اسباب بازی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
پنج شنبه 28 آذر 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/233897/اسباب-بازی
سه شنبه 9 اردیبهشت 1404
چاپ شده
2
اختلاف آراء و نظرهای علما و فقهای اسلامی دربارۀ بازی و انواع افزارهای آن به حدی است که برخی با استناد به احادیث و روایات مختلف منقول از پیامبر(ص) که برخی بازیها چون شنا، سوارکاری، تیراندازی، کُشتی و جز اینها را مباح و جایز دانسته، استدلال نفی بازی توسط فقهای دیگر را رد کردهاند (حر عاملی، 15/ 199؛ محقق حلی، 2/ 235؛ شهیدثانی، 4/ 421-422؛ بحرانی، 22/ 353-355).مناقشه در بحث بازیها در اسلام شاید از آن جهت متصور است که برخی بازیها در گذشته ابزار قمار و وسیلۀ برد و باخت شمرده میشدند که سبب غفلت انسان از یاد خداوند و ترک معاش و ایجاد رخوت و سستی و رفتارهای ناشایست در جامعه میشد. و یا به جهت آنکه برخی از بازیها چون کبوتربازی برای مردم ایجاد مزاحمت میکرد، گاهی فرمانروایان دستور تحریم این بازی را صادر میکردند؛ چنانکه مقتدی عباسی به ویران کردن کبوترخانهها و منع این بازی دستور داد (سیوطی، 481). همچنین برخی از صاحبنظران واژۀ لعب (بازی) در قرآن و حدیث و فقه و اخلاق سدههای نخست اسلامی را کاملاً با کاربرد آن در دورۀ کنونی منطبق ندانستهاند (شهیدی تبریزی، 54؛ نیز نک : دانشنامه...، 1/ 482). از اینرو چون برای برخی از بازیهای کنونی غرض منطقی و عقلانی متصور است، بسیاری از بازیهایی که درگذشته تحریم شده بودند، امروزه با فتاوای مجتهدان و علمای دینی جایز شمرده میشوند (برای فتاوای برخی علمای دینی معاصر دربارۀ جایز بودن بازیها، نک : گلپایگانی، 2/ 16؛ صانعی، 2/ 169-171).در هر حال به نظر میرسد، بهرغم تحریم برخی آداب و مناسک ایرانی در دستورها و آموزههای اسلامی، مردم جامعههای مختلف ایران دورۀ اسلامی همچون گذشته به بسیاری از آیینها و مراسم خود پایبند بودند و به اجرا و برپا داشتن آن همت میگماشتند. از میان متون تاریخی و ادبی بر جا مانده از سدههای مختلف اسلامی، اشارههایی دربارۀ بازیها و بازیچههای کودکان و بزرگسالان ایرانی وجود دارد که اینک به برخی از آنها اشاره میشود: بسیاری از پیکرهها و تندیسهایی که در دوران پیش از اسلام برای مراسم آیینی ـ مذهبی زردشتیان ساخته میشد و مورد احترام و تقدس زردشتیان قرار میگرفت، در دورۀ اسلامـی ــ که جنبۀ تقـدس این اشیـاء زدوده شد ــ به عنوان ابزار و اسباب سرگرمی کودکان به کار رفت. گاه دستورهای دینی دربارۀ عروسکسازی و خرید و فروش آن در دورۀ اسلامی نادیده گرفته میشد و با تسامح نسبت به بازارها و دکانهای خرید و فروش اسباببازی نگریسته میشد. مثلاً برخی منابع مانند الاحکام السلطانیۀ ابویعلى به عروسک و بازیچههای دختران و کودکان در بازارهای زمان آلبویه اشاره میکند (ص 294). همو گوید متصدی (مأمور) حسبۀ بغداد در زمان خلیفه مقتدر برخی از دکانها و بازارهای تهیۀ می و شراب را ویران کرد، لکن بازار اسباببازی فروشی را به حال خود باقی گذاشت (ص 294- 295؛ نیز نک : فقیهی، 499). در سدۀ 5 ق صنعتگران و پیشهوران صورتکهای حیوانات، شمشیر و سپر چوبین، بوق سفالین و تندیسکهایی در روز نوروز و جشن سده برای کودکان میساختند و در بازار میفروختند (غزالی، کیمیا، 1/ 407). غزالی به ساخت و فروش شمشیر و سپر چوبین به عنوان اسباببازی کودکان اشاره کرده است (همانجا). چوگانبازی یا گویبازی که پیشینۀ آن به روزگاران کهن میرسد، نیز به عنوان بازی کودکان و بزرگسالان در جامعههای ایرانی دورۀ اسلامی رواج داشت (برای اطلاعات بیشتر، نک : ه د، چوگان).در برخی متون مربوط به پزشکی سدههای نخست اسلامی به برخی بازیها و ابزار آن و ورزشهای رایج ایرانیان اشاره شده است. مثلاً اخوینی بخاری در سدۀ 4ق در کتاب هدایة المتعلمین در بخشی به نام «فی حفظ الصحة» پدران و مادران را برای تندرست و برومند پروردن فرزندان سفارشها نموده است، از جمله آنکه فرزندان چون به 7 سالگی برسند، بر پدر و مادر است که آنها را کشتی گرفتن، کمان کشیدن، سوارکاری و برخی بازیها چون «مام خشت باختن، دستارک باختن و دویدن یار با یار و سکندر زدن» سفارش کنند (ص 779). همو به بازیهای فراوانی که جالینوس حکیم برای حفظ سلامتی و تندرستی تن و جان آورده، و کودکان را به آن سفارش کرده است، اشاره میکند (همانجا).همچنین میدانی نیشابوری در فرهنگ عربی به فارسی خود، السامی فی الاسامی که در سدۀ 5 ق تألیف گردیده، در باب «فنون و دستافزارهای موردنیاز بشر» به برخی بازیها و ابزار و اسباب آن اشاره کرده است. مثلاً الاُرجوحه به معنی نرموره (= تاب بازی)، قُلَه به معنی دودَلَهْ (= الک دولک) و المَقلاَء چوب دودله (= چوب الک دولک) و بازیها و اسباببازیهای دیگر مانند شطرنج و نرد (شامل صفحۀ شطرنج و انواع مهرههای آن)، البنات (= عروسک)، الصَّوْلَجَان (= چوگان)، الکُرة (= گوی، گوی بازی)، المِخزاق (= شمشیر چوبی)، المِزداة (= گردوبازی) و برخی بازیهای مسابقهای و برد باختی مانند التوزیع و النَّهْدُ (= توزی، شترسواری)، القِرق و السُدِّر (= سه بره، نوعی قمار نظیر دوزبازی امروزه) (نک : ص 173-175).در برخی اندرزنامههای فارسی چون قابوسنامۀ عنصرالمعالی در بیان چگونگی تربیت و پرورش فرزند پسر، به برخی بازیها که جنبۀ فنیـ آموزشی نیز داشته و فرد را برای زندگی آینده آماده میساخته، مانند زوبین و تیرانداختن و نیزه باختن و کمندافکندن، سوارکاری و شنا اشاره شده است (ص 133- 135؛ دربارۀ بازی چوگان و شطرنج، نیز نک : همو، 77- 79، 96-97). از این متون اندرزنامهای چنین دریافت میشود که بازی با برخی اشیاء و دست افزارها به نقش جنسیتی کودک مربوط و در انتقال و آموزش نقشهای اجتماعی وی در آینده مؤثر بوده است. در برخی دیگر از اندرزنامهها پدر و مادر را از تشویق کودکان به بازی و پرداختن به برخی بازیچهها بازداشتهاند. مثلاً در بحرالفوائد از نویسندهای ناشناس ــ که در نیمۀ نخست سدۀ 6 ق نگاشته شده ــ در بخشی به نام«در تربیت اولاد»نویسنده 7 آفت تربیت کودک را برشمرده است که یکی از این آفات کبوتربازی و بر بام شدن است (ص 114-117).اوحدی مراغهای نیز در یکی از اشعارش به نکوهش بازی و پرداختن به بازیچههایی چون تیر و کمان و شمشیرهای چوبین مخصوص بازی پرداخته، عواقب سهمگین پرداختن به چنین بازیچههایی را برشمرده، و به جای آن آموزش فنون تجارت و پیشهها را به کودک سفارش کرده است (ص 553-555؛ برای عنوان برخی بازیها چون خرسکبازی، «نوعی بازی که خطی بکشند و شخص در میان خط بایستد و دیگران آیند و او را زنند و او پای خود به جانب ایشان افشاند، به هر کدام که پای او بخورد، او را به درون خط به جای آورد...»، نک : لغتنامه... ؛ و در مذمت پرداختن به بازیچهها، نک : سعدی، 155-156؛ دربارۀ بازی نرد و شطرنج و اشاره به اسباب و ابزار آن، نک : عوفی، 1/ 3). طرسوسی در دارابنامه که از متون فارسی سدۀ 6 ق است، به برخی از بازیچههای کودکان از جمله دهل، بوق، گردونچه و اسب چوبی اشاره کرده است (1/ 75).آنچه از وضعیت اجتماعی ایرانیان در زمان حملۀ مغول در متون تاریخی و ادبی آمده، گویای مظالم و بیدادگریهای مغولان است؛ از اینرو در این دوران اطلاع چندانی دربارۀ بازیها و اسباب و ابزار آن در دست نیست. میرابوالقاسم میرفندرسکی از دانشمندان عهد صفوی در رسالۀ صناعیه عقاید عالمان آن زمان دربارۀ بازی و تفریح و پرداختن به بازیچهها را چنین بیان کرده است که همانگونه که کار و هنر و صنعت برای زندگی اجتماعی اهمیت دارد، تفریج و بازی برای زدودن کسالت و ایجاد نشاط ضروری است. میرفندرسکی به برخی بازیهای نمایشی که اسباب آن بوزینگان، طوطیان، بُزان و سگانی بودهاند که در دست «بازیگران و حقهبازان و اصحاب اساطیر و اهل مخرقه و مضحکه و ملعبه» معرکهها برپا میکردند، اشاره میکند (ص 12-13) چوگان بازی و قَپُقاندازی (= قبق، بازیای که در آن اسبسواران به تاخت، جامی زرین را که بر بالای دیرکی چوبی نهادهاند، نشانه میگرفتند و با پرتاب تیر آن را به زمین میافکندند) از بازیهای دورۀ صفویه است (نک : نویدی شیرازی، 76، 93). از دیگر اسباب بازیها و سرگرمیهای مردم در این دوره، بازیچه قرار دادن حیوانات و پرندگان بود. به غیر از شکار و تیراندازی به حیوانات شکاری که از دیرباز موردعلاقۀ ایرانیان، بهویژه شاهان و درباریان بوده است، گاوبازی، گرگبازی و کبوتربازی و نیز به جنگ واداشتن حیواناتی چون قوچ و خروس و غیره رایج بود (باربارو، 63- 64؛ تاورنیه، 81؛ ریچاردز، 73).در عهد صفویه در بیشتر شهرهای بزرگ ایران، قهوهخانههایی دایر شد که مردم در آنجا به غیر از کشیدن قلیان و نوشیدن چای و برپایی مجالس شاهنامهخوانی و... به گنجفهبازی، نرد و شطرنج، تخممرغ بازی و پیچاز بازی (پیچاز پارچهای ماهوتی بود به شکل صفحۀ شطرنج که روی خانههای آن صدف و گوشماهی میگذاردند و بازی میکردند) میپرداختند (شاردن، 4/ 124، 178-196). راجر سیوری در ایران عصر صفوی به بازیها و بازیچههایی چون بندبازی، خیمهشببازی، تردستی و شعبدهبازی و... که شب هنگام در میدان نقش جهان اصفهان برگذار میشد و موجبات سرگرمی و تفریح مردم را فراهم میکرد، اشاره کرده است (ص 162).در دورۀ قاجار برخی پیشهوران و صنعتگران مانند سرچپقسازان به ساخت و فروش اسباب بازی و عروسک میپرداختند. آنها عروسکهای گلینی به شکل انسان و حیوان میساختند و لباسهایی به برشان میکردند و در اماکن پر رفت و آمد مانند حوالی امامزادهها به مردم میفروختند. در این دوره برخی دکانهای اسباببازی فروشی و خرازیها عروسکهایی به سبک غربی با پوشاک و آرایش غربی از فرنگ وارد کردند که تازگی و غرابت آن موجب تعجب و اقبال مردم قرار گرفت. زنان و دختران ارمنی در کار عروسکسازی و عروسکفروشی در تهران عهد قاجار بسیار توانا بودند (شهری، 4/ 679-680). جعفر شهری در کتاب تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم به برخی اسباببازیهای کودکان آن عهد اشاره کرده است: فرفره، وقوقصاحاب (دو تکه سفال نعلبکیمانند که وسط آن کاغذی چروک و آکاردئونی گذارده بودند که با باز و بسته کردن صدای تولهسگ میداد)، بادبادک، علی ورجه (یا اوسعلیبنا؛ تکه گلی را با پر و پوشال میپوشانیدند و کش بلندی بر آن میبستند و با لنگر دادن بالا و پایین میکردند)، گاری حلبی، فانوس کاغذی، سوتسوتکهای گلی، جغجغۀ حلبی (به قوطی حلبیهای کهنه دستهای میافزودند و چند سنگریزه و شن در آن میریختند و تکان میدادند)، طبلک، مترسک، شتر و اسب و الاغ گلی، آفتابۀ حلبی، قلیان، گهواره، ننو و نمونههای کوچکی از اسباب خانه و نهایتاً اتومبیلهای حلبی، ماشین دودی، قطار، توپهای لاستیکی و ماهوتی و... از جمله اسباببازیهای کودکان تهرانی عهد قاجار بود. نوجوانان و بزرگسالان نیز در اوقات فراغت، و زمان جشن و سرور چهارشنبه سوری، نوروز و سیزده بدر، به بازی الک دولک، دوزبازی، تیله انگشتی، چلتوب (چلتوپ)، قاپ بازی و... میپرداختند (دربارۀ شرح کامل بازیهای دورۀ قاجاری، نک : شهری، 680-684، 703).با پا گرفتن صنعت اسباببازی در سدۀ 18م در اروپا و اختراع دستگاههای ماشینی، کارخانههای اسباببازی در بسیاری از کشورها تأسیس و تولیدات و مصنوعات آنها به سراسر دنیا پراکنده شد. در ایران نیز صنعت ساخت اسباببازی در اوایل سدۀ 20م همراه دیگر کشورهای اروپایی پا گرفت. امروزه کودکان ایرانی اسباببازیهای دست ساز و بومی خود را رها کردهاند و با اسباببازیهای ماشینی که با نیروی الکتریسیته کار میکنند و نمونههای کوچک وسایل نقلیۀ برقی یا باطریدار مانند قطارها، هواپیماها، آدم آهنی، کامپیوترهای کوچک و... که حاصل تمدن مادی عصر جدید است، بازی میکنند.
برخی دانشمندان عرصۀ علوم اجتماعی و روانشناسی فقط اسباببازیهایی را که با مواد و مصالح گوناگون به دست بشر ساخته شدهاند، اسباببازی مینامند. به نظر هیزل فرانسیس و گابریل شانان، آنچه بزرگسالان برای بازی کودکان میسازند، اسباببازی واقعی است، چرا که ساختوساز ابزار و اسباببازی با بهرهگیری از مواد و مصالح ساده و امکانات موجود به بروز خلاقیت و شکوفایی استعدادهای پنهان مردم هر جامعه کمک میکند. از نظر اینان بایستی میان اسباببازیهای تولید انبوه کارخانهها با بازیچههای تزیینی، بافتنی، گلین، چوبی و پارچهای که توسط صنعتگران بومی هر جامعه برای کودکان ساخته میشود، تفاوت قائل شد (ص 60-62). نظر فرانسیس و شانان از آنرو اهمیت دارد که نشان میدهد صنعتگران و پیشهوران هر جامعه، انگیزهها و ویژگیهای مذهبـی ـ فرهنگـی، اجتماعـی و اقتصادی آن جامعه را در نظر میگیرند و با مواد و مصالح بومی و موجود هر منطقه به ساخت و تولید اسباببازی دست میزنند. سنگ، چوب، گِل، الیاف گیاهان بومی، صدفها، هستههای میوه، مهرهها، لباسهای کهنه، تورهای ماهیگیری و جز آن، پارهای از مواد و مصالحی است که با اندیشه و تفکر خلاق سازندگان به شکل اسباب و وسایل بازی درمیآیند (قزل ایاغ، «بازیهای سنتی...»، 51).ویژگیهای آب و هوایی و اقلیمی هر جامعهای، در کاربرد انواع مواد و مصالح مورد نیاز ساخت اسباببازی دخیلاند. از اینرو مردمان روزگاران گذشته به درک تفاوتهای ظریف و مفاهیم جزئی اشیاء و درآمیختن آنها با اعتقادات و آرمانهای خود اسباببازیهای متنوعی برای کودکان میساختند تا هم آنها را سرگرم کند و هم بازگوکنندۀ ارزشهای نمادین جامعهشان باشد. قزل ایاغ در راهنمای بازیهای ایران که شیوه و انواع بازیهای مختلف مناطق گوناگون ایران را مورد مطالعه و بررسی قرار داده است، در فهرستی به ابزار و اسباببازیهای کودکان ایرانی اشاره میکند. دادههای این فهرست نمایانگر سادگی ابزار و وسایل بازی کودکان ایرانی است؛ چرا که آنها از پیشپا افتادهترین و در دسترسترین اشیاء اطرافشان برای بازی بهره میجویند. اسباببازیهای ساخته شده از چوب بالاترین رقم جدول اسباببازیهاست (ص بیست و دو).
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید