صفحه اصلی / مقالات / دانشنامه فرهنگ مردم ایران / قصه /

فهرست مطالب

قصه


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : چهارشنبه 6 تیر 1403 تاریخچه مقاله

در گذشته، با شنیدن کارنامۀ قهرمانان قصه‎ها، مردم از آن تأثیر می‎گرفتند و به‌خصوص جوانان رفتار شخصیتهای قصه‎‎ها را تقلید می‌کردند و در زندگی به کارهای خیر و نیک دست می‎زدند و جامعه را به راه درست هدایت می‎کردند. از شخصیتهای خیرخواه و مددرسان قصه‎ها، برای خود چهره‎های درخور اتکا و راهنما می‎ساختند و آنها را الگوی خود قرار می‌دادند. قصه برای مردم به‌نوعی خوراک روح بود و آنها را برای رویارویی با ناامیدیها و ناملایمات زندگی خوش‎بین می‎کرد.
در گسترش اصلی قصه‎های گفتاری، از یک‌سو خود مردم، و از سوی دیگر، کتابهایی چون تاریخ طبری و قصص الانبیاء سهم داشته‌اند که در مسجدها، حسینیه‎ها، شب‎نشینیها، مجالس، کوچه‌وبازارها و دیگر اماکن خوانده می‎شدند (نک‍ : ه‍ د، شب‎نشینی؛ یلدا؛ مکتب و مکتب‎‎خانه). درنتیجه، مردم نیز پس از شنیدن قصه‎ها، خود نیز موافق ذوق و سلیقۀ خویش، قسمتهایی را به آن اضافه یا کم می‎کردند. در گذشته، قصه‎گویی و قصه‎‎خوانی به هنر واقعی مردم تبدیل شده بود و در کوچه‌و‌بازارها، مجالس و در اماکن عمومی برگزار می‎شد. به‌این‌ترتیب، قصه در میان مردم هم رایج شد.
از آثار مهمی که آگاهیهای فراوانی از قصه‎ و قصه‎‎خوانی در بر دارد، فتوت‎نامۀ سلطانی تألیف حسین کاشفی (سدۀ 9 ق/ 15 م) است. کاشفی از واعظان و گویندگان دورۀ خود بوده، و بخشی از باب ششم کتاب را به «اهل سخن» و قصه‎خوانان اختصاص داده است. او در همین بخش، ابتدا فواید قصه و قصه‎خوانی را توضیح می‎دهد. از دیدگاه وی، 5 فایده در قصه‎خوانی و قصه‌شنیدن وجود دارد که عبارت‎اند از: آگاهی از احوال و اخبار گذشتگان؛ آگاهی بیشتر به قدرت خداوند ازطریق شنیدن عجایب و غرایبی که در قصه‎ها نقل می‎شود؛ تحمل ناملایمات زندگی با شنیدن درد و رنج و محنت گذشتگان؛ با شنیدن زوال قدرت و ثروت پادشاهان گذشته، بی‎‎اعنتایی به مال دنیا و پی‎بردن به اینکه دنیا با کسی وفا نکرده و نمی‎کند؛ و سرانجام کسب «عبرت بسیار و تجربه‎ بی‎شمار» (ص 302). کاشفی در ادامه، ضمن شرح انواع قصه‎‎خوانی، نکاتی مهم دربارۀ آداب قصه‎خوانی بیان می‎کند، ازجمله: مدت‌زمان مناسب قصه‎‎خوانی؛ ضرورت به کار بردن شعر، آن هم به‌اندازه، یعنی نه کم و نه زیاد در نقل قصه؛ و اینکه چگونه قصه‎‎خوانی را اجرا کنند که سبب خستگی و ملال مخاطب نشود (ص 304-305). 
تألیف و نقل قصه، به مفهوم خاص آن، یعنی داستانهای دینی در نقاط مختلف ایران، مانند سایر مناطق اسلامی، رایج بوده است (نک‍ : جعفریان، 117- 118). یکی از چهره‎های اصلی قصه‎های ایرانی حضرت علـی (ع) است کـه بسیـاری از قصه‌خوانـان و شاعران و نویسندگان آثاری دربارۀ زندگی و مبارزه‎های او تـألیف کرده‎اند که ازجمله می‎توان به منظومه‎های علی‎نامه سرودۀ شاعری به نام ربیع در سدۀ 5 ق، خاوران‎نامه (ه‍ م) از ابن‌حسام قهستانی، شاعر سدۀ 9 ق/ 15 م، و چند منظومه با عنوان عمومی حملۀ حیدری اشاره کرد. از میان این منظومه‌ها، حملۀ حیدری باذل مشهدی و حملۀ حیدری راجی کرمانی از بقیه مشهورتر است. این دو منظومه تأثیر فراوانی بر ادبیات شفاهی ایران و مناطق هم‌جوار آن بر جای گذاشته است که شکل‎گیری نوعی خاص از قصه‎خوانی یا داستان‌گزاری به نام حمله‌خوانی از آن جمله است (برای تأثیرات دیگر، نک‍‍ : ه‍ د، حملۀ حیدری). 
از دورۀ صفویه، سرودن منظومه‎هایی با این موضوع گسترش یافت که ازجمله می‎توان به جنگ‎نامه یا فارغ‎نامه؛ جنگ‌نامۀ حضرت علی (ع)؛ جنگ‎نامۀ خیبر؛ غزونامه و غزونامۀ احزاب اشاره کرد (منزوی، 10/ 710-716، 11/ 1533-1534). کتابی دیگر، که نقش فراوانی در گسترش قصه‎ میان ایرانیان داشته است، روضة الشهدا (ه‍ م) تألیف حسین کاشفی است. روضة الشهدا اثری است تاریخی ـ داستانی که از یک‌سو باید در ردیف کتابهای تاریخی بررسی شود و از سوی دیگر، و به‌صورت جدی‎تر، باید آن را اثری درزمینۀ قصه و قصه‎پردازی نامید. دقت در متن روضة الشهدا نشان می‎دهد که وجوه قصه‎ای و قصه‎پردازی آن بر وجوه تاریخی آن غلبه دارد (نک‍ : جعفریان، 149-150). روضه‌خوانان با نقل قصه‎های این کتاب در ماههای محرم، صفر و رمضان سبب رواج آنها میان مردم شدند (نک‍ : ﻫ د، روضه‌خوانی). مکتب‎خانه‎ها نیـز در رواج برخی قصه‎ها نقـش داشتنـد، زیـرا خواندن برخـی قصه‎ها مانند «عاق والدیـن»، «ضامن آهو»، حملۀ حیدری، حمزه ‎نامه و مختارنامه (ه‍ م‌م) در شمار وظایف کودکانی بود که به مکتب‌خانه‎ می‎رفتند (نک‍ : ﻫ د، مکتب و مکتب‎خانه).
از جملۀ هنرهای دیگری که سبب رواج و انتشار قصه‎ میان اقشار مختلف مردم شده‎اند پرده‌خوانی و تعزیه‎خوانی (ﻫ م‌م) بوده است. در این هنرها، به‎طور عمده، داستان زندگی امامان شیعه و برخی از یاران آنها و نیز برخی پیامبران روایت می‎شود. میان سایر فارسی‌زبانان نیز قصه و قصه‌خوانی رواج فراوان دارد؛ برای نمونه میان مردم بخارا، قصه‌گفتن از روی کتابهایی مانند قصص الانبیاء، امیر حمزه، دوازده غزا، انبیاءنامه، سیر ‎النبی، باباروشن، قصص المرسلین و جز اینها رایج است (نورجانف، I/ 70-73؛ رحمانی، تحقیقات ... ). در تاجیکستان، در برخی محافل خصوصی، نوازندگان به همراه دمبره، دوتار، تار و قیچک قصه‎های منظوم را نقل می‎کنند (همان). در مازندران نیز برخی نوروزی‌خوانان قصه‎هایی را با آواز می‎خوانند (نک‍ ‍: پهلوان، 221 بب‍ ؛ نیز نک‍ : ﻫ د، نوروزی‌خوانی). در این منطقه و نیز در خوزستان، نقل موسیقیایی برخی قصه‎ها، مانند «طبیب امام رضا (ع)»، «حضرت یوسف» و سلطان جمجمه رایج است (نک‍ : پهلوان، 196-205؛ جعفری، «افسانه‌ها ... »، 580).

مآخذ

ابن‌جوزی، عبدالرحمان، قصه و قصه‎گویی در اسلام، ترجمۀ مهدی محبتی، تهران، 1386 ش؛ الول‌ساتن، ل. پ.، قصه‌های مشدی گلین خانم، به کوشش ا. مارتسلف و دیگران، تهران، 1374 ش؛ انجوی شیرازی، ابوالقاسم، قصه‌های ایرانی، تهران، 1352 ش؛ براهنی، رضا، قصه‌نویسی، تهران، 1362 ش؛ پزشکیان، محسن، قصه‌های مردم کازرون، به کوشش عبدالنبی سلامی، تهران، 1383 ش؛ پهلوان، کیوان، موسیقی مازندران، تهران، 1388 ش؛ جعفریان، رسول، قصه‎‎خوانان در تاریخ اسلام و ایـران، تهـران، 1378 ش؛ جعفری (قنواتی)، محمد، «افسانـه‌های منظـوم عامیانۀ خوزستان»، پیام بهارستان، تهران، 1391 ش، شم‍ 1؛ همو، درآمدی بر فولکلور ایران، تهران، 1394 ش؛ حسینی، محمد، ریخت‎شناسی قصه‎های قرآن، تهران، 1395 ش؛ رحمانی، روشن، تحقیقات میدانی؛ همو، نثر گفتاری تاجیکان بخارا، تهران، 1397 ش؛ شمیسا، سیروس، انواع ادبی، تهران، 1370 ش؛ شیرمحمدیان، بهرام و داداجان عابدزاده، قصه‌ها پیرامون فردوسی و قهرمانهای شاهنامه، دوشنبه، 1996 م؛ طبری، محمد، تاریخ، ترجمۀ ابوالقاسم پاینده، تهران، 1375 ش؛ قرآن کریم؛ کاشفی، حسین، فتو‌ت‌نامۀ سلطانی، به کوشش محمدجعفر محجوب، تهران، 1350 ش؛ لغت‌نامۀ دهخدا؛ مارتسلف، اولریش، طبقه‌بندی قصه‌های ایرانی، ترجمۀ کیکاووس جهانداری، تهران، 1371 ش؛ محبتی، مهدی، مقدمه بر قصه و قصه‎گویی در اسلام (نک‍ : هم‍ ، ابن‌جوزی)؛ منزوی، فهرستواره؛ نادری، افشین، نمونه‌هایی از قصه‌های مردم ایران، تهران، 1383 ش؛ وکیلیان، احمد، قصه‌های مردم، تهران، 1379 ش؛ یوسف‎زاده، غلامرضا، سطوح روایت در قصه ‎های قرآن، قم، 1392 ش؛ نیز:


Nurdzhanov, N. Kh., Traditsionnyĭ teatr tadzhikov, Dushanbe, 2002; Piotrovskiĭ, M. B., Koranicheskie skazaniya, Moscow, 1991; Sharifov, Kh., Nazariyai nasr, Dushanbe, 2004.
روشن رحمانی

صفحه 1 از2

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: