اسباب بازی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
پنج شنبه 28 آذر 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/233897/اسباب-بازی
سه شنبه 9 اردیبهشت 1404
چاپ شده
2
اَسْبابْبازی [asbāb-bāzī]، ابزار و وسایلبازی و سرگرمی کودکان و نوجوانان که از اجناس مختلفی چون چوب، سنگ، فلزات، پارچه، نخ و جز آنها ساخته میشود.بازی به عنوان عنصری مهم در بازیابی نقش و شکلگیری شخصیت اجتماعی کارکرد مهمی در عرصۀ جامعه دارد. جامعهشناسان و روانشناسان به نقش و اهمیت بازی در دوران خردسالی تأکید کردهاند و آن را عامل مهمی در یادگیری فنون ضرور زندگی کودک دانستهاند (هَدفیلد، 279)، زیرا کودک با بازی کردن نگرش و عقاید دیگران را با شخصیت خود درهم میآمیزد و به این ترتیب جزئی از جامعه میشود. جامعهشناسان و روانشناسان جریان جامعهپذیری و نقشپذیری فرد را فقط از راه بازی ممکن میدانند (برای نمونه، نک : مید، npn.). بازی به فراگیری نظامهای هنجاری و ارزشی و کسب مهارت در ایفای نقش اجتماعی و به دست آوردن پایگاه ویژه در اجتماع کمک میکند. از اینرو غالباً بازی پدیدهای است که برپایۀ نیازهای مادی و معنوی هر جامعهای به وجود میآید و به تناسب اوضاع و شرایط فرهنگی کارکرد ویژهای مییابد. هدف از بازی را تأمین ادامۀ زندگی با بروز رفتارهای نمونۀ فطری به صورت طبیعی و آزادانه دانستهاند (هدفیلد، 280). براساس این دیدگاهِ روانشناسانه بازی فعالیتی است که با کار و عملکردهای جدی تفاوت دارد و هدف از آن فقط لذتجویی و سرگرمی است (همانجا؛ برای اطلاعات بیشتر دربارۀ نقش و اهمیت بازی در فرایند جامعهپذیری فرد، نک : ه د، بازی).تقلید و همانندانگاری از سبک زندگی بزرگسالان در بازیهای کودکان امری همگانی و جهانشمول است. کودکان هر جامعهای پدر و مادر خود را به عنوان الگو در نظر میگیرند و در بازیهایشان نقش آنها را بازسازی و بازی میکنند. بنابراین ابزار و اسباببازیهای کودکان نمونههای کوچکی از وسایل زندگی پدر و مادر و بزرگسالان است. بر این اساس بازی و اسباببازی را میتوان جزء انگارههای مشترک فرهنگی جامعهها دانست. اشیاء و اسباببازیهای کودکان در میان فرهنگهای مختلف کموبیش یکسان است و کودکان هر جامعه براساس تأثیراتی که از محیط پیرامونشان دریافت میکنند، به اشیاء و اسباببازیها معنا و مفهوم ویژهای میبخشند و به روشهای گوناگون با آن بازی میکنند.از بقایای بر جا مانده از تمدنهای کهن جهان، آثاری از افزارها و اسباببازیهای کودکان به دست آمده که نشانگر این نکته است که ارزش و اهمیت بازی از دیرباز بر بشر معلوم بوده است. فلات ایران به عنوان یکی از خاستگاههای تمدن در جهان با تاریخی کهن و سرشار از دستاوردهای فرهنگی، عناصر گوناگونی از جنبههای اجتماعی زندگی بشر را در خود جای داده است. باستانشناسان طی کشفیاتی در مناطق مختلف فلات ایران بجز کشف ابزار و وسایل زندگی، به اشیاء کوچکی دست یافتند که گمان میرود به عنوان اسباببازی کودکان به کار برده میشده است. در اینجا پیش از آنکه کاربریهای چندگانۀ اسباببازی در عرصۀ جامعه بررسی شود، به تاریخچۀ مختصری از ساخت و کاربرد اسباببازی در ایران اشاره میشود.
باستانشناسان در کاوشهایی که در شوش، سیلک کاشان، گیلان و... انجام دادهاند به پیکرههای کوچکی از انسان، حیوان یا پرندگان دست یافتهاند. در تپۀ سراب پیکرۀ سنگی کوچکی از گراز یا آدمکی از جنس استخوان که قدمتی در حدود 000،4 تا 000،6 قم دارد، کشف شد. همچنین پیکرۀ سنگی شیر کوچکی متعلق به اواخر هزارۀ دوم قم در کنار معبد «این شوشینک» در ارگ شوش به دست آمد که بر ارابهای از قیر سوار است. برخی منابع این پیکرۀ سنگی را یکی از کهنترین اسباب بازیهای ساختۀ دست بشر دانستهاند (مجیدزاده، 89؛ آمیه، شکل 107؛ «دائرة المعارف...»، 338؛ نیز نک : تصویر شمـ 1).
پیکرههای کشف شده از تمدن شوش ناشیانه ساخته شدهاند و به نظر میرسد آنها را عمداً مضحک و مسخره ساختهاند و گویا آنها را برای اجرای نمایشهای عروسکی به کار میبردند (مجیدزاده، همانجا). پیکرههای کوچکی از سوارهای پارتی و «بَغْدُختها» در شوش و مجسمههای سفالی و مفرغی ظریفی به شکل انسان، گاو، گوزن، بز کوهی، قوچ، اسب، گراز و سگ از تپۀ مارلیک نیز کشف شد. یک مجسمۀ مفرغی به شکل گاو که 4 چرخ بر زیر آن کار گذاشتهاند، نیز از این حفاریها به دست آمد. این مجسمه بسیار شبیه اسباببازیهای امروزی کودکان است. به نظر گیرشمن این پیکرههای کوچک که ساختۀ دست صنعتگران و پیشهوران دورههای کهن است، ساختار اجتماعی و زندگی عادی و ابعاد مذهبی و خصوصی و نظامی جامعۀ دورههای کهن را باز مینمایاند (ص 103-107). از اینرو پیکرههای کوچک با اشکال ساده برای بر آوردن نیازهای روزمرۀ زندگی تودۀ مردم ساخته میشد و چه بسا افزون بر کاربرد در مراسم و آیینهای مذهبی و انجام اعمال جادویی به عنوان اسباببازی و بازیچۀ کودکان نیز به کار میرفته است (بلوکباشی، «اسباببازی»، 290؛ برای دیگر پیکرههای کوچک انسان و حیوان و پرندگان، نیز نک : نگهبان، باستانشناسی...، 445- 448، گزارش...، جم ).از اسناد و کتیبههای به دست آمده از دورههای کهن چنین بر میآید که کودکان آن دورهها نیز مانند کودکان امروزی با پرندگان و حیوانات کوچک بازی میکردند. مثلاً روی مهری از دورۀ هخامنشیان، تصویر زنی نشسته نقش بسته که در دست پرندهای دارد و آن را برای بازی به دختر خردسالش میدهد (کخ، 287 و تصویر 179؛ نیز نک : تصویر شم 2). علاوه بر نگارهها و پیکرههای بازمانده از اعصار گذشته، برخی از منابع مکتوب نیز به بازی کودکان و انواع بازیچههای آنها اشاره کردهاند. مثلاً هرودت، تاریخنگار یونانی، دربارۀ کودکی کورش هخامنشی مطالبی آورده است. از جمله در تواریخ بازی «شاهبازی» کورش و همسالانش را شرح میدهد. روایت هرودت طرحها و بخشهای مختلف این بازی را روشن میکند. خانهسازی با چوب و گل و سنگ و نگهبانی با سلاح و نیزه و در دست داشتن تازیانه برای تنبیه فرودستان توسط شاه و... به عنوان ابزارهای این بازی به شمار میرفته است (ص 44-45).سند مکتوب دیگری که از دورۀ ساسانیان بازمانده، متن خسرو قبادان و ریدک است. این متن با ارزش بسیاری از زوایای ناشناختۀ زندگی اجتماعی، فرهنگ، تعلیم و تربیت، پوشاک و خوراک مردم جامعۀ عهد ساسانی را باز مینماید. ریدک بزرگزادهای است که خود را به خاندان قباد منسوب میدارد و در مناظره با خسروپرویز داستان زندگی خود را بازگو میکند. آنچه از روایت ریدک استنباط میشود، آن است که کمانداری، تیراندازی، سوارکاری، نیزهوری، شمشیربازی، چوگان و شطرنج (چترنگ) و برخی بازیهای دیگری مانند پتواژه، پایبازی، اَشتَپَذ (هشتپا)، نواردشیر (نرد) و زَمب از فنون و بازیهایی است که خانوادههای اشرافی عهد ساسانی، فرزندان خود را با آن آشنا میکردند (ثعالبی، 622-625؛ متون...، 72؛ کریستنسن، 487؛ برای شرح بازی هشتپای، نک : اعظمی، 299-300). اگرچه بسیاری از این بازیها فنون رزم و جنگاوری را به کودکان میآموخت، لکن ابزار و وسایل چنین فنونی بازیچه و اسباب بازی کودکان نیز به شمار میرفت. در بسیاری از فرهنگهای جوامع ابتدایی، نخستین آموزشهای تربیتی کودکان، یادگیری مهارت کاربرد سلاح برای محافظت از خود بود. برخی پیدایش نخستین گونههای بازی را به این دوره منسوبکردهاند (نک : بریتانیکا، ذیل اسباببازی؛ دربارۀ بازیهای کودکان ایرانی دورۀ باستان، نک : مظاهری، خانواده، 173).
در جای دیگری از متن خسرو قبادان و ریدک، خسرو پرویز از ریدک نامِ برترین خنیاگران (هنرمندان و بازیگران) را میپرسد و ریدک در پاسخ به انواع بازیهای آن زمان اشاره میکند. از اشارههای ریدک برخی افزار و اسباببازیهای آن دوره مانند طناب (رسن)، زنجیر، چوب، گوی، شیشه و حیواناتی که بازیچۀ دست بازیگران بودند، مانند مار و میمون بر ما آشکار میشود: رسن وازیگ (رسن بازی)، زنجیر وازیگ (زنجیر بازی)، داروازیگ (داربازی = بازی بر چوب بلند)، ماروازیگ (ماربازی)، چمبروازیگ (چنبربازی)، تیروازیگ (تیراندازی)، تاس وازیگ (طاس بازی، کاسهبازی)، وندگ وازیگ (بندبازی)، اندروای وازیگ (معلق زدن، پشتک زدن)، میخ اودسپروازیگ (بازی با چوبدستی و سپر)، زین وازیگ (چابکی و مهارت در به کار بردن جنگ افزار)، گوی وازیگ (گوی بازی، چوگان)، سل وازیگ (زوبیناندازی)، شمشیر وازیگ (شمشیر بازی)، دشنگ وازیگ (خنجر بازی)، ورزو وازیگ (گرزبازی)، شیشک وازیگ (شیشهبازی، بازی و تردستی با پیاله و صراحی)، کبیک وازیگ (میمون بازی) از جمله بازیها و اسباببازیهایی است که ریدک بدان اشاره کرده است ( متون، 77؛ نیز نک : ایرانیکا، IV/ 60).برخی از بازیها و سرگرمیها فقط به کودکان اختصاص ندارد، بلکه بزرگسالان نیز برای تفریح و سرگرمی یا به قولی برای بازی با جبر مطلق سرنوشت و رهایی از تصورات قضا و قدری به ابداع و ساخت ابزارهای مختلف بازی دست زدهاند (دولتآبادی،5629؛ نیز برای بازیهای بزرگسالان در جامعههای ایرانـی ـ اسلامـی سدههای10-13ق، نک : مظاهری، زندگی، 179-180). ایرانیان از دیرباز در بازی شطرنج و نرد باختن چیرهدست و توانا بودهاند. مسعودی در مروج الذهب از اردشیر بابکان به عنوان نخستین کسی که نرد ساخت و بازی کرد، یاد کرده است(1/ 95). همو نرد را وسیلهای برای وانمودن کار جهان و بازیچه قرار دادن جهانیان، خانههای نرد را نماد زمان، و مهرهها را نمودار تقدیر دانسته است (1/ 73). در کارنامۀ اردشیر بابکان نیز به برخی از بازیها و ابزار آن که اردشیر در آن چیرهدست و کارآزموده بوده، اشاره شده است. از جمله شطرنج، چوگان، تخته نرد (نرد اردشیر) و سوارکاری (ص 6؛ نیز نک : کریستنسن، همانجا). برخی اختراع شطرنج را به هندیان منتسب، و ورود آن به ایران را در زمان انوشیروان ساسانی دانستهاند (نک : فردوسی، 8/ 2461-2474، آملی، 3/ 561-563؛ نیز نک : راوندی، 415). آثاری که از کاوشهای باستانشناسی به دست آمده است، رواج بازی شطرنج را به زمانی کهنتر منسوب میدارد. در زیر جام هخامنشی که از خرابههای حسنلو به دست آمده است و به هزارۀ نخست پیش از میلاد تعلق دارد، نقش صفحۀ شطرنجی دیده میشود که از یکرو 10 خانه و از روی دیگر 9 خانه دارد. برخی صفحۀ شطرنجی زیر جام را مربوط به بازی شطرنج دانستهاند (یکتایی، 68).اسباب و افزارهای بازی در جوامع مختلف از مواد و اشیاء گوناگونی ساخته میشده است. گاه بشر برای برآوردن نیاز خود به سرگرمی و تفریح، اشیاء و وسایل بیمصرف را به عنوان ابزار و اسباببازی به کار گرفته است. یکی از بازیهای کهن ایرانی قاپبازی است. قاپ یا شتالنگ (یا بجول، بجل، کعب) استخوان قسمتی از پای گوسفند و به شکل مکعبمستطیل است. خاستگاه این بازیِ بخت و اقبالی را دوران زندگی شبانی و از سرگرمیهای چادرنشینان فلات ایران دانستهاند (جهانشاه، مقدمه؛ گلچین معانی، 28- 39). مردم مناطق مختلف ایران از دیرباز شرایط و دستورالعمل خاصی برای بازی با قاپ وضع کرده بودند و در اوقات فراغت برای سرگرم شدن و گذران وقت قاپبازی میکردند (جهانشاه، همانجا). اسدی طوسی در گرشاسبنامه به بازی با شتالنگ و کعبتین (تاس نرد که از جنس استخوان ساخته میشد) در زمان فرمانروایی ضحاک اشاره کرده است (ص 268). به روایت راوندی، ایرانیان نرد باختن و انداختن تاس (کعبتین) و سپردن بخت و سرنوشت خود به خوب و بد آمدن تکه استخوانی را نکوهیدهاند و به جای نردبازی شطرنج را که بازی «حکیمان و خداوندان فهم» باشد، برگزیدهاند. چنانکه به روایت همو، خسروپرویز هرگز نرد نباخت و به شطرنج مشغول بود و در نکوهش نرد باختن گفته است: «همۀ جهان باید که حاجت از من خواهند، من چون حاجت از استخوانی مردار خواهم؟...» (راوندی، همانجا).دانش و آگاهی محدودی دربارۀ بازیها و انواع بازیچههای ایرانیان در دورههای نخست اسلامی در دست است. در سدههای نخست اسلامی نقش و اهمیت بازی در عرصۀ جامعۀ اسلامی با مخالفتهای مذهبی روبهرو شد. قرآن لَعِب و لهو را به عنوان مظاهر گمراهکنندۀ بشر از رسالت واقعی و بازدارندۀ تلاش وی برای رسیدن به رستگاری عنوان کرده است (انبیاء/ 21/ 16، 55؛ دخان/ 44/ 38؛ انعام/ 6/ 32؛ عنکبوت/ 29/ 64). از اینرو فقها و علما بازی و سرگرم شدن به بازیچهها را تقبیح و تحریم کردهاند و انسان مؤمنِ درستکار را کسی دانستهاند که به بازی نپردازد (مجلسی، 76/ 230-231، 236). آراء متفاوت و مسائل و مباحث فقهی مناقشهآمیزی برای ساخت و کاربرد افزارها و اسباببازی وجود دارد. از آنرو که در احکام اسلامی صورتسازی تحریم شده است، بسیاری از فقها ساخت و کاربرد اسباببازی را ناشایست دانستهاند. گرچه برخی روایات دیگر نیز نسبت ساختو ساز عروسک و اسباببازی به بتپرستی را مورد تردید قرار داهاند و با استناد به روایتی منقول از عایشه کاربرد آن را جایز عنوان کردهاند (غزالی، احیاء...، 2/ 302-303؛ ابن رشد، 18/ 573-574؛ دربارۀ عروسکبازی عایشه با دخترکان همسایه و رفتار محبتآمیز پیامبر(ص) با آنها، نک : ابویعلى، 294-295؛ غزالی، کیمیا...، 476-477). این امر چنین توجیه شد که چون عروسکهای ساخته شده تقلیدی واقعگرایانه از نمونۀ اصلی نیستند و به عنوان شکلهای ناقص موجودات زنده به شمار میروند و کودکان خود آنها را از تکه پارچههای کهنه و گل و چوب میسازند، کاربرد آن جایز و روا ست (غزالی، ابن رشد، همانجاها؛ نیز نک : EI2, V/ 615؛ دربارۀ تحریم ابزار و بازیهای برد و باختی (قمار) چون نرد، شطرنج، قاپبازی، کبوتربازی و جز اینها، نک : ابواسحاق، 2/ 326-327؛ ابن قدامه، 9/ 172؛ طوسی، 8/ 321؛ ابنرشد، 17/ 578؛ کلینی، 6/ 437؛ مجلسی، 76/ 233).
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید