، همان، 1/ 99) و درنگی پس از آن، ترمذی به استماع حدیث از مشایخ حرمین اهتمام داشته است، اگرچه در این دوره، حوزههای حدیثی مکه و مدینه اهمیت خود را از دست داده بوده است (نک : ذهبی، الامصار، 155-156، 159).در مکه، تنها شیخ مشهور او ابن ابی عدنی (د 243ق) است (ترمذی، همان، 2/ 25)، اما از کسان دیگری چون عبدالله بن عمران مخزومی (د 245ق، همان، 4/ 321)، حسین بن حسن سلمی مروزی (د 246ق، همان، 4/ 380)، محمد بن میمون خیاط (د 252ق، همان، 5/ 134) حدیث شنیده، و از محضر برخی چون محمد بن منصور مکی فقه آموخته است (همان، 1/ 50).از مشایخـی که وی در مدینـه درک کرد، ابومصعب زهری (د 242ق، همان، 3/ 167، جم)، ابوسلمه یحیی بن مغیرۀ مخزومی (د 253ق، همان، 5/ 157) و هـارون بـن موسـى فـرْوی مدنـی (د 253ق، همان، 5/ 735) را میتوان نام برد. روایات مکی و مدنی حجم کوچکی از شنیدههای ترمذی را تشکیل داده، و همین امر خود نشان از کوتاه بودن درنگ او در حجاز است.در بصره: در بازگشت از سفر حج، ترمذی روی به عراق آورد و گویا در حدود سال 241ق به بصره درآمد. شواهد موجود هنوز برای تعیین اینکه در سفر عراق، از بصره و کوفه کدامیک پیشتر بودهاند، یاری قطعی نمیکند. روایت نکردن ترمذی از محدثان مهم بصره چون عبدالواحد بن غیاث (د240ق) و محمدبن خلاد باهلی (د 240ق) و بهره نبردنش از محضر رجالشناسی چون خلیفة بن خیاط (د 240ق)، این گمان را تقویت میکند که وی در 240ق به بصره راه نجسته بوده است. از سوی دیگر، استماع او از کسانی چون عمران بن موسى قزاز (د بعد 240ق، ترمذی، الجامع، 3/ 136)، بشر بن مُعاذ عقدی (د بعد 240ق، همان، 1/ 303) و عبدالله بن معاویۀ جمحی (د 243ق، همان، 2/ 481) نشان میدهد که این ورود اندکی پس از 240ق صورت گرفته است.شمار مشایخ ترمذی در بصره بسیار فراوان است. این نکتۀ پراهمیت که از میان 9 شیخی که صاحبان صحاح سته مشترکاً از آنان روایت کردهاند، 8 تن بصریاند، نشان میدهد که این سفر تا چه اندازه در شکلگیری شخصیت ترمذی مؤثر بوده است؛ این 8 تن عبارتاند از: عباس بن عبدالعظیم عنبری (د 246ق، همان،2/ 306)، عمرو بن علی فلاس (د249ق، همان، 1/ 268)، نصر بن علی جَهضَمی (د 250ق، همان، 1/ 37)، محمد بن بشار بُندار (د 252ق، همان، 1/ 8)، محمد بن مثنی زَمِن (د 252ق، همان، 1/ 15)، یعقوب بن ابراهیم دَورقی (د 252ق، همان، 2/ 81)، زیاد بن یحیى حسّانی (د 254ق، همان، 3/ 376) و محمد بن معمر قیسی بحرانی (د 250ق، همان، 5/ 256؛ برای فهرست مشایخ مشترک، نک : ابن نقطه، همان، 1/ 96؛ شاکر، 81).
در گمانهزنی سفر ترمذی به کوفه، نخست باید به روایت نکردن او از جعفر بن حمید عَبسی (د 240ق)، اشاره کرد، در حالی که مسلم از او روایت کرده است (نک : ابن منجویه، 1/ 125). سپس بایـد از عدم روایت او از عثمـان بن ابـی شیبه (د 239ق) و عبدالله بن مشکدانه (د 239ق) محدثان نامدار کوفه نیز یاد کرد. در شمار مشایخ او در کوفه، باید از ابوسعید عبدالله بن سعید اَشَجّ (د 257ق)، تنها شیخ کوفی مشترک میان صاحبان صحاح سته (ترمذی، الجامع، 1/ 273؛ شاکر، همانجا)، هَنّاد بن سری تمیمی (د 243ق، ترمذی، همان، 1/ 262)، ابوکریب محمدبن علاء همدانی (د 247ق، همان، 2/ 30) و سفیان بن وکیع ابن جراح (د 247ق، همان، 1/ 74) یاد کرد. استماع وی از اسحاق ابن موسى انصاری مدنی نیز در همین برهه در کوفه صورت گرفته است (همان، 1/ 6)، پیش از آنکه در 243ق کوفه را به قصد شام ترک کند (نک : ابن عساکر، 8/ 291).ابن نقطه (همانجا) با این پنداشت که ترمذی از ابوالشعثاء علی بن حسن حضرمی، محدث واسطی استماع کرده، از سفر وی به واسط یاد نموده است. باید توجه داشت که ابوالشعثاء در 236 یا 237ق، مدتی پیش از ورود ترمذی به عراق وفات یافته (بحشل، 198-199؛ مزی، 20/ 370)، و شیخی که وی او را ابوالشعثاء انگاشته، علی بن حسن کوفی است (ترمذی، همان، 2/ 407). گفتنی است ترمذی از محدثان واسط که در حدود سال 240ق فعال بودهاند، مانند سعید بن ازهر، عبدالحمید بن بیان، وهب بن بقیه و اسحاق بن شاهین استماعی ندارد و این ناظر به عدم حضور او در واسط است. استماع وی از محمد بن اسماعیل واسطی (د 258ق، نک : همان، 3/ 266) در بغداد رخ داده (خطیب، همان، 2/ 36) و محل استماعش از محمد بن وزیر واسطی (د 257ق، ترمذی، همان، 4/ 211) نامعلوم است.
چنین مینماید که ترمذی در حدود سال 242ق وارد بغداد شده، و چندی در آن شهر که یکی از فعالترین مراکز حدیث در آن عصر بوده، اقامت گزیده است. از پیشینیان، ابن نقطه به صراحت از سفر او به بغداد سخن گفته است (همان، 1/ 97)، در حالی که برخی از متأخران، با تکیه بر شواهدی، بر آناند که وی هیچگاه در بغداد حدیث نشنیده است. این گمان بر دو پایه استوار است: نخست اینکه ترمذی برخلاف انتظار از احمد بن حنبل، رئیس محدثان بغداد در آن عصر استماعی ندارد و دیگر اینکه خطیب بغدادی نام او را در تاریخ بغداد نیاورده است (نک : شاکر، 83). باید گفت: حدیث نشنیدن او از احمد، از آن روست که احمد در 241ق/ 855م، سالی پیش از ورود ترمذی به بغداد درگذشته بود؛ اما دربارۀ علت ذکر نشدن او در تاریخ بغداد، باتوجه به استماع ترمذی از مشایخ پرشمار بغدادی، تنها میتوان گفت که نسیانی رخ داده است.برای گمانهزنی ورود ترمذی به بغداد، باید گفت: از سویی او از هارون بن عبدالله بزار (د 243ق،ترمذی، همان،2/ 464)، محدث بغدادی و ولیدبن شجاع سکونی (د 243ق، همان، 5/ 585)، محدث کوفی مقیم بغداد استماع داشته، و از سوی دیگر، محضر محدثانی چون احمد بن حنبل و خلیل بن عمرو ثقفـی (د 242ق) از محدثان معتبر بغداد را (ابن ماجه، 1/ 209، جم ؛ مزی، 8/ 341) که شاید انتظار میرفته مورد توجه ترمذی قرار گیرد، از دست داده است.به هر روی، از مشایخ ترمذی در بغداد، باید به کسانی چون احمد بن منیع بغوی (د 244ق، ترمذی، همان، 1/ 83، جم) که احادیث بسیاری از او شنیده است، ابوعلی حسن بن عرفۀ عبدی (د 257ق، همان، 2/ 11)، ابوعلی حسن بن محمد زعفرانی (د ح 260ق، همان، 1/ 106) و ابوالفضل عباس بن محمد دوری (د 271ق، همان، 4/ 357) اشاره کرد. او در همین برهه در بغداد، با محمد بن شجاع بغدادی مشهور به ابن ثلجی، از بزرگان مذهب حنفی نیز آشنا شده، و از وی بهرههایی گرفته است (نک : همان، 4/ 197، الشمائل...، 99).بغداد مرکز گردهمایی محدثانی از سرزمینهای گوناگون بود و هم در آنجا ست که وی امکان یافته تا مشایخی از مراکزی که وی بدانجا سفری نداشته، حتى شهرهایی از خراسان را درک کنـد. در این شمـار باید کسانی چون ابراهیم بن عبدالله هروی (د 244ق، همو، الجامع، 3/ 17)، سعید بن یعقوب طالقانی (د 244ق، همان، 3/ 521)، حسن بن احمد بن ابی شعیب حرانی (د ح 250ق، همان، 5/ 244) و محمد بن اسحاق صغانی (د 270ق، همان، 4/ 289) را نام برد.
ترمذی پس از چندی اقامت در بغداد، آهنگ بازگشت به خراسان کرد. حضور ترمذی در بغداد با قصدی برای اقامت طولانی همراه نبوده، و چنین مینماید که وی بدان، جز به عنوان بخشی از سفر حج خود نمینگریسته است. تاب و شکیب دور ماندن از وطن، در ترمذی چندان قوی نبوده است که وی را به گردش در سرزمینهای دورتر اسلامی وا دارد. بهترین شاهد بر این دعوی آن است که وی هرگز در استماعاتش، از شهرهای واقع بر راه حجاز به خراسان دور نشده، و همچون بسیاری از محدثان آن عصر، هیچ سفری به شام، مصر و بلاد جزیره نداشته (نیز نک : ذهبی، سیر، 13/ 271)، و در ایران نیز، از شهرهای بیرون از مسیر، چون اصفهان، دیدن نکرده است.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید