شاه عباس بزرگ در دورهی پادشاهی خود سفیران متعدد به دربار سلاطین اروپا فرستاده و از این اقدام دو منظور اساسی داشته است، یکی آنکه با پادشاهان اروپا بر ضد سلطان عثمانی متحد شود و دیگر آنکه با ایشان برای فروش ابریشم ایران در اروپا معاهدهی تجارتی منعقد سازد.
میتوان باور داشت که یکی از سالدارترین جایگاههای فرهنگ ایران ناشناس مانده است. این گمنامی از آنروست که در گذشته دور از راه کاروانی (ترانزیتی) بود و آشوب و بلوا بر آن فرمانروایی داشت و نیز انصاف باید داد که ساکنانش را نیز از همت پژوهش، کاوش بهرهئی گزاف نیست.
یکی از خصوصیات روح آدمی اندیشیدن درباره مرگ است. انسان از مرگ می ترسد و در جستجوی راه های غلبه بر آن است. حتی گفته شده است که پیدا آمدن جاودانان اساطیر ـ ایرانی و غیر ایرانی ـ نتیجه ترس از مرگ است.
از نخستین برخوردم با استاد ارجمند دکتر عبدالحسین زرینکوب شصت سال می گذرد. پائیز روز بود. در کوچه ای که اکنون وسعت یافته و به خیابان تبدیل شده، و به مناسبت نزدیک بودن با محله ای که خویشاوندان سید بزرگوار بحرالعلوم طباطبایی در آن به سر برده و می برند، «خیابان بحرالعلوم» نام یافته، با دانش آموز تیز هوش آن روز و استاد سخت کوش امروز رو به رو شدم.
هنوز مژده جشن شصتوسهسالگی اقبال- سخنسرای نامی هند و ایران سلسله جنبان خرسندی و شادکامی دوستان فضل و ادب او در سرتاسر گیتی بود که ناگهان خبر ناگوار مرگ وی دلهای دوستداران و ارادتمندان شرق و غرب را داغدار و سوگوار ساخت.
اگر با این همه محقق که در روزگار ما هست هنوز ادب تحقیقی ما سست و بی مایه به نظر می آید جای دریغ است اما علت آنست که داعیه داران زمان ما کار تحقیق را زیاده اسان و خوار گرفته اند. تا سی سال پیش که هنوز این همه محقق در بین ما ظهور نکرده بود کسانی مانند محمد قزوینی و همگنان او، اگر تحقیقی در مسائل ادبی و تاریخی می کردند دقیق و استوار بود و تا حد زیادی مایۀ خرسندی و اطمینان می گشت.
پول در جریان عبارت است از سکههای طلا، نقره و مس. پول کاغذی یا اسکناس در ایران رایج نیست. حق ضرب سکه از نخستین و اساسیترین حقوق و امتیازات فرمانروایان شرقی به حساب میآید.
متنی که پیشروی شما قرار دارد، گفتاری است از شهید آیتالله دکتر بهشتی که در سال ۱۳۵۶ خطاب به طلاب مدرسه منتظریهالشمس (حقانی) و در حضور استادان آن ایراد شده است.
کاشفری در دیوان لغات الترک (466 ه.ق) گوید: توغ علم است و در لهجه اویغور این کلمه «توک» گفته می شود. مرحوم پورداود در هرمزدنامه می نویسد: ناگزیر این کلمه از کلمه چینی «تو» گرفته شده است. در نوشته های بسیار قدیم چینی «تو» علم سپه سالار لشکر هم بود که از دم غژگاو ( گاو وحشی دامنه های هیمالیا) ساخته می شد.
مقاله اى۱ که مى خوانید یکى از نوشته هاى شادروان عبدالجواد فلاطورى است که آقاى خسرو ناقد زحمت ترجمه آن از آلمانى به فارسى را کشیده اند. اکثر ارجاعات این مقاله به مجموعه آثار نیچه به آلمانى است
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید