رقص
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
یکشنبه 22 دی 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/246767/رقص
یکشنبه 3 فروردین 1404
چاپ شده
4
از جملۀ این رقصها چاپ است که خود مجموعهای شامل گرانچاپ، سهچاپ و دوچاپ میشود. سبب نامگذاری آنها این است که رقصنده در حین رقص، چاپ (کف) میزند. گرانچاپ آهستهترین ریتم را دارد و با دهل بزرگ و سرنا (در ایرانشهر با آهنگ بروبیا) اجرا میشود. گرانچاپ را به سبب آهستگی و سبکی بیشتر زنها در دایره یا صف میرقصند (همان، 5-6). رقصهای دیگر بلوچی عبارتاند از: کَلمپر، نِنْدوکی، صحبتی، دستمالگردی (نک : ه د، دستمالبازی)، و چوچاپ که مخفف چوبچاپ است و به چوببازی سیستان و تربت جام شباهت دارد (همان، 6- 8؛ نیز نک : ه د، چاپ).
ترکمنها به رقص و بازی «اویون» میگویند. رقص در بین ترکمانان ایران رواج چندانی ندارد. از مهمترین رقصهای ترکمنی «کوشتیپدی» است که با دوتار و کمانچه و آواز اجرا میشود و رقصی مردانه شبیه رقص خنجر است که امروزه رواجی ندارد. رایجترین رقص ترکمانان رقص خنجر است که مردان آن را اجرا میکنند (ثابتزاده، دفترچه ... رقص و شادیانه ... ، 4-6). ترکمانان به ترانههای تغزلی و حماسی که «بخشی»های ترکمن میخوانند، دلبستگی زیادی دارند. رقصهای زنانه در بین ترکمنهای ایران رواج ندارد (همان، 6-7).
فرهنگ موسیقایی استان کرمان به سبب آمیختگی اقوام مختلف و ویژگیهای بومی و تأثیر اقوام همجوار، از تنوع و پیچیدگی برخوردار است، و یکی از دشوارترین حوزههای موسیقی و رقصشناسی نواحی به شمار میآید و شامل دو بخش موسیقایی شرقی و مرکزی کرمان است. در شرق کرمان رقصها تحتتأثیر رقص و موسیقی بلوچی است، و بخش مرکزی شامل رقصهای مناطق بافت، سیرجان و جیرفت است که بیشتر از بخش شرقی رقصهای کرمان را معرفی میکند. موسیقی مراسم جشن و سرور در شرق کرمان با سرنا و دهل و جوره (دهل کوچک)، و در بخش مرکزی کرمان بدون جوره اجرا میگردد. رقصهای شرق کرمان مختص بلوچهای کرمان است که با موسیقی بلوچی و گاه تلفیقی از ملودیهای کرمانی و بلوچی اجرا میگردد. هرچند نام و لحن برخی ملودیها با مشابه آن در بلوچستان ممکن است تفاوت داشته باشد، ولی حرکات رقص در مناطق بلوچنشین کرمان، شبیه رقصهای بلوچستان است. بلوچهای کرمان بهخصوص در نَرماشیر به رقص، «چاپ» و «ناچ» میگویند. ویژگی این رقصها دایرهواری و صفهای جداگانۀ مرد و زن، عدم تماس بدنی، نداشتن سرچوپی، گروهیبودن، تغییرجهت و خم و راست شدن از کمر، و پیچ و چرخ و حرکات متنوع دستوپا ست. رقصهای بلوچهای کرمان شامل دستچاپ، دوچاپ و سهچاپ (با سرنا و دهل و دهلگردانی در وسط دایرۀ رقصندگان) است و به کَلمپر (با سرنا و جوره) ختم میشود (ثابتزاده، دفترچه ... رقصهای شرق کرمان، 4-5). از جملۀ رقصهای دیگر کرمان کابلی است که بیشتر زنانه، و با مجموعهای از آهنگهای شاد به گویش کرمانی، و گاه به گویش بلوچی همراه است. رقص دستمالگردانی با دو دستمال یا گوشۀ روسری اجرا میشود و ملودیهای آن تحت تأثیر سایر ملودیهای کرمانی و جنوب خراسان است و به دوبیتی ختم میشود که به آن گوبازی هم میگویند. این رقص زنانه است و گاهی مردان نیز در آن شرکت میکنند (همان، 7).
لرها به رقص «دسگرته» میگویند. «باخته» نیز به معنای بازیدن به همین معنا ست و بازیگر را بازنه میگویند و فعل امر بواز به معنی برقص یا بازیکن است. لرها رقصهای گروهی و دورهای دارند که در دستههای زنانه و مردانۀ مختلط یا مجزا اجرا میشود. ساز مختص این منطقه سرنا و دهل است. همچنین برخی ترانههای رقصی با کمانچه و تمبک نواخته میشود (همو، دفترچه ... رقصهای لرستان، 5-6).رقصهای لری با موسیقی پیدرپی و زنجیرهای از حرکات با ترتیب خاص و به دنبال یکدیگر، اجرا میشود. سرچوپیکش راهبر دستۀ رقصی است که در ابتدای صف رقص قرار میگیرد. این رقصها با گرفتن دستها یا قراردادن آن روی شانۀ رقصندگان و قدمبهقدمرفتن روی خط رقصی انجام میگیرد.رقصهای دوری و زنجیرهای آنها با سنگینسماع آغاز میشود که به آن سنگینسهپا هم میگویند و ریتم و تمپوی آرامی دارد و بیشتر کهنسالان در آن میرقصند. زنان و مردان در این رقصها حرکات مشترکی دارند. پای راست روی خط رقصی به صورت ضربدر کنار پای چپ گذاشته میشود و سپس دو قدم برمیدارند و پای چپ را با نوک پنجه در جلو بدن میگذارند و کنار پای راست قرار میدهند. این رقص به خانامیری کردی (سنندج) شباهت دارد. در این رقص دستها از آرنج خم شده و انگشت کوچک رقصندگان درهم قرار میگیرد (همان، 6). پس از سنگینسماع، آهنگ سهپا نواخته میشود. رقصندگان روی خط رقصی با پای راست شروع به رقص میکنند و 3 قدم برمیدارند، و سپس پای راست و بعد پای چپ را خم کرده و قدم برمیدارند، درحالیکه شانهها را به یکدیگر دادهاند و پنجه در پنجۀ یکدیگر دارند (همانجا). پس از آن، رقص دوپا اجرا میگردد که آهنگی تندتر از سهپا دارد و بهجای 3 پا، رقصندگان دو پا برمیدارند و دستها شبیه رقص سهپا، پنجه در پنجه است و رقصندگان با سرعت بیشتری دو پا روی خط رقصی برمیدارند که نخست با پای راست شروع میشود (همان، 7).آهنگ اوشاری یا عشایری (به احتمال: افشاری) آخرین رقص در مجموعهرقصهای دوری و زنجیرهای است که با آهنگ «زنگزنگ» بیشتر مورد علاقۀ لرها ست. سرنانوازان لرستان دو روایت از اوشاری را مینوازند که حرکات آن شبیه یکدیگر است و تفاوت چندانی با سنگینسماع ندارد و فقط تندتر از آن اجرا میشود (همانجا).
رقصهای این منطقه، طیف آمیختهای از رقصهای بومی و حرکات رقصهای سایر نقاط ایران متشکل از لرها، کردها، بلوچها و عربهای جنوب را دربرمیگیرد؛ اما مهمترین آنها رقص بندری است که خاستگاه آن چندان مشخص نیست و به سبب شادبودن و سرعت و جذاب بودن ریتم و متفاوت بودن آن ــ که متأثر از ریتمهای عربی و آفریقایی است ــ طی سالهای اخیر رقص محبوب همۀ ایرانیان، از خراسان تا آذربایجان، و از شمال تا مرکز شده است (نک : ه د، بندری، رقص).
رقصهای لری، لکی، بختیاری، کهگیلویهای، بلوچی، و کردی در مجموعهرقصهای بنادر و جزایر جنوب ایران تأثیرگذار بوده است. در بندرلنگه رقص مردانۀ دستهجمعی در دایره و با دستمال در نخستین روز عروسی در خانۀ داماد توسط قوالها اجرا میشود (نوربخش، 276). رقص در بستک در دستههای مجزای زنانه و مردانه، دستهجمعی، با دو دستمال رنگی، در دایره انجام میگیرد؛ گاهی نیز دو نفر روبهروی هم قرار میگیرند و یا تکی اجرا میشود. آهنگ در ابتدا آرام، و به تدریج تند میشود و با دهل و سرنا (ضرنا) نواخته میشود (موحد، 149). در مراسم رِزیف که در عروسی و جشن و سرور بندر کُنگ اجرا میگردد، دو گروه رقصنده با خیزرانی در دست راست، در برابر یکدیگر قرار میگیرند و درحالیکه اشعار عربی در حمد خدا و ستایش پیامبر (ص) و یا اشعار نامفهوم سواحلی میخوانند، خیزرانها را به سمت جلو و بالای سر حرکت میدهند (نک : دریایی، 81-83؛ نیز ه د، رزیف).
رقصهای کردی را کردان واقع در سلسلهکوههای زاگرس در غرب ایران انجام میدهند. رقصهای کردستان در مرکز این استان یعنی شهر سنندج و اطراف آن با رقص مناطق کوهستانی اورامانات، از لحاظ حالات و حرکات، تفاوتهایی دارد. این تفاوتها در رقصهای کردان سقز، مهاباد، کرمانشاه و اطراف آن و مناطق آمیخته نیز مشاهده میشود، ولی مایۀ اصلی آنها ریتم و رقص کردی را نشان میدهد. در اینجا مهمترین رقصهای کردی رایج در سنندج و اطراف آن ارائه میشود. ویژگیهای رقصهای کردی عبارتاند از: رقصهای صفی و دایرهوار؛ تماس بدنی؛ دستهبند با حرکتهای دستها روی شانه، آرنجهای داخل هم و گرفتن کف دستها به هم؛ وجود سرچوپی به عنوان راهبر دستۀ رقصی؛ و سرانجام استفاده از دستمالهای رنگی بهخصوص سرچوپی. حرکات پاها مهمترین مشخصۀ تفاوت رقصهای کردی است که با ریتمهای مختلف هماهنگ میشود و بدین قرارند:رقصهای دوری و زنجیرهای کردستان، با مجموعهای از آهنگها اجرا میگردد و مانند بیشتر رقصهای ایرانی با ریتم آهسته آغاز، و بهتدریج تند و تندتر میشود. رقص گَریان (گهریان)، که در آغاز رقصهای دوری با آهستگی آغاز میگردد. بیشترْ زنان و مردان کهنسال در این رقص که سنگین است، شرکت میکنند، اما منحصر به آنها نبوده و همه میتوانند حضور داشته باشند (ثابتزاده، دفترچه ... رقصهای کردستان، 5). پِشتپا یا جفتپا، که بعد از گریان، و تندتر از آن اجرا میگردد و چون یکی از پاها به پشت دیگر پا ضرب میزند، پشتپا یا جفتپا نامیده میشود (همانجا).پس از مقام پشتپا، فتاحپاشایی با حرکات و ریتمی تندتر اجرا میشود. این رقص از رقصهای مشهور کردی است که کردهای ترکیه و عراق نیز آن را انجام میدهند (همانجا).از دیگر رقصهای مشهور کردی اینها هستند: لَبلان، خانامیری (ه م)، سهجار، شَلان، چَپی، کرمانشاهی، مریوانی، اوشاری، و زنگی (ثابتزاده، همان، 6- 8).
در تقسیمبندی رقصهای خراسان، 3 حوزۀ شمال، شرق و جنوب را باید از هم جدا کرد.از مشهورترین و اصیلترین رقصهای خراسان، رقصهای تربت جام در شرق خراسان است. در تربت جام مانند دیگر نقاط خراسان، به رقص «بازی» میگویند. رقصهای شرق خراسان تحت تأثیر رقصهای تربت جام، تا جنوب خراسان و شمال سیستان ادامه یافته است. مهمترین ویژگیهای رقصهای تربت جام دوری و زنجیرهای بودن آنها ست که در دایره و بدون تماس بدنی اجرا میشود. چرخهای متنوع از جلوههای دیدنی این رقصها ست که در دایرههای باز و بسته یا حول محور رقصندگان اجرا میگردد. مضامین تغزلی، رزمی و حماسی در رقصهای تربت جام به هم آمیخته شده، و بیانی متفاوت از رقصهای دیگر مناطق ایران یافته است. رقص فراگیر مردم تربت جام و اطراف آن حَتَن است که به آن هزارهبازی (نام طایفه) و دوروقه یا چرخ کبیری نیز میگویند و مشخصۀ آن، چرخهایی است که با چرخهای چوببازی تفاوت دارد. رقص حتن در بلخ و هرات افغانستان نیز اجرا میشود و به حتن ملی مشهور است. حتن اوشاری، حتن حسنآبادی یا دورۀ زَنَکی یا زنانه که هم زنان و هم مردان بدان میرقصند، و حتن باخرزی را که بیشتر در تربت حیدریه متداول است، میتوان از انواع حتن به شمار آورد (همو، دفترچه ... رقصهای شرق خراسان، 5-6؛ نیز نک : ه د، حتن). چوببازی نیز از مشهورترین و پرتحرکترین رقصهای تربت جام است و شامل یکچوبه و دوچوبه است. چوب نمادی از شمشیر، و کارکرد حرکتی آن برای آمادگی جسمانی و پرورش بدن و نمایاندن قدرت، توانایی، سلحشوری و شجاعت است و در قدیم زنان طایفه همراه مردان به چوببازی میپرداختند، ولی امروزه بیشتر زنان کهنسال آن را بلدند و بیشتر مردان بدان میرقصند. این رقص نیز در دایره، و به صورت دستهای و گروهی، و بدون تماس بدنی اجرا میگردد؛ بدینصورت که رقصندگان یکبار چوب را به چوب نفر جلوی میزنند و سپس نیمچرخی زده و چوب را به چوب نفر پشتی میزنند. چرخهای یکچوبه متنوع است. یکچوبه در مجموعه رقصهای کردان کرمانج شمال خراسان، و در رقصهای جنوب خراسان نیز اجرا میشود (ثابتزاده، همان، 7- 8). چوببازی با دو چوب بیشتر به صورت دونفره انجام میگیرد و گاهی نیز در دایره رقصندگان با دو چوب در دست در مقابل صورت هم چوبها را به صورت ضربدر به هم میزنند و در چپوراست بدن و به صورت نشسته و چرخ، و نشسته و خوابیده چوبها را به هم میکوبند و رزمی نمادین را به نمایش میگذارند. بازی دوچوبه مختص تربت جام و اطراف آن است و در دیگر نواحی خراسان رواج ندارد (همو، تحقیقات).کردهای کرمانج ساکن مناطق شمالی خراسان، شامل شهرهای بجنورد، شیروان، قوچان و روستاهای اطراف آنها و نزدیک سبزوار (ظلمآباد) و مناطق ییلاق و قشلاق عشایر کرمانج در شمال خراسان تا کلات نادری، رقصهای ویژۀ خود را دارند. رقصهای کرمانجی شباهتی به رقصهای کرمانجها در کردستان ندارد و به صورت یک مجموعه از رقصهای دوری در دایرۀ باز بدون سرچوپی و عدم تماس بدنی، در دستههای زنانه یا مردانه و یا مختلط انجام میشود. دستها در رقصهای کرمانجی نقش اصلی را دارند و به دستزدن قرسک میگویند که در رقصهای دوری و زنجیرهای کرمانجی نقش مهمی دارد و در مقابل، حرکات پاها تنوع چندانی ندارند. برخی از نوازندگان کرمانج قرسه را رقصه هم میگویند. رقصهای کرمانجی به تأثیر از رقصهای خراسان دارای انواع چوببازی است که با سازهای سرنا و دهل و قشمه و دایره، و در برخی نقاط با کمانچه اجرا میگردد (همو، تحقیقات). دوررقصی در رقصهای زنجیرهای کرمانجی با رقصهای قرسهای شروع میشود که از یکقرسه تا دوازدهقرسه را شامل میشود. در ابتدای رقصهای دوری یک درآمد آوازی با سرنا یا قشمه نواخته میشود که سحری نام دارد. یکقرسه یعنی یکبار با انگشت به کف دست زدن یا یکبار کفزدن که با ریتم 8/ 7 اجرا میشود. آهنگهای بسیاری با ریتم یکقرسه برای رقصهای یکقرسه در آغاز مراسم جشن و سرور و عروسی کرمانجها توسط نوازندگان قشمه، سرنا و دهل نواخته میشود و حرکات پاها حالت لیلی دارد.دوقرسه به معنی دوبار تماس انگشتان به دست دیگر یا کفزدن است. حرکات پا مثل رقص یکقرسه است و لیلیکنان رقصندگان همدیگر را در خط رقص در دایره دنبال میکنند. ریتم این رقص تندتر از رقص یکقرسه اجرا میگردد (همو، تحقیقات). شلنگی، رقصی متفاوتتر از رقصهای قرسهای کرمانجی و مختص منطقۀ جوین است و در آن، رقصندگان با 3 قدم به یکسو میروند و سپس، یکمرتبه برمیگردند و با یک پا و معمولاً پای راست وسط دایرۀ رقص یک پنجه میزنند و برمیگردند. بشکنهایی که در این رقص میزنند، بر شادی و هیجان رقص میافزاید (همو، تحقیقات).در رقص چپوراسته، رقصندگان عکس همدیگر حرکت میکنند و حرکت گل و غنچه در این رقص با یک پا، پنجهزدن به مرکز دایره و سپس، دورشدن و برگشتن به خط فرضی رقص است که باز و بسته شدن غنچه را تداعی میکند. این حرکت و حرکات پاهای رقصندگان در جهت عکس یکدیگر به رقصهای قرسهای تنوع میبخشد.از دیگر رقصهای شمال خراسان اینها هستند: انارکی، سهقرسه، بجنوردی، پنجقرسه، ششقرسه، دوازدهقرسه، هلههله، دستمالبازی، سربازی، یکچوبه و دوچوبه (همو، تحقیقات). رقصهای جنوب خراسان به رقصهای چوببازی و حتن تربت جام شبیه است و از روی دامنهای بلندتر آنان نسبت به تربت جامی میتوان رقصهای جنوب خراسان را تشخیص داد. رقصهای جنوب خـراسان ــ که در بیـرجند و اطـراف آن اجـرا میشود ــ بیشتـر چوببازی و در دایره، به صورت جمعی و بدون سرچوپی و تماس بدنی، و بیشتر مردانه است. چوببازی یا چوبازی، که دونفره و با چوب اجرا میشود، رقص پرتحرک و هیجانانگیزی است. زنان روستایی نیز به آن میپردازند. چرخهای چوببازی و زدن چوبها در اطراف بدن و جلو صورت و بالای سر از حرکات چوببازی در جنوب خراسان است. آهنگ چوببازی را سرنا و دهل همراهی میکند و در غیراینصورت یک دایره ضرب را نگه میدارد و رقصندگان با زدن چوبها به همدیگر یا نفر جلوی، ریتم رقص چوب را حفظ میکنند. از قدیم این رقص برای آمادگی جسمانی و شادی و سرور در این منطقه رایج بوده است (همو، تحقیقات).
رقصهای آذربایجانی متنوع است و با انواع موسیقی رایج در آذربایجان اجرا میشود. موسیقیهای عاشقی، با ساز قوپوز، دایره، و بالابان، و دیگر مجموعۀ آهنگهای رقصی با سرنا و دهل اجرا میشود و در مناطق روستایی و عشایری رایج است. رقصهای شهری که بیشتر در تبریز، اورمیه، اردبیل و دیگر شهرها اجرا میشود، افزونبر آهنگهای عاشقی یا مجموعه آهنگهای سرنا و دهل، با قطعات و تصانیف شاد موسیقی مقامی آذربایجانی (مثل موسیقی تاجیکستان و ازبکستان) اجرا میگردد که به موسیقی سنتی یا دستگاهی ایران شباهت بسیاری دارد (همو، تحقیقات). رقصهای عشایر آذربایجان نظیر شاهسونهای دشت مغان و سبلان سادهتر، و در مجموع، به رقصهای دوری و زنجیرهای دیگر مناطق ایران نزدیکتر است تا رقصهای شهری که در مراکز تبریز، اورمیه و اردبیل به تأثیر رسانهای از رقصهای جمهوری آذربایجان اجرا میشود. آمیختگی فرهنگی کردان با آذربایجانیها موجب شده که رقصهای کردی نیز در مناطق آذرینشین اجرا شود. در مراسم عروسی ایل زرزا، با آهنگ دهل، سرنا و دو آوازخوان (چاواش) میهمانان میرقصند (مجیدزاده، 13). یاللی، که در آغاز رقص آرامی است و به مرور تند میگردد، با آهنگهای بسیاری اجرا میشود و بیشتر زنان بدان میرقصند و گاهی نیز در دستههای دونفره به صورت دستهبند، یا دستهای آزاد، یا روی شانههای یکدیگر، و یا با گرفتن انگشت کوچک دستها انجام میگیرد. پاها بیشتر به صورت سهشماره یا پنجشماره حرکت میکنند و چرخشها و حرکات ضربدر و پشت پا و نشستوبرخاستهای آهسته از آن جمله است. در برخی از رقصهای این مجموعه، دستمالبازی نیز دیده میشود (ثابتزاده، تحقیقات).قایتاقی، که از رقصهای مردانه و زنانۀ آذربایجانیها ست، با حرکات سرخوردن یا سورتمههای توأم با چرخش، دستهای بازوبسته، جلو بدن، بالای سر، و پاشنه به پنجه زدن و بهعکس انجام میشود. حرکات این رقص با یاللی و گاهی لزگی همانندی دارد و یا آمیخته با آنها انجام میشود (همو، تحقیقات). ازجمله رقصهای دیگر رایج در آذربایجان میتوان به لزگی، گاوالاویناماقی، نعلبکیاویناماقی و شلخو اشاره کرد.
اعراب افزونبر جنوب، در نقاط مختلف ایران ازجمله فارس، خراسان و مازندران نیز سکونت دارند. در اینجا فقط به رقص اعراب خوزستان پرداخته میشود. اعراب خوزستان رقصهای دایرهای و خطی دستهجمعی مردانه دارند و گاهی نیز دونفره میرقصند. رقص با عصا و شمشیر یا چوب به صورت خطی یا دایرۀ باز اجرا میشود و رقصندگان دستهجمعی و گاهی دونفره کنار یکدیگر قرار میگیرند و با هم حرکت میکنند و با حرکات قدمرو به روی خط فرضی، چوب یا شمشیر را به جلو بدن بالا و پایین، میبرند، درحالیکه بدن حالت نیمهخمیده دارد. مشهورترین رقص اعراب خوزستان یزله است، که به صورت دستهجمعی و مردانه، با تکاندادن شانهها و حرکت روی خط رقصی انجام میگیرد. در اجرای این رقص بدن حالت خمیده به سمت جلو و عقب دارد و سینه نیز به همراه شانهها میلرزد. رقص زنانه نزد اعراب جنوب ایران در مجالس زنانه انجام میگیرد و کمتر رواج دارد. این رقص شامل حرکات قدمرو پا و سینه و شانهلرزانی، همراه حرکات منقطع پایینتنه است (همو، تحقیقات؛ نیز نک : ه د، یزله).
آذرلی، غلامرضا، فرهنگ واژگان گویشهای ایران، تهران، 1387 ش؛ اولغون، ابراهیم و جمشید درخشان، فرهنگ ترکی به پارسی، تهران، 1350 ش؛ بشرا، محمد و طاهر طاهری، آیینهای گذر در گیلان، رشت، 1389 ش؛ ثابتزاده، منصوره، تحقیقات میدانی؛ همو، دفترچۀ لوح فشردۀ رقص و شادیانههای ترکمن، مؤسسۀ ماهور، تهران، 1383 ش؛ همو، دفترچۀ لوح فشردۀ رقصهای بختیاری، مؤسسۀ ماهور، تهران، 1383 ش؛ همو، دفترچۀ لوح فشردۀ رقصهای بلوچستان، مؤسسۀ ماهور، تهران، 1384 ش؛ همو، دفترچۀ لوح فشردۀ رقصهای شرق خراسان (تربت جام)، مؤسسۀ ماهور، تهران، 1382 ش؛ همو، دفترچۀ لوح فشردۀ رقصهای قشقایی، مؤسسۀ ماهور، تهران، 1383 ش؛ همو، دفترچۀ لوح فشردۀ رقصهای کردستان، مؤسسۀ ماهور، تهران، 1382 ش؛ همو، دفترچۀ لوح فشردۀ موسیقی رقصهای بوشهر، مؤسسۀ ماهور، تهران، 1385 ش؛ همو، دفترچۀ لوح فشردۀ موسیقی رقصهای شرق کرمان، مؤسسۀ ماهور، تهران، 1385 ش؛ همو، دفترچۀ لوح فشردۀ موسیقی رقصهای لرستان، مؤسسۀ ماهور، تهران، 1382 ش؛ همو، دفترچۀ لوح فشردۀ موسیقی رقصهای مازندران، مؤسسۀ ماهور، تهران، 1385 ش؛ همو، «رقص در ایران: انواع و ویژگیها»، ماهور، تهران، 1383 ش، س 6، شم 24؛ جعفری (قنواتی)، محمد (ویراستار علمی دفما)، تحقیقات میدانی؛ دریایی، احمدنور، مراسم آیینی و فولکلور مردم بندر کُنگ، تهران، 1384 ش؛ رضایی، جمال، بیرجندنامه، به کوشش محمود رفیعی، تهران، 1381 ش؛ سعیدی، سهراب، فرهنگ مردم میناب، تهران، 1386 ش؛ صفیزاده، فاروق، پژوهشی دربارۀ ترانههای کردی، تهران، 1375 ش؛ عباسی، هوشنگ، «درنگی بر بازیهای محلی و بومی و آیینهای سنتی تالشها»، فرهنگ گیلان، رشت، 1381 ش، س 4، شم 15-16؛ فریدی هفتخوانی، هومن، موسیقی مراسم شادمانی و رقص تالشی، مؤسسۀ ماهور، تهران، 1386 ش؛ کوکرتز، یوزف و محمدتقی مسعودیه، موسیقی بوشهر، ترجمۀ محمدتقی مسعودیه، تهران، 1354 ش؛ کیانی، منوچهر، سیهچادرها، تهران، 1371 ش؛ مجیدزاده، یوسف، «زناشویی در ایل زرزا»، هنر و مردم، تهران، 1342 ش، شم 11؛ موحد، جمیل، بستک و خلیج فارس، تهران، 1349 ش؛ میرنیا، علی، فرهنگ مردم (فولکلور ایران)، تهران، 1369 ش؛ نوربخش، حسین، بندر لنگه در ساحل خلیج فارس، بندرعباس، 1358 ش.
منصوره ثابتزاده
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید