احمد بن محمد مسکویه مؤلف «جاودان خرد» که به نقل یاقوت در ۹ صفر ۴۲۱ هجری بدرود زندگی گفته، از خاندانی ایرانی و زردشتی بوده که خود یا پدرش به دین اسلام گرویده و در دستگاه ابنعمید و پسرش ابوالفتح به کار دبیری پرداخته است. او چنانکه خودش در «تجارتالامم» نوشته، مدت هفت سال شبانهروز در خدمت ابنعمید ـ وزیر رکنالدوله ـ به سر برده و سرپرستی کتابخانه او را بر عهده داشته و به همین جهت به «خازن» معروف شده و او را غالباً با کنیة «ابوعلی خازن» خواندهاند
این جانب در تحت این عنوان بمرور زمان مقالاتی در خصوص آداب و رسوم جشنهای قدیم ملی خودمان منتشر مینماید و عجالة بمناسبت زمان بنشر مقالات آتی که در شب جشن مهرگان (غروب روز پانزدهم مهر ماه) در محفلی بطور خطابه قراعت نمودم ابتدا میکنم و در زمان وقوع هر یک از جشنهای دیگر مقاله را که در آن خصوص تاکنون فراهم آورده یا بعد تهیه خواهم کرد بنظر خوانندگان میرسانم.
در خرداد ماه 1350 به اجازت همسر گرامی شادروان سعید نفیسی توانستم بقایای کتابخانه آن مرحوم را در خانه ای که آن استاد اغلب آثار خود را در آنجا به وجود آورد ببینم. مقصودم آن بود که فهرستی از تالیفات چاپ نشده او و نسخی که آن مرحوم به مرسوم و علاقه خود از روی کتب و آثار قدیم تهیه کرده بود فراهم کنم. در میان بعضی کتب خطی باقیمانده در خانه، به نسخه ای خطی برخوردم که مجموعه ده رساله است و از لحاظی واجد اعتبار و اهمیت خاص و از جمله نسخ نفیس و گرانبهاست. مرحوم سعید نفیسی آن را به علت آنکه یادگاری از پدران او بوده است در میان اوراق مربوط به خود نگاه داری کرده بود و در زمره کتب خطی که مجموعه آنها را به دانشگاه فروخت به فروش نرسانیده بوده است.
مجموعه ای از اندرزهای پهلوی در کتابی به نام جاویدان خرد گرد آمده بود که امروز در دست نیست. ابن مسکویه در این باره می نویسد که در روزگار جوانی نام آن را در کتابی از جا حظ موسوم به استطالة الفهم دیده وهمواره در پی به دست آوردن آن بوده است تا سر انجام آن را در فارس در نزد موبدان موبد یافته است. به قول وی آن کتاب مذکور، جاویدان خرد نامیده ، نقل کرده ولی احتمالا آنچه وی در نزد موبدان موبد فارس دیده، متن پهلوی آن بوده است.
امروز سوار شدیم به عزم رفتن به سرکان و آرتیمان و تماشای آنجاها از همان راهی که همیشه میرفتیم. باز سوار شده، راندیم و از همان دره توتی گذشته، رسیدیم به یک تپهای که مشرف به شهر بود و شهر «توی» از آنجا بهخوبی دیده میشد و سنگهای بزرگی روی این تپه داشت که خیلی خوب میشد رفت زیر آن سنگها نشست و دوربین انداخت؛ اما آفتاب گرم سوزندهای داشت و خشک هم بود. روی تپه قدری تماشا کرده، بعد از تپه آمدیم پایین
اگر هویت انسانی با آن عظمت و استعدادها که دارد و در گذشته ما قبل غلبه صنعت گرایی تا حدودی خود را ارائه نموده بود، تا به حال ادامه داشت، ما امروز به جای این بحث این مسئله را بررسی می کردیم: «تحقیق در ادامه تکامل هویت انسانی». به هر حال نخستین مسئله ای که ما در این مبحث با آن روبرو هستیم،تعریفی ولو به طور اجمالی از «جایگاه » و سه مقطع زمانی (گذشته،حال،آینده) و «علوم انسانی» است.
اما طرح اصلی عبارت است از اجتماع مرغان و مجمع ساختن آنها برای برگزیدن و پیدا کردن پادشاهی که بر آنها فرمانروایی کند زیرا معتقد بوده اند که بدون پادشاه زندگانی کردن و آسوده زیستن کاری دشوار و صعبناک است و در آن مجمع هدهد به پا خیزد و سخن می گوید و خود را بدان که فرستاده سلیمان سوی بلقیس بوده وصف می کند و سیمرغ را شایسته سلطنت و فرمانروایی بر مرغان معرفی می نماید وزان پس هر یک از مرغان عذری پیش می آورند و از طلب سیمرغ و پژوهش جایگاه و کنام وی تن می زنند ولی هدهد هر یک از آن مرغان عذری پیش می آورند
از طرف وزارت مطبوعات افغانستان بمناسبت پانصدو پنجاهمین سال تولد نورالدین عبدالرحمن جامی مجلس بزرگداشتی در کابل از اول تا سوم آذر با حضور عده ای از دانشمندان افغانستان و نمایندگان دیگر تشکیل گردید. آقای ایرج افشار از طرف دانشگاه تهران در آن مجمع شرکت داشت و در جلسه اول پیامی را نام فضلای ایران و در جلسه سوم خطابه ای درباره خردنامه جامی خواند که متن آن در اینجا درج می شود:
»یا ایها الرّسول بلّغ ما اُنزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته. والله یعصمُک من الناس ان الله لایهدى القوم الکافرین: اى پیامبر، آنچه از ناحیه پروردگارت به تو نازل شده، برسان؛ وگرنه اصلاً پیغام پروردگار را نرساندهاى و خدا تو را از [شر] مردم نگه مىدارد؛ زیرا خدا کافران را هدایت نمىکند.» (مائده، ۶۷
این مرد نامور کتابشناسی ایران، در کتاب با ارزش مؤلفین کتب چاپی زندگی خود را در چند سطر چنین نوشته است: « در تهران تولد یافت. پس از اتمام تحصیلات مقدماتی و متوسطه به خدمت وزارت دارایی درآمد و در ضمن نزد استادان وقت به تحصیل علوم قدیمه پرداخت. در وزارت دارایی در ادارات تحدید کل و کارگزینی و مالیات بر درآمد و کلاس مالی خهده دار خدمت بود. پس از بیست و یک سال کارمندی دولت به میل خود باز نشسته شد و به امور کشاورزی پرداخت.»
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید