زردشتیان
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
سه شنبه 24 دی 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/246854/زردشتیان
یکشنبه 3 فروردین 1404
چاپ شده
4
روز قبل از مراسم یسنا، آیین مقدماتی كه موبدان پارسی آن را «پراگنا» مینامند، انجام میشود؛ این مراسم را موبدِ راسپی به جای میآورد. راسپی باید قبل از شروع مراسم پراگنا، كشتی نو كند و نیایشهای واجب (سروشواج و نماز گاه) را به جای آورد (همو، 19-20، حاشیۀ 4). او نخست همۀ آلات را با خاكستر آتش و آب میشوید تا پاكیزه شود، سپس «پَدان» را بر صورت میبندد و برای برداشتن آب پاك به كنار چاه میرود. با این آب، وسایل یسناخوانی مانند ماهروی، كَلَچه و دیگر ظرفهای درون پاوی را میشویند. همۀ این اشیاء 3 بار شسته میشوند تا «پاك» شوند و سپس با خواندن اوستا، «پاو» و تقدیس میشوند. سپس مراسم «درون» با برسم پنجتای، به خشنومن و به یاد ایزد موكل بر همان روز و ایزدان همكار او بهجای آورده میشود (همو، 18-52؛ نیز نک : ه د، درون). روز بعد از مراسم پراگنا، یک موبد در مقام زوت و موبد دیگر در مقام راسپی مراسم یسنا را برگزار میکنند. این مراسم شامل خواندن 72 كردۀ یسنا با آداب و آیینی مفصل است. هنگام خواندن قطعۀ هشتم، نان «درون» چشیده میشود و هنگام خواندن قطعۀ یازدهم، پَراهوم نوشیده میشود. نان درون به یادِ ایزد سروش و پَراهوم به یاد ایزد هوم چشیده میشوند (مدی، 302-310؛ کوتوال، 9-13). اکنون در ایران، مراسم یسنا در نخستین روز گاهنبارها، یعنی 6 بار در سال برگزار میشود و «واجیشت» نام دارد (آذرگشسب، آیین برگزاری ... ، 41). آیینهای مهم دیگری نیز وجود دارند که در متون زردشتی، برگزاری آنها فرض و واجب دینی شمرده شده است، و كوتاهی در انجام آنها، بنابر اصطلاحی که در این متون آمده است، سبب «گناهِ پُل» یا «بهپُلشدن گناه» میشود (شایست ... ، 163؛ مزداپور، یادداشتها بر، 173). در روایات داراب هرمزدیار، دربارۀ معنی «بهپلشدن» چنین آمدهاست: «این 6 كرفه كه در دین گفته است، از این 6 كرفه، اگر یكی از وقت گذشته باشد و بهدیگر وقت دوچندان كنند، روا نباشد، ازیرا كه دیگر وقت كه دوچندان كنند، آن را دوچندان كرفه باشد، اما آن وقت كه گذشته، عوض آن به دیگر كرفه توجشن (= جبران) نیست و این را گناه پُل میگویند» (نک : 1/ 296-297). این 6 آیین عبارتاند از: گاهنبار، فرَوَردیگان، رَپیتوین، مراسم درگذشتگان، 3 بار خواندن خورشیدنیایش در روز، و 3 بار خواندن ماهنیایش در ماه (نیز نک : مزداپور، همان، 173-175). گاهنبارها، 6 جشن سالیانه بودند كه احتمالاً یک سال را به 6 فصل یا دورۀ زمانی تقسیم میكردند. گاهنبار (فارسی میانه: gāhān bār) واژهای پهلوی است و در اوستا برای اشاره به این جشنها و ایزدان موكل بر آنها واژۀ -yāirya-ratu آمده است. براساس متون پهلوی، گاهنبارها جشنهایی برای بزرگداشت آفرینش جهان مادیاند (برای آگاهی در اینباره، نک : ه د، آفرینش؛ جشن). نزد زردشتیان ایران، برگزاری هر یک از 6 گاهنبار در 5 روز، رسمی زنده و رایج است. آنان این مراسم را گاهنبارِ «چَهره» یا گاهنبارِ «مَس» (= بزرگ) یا «گاهنبارِ وقفی» نیز مینامند، چون در بیشتر مواقع، بانی مراسم بخشی از دارایی خود، مانند خانه، باغ، زمین یا چیز دیگر را وقف گاهنبار میكند تا درآمد آن برای برگزاری جشن هزینه شود و این امر یکی از سنتهای گاهنبارهای کنونی است (مزداپور، «جشنها ... »، 221). البته، گاهنبارهای غیروقفی نیز داریم كه شمارشان نسبت به گاهنبارهای وقفی كمتر است. مراسم گاهنبار در خانههای قدیمی، در صفۀ اصلی خانه که «پِسگِمِ مَس» (دری زردشتی: pɛsgem-e mas) نامیده میشود، یا در اتاقی مخصوص به نام «اتاق پاکی» (دری زردشتی: gɛnze-y paki) برگزار میشود. در قدیم، مراسم گاهنبار در هر خانه در واقع دو روز به طول میانجامید. روز قبل از مراسم، همۀ خانه بهویژه مکان برگزاری گاهنبار و نیز سفره و ظروف را بهخوبی میشستند و پاک و تمیز میکردند. برای گاهنباری كه خیراتش نان یا گوشت بود، نانهای كوچكی به نام «لووُگ» به شمار جمعیت روستا پخته، و گوسفند كاملی در تنور بریان میشد تا برای روز بعد آماده باشد. سپس بعدازظهر، سفرۀ گاهنبار را پهن میکردند. آنچه بر سفرۀ گاهنبار چیده میشد، عبارت بود از: یك سینی مسین پر از میوههای فصل، شماری نان كه در سفرۀ مخصوص در ظرف مسی بزرگی به نام «لَگن» یا «سُفچَه» میگذاشتند، دو كاسۀ روزین/ رودین (از جنس نوعی آلیاژ فلزی) كه یكی از آب پاك و تازه پر شده بود و دیگری از شراب، یك كاسۀ مسین پر از شیر، كَلچه (نوعی گلدان مسی) که در آن شاخههایی از گیاه مورد میگذاشتند، ظرف آتش همراه با بوی خوش، لُرك و برخی خوراكیهای دیگر. تنها چیزی كه باقی میماند، «بویوبرِنگ» یعنی سیروگ، تخممرغ سرخشده، تخممرغ زیرآتش و سیر و سداب بود كه آن را در روز گاهنبار و هنگام آفرینگانخوانی و برگزاری نیایش گاهنبار تهیه میکردند. سیروگ، نانی است گرد، كه از خمیر ورآمده تهیه میشود و آن را در روغن فراوان سرخ میكنند. این روغن در قدیم حتماً روغن كنجد و یا روغن دنبۀ گوسفند بود و باید از فردی زردشتی خریداری میشد، اما امروزه، برای سرخكردن سیروگ روغنهای مایع معمولی را به کار میبرند. نیایشهایی که هماکنون در مراسم گاهنبار خوانده میشود، شامل «آفرینگان گاهنبار»، «آفرینگان دهمان»، «کردۀ سروش» و «همازور دهمان» است (نک : خردهاوستا، 133- 154). خیرات اصلی گاهنبار را لُرك میگویند که شامل 7 نوع میوۀ خشك است. گاه به جای لرك، نخود خام، لوبیا، شكر، انگور و چیزهای دیگر نیز خیرات میشود. گاهنباری كه در آن فقط لرك خیرات میشود، به گاهنبار لُركی شهرت دارد. در كنار این گاهنبار، گاهنبار نانی و گاهنبار نان و گوشتی هم داریم که در آنها غیر از لرك، نان كوچكی به نام لووگ و یا لووگ با گوشت بریانشدۀ گوسفند خیرات میشود. جشن و مهمانی گاهنبار همگانی است و نیاز به دعوت ندارد. بهدینان وظیفۀ دینی خود میدانند كه اگر در خانهای گاهنبار برپا ست، در آن شركت كنند و با آن همبهره شوند، یعنی از سودش بهرهمند شوند. زردشتیان یزد و كرمان میگویند: اگر نمیتوانی در گاهنبار شركت كنی، از كنار خانهای كه گاهنبار در آن برپا ست، عبور كن و سنگی را بر بام آن خانه بینداز تا تو هم در كرفه و ثواب آن مراسم سهیم باشی (نک : بویس، «دژ»، 41). پس از پایان گاهنبار، دهموبد و همکارانش خیرات گاهنبار را بین مردم تقسیم میکنند و آتشبند روستا آتش آتشدان گاهنبار را به درِمهر میبرد تا با آتش بهرام همپیوند کند. از دیگر رسوم، فروردیگان است که برگزاری آن در سنت زردشتی ضرورت دارد. این جشن در 10 روز آخر سال، به مناسبت فرودآمدن فرَوَشیها از جایگاه مینویشان برگزار میشود (برای آگاهی بیشتر، نک : ه د، جشن). در زمانهای قدیمتر، روزهای اول سال به ایزد رَپیتوین و مراسم آن اختصاص داشت، كه بیش از 70 سال است از خاطرهها رفته است. زردشتیان ایران كه بیشترشان تا حدود 50 سال پیش تنها از تقویم قدیم (بدون كبیسه) پیروی، و همۀ گاهنبارها را بر همین اساس برگزار میكردند، نخستین روز فروردین را نه به نام جشن نوروز، بلكه به نام رپیتوین میشناختند و جشن نوروز را كه ویژگی آن گستردن سفرۀ نوروزی است، در اول فروردین سال خورشیدی برگزار میكردند (گشتاسب، «گاه ... »، 30؛ برای آگاهی بیشتر، نک : ه د، رپیتوین). جشن دیگری که با اسطورۀ رپیتوین ارتباط دارد، جشن سده است. زردشتیان امروز ایران دو تاریخ برای برگزاری سده دارند (بویس، «دو تاریخ ... »، 28). گروهی این جشن را در روز اَشتاد از ماه آذر (بیستوششم آذرماه در تقویم زردشتی)، و گروهی دیگر در تاریخ دهم بهمن بنابر تقویم رسمی برگزار میكنند (برای آگاهی بیشتر، نک : ه د، سده، جشن). برگزاری آیین درگذشتگان نیز از رسوم واجب سنت زردشتی است. در این سنت، جسم بیجان مایۀ آلودگی و آسیب جهان زنده به شمار میآید؛ به همین دلیل، روش تدفین باید به گونهای باشد که آلودگی اجساد صدمهای به طبیعت زنده نزند. زردشتیان ایران تا حدود 80 سال پیش، جسد درگذشتگان را پس از شستوشو و پوشانیدن کفن، در دخمه میگذاشتند (گشتاسب، «دخمهگذاری ... »، 752-761؛ برای آداب این رسم و تحول آن در دورۀ کنونی، نک : ه د، دخمه).برگزاری آیین درگذشتگان از نخستین ساعات پس از مرگ آغاز میشود. در این آیین، بازماندگان تلاش میکنند با پرهیزكاری، نیایش و خیرات، به روان خویش و فرد درگذشته سود برسانند و برای او آمرزش بخواهند. نیایش برای آمرزش روان درگذشته را میتوان محور اصلی آیینهایی دانست که در سنت زردشتی، پس از مرگ یک فرد، برای او برگزار میشود. نیایش با حضور موبد صورت میگیرد و بازماندگان نیز با موبد همراهی میکنند. کشیدن سفره، اجتناب از سوگواری، و دادودهش و خیرات از دیگر ویژگیهای آیینهای پس از مرگ در سنت زردشتی است (گشتاسب، «آیینها ... »، بش ). یکی از مهمترین رسومی که در متون فارسی میانه و فارسی زردشتی بر آن تأکید شده، برگزاری مراسم «ستوش» است. ستوش در متون فارسی میانه به 3 معنا به کار رفته است: یکی بامداد سومین شب پس از مرگ كه بیشتر با واژۀ پهلوی āmār همراه است؛ دوم، 3 روز پس از مرگ كه در این معنا، معمولاً با واژۀ پادافره همراه میشود؛ سوم، 3 شب پس از مرگ كه بیشتر همراه با واژۀ پهلوی yazišn یا فعلyaštan آمده است (همو، «ستوش ... »، 100-103). احتمـالاً کهنترین مـراسم بـرای درگذشتگان، ستـوش بوده (مزداپور، یادداشتها بر، 175) و در اصل، آیین ستوش به معنی «مراسم بامداد سومین شب» بوده، اما بعدها معادل برگزاری آیینهای 3 روز اول پس از مرگ و یا بهطوركلی، آیینهای درگذشتگان به كار رفته است. آیینهایی كه در این 3 روز برگزار میشود، «هماگدین» نیز نام دارد. هماگدین همۀ نیایشهایی است كه در هریك از 3 روز اولِ پس از درگذشت خوانده میشود، یعنی «یك یسنا به خشنومن سروش در هاونگاه هر روز، یك درون سروش در هر گاه، خورشیدنیایش و مهرنیایش با پتت در هر گاه روشن، سروشیشت سرشب با پتت در گاه ایوسروترم، و ماهنیایش و سروشیشتهادخت با پتت در اُشهینگاه، یك وندیداد و گاهی حتى 3 وندیداد» (همان، 230). اكنون در ایران و هند، واژۀ ستوش برای هیچیك از مراسم زردشتیان به كار نمیرود؛ ممكن است اصطلاح سِذ یا سِد كه برای مراسم بعدازظهر سومین روز درگذشت به كار میرود، بازماندۀ واژۀ آیینی ستوش باشد (همو، «دندان ... »، 456-457). مراسمی که زردشتیان در ایران، در بامداد سومین شب پس از مرگ برگزار میکنند، یشت شبگیره نام دارد كه به نظر بویس جایگزین مراسم ستوش قدیمی شده است (نک : ایرانیکا، VII/ 179). نیایشهایی که در مراسم یشت شبگیره خوانده میشود، عبارتاند از 4 درون: اولی به یاد ایزدان رشن و اشتاد، و 3 درون دیگر به ترتیب به یاد وای نیك، سروش اشو و اردافروهر (گشتاسب، همان، 102).براساس اوستا و متون فارسی میانه، مانند دادستان دینی و روایت پهلوی و نیز باور زنده و شفاهی زردشتیان، روان درگذشتگان تا 3 روز بعد از مرگ در جهان مادی باقی میماند و در سپیدهدم چهارمین روز بعد از مرگ، این جهان را ترک، و به جهان مینو سفر میکند (هادخت ... ، 61-67؛ روایت، 270-274). براساس همین باور، مراسم ستوش در زمرۀ مهمترین آیینهای درگذشتگان قرار گرفته است. بهجز ستوش، مراسم 3 روز نخست پس از مرگ، مراسم روز سوم و شبگیره (در سپیدهدم روز چهارم)، آیینهای دیگری که زردشتیان برای درگذشتگان خود برگزار میکنند، عبارتاند از: مراسم چهارم، در بامداد چهارمین روز پس از مرگ؛ مراسم دهه، در دهمین روز پس از مرگ؛ مراسم سیروزه، در سیامین روز پس از مرگ؛ مراسم روزه، در هر ماه، دقیقاً در روزی كه فرد مطابق تقویم زردشتی درگذشته است؛ مراسم سال، در سالروز درگذشت که تا 30 سال برگزار میشود (آذرگشسب، آیین كفن و دفن ... ، 49- 59؛ مزداپور، «نیایش ... »، 366-380، «تداوم ... »، 156- 159؛ گشتاسب، «ستایش ... »، 10-13).در همۀ آیینهای زردشتی، بهویژه آیینهایی که از آنها یاد شد، سفره و آنچه بر سفره نهاده میشود، نقشی بنیادین و اساسی دارد. در سفرۀ آیینی، نشانههای 7 آفرینش اهورهمزدا باید حضور داشته باشند تا موبد آنها را تقدیس کند و نیرو و برکت بخشد (بویس، زردشتیان، 35-36)؛ این نشانهها به این ترتیباند: محوطهای که مراسم در آن برگزار میشود، نمایندۀ زمین و امشاسپند سپندارمذ است؛ آب و آتش در ظرفهای مخصوص فلزی، نمایندۀ امشاسپندان خرداد و اردیبهشتاند؛ هاون، دستۀ هاون سنگی و ظروف فلزی نمایندۀ سنگ آسمان و فلزات و امشاسپند شهریورند؛ گیاهان همیشهسبز مانند سرو و مورد، همچنین هوم که در مراسم یزش نقشی اساسی دارد و برسم که یک روحانی آنها را در دست میگیرد، نمایندۀ گیاه و امشاسپند امردادند؛ شیر، کره و دیگر فراوردههای حیوانی نمایندۀ جانور و امشاسپند بهمناند؛ موبد برگزارکنندۀ مراسم، نمایندۀ انسان و امشاسپند سپنتهمینیو یا خود اهورهمزدا ست (گشتاسب، «تأملی ... »، 160-166). اما بهجز سفرههای آیینی و نیایشی که اصلی و رسمیاند، زردشتیان سفرههای دیگری نیز میگسترند که میتوان آنها را سفرههای غیررسمی و زنانه نامید (نک : ه د، سفرههای نذری) و با سفرههای آیینی و نیایشی تفاوتهایی اساسی دارند. در زمرۀ این سفرهها میتوان از سفرۀ دختر شاه پریان، سفرۀ بیبیسهشنبه، سفرۀ بهمنروز و سفرۀ مشکلگشا (ه م م) نام برد. افزون بر سفرۀ آیینی، 4 رکن اساسی دیگر را میتوان برای آیینهای زردشتی برشمرد که اگرچه جزئیات برگزاری آنها در مراسم گوناگون، تفاوت دارد، اما وجه مشترک همۀ آیینها ست و نقش بنیادین در رسوم زردشتی دارد؛ این اجزاء عبارتاند از: بوی و برنگ، حضور مردم، داد و دهش و خیرات، و مکان برگزاری آیین (گشتاسب، همان، 158-160). «بوی و برنگ» شامل 3 چیز است: سیر و سداب، سیروگ و تخممرغی كه در روغن سرخ شده است (برای روش پخت آنها، نک : سروشیان، 636-637). رسم رایج این است که نانها و خوراكیهای دیگر را روز قبل از مراسم یا پیش از آغاز مراسم نیایشخوانی آماده میكنند و بر سفره میگذارند، اما برای تهیۀ بوی و برنگ صبر میكنند تا موبد آفرینگانخوانی را شروع كند. حضور مردم و همازوری با موبدی كه نیایشهای اصلی مراسم را به جای میآورد، از دیگر اجزاء رسوم زردشتی است. زردشتیان بهویژه حضور و همیاری در مراسم گاهنبار را امری واجب به شمار میآورند و برگزاركنندگانِ گاهنبار نیز حضور مردم را مایۀ بركت و افزونی خانۀ خویش میدانند. جزء دیگر، خیرات و دادودهش است که رسمی عام در همۀ آیینها، چه در شادی و چه در سوگواری، چه در مراسم رسمی و واجب مانند گاهنبار، فروردیگان و آیین درگذشتگان و چه در رسمهای خصوصی و غیرواجب مانند نذرها، جشنها و زیارت مکانهای مقدس است. مكان برگزاری مراسم، رکن مهم دیگری است که در آیینها بدان توجه میشود (گشتاسب، همان، 166-172). مراسم یزشن و واجیشت گاهنبار که پیشتر بدان اشاره شد، رسومی که در آن یسنا، ویسپرد و وندیداد خوانده میشود، باید در درِمهر یا یزشنگاه برگزار شود و رسوم دیگر مانند گاهنبار و آیین درگذشتگان و سدرهپوشی را که شامل خواندن آفرینگان است، میتوان در سالن عمومی یا خانه نیز برگزار كرد. مدی رسمهای نخست را «مراسم درونی»، و رسمهای گروه دوم را «مراسم بیرونی» نامیده است (ص 247, 354). دو آیین دیگر که در سنت زردشتی ضروری و واجب دانسته شده است، خواندن 3 بار خورشیدنیایش در روز و 3 بار ماهنیایش در هر ماه است، که آن را میتوان بخشی از آداب نماز و نیایش روزانۀ زردشتیان به شمار آورد. زردشتیان 5 گاه در روز عبادت میکنند. هریک از این اوقات نامی ویژه دارند که عبارتاند از: هاوَن (سپیدهدم تا نیمروز)، رپیتوین (نیمروز تا 3 ساعت پس از نیمروز)، اُزیرَن (3 ساعت پس از نیمروز تا غروب آفتاب)، ایویسروثرِم (غروب آفتاب تا نیمهشب)، و اشهین (نیمهشب تا سپیدهدم). در نیمۀ دوم سال و زمستان بزرگ (از ماه آبان تا اسفند)، از هنگامیکه ایزد رپیتوین برای مراقبت از ریشههای گیاهان و گرمای حیات به زیرِ زمین میرود، تا آغاز فروردین که به روی زمین بازمیگردد، نماز گاه رپیتوین خوانده نمیشود و گاه هاون تا ساعت 3 پس از نیمروز ادامه دارد.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید